۱۴۰۱/۰۶/۳۰

رویکرد کشورهای اروپایی در قبال کریدور زنگه‌زور

 رئیس دفتر مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین اعلام کرد به‌ جز یونان، بقیه کشورهای اروپا قطعا از شکل‌گیری کریدور زنگه‌زور استقبال می‌کنند.


فریدون برکشلی، رئیس ایرانی دفتر مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین گفت: اتحادیه اروپا هم از این پروژه (کریدور زنگه‌زور) استقبال می‌کند. در حقیقت یکی از مهم‌ترین خواست‌های اروپا، تنوع‌بخشی به منابع تامین گاز و انرژی است.

برکشلی امروز در مصاحبه با خبرگزاری «ایلنا» همچنین اظهار داشت: در اتحادیه اروپا، تنها یونان از این تحولات و تقویت نقش ترکیه نگران است و بقیه کشورهای اروپا قطعا از شکل‌گیری این کریدور استقبال می‌کنند.

او افزود: ترکیه بزرگترین منتفع دالان زنگزور تلقی می‌شود. این کشور بدون داشتن منابع نفت و گاز، انتقال انرژی از منطقه دریای خزر را در اختیار می‌گیرد و با این برگ برنده، در سطح منطقه و جهان بازی‌ها خواهد کرد.

وی درباره در مورد راهکارهای پیش‌رو برای ایران نیز تصریح کرد: تقریبا در هیچ‌یک از معادلات شرایط به سود ایران نیست. ایران کارت مهمی برای بازی در اختیار ندارد. اقدامات تلافی‌جویانه هم خطرناک و پرریسک است.

برکشلی ادامه داد: ایران بخش قابل ملاحظه‌ای از برتری استراتژیک خود را از دست خواهد داد. متاسفانه ایران در سال‌های اخیر و پس از فروپاشی اتحاد شوروی در منطقه آسیای میانه و قفقاز حضور استراتژیک کمرنگی داشته است.

رئیس دفتر مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین در پایان گفت: جمهوری آذربایجان با تمام قوا می‌کوشد به‌عنوان یک کشور اروپایی شناخته شود. ترکیه هم می‌کوشد تا وارد پیمان شانگهای شود و همراه چین، هند و روسیه به‌عنوان یک قدرت مسلط مورد توجه و حمایت قرار گیرد.

ترکیه و آذربایجان هر دو بنا دارند از زوایای منافع خود با غرب و شرق هماهنگی ایجاد کنند و عزم ورود به یک رویارویی نظامی را ندارند.

۱۴۰۱/۰۶/۲۷

آندرانیک ، آمریکا و نانسی پلوسی

 در سالهای ۱۹۱۸، تحولات سریع حاکمیتی در ایالات آذربایجانی تحت حاکمیت روسیه تزاری شمال رود ارس مخصوصا در ایالت مسلمان نشین ایروان که اقلیت ارمنی نیز داشت درگیری ها فزاینده ای به بار داشت. اقلیت ارمنی این ایالت سعی داشت با زور و ترور تصفیه نژادی را انجام داده و راه را برای ادامه حکومت ارمنی تحت هدایت حزب ملی‌گرای داشناک در ایالت مسلمان نشین ایروان هموارتر نماید. زمان نشان داد که ترور و کشت و کشتار در ایروان نتیجه داد و شهر مسلمان نشین و مهد علوم اسلامی و مولد آیات اعظامی که فامیل ایروانی را داشتند تبدیل به شهر صد در صد ارمنی مسیحی گردید.


جدای از این، منطقه تحت تصرف ارامنه که جمهوری ارمنستان نامیده شد، نمی توانست عطش ارامنه متعصبی که رویای هایدات ( سرزمینهای بین دریای خزر و دریای سیاه ) را داشتند برطرف نماید. یکی از این متعصبین که دارای سلاح و چریک بود و حدود جمهوری ارمنستان را قبول نداشت، آندرانیک اوزانیان بود که یک گوش خود را در جنگ با عثمانی ها از دست داده بود و « قولاغی کسیک آندرانیک » نامیده می شد. سیاست وی همسو با انگلیس و فرانسه و علیه عثمانی و تُرکان آذربایجان بود. وی با هماهنگی متفقین برای کمک به جیلوهایی که در غرب آذربایجان به کشت و کشتار مشغول بودند در تیر ماه ۱۲۹۷ شمسی از طریق جلفا به خوی حمله کرد تا فشار اردوی اسلام عثمانی ها به جیلوها را کم کند. مقاومت شجاعانه اهالی خوی تحت فرماندهی بزرگان خویی حمله آندرانیک را ناکام گذاشت و اوزانیان خفت بارانه به زنگه زور عقب نشینی کرد. وی چندین سال در مواضع کوهستانی زنگه زور به عملیات تروریستی مشغول شد و در سالهای ۱۹۲۰ تعداد روستاهای مسلمان تُرک نشین محال زنگه زور از بیش از ۱۵۰ روستا  به ۱۱۵ تنزل کرد. ۲۰ آوریل ۱۹۲۰/ اردیبهشت ۱۲۹۹ آذربایجان برای خارج کردن قوای مسلحه ارمنی از زنگه زور به دولت ارمنستان اولتیماتوم داد.


درگیری های قوای آذربایجان با دستجات پارتیزان ارمنی تا سال ۱۹۲۰ یعنی بلشویکی شدن آذربایجان و ارمنستان ادامه یافت. وی برای تصرف نخجوان حتی با بلشویکها هم همکاری نمود ولی حملات برق آسای عثمانی تمام نقشه های وی را نقش بر آب کرد. در این سالها تعویض اسامی اسلامی- تُرکی منطقه ایالت ایروان، زنگه زور و گویچه گول به اسامی ارمنی آغاز شد و منطقه زنگه زور به سییونیک، گویجه گؤل به سئوان و غیره تبدیل شدند.


آندرانیک اوزانیان پس از بلشویکی شدن حکومت ارمنستان و سقوط داشناکها به آمریکا فرار کرده و  در سال ۱۹۲۷ در ۶۲ سالگی در شهر فرزنوی کالیفرنیا مرد. داشناکها خواستند جسد وی به ارمنستان منتقل شود که با مخالفت ارامنه بلشویک به فرانسه منتقل شد. در سال ۲۰۰۰ میلادی بقایای جسد وی از گورستان پرلاشز فرانسه به ایروان منتقل شده دفن گردید. وی همراه با یپرم خان ارمنی از اعضای برجسته فدراسیون انقلابی ارامنه ( داشناکسوتیون) بود.

حمایت آمریکا از مواضع ارامنه داشناک پایانی ندارد و همچون حمایت آمریکا از آندرانیک، نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا،  نیز برای حمایت از ارامنه در اشغال قره باغ و زنگه زور امروز وارد ایروان شد.


دکتر توحید ملک‌ زاده دیلمقانی


۱۴۰۱/۰۱/۳۱

مورخ روس: ادعای ارامنه مبنی بر نسل‌کشی قابل اثبات نیست

 مورخ روس، ادعاهای پروپاگاندای ارمنی در خصوص وقوع نسل‌کشی در سال ۱۹۱۵ را غیر واقعی عنوان کرد.


پروفسور اولگ کوزنتسوف، مورخ روس و نویسنده کتاب "تاریخ تروریسم بین المللی ارمنستان در قرن ۲۰"، در گفت‌وگو با خبرنگار آناتولی با بیان اینکه ادعاهای ارامنه در خصوص وقایع ۱۹۱۵ ساختگی است، گفت: آنان می‌دانند که صحت این اصطلاح تبلیغاتی (نسل کشی) با اسناد تاریخی و قانونی امکان پذیر نیست.

وی که حدود ۱۷۰ تحقیق علمی را در کارنامه علمی خود دارد، با بیان اینکه «اقدامات مختلفی برای امنیت نظامیان در کشورهای شرکت کننده در جنگ جهانی اول انجام شده و آلمانی‌ها و یهودیان نیز در همین راستا از روسیه تبعید شدند، افزود: همه این اقدامات برای جلوگیری از جانبداری دشمن و تأمین امنیت ارتش انجام شده و این بخشی از سیاست‌های نظامی است».

کوزنتسوف با یادآوری اینکه گروهای ارمنی در این دوره به اقدامات خرابکارانه مختلفی علیه امپراتوری عثمانی ادامه دادند، تصریح کرد: «طبیعتا ارمنی‌ها به مناطق دور از خط جنگ و بیشتر به شمال عراق و منطقه لبنان فعلی منتقل شدند. به همین دلیل ادعاهای ارامنه مبنی بر غیرمعمول بودن اقدامات عثمانی در سال ۱۹۱۵ دور از واقعیت است».


وی با اشاره به اینکه ارائه وقایع ۱۹۱۵ به عنوان نسل کشی، محصول بازی ژئوپلیتیک است، اظهار داشت: «پس از آنکه ترکیه در سال ۱۹۵۲ به ناتو پیوست، اتحاد جماهیر شوروی نیز با استفاده از ارامنه سعی داشت جبهه جنوبی ناتو و ترکیه را تحت فشار قرار دهد. ادعاهای ارامنه در خصوص به اصطلاح نسل کشی نیز پس از پیوستن ترکیه به ناتو شدت یافت و در سال ۱۹۶۲ پنجاهمین سالگرد آن برگزار و تبلیغات علیه ترکیه افزایش یافت».


این مورخ اهل روسیه افزود: «ارمنی‌ها مقاله‌ها و پایان‌نا‌مه‌های زیادی در دانشگاهای روسیه نوشته اما نتوانستد ادعای خود مبنی بر نسل کشی را تأیید کنند. آنان می‌دانند که صحت این اصطلاح تبلیغاتی با اسناد تاریخی و قانونی امکان پذیر نیست».

۱۴۰۱/۰۱/۲۹

امروز سالگرد فاجعه‌ی روستای باشلی‌ بِل است

 ۲۹ سال از کشتار تُرک‌‌های آذربایجانی در جریان اشغال شهرستان کلبجر می گذرد.




پس از اشغال کلبجر توسط ارامنه در اوایل فروردین ۱۳۷۲، ۷۳ نفر از اهالی روستای «باشلی بِل» واقع در شهرستان کلبجر با جمعیتی حدود ۲۰۰۰ نفر نتوانستند به موقع خانه و کاشانه خود را ترک کنند و برای در امان ماندن از شر ارامنه به کوه پناه بردند.


آنها موفق شدند تنها ۱۸ روز در غارها مخفیانه زندگی کنند. در ۱۸ آوریل، ارمنی ها مخفیگاه پناهجویان آذربایجانی که در آنجا پناه گرفته بودند را شناسایی و به آن حمله مسلحانه کردند. در نتیجه ۱۴ نفر از ساکنان این روستا گروگان گرفته و ۱۸ نفر به شهادت رسیدند. ۳۰ نفر باقی مانده با تغییر سرپناه به کوه‌ های دیگر روستا به زندگی مخفیانه خود ادامه دادند. پس از ۱۱۳ روز، در ۱۷ ژوئیه، آنها پناهگاه را ترک کردند و توانستند از طریق جاده های مخفی کوهستانی و حرکت در شب از محاصره ارتش ارمنستان فرار کنند.


اطلاعات مربوط به فاجعه باشلی‌بل همچنین در گزارش سالانه دفتر دموکراسی، حقوق بشر و کار وزارت خارجه ایالات متحده در مورد وضعیت حقوق بشر در جهان در سال ۲۰۲۱ گنجانده شده است.



پس از آنکه آذربایجان در جنگ بزرگ میهنی ۲۰۲۰ سرزمین های خود را از اشغال ارامنه آزاد کرد، روستای باشلی‌بل توسط پهپاد مورد بازرسی قرار گرفت. در بازرسی‌ها همچنین مشخص شد که تمامی منازل، ساختمان های اداری و زیرساخت هایی که قبل از اشغال در روستا وجود داشت به طور کامل تخریب شده است.


بررسی پرونده جنایی انجام شده توسط دادستانی کل کشور نشان داد که همزمان با سایر مناطق آذربایجان، در اوایل آوریل ۱۹۹۳، زمانی که نیروهای مسلح ارمنستان منطقه کلبجر را با تهاجم نظامی اشغال کردند، ظلم و ستم خاصی را نسبت به مردم غیرنظامی در روستای باشلی‌بل نشان دادند.


نیروهای نظامی اشغالگر ارمنستان که مسلح به سلاح های خودکار و کالیبر بزرگ بودند، به جنایات خود ادامه داده و در ۱۸ آوریل ۱۹۹۳ به جستجوی پناهگاه های غیرنظامیان غیرمسلح در روستاهای بومی خود پرداختند و غارهایی را که غیرنظامیان بی پناه در آن مخفی شده بودند از ساعت ۳ تا ۹ بعد از ظهر به آتش گرفتند. در نتیجه، ۱۲ نفر غیر مسلح که قادر به مقاومت نبودند (یک کودک ۱۲ ساله، یک نوجوان ۱۶ ساله و ۶ زن، ۶ مرد) -  در پناهگاه خود هدف ارامنه قرار گرفته و به شهادت رسیدند.



در نتیجه این حمله، ۱۴ نفر (سه کودک ۲، ۱۳ و ۱۵ ساله و ۱۰ زن، ۴ مرد) گروگان گرفته شدند. اگرچه بعداً از اسارت آزاد شدند اما ۹ نفر از آنها بر اثر ضربات جبران ناپذیر روحی و روانی جان خود را از دست دادند.


همچنین در بررسی ها مشخص شد از مجموع ۳۶ نفری که از دست تروریست‌های ارمنی اقدام به فرار کردند، ۷ نفر در روستاهای مختلف منطقه کلبجر بر اثر جراحات وارده در حصر جان باختند.


بازماندگان روستای باشلی‌بل بعداً به دو گروه تقسیم شده و در غارهای مختلف مخفی شدند و با وجود خطرات جانی، در شب ۲۲ اردیبهشت ۱۳۷۲ به غارهایی که هموطنانشان در آن به شهادت رسیدند، نزدیک شده و جنازه‌‌های هموطنان خود را که با سلاح گرم به شهادت رسیده بودند تشییع کرده و سپس آنجا را ترک کردند‌.




پس از ۱۹ آوریل ۱۹۹۳، ۲۹ نفر از بازماندگان پس از ۱۱۳ روز محاصره و‌ زندگی مخفیانه در کوه‌ها و غارها به روستای چایکند شهرستان کلبجر و از آنجا با عبور از رودخانه ترتر و کوه قوشقار از میان جنگل ها به سمت منطقه داش‌کسن پیشروی کردند و در تیرماه ۱۳۷۲ با رسیدن به روستای زیولَن جان خود را نجات دادند.


بر اساس رای دادگاه در مورد نبش قبر اجساد، بازپرسان دادسرای کل جمهوری آذربایجان در تاریخ ۲۴ آوریل ۲۰۲۱ تحقیقاتی را در روستای باشلی‌بل شهرستان کلبجر انجام داده و با حفاری به عمق ۵۰ سانتی‌متر، ۱۲ اسکلت انسانی را کشف کردند.


در ادامه چندین ویدئو و مستند در خصوص فاجعه روستای باشلی‌بل تقدیم شما مخاطبان قاراباغ سسی می‌شود که مشاهده‌ی آن‌ها حتما توصیه می‌گردد و مکمل این نوشته می‌باشد:













۱۴۰۱/۰۱/۲۸

بررسی علمی ادعای دروغین نسل کشی ارامنه

 معرفی کتاب: تبلیغات جنگ، ۱۹۱۴ - ۱۹۱۸: جوابیه ای بر کتابهای آبی انگلیس

نویسنده: تورک کایا آتااؤو، مترجم: فخران پورنجف


استفاده از تبلیغات بعنوان وسیله ای جهت کنترل افکار عمومی و اهمیت یافتن روحیه انسانها و میزان آمادگی مردم کوچه و بازار در حمایت از جنگ مصادف با سالهای جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸) است. کتابهای آبی که اساس ادعای نسل کشی ارامنه را تشکیل می دهد توسط سازمان عریض و طویل تبلیغاتی بریتانیا با هدف همراه سازی افکار عمومی دنیا بر علیه دول آلمان و عثمانی طی این سالها تهیه و منتشر می گردید. بدین ترتیب جعلیات، تحریفات و نوشته های دروغین و به دور از واقعیت، بعنوان یک اسلحه مؤثر مورد استفاده قرار می گرفت. حکومت بریتانیا در این امر، تواناتر از متفقینش بود. هدف، نه دستیابی به واقعیت بلکه متقاعد نمودن و به عبارت بهتر فریب انسانها در راستای یک هدف مشخص بود.


این نشریات تبلیغاتی که بنام «کتابهای آبی» شناخته می شوند در اصل یک سری اشتباهات، جعلیات، مبالغات، تحریفات، نقایص، کتمانها و دروغهایی بودند که بدون دقت و اهتمام کنار هم چیده شده بودند. ولی متأسفانه تأثیر خود را گذاشته و در نهایت بر ذهن انسانها حاکم شدند. بهمین علت، در کنار بسیاری از فریبکاریها و مبالغات سالهای جنگ، انباشتی از پنهانکاری های دراز مدت در مورد بخش مهمی از واقعیت بوجود آمد. سالها بعد چند نویسنده غربی که بعضی از آنها انگلیسی بودند، اقدام به اصلاح جعلیات و تحریفات مربوط به آلمان نمودند، اما در مورد «مسئله ارمنی»، روی دیگر و مهم سکه با توجه به برخی حساب و کتابها هنوز هم انکار می شود. یعنی قسمت های مهم ولی جدایی ناپذیر معما، امروزه هم ناتمام مانده است. هدف این کتاب کوچک این است که، تا حد ممکن این جاهای خالی را پر کرده و نکات ابهام را روشن نماید.


فراموش نکنیم که، مطرح نمودن و ارائه تمامی واقعیات کار آسانی نیست. منظره تقریباً کاملی که پس از رفع نقایص ظاهر می شود، می تواند انطباع و تأثیر کاملاً متفاوتی داشته باشد. بقول ارسطو: «افلاطون را بسیار دوست می دارم، ولی حقیقت را بیشتر از او».


لینک خرید کتاب فوق:


https://www.evdeal.ir/product-487/%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D9%86%DA%AF%D8%8C1918_1914:-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3

۱۴۰۱/۰۱/۲۷

آزادسازی سرزمین‌های اشغالی چه نویدی برای اقتصاد جمهوری آذربایجان می‌دهد؟

مرکز تحلیل اصلاحات اقتصادی و ارتباطات جمهوری آذربایجان در خصوص چشم‌انداز اقتصاد این کشور در شرایط آزادسازی سرزمین‌های اشغالی تحلیلی منتشر کرده است.


در این تحلیل آمده است: اگر به پارامترهای اصلی پتانسیل اقتصادی سرزمین‌های اشغالی توجه کنیم، می‌توانیم ببینیم که قره‌باغ و اطراف آن، مانند مناطق لاچین، کلبجر، قبادلی، زنگیلان، جبرائیل، آغدام (مرکز منطقه و بخش بزرگی از سرزمین آن)، فضولی(مرکز منطقه و بخش بزرگی از سرزمین آن) که در بین سال‌های ۱۹۸۹ الی ۱۹۹۳ توسط ارمنستان اشغال شد و از تاریخ اشغال تاکنون در نتیجه بهره‌برداری ناکارآمد، زیرساخت‌های این مناطق به صفر رسیده است. بنابراین، امور بازسازی در آینده باید با ایجاد زیرساخت‌های مشترک (جاده‌ها، گاز، آب، برق، ارتباطات) و شرایط اساسی زندگی آغاز شود و در مرحله بعد به پروژه‌های توسعه اقتصادی پرداخته شود. مقاله ذیل برگردان گزارش اخیر مرکز تحلیل اصلاحات اقتصادی و ارتباطات جمهوری آذربایجان می باشد . بدیهی است مسئولیت نظرات و تحلیل های مندرج در این مقاله بر عهده نویسندگان آن می باشد.


چشم‌انداز طبیعی و ظرفیت‌های گردشگری منطقه


در مناطق اشغالی آثار مختلف طبیعی، گونه‌های نادر گیاهی و جانوری گسترش یافته است. منطقه کوهستانی قفقاز کوچک اشغال شده بزرگترین منطقه جنگلی جمهوری آذربایجان است. مساحت کل جنگل‌های منطقه، حدود 246 هزار و 700 هکتار از جمله 13هزار و 197 هکتار از مناطق جنگلی با ارزش است. مساحت مناطق طبیعی محافظت شده ویژه در آذربایجان، اکنون به 890 هزار هکتار رسیده است که 42 هزار و 997 هکتار آن تحت اشغال ارمنستان است. به منظور محافظت از طبیعت، گیاهان و جانوران نادر چند ذخیره‌گاه طبیعی در سرزمین‌های اشغالی قفقاز کوچک، از جمله ذخیره‌گاه «بسیط‌چای» و ذخیره‌گاه لاچین ایجاد شده است. ذخیره‌گاه بسیط‌چای در سال 1974 در تنگه بسیط‌چای در مناطق اخیرا آزاد شده زنگیلان در جنوب غربی  جمهوری آذربایجان ایجاد شده بود، مساحت آن 107 هکتار است. مورد محافظت شده در این منطقه درخت چنار شرقی است. جنگل چنار در امتداد رودخانه 12 کیلومتر امتداد دارد. درختان این منطقه 500 ساله هستند و درخت چنار شرقی در کتاب قرمز موجود است. ذخیره‎گاه لاچین در سال 1961 در منطقه اشغال‌شده لاچین آذربایجان تأسیس شده بود. مساحت آن 21.4 هزار هکتار است. در این ذخیره‌گاه بزهای کوهی، گوزن‌ها، گرازهای وحشی و کبک‌ها محافظت می‌شدند. طبیعت جذاب شهر شوشا در قره‌باغ برای گردشگری مطلوب است. گیاه خار بلبل فقط در منطقه شوشا در آذربایجان می‌روید و نمادی از قره‌باغ است.


ظرفیت صنعتی


در دوران اتحاد جماهیر شوروی، قره‌باغ کوهستانی روابط اقتصادی نزدیکی با قره‌باغ و سایر مناطق اقتصادی جمهوری آذربایجان برقرار کرد. جاده‌ها در همه جهات از نظر اقتصادی این دو منطقه را به هم متصل کرده است. اشغال قره‌باغ کوهستانی توسط ارامنه و جدا شدن آن از سایر مناطق جمهوری آذربایجان مشکلات بسیار جدی را برای جمعیت و اقتصاد منطقه ایجاد کرده است. برای سال‌های متمادی، اکثریت قریب به اتفاق شرکت‌های مستقر در قلمرو قره‌باغ کوهستانی بر اساس سوخت، مواد اولیه و ملزومات وارداتی از مناطق دیگر جمهوری آذربایجان فعالیت می‌کردند و بسیاری از آنها به عنوان شعبات شرکت‌های بزرگ در باکو فعالیت می‌کردند. در سال 1985 تنها 8 درصد مواد اولیه پیله موجود در کارخانه بزرگ ابریشم در خانکندی قره‌باغ، در خود قره‌باغ کوهستانی تولید می‌شد. 92 درصد باقیمانده از مناطق دیگر جمهوری آذربایجان آورده می‌شد. در حالی که در سال 1986 فقط 0.3 درصد روابط اقتصادی خارجی قره باغ و 1.4 درصد واردات آن به ارمنستان مربوط می‌شد، آذربایجان 33.3 درصد از صادرات آن را تشکیل می داد. خانکندی، مرکز منطقه خودمختار قره‌باغ سابق، زمانی مستقیما به راه‌آهن و بزرگراه‌های جمهوری آذربایجان و به طور کلی به سیستم حمل و نقل و ارتباطات جمهوری متصل بود. فاصله از خانکندی تا باکو با قطار 392 کیلومتر است. این عامل بسیار مهمی در توسعه آینده منطقه است و پروژه‌های زیرساختی می‌توانند از نقشه‌های حمل و نقل استفاده کنند که در دوران اتحاد جماهیر شوروی وجود داشته است. طبیعتا اکنون سیستم حمل و نقل و ارتباطات یکپارچه‌ای که سال‌ها در سرزمین‌های اشغالی فعالیت می‌کند، در نتیجه درگیری‌های دو طرف منازعه تخریب شده است. این مقاله از 4 زاویه پتانسیل صنعتی منطقه را بررسی می‌کند و سایر جنبه‌های موجود توسعه در آینده با تحقیقات بیشتر مورد بررسی قرار می‌گیرد. بنابراین، در نگاه اول، تأمین آب غنی، برق، فرصت‌های تفریحی صنعتی و مواد معدنی غنی ستون فقرات ظرفیت صنعتی مناطق آزاد شده را تشکیل می‌دهد.


فرصت‌های تأمین آب


تغییرات آب و هوا و در نتیجه کمبود آب یکی از مهم‌ترین مشکلات در سراسر جهان است. کمبود آب برای آذربایجان نیز مهم است. پنهان نیست که منابع آب کشور به دلایل عینی جغرافیایی کم می‌شود و منابع اصلی در کشورهای همسایه است. کمیسیون دولتی تأسیس شده با دستور رئیس جمهوری آذربایجان در تاریخ 15 آوریل 2020 برای تأمین استفاده کارآمد از منابع آب در کشور فعالیت می‌کند. در این راستا منابع غنی آب مناطق آزاد شده برای صنعت و کشاورزی کشور از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. سد آب سرسنگ سال 1976 بر روی رودخانه ترتر چای در منطقه آغدره ساخته شده است. ظرفیت کل آن 560 میلیون متر مکعب و ارتفاع سد 125 متر است. این سد یکی از بلندترین سدهای کشور است. آزادسازی کامل منطقه آغدره، از جمله سد سرسنگ، آب آبیاری حدود 100 هزار هکتار از اراضی 6 منطقه کشور (ترتر، آغدام، برده، گورانبوی، یولاخ و آغجبدی) را تأمین می‌کند. لازم به ذکر است که علاوه بر مخزن سرسنگ، مخازن دیگری نیز با ظرفیت کلی 80 میلیون متر مکعب در منطقه اشغالی باقی مانده است. مشارکت آنها در اقتصاد کشور می‌تواند شرایطی را برای آبیاری 15000 هکتار زمین اضافی ایجاد کند.

علاوه بر این، آزاد شدن مخزن خداآفرین در مناطق جبرائیل و زنگیلان به معنای آبیاری 75 هزار هکتار زمین جدید و بهبود آبیاری مناطق آبیاری موجود است. حجم این مخزن 1.6 میلیارد متر مکعب برآورد شده است. هم‌چنین تخمین زده می‌شود که 11 منبع آب زیرزمینی در منطقه وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، این به معنای 1 میلیون و 968 هزار متر مکعب در روز تأمین آب زیرزمینی است.


منبع برق


تولید اصلی برق در منطقه در زمینه ذخیره و تأمین آب است. البته، در اینجا سخن از نیروگاه‌های برق سرسنگ و خداآفرین می‌باشد. نیروگاه برق «سرسنگ» یا «ترتر» یک نیروگاه برق‌آبی است که در سال 1976 بر روی رودخانه ترتر، در قلمرو منطقه آغدره سابق (ترتر فعلی) ساخته شده است.‌ نیروگاه برق آبی، متشکل از دو توربین، هر یک با ظرفیت 25 مگاوات، در حال حاضر در وضعیت نامناسبی قرار دارد. پس از ترمیم ایستگاه، ظرفیت تولید آن، می‌تواند بیشتر افزایش یابد و برای تأمین نیازهای برق مناطق اطراف مورد استفاده قرار گیرد.


نیروگاه خداآفرین مطابق توافقنامه امضا شده بین ایران و آذربایجان بر روی رودخانه ارس در حال ساخت است. به طوری که، در فوریه سال 2016، «توافقنامه بین دولت جمهوری آذربایجان و دولت جمهوری اسلامی ایران در مورد همکاری در زمینه ساخت، بهره‌برداری، استفاده از انرژی و منابع آبی در رودخانه ارس نیروگاه‌های «خداآفرین» و «قیز قلعه سی» امضا شده است. ظرفیت کل نیروگاه‌های بر روی رودخانه ارس می‌تواند به 280 مگاوات برسد. اجرای این پروژه‌ها می‌تواند سالانه 368 میلیون کیلووات ساعت برق برای جمهوری آذربایجان به ارمغان بیاورد. واضح است که از نیروگاه‌های برق سرسنگ و خداآفرین برای بهبود تأمین انرژی مناطق اطراف و بازسازی مناطق آزاد شده به طور فعال استفاده خواهد شد. به طور کلی، استفاده از این نیروگاه‌ها در سیستم انرژی کشور نه تنها به معنای افزایش ظرفیت، بلکه تنوع جغرافیایی منابع، یعنی کاهش بار از دوش نیروگاه‌های آبشرون، شیروان و مینگه چویر و هم‌چنین افزایش سهم تولید انرژی جایگزین (تجدیدپذیر) در کل تولید است.


فرصت تفریحی صنعتی


تخمین زده می‌شود که 39.6 درصد از کل ذخایر آب‌های معدنی آذربایجان در مناطق اشغالی می‌باشد. در سرزمین‌های اشغالی حدود 120 کانسار معدنی با ترکیبات مختلف دارای اهمیت درمانی زیادی وجود دارد. آب‌های معدنی «ایستی سو» واقع در قلمرو منطقه کلبجر با ترکیب مطلوب گاز و شیمیایی، دمای بالا و منابع طبیعی زیاد متمایز هستند. یک کارخانه بزرگ تفریحی و آب معدنی در دهه 1980 در چشمه ایستی سو ساخته شده است. این کارخانه روزانه 800 هزار لیتر آب تولید می‌کرد. چشمه آب معدنی ترش‌سو در 17 کیلومتری شهر شوشای آذربایجان واقع شده است. بیماری‌های داخلی مختلفی با چشمه ترش‌سو معالجه می‌شدند و با آب این چشمه از طریق خط لوله نیاز آب شهری شوشا تأمین می‌شد.


پتانسیل صنایع غذایی


در مجموع 1.7 میلیون هکتار از خاک آذربایجان اشغال شده است. بیشتر این زمین‌ها برای پرورش انواع محصولات کشاورزی مناسب است. پردازش این محصولات باعث ظهور نیروهای جدید در صنایع غذایی، تشکیل یک پایگاه تأمین مطمئن می‌شود.


فرصت‌های معدنی و مواد اولیه


در سرزمین‌های اشغالی 155 نوع مختلف ذخایر معدنی وجود دارد، از جمله 5 معدن طلا، 6 معدن جیوه، 2 معدن مس، یک معدن سرب و روی، 19 معدن سنگ روکش، 10 معدن سنگ اره، 4 معدن ماده اولیه سیمان، معادن 13 نوع سنگ ساختمانی، مواد اولیه برای تولید سودا، 21 پوکه و خاکستر آتشفشانی، 10 گل، 9 شن ماسه، 5 شن و ماسه ساختمانی، 9 گچ ، انیدرید و گچ، یک پرلیت، یک ابسیدین، 3 ورمیکولیت، 14 سنگ غیر آهنی و تزئینی (عقیق، یاسمن، اونیکس، کاد، پفریتویید و و غیره) و ذخایر دیگر واقع شده‌اند.

در این معادن 132.6 تن طلا، 37.3 هزار تن سرب، 189 میلیون متر مکعب سنگ اره، 1 میلیون 526 هزار تن خاک رس، 18 میلیون و 432 هزار متر مکعب سنگ روکش، 23 میلیون 243 هزار متر مکعب خاک رس، 57 میلیون و 965 هزار تن سنگ ساختمانی، 96 میلیون و 987 هزار تن شن و ماسه، 1898.4 تن جیوه، 4 میلیون و 473 هزار متر مکعب پرلیت، 2 میلیون و 144 هزار متر مکعب پوکه، 129 میلیون و 833 هزار متر مکعب سنگ آهک برای تولید سودا، 147 میلیون و 108 هزار تن مواد اولیه سیمان و سایر مواد معدنی مهم برای توسعه اقتصاد کشف شده است. ذخایر معدنی نادر و با ارزش در منطقه گسترش یافته است. ذخایر سنگ معدن مس و روی در کانسارهای مهمانا در قسمت شرقی قفقاز کوچک متمرکز شده است. ذخایر سنگ معدن آماده برای بهره‌برداری در اینجا به موقع بررسی شده است. ذخایر مهم جیوه از نظر صنعتی در شوربولاق و آغیاتاق در منطقه کلبجر واقع شده است.


سرزمین‌های اشغالی از نظر انواع مختلف مصالح ساختمانی بسیار غنی است که از اهمیت زیادی در صنعت و ساخت و ساز جمهوری آذربایجان برخوردار است. ذخایر زیادی از این مواد در چوبانداغ (ذخیره آهک 140 میلیون تن و رس 20 میلیون تن)، شاه بلاق (25 میلیون تن رس)، بوی احمدلی (45 میلیون تن رس) و سایر ذخایر واقع در منطقه آغدام واقع شده است. هم‌چنین، کانسارهای بزرگ سنگ ساختمانی در خانکندی و سنگ مرمر در هارووت قرار دارد. البته، اطلاعات مربوط به مواد معدنی فوق نسبی است و گام بعدی ارزیابی همه ذخایر، روشن شدن ارقام مربوط به دوره شوروی است. لازم به ذکر است که طی 30 سال گذشته این سرزمین‌ها به غارت رفته است. روش‌های ارزیابی جدیدی نیز پدید آمده و باید نقشه زمین‌شناسی جدیدی از منابع معدنی منطقه تهیه شود.


در نگاه اول، بهره‌برداری از مواد معدنی در آینده، می‌تواند در 3 مسیر انجام شود: فلزات غیر آهنی و متالورژی آنها، مواد ساختمانی و فلزات نادر. فلزات غیر آهنی و مصالح ساختمانی از نظر اقتصاد سنتی معمول است و منابع موجود امکان ظهور نیروهای جدید را در این مناطق فراهم می‌کنند. این کار می‌تواند بر اساس تحقیقات انجام شده در این بخش‌ها در دوران اتحاد جماهیر شوروی و زیرساخت‌های اولیه باشد. علاوه بر این، تحقیقات زمین‌شناسی می‌تواند در مورد وجود فلزات کمیاب در منطقه انجام شود که به طور گسترده‌ای در فن‌آوری نوین استفاده می‌شود.


منبع:

 https://azertag.az/xeber/Isgal_olunmus_erazilerin_azad_edilmesi_Azerbaycan_iqtisadiyyatina_ne_ved_edir___Tehlil-1628715

۱۴۰۱/۰۱/۲۱

کتابفروشی معروف لندن کتاب «خوجالی» را روانه بازار کرد

نمایشنامه «خوجالی» به مناسبت سی امین سالگرد نسل کشی خوجالی در لندن در قالب کتاب منتشر شد.




فریده پناه‌‌اوا، رئیس انجمن آذربایجان‌های بریتانیا گفت که نمایشنامه نویس نیک اودون کتاب را بر اساس داستان‌ های تلخ شاهدانی است که از نسل کشی خوجالی جان سالم به در برده اند نوشته است.


طرح اصلی نمایشنامه به زندگی قبل از جنگ، حین و بعد از جنگ مردم خوجالی می پردازد. این کتاب در کتابفروشی معروف Waterstones در انگلستان به فروش گذاشته شده است.


لازم به ذکر است که در تاریخ ۲۶ تا ۲۷ فوریه سال جاری، تئاتر Debunk لندن نمایشنامه «خوجالی» نیک اودون را به نمایش گذاشت. در این نمایش که در کلیسای سنت پل در خیابان بدفورد به نمایش درآمد، توسط انجمن آذربایجانی های بریتانیا، با حمایت خانه آذربایجان در لندن و با بودجه کمیته دولتی کار با دیاسپورا، بازیگران و هنرپیشه های بریتانیایی ایفای نقش کردند. این نمایش که به شدت مورد تحسین منتقدان تئاتر محلی قرار گرفت، در تاریخ ۱ تا ۵ مارس ۲۰۲۲ نیز در تئاتر اتحادیه به نمایش درآمد.


این پروژه توسط سنان علی‌اف، رئیس تئاتر Debunk انجام شد.


کتاب در لینک زیر موجود است:


https://www.waterstones.com/book/khojaly/nick-awde/9781908755964

۱۴۰۱/۰۱/۲۰

پایگاه اطلاع رسانی «عدالت برای خوجالی» در هلند راه اندازی شد

وبسایت  justiceforkhojaly.nl در کشور هلند فعایت خود را آغاز کرد



ایلکانا قوجا، هماهنگ کننده شورای هماهنگی آذربایجانی های بلژیکی و هلند گفت که این سایت در اوایل سال ۲۰۲۲ در ارتباط با سی امین سالگرد نسل‌کشی خوجالی ایجاد شده است. این وب سایت که حقایق خوجالی را به زبان هلندی منعکس می کند، همچنین حاوی اطلاعاتی در مورد سایر قتل عام ها، نسل کشی ها و گورهای دسته جمعی است که علیه تُرک‌های آذربایجان انجام شده است.


به گفته وی، انجمن Strichting Together Strong که در حال تدارک یک پروژه بزرگ در زمینه کشتار خوجالی در چندین منطقه است، روابط نزدیکی با کمیسیون روابط خارجی مجلس نمایندگان پارلمان هلند برقرار کرده است.


ایلکانا قوجا گفت: ما از کارشناسان محلی مشاوره دریافت کردیم. نامه رسمی که توسط Stichting Together Strong در این پروژه تهیه شده است برای همه اعضای جامعه، هموطنانمان، کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان پادشاهی هلند ارسال شده است.


یکی دیگر از فعالیت های انجمن، ترجمه کتاب «خوجالی: شاهدان صحبت می کنند» نوشته ایراده علیلی به زبان هلندی بود. این پروژه به مقامات کشور، نمایندگان مجلس، تجار بانفوذ و جامعه محلی ارائه خواهد شد. این پروژه علاقه زیادی را در جامعه محلی و جوانان آذربایجانی الاصل هلندی برانگیخته است. در حال حاضر کتاب فاجعه خوجالی که برای اولین بار به زبان هلندی منتشر شده، تجدید چاپ و نسخه الکترونیکی آن در پایگاه های الکترونیکی کتابخانه های آنلاین هلند قرار خواهد گرفت.


لازم به ذکر است که انجمن Strichting Together Strong از بدو تأسیس تاکنون فعالیت های تبلیغاتی گسترده ای را در مورد واقعیت های آذربایجان و قره باغ، فجایع وارده بر مردم ما انجام داده و جعل و واکنش ارامنه را بر اساس واقعیات و مستندات به جامعه جهانی ارائه می کند.

۱۴۰۱/۰۱/۱۹

۳۰ سال از نسل کشی آغدابان می‌گذرد

 امروز ۳۰ مین سالگرد نسل کشی اهالی روستای آغدابان توسط ارامنه است.




نسل کشی آغدابان که یک سال قبل از اشغال کلبجر بدست واحدهای نظامی ارمنی اتفاق افتاد، یکی از صفحات خونین در تاریخ تجاوز ارمنستان به خاک آذربایجان را رقم زد. روستای آغدابان از توابع شهرستان کلبجر در سلسله راست رودخانه آغدابان و روی تپه های کوه آغدابان و دامنه های جنوب - شرقی سلسله جبال آغدابان و در فاصله ۵۸ کیلومتری شمال - شرق مرکز کلبجر واقع گشته است.


بامداد روز ۸ آوریل سال ١٩٩۲ (۱۹فروردین ۱۳۷۱) یگانهای نظامی ارمنی به کمک افراد مسلح ارمنی در قره باغ کوهستانی به روستای آغدابان حمله کرده و این روستا دارای ١٣۰ خانوار را کاملا آتش زدند.




آنها ٧٧٩ ساکن بی دفاع را به خاک و خون کشیده و ۶٧ نفر را با بی رحمی خاصی به قتل رسانده و بدین طریق مرتکب قتل عام شدند. در یک شب ۸ فرد مسن ٩۰ - ١۰۰ ساله و ۲ کودک خردسال و ٧ زن بطور زنده در میان شعله های آتش به شهادت رسیده ، ۲ نفر ناپدید گردیده و ١۲ نفر نیز به شدت زخمی شده اند. ارمنی ها آثار باستانی، معماری و فرهنگی آذربایجان را از بین برده و به زیارتگاه های مقدس توهین و آنها را تخریب کردند. در ادامه سیاستهای وحشیگری تجزیه طلبان ارمنی نسبت به میراث فرهنگی آذربایجان، نسخه های خطی آشیق قربان و فرزندش آشیق شمشیر از اساتید شعر کلاسیک آشیقی آذربایجان به آتش زده شده و به یغما رفت. نسل کشی آغدابان را که از حیث ماهیت و نحوه ارتکابش با مفاد کنوانسیون “جلوگیری از وقوع جنایت قتل عام و مجازاتهایی برای آن” مورخ ٩ دسامبر سال ١٩۴۸ مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطابقت دارد، می‌توان با تکیه بر اصول حقوق بین الملل بعنوان یک جنایت توصیف نمود و این کشتار اهالی غیر نظامی روستای آغدابان بدست نیروهای مسلح روسی - ارمنی باید از سوی جامعه جهانی همانند یک جنایت نسل‌کشی شناخته شود. در مراسمی که در تاریخ ۲ آوریل سال ۲۰١۴ در رابطه با بیست و یکمین سال اشغال کلبجر برپا شده بود گروهی از نمایندگان اهالی آن بخش پیامی پیرامون فاجعه کلبجر به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارسال کرده اند. در این پیام، جنایات ارتش ارمنی در روستاهای چای قووشان و آغدابان در تاریخ ۸ آوریل سال ١٩٩۲ و در روستای باشلی بئل در ماه آوریل سال ١٩٩٣ بعنوان یکی دیگر از موارد نسل کشی توصیف گردیده که علیه ملت آذربایجان نمود پیدا کرده است.






۱۴۰۱/۰۱/۱۸

پیروزی فرخ - پاکسازی اراضی آذربایجان ادامه دارد

 پرچم ملی در یکی دیگر از نقاط آذربایجان در اهتزاز است. روستای فرخ از توابع خوجالی در کنترل کامل آذربایجان است.





آشنایی کوتاه با روستای فرخ


فرخ، روستایی واقع در کوهپایه است. تپه ای به همین نام در روستا وجود دارد. در مورد نام این آبادی نظرات مختلفی وجود دارد. اعتقاد بر این است که نام پایه گذار این روستا «فرخ» بوده است. دریاچه فرخ و اشیایی دیگر به نام فرخ نیز در نزدیکی روستا ثبت شده است. ارمنی ها نیز نام این روستا را «پاروک» تلفظ می کردند، زیرا حرف «ف» در کلمات تُرکی را «پ» تلفظ می کردند (مثلاً به قول خودشان فندق «پیندیگ»).


اعتقاد بر این است که نام فرخ به دوران آتش پرستی باز می گردد و معانی انسان موفق، مقدس، مبارک، روشن بین، دانا، شجاع، و مردی که حق را از باطل تشخیص می دهد را دارد. این روستا در ۱۶ کیلومتری عسگران و ۳۲ کیلومتری خانکندی قرار دارد.


از آغاز حوادث قره باغ در سال ۱۹۸۸، ستیزه جویان و مزدوران ارمنی که از ایروان، لبنان و سوریه به روستای فرخ آورده شده بودند، به سمت روستاهای جینلی، علیمددلی و دیگر روستاهای مجاور آغدام حمله کرده و غیرنظامیان را کشته و زخمی کردند. در سالهای اول جنگ قره باغ، ارامنه بارها از فرخ به روستای جینلی حمله کردند. در جریان درگیری، روستای فرخ و ارتفاعات نزدیک آن از اهمیت استراتژیک خاصی برخوردار بود. در ۳۱ ژانویه ۱۹۹۲، گردان به رهبری قهرمان ملی «شیرین میرزایف»، نیروهای دفاع شخصی محلی آغدام و نیروهای ویژه (OMON) عملیاتی را برای آزادسازی روستای فرخ از دست تروریست‌های ارمنی انجام دادند. این روستا از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۲۰ در اشغال نیروهای مسلح ارمنستان قرار داشت.


بر اساس بیانیه سه جانبه امضا شده در ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، روستای فرخ تحت کنترل نیروهای حافظ صلح روسیه که به طور موقت مستقر شده بودند، درآمد. با این حال، مانند ۳۰ سال پیش، گروه های تروریستی ارمنی دوباره شروع به تیراندازی از فرخ و نقض آتش بس در منطقه کردند. ارتش آذربایجان عملیات پاکسازی منطقه از وجود شبه نظامیان غیرقانونی را آغاز کرده است.



سوالات مورد علاقه عموم مردم آذربایجان


در این میان، چندین سوال مطرح می شود: چگونه ارمنی ها می توانند یک گروه مسلح غیرقانونی را در منطقه ای که نیروهای حافظ صلح روسی به طور موقت مستقر هستند، ایجاد یا نگهداری کنند؟ چرا صلحبانان روسی چشم خود را بر ظهور گروه های مسلح غیرقانونی در مناطقی که هنوز تحت کنترل خود دارند، بسته است؟ چرا بخشی از ماده ۴ بیانیه معروف "نیروهای حافظ صلح فدراسیون روسیه به موازات خروج نیروهای مسلح ارمنستان مستقر می شود" رعایت نمی شود؟ چرا هنوز نیروهای مسلح ارمنی در منطقه حضور دارند؟


روسیه هم در بیانیه و هم در اعلامیه اتحاد دو کشور تعهداتی دارد. از این رو این سوالات به این دلیل مطرح شد که روسیه به تعهدات خود در قبال آذربایجان عمل نکرده است. با این حال، وقایع زمینه را فراهم می کند که بگوییم روسیه به نقض قوانین بین المللی و توافقات دوجانبه در مورد چنین موضوعاتی عادت کرده است.


از این منظر واضح است که روسیه پس از عمل کاپیتولاسیون مسئولِ چنین رفتارهای ارمنستان و جدایی طلبان ارمنی است؛ زیرا وقایع ثابت کرد که جدایی طلبان منطقه مورد حمایت و دفاع روسیه هستند. کمک‌های میلیونرهای روسی - ارمنی به گروه های مسلح غیرقانونی ارمنی این واقعیت را ثابت می‌کند. روابط خوب فرماندهان حافظان صلح روسیه با آرائیک آروتونیان، رهبر جدایی طلبان و گروه های تروریستی غیرقانونی نیز نشان از حمایت مسکو از این نیروها دارد.


نیروهای حافظ صلح روسیه در چشم جامعه بین المللی خاکستر می دمند


موضوع بحث برانگیز دیگر؛ صلحبانان روسی بین چه کسانی آتش بس را نظارت می کنند؟ بر اساس بیانیه ۱۰ نوامبر، اگر شبه نظامیان ارمنی و گروه های مسلح غیرقانونی در منطقه نباشند، چه کسی تیراندازی خواهد کرد؟ این بدان معناست که نیروهای حافظ صلح روسیه برای ماندن در منطقه برای مدت طولانی تری باید به اصطلاح «آتش بس» را بشکنند. این باندهای غیرقانونی و تروریستی ارمنی آتش می گشایند و نیروهای روس خود را به عنوان یک میانجی منصف معرفی می کند. این امر باعث دمیدن خاکستر در چشم جامعه بین المللی می شود.


عملیات برای تحکیم مواضع و موقعیت ها در روستای فرخ صفحه جدیدی در تاریخ نظامی آذربایجان به نام «پیروزی فرخ» نوشت.

آزادسازی روستای فَرُّخ بار دیگر نشان داد که آذربایجان مصمم به احیای تمامیت ارضی خود است. تصادفی نیست که این روزها عملیات در روستا در حال انجام است. این یکی از شاخص های اقدامات الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان است. او ثابت می کند که به قول خود به شهروندان آذربایجان برای تضمین و اِحیای تمامیت ارضی کشور عمل کرده است.


در طی جنگ ۴۴ روزه‌ی قره باغ، جمهوری آذربایجان به ارامنه و هواداران آن‌ها، جایگاهشان را نشان داد. عملیات های اخیر بار دیگر ثابت کرد که روستای فرخ همانند مناطق دیگر متعلق به آذربایجان است.


ارمنی‌ها دروغگو و غیر قابل اعتماد هستند و حامیان آنها به خوبی از ماهیت قومی آنها آگاه هستند. بنابراین از این قوم برای ایجاد ناآرامی، زیر پا گذاشتن تعهدات، تخلف از فعالیت‌ها و سایر اعمال زشت استفاده می شود. از آنها معمولاً به عنوان فرمان دستی استفاده می شوند. دولت‌های دیگر از تراژدی ها و تاریخ ساختگی ارمنیان علیه دولت های با ادعاها سوء استفاده می کنند. اطلاعات و تحریفات منتشر شده از سوی وزارت دفاع روسیه در مورد پیروزی فرخ این موضوع را تایید می کند. اینکه وزارت دفاع روسیه نام روستا را «فوروخ» معرفی می کند، خیلی نکات را روشن می کند و غیره.


صدر الدین اسماعیل اف - خبرگزاری ریپورت