رئیس جمهور آذربایجان در انتقاد از امانوئل ماکرون بابت متهم کردن این کشور اظهارات وی را «توهین آمیز و غیرقابل قبول» دانست.
اخبار و حقایق قره باغ (۵ شهرستان به مرکزیت خانکندی) و ۷ شهر دیگر که نزدیک به ۳۰ سال در اشغال ارمنستان بود + تروریسم، واندالیسم ارمنی و نسلکشی و تبعید تُرکهای آذربایجانی توسط ارامنه + تاریخ آذربایجان و قفقاز + تجاوز ارمنستان به خاک آذربایجان
۱۴۰۱/۰۷/۲۲
واکنش علیاف به اظهارات مکرون علیه آذربایجان
۱۴۰۱/۰۱/۱۶
جنگ چهار روزه آوریل؛ پایه گذار پیروزی های جنگی آذربایجان
همانگونه که آذربایجان در راه استقلال و حفظ آن متحمل هزینههای زیادی گشت، در راه حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت خود نیز در حال مبارزه است و در این راه شهید میدهد. خوشبختانه بسیاری از این وقایع دیگر جزو تاریخ محسوب میشوند. یکی از این روزهای باشکوه نیز به نام «جنگ آوریل» وارد تاریخ آذربایجان شده است.
جنگ چهار روزهی آوریل ۲۰۱۶، از بامداد روز شنبه ۱۴ فروردین سال ۱۳۹۵ شمسی آغاز گردید. این اولین نبرد شدید از زمان آتشبس سال ۱۹۹۴ میان آذربایجان و ارمنستان بود. جنگ آوریل معروف به جنگ چهار روزه با پیروزی نسبی جمهوری آذربایجان همراه بوده است. در این جنگ نیروهای مسلح جمهوری آذربایجان توانستند بلندیهای اطراف روستای تالش واقع در منطقه ترتر، روستای سِیسولان، بلندیهای له له تپه واقع در منطقه جبرائیل و جوجوق مرجانلی، روستای گلستان در منطقه گورانبای، روستای قازاخلار در منطقه ترتر و راههای ارتباطی روستای ماداقیز واقع در منطقه ترتر را از اشغال ارمنستان آزاد کنند.
جنگ آوریل، بنیان و اساس جنگ ۴۴ روزه قره باغ در سال ۲۰۲۰ و انهدام ارتش ارمنستان را پایه گذاری کرد. این نبردها همچنین بزرگنماییهایی را که در مورد ارتش ارمنستان منتشر و توسط هواداران آن تبلیغ می شد، از بین برد. معلوم شد که ارتش و اطلاعات ارمنستان در سطحی نیست که منابع مختلف تبلیغ می کنند. پس از جنگ آوریل، تعدادی از مقامات نیروهای مسلح ارمنستان استعفا دادند و بسیاری از مقامات عالی رتبه دستگیر شدند. مقامات ایروان گیج شده بودند. حاکمیت ارمنستان جستجو برای یافتن مقصران را آغاز کرد. این وقایع همچنین شالوده تغییر حکومت را در ارمنستان ایجاد کرد. درست دو سال بعد، در آوریل ۲۰۱۸، نیروهای سیاسی جدید در ارمنستان به قدرت رسیدند. اتهامات مختلفی علیه رئیس جمهور وقت سرژ سارکیسیان مطرح شد و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. سرژ سارکیسیان به عنوان مقصر اصلی شکست جنگ آوریل شناخته و محکوم شد. سرژ سارکیسیان نتوانست شکست خود را در آوریل توجیه کند. قاتل اهالی خوجالی برای اولین بار در دوران تصدی مسئولیت خود توسط سربازان آذربایجانی ضربهی کوبندهای خورد. در آن روزها مذاکرات ایروان و مسکو شدت گرفت. به خواست ارمنستان و میانجیگری و درخواست روسیه، طرفین در ۵ آوریل ۲۰۱۶ بر سر آتش بس توافق کردند.
جنگ آوریل را نیز می توان تمرینی عمومی برای بررسی آمادگی رزمی نظامیان آذربایجانی در نظر گرفت. در آن روزها برخی تجهیزات نظامی موجود در زرادخانه نیروهای مسلح آذربایجان مورد آزمایش قرار گرفت. بر اساس گزارش ها، نیروهای آذربایجانی از پهپادهای کنترلی هاروپ کامیکادزک و ThunderB و سامانه های موشکی ترموباریک 24 لول (شعله دوربرد) Spike، TOS-1A استفاده کردند. بر اساس اطلاعات، قبل از شروع جنگ چهار روزه، نیروهای ارتش آذربایجان به عمق جبهه نفوذ کرده و عملیات هایی را انجام دادند. یکی از این عملیات ها دو هفته قبل از جنگ آوریل انجام شد. همزمان ارتش آذربایجان با نفوذ به عمق پشت جبهه دشمن، رادار مجتمع پدافند هوایی در منطقه عسگران را منهدم کرده بودند.
رئیس جمهور علیاف از مهارت های رزمی و موفقیت های بالای نظامیان آذربایجانی قدردانی کرده بود. در ۱۹ آوریل ۲۰۱۶ (۳۱ فروردین ۱۳۹۵)، به دستور رئیس جمهور الهام علی اف، سه نفر از نیروهای مسلح آذربایجان نشان «قهرمان ملی آذربایجان»، ۷ عضو نشان «پرچم آذربایجان»، ۱ عضو موفق به دریافت نشان درجه ۲ و به ۴ نفر مدال درجه ۳ «خدمت به وطن» و به ۱۹ نفر نیز نشان «در راه وطن»، به ۴۳ نفر نشان «شجاعت» و به ۴۵ نفر مدال «خدمت نظامی» و به ۲ نفر نیز بالاترین درجه نظامی یعنی «سرلشکری» اعطا شد.
در همان روزهای جنگ آوریل ۲۰۱۶، جامعه آذربایجان نیز صبور و مبارز بود. ملت آذربایجان در ماه آوریل نیز اتحاد خود را برای بازگرداندن استقلال و تمامیت ارضی کشور نشان داد. جنگ آوریل آزمونی برای وحدت جامعه آذربایجان بود. در آن روزها نمایندگان جامعه جهانی - سازمان ملل، آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای مختلف آذربایجان را محکوم و متهم کردند. آنها هنوز هم اظهاراتی را که سالها گفته بودند تکرار می کردند. جان کری، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، یکی از نویسندگان متمم ۹۰ علیه آذربایجان و ویکتوریا نولند، معاون او علنا آذربایجان را تهدید کردند.
در عین حال دوست و دشمن آذربایجان در آن روزها یکبار دیگر مشخص گردید. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در گفتگوی تلفنی با الهام علی اف، ضمن تسلیت شهادت نظامیان آذربایجانی در درگیری مسلحانه گفته بود: مایه تاسف است که درطول سالیان اخیر ما با برخورد ناکارآمد روسای گروه مینسک وابسته به سازمان امنیت و همکاری اروپا شاهد این اتفاقات هستیم.
احمد فرخ، دبیر رئیس جمهور پاکستان نیز گفته بود: پاکستان همیشه در کنار آذربایجان است. آذربایجان کشوری برادر و دوست است».
متأسفانه ایران در جنگ ۴۴ روزه سال ۲۰۲۰ ، پشت مواضع اتخاذی خود در آوریل ۲۰۱۶ نماند. سرلشکر حسین دهقانی وزیر دفاع وقت جمهوری اسلامی ایران در گفت و گوی تلفنی با سرلشکر ذاکر حسن اف، وزیر دفاع جمهوری آذربایجان، ضمن تاکید بر به رسمیت شناختن تمامیت ارضی آذربایجان از سوی کشورش ابراز امیدواری کرد که مناقشه به زودی بر اساس قوانین بین المللی حل و فصل شود. او به آذربایجان در حل مناقشه پیشنهاد کمک و حمایت داد.
پترو پروشنکو، رئیس جمهور اوکراین تاکید کرد که تمامیت ارضی آذربایجان را به رسمیت می شناسد.
جنگ آوریل ۲۰۱۶ چندین موضوع را روشن ساخت: مصمم بودن آذربایجان در احیای تمامیت ارضی خود؛ اتحاد جامعه آذربایجان؛ توانایی رزمی ارتش آذربایجان؛ اظهارات رئیس جمهور الهام علی اف قبل از جنگ ۴ روزه برای بازگرداندن تمامیت ارضی توسط این نبردها تأیید شد؛ برای جهانیان روشن شد که ارمنستان در همه زمینه ها به خصوص نظامی بسیار ضعیف است؛ به هواداران ارمنستان ضربه زده شد؛ بی تفاوتی و انفعال گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا بار دیگر ثابت شد؛ دلیلی شد بر بیهودگی خیال پردازی های سیاسی و ایدئولوژیک ارمنستان؛ و اینکه جنگ های آوریل نشان داد که ارمنستان یک دولت نیست، بلکه یک تشکیلات در منطقه است که دستورات دیگران را اجرا می کند؛ و مجدداً تأکید شد که ترکیه، پاکستان، اوکراین و دیگران دوستان و متحدان واقعی آذربایجان هستند.
آذربایجان با جنگ ۴ روزه آوریل ۲۰۱۶ به حامیان و هواداران ارامنه ثابت کرد که امنیت منطقه بیشتر به آذربایجان بستگی دارد. ارمنستان یک عامل درون منطقه ای است که امنیت و همکاری در قفقاز جنوبی را تهدید می کند و مانع آن می شود. باکو همچنین به نیروهای بینالمللی، لابی ارمنی و حامیان آن پیام داد که با توجه به حوادث آوریل توانسته است مناطق خود را با ابزار نظامی آزاد کند. جنگ چهار روزه، چهار سال بعد با جنگ ۴۴ روزه میهنی ادامه یافت و با رژه پیروزی به پایان رسید.
اتفاقا ماه آوریل قبلا جامعه آذربایجان را ناامید هم کرده بود؛ زیرا در ۲۸ آوریل ۱۹۲۰ جمهوری دموکراتیک آذربایجان توسط ارامنه و بلشویک ها اشغال و فروپاشید. اما دلاوران ما، ماه آوریل را به عنوان تقویم ارجمند به آذربایجان تقدیم کردند.
صدرالدین اسماعیل اف - خبرگزاری ریپورت
جهت مطالعه بیشتر: جنگ چهار روزه آوریل بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان
۱۳۹۹/۰۹/۰۶
واکنش مجلس آذربایجان به مصوبه سنای فرانسه درباره قره باغ
مجلس شورای ملی آذربایجان در بیانیهای با واکنش به مصوبه روز گذشته سنای فرانسه در خصوص قرهباغ از دولت این کشور خواست تا به سازمان امنیت و همکاری اروپا درخواست خروج فرانسه از ریاست مشترک گروه مینسک را بدهد.
در این بیانیه اعلام شده است: توافقنامه میان آذربایجان، ارمنستان و روسیه که روز ۱۰ نوامبر، برای پایان مناقشه قرهباغ امضا شده و این توافقنامه به معنای اجرای قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد است که فرانسه نیز از آنها پشتیبانی می کند. این قطعنامهها بر عقب نشینی ارتش ارمنستان از خاک آذربایجان تاکید میکنند.
این بیانیه همچنین با تاکید بر اینکه واقعیتهای جدید باید از طرف همه طرفها پذیرفته شود، آمده است: فرانسه با نگرش و اظهارات اخیر خود بی طرفی را رعایت نکرده، به همین دلیل باید از سازمان امنیت و همکاری اروپا خواسته شود تا این کشور را از ریاست مشترک گروه مینسک خارج کند.
همچنین از دولت باکو خواسته شده تا در خصوص روابط سیاسی و تجاری با فرانسه تجدید نظر شده و اقدامات لازم در این خصوص صورت گیرد.
آیدین میرزازاده، نماینده مجلس آذربایجان در گفتگو با خبرنگار آناتولی با اشاره به اینکه فرانسه درصدد است تا اهمیت پیروزی آذربایجان را کاهش داده و فشار سیاسی به کشور وارد کند، اظهار داشت: چنین فشارهایی نمی توانند آذربایجان را بازدارند. این تصمیم فرانسه بیش از هر چیز ضربهای به چهره خود این کشور است چرا که از جدایی طلبی حمایت می کند. با چنین اقدامی فرانسه در آينده نیز باید از جدایی طلبی در اسکاتلند و کاتالونیا نیز حمایت کند. تصمیم سنای فرانسه دولت فرانسه را در معرض سوظن قرار داده و غیر قابل قبول است.
گفتنی است سنای فرانسه دیروز با تصویب قطعنامه ای از دولت خواست منطقه به اصطلاح «جمهوری خودخوانده قره باغ» را به رسمیت بشناسد. این قطعنامه با انتقاد زیادی در داخل فرانسه نیز روبه رو شده است.
مناقشه میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قره باغ، در سال ۱۹۸۸ میلادی آغاز و در سال ۱۹۹۱ به درگیری نظامی تبدیل شد. در نتیجه این درگیریها، منطقه قرهباغ کوهستانی جمهوری آذربایجان و هفت شهرستان همجوار آن به اشغال نیروهای ارمنی درآمد.
در ماه مه سال ۱۹۹۴ میلادی میان طرفین درگیر، آتشبس برقرار شد. اما این توافق صرفا بر روی کاغذ ماند و ارمنستان مکررا این آتش بس را نقض میکند.
لازم به ذکر است، قره باغ همواره منطقهای تُرکنشین بوده و جزو اراضی تاریخی آذربایجان محسوب میشود. در دوره شوروی سابق نیز این منطقه جزو جمهوری سوسیالیستی آذربایجان بود اما رفته رفته بافت جمعیتی آن به نفع ارامنه تغییر یافته و پس از انحلال شوروی، با حمایت روسیه به اشغال ارمنستان درآمد.
فرانسه و آمریکا به همراه روسیه، اعضای گروه مینسک را تشکیل میدهند که در سال ۱۹۹۲ توسط کنفرانس امنیت و همکاری در اروپا برای حل و فصل صلح آمیز برای درگیری میان آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ ایجاد شد. اما این گروه نیز پس از ۲۸ سال عملا نتوانست نقشی در پایان دادن به اشغال حدود بیست درصد از خاک آذربایجان توسط ارمنستان ایفا کند.
شورای امنیت سازمان ملل نیز در چهار قطعنامه بر لزوم خروج نیروهای ارمنستان تاکید کرده بود اما عملا اجرا نشده بود.
ارتش آذربایجان در نتیجه عملیاتی که روز ۲۷ سپتامبر و به دنبال حملات ارمنستان آغاز کرد، توانست بیشتر اراضی اشغالی را آزاد و مقرر شد بقیه مناطق اشغال شده نیز طبق توافقنامه ده نوامبر میان آذربایجان، ارمنستان و روسیه به آذربایجان بازگردانده شود.
طرف ارمنی میبایست روز ۱۵ نوامبر از کلبجر، بیستم نوامبر از منطقه آغدام و اول دسامبر نیز از لاچین خارج شود. بیشتر مناطقی که اکنون به آذربایجان پس داده میشود توسط ارامنه کاملا تخریب و خانهها و درختان باقیمانده نیز به آتش کشیده شده است.
۱۳۹۹/۰۷/۲۸
چرا گروه مینسک در حل بحران قره باغ به نتیجه نمیرسد؟
یکی از مهمترین سوالات مرتبط با تنش تاریخی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در قره باغ، این است: چرا گروه مینسک تاکنون به معضل قره باغ پایان نداده است؟ آیا نتوانسته یا نخواسته است؟
احتمالاً در روزهای گذشته، بسیاری از کسانی که پیگیر اخبار قره باغ هستند، از خود پرسیده اند: چرا این معضل حقوقی، تاریخی و جغرافیایی به یک باره حل نمی شود و هر از چندگاهی امنیت قفقاز به خاطر اختلاف قدیمی باکو – ایروان، به خطر می افتد؟ چرا سازمان ملل کاری نمی کند؟
اما از دید کسانی که با تاریخچه این اختلافات، آشنایی اولیه دارند، مساله، تا حد زیادی متفاوت است. یکی از مهم ترین سوالات مرتبط با تنش تاریخی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در قره باغ، این است: چرا این گروه تاکنون به معضل قره باغ پایان نداده است؟ آیا نتوانسته یا نخواسته است؟
گروه مینسک، بی اعتنا یا محتاط؟
شهر مینسک، پایتخت کشور بلاروس، یادآور نام گروهی سیاسی به نام گروه مینسک است که در آخرین دهه قرن بیستم، به منظور حل معضل قره باغ تشکیل شد.
گروه مینسک (OSCE Minsk Group) در سال 1992 توسط کنفرانس امنیت و همکاری در اروپا تاسیس شد و این کنفرانس بعدها به ساختاری به نام سازمان امنیت و همکاری اروپا تبدیل شد.
هدف از تاسیس این گروه، استفاده از ابزار مذاکره و تشویق حل و فصل صلح آمیز در جریان درگیری بر سر منطقه ناگورنو قرهباغ بود. اگر چه در آغاز، اعضای این گروه، رای همسان داشتند اما بعدها، سیستم ریاست مشترک ایجاد شد و قدرت و ابتکار عمل آن به دست سه ریاست مشترک متشکل از فرانسه، روسیه و آمریکا افتاد.
همچنین کشورهای بلاروس، آلمان، ایتالیا، پرتغال، هلند، سوئد، فنلاند، ترکیه و همچنین ارمنستان و آذربایجان، از دیگر اعضای این گروه هستند، اما واقعیت این است که موضوع ریاست مشترک، کاری کرده که غیر از سه رئیس مزبور، اعضای دیگر، چندان، خود را درگیر نکنند.
از منظر تنازع منافع و تفاوت دیدگاه های سیاسی، گروه مینسک، در نوع خود، گروه عجیب و غریبی است. چرا که دو عضو اصلی و قدرتمند این گروه یعنی آمریکا و روسیه، هر کدام یکی از دو سر دو قطب بسیار متفاوت در معادلات قدرت و روابط بین الملل است.
فرانسه نیز، یک کشور اروپایی و یک عضو قدرتمند ناتو است که همواره پس از آمریکا، به عنوان دومین کانون مهم فعالیت لابی ارامنه و دیاسپورای ارمنی شناخته شده است.
بنابراین، می توان به خوبی انتظار داشت که کل فعالیت گروه مینسک، به راحتی قربانی جوانب پیچیده و ظریف حفظ موازنات بین روابط آمریکا و روسیه و روسیه و اروپا شود و طبیعتاً وقتی پای منافع بلندمدت و امکان تنش های گسترده به میان می آید، نمی توان از چند کشور میانجی، انتظار داشت که به عنوان مثال چند کشور تابع مساله حقوقی قره باغ باشند و تماماً از جمهوری آذربایجان حمایت کنند و چند کشور دیگر نیز در صف ارمنستان و روسیه قرار بگیرند.
این معادله، نتیجه و معنای تلخی برای جمهوری آذربایجان دارد که عبارت است از تحمیل ایده ای به نام حفظ وضعیت موجود.
گروه مینسک، به دنبال این بود که با ارائه بسته یا پکیج صلح، در مرحله نخست، وضعیت موجود را تثبیت کند و در مرحله بعدی سراغ اصل مساله قره باغ برود.
اما جمهوری آذربایجان، چنین چیزی را نپذیرفت. چرا که علاوه بر قره باغ چند منطقه دیگر هم توسط ارامنه اشغال شده است. در فاز بعدی، پیشنهاد شد که اول، مناطق پیرامونی به آذربایجان پس داده شود و بعد، فکری به حال قره باغ شود. اما این طرح نیز عملاً مسکوت ماند.
یکی از مشکلات اساسی گروه مینسک، این است که نیروی بالفعل، امکان کار میدانی و نیروی نظامی صلح بان، در اختیار ندارد و فقط در حد صدور بیانیه، می تواند نظر خود را اعلام کند.
پیچیدگی های انسانی و اجتماعی
همچنان که اشاره شد، بخشی از دلایل لاینحل مانده مساله قره باغ، مربوط به منافع اعضای گروه مینسک، چیدمان ساختار ریاستی مشترک آن و ابعاد پیچیده موازنات جهانی قدرت ها است. اما واقعیت این است که این همه ماجرا نیست و خود مساله قره باغ، ماهیت اجتماعی، قومی و تاریخی نیز دارد، نمی توان همه مسئولیت را بر گردن اعضای مینسک انداخت.
بدون تردید و به شکلی شفاف و آشکار، منطقه قره باغ به جمهوری آذربایجان تعلق دارد و گروهی که خود را به شکل غیرقانونی و دفاکتو، به عنوان جمهوری قره باغ نامیده، فاقد رسمیت و مشروعیت قانونی است و بر اساس اصول حقوقی، سیاسی و قوانین مربوط به مرز کشورها، طبیعی ترین و بدیهی ترین راهکار، الزام ارمنستان به خروج از قره باغ و ملتزم کردن ساختار غیررسمی قره باغ به پذیرفتن حاکمیت سیاسی و اجرایی جمهوری آذربایجان است.
اما آیا بر روی ارض واقع هم، مساله به همین سادگی است؟ خیر. در میدان عمل، نه قدرت آمر و ناظری وجود دارد که به اعمال نفوذ ارمنستان بر قره باغ پایان دهد، نه می توان به سادگی تمام نیروهای مسلح آماده پیکار ارمنی قره باغ را از میان برد.
در همین حال، در حوزه مذاکره نیز، ارمنستان تلاش می کند تا جدایی طلبان قره باغ را نیز با خود به داخل گفتگوها بیاورد اما جمهوری آذربایجان، به شکل قاطعانه با چنین چیزی مخالف است و به خوبی می داند که اگر راضی به حضور نمایندگانی از قره باغ شوند، این در آینده به معنی مشروعیت دادن به ساختار سیاسی قره باغ، تلقی خواهد شد.
جمهوری آذربایجان، پس از درگیری های اخیر، تلاش کرد تا ترکیه را نیز به داخل مذاکرات ببرد. اما روسیه به شکلی جدی با این مساله مخالفت کرد و حتی اجازه نداد که اظهار نظر در مورد این موضوع، وارد فازی شود که آمریکا و فرانسه نیز در مورد آن نظر دهند.
در شرایطی که روسیه و فرانسه به عنوان دو رئیس مشترک مهم مینسک، تا حد زیادی پشتیبان و حامی ارمنستان هستند و آمریکای ترامپ نیز دچار بلاتکلیفی کامل شده، نمی توان انتظار داشت که جمهوری آذربایجان در شرایط فعلی، به خواسته هایش برسد.
اما در عین حال، نمی توان از بیان این واقعیت گذشت که در درگیری های اخیر، مناطق قابل توجهی آزاد شد و جمهوری آذربایجان به طور نسبی، دستاورد شایان توجهی داشته است.
۱۳۹۹/۰۷/۲۴
کالین: آنچه در قفقاز جنوبی رخ میدهد، جنگ قدرت است
سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه اعلام کرد که آنچه در قفقاز جنوبی رخ میدهد، جنگ قدرت است.
ابراهیم کالین، سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه در مصاحبه با شبکه تلویزیونی «خبر گلوبال» اعلام کرد: "آنچه در قفقاز جنوبی رخ میدهد، جنگ قدرت است. ترکیه با آذربایجان رابطه بسیار ویژهای دارد. تمام اقشار جامعه؛ از حزب حاکم تا مخالفان اصلی، ملیگرایان و سوسیال دموکراتهای ترکیه از آذربایجان حمایت میکنند".
کالین تاکید کرد: "در روزهای اخیر بهویژه رسانههای غربی تحت تاثیر لابی ارمنی علیه ترکیه سیاهنمایی انجام میدهند و میگویند که «این مسئله بهدلیل مداخله ترکیه حل نشده و آتشبس برقرار نمیشود». این یک بحث بسیار بیمعنی است. اگر اتفاقی علیه آذربایجان رخ میدهد، ترکیه را نیز متاثر میکند و ما به آن واکنش نشان میدهیم".
وی تصریح کرد:" قرهباغ بخشی از خاک آذربایجان است. ما درباره یک قلمروی بحث برانگیز صحبت نمیکنیم. طبق حقوق بینالمللی و مدارک تاریخی اینجا سرزمینهای اشغالی است. در صورتی که گروه مینسک یک برنامه اقدام با چارچوب و تاریخ معیینی تهیه نکند، توقف درگیری میان آذربایجان و ارمنستان قابل ممکن نخواهد بود".
کالین در رابطه با اظهارات الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان مبی بر اینکه "ترکیه نیز عضو گروه مینسک بوده و باید یکی از سران مشترک باشد"، گفت: "بسیار درست است. چراکه ترکیه میتواند در این مسئله یک نقش راهحلگرا ایفا کند".
۱۳۹۹/۰۷/۲۲
چاووش اوغلو: جامعه جهانی بر خروج ارمنستان از اراضی اشغالی آذربایجان تاکید کند
وزیر امور خارجه ترکیه اعلام کرد که در صورتی میتوانیم درخواست آتشبس جامعه جهانی را باور کنیم که بر خروج ارمنستان از اراضی اشغالی آذربایجان نیز تاکید کنند.
مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه در مصاحبه مطبوعاتی مشترک با «آن لینده» همتای سوئدی خود با اشاره به اینکه جامعه جهانی از آتش بس اعلامی در قرهباغ اشغالی استقبال کرده و اظهار داشت: اگر علاوه بر درخواست آتشبس، شاهد فراخوان جامعه جهانی برای خروج ارمنستان از اراضی اشغال شده آذربایجان باشیم، آن وقت حسن نیت آنان برای حل مساله (قرهباغ) را باور خواهیم کرد.
وی با تاکید بر اینکه ترکیه در هر فرصت و بستری مواضع خود در رابطه با قرهباغ را بیان میکند، افزود: قطعنامههای شورای امنیت و همچنین سازمان امنیت و همکاری اروپا(OSCE) در رابطه با اشغال قرهباغ مشخص است. اگر غیر از آتش بس در خصوص خروج ارمنستان از اراضی اشغالی نیز فراخوان داده شود، آن وقت میتوانیم به حسن نیت آنان باور کنیم.
چاووش اوغلو با اشاره به واکنش جامعه جهانی به اشغال بخشهایی از اوکراین و گرجستان٬ گفت: درخصوص اوکراین نیز گفتگو کردیم. ماموریت سازمان امنیت و همکاری اروپا نیز در گرجستان فعال است. وقتی از تمامیت ارضی اوکراین یا گرجستان سخن میگوییم همه بر خروج ارتش روسیه یا دیگر عناصر تاکید میکنند. اما در مورد قرهباغ چنین تاکیدی صورت نمیگیرد.
۱۳۹۹/۰۷/۱۴
سیاست یک بام و دو هوای برخی کشورها درباره قرهباغ اشغالی
مردم جمهوری آذربایجان ضمن اعتراض به سیاست سی ساله برخی کشورها در قبال قرهباغ اشغالی و عدم تعهد آنها به چهار قطعنامه شورای امنیت در این زمینه، عزم خود را برای آزادسازی خاک وطن شان جزم کردهاند.
علی آردی، کارشناس مسائل فرهنگی و حوزه قفقاز، طی یک مقاله اختصاصی برای خبرگزاری آناتولی به بررسی سیاستهای روسیه، آمریکا، فرانسه و ایران در قبال بحران قرهباغ و عزم دولت و ملت جمهوری آذربایجان برای آزادسازی این قطعه از وطن خود پرداخته که مشروح آن در ادامه میآید.
- سیاست مشروع و منطبق با حقوق بین الملل آنکارا در لیبی، اهداف مسکو در این کشور را عقیم گذاشت و نیز حضور ترکیه در سوریه و عراق برای مقابله به گروههای تروریستی، همچون سدی در برابر جاهطلبیهای روسیه در این مناطق بود. روسیه طی سالهای اخیر حمایتهای آشکار و پنهان زیادی از گروه تروریستی پ.ک.ک و ایجاد و سازماندهی شاخه سوری آن یعنی ی.پ.گ و غیره داشته است .لذا به قول مقامات روسی باید به نحوی، ترمز ترکیه را میکشیدند و چه بهانهای بهتر از مناقشه ارمنستان و آذربایجان.
کشاندن درگیری به منطقه بسیار حساس «تووز»؛ یعنی ۳۰۰ کیلومتر دورتر از محل اصلی مناقشه و بهعبارتی شاهرگ انتقال اصلی انرژی به بازارهای اروپایی از طریق ترکیه در دو ماه پیش، نتوانست موفقیتی برای روسها در پی داشته باشد. نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان نتوانسته به وعدههای اقتصادی خود عمل کند و فشارهای داخلی بر وی رو به افزایش است. حمایت عمومی از پاشینیان رو به کاهش بوده و او برای ایجاد جو جدید در داخل و نوشتن یک داستان قهرمانانه در دام افتاد و با چراغ سبز مسکو حمله دیگری از سمت قرهباغ اشغالی آغاز کرد. روسیه قصد داشت با اینکار خود، ترکیه را در جبهه دیگری مشغول کند.
بدینترتیب، قرهباغ مظلوم بار دیگر دستاویز روسیه و برخی از دولتها برای پیشبرد اهدافشان شده است. دولت جمهوری آذربایجان بیش از 30 سال برای آزادسازی قرهباغ از اشغال ارمنستان مذاکره کرده است. درگیری اخیر و حمایت بیسابقه مردم این کشور نشان داد که آنها از مذاکره خسته شدهاند و حتی اگر دولت هم ناچار به این امر شود، خود مردم برای آزادسازی خاک آبا و اجدادیشان اقدام خواهند کرد.
تمام مجامع بینالمللی، از جمله شورای امنیت، سازمان ملل، اتحادیه اروپا، سازمان کنفرانس اسلامی و غیره، قرهباغ را متعلق به جمهوری آذربایجان دانستهاند. علیرغم اینکه سازمان ملل با صدور چهار قطعنامه شفاف بر لزوم خروج بدون قید و شرط نیروهای ارمنستان از اراضی اشغالی آذربایجان تاکید کرده است، فرانسه، آمریکا، آلمان و روسیه وضعیت را خلاف میل و انتظار خود دیده و خواهان آتشبس و مذاکره شدهاند.
این کشورها سی سال برای اجرای آنچه که زیر آن امضا کردهاند، فرصت داشتهاند. بنابراین میدانند که دیگر درخواست مذاکره معنی ندارد و تنها با خروج ارمنستان از قرهباغ اشغالی، امکان حل مشکل وجود دارد. قطعا قدرت نظامی و اقتصادی جمهوری آذربایجان به مراتب بیشتر از ارمنستان است و از طرفی مردم به هر طریقی حمایت خویش را از حاکمیت جهت باز پسگیری خاک کشورشان اعلام کردهاند.
چرا باید بعد از سی سال بدون مشاهده هیچ اقدام مثبتی از طرف سران گروه مینسک؛ یعنی روسیه، فرانسه و آمریکا، باز به دام دور باطل مذاکره مورد خواست این کشورها افتاد؟ چه تضمینی وجود دارد که مذاکرات بار دیگر به خاطر منافع این سه کشور سی سال دیگر بی نتیجه نماند؟ سازمان ملل خواهان اجبار ارمنستان به خروج از سرزمینهای اشغالی قرهباغ است، اما کشورهای مذکور با انواع حیله در مقابل این خواسته مانعتراشی میکنند. هنوز که هنوز است، آنها در برابر نسلکشی ارامنه در خوجالی سکوت اختیار کردهاند. جنایتی که در طول تاریخ بسیار کم شاهد چنین توحشی بوده ایم.
![]() |
Add caption |
کسانی که در قلب جهان اسلام کشوری بهنام اسرائیل را به وجود آوردند، در قلب منطقهای مسلمان و شیعهنشین نیز ارمنستان را ساختند تا یهودیان را صاحبان اصلی آن منطقه و ارامنه را صاحبان اصلی این منطقه معرفی کنند. شاهد این مدعا اینکه؛ در همه ارمنستان و قرهباغ حتی یک اثر تاریخی قدیمیتر از 70 سال متعلق به ارمنیها، یافت نمیشود، ولی درمقابل آثار بیش از هزار سال متعلق به ترکان آذربایجانی به وفور موجود است.
به این حد هم کفایت نکردند و قصد دارند در راستای سیاستهای استعماری خود در آینده، دولت نفاق دیگری هم در منطقه بسیار استراتژیک قرهباغ در قلب جمهوری آذربایجان تاسیس کنند. روسیه و حتی فرانسه طی سه دهه گذشته هر بار در برابر سیاستها و نفوذ ترکیه کم آوردهاند، به ارمنستان دستور دادهاند درگیری جدیدی را در منطقه علیه آذربایجان به راه اندازد.
آنچه که در این میان قابل درک نیست، بیتفاوتی و سکوت سنگین و عجیب برخی مسلمانان، از جمله جمهوری اسلامی ایران در قبال اشغال قرهباغ است. آیا شنیده نشدن صدای اذان از منارههای مساجد منطقه قرهباغ برای مقامات جمهوری اسلامی اهمیتی ندارد؟ مگر ارامنه در کمال وقاحت، برخی مساجد این منطقه از جمله مسجدی در آغدام را به طویله خوک تبدیل نکردهاند؟! دریغ از یک اعتراض، از طرف مدعیان اسلام!
آیتالله سیدعلی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران میگوید "قرهباغ خاک اسلام است"، اما زمانی که جوانان آذربایجانی در تهران و دیگر شهرهای ترکنشین ایران علیه ارمنستان اشغالگر به پا میخیزند، با دستگیری و ضربوشتم و زندان توسط ماموران جمهوری اسلامی مواجه میشوند. ادعای حاکمان ایران مبنی بر مخالفت اسلام با هرگونه تبعیض، گوشها را کر کرده، اما گویی در مناطق مسلماننشین چنین سیاستی رواست. از نظر برخی، فلسطین پاره تن اسلام و قرهباغ فرزند ناتنی محسوب میشود! بنابراین همانطور که سیاستبازی را نوعی حقه و کلک مینامند، به این نوع دیپلماسی نیز نامی دیگر نمیتوان داد.
۱۳۹۹/۰۷/۰۸
مروری بر قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل برای واگذاری اراضی اشغال شده به آذربایجان
طبق چهار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که در سال ۱۹۹۳ پس از اشغال قرهباغ به تصویب رسید، اراضی اشغال شده توسط ارمنستان باید به جمهوری آذربایجان برگردانده شوند.
به دنبال آغاز ضدحمله ارتش جمهوری آذربایجان پس از حملات نیروهای ارمنستان به مناطق مسکونی در ۲۷ سپتامبر(۶ مهر ۱۳۹۹)، بار دیگر موضوع عدم رعایت ایروان به ۴ قطعنامه شورای سازمان ملل متحد در ارتباط با توقف فوری اشغال اراضی متعلق آذربایجان به عنوان عامل اصلی این درگیریها مطرح شده است.
این چهار قطعنامه در سال ۱۹۹۳ برای پایان دادن به اشغال در قره باغ اشغالی تصویب شده اما تاکنون اجرا نشده بر خروج فوری، بدون قید و شرط و کامل ایروان از مناطق اشغالی تاکید میکند.
بر این اساس، بخشی از سرزمینهای جمهوری آذربایجان به دلیل عدم فشار و تحریم شورای سازمان ملل در این زمینه حدود ۳۰ سال است که در اشغال ارمنستان قرار دارد.
قطعنامه شماره ۸۲۲ پس از اشغال منطقه «کلبجر» به تصویب رسید. به موجب آن، ثبات و امنیت منطقه تحت خطر بوده و نظامیان ارمنی باید فورا به اشغال این منطقه پایان میدادند.
این سازمان به دنبال اشغال آغدام نیر قطعنامه شماره ۸۵۳ را تصویب کرد. به موجب این قطعنامه ضمن آتشبس طرفین، نظامیان ارمنستان باید منطقه را ترک میکردند.
به موجب قطعنامه شماره ۸۷۴ که پس از اشغال استانهای فضولی، جبرئیل و قوبالدی به تصویب رسید، هر دو کشور به اعلام آتشبس و صلح فراخوانده شدهاند.
در این راستا بر اساس قطعنامه شماره ۸۸۴ که در پی اشغال «زنگیلان» توسط ارمنستان صادر شده است، از نیروهای این کشور خواسته شد تا بدون قید و شرط از این منطقه خارج شوند.
همچنین در قطعنامه شماره ۸۸۵ از ارمنستان خواسته شد تا قطعنامههای مذکور را هم اجرا کند، اما ایروان در ادامه به این اقدام تن نداد.
الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان و تمامی مقامات این کشورها بارها به استاندارد دوگانه شورای امنیت سازمان ملل اشاره و تاکید کردند که این نهاد بالعکس تصمیم گیریهای فوری که درباره مسائل گوناگون انجام میدهد، در زمینه جمهوری آذربایجان سالهاست که در خاموشی به سر میبرد.
از سویی هم اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان را نیز هیچ کشوری حتی ارمنستان به رسمیت نمیشناسد. همچنین منطقه قرهباغ کوهستانی از سوی کشورهای عضو سازمان ملل متحد به عنوان خاک آذربایجان شناخته میشود.
گفتنی است تنش میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ کوهستانی سال ۱۹۸۸ آغاز و در سال ۱۹۹۱ به درگیری نظامی تبدیل و منطقه قرهباغ کوهستانی جمهوری آذربایجان و هفت شهرستان همجوار آن تحت اشغال نیروهای ارمنستان درآمد.
در ماه می سال ۱۹۹۴ میان طرفین مناقشه رژیم آتشبس برقرار شد، ولی میانجیگری بین المللی گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا به ریاست مشترک روسیه، فرانسه و آمریکا برای حل مسالمت آمیز این مناقشه تاکنون نتیجه ای نداشته است.
۱۳۹۹/۰۷/۰۵
علی اف: ۲۰ درصد خاک آذربایجان ۳۰ سال است که در اشغال ارمنستان است / تمامیت ارضی آذربایجان هرگز موضوع مذاکره نبوده و نخواهد بود
الهام علیاف رئیس جمهوری آذربایجان خواستار حل اختلافات با ارمنستان شد و گفت که مناقشه ایروان و باکو باید بر اساس تمامیت ارضی آذربایجان حل و فصل شود. مناقشه میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر منطقه قرهباغ کوهستانی در سال ۱۹۸۸ میلادی آغاز و در سال ۱۹۹۲ میلادی به درگیریهای نظامی تبدیل شد. بر اثر این مناقشه، منطقه قرهباغ کوهستانی جمهوری آذربایجان و هفت شهرستان دیگر در همجواری آن تحت تصرف نیروهای ارمنستانی در آمد.
به گزارش قره باغ سسی؛ علیاف در سخنرانی خود در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل که به صورت ویدیویی انجام شد، اظهار کرد: تقریباً ۲۰ درصد قلمرو آذربایجان حدود ۳۰ سال است که همچنان در اشغال ارمنستان است. وی با بیان اینکه «ارمنستان باید به عنوان یک کشور مهاجم تحت تحریمهای بینالمللی قرار بگیرد» افزود: حضور غیرقانونی نیروهای مسلح ارمنستان در سرزمینهای اشغالی آذربایجان همچنان تهدیدی برای صلح و امنیت منطقه است.
رئیس جمهوری آذربایجان تاکید کرد: ما از سازمان ملل و جامعه بینالمللی میخواهیم تا از ارمنستان بخواهد که از یک تهاجم نظامی دیگر خودداری کند. علیاف با بیان اینکه «قرهباغ، آذربایجان است» گفت: مناقشه ارمنستان و آذربایجان باید بر اساس تمامیت ارضی آذربایجان حل و فصل شود. تمامیت ارضی آذربایجان هرگز موضوع مذاکره نبوده و نخواهد بود. حاکمیت و تمامیت ارضی آذربایجان باید بازگردانده شود.
مناقشه میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر منطقه قرهباغ کوهستانی در سال ۱۹۸۸ میلادی آغاز و در سال ۱۹۹۲ میلادی به درگیریهای نظامی تبدیل شد. بر اثر این مناقشه، منطقه قرهباغ کوهستانی جمهوری آذربایجان و هفت شهرستان دیگر در همجواری آن تحت تصرف نیروهای ارمنستانی در آمد. در سال ۱۹۹۴ میلادی با میانجیگری گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا آتشبس میان طرفین مناقشه برقرار شد اما تلاشهای بینالمللی برای حل مسالمتآمیز این مناقشه تا به حال نتیجهای نداشته است.
فیلم سخنرانی الهام علیاف، رئیس جمهوری آذربایجان در ۷۵مین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل را میتوانید در زیر تماشا کنید: