‏نمایش پست‌ها با برچسب ‌ ایران. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب ‌ ایران. نمایش همه پست‌ها

۱۴۰۱/۰۹/۰۹

انتشار اسناد جدیدی از ارتباط اطلاعاتی ایران با ارمنستان و همکاری در جریان اشغال قره باغ

 مارتیروس ژامکوچیان، عضو سابق گروه تروریستی آسالا در مصاحبه با روزنامه ارمنی هراپاراک پرده از رابطه ایران با مونته ملکونیان تروریست ارمنی عضو آسالا پرده برداشت.


مونته مِلکونیان



به گفته ژامکوچیان، قبل از اشغال قوبادلی در سال ۱۹۹۳ فارس‌ها (ایرانی‌ها) با مونته تماس گرفته‌ و خواستار دیدار شده‌اند که این دیدار در شهر گوروس انجام‌ شده است. ایران خواستار همکاری با ارمنی‌ها برای جلوگیری از گسترش جنگ به جنوب آراز به هر قیمتی شده است.

وی خاطرنشان کرد در آن زمان نمایندگان سرویس ویژه ایران برای دیدار با مونته ملکونیان به گوروس آمدند. تروریست سابق با بیان اینکه فارس‌ها از آمادگی عملیات مطلع بودند، گفت: آن زمان در لاچین بودیم. بخشی از لشکر تانک خود را برای حمله به زنگیلان، قوبادلی و هورادیز به لاچین بردیم. فارس‌ها از این عملیات مطلع بودند و عاملین آن را می‌شناختند. در آن زمان علاقه طرف ایرانی این بود که جنگ به هر قیمتی از آراز فراتر نرود. به همین دلیل خواستند با ما همکاری کنند. آنها امنیت می‌خواستند و برای مذاکره با ما آمدند. این اتفاق در اوایل بهار سال ۱۹۹۳ رخ داد؛ بنابراین دوستان و دشمنان ما می‌دانستند که با چه کسی سروکار دارند. برای همین حساب کردند و با ما همکاری کردند.

درنتیجه این دیدار ارمنی‌ها به ایران تضمین داده‌اند که به سمت ایران شلیک نکنند و آذربایجانی‌هایی را که به این سمت فرار می‌کنند را مورد هدف قرار ندهند.

لازم به ذکر است که مونته ملکونیان تروریست بین المللی که در جنگ اول قره باغ دستانش به خون آذربایجانی های بیگناه آغشته شده بود در ۲۵ نوامبر ۱۹۵۷ در ویسالیا کالیفرنیا آمریکا به دنیا آمد.

او یکی از رهبران ASALA-RM بود. او در جنگ داخلی لبنان شرکت کرد. او با نام های مستعار «ابو سندی»، «سارو»، «تیموتی شان مک کورمک»، «فرمانده آوو» فعالیت می کرد.

پس از آغاز جدایی طلبی ارمنی ها در قره باغ در سال ۱۹۸۸، تروریست ها از نقاط مختلف جهان به اینجا هجوم آوردند. یکی از آنها مونته ملکونیان بود. او یکی از اصلی ترین تروریست هایی است که اشغال سرزمین های آذربایجان را رهبری می کرد.

ارتش آذربایجان در ۱۲ ژوئن ۱۹۹۳، مونته ملکونیان را در روستای مرزیلی شهرستان آغدام به هلاکت رساند.

در سال ۱۹۹۶ عنوان «قهرمان ملی» ارمنستان به او اعطا شد.



۱۴۰۱/۰۸/۱۱

افشای «گروه مسلح غیرقانونی» راه‌اندازی شده از سوی اطلاعات ایران در آذربایجان

 سرویس امنیت دولتی جمهوری آذربایجان از افشای گروه مسلح غیرقانونی تشکیل شده تحت کنترل نیروهای ویژه ایران و آغاز تحقیقات از ۱۹ نفر خبر داد.






سرویس امنیت دولتی جمهوری آذربایجان با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد که تحقیقات جامعی در خصوص آموزش نظامی، تامین مالی و ارجاع اتباع آذربایجانی به خارج از مرزهای کشور توسط نیروهای ویژه ایرانی و بازداشت آنها در حوزه نفوذ با باج خواهی و سایر روش‌های خشونت آمیز علیه منافع امنیتی کشور، انجام داده است.

بر این اساس، حکم بازداشت غیابی و بازرسی بین‌المللی برای توحید ابراهیم بیلی، روشن اسداف، اورهان ممدوف، الشات حاجی‌اف و برخی دیگر که سال ۲۰۱۸ نیز متهم به رهبری گروه مسلح سری و غیرقانونی با القای عقاید مذهبی تحت کنترل اطلاعات ایران بوده و در آن کشور مخفی شده‌اند، صادر شده است.

به گزارش این سرویس، اتباع آذربایجانی که اکثرا سابقه قضایی داشته و از بین افرادی که خود را عضو سازمان موسوم به «جنبش وحدت‌ مسلمین» می‌دانند انتخاب شده و از طریق کشور ثالث ابتدا به تهران و سپس با هواپیماهای نظامی به دمشق انتقال یافته‌اند.

این افراد دوره‌های آموزشی نحوه استفاده از سلاح و تاکتیک‌های جنگی را در سوریه گذرانده و به هر یک از شرکت کنندگان در رزمایش در ازای امضای رسید، مبالغ متفاوتی پرداخت شده است.

این سرویس همچنین تاکید کرد ۱۹ شهروند آذربایجانی که مشخص شد در رزمایش گروه‌های مسلح غیرقانونی شرکت کرده بودند به بخش تحقیقات و بازجویی ارجاع و در بازرسی‌های به عمل آمده مقادیر زیادی مدارک کشف و ضبط شده است.

در نتیجه بررسی‌های به عمل آمده، اسناد مربوط‌ به «دستورات مختلف به اعضای گروه‌ غیرقانونی» از سوی روح الله آخوندزاده و سایر مظنونان مقیم ایران نیز کشف شد.



۱۴۰۱/۰۸/۱۰

امام‌ جمعه اردبیل: ایران نگفته ارمنی ناموس ماست

 حجت الاسلام سید حسن عاملی، در خطبه های نماز جمعه با اشاره به مانور اخیر در شمال کشور تصریح کرد: در خصوص مانور سپاه و ارتش در شمال کشور در مرز آذربایجان چند کلمه لازم است به ملت بزرگ کشور آذربایجان عرض کنم با شروع این مانور سیل‌آسا هجوم به کشور ما در رسانه‌ها و روزنامه‌های آذربایجان شروع شد و هنوز هم ادامه دارد ملت آذربایجان توجه کند این مانور تهدید آذربایجان نیست اظهار قدرت در برابر آذربایجان نیست  قصد ورود به خاک آذربایجان نیست مانور، مانور تدافعی است نه تهاجمی همچنان که مانور در سال گذشته در همین منطقه تدافعی بود نه تهاجمی.




حجت الاسلام عاملی با بیان اینکه قره باغ خط قرمز ماست افزود: ایران هیچ وقت نگفته ارمنی ناموس ماست یا ارمنی خط قرمز ماست خط قرمز ما قره باغ است و هیچ کس مثل من در این تریبون از تمامیت ارضی قره باغ و لزوم عودت قره باغ به آذربایجان صحبت نکرده است من بارها گفتم راه چاره جنگ است نه گروه مینسک و نه مذاکره جنگ هم اتفاق افتاد و الحمدالله قره باغ آزاد شد مقدار کمی هم که مانده باید به  آذربایجان برگردد رهبر عظیم الشأن ما در سخنان خود فرمودند کل قره باغ باید با آذربایجان برگردد این بالاترین کمک ایران برای پیروزی آذربایجان در قره باغ بود.

حجت الاسلام عاملی با تاکید بر اینکه مانور ایران قدرت نمایی در برابر آذربایجان نیست گفت: عیب است که ما به یک کشور مسلمان، برادر و همسایه قدرت نمایی کنیم قدرت نمایی ما به قدرت‌های پشت پرده است که می‌خواهند اوضاع مرزها را به هم بریزند و برای همیشه برای منطقه گرفتاری درست کنند قبلاً بین ایران و آذربایجان توافق احداث جاده از خاک ایران به نخجوان امضاء شده و ایران کاملاً از آن حمایت می‌کند پس شما به برکت ایران بهترین و امن‌ترین راه را به نخجوان دارید سی سال است که مسیر بیله سوار به نخجوان را نیز در اختیار شما قرار داده‌ایم و نگذاشتیم در نخجوان بحرانی درست شود.

وی ادامه داد: می‌گویند ایران به نوعی برادری دینی خود را فراموش کرده است اما این طور نیست ما برادر بودیم و هستیم و خواهیم بود و به حسن برادری عمل کردیم می‌کنیم و خواهیم کرد در هر دو جنگ قره باغ در کنار آذربایجان بودیم در آینده هم اگر خدای نکرده مشکلی پیش بیاید در کنار آذربایجان خواهیم بود در جنگ اول آن چنان عمل کردیم که حکمت حاجی اف مشاور رئیس‌جمهور آذربایجان گفت اگر ایران مرزهایش را باز نمی کرد ۴۰۰ هزار نفر آذربایجانی همه قتل عام می شدند و جناب علی حسن اف در مصاحبه خود گفت اگر کمک‌های ایران در جنگ اول نبود همه ما کشته می‌شدیم این مصاحبه ایشان در اینترنت موجود است.

امام جمعه اردبیل گفت: می‌گویند ایران جاه‌طلبی ژئوپولیتیکی دارد من به شما اطمینان می‌دهم چنین جاه طلبی در ایران وجود ندارد و ایران فقط برای به هم زدن مرزها حساسیت دارد ۲۰ سال پیش ارمنستان مرزهای بین‌المللی را به هم زد در نتیجه ۲۰ سال جنگ در منطقه حاکم شد و چقدر انسان های بی گناه در این جنگ خانمان سوز جان خود را از دست دادند ما می‌گوییم این راه خطا دوباره تکرار نشود و یک جنگ ۲۰ ساله دیگر درست نشود که اگر درست شود کشورها و نیروهای دیگر از جاهای دیگر دنیا به منطقه می‌آیند و آرامش و استقرار منطقه به هم می‌خورد بهتر است همه در داخل مرزهای رسمی خود قرار بگیرند و برای رفاه، آسایش و پیشرفت کشور خود و خدمت به ملت خود مشغول باشند ما که می‌گوییم مانور، مانور صلح، دوستی و امنیت است چون جا به جا نشدن مرزها ضامن صلح است.

رئیس شورای فرهنگ عمومی استان اردبیل در خاتمه موفقیت آذربایجان را آرزوی ایران دانست و عنوان کرد: می‌گویند ایران همیشه به موفقیت های آذربایجان غبطه می‌خورد و آذربایجان قوی را تهدید خود می داند ما با صراحت و از عمق جان اعلام می‌کنیم موفقیت‌های آذربایجان موفقیت ماست و آذربایجان قوی آرزوی ماست پیشرفت شما پیشرفته جهان اسلام است چرا باید از آن ناراحت باشیم ما موفقیت، قدرت، قوت و عزت آذربایجان را هیچ وقت تهدیدی علیه ایران نمی‌دانیم مگر ممکن است برادری عزت برادرش را برای خودش تهدید بداند و آخرین توصیه من این است که بزرگان دو کشور با گفت‌وگو و مذاکره ذهنیت همدیگر را حل کنند و میدان را به تندروهایی که خیرخواه تقویت روابط دو کشور نیستند ندهند.
 

۱۴۰۱/۰۸/۰۸

اعتراض «اداره مسلمانان قفقاز» به ایران: آیا این است همبستگی اسلامی و تعصب شیعه؟

 اداره مسلمانان قفقاز به عنوان مرکز مذهبی آذربایجان در خصوص نگرانی ناشی از ادعاها و اظهارات تهدیدآمیز ایران علیه آذربایجان به ویژه رزمایش های نظامی انجام شده در مرز آذربایجان بیانیه ای صادر کرد.




در این بیانیه آمده است:

مردم و دولت آذربایجان روابط با همسایگان خود را بر اساس صلح، درک متقابل و احترام مهم می دانند و در این راستا حسن نیت و گام های عملی را در جهت توسعه روابط در همه زمینه ها از خود نشان می دهند. آذربایجان که در جنگ میهنی ۲۰۲۰ تمامیت ارضی خود را احیا کرده و تمایل به توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با همسایگان خود به منظور همکاری و صلح داشته است اما متأسفانه برخی از کشورها و محافل سیاسی همواره از نیت خیر آذربایجان استقبال نمی کنند. با نگرش تهاجمی، موضعی غیرسازنده و خصومت آشکار مواجه می شوند و این باعث تاسف است و وضعیت در رابطه با کشور همسایه ایران از ویژگی خاصی برخوردار است و نگرانی های به حقّی را ایجاد می کند.

از آنجایی که آذربایجان یک کشور سکولار حقوقی- دموکراتیک است، ابراز موضع در مسائل سیاسی و اقتصادی وظیفه و مسئولیت مقامات دولتی است. از آنجایی که ایران یک کشور مسلمان است، جامعه مذهبی ایران تئوکراتیک معمولاً در مورد رویدادهای سیاسی اظهار نظر می کند. ما به عنوان مرکز دینی آذربایجان، خود را موظف می‌دانیم تا نسبت به واقعیت‌های به‌ وجود آمده در سطح دینی – معنوی اظهار نظر کنیم.

اینکه عامل دینی در میان ارزش های تاریخی و اخلاقی پیوند دهنده ایران و آذربایجان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، واقعیتی است که در طول قرن ها شکل گرفته است. این واقعیت باید در خدمت نزدیک کردن مردم به یکدیگر باشد. دوست و‌ برادر در روزهای سخت شناخته می شود. متأسفانه تا زمان حل مسئله قره باغ و همچنین پس از آن که عدالت تاریخی جای آن را گرفت، نگرش دولت ایران نسبت به ارمنستان که عامل درگیری و جنگ بود، بی شک یک نگرش حمایتی بود. اینکه ارامنه همواره از تعصب مسیحی در جهان بهره برده اند، امری مسلم است، اما حمایت همه جانبه ایرانِ مسلمان از ارمنستان که سیاست تهاجمی را علیه آذربایجان اجرا می کند، مورد محکومیت مسلمانان و مردم ماست. برخلاف کشورهای مسلمان که سال‌هاست با ارمنستان متجاوز رابطه سیاسی و دیپلماتیک برقرار نکرده‌ اند، سفارت خود را باز نکردند و در سازمان‌های بین‌المللی در محکومیت اشغال اظهارات خود را از موضع همبستگی اسلامی به‌عنوان یک برادر واقعی اعلام کردند؛ دوست عزیز، جمهوری اسلامی ایران در چارچوب سازمان همکاری اسلامی که یکی از اعضای آن است، همکاری های خود را با ارمنستان در همه زمینه ها تعمیق بخشیده است و تصمیمات و قطعنامه های مربوطه را نادیده گرفته است. این نگرش که با وحدت اسلامی و تقرب فرقه ای ناسازگار است، مورد قبول مردم متدین آذربایجان نیست و احساسات آنان را متاثر می سازد.

همه ما تاریخ را به یاد داریم. در زمانی که ارمنستان سرزمین های آذربایجان را اشغال کرد، مساجد ما را تبدیل به طویله کرد و با حیواناتی که اسلام [گوشت] آنها را حرام کرده بود به مساجد ما توهین کرد، زنان، پیران و کودکان مسلمان آذربایجانی را کشت، در خوجالی نسل کشی کرد، نزدیک به یک میلیون آذربایجانی را از خانه و کاشانه آبا و اجدادی خود بیرون کرد، زندگی پناهنده گونه را به آنها تحمیل کرد، اراضی‌مان را به آتش کشید و ویران کرد، دولت ایران اعتراض خود را نسبت به این موارد خرابکاری و واندالیسم ابراز نکرد و حتی هیچ بیانیه قطعی در محکومیت اشغال ارامنه به زبان نیاورد. در حالی که مردم آذربایجان انتظار داشتند که این حقایق توسط همسایه مسلمان یعنی جمهوری اسلامی ایران محکوم و تقبیح شود.

ارامنه‌ای که مساجد ما را در سرزمین های قره باغ و آذربایجان غربی(ارمنستان کنونی) با خاک یکسان کردند، کوشیدند تا تصویری از دولت ارمنی ایجاد کنند که ظاهراً از مساجد در مقابل دیدگان جهانیان مراقبت می کند، در حالی که مسجد «گوهر آغا» در شوشا و مسجد جامع ایروان را توسط شرکت‌های ایرانی بازسازی کرده و با تغییر منشأ مالکیت مساجد از آذربایجانی‌ها، واندالیسم ارمنی‌ را لاپوشانی کردند.
اجداد ما خوب گفته اند: "انسان از  کسی که توقع دارد می‌رنجد و قهر می‌کند."با همه این اوصاف، ما همواره توسعه سطح بالای روابط همسایگی با ایران را مهم می دانیم و نسبت به سرنوشت میلیون ها هموطنمان که در آنجا زندگی می کنند بی تفاوت نمانده ایم. آذربایجان جزء لاینفک جهان اسلام، سرزمین اسلام است و هزاران مسلمان آذربایجانی در راه آزادسازی این سرزمین ها به شهادت رسیدند. ایران قبلاً این شهدا را شهدای اسلام می نامید، آیا اکنون شایسته‌ی کشور مسلمان است که کسانی را که جان خود را در راه حق فدا کردند تبرئه کند؟ اگر دولت ایران به طرفی که دستانش به خون مسلمان آغشته است وعده تسلیحات و کمک نظامی بدهد و برادر مسلمان خود را تهدید کند و امنیت ارمنستان را با امنیت ایران یکسان بداند، این گامی عملی در جهت جسور ساختن ارمنستان و اقدامی عملی برای انتقام جویی و تهدیدی مستقیم برای منافع دولتی آذربایجان و مردم ماست. اگر ایران در این دوران پیچیده در ارتباط با کریدوری که از اراضی تاریخی آذربایجان- زنگه‌زور عبور خواهد کرد اظهارات تهدیدآمیزی بیان می‌دارد و در قافان کنسولگری افتتاح کند و اعلام کند که آماده افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز، شهر قدیمی آذربایجان است، نمی توان آن را اقدامی دوستانه و برادرانه تلقی کرد. این زیبنده تفکر اسلامی نیست، خنجر زدن از پشت به برادر مسلمانش است.

در شرایطی که واقعیت های جدید در دوران پس از جنگ بر منطقه حاکم شده است، جامعه آذربایجان دیدگاه منفی آشکاری نسبت به برگزاری رزمایش‌های نظامی ایران در مرزهای خود با آذربایجان دارد. این سوال پیش می آید که ایران چه کسی را هدف قرار داده است؟ آیا آذربایجانی که محبت اهل بیت(ع) همیشه در آن بالا‌ بوده و به فرزندان ائمه‌اطهار در تاریخ پناه آورده؟ اگر ایران در رزمایش از ارس عبور می‌کند، چگونه باید آن را ارزیابی کنیم؟ این است، همبستگی اسلامی، تعصب شیعی؟!

قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی کشور آذربایجان قادر است از همه تهدیدها از جمله هرگونه تحریک در مرزهایمان جلوگیری کند. با این حال، درگیری بین همسایگان و برادران نزدیک تنها به نفع دشمنان خواهد بود. فراموش نکنیم که اولین مورد خونریزی، محکوم‌ترین مورد در تاریخ بشر، قتل برادر توسط برادر - واقعه هابیل قابیل - بود.

روحانیت عالی ایران که ادعای حقایق و موعظه «دم شیر» را می دهد، موضع خود را در مورد همکاری غیرتمندانه کشورش با ارامنه که حمله نظامی به آذربایجان کردند و نوشته «یا حسین» در لوله‌های توپ‌هایش هدف کشور مسلمانی است که شیعیان در آن اکثریت هستند و این که توضیح باید دهند که این اعمال چقدر از ارزش‌های اسلامی دور هستند. این امر امید مسلمانان آذربایجان به همبستگی اسلامی را می شکند و ناامید می کند. اسلام ارزش مقدسی است که ما را متحد می کند. استفاده نادرست از آن، دستکاری موذیانه احساسات حساس مردم تنها می تواند رابطه ما را به خطر بیندازد. دیدگاه برخی از ائمه جمعه ایران که در خطبه های نماز جمعه خود به جای اشتراک در شادی مردم آذربایجان که در مبارزه صالح و عادلانه برای وطن پیروز شده اند، به ما تهمت و افترا می زنند، از طرف مردم متدین آذربایجان با ذهنیت منفی مواجه می‌شود.

رودخانه آراز برای آذربایجانی های ساکن در هر دو ساحل مقدس است. فقط می توان پل های دوستی را روی آن ساخت. همانطور که الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان هنگام برافراشتن پرچم آذربایجان بر فراز پل خداآفرین گفت: پل خداآفرین گنجینه ملی مردم آذربایجان است... پل خداآفرین نماد دوستی آذربایجان و ایران است. مرز ایران و آذربایجان مرز دوستی و همکاری است.

در آذربایجان دین از دولت جداست، ما در مساجد خود علیه هیچ دولتی تبلیغ نمی کنیم، در امور داخلی کسی دخالت نمی کنیم. با این حال، ما نمی توانیم چشم خود را بر تهدید و تهمتی علیه حیات معنوی و کشوری خود ببندیم. دین مقدس ما اسلام به ما می آموزد که با حق و عدالت جایگاهی داشته باشیم.

ما به عنوان اداره مسلمانان قفقاز، اظهارات حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران در مراسم افتتاحیه سرکنسولگری ارمنستان در قاپان را به شدت محکوم می‌کنیم و از وی می‌خواهیم سخنان خود را پس بگیرد. به منظور حفظ مصالح اسلامی و به نشانه احترام به آرمان های صلح و برادری دین مبین اسلام، تکذیب مقام جمهوری اسلامی ایران برای حفظ روابط بین کشورهای همسایه و عدم گسستن پیوندها در همه زمینه‌ها، اعم از دینی و معنوی ضروری است. این برای ما خط قرمز است. مؤمنان مسلمان آذربایجان، صرف نظر از دین و فرقه خود، همواره به کشور ما وفادار بوده و مصمم به حفظ منافع دولتی و حاکمیت کشورمان هستند. در جنگ ۴۴ روزه میهنی، فارغ از زبان، مذهب و قومیت، مردم آذربایجان، مشت به مشت فرمانده کل قوا الهام علی اف متحد شدند، نمونه نادری از بسیج را به تمام جهان نشان دادند و می توانند آن را تکرار کنند. مردم متدین آذربایجان همیشه از رئیس جمهور کشور ما حمایت می کنند.

باشد که خداوند متعال استقلال و کشور ما را حفظ کند. آمین






۱۴۰۱/۰۸/۰۵

این conjuncture برای آذربایجان است

                              "Conjuncture"

واژه‌‌ ای با ریشه لاتین بوده و در زبان سیاست به معنای هم آیی و همزمانی رویداد‌ها می باشد. برای مثال کودتا و یا یک تحول سیاسی در یک کشور در چه برهه زمانی و مکانی از جهان قرار دارد و چگونه از تحولات منطقه‌ای و سیاست کلی بین المللی 
متأثر می‌شود.





با سقوط قاجاریه و آغاز اقتدار دودمان پهلوی، ملل ساکن ایران برای اولین بار با تنش و تبعیض بی سابقه قومیتی و نژادی آشنا شدند و اساس بندی قومیت های ایران بر پایه «ایرانی و غیر ایرانی» برای اولین بار وارد ادبیات سیاسی ایران شد. مطابق این دیدگاه، اقوام غیر ایرانی می بایست در اقوام ایرانی مستحیل می شدند و طی یک برنامه نسبتاً بلند مدت «ایرانِ یک دست فارسی» زبان پدید می آمد. اما ظهور چنین گفتمان سیاسی در ایران و مورد حمایت قرار گرفتن آن از سوی اقتدار سیاسی وقت، باعث پیدایش سایر گفتمان‌ های قومیت گرا (عموما گریز از مرکز) در میان سایر ملل ساکن ایران شد و در میان آنها، تُرکان آذربایجان ایران به عنوان یکی از مهم ترین اقوام ساکن جغرافیای مذکور به حفظ و تداوم هویت خود مبادرت کردند و در دوره های متفاوت نیز این دیدگاه تبدیل به سیاست گریز از مرکز و استقلال طلبانه شد.

جدی ترین فصل تحرک سیاسی در آذربایجان را می توان حرکت جعفر پیشه وری در تشکیل حکومت آذربایجان در سالهای آخر جنگ جهانی دوم دانست. با وجود خلاء قدرت در هیئت حاکم ایران، این تحرک نتوانست به آنچه می خواهد برسد و به نوعی در نطفه خفه شد. موج دیگر حرکات استقلال طلبانه آذربایجان هفته های آغازین انقلاب بهمن ۵۷ شکل گرفت‌ اما به دلیل عدم آگاهی عمومی و همچنین فراگیر شدن گفتمان اسلام گرا در ایران و به تبع آن فضای جنگ ۸ ساله، بار دیگر به حاشیه رانده شد.

بی شک یکی از مهمترین نقاط عطف حرکات مذکور را می توان در فردای فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تشکیل جمهوری آذربایجان در آن سوی ارس نظاره گر بود؛ چرا که باعث تشکیل گفتمان «دو سوی ارس» شد. اما این موضوع نیز نتوانست موفقیتی کسب کند چرا که هم آیی رویدادهای منطقه‌ای و بین‌المللی همخوان با تحولات سیاسی مورد انتظار نبود. جمهوری آذربایجانِ تازه استقلال یافته در یک جنگ فرسایشی و بلندمدت و در سایه کمکهای ایران و روسیه و برخی کشورهای جهان غرب، ارمنستان توانست ۲۰% اراضی جمهوری آذربایجان را اشغال کند و نابسامانی داخلی این کشور باعث فروپاشی دولت ملی‌گرای جمهوری آذربایجان شد.

اما جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰ و تحولات فراروی آن، فرصت بی بدیلی را برای تحرکات گریز از مرکز و استقلال خواهی آذربایجان جنوبی رقم زده است. برخی از این عوامل که تسریع کننده فرایند استقلال خواهی آذربایجان می تواند باشد:

الف: ‌تقویت سیاست تُرک گرایی در ترکیه

جمهوری آذربایجان در جنگ اول قره باغ نتوانست نظر مساعد جمهوری ترکیه برای مشارکت در جنگ را جلب کند و مقامات وقت ترکیه با به پیش کشاندن گفتمان هایی مانند تفاوت میان آذری و تُرک و همچنین شیعه و سنی از هرگونه یاری‌رسانی به جمهوری آذربایجان خودداری کرده و ملی گرایی خود را در چارچوب مرزهای ملی ترکیه ادامه دادند، این در حالی است که تحولات سیاسی اخیر ترکیه به ویژه پس از کودتای نافرجام ۲۰۱۶ و همچنین ائتلاف حزب عدالت و توسعه اردوغان با جبهه حرکت ملی، این کشور را به سوی تُرک گرایی بی‌سابقه‌ای پیش برده است، به گونه‌ای که ترکیه نه تنها در جنگ دوم قره باغ به صورت فعال حضور و مشارکت داشت بلکه ریاست جمهوری این کشور طی اظهاراتی بی سابقه اظهار داشت که امنیت جمهوری آذربایجان امنیت ترکیه است و در صورت ورود کشور ثالث به جنگ، ترکیه نیز بخشی از مدافعه آذربایجان خواهد بود؛ وزرای دفاع و امور خارجه ترکیه نیز به صراحت اعلام داشتند که به هر شکل و وسیله ممکن در کنار آذربایجان خواهند بود به گونه ای که ترکیه دهها فروند از جنگنده‌های اف-۱۶ خود را در اختیار ارتش جمهوری آذربایجان قرار داد و این در حالی است که استفاده ترکیه از جنگنده های اف ۱۶ در چارچوب خارج از ناتو امری نامتعارف قلمداد می شود. از سوی دیگر ترکیه در اقدامی بی سابقه، میزبانی مجلس در تبعید آذربایجان جنوبی را بر عهده گرفته است که حاکی از عزم جدی آنکارا برای رصد و کنشگری در تحولات آذربایجان جنوب ارس می باشد. در این راستا تحرکات نظامی ترکیه در ناحیه مذکور نیز قابل ذکر بوده و ارتش این کشور به بهانه مبارزه با تحرکات احتمالی ارمنستان و گروه تروریستی پ ک ک تجهیزات نظامی پیشرفته و نیروهای واکنش سریع خود را در منطقه نگه داشته است. همچنین در امری نامتعارف دیگر، گفتمان آذربایجان جنوبی وارد رسانه های رسمی و دولتی ترکیه شده و اندیشکده‌های نظامی و سیاسی این کشور به صورت علنی و جدی به مطالعه و بررسی مسائل مربوط به آذربایجان ایران می پردازند.


ب: جمهوری آذربایجان

جمهوری آذربایجان نیز پس از بازپس گیری بخش اعظم اراضی اشغالی و لغو هر گونه امتیاز به ارامنه قره باغ، تلاش های خود نسبت به مسائل جنوب ارس را تشدید کرده است، امری که ناشی از نفرت فزاینده مقامات سیاسی نظامی این کشور در قبال حمایت مادی و معنوی جمهوری اسلامی ایران به ارمنستان در طی جنگ دوم قره باغ می باشد. در فحوای جدید سیاسی امنیتی جمهوری آذربایجان، با توجه به قراردادهای متعدد امنیتی با ترکیه و روسیه و همچنین ضعف فزاینده سیاسی و نظامی ارمنستان، چالش های امنیت ملی این کشور برپایه تهدید از سوی جمهوری اسلامی ایران تعریف شده است و اقدامات جمهوری آذربایجان در قبال برجسته سازی گفتمان آذربایجان جنوبی و آمادگی این کشور برای اتحاد دو سوی ارس بیشتر از آنکه تهاجمی باشد حالتی واکنشی و رفلکس دارد. همچنین موفقیت جنگ دوم قره باغ و مدیریت اقتصادی قابل قبول این کشور از جمله در کنترل تورم و ثبات مالی، محبوبیت ارتش و نهاد ریاست جمهوری این کشور را تقویت کرده و این امر به اعتماد روز افزون مقامات و رسانه‌های جمهوری آذربایجان در قبال پاسخ دهی جسورانه تر را در پی داشته است. ناگفته نماند که جمهوری آذربایجان پیمان دفاع مشترک میان این کشور با ترکیه موسوم به بیانیه شوشا را رکن اصلی سیاست دفاعی خود می‌بیند.

ج: ‌روسیه

طی دو نیم قرن اخیر روس ها قدرت اصلی و هژمون منطقه قفقاز بوده‌اند؛ جنگ های طولانی مدت دوره قاجاری و تحمیل دو معاهده سنگین برای جداسازی مناطق فراسوی ارس، نابودی جمهوری نوپای آذربایجان در سال ۱۹۲۰ و تبدیل این جمهوری به بخشی از جمهوری سوسیالیستی شوروی با محوریت روس گرایی، همدستی در پیروزی ارمنستان در جنگ اول قره باغ را می توان سرخط چنین تحولاتی دانست. اما پس از چندین دهه بی ثباتی اقتصادی حاصل از اقتصاد تک محصولی و همچنین چالش های جدی دموگرافیک و کاهش جدی جمعیت، ضعف روسیه آشکار تر از گذشته شده است به گونه ای که علیرغم آمادگی این کشور برای مقابله با ناتو، ارتش روسیه همواره در حال کاهش بوده است. ناگفته پیداست که روسیه هم اکنون با بزرگترین چالش امنیتی و ژئوپلیتیک خود در شرق اروپا مواجه شده است و جنگ اجتناب ناپذیر اوکراین این کشور را به باتلاقی در حال گسترش کشانده است. اگرچه که روسیه توانسته است منطقه ای بیش از هشتاد و پنج هزار کیلومتر مربع از اوکراین را تصرف کند اما این پیشروی نظامی صرفاً مرهون برتری هوایی و موشکی بوده و پیشروی نیروی زمینی این کشور در ابعاد فاجعه آمیز با مشکل مواجه شده است، به گونه‌ای که هم اکنون بیش از ۹ درصد ارتش روسیه کارایی خود را از دست داده و اعلام بسیج جزئی رئیس جمهوری این کشور برای جذب ۳۰۰ هزار نفر با واکنش های غیرمنتظره مواجه شده است، امری که نشان می دهد روسیه دیگر توانایی مطیع سازی نظامی کشورهای اطراف خود (بر خلاف دو سده اخیر) را نداشته و زیرساخت های اقتصادی نظامی این کشور تاب تحولات پرهزینه نظامی دیگر را ندارد.

د: ایران

آن چه که تقویت گفتمان استقلال خواهی آذربایجان و جنوب ارس را در پی داشته است می توان قبل و بیش از هر چیز در داخل مرزهای ملی ایران جستجو کرد. حضور و نفوذ روزافزون گروههای ایرانشهری بر پایه قومیت مرکزی در حال به حاشیه راندن گفتمان اسلام گرایی در ایران می باشد و حرکات سیاسی گریز از مرکز قومیت های مختلف ایران از جمله تُرک های آذربایجان، بلوچها، کردها و اعراب را می توان ناشی از این امر دانست. جمهوری اسلامی ایران از اجرای بندهای قانون اساسی خود طفره رفته، نه تنها در حوزه حقوقی بلکه در حوزه های اقتصادی و فرهنگی نیز قومیت گرا عمل کرده است، اقتصاد ایران به شدت قوم گرا و مرکز گرا بوده و این خط مشی سیاسی به سیاست خارجی نیز سرایت کرده است، به گونه ای که سیاست اِعلانی «ما در قره باغ شهید دادیم» جای خود را به تهدید نظامی علنی علیه جمهوری آذربایجان داده است. ایران در حالی نگران تغییر مرزهای ژئوپلتیک در شمال غرب خود می باشد که ۱۳۲ کیلومتر از این مرز به مدت ۳۰ سال به صورت غیر قانونی (مطابق قطعنامه‌های سازمان ملل) جابجا شده بود.

ت: اتحادیه اروپا

تحولات جنگ سرد و پس از آن حاکی از آن است که دوران موسوم به Euro Centrism (اروپا محوری) به پایان رسیده است و اروپا قدرت کنشگری سابق خود به عنوان مرکز اقتصاد و سیاست جهان را در اختیار ندارد. در آغاز جنگ جهانی دوم اروپا ۲۵ درصد جمعیت و بیش از نصف اقتصاد جهان را در اختیار داشت، این میزان هم اکنون به ۷ درصد جمعیت و ۲۵ درصد اقتصاد جهان رسیده است. جنگ استراتژیک دوم قره باغ نیز نشان داد که اروپا به لحاظ کنشگری سیاسی نیز از انسجام کافی برخوردار نمی باشد و این اتحادیه به عنوان یک واحد سیاسی قوی و منتظم در شکل گیری فرایند های جهانی دخیل نبوده و کنشگری این اتحادیه به تحریم های اقتصادی آن هم به صورت گزینشی محدود می باشد


ث: آمریکا

اگرچه که آمریکا هم اکنون نیز به عنوان قدرت اول سیاسی نظامی اقتصادی جهان به عنوان قدرت هژمون مطرح است اما این کشور برای پایداری و هژمونی خود در طول دوره های متفاوت به تعاریف متفاوتی از چالش و دشمن رسیده است، به گونه‌ای که در خلال جنگ جهانی دوم آلمان، در دوره جنگ سرد اتحاد جماهیر شوروی، در دوره ای کوتاه مبارزه با تروریسم و خاورمیانه به عنوان دشمنان ایدئولوژی که این کشور مطرح بودند؛  اما هم اکنون این کشور برای حفظ جایگاه خود به عنوان سردمدار اصلی تحولات جهانی با چالشی بسیار بزرگ به نام چین روبرو می باشد و عمده توجهات این کشور به مهار چین در حوزه ها آسیا پاسفیک معطوف شده است. مطابق سیاست مهار چین، آمریکا هم اکنون بیش از ۶۰ درصد توان نیروی دریای خود را به حوزه آسیا پاسفیک کشانده و در حال ایجاد ائتلاف بزرگ با کشورهای حوزه چین می باشد. همچنین این کشور نشان داده است که بنا بر دلایل مهمی مانند عدم حساسیت استراتژیک نسبت به نفت به عنوان ماده اصلی انرژی جهانی، حساسیت خود نسبت به خاورمیانه را به میزان عمده کاهش داده و سیاست های خود را از طریق پروکسی ها دنبال می کند. شایان ذکر است که در دوره حکومت جعفر پیشه وری در آذربایجانِ ایران که بنابر اعتقاد بسیاری از ناظران سیاسی سرآغاز جنگ سرد رقابت شوروی و آمریکا می باشد، آمریکا به صورت فعال در عرصه داخلی ایران حضور داشته و تیم سرکوب جنبش آذربایجان از طریق نظامیان آمریکایی با فرماندهی شوارزکوف صورت گرفته است.

بهره سخن:

جنبش استقلال طلبی در آذربایجان در دو سوی ارس با فراز و نشیب های طولانی و گاهاً خونباری مواجه بوده است، اما در کنار دینامیسم سیاسی داخلی در ناحیه مذکور، تحولات منطقه‌ای و جهانی نیز بسیار متاثر بودند به گونه ای که نقش تعیین کننده و اساسی را در تحولات داشته اند. با توجه به مطالب یاد شده عواملی مانند؛ «قدرت گیری اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه بر پایه ملی‌گرایی تُرکی و به حاشیه راندن گفتمان مذهبی به عنوان عامل افتراق، اشتغال پرهزینه روسیه به اوکراین و صفحه شرق اروپا، نفرت روزافزون پروژه قومی در ایران بر پایه ناسیونالیسم پارسی، عدم توانایی تاثیرگذاری اتحادیه اروپا در معادلات جهانی و همچنین پایبندی آمریکا به اصلی‌ترین رکن سیاست خارجی این کشور یعنی محوریت آسیا بر پایه مهار چین» هم آیی تاریخی بی بدیلی را در اختیار تحولات نوین منطقه به ویژه آذربایجان گذاشته‌اند و می توان ادعا داشت که این بار Conjuncture با آذربایجان است.

۱۴۰۱/۰۶/۳۱

بحران جدید برای اقتصاد جهانی؟

 در روزهای اخیر، بار دیگر درگیری‌های خشنی بین ارتش جمهوری‌آذربایجان و نیروهای جمهوری ارمنستان در ناحیه جنوب قفقاز رخ داده است. این نوع درگیری‌ها قبلا هم بین این دو کشور رخ داده است. از اوایل دهه ۱۹۹۰ درگیری‌‌‌ها بر سر منطقه قره‌باغ که به جمهوری‌آذربایجان تعلق دارد، اما در تصرف ارمنستان است، وجود داشته است. در سال ۲۰۲۰ هم بین دو طرف جنگ رخ داد که در آن جمهوری‌آذربایجان پیروز شد، ارمنستان شکست خورد و روسیه نقش حافظ صلح را در منطقه بازی کرد. از زمان پایان جنگ در نوامبر سال ۲۰۲۰، روابط بین دو کشور پرتنش بوده؛ اما درگیری نظامی به‌ندرت رخ داده است. چند دور مذاکره برای صلح انجام شده که عموما روسیه در آن نقش بزرگی ایفا کرده است. اتحادیه اروپا و آمریکا نیز برای رفع اختلافات تلاش کرده‌‌‌اند؛ اما نتیجه معناداری از این گفت‌وگوها حاصل نشده است.

لوک کافی/ اوراسیا ریویو


هنوز جزئیات جنگ اخیر به‌طور کامل مشخص نیست و دو طرف، یکدیگر را به شروع درگیری‌ها متهم می‌کنند. بنا بر بیانیه‌های رسمی، بیش از ۱۰۰سرباز از دو طرف کشته و تعداد بیشتری زخمی شده‌اند. عکس‌های منتشرشده از سوی جمهوری‌آذربایجان   نشان می‌دهد که تجهیزات ارمنستان نابود شده است. ارمنستان اکنون با توجه به واکنشی که به جنگ نشان می‌دهد، در بحران سیاسی گرفتار شده است. تردیدی وجود ندارد که دور اخیر جنگ در قفقاز جنوبی، محدود به گوشه‌ای از جهان نبوده و باید زنگ‌های خطر را برای بسیاری از سیاستمداران در سراسر جهان به صدا درآورد. تحولات اخیر در این منطقه حائز جنبه‌‌‌های مختلف است. در مطلب حاضر به سه‌جنبه از این تحولات اشاره می‌‌‌کنیم.


نخستین جنبه این است که این‌بار جنگ بین جمهوری‌ آذربایجان و ارمنستان در زمانی رخ داده که روسیه، یعنی میانجی سنتی در این منطقه، درگیر جنگ اوکراین است. جنگ اوکراین در ماه‌های اخیر ادامه داشته و بخش اعظم انرژی روسیه صرف این جنگ شده است. این امر باید برای ارمنستان عامل مهم نگرانی باشد. ارمنستان عضو سازمان پیمان امنیت مشترک است که روسیه در آن بزرگ‌ترین عضو محسوب می‌شود. اگرچه سیاستمداران ارمنستان از روسیه و سازمان پیمان امنیت مشترک خواسته‌اند به این جنگ واکنش نشان دهند؛ اما مسکو تاکنون سکوت کرده است.


عامل اصلی جنگ اخیر بین دو جمهوری‌آذربایجان  و ارمنستان، ناتوانی روسیه یا حداقل عدم‌تمایل این کشور به اجرای مفاد توافق‌نامه نوامبر سال ۲۰۲۰ است که به جنگ دوم قره‌باغ پایان داد؛ به‌ویژه بندهایی از این توافق‌نامه که مستلزم خروج سربازان ارمنستان از قره‌باغ و ایجاد کریدور ترانزیتی از خاک ارمنستان بین جمهوری‌آذربایجان و منطقه نخجوان است، اجرا نشده است، به همین دلیل جمهوری‌آذربایجان از وضعیت کنونی ناراضی است. از سوی دیگر، جمهوری‌آذربایجان  به تمامی تعهدات خود در این توافق‌نامه عمل کرده است. به این ترتیب، طبیعی است که این کشور  از پیشرفت‌نکردن روند اجرای توافق‌نامه و اینکه روسیه تمایلی به حل مشکلات موجود نشان نداده است، به ستوه آید.


دومین جنبه از تحولات اخیر این است که جنگ جدید بین جمهوری‌آذربایجان و ارمنستان در زمان بسیار نامناسبی برای ایران رخ داده است. تا جنگ دوم قره‌باغ، ایران در مرز شمالی خود با ارمنستان رابطه‌ای مثبت داشت. اگرچه در ظاهر روابط بین جمهوری‌آذربایجان و ایران خوب و دوستانه است؛ اما در واقع روابط آنها پرتنش بوده است. در ۱۸ماه اخیر ایران، گاه موضع‌‌‌گیری‌‌‌های شدیدی علیه جمهوری‌آذربایجان داشته است. ایران همچنین مانور گسترده‌ای را در مرزهای شمالی خود برگزار کرده است. اما با توجه به وضعیت نامطلوب اقتصاد ایران و احتمال اندک به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌‌‌ای وین، ایران اصلا مایل نیست بی‌‌‌ثباتی و جنگ در مرزهای شمالی کشور رخ دهد.

سومین جنبه درگیری‌‌‌های اخیر این است که جنگ جدید بین دو جمهوری نشان می‌دهد، اروپا و آمریکا باید به‌منظور ایجاد صلح پایدار تلاش بیشتری برای آوردن دو طرف به پای میز مذاکره انجام دهند. به‌ویژه از آن جهت که نفوذ روسیه در این منطقه در حال کاهش است و ضروری است آمریکا و اروپا نقش بزرگ‌تری را بر عهده بگیرند. در تابستان، اتحادیه اروپا با جمهوری‌آذربایجان  به توافق جدید در حوزه گاز طبیعی دست یافت و با اجرا شدن این توافق از وابستگی اتحادیه اروپا به گاز صادراتی روسیه کاسته خواهد شد. خطوط لوله‌ای که گاز جمهوری‌آذربایجان را به اروپا منتقل می‌کنند، در نزدیکی مناطق درگیری جمهوری‌آذربایجان و ارمنستان قرار دارند؛ در نتیجه اگر جنگی بزرگ بین دو جمهوری رخ دهد، امنیت انرژی اروپا به خطر خواهد افتاد.

ارمنستان برای مدتی بسیار طولانی به حمایت و حفاظت روسیه وابسته بوده است. از سوی دیگر، این کشور برای حمایت‌های دیپلماتیک و اقتصادی در منطقه به تهران وابسته بوده، اما ثابت شده که ارمنستان نتوانست به هیچ‌یک از این دو کشور اتکا کند. به نفع منطقه است که ارمنستان و جمهوری‌آذربایجان  بر سر برنامه بلندمدت صلح به توافق برسند. در این برنامه باید مرزهای ملی دو جمهوری به رسمیت شناخته شود و به حق حاکمیت این دو کشور احترام گذاشته شود. منطقه قفقاز جنوبی، بین دریای سیاه و دریای خزر قرار دارد و از اهمیت ژئوپلیتیک زیادی برخوردار است. طی سال‌های متمادی، خصومت بین ارمنستان و جمهوری‌آذربایجان  سبب ناامنی شده و منطقه را از میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی محروم کرده است. اگر صلح پایداری بین دو طرف حاکم شود، فرصت‌های بزرگ همکاری‌‌‌ منطقه‌‌‌ای، تجارت و توسعه اقتصادی به وجود خواهد آمد. استقرار صلح پایدار در منطقه قفقاز جنوبی سبب ایجاد ثبات، امنیت و رونق اقتصادی خواهد شد و از هر چیز مهم‌تر، سبب کاهش اثرگذاری قدرت‌های بیرونی بر منطقه می‌شود.

با توجه به آنچه بیان شد، همزمان با توجه به جنگ در شرق اوکراین که اثرات منفی زیادی بر اقتصاد جهان داشته، مذاکرات هسته‌ای ایران که نتیجه آن نامشخص است و تهدید تایوان از سوی چین، باید به منطقه جنوب قفقاز هم توجه کرد. در تصویر بزرگ ژئوپلیتیک، تمامی چالش‌ها به شکلی به هم مرتبط هستند. در سال ۲۰۲۰ بین ارمنستان و جمهوری‌آذربایجان  توافق‌نامه صلح امضا شد و در آن زمان ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه میانجی امضای این توافق‌نامه صلح بود. اکنون با توجه به درگیری روسیه در جنگ اوکراین مشخص نیست که او می‌تواند نقش سال ۲۰۲۰ را ایفا کند یا نه؛ بنابراین خطر بی‌‌‌ثباتی منطقه را تهدید می‌کند. تا وقتی که برنامه‌ای جامع و مشخص برای صلح که مورد تایید ارمنستان و جمهوری‌آذربایجان  باشد، تدوین و امضا نشود، خصومت‌ها و درگیری‌ها ادامه پیدا خواهد کرد و لطمات آن به کل منطقه وارد خواهد شد.

لوک کافی/ اوراسیا ریویو