۱۳۹۹/۱۲/۱۶

تضاد منافع و سیاست خارجی (مطالعه موردی سیاست خارجی ایران در تحولات قفقاز)

 درباره ماهیت و نحوه مدیریت سیاست خارجی رویکردهای متفاوتی وجود دارد. برخی از اندیشمندان سیاست خارجی را دنباله و برآیند تحولات سیاست داخلی کشورها می‌دانند، برخی دیگر از اندیشمندان نیز سیاست خارجی را مستقل از تحولات داخلی کشورها و برآیند تحولات بین المللی می دانند.

نحوه کنشگری و تدوین سیاست خارجی ایران در تنازع قفقاز با تردیدها و بحرانهای عدیده ای روبه رو بود، به گونه ای که نحوه مداخله یا عدم مداخله ایران در جنگ دو همسایه شمالی مباحث فراوانی را به میان آورد. در تدوین سیاست خارجی ایران علیرغم حضور گروه‌های ذینفع متفاوت، با کمی جرح و تعدیل می توان ۲ رویکرد متفاوت را نام برد:  ایران گرایی و اسلام گرایی. در این نوشته به مواضع رویکرد ایرانگرایی خواهیم پرداخت. 

رویکرد ایران گرایی و تحولات قفقاز

رویکرد ایران گرایی که با نام‌های مختلف باستان گرایی و ایرانشهری نیز شناخته می‌شود، یکی از پیوستگی های سیاست خارجی و منافع ملی ایران در دوران گذر از حکومت پهلوی به حکومت جمهوری اسلامی می باشد. مطابق این رویکرد، اسلام گرایی به عنوان یک آنتی تز برای پروسه ملت سازی در ایران و همچنین عاملی تعیین کننده در عدم مدرن شدن ایران معرفی می شود. این تفکر در دوره پهلوی اول شالوده‌ ریزی شد در دوره پهلوی دوم به اوج رسید و بر اساس این رویکرد اقوام غیر ایرانیک مانند تُرک‌ها و اعراب به عنوان "دیگری" و در قالب اقوام تهاجم و ناهمخوان با ایده ایرانگرایی شناخته می شوند. این دیدگاه در جنگ قره باغ نیز یکی از مهمترین عناصر گفتمان ساز بود. مطابق این دیدگاه، برای جلوگیری از گسترش نفوذ تُرک گرایی در قفقاز و اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه، حمایت ایران از ارمنستان در قالب اتحاد با روسیه از ملزومات سیاست خارجی تلقی می شد.

 در این راستا، گفتمان ایرانشهری با به میان آوردن مفاهیمی مانند «حضور تکفیری‌ها و تروریست‌ها در قفقاز، نفوذ گفتمان سنی گرایی و غلبه بر تشیع در قفقاز و همچنین برجسته کردن همکاری جمهوری آذربایجان با اسرائیل» در پی به حاشیه راندن گفتمان اسلامی و همچنین حس ناسیونالیستی مردم شمال غرب ایران بود. به دلیل عدم جابجایی توازن استراتژیک قدرت در قفقاز و حضور گفتمان هژمونی روسی در منطقه، سیاست خارجی ایران تابع ایده ایرانشهری ها بود، چرا که مطابق این دیدگاه دیر یا زود روسیه وارد میدان شده و مانع از ایجاد هرگونه تحول جدی در وضعیت حقوقی و ژئوپلیتیک منطقه می شد و حمایت ترکیه نیز به حمایت های معنوی و رسانه‌ای محدود می شد.

همچنین هر گونه قدرت گیری جمهوری آذربایجان در منطقه و غلبه بر حس سرخوردگی چند دهه اخیر با شالوده گفتمان ایرانشهری در تضاد می باشد چراکه مدافعان این گفتمان حتی از آوردن نام آذربایجان نیز اکراه داشته و با کلماتی مانند جمهوری باکو و جمهوری آران از آن یاد می‌کنند. 

اما در هفته‌های متعاقب جنگ ۴۴ روزه و با گسترش پیشروی‌های ارتش جمهوری آذربایجان، گفتمان ایرانشهری به ناچار به حاشیه رانده شد. در این راستا می‌توان به سه دلیل اصلی اشاره کرد:

الف: ایجاد موازنه وحشت بین روسیه و اتحاد ترکیه و پاکستان و متعاقب آن عدم تمایل روسیه به مداخله مستقیم در جنگ

ب: حساسیت مردمی آذربایجانی های ایران در سایه گسترش تکنولوژی های رسانه ای و شروع اعتراضات مردمی علیه حمایت ایران از ارمنستان

ج: القای حمایت ایران از یک دولت غیر مسلمان و همراهی با آن در اشغال سرزمینی خاک جهان اسلام ( تقریباً تمامی کشورهای جهان اسلام به صورت رسمی و غیر رسمی حمایت خود را از جمهوری آذربایجان اعلام کردند)

۱۳۹۹/۱۲/۱۵

موشک‌های اسکندر روسی و جنگ ۴۴ روزه قره باغ


بازتاب‌ها و بازخوردهای جنگ ۴۴ روزه میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان و قبول شکست از سوی ارمنستان همچنان در این کشور ادامه دارد. در یک مشاجره سیاسی میان نیکول پاشینیان و سارکسیان، گروه های مخالف نخست وزیر پاشینیان با طعنه از او پرسیدند که چرا در جنگ قره باغ و در حالتی که ارمنستان شکست خود را به چشم می دید از موشک‌های اسکندر روسی استفاده نکرد. پاشینیان نیز در پاسخ گفته بود که در واقع استفاده شد اما تنها ۱۰ درصد از این موشک ها عمل کرد. این مشاجره سیاسی بازتاب گسترده ای در روسیه داشت به گونه‌ای که پس از فشار فزاینده بر روی پاشینیان، وی مجبور به عقب نشینی از مواضع خود شد. 

تحلیل: 

بدون شک موشک‌های اسکندر یکی از مهمترین عناصر تهاجمی و در عین حال بازدارنده دکترین نظامی روسیه می باشد. به گونه‌ای که در بحبوحه بحران پدافند موشکی ناتو در لهستان، روسیه نیز تهدید کرده بود که موشک‌های اسکندر را در مرزهای ناتو مستقر می کند. این موشک ها که تحقیق و توسعه آنها به سال ۱۹۹۹ باز می‌گردد به طور رسمی در سال ۲۰۰۶ وارد ارتش روسیه شد و در سال ۲۰۰۸ به صورت موفقیت آمیز در جنگ گرجستان به کار گرفته شد.

بدون شک حضور چنین موشک‌های راهبردی می تواند (می توانست) موازنه قدرت را علیه هر رقیبی برهم بزند. نسخه صادراتی این موشک که ارمنستان نیز از آن بهره می‌برد دارای بُرد بیش از ۲۸۰ کیلومتر، کلاهک جنگی ۴۸۰ کیلوگرمی و سرعت ۶ ماخ ( ۶ برابر سرعت صوت) می باشد و برای اولین بار در رژه نظامی سال ۲۰۱۶ در پایتخت ارمنستان به نمایش گذاشته شد.

درباره بکارگیری و یا عدم به کارگیری این موشک ها در جنگ دوم قره باغ، دو سناریو وجود دارد که هنوز هیچکدام به قطعیت نرسیده است اما نکات مهمی برای مطالعه دارد.

الف: 

عمر نگهداری مخزنی این موشک ها بسیار کوتاه بوده و کمی بیش از ۱۰ سال می باشد. مطابق سناریو اول این موشک ها که ادعا می شود از سوی روسیه به ارمنستان اعطا شده بودند عمر غیر فعال خود (حضور در انبار) را طی کرده و قابلیت انفجاری خود را از دست داده بودند. طرح چنین ادعایی واکنش سخت مقامات نظامی و سیاسی روسیه را در پی داشت. همچنین مطابق این سناریو، ارمنستان از این موشک ها استفاده کرده اما موفق عمل نکرده اند. 

ب: 

مطابق سناریوی دوم که محتمل تر نیز به نظر می رسد، ارتش ارمنستان به تعداد زیاد از این موشک ها استفاده کرده و نقاط استراتژیک را در عمق خاک جمهوری آذربایجان هدف قرار داده است، اما سیستم پدافند موشکی باراک ۸ ساخت اسرائیل توانسته است همگی را به راحتی مهار کند. این سیستم در سال ۲۰۱۶ طی قراردادی میان جمهوری آذربایجان و اسرائیل به ارتش آذربایجان تحویل داده شده است و کارایی بسیار چشمگیری در عرصه عملیاتی دارد. گفته می‌شود جمهوری آذربایجان در حال مذاکره با اسرائیل برای خرید پدافند پیشرفته گنبد آهنین نیز می‌باشد. همچنین سامانه پدافندی برد متوسط حصار نیز گفته میشود که به صورت فعال در آذربایجان حضور دارد.

۱۳۹۹/۱۲/۱۲

بنیاد حسین اف: مردم و دولت جمهوری آذربایجان کمک ایران را فراموش نمی‌کنند

 سفیر جمهوری آذربایجان با بیان این که ایران همواره در کنار مردم این کشور بوده، گفت: مردم و دولت جمهوری آذربایجان هیچ‌وقت کمک‌های مردم و دولت ایران را فراموش نکرده و نمی‌کنند.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از آوا دیپلماتیک، بنیاد حسین اف، در «همایش ۱۷ ربیع گفتمان برتر» در سالن همایش امین قم، خاطرنشان کرد: در جنگ اول قره‌باغ، شهر فضولی اشغال شد و برخی شهرستان‌ها به محاصره افتادند که کمک‌های نظامی و بشردوستانه ایران موجب شد تا بیش از ۳۰۰ هزار نفر از مردم در محاصره به‌سلامت به سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان برگشتند.

وی اضافه کرد: از سال ۱۹۸۸، هزاران نفر از مناطق اشغال شده آواره شدند که ایران برای اسکان مردم جنگ‌زده اقدام به ایجاد شهرک‌هایی کرد.

سفیر جمهوری آذربایجان در ادامه افزود: اگرچه ما مردم جمهوری آذربایجان برای آزادسازی این مناطق بسیار جنگیده‌ایم، ولی به دلیل نبود رهبریت در کشورمان موفق به آزادی این مناطق نشدیم.

حسین اف گفت: در دوران ریاست جمهوری حیدر علی‌اف، روابط جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی تقویت و روابط میان این دو کشور در تمام ابعاد نظامی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی میان دو کشور همواره در این سال‌ها تقویت شده‌است.

وی با اشاره به حوادث جنگ ۴۴ روزه اخیر در این منطقه، خاطرنشان کرد: با وحدت مردم و رهبری ریاست جمهوری و افسران و سربازان جمهوری آذربایجان، از ۱۲ هزار کیلومترمربع سرزمین‌های اشغالی، پنج هزار کیلومترمربع آزاد، پنج هزار کیلومترمربع با بیانیه صلح آزاد و در۲ هزار کیلومتر باقی‌مانده نیز اتباع ارامنه و آذربایجانی در کنار هم زندگی خواهند کرد.

وی با بیان این‌که همکاری کشورهای منطقه با فرمول سه به‌علاوه سه و با حضور ایران، مسائل باقی‌مانده نیز حل می‌شود، گفت: در نتیجه جنگ قره‌باغ، خط راه‌آهن جلفا که درسال ۱۹۸۸ هر روز ۳۰۰ واگن وارد جمهوری اسلامی می‌شد و با آن جنگ بسته شده بود، پس از بازسازی، این راه‌آهن مجدد احیا می‌شود.

سفیر جمهوری آذربایجان در ایران یادآور شد: جمهوری اسلامی از طریق راه‌آهن آذربایجان به نخجوان و سپس به روسیه متصل خواهد شد.

وی افزود: هدف از بیانیه صلح این بود که جمهوری آذربایجان تنها برنده جنگ نباشد و با این بیانیه، برنده صلح هم باشیم و صلح را برای منطقه به ارمغان بیاوریم.

حسین اف گفت: بیانیه مشترک ائمه جمعه استان‌های آذربایجانی‌زبان ایران از نظر معنوی کمک بسیار زیادی در همان روزهای ابتدایی جنگ بود که در تماس‌های جداگانه از این علما تقدیر کردیم.

وی ادامه داد: بیانیه مراجع تقلید و مدیر حوزه‌های علمیه ایران در حمایت از حق مردم جمهوری آذربایجان، ارزش معنوی بسیار زیادی برای ما داشت.

وی با اشاره به سخنرانی رهبر معظم انقلاب در ۱۷ ربیع، گفت: سخنان گهربار رهبر معظم انقلاب در ۱۷ ربیع عیدی خوبی به مردم جمهوری آذربایجان بود که این موضوع به‌صورت گسترده در این کشور بازتاب داشت.

سفیر جمهوری آذربایجان در ایران با اشاره به امضای سند ساخت سد خداآفرین میان ایران و جمهوری آذربایجان، گفت: جمهوری اسلامی با امضای سند احداث سد خداآفرین در منطقه مورد مناقشه جمهوری آذربایجان اولین اقدام در شناخت حق حاکمیت جمهوری آذربایجان بر این مناطق را به‌صورت رسمی اعلام کرد.

در این همایش شخصیت‌های برجسته علمی و دینی ایران، جمهوری آذربایجان و منطقه قفقاز، ترکیه، اوکراین، روسیه و بلاروس حضور داشتند.

۱۳۹۹/۱۲/۱۱

الهام علی اف: می توانیم با ارامنه همزیستی داشته باشیم

رییس جمهور آذربایجان، جنگ دوم قره باغ را نشانه ای از وجود امکان همزیستی میان جمهوری آذربایجان و ارامنه و سایر اقوام این کشور دانست.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از آذرتاج، الهام علی‌اف در پاسخ به  سوال خبرنگار خبرگزاری «JİJİ PRESS»  ژاپن مبنی بر این که آذربایجانی ها پس از سی سال از واقعه خوجالی می گویند «ما می خواهیم به آنجا بازگردیم، اما نمی خواهیم در آنجا ارمنی ببینیم»، آیا به نظر شما امکان همزیستی ارامنه و آذربایجانی ها وجود دارد؟، گفت: « من فکر می کنم که امکان دارد. در اصل، سیاست و موضع آذربایجان و افکار ملت مان نیز این فکر را تایید می کند. ما کشوری هستیم که برای همکاری باز هستیم و نمایندگان خلق های مختلف در آذربایجان در یکجا مانند یک خانواده زندگی می کنند.»

وی افزود: «در آذربایجان هیچ گاه هیچ رویا رویی در زمینه دینی و قومی و سوء تفاهم وجود نداشته است. جنگ دوم قره باغ یک بار دیگر این را نشان داد. یعنی نمایندگان تمامی خلق ها زیر یک پرچم و مانند یک مشت متحد شدند و در این پیروزی هر ملتی سهم ارزشمند و پرقیمت خود را داشت. درباره همزیستی با ارامنه در آینده نیز یک بار دیگر می خواهم بگویم که در کشورهای مختلف، این وجود دارد. از جمله در آذربایجان.»

علی اف ادامه داد: «براساس گزارشی که اخیرا به من داده شده است، روزنامه نگاران ما خواهر وزیر دفاع پیشین ارمنستان را که در آذربایجان زندگی می کند، یافته اند. ببینید وزیر دفاع سال های ۱۹۹۰ ارمنستان در ارتکاب نسل کشی ضد آذربایجانی ها شرکت داشته است. خواهر او در آذربایجان زندگی می کند. آیا کسی وجود دارد که به او حرفی بزند؟ نیست. ببینید ملت آذربایجان اینگونه است، وضعیت معنوی اش اینطور است. ما بعد از این هم برای این کارها آماده ایم. من کاملا اطمینان دارم که آذربایجانی ها به اراضی تحت نظارت نیروهای صلح بان (روسی) نیز، باید بازگردند و باز خواهند گشت.»

الهام علی اف در بخش دیگری از این مصاحبه مطبوعاتی، کاربرد نام «قره باغ کوهستانی» را نادرست خواند و گفت: «ما دیگر نباید اصطلاح «قره باغ کوهستانی» را بکار ببریم، زیرا، بخش کوهستانی و مسطح قره باغ همگی متعلق به جمهوری آذربایجان است.»

علی اف همچنین تاکید کرد نمی خواهد درباره «وضعیت حقوقی» قره باغ صحبت کند و قبلا در این باره موضعش را بیان کرده است.

یادآور می شود رئیس جمهور آذربایجان قبلا تاکید کرده بود که «وضعیت حقوقی» قره باغ گور به گور شده و جمهوری آذربایجان هیچ گونه وضعیت حقوقی برای قره باغ به رسمیت نخواهد شناخت و شهروندان ارمنی قره باغ نیز باید خود را شهروند جمهوری آذربایجان بدانند یا از این کشور خارج شوند.

۱۳۹۹/۱۲/۱۰

تبعات امنیتی جنگ قفقاز بر سه گانه ایران، ترکیه و روسیه

 بدون شک می‌توان جنگ ۴۴ روزه قفقاز را یکی از بزرگترین تغییرات در موازنه ژئوپلیتیک قدرت در هارتلند آسیا و اروپا دانست. این جنگ که با مداخله مستقیم پوتین و آتش بس سه گانه به پایان رسید تبعات امنیتی قابل ذکری برای منطقه داشته است. در تحلیل امروز به موازنه امنیت در منطقه خواهیم پرداخت. 


روسیه: 

اگر چه مداخله مستقیم روسیه در جنگ ۴۴ روزه مانع از آزادسازی تمامی مناطق قره باغ و پیرامون آن شد و روسیه توانست تحت سیاست آشتی دادن دو رقیب، جای پای خود را پس از نزدیک به ۳۰ سال در قفقاز بازیابد، اما روسیه با مسئله امنیتی فزاینده‌ای روبرو شده است. ناگفته پیداست که پیروزی آذربایجان در جنگ مذکور بدون حضور مستشاری و عملیاتی مستقیم ترکیه ناممکن بود و ترکیه مدرن ترین سلاح ها از جمله سیستم های راداری جنگ الکترونیک و پهپادهای مسلح خود را وارد میدان جنگ کرد که حاصل آن متلاشی شدن بخش اعظم تجهیزات روسی ارتش ارمنستان بود. روسیه با تحریک ارمنستان به جنگ علیه جمهوری آذربایجان در ماه آگوست ۲۰۲۰، در پی کنترل خطوط انرژی مابین ترکیه و آذربایجان بود، اما نتایج جنگ معادلات را به گونه دیگری رقم زد. بدون شک روسیه از حضور فزاینده ترکیه در جمهوری آذربایجان ناخرسند می باشد. برآیند تحولات به گونه‌ای رقم خورده است که هم در صورت سکوت و هم در صورت کنشگری روسیه در منطقه قفقاز جنوبی، نقش ترکیه و ناتو در منطقه پر رنگ تر خواهد شد. 

ترکیه: 

بدون شک بزرگترین برنده تحولات جنگ قفقاز ترکیه می باشد. این کشور پس از چندین دهه توانست آرزوی خود مبنی بر حضور در قفقاز و ایجاد موازنه ژئوپلیتیک علیه روسیه را جامه عمل بپوشاند. اما این رقابت استراتژیک با کشوری دارای سابقه ابرقدرتی برای ترکیه بدون هزینه نخواهد بود. تاکنون ترکیه و روسیه توانسته‌اند تنش های خود را با دو مقوله همکاری‌های اقتصادی در زمینه های مختلف و همچنین اتحادی نانوشته علیه هژمونی سیاسی و اقتصادی غرب مهار کنند اما این به معنای پایان تنش نخواهد بود. ترکیه پس از پیروزی در جنگ ۴۴ روزه قره باغ به دنبال ایجاد اتحادی بزرگتر با سایر جمهوری های تُرک قفقاز و آسیای مرکزی می باشد، اتحادی که از هم اکنون توانسته است دشمنان منطقه‌ای روسیه از جمله گرجستان و اوکراین را نیز دور خود گرد آورد. ناگفته پیداست که چنین حرکاتی رقابت پنهان ترکیه و روسیه را علنی تر و پرهزینه تر خواهد کرد. 

ایران

پس از شروع جنگ دوم قره باغ، ایران محاسبات خود را بر اساس این امر مبنا قرار داد که دیر یا زود اتحاد روسیه و ارمنستان مانع از شکل گیری تحولی ژئوپلیتیک در قفقاز شده و جمهوری آذربایجان مجبور به خویشتن داری خواهد شد. اما با تداوم جنگ به نفع جمهوری آذربایجان، ایران وارد دوگانه امنیتی فزاینده ای شد؛ از یک سو با فشار گروه‌های ایرانشهری مبنی بر ضرورت مهار ترکیه در قفقاز، ایران شروع به حمایت مستقیم و غیر مستقیم از ارمنستان کرد، امری که واکنش جدی آذربایجانی های شمال غرب و پایتخت ایران را در پی داشت. با توجه به اینکه تُرک های آذربایجان و سایر مناطق ایران بخش قابل توجهی از جمعیت کل ایران را تشکیل می دهند، هرگونه حساسیت زایی در چنین امری می توانست گروه‌های مردمی بیشتری را به سمت گرایش های رادیکال تر و گریز از مرکز سوق دهد. برای اولین بار پس از فروپاشی حکومت قاجار و تشکیل ایران نوین، مردم آذربایجان توانستند مسیر سیاست خارجی ایران را عوض کنند. در این راستا ایران به سیاست آلترناتیو خود یعنی اسلام گرایی بازگشته و با ابراز خرسندی از آزادسازی مناطق آذربایجان به عنوان خاک جهان اسلام، از وضعیت جدید منطقه استقبال کرد. اما این امر به معنای عدم نگرانی از حضور فزاینده ترکیه و به حاشیه رانده شدن ایران از تحولات قفقاز نبوده و رقابت دو کشور در سطوح مختلف ادامه خواهد داشت. 

بهره سخن: 

ترتیبات امنیتی رقابتی میان ایران ترکیه و روسیه پس از جنگ ۴۴ روزه قره باغ وارد مرحله نوینی شده است و علاوه بر قفقاز جنوبی، رقابت میان کشورهای مذکور به میدان های دیگری مانند سوریه و عراق نیز سرایت خواهد کرد. در این میان با توجه به ملاحظات امنیتی روسیه و اولویت این کشور به شرق اروپا و مقابله با ناتو، انتظار می رود سطح رقابت ایران و ترکیه افزایش یافته و حتی ابعاد خطرناکی نیز به خود بگیرد.

۱۳۹۹/۱۲/۰۹

قتل‌عام خوجالی؛ لکه ننگی بر تاریخ بشریت

 با فرا رسیدن سالگرد قتل‌عام خوجالی در آذربایجان، مردم این کشور یاد قربانیان این جنایت کم‌نظیر را گرامی می‌دارند.

با فرا رسیدن ۲۶ فوریه که مصادف با ‌نسل‌کشی مردم آذربایجان توسط ارتش ارمنستان در خوجالی در سال ۱۹۹۲ است، مردم این کشور در نقاط مختلف آذربایجان یاد صدها قربانی آن را گرامی می‌دارند.

با آنکه ۲۹ سال از آن تاریخ می‌گذرد، امروز نیز درد آن در قلب آذربایجانی‌ها تازه است و به دلیل پایان اشغال قره‌باغ، امسال مراسمات مرتبط با خوجالی رنگ دیگری به خود گرفته است.

اگرچه این قتل عام به عنوان لکه‌ای تاریک بر تاریخ بشریت حک شده، اما آزادسازی سرزمین‌های اشغالی داغ مردم آذربایجان را کمتر کرده است.

اکنون خواسته اصلی مردم آذربایجانی این است که عاملان قتل‌عام خوجالی محاکمه و عدالت اجرا شود.

در همین راستا عادل علی‌اف، معاون رئيس پارلمان آذربایجان با اشاره به اینکه کشتار خوجالی، از بزرگترین جنایت علیه بشریت بوده تاکید کرد که حقوق بین‌الملل این جنایات را "نسل‌کشی" قلمداد می‌کند.

وی در مصاحبه با خبرنگار آناتولی اظهار داشت:‌ آنچه در خوجالی اتفاق افتاد، نقض آشکار کنوانسیون‌های ۱۹۴۹ ژنو، کنوانسیون منع و مجازات نسل کشی سازمان ملل، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، کنوانسیون حقوق کودک و چندین کنوانسیون بین‌المللی دیگر است.

علی‌اف با نام بردن از دادگاه نورنبرگ که در اثنای جنگ جهانی دوم تاسیس شده بود، دادگاه بین‌المللی کیفری برای یوگسلاوی سابق و همچنین دادگاه بین‌المللی کیفری برای روندا، اعلام کرد که روند مشابهی برای خوجالی نیز می‌تواند در پیش گرفته شود.

وی تصریح کرد: سرژ سرکیسیان، رئیس جمهور سابق ارمنستان گفته بود: "تا وقوع کشتار خوجالی، آذربایجانی‌ها فکر می‌کردند که ما غیرنظامیان را نمی‌کشیم، اما پس از خوجالی این برداشت از میان رفت." این مصاحبه شاهدی آشکار بر جنایات عامدانه نیروهای ارمنی در خوجالی است. نسل کشی، که جدی ترین جنایت علیه بشریت است، در خوجالی روی داده و تنها چیزی که مردم آذربایجان می‌خواهند، اجرای عدالت در خصوص این جنایت است.

گفتنی است پس از اشغال خوجالی در جنگ اول قره‌باغ، نسل‌کشی غیرنظامیان آذربایجانی در این شهر توسط ارتش ارمنستان با کمک ۳۶۶ نظامی روسیه در ۲۵ و ۲۶ فوریه ۱۹۹۲ اتفاق افتاد.

به گزارش سازمان دفاع حقوق بشر در این قتل‌عام ۶۱۳ غیرنظامی از جمله ۶۳ کودک وحشیانه به قتل رسیدند. بنا به اعلام سازمان دیده‌بان حقوق بشر تعداد قربانیان این جنایت حدود ۱۰۰۰ نفر است.

پنجاه و سه تن بر اثر جرائمی؛ مانند سوزاندن، چهارمیخ کردن، بریدن سر، کندن پوست و بیرون آوردن چشم از حدقه کشته شده‌اند. هشت خانواده کاملا نابود، ۲۵ کودک بدون والدین مانده و ۱۳۰ تن نیز یتیم شدند.

قطعنامه‌های مختلف شورای امنیت سازمان ملل متحد جنایات ارمنستان در طول جنگ قره‌باغ، به‌ویژه خوجالی را محکوم کرده و بسیاری از کشورهای جهان نیز این نسل‌کشی را به رسمیت شناخته‌اند.

۱۳۹۹/۱۲/۰۸

۲۹ مین سالگرد قتل عام مردم خوجالی در قره باغ

 براساس طرح هایدات که از سوی ارامنه متعصب اجرا می گردد بخش بزرگی از کشورهای ایران، آذربایجان و ترکیه جزو اراضی تاریخی ارمنستان محسوب می شود که برای احیای این امپراطوری لازم است اقدامات خشونت آمیز انجام گیرد.

اشغال منطقه قره باغ که از نظر تاریخی و فرهنگی جزو اراضی آذربایجان بود نیز در صدر اقدامات ارامنه بود تا اینکه با فروپاشی شوروی، ارامنه، فرصت اقدام یافته و با سازماندهی ارتش روسیه به قره باغ حمله کردند.

در شب ۶ اسفند/۲۵ فوریه منتهی به ۷ اسفند/۲۶ فوریه شهر خوجالی در منطقه قره باغ در معرض آتش شدید توپخانه و تجهیزات زرهی سنگین ارامنه و روسها قرار گرفت. در نتیجه آتش‌سوزی‌هایی در شهر رخ داده بود و در بامداد روز ۷ اسفند شهر تماماً به آتش کشیده شد. بیشتر اهالی به امید رسیدن به مرکز قره باغ که در آن نزدیکی قرار داشت مجبور به ترک شهر شدند. اما این هدف محقق نگردید و ساکنین که تعدادشان بیش از ۱۵۵۰ نفر بود در حین فرار در دره‌ای باریک در بین روستاهای نخجوانلی و پیرجمال مورد محاصره قرار گرفته و بیشترشان قتل‌عام شدند.

از بین محاصره‌شدگان افرادی به کوه‌ها و جنگل پناه برده و تنها عده قلیلی توانسته بودند خودشان را به مرکز برسانند.  آنهایی که هم به شهر رسیده بودند وضعیت چندان مساعدی نداشتند. از بین کسانی که در شهر مانده بودند نیز اطلاعی حاصل نشد و بنا به گزارش شاهدان عینی با توجه به حجم آتشی که روی شهر بود، به احتمال زیاد کشته شده‌اند.

از عاملان برجسته کشتار اهالی خوجالی، روبرت کوچاریان و سرکیس سرکیسیان به عالی‌ترین مقام سیاسی ارمنستان رسیده و رئیس جمهور ارمنستان شدند. اولگ یاسیان، سفیر ارمنستان در روسیه بوده که هم اکنون نیز این پست را دارد. سیران اوهانیان فرمانده قتل‌عام خوجالی، در حال حاضر مسئولیت وزارت جنگ ارمنستان را عهده‌دار می‌باشد.

قتل عام خوجالی از سوی مجمع وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی که در سال ۲۰۰۷ تشکیل شده بود به رسمیت شناخته شد. شورای امنیت سازمان ملل طی قطعنامه های ۸۲۲، ۸۷۹، ۸۵۸، ۸۸۴ اقدامات ارمنستان را درمورد قتل عام اهالی قره باغ آذربایجان محکوم کردند. علاوه بر این، پارلمان اروپا، مجالس کشورهای ترکیه، پاکستان (فوریه ۲۰۱۲)، اردن (ژوئن ۲۰۱۳)، مکزیک (فوریه ۲۰۱۲)، چک (فوریه ۲۰۱۳)، کلمبیا (آوریل ۲۰۱۲)، بوسنی و هرزگوین (فوریه ۲۰۱۳)، پرو (ژوئن ۲۰۱۳)، پاناما (اگوست ۲۰۱۳)، هندوراس (ژانویه ۲۰۱۴) فاجعه خوجالی را به رسمیت شناخته‌اند. همچنین در بیست و یک ایالت آمریکا این قتل‌عام به رسمیت شناخته شده ‌است.

۱۳۹۹/۱۲/۰۶

بیانیه‌ی سفارت جمهوری آذربایجان در جمهوری اسلامی ایران در رابطه با بیست و نهمین سالگرد نسل کشی خوجالی

 سفارت جمهوری آذربایجان در تهران در رابطه با بیست و نهمین سالگرد نسل‌کشی خوجالی توسط ارمنستان اشغالگر بیانیه صادر کرد:

یکی از دردناک ترین نتایج تجاوز نیروهای مسلح ارمنستان به جمهوری آذربایجان اشغال شهر خوجالی در ۲۶ فوریه سال ۱۹۹۲ است، از جنایات نسل کشی صورت گرفته بر علیه مردم غیر نظامی در آن شهر ۲۹ سال می گذرد.

قریب به ۲۵۰۰ ساکن غیرنظامی در شهر خوجالی که از جانب یگان های مسلح ارمنستان اشغالگر به محاصره درآمده بود با هدف نجات زندگی خود در حین فرار به نزدیکترین اراضی امن در حوالی روستاهای نخجوانلی و پیرجمال با به تله انداختن به طرز بیرحمانه ای به قتل رسیده اند و برخی از آنان نیز به اسارت  درآمدند.  باقی مانده اهالی که اکثریت آنان زنان و کودکان بودند در اثر یخ زدگی در کوه ها جان خود را از دست دادند. در نتیجه این جنایت نسل کشی  ۱۰۶ زن، ۷۰ کهنسال، ۶۳ کودک،  در کل ۶۱۳ نفر اتباع جمهوری آذربایجان از طرف ارمنی ها به طور وحشیانه ای کشته شدند. ۱۲۷۵ نفر گروگان گرفته شدند، در خصوص سرنوشت ۱۵۰ نفر تا به کنون اطلاعات در دسترس نیست. شهر خوجالی با خاک یکسان شده است. ۴۸۷ نفر من جمله ۴۶ کودک معلول شده اند. ۸ خانواده به کل نابود شده اند. ۱۳۰ کودک، یکی از والدین خود را و ۲۵ کودک نیز هر دو والد خود را از دست داده اند. ۵۶ نفر از ساکنین خوجالی با قساوت خاصی، با زنده زنده سوزاندن، کندن پوست سر، زدن گردنشان، با بیرون آوردن چشمانشان از حدقه و زنان باردار نیز بر اثر اصابت سرنیزه به حفره شکمشان کشته شدند.

جنایات متعدد جنگی و ضد بشر صورت گرفته بر علیه اهالی غیر نظامی آذربایجانی در خوجالی، من جمله عمل نسل کشی نقض جدی حقوق بشر و حقوق بشردوستانه بین المللی، علی الخصوص  کنوانسیون های ژنو مورخ ۱۹۴۹، "کنوانسیون منع و مجازات نسل کشی" ، " میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی"، "میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی" ، " کنوانسیون منع شکنجه و سایر رفتارهای و مجازات های ظالمانه، غیر انسانی و تحقیر آمیز " ، "کنوانسیون بین المللی رفع هرگونه تبعیض نژادی" ، "کنوانسیون حقوق کودک" و "کنوانسیون حمایت از حقوق بشر و آزادی های اساسی" می باشد.

رهبر ملی آذربایجان حیدر علی اف، ماهیت واقعی نسل کشی خوجالی را روشنگری کرده و در فوریه سال ۱۹۹۴ مجلس ملی جمهوری آذربایجان نسل کشی خوجالی را به لحاظ حقوقی – سیاسی ارزیابی نموده است.

رئیس جمهور آذربایجان جناب آقای الهام علی اف، همواره امکان حل و فصل مناقشه ارمنستان- آذربایجان قره باغ کوهستانی را تنها در چهارچوب حق حاکمیت، تمامیت ارضی و مرزهای شناخته شده بین المللی آذربایجان تاکید نموده و خروج بی قید و شرط نیروهای مسلح ارمنستان از اراضی تحت اشغال آذربایجان و ضرورت پیگرد قانونی اشخاصی که مرتکب نسل کشی شده اند را ابراز نموده است.

 کمپین بین المللی "عدالت برای خوجالی!"، صورت گرفته با ابتکار لیلا علی اوا، معاون رئیس بنیاد حیدر علی اف تبلیغ حقایق در مورد نسل کشی خوجالی در جهان، شناساندن این فاجعه به عنوان یک عمل نسل کشی علیه مردم آذربایجان نقش بسزایی ایفا می کند. در نتیجه آن در برخی از کشورهای جهان در رابطه با این نسل کشی تصمیماتی اتخاذ می شود.

نسل کشی خوجالی در پارلمان پاکستان، مکزیک، بوسنی و هرزگوین، چک، اردن، پرو، کلمبیا، پاراگوئه، هندوراس، افغانستان، اندونزی و سایر کشورها مذاکره گردیده، اسناد سیاسی محکوم کننده این جنایت به تصویب رسیده است. نسل کشی خوجالی از طرف سازمان همکاری اسلامی نیز به رسمیت شناخته شده و به عنوان حادثه قتل عام محکوم گردیده است.

دادگاه حقوق بشر اروپا در تصمیم مورخ ۲۲ آوریل سال ۲۰۱۰ به قتل رسانیدن اهالی غیرنظامی خوجالی اعم از آذربایجانی ها را "اعمال به خصوص سهمگینی که قابلیت ارزیابی به مانند جنایات جنگی و یا جنایت بر علیه بشریت را دارند" مشخص کرد.

مسئولیت جنایات نام برده شده را طرف متجاوز جمهوری ارمنستان بر عهده دارد. ارزیابی کلی دلایل و نتایج جنگ شروع شده توسط ارمنستان علیه جمهوری آذربایجان و تمامی حقایق موجود حادثه فاجعه بار در خوجالی با قاطعیت اثبات می نماید که، جنایات صورت گرفته اعمال معمول و تصادفی نیستند بلکه بخش جدایی ناپذیر سیاست سیستماتیک خشن ارمنستان هستند. کشتار مغروضانه غیرنظامیان در خوجالی نابودی دسته جمعی آنها صرفا به دلیل آذربایجانی بودنشان را هدف قرار داده است.

علی رغم توافق آتش بس، رهبران نظامی – سیاسی ارمنستان به تخریبات نظامی بر علیه آذربایجان ادامه می دهد، بیاناتی که قالب و اصول بنیادین مذاکرات صلح را نابود می کند را ارائه می دهد، جمهوری آذربایجان را با افکاری همانند "جنگ جدید، سرزمین های جدید" تهدید می کرد.

نیروهای مسلح آذربایجان با رهبری جناب آقای الهام علی اف، فرمانده پیروز کل قوا برای دفاع از زندگانی و امنیت شهروندانمان، همچنین با هدف جلوگیری از تخریبات نظامی متداوم ارمنستان با استفاده از حقوق دفاع از خود در تاریخ ۲۷ سپتامبر سال ۲۰۲۰ برای آزادی سرزمین های تحت اشغالمان شروع به عملیات های ضد حمله نمود. در حین جنگ متداوم ۴۴ روزه وطن، بخش جدایی ناپذیر آذربایجان شهرستان های جبرائیل، فضولی، زنگیلان، قوبادلی من جمله شهرک هادروت و شهر شوشا پایتخت فرهنگی آذربایجان از اشغال آزاد گردیدند. مطابق با بیانیه ی امضا گردیده توسط رئیس جمهور آذربایجان، نخست وزیر جمهوری ارمنستان و رئیس جمهور فدراسیون روسیه در خصوص توقف کامل آتش افروزی و تمامی عملیات های جنگی در منطقه مناقشه قره باغ کوهستانی مورخ ۱۰ نوامبر سال ۲۰۲۰ نیروهای مسلح ارمنستان از شهرستان های آغدام، کلبجر و لاچین خارج شدند. بدین صورت حقوق بازگشت به سرزمینهای اجدادی صدها هزار شهروند غیرنظامی مان احیا گردید.

شایان ذکر است که، جمهوری ارمنستان همانند نسل کشی خوجالی، در دوران جنگ ۴۴ روزه وطن نیز به جنایات خود بر علیه بشریت ادامه می داده است. ارمنستان به طور هدفمند شهرهای گنجه، مینگه‌چویر و نفتالان که دور از مناطق جنگی جای گرفته بودند از آن جمله در شهرستان های برده، ترتر، گورانبای و خیزی با موشک های بالستیک و بمب های خوشه ای افراد غیر نظامی و ساختمان ها را مورد هدف قرار می داد. در نتیجه، ۱۰۰ نفر غیر نظامی من جمله ۱۲ کودک و ۱۷ زن کشته شده، ۴۲۳ نفر نیز مجروح گردیده اند. سازه های اجتماعی اعم از هزاران ابنیه مسکونی و صدها بیمارستان، مهد کودک، مدرسه، مراکز تجاری و آثار دینی – فرهنگی  نابود شده اند.

در آستانه ایام بیست و نهمین سالگرد فاجعه خوجالی بار دیگر یاد و خاطره شهدا را با اندوه بسیار گرامی داشته و بیان می نماییم که، بدون جای دادن به استاندارد های دوگانه و در چهارچوب اصول و قواعد حقوق بین الملل، نسل کشی خوجالی باید از طرف کمیته ویژه بین المللی بررسی، از طرف نهاد های بین المللی به رسمیت شناخته و محکوم شده، مرتکبان جنایت باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند. در غیر این صورت عدم محاکمه و سکوت فجایع انسانی جدید به بار خواهد آورد.

مردم آذربایجان همه ساله در ۲۶ فوریه یاد و خاطره عزیز قربانیان نسل کشی خوجالی را گرامی داشته و در انتظار هستند تا عاملان این نسل کشی به محاکمه عدالت کشیده شوند.

خداوند تمامی شهیدان را قرین رحمت بفرماید!

۱۳۹۹/۱۲/۰۵

پزشکان تُرک به کمک جانبازان قره‌باغ شتافتند

 پزشکان ترکیه‌ای بنابه دعوت جمهوری آذربایجان برای مداوای جانبازانی که در جریان جنگ قره‌باغ کوهستانی مجروح شده‌اند، وارد این کشور شدند.

بر اساس بیانیه منتشر شده از سوی «صندوق یاشات» که توسط دولت آذربایجان برای حل مشکلات جانبازان و خانواده‌های شهدا تشکیل شده است، تیم پزشکان ترکیه‌ای که متشکل از متخصصانی مانند ارتوپدی، جراحی مغز و جراحی عمومی است، برای مداوای جانبازان مجروح شده وارد آذربایجان شده‌اند.

در این بیانیه با اشاره به اینکه پزشکان ترکیه‌ای به مدت سه روز بیش از ۱۵۰ مجروح که حال آنها وخیم است را مداوا خواهند کرد، آمده است برخی از جانبازان نیز برای ادامه مداوای آنها به ترکیه منتقل خواهند شد.

پرفسور سامی سوکوجو، یکی از این پزشکان نیز در این بیانیه اظهار داشت جانبازان مجروح شده را معاینه و درباره عاقبت مداوای آنها نیز با همکاران آذربایجانی خود مذاکره کرده‌اند.

۱۳۹۹/۱۱/۲۶

ایالات مینه‌سوتا آمریکا، ۲۶ فوریه را روز آذربایجان اعلام کرد

 تیم والز، فرماندار ایالات مینه‌سوتا در بیانیه‌ای ۲۶ فوریه مصادف با نسل‌کشی آذربایجانی‌های خوجالی توسط ارامنه را «روز آذربایجان» اعلام کرد.

وی در بیانیه خود با اشاره به اینکه بیشتر شهروندان آذربایجان این ایالت از خانواده یا نسل قربانیان قتل‌عام خوجالی هستند، اظهار داشت: آذربایجانی‌های مینه‌سوتا بر میراث فرهنگی، زبانی و تاریخی‌شان در این ایالت افزوده‌اند.

والز تصریح کرد: جامعه آذربایجانی‌های مینه‌سوتا نقش بی بدیل و افتخارآمیزی در تنوع فرهنگی این ایالت داشته و بنابراین روز ۲۶ فوریه را «روز آذربایجان» اعلام می‌کنیم.

گفتنی است پس از اشغال خوجالی در جنگ اول قره‌ باغ، نسل‌کشی غیرنظامیان آذربایجانی در این شهر توسط ارتش ارمنستان با کمک ۳۶۶ نظامی روسیه در ۲۵ و ۲۶ فوریه ۱۹۹۲ اتفاق افتاد.

به گزارش سازمان دفاع حقوق بشر در این قتل‌عام ۶۱۳ غیرنظامی از جمله ۶۳ کودک وحشیانه به قتل رسیدند. بنا به اعلام سازمان دیده‌بان حقوق بشر تعداد قربانیان این جنایت حدود ۱۰۰۰ نفر است.

پنجاه و سه تن بر اثر جرائمی؛ مانند سوزاندن، چهارمیخ کردن، بریدن سر، کندن پوست و بیرون آوردن حدقه کشته شده‌اند. هشت خانواده کامل نابود، ۲۵ کودک بدون والدین و ۱۳۰ تن نیز یتیم شدند.

قطعنامه‌های مختلف شورای امنیت سازمان ملل متحد جنایات ارمنستان در طول جنگ قره‌باغ ، به‌ویژه خوجالی را محکوم کرده و بسیاری از کشورهای جهان نیز این نسل‌کشی را به رسمیت شناخته‌اند.