‏نمایش پست‌ها با برچسب آمریکا. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب آمریکا. نمایش همه پست‌ها

۱۴۰۱/۰۹/۰۸

چطور شد جمهوری آذربایجان نور چشم «علی اکبر ولایتی» و ایران شد؟!

 تا چند هفته پیش صدای طبل و دهل علیه جمهوری آذربایجان نه تنها از طرف پان ایرانیستها و ایرانشهری‌های ورشکسته علیه جمهوری آذربایجان نواخته می‌شد حتی از میان سیاستمداران رسمی ایران نیز این صدا به گوش میرسید!




ابوالفضل زهره‌وند (ظهره وند) سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا و افغانستان میگوید: «باید زمینه چینی کنیم تا آذربایجان و نخجوان ضمیمه خاک ایران شوند.»!

«محمدرضا میر تاج الدینی» نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی هم خواستار الحاق  «نخجوان» به ایران شد!

جایی بسی تعجب است که این افراد از کوچکترین قوانین بین المللی نه تنها آگاهی ندارند، حتی از حمله روسیه «ابَرَ قدرت» با سلاحهای مدرن به کشور کوچک اوکراین هم عبرت نگرفتند که روسیه می‌خواست در مدت بیست و چهار ساعت اداره «کی‌یف» پایتخت اوکراین را بدست گیرد، اما اکنون بیشتر از نُه ماه است در باتلاق اوکراین و تحریمهای کمر شکن غرب و آمریکا دست و پا می زند تا جایی که این باصطلاح ابر قدرت دوم جهان که سلاحهای جنگی ایران را تامین می کرد برای ادامه جنگ در اوکراین مجبور شده از ایران «پهباد» و دیگر ادوات جنگی بخرد!

پس از جنگ ۴۴ روزه آذربایجان با ارمنستان که به «جنگ دوم قره باغ» مشهور شد و با پیروزی مطلق آذربایجان و شکست ارمنستان، قرارداد صلحی با میانجیگری روسیه در نهم نوامبر سال ٢٠٢٠  بین آذربایجان و ارمنستان بسته شد، در ماده نهم این قرارداد آمده است:

جمهوری آذربایجان برای برقراری ارتباط آسان بین ارمنیهای ساکن قره باغ (خان کندی و اطراف) با مردم کشور ارمنستان دالان «لاچین» را در اختیار آنها قرار می‌دهد و در مقابل جمهور ارمنستان هم متعهد می‌شود دالانی که نخجوان را به قسمت غرب آذربایجان وصل میکند در اختیار آذربایجان بگذارد.

آذربایجان از همان روزهای نخست قرارداد آتش بس، به تعهد خود عمل کرد اما ارمنستان با گذشت دو سال از قرارداد صلح، از باز شدن کریدور  «زنگه زور» که نخجوان را به غرب آذربایجان متصل کند سرباز زده است!

ایران، مخالف باز شدن دالان «زنگه زور» است و ارمنستان هم به پشتگرمی ایران و چراغ سبز روسیه، حاضر نیست به تعهداتش در این زمینه عمل کند!

مخالفت ایران با باز شدن کریدور «زنگه زور» تا بدانجا پیش رفت که نیروهای سپاه در رزمایش نظامی که در کنار رود ارس در مرز آذربایجان  انجام میداد اقدام به زدن پل شناور بر روی رودخانه ارس کرد که به نوعی گذر از رودخانه ارس و تهدید آذربایجان به حمله نظامی بود!

به دنبال این تحرکات، «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد در صورت حمله ایران به جمهوری آذربایجان ، ما از آذربایجان حمایت خواهیم کرد!

معنای کلی این جمله می‌توانست این باشد که در صورت تهدید شدن آذربایجان از سوی ایران، نه تنها ترکیه دوست و هم پیمان آذربایجان در کنار این کشور خواهد بود، بلکه آمریکا هم در نظر دارد نیروهای خود و احتمالا ناتو را در مرز ایران مستقر کند!

به دنبال این جریان بود که علی اکبر ولایتی مشاور عالی آیت الله خامنه‌ای اعلام کرد، ایران قصد حمله به کشورهای همسایه از جمله جمهوری آذربایجان را ندارد و آذربایجان نور چشم ایران است!!

حسن راشدی

۱۴۰۱/۰۹/۰۲

تقاضای فوری غرب از پاشینیان: «توافقنامه صلح باید امضا شود»

 آمریکا باید قره باغ را به عنوان بخشی از آذربایجان به رسمیت بشناسد، زیرا در این صورت، در مرحله بعدی، نیروهای حافظ صلح روسی منطقه را ترک خواهند کرد و پس از آن وجود پایگاه نظامی روسیه در اینجا بی معنی خواهد بود.



استپان دانیلیان، کارشناس علوم سیاسی، این مطلب را در کنفرانس «تأثیر فرآیندهای در حال وقوع در جهان بر ارمنستان» در مورد مدل‌های غربی و روسی تنظیم روابط ارمنستان و آذربایجان بیان کرد.

در نتیجه، منطقه از کنترل روسیه و ایران خارج می شود. این کارشناس سیاسی ارمنی افزود: در نسخه روسی گفته می شود که موضوع «قره باغ» باید به آینده سپرده شود تا نیروهای حافظ صلح در «قره باغ» بمانند.

دکتر آرتور خاچیکیان، یکی از شرکت کنندگان در این گفتگو، به یاد آورد که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، از نیکول پاشینیان، نخست وزیر، خواست تا سرعت مذاکرات را حفظ کند. «این فراخوانی برای امضای به اصطلاح توافقنامه صلح» از نظر غرب است، نه نسخه روسی. پیام بلینکن

این بود که نباید به این مسائل رسیدگی شود، باید یک توافقنامه صلح امضا شود.

آرگیشتی کیویریان، کارشناس علوم سیاسی، خاطرنشان کرد که نیکول پاشینیان اخیراً  نوعی «برگرداندن» به مدل روسی انجام داده است و در اینجا به وضوح به او دیکته شده است که باید در مسیر دیگری ادامه دهد.

۱۴۰۱/۰۷/۱۸

کارشناس ایرانی مسائل قفقاز: آمریکا از ایجاد کریدور زنگه‌زور حمایت می‌کند

یکی از کارشناسان ایرانی حوزه قفقاز و اوراسیا تاکید کرد که ایالات متحده، روسيه و ناتو از ايجاد كريدور زنگه‌زور حمايت می‌کنند.




دکتر شعیب بهمن، رئیس موسسه مطالعاتی «جهان معاصر» ایران و پژوهشگر مسائل اوراسیا و قفقاز اظهار داشت: آمريكا، روسيه و ناتو از ايجاد كريدور زنگه‌زور حمايت می‌كنند.

او در مصاحبه با روزنامه «اعتماد» همچنین گفت: نمی‌توان سفر نانسی پلوسی (رئیس مجلس نمایندگان آمریکا) به ارمنستان را جدا از تحولات دو سال گذشته ارزيابی کرد؛ يعنی از زمانی‌كه جنگ دوم قره‌باغ در سال ۲۰۲۰ رخ داد.

بهمن افزود: هدف اصلی جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ، ايجاد كريدور موسوم به زنگه زور برای اتصال خاک آذربايجان به بخش جداافتاده از سرزمينش در نخجوان است و طرف‌های غربی هم از اين هدف حمايت می‌كنند.

این کارشناس ایرانی ادامه داد: سفر پلوسی به ایروان، حمايت از مواضع ارمنستان محسوب نمی‌شود، بلكه آمريكايی‌ها هم خواهان کشیده‌شدن كريدور زنگه‌زور هستند. برای آنها مساله اصلی اين است كه چه كسی بر اين كريدور نظارت داشته ‌باشد.

رئیس موسسه مطالعاتی «جهان معاصر» درباره سیاست روسیه نیز گفت: روس‌ها به كشيده‌شدن اين كريدور نگاه منفی ندارند و معتقدند كه ايجاد اين كريدور می‌تواند دسترسی زمينی روسيه به ارمنستان و تركيه و حتی ايران را تسهيل كند.
وی در مورد رویکرد ناتو در قبال کریدور زنگه‌زور نیز اظهار داشت: طرف‌های غربي از اين كريدور به عنوان مسيری ياد می‌كنند كه می‌تواند ناتو را به دريای خزر و قفقاز جنوبی متصل و حضور آنها را در اين مناطق تسهيل كند.

شعیب بهمن در پایان پیرامون استراتژی تهران در حوزه قفقاز هم تصریح کرد: سياست ايران در جنگ دوم قره‌باغ حكايت از يک شكست راهبردی در منطقه قفقاز داشت و ايران به هيچ‌وجه نتوانست منافع و امنيت ملی خودش را در جريان اين جنگ تامين كند.

۱۴۰۱/۰۶/۲۷

آندرانیک ، آمریکا و نانسی پلوسی

 در سالهای ۱۹۱۸، تحولات سریع حاکمیتی در ایالات آذربایجانی تحت حاکمیت روسیه تزاری شمال رود ارس مخصوصا در ایالت مسلمان نشین ایروان که اقلیت ارمنی نیز داشت درگیری ها فزاینده ای به بار داشت. اقلیت ارمنی این ایالت سعی داشت با زور و ترور تصفیه نژادی را انجام داده و راه را برای ادامه حکومت ارمنی تحت هدایت حزب ملی‌گرای داشناک در ایالت مسلمان نشین ایروان هموارتر نماید. زمان نشان داد که ترور و کشت و کشتار در ایروان نتیجه داد و شهر مسلمان نشین و مهد علوم اسلامی و مولد آیات اعظامی که فامیل ایروانی را داشتند تبدیل به شهر صد در صد ارمنی مسیحی گردید.


جدای از این، منطقه تحت تصرف ارامنه که جمهوری ارمنستان نامیده شد، نمی توانست عطش ارامنه متعصبی که رویای هایدات ( سرزمینهای بین دریای خزر و دریای سیاه ) را داشتند برطرف نماید. یکی از این متعصبین که دارای سلاح و چریک بود و حدود جمهوری ارمنستان را قبول نداشت، آندرانیک اوزانیان بود که یک گوش خود را در جنگ با عثمانی ها از دست داده بود و « قولاغی کسیک آندرانیک » نامیده می شد. سیاست وی همسو با انگلیس و فرانسه و علیه عثمانی و تُرکان آذربایجان بود. وی با هماهنگی متفقین برای کمک به جیلوهایی که در غرب آذربایجان به کشت و کشتار مشغول بودند در تیر ماه ۱۲۹۷ شمسی از طریق جلفا به خوی حمله کرد تا فشار اردوی اسلام عثمانی ها به جیلوها را کم کند. مقاومت شجاعانه اهالی خوی تحت فرماندهی بزرگان خویی حمله آندرانیک را ناکام گذاشت و اوزانیان خفت بارانه به زنگه زور عقب نشینی کرد. وی چندین سال در مواضع کوهستانی زنگه زور به عملیات تروریستی مشغول شد و در سالهای ۱۹۲۰ تعداد روستاهای مسلمان تُرک نشین محال زنگه زور از بیش از ۱۵۰ روستا  به ۱۱۵ تنزل کرد. ۲۰ آوریل ۱۹۲۰/ اردیبهشت ۱۲۹۹ آذربایجان برای خارج کردن قوای مسلحه ارمنی از زنگه زور به دولت ارمنستان اولتیماتوم داد.


درگیری های قوای آذربایجان با دستجات پارتیزان ارمنی تا سال ۱۹۲۰ یعنی بلشویکی شدن آذربایجان و ارمنستان ادامه یافت. وی برای تصرف نخجوان حتی با بلشویکها هم همکاری نمود ولی حملات برق آسای عثمانی تمام نقشه های وی را نقش بر آب کرد. در این سالها تعویض اسامی اسلامی- تُرکی منطقه ایالت ایروان، زنگه زور و گویچه گول به اسامی ارمنی آغاز شد و منطقه زنگه زور به سییونیک، گویجه گؤل به سئوان و غیره تبدیل شدند.


آندرانیک اوزانیان پس از بلشویکی شدن حکومت ارمنستان و سقوط داشناکها به آمریکا فرار کرده و  در سال ۱۹۲۷ در ۶۲ سالگی در شهر فرزنوی کالیفرنیا مرد. داشناکها خواستند جسد وی به ارمنستان منتقل شود که با مخالفت ارامنه بلشویک به فرانسه منتقل شد. در سال ۲۰۰۰ میلادی بقایای جسد وی از گورستان پرلاشز فرانسه به ایروان منتقل شده دفن گردید. وی همراه با یپرم خان ارمنی از اعضای برجسته فدراسیون انقلابی ارامنه ( داشناکسوتیون) بود.

حمایت آمریکا از مواضع ارامنه داشناک پایانی ندارد و همچون حمایت آمریکا از آندرانیک، نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا،  نیز برای حمایت از ارامنه در اشغال قره باغ و زنگه زور امروز وارد ایروان شد.


دکتر توحید ملک‌ زاده دیلمقانی


۱۴۰۰/۰۲/۱۳

احزاب سیاسی آذربایجان طی بیانیه‌ای مشترک اظهارات بایدن درباره وقایع ۱۹۱۵ را محکوم کردند

 احزاب مختلف جمهوری آذربایجان در بیانیه‌ای مشترک «نسل‌کشی» خواندن وقایع ۱۹۱۵ از سوی جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریكا را محكوم كردند.

در این بیانیه که به امضای ۴۸ حزب آذربایجان رسیده، آمده است: در جریان جنگ جهانی اول، ارامنه زیادی به دلیل شرایط دشوار جنگ، درگیری‌های داخلی، قحطی و بیماری جانشان را از دست دادند اما تعداد بیشتری تُرک نیز در همان دوره جان باختند اما عمدا نادیده گرفته می‌شوند.

در بیانیه مذکور با اشاره به اینکه حقایق تاریخی نباید برای اهداف سیاسی تحریف شود تاکید شده است که تاریخ باید به کارشناسان آن و مورخان متخصص در این موضوعات سپرده شود.

احزاب سیاسی آذربایجان در بیانیه خود تصریح کرده‌اند: ترکیه بارها تاکید کرده که آماده ارائه تمامی آرشیوها در این زمینه تحت نظارت یک کمیسیون مشترک است اما طرف ارمنی درخواستها و ادعاهای غیرمنطقی در خصوص سرزمینهای ترکیه و پرداخت غرامت داشته است.

در این بیانیه همچنین با یادآوری قتل‌عام‌های ارمنستان علیه آذربایجانی‌ها، تاکید شده است: در دستور کار قرار گرفتن این وقایع و استفاده از اصطلاح «نسل کشی» برای آن تنها زیر فشار ارامنه و لابی ارمنستان نبوده بلکه قدرت‌های جهانی نیز برای منافع امپریالیستی خود در منطقه از آن استفاده می‌کنند. این مفهوم صرفا ابزاری برای سرکوب سیاسی و مظهر سیاستهای دوگانه آنهاست. اگر آنها به دنبال حقیقت تاریخی هستند، بهتر است درباره کشتارهای وحشیانه ارمنی‌ها در آناتولی نیز سخن بگویند.

احزاب سیاسی آذربایجان با تاکید بر اینکه همیشه در کنار برادران خود در ترکیه خواهند بود، موضع رئيس‌جمهور آمریکا را به شدت محکوم کردند.

۱۳۹۹/۱۱/۲۶

ایالات مینه‌سوتا آمریکا، ۲۶ فوریه را روز آذربایجان اعلام کرد

 تیم والز، فرماندار ایالات مینه‌سوتا در بیانیه‌ای ۲۶ فوریه مصادف با نسل‌کشی آذربایجانی‌های خوجالی توسط ارامنه را «روز آذربایجان» اعلام کرد.

وی در بیانیه خود با اشاره به اینکه بیشتر شهروندان آذربایجان این ایالت از خانواده یا نسل قربانیان قتل‌عام خوجالی هستند، اظهار داشت: آذربایجانی‌های مینه‌سوتا بر میراث فرهنگی، زبانی و تاریخی‌شان در این ایالت افزوده‌اند.

والز تصریح کرد: جامعه آذربایجانی‌های مینه‌سوتا نقش بی بدیل و افتخارآمیزی در تنوع فرهنگی این ایالت داشته و بنابراین روز ۲۶ فوریه را «روز آذربایجان» اعلام می‌کنیم.

گفتنی است پس از اشغال خوجالی در جنگ اول قره‌ باغ، نسل‌کشی غیرنظامیان آذربایجانی در این شهر توسط ارتش ارمنستان با کمک ۳۶۶ نظامی روسیه در ۲۵ و ۲۶ فوریه ۱۹۹۲ اتفاق افتاد.

به گزارش سازمان دفاع حقوق بشر در این قتل‌عام ۶۱۳ غیرنظامی از جمله ۶۳ کودک وحشیانه به قتل رسیدند. بنا به اعلام سازمان دیده‌بان حقوق بشر تعداد قربانیان این جنایت حدود ۱۰۰۰ نفر است.

پنجاه و سه تن بر اثر جرائمی؛ مانند سوزاندن، چهارمیخ کردن، بریدن سر، کندن پوست و بیرون آوردن حدقه کشته شده‌اند. هشت خانواده کامل نابود، ۲۵ کودک بدون والدین و ۱۳۰ تن نیز یتیم شدند.

قطعنامه‌های مختلف شورای امنیت سازمان ملل متحد جنایات ارمنستان در طول جنگ قره‌باغ ، به‌ویژه خوجالی را محکوم کرده و بسیاری از کشورهای جهان نیز این نسل‌کشی را به رسمیت شناخته‌اند.

۱۳۹۹/۰۷/۲۸

چرا گروه مینسک در حل بحران قره باغ به نتیجه نمی‌رسد؟

 یکی از مهمترین سوالات مرتبط با تنش تاریخی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در قره باغ، این است: چرا گروه مینسک تاکنون به معضل قره باغ پایان نداده است؟ آیا نتوانسته یا نخواسته است؟

احتمالاً در روزهای گذشته، بسیاری از کسانی که پیگیر اخبار قره باغ هستند، از خود پرسیده اند:  چرا این معضل حقوقی، تاریخی و جغرافیایی به یک باره حل نمی شود و هر از چندگاهی امنیت قفقاز به خاطر اختلاف قدیمی باکو – ایروان، به خطر می افتد؟ چرا سازمان ملل کاری نمی کند؟

اما از دید کسانی که با تاریخچه این اختلافات، آشنایی اولیه دارند، مساله، تا حد زیادی متفاوت است. یکی از مهم ترین سوالات مرتبط با تنش تاریخی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در قره باغ، این است: چرا این گروه تاکنون به معضل قره باغ پایان نداده است؟ آیا نتوانسته یا نخواسته است؟

گروه مینسک، بی اعتنا یا محتاط؟

شهر مینسک، پایتخت کشور بلاروس، یادآور نام گروهی سیاسی به نام گروه مینسک است که در آخرین دهه قرن بیستم، به منظور حل معضل قره باغ تشکیل شد.

گروه مینسک (OSCE Minsk Group) در سال 1992 توسط کنفرانس امنیت و همکاری در اروپا تاسیس شد و این کنفرانس بعدها به ساختاری به نام سازمان امنیت و همکاری اروپا تبدیل شد.

هدف از تاسیس این گروه، استفاده از ابزار مذاکره و تشویق حل و فصل صلح آمیز در جریان درگیری بر سر منطقه ناگورنو قره‌باغ بود. اگر چه در آغاز، اعضای این گروه، رای همسان داشتند اما بعدها، سیستم ریاست مشترک ایجاد شد و قدرت و ابتکار عمل آن به دست سه ریاست مشترک متشکل از فرانسه، روسیه و آمریکا افتاد.

همچنین کشورهای بلاروس، آلمان، ایتالیا، پرتغال، هلند، سوئد، فنلاند، ترکیه و همچنین ارمنستان و آذربایجان، از دیگر اعضای این گروه هستند، اما واقعیت این است که موضوع ریاست مشترک، کاری کرده که غیر از سه رئیس مزبور، اعضای دیگر، چندان، خود را درگیر نکنند.

از منظر تنازع منافع و تفاوت دیدگاه های سیاسی، گروه مینسک، در نوع خود، گروه عجیب و غریبی است. چرا که دو عضو اصلی و قدرتمند این گروه یعنی آمریکا و روسیه، هر کدام یکی از دو سر دو قطب بسیار متفاوت در معادلات قدرت و روابط بین الملل است.

فرانسه نیز، یک کشور اروپایی و یک عضو قدرتمند ناتو است که همواره پس از آمریکا، به عنوان دومین کانون مهم فعالیت لابی ارامنه و دیاسپورای ارمنی شناخته شده است.

بنابراین، می توان به خوبی انتظار داشت که کل فعالیت گروه مینسک، به راحتی قربانی جوانب پیچیده و ظریف حفظ موازنات بین روابط آمریکا و روسیه و روسیه و اروپا شود و طبیعتاً وقتی پای منافع بلندمدت و امکان تنش های گسترده به میان می آید، نمی توان از چند کشور میانجی، انتظار داشت که به عنوان مثال چند کشور تابع مساله حقوقی قره باغ باشند و تماماً از جمهوری آذربایجان حمایت کنند و چند کشور دیگر نیز در صف ارمنستان و روسیه قرار بگیرند.

این معادله، نتیجه و معنای تلخی برای جمهوری آذربایجان دارد که عبارت است از تحمیل ایده ای به نام حفظ وضعیت موجود.

گروه مینسک، به دنبال این بود که با ارائه بسته یا پکیج صلح، در مرحله نخست، وضعیت موجود را تثبیت کند و در مرحله بعدی سراغ اصل مساله قره باغ برود.

اما جمهوری آذربایجان، چنین چیزی را نپذیرفت. چرا که علاوه بر قره باغ چند منطقه دیگر هم توسط ارامنه اشغال شده است. در فاز بعدی، پیشنهاد شد که اول، مناطق پیرامونی به آذربایجان پس داده شود و بعد، فکری به حال قره باغ شود. اما این طرح نیز عملاً مسکوت ماند.

یکی از مشکلات اساسی گروه مینسک، این است که نیروی بالفعل، امکان کار میدانی و نیروی نظامی صلح بان، در اختیار ندارد و فقط در حد صدور بیانیه، می تواند نظر خود را اعلام کند.

پیچیدگی های انسانی و اجتماعی

همچنان که اشاره شد، بخشی از دلایل لاینحل مانده مساله قره باغ، مربوط به منافع اعضای گروه مینسک، چیدمان ساختار ریاستی مشترک آن و ابعاد پیچیده موازنات جهانی قدرت ها است. اما واقعیت این است که این همه ماجرا نیست و خود مساله قره باغ، ماهیت اجتماعی، قومی و تاریخی نیز دارد، نمی توان همه مسئولیت را بر گردن اعضای مینسک انداخت.

بدون تردید و به شکلی شفاف و آشکار، منطقه قره باغ به جمهوری آذربایجان تعلق دارد و گروهی که خود را به شکل غیرقانونی و دفاکتو، به عنوان جمهوری قره باغ نامیده، فاقد رسمیت و مشروعیت قانونی است و بر اساس اصول حقوقی، سیاسی و قوانین مربوط به مرز کشورها، طبیعی ترین و بدیهی ترین راهکار، الزام ارمنستان به خروج از قره باغ و ملتزم کردن ساختار غیررسمی قره باغ به پذیرفتن حاکمیت سیاسی و اجرایی جمهوری آذربایجان است.

اما آیا بر روی ارض واقع هم، مساله به همین سادگی است؟ خیر. در میدان عمل، نه قدرت آمر و ناظری وجود دارد که به اعمال نفوذ ارمنستان بر قره باغ پایان دهد، نه می توان به سادگی تمام نیروهای مسلح  آماده پیکار ارمنی قره باغ را از میان برد.

در همین حال، در حوزه مذاکره نیز، ارمنستان تلاش می کند تا جدایی طلبان قره باغ را نیز با خود به داخل گفتگوها بیاورد اما جمهوری آذربایجان، به شکل قاطعانه با چنین چیزی مخالف است و به خوبی می داند که اگر راضی به حضور نمایندگانی از قره باغ شوند، این در آینده به معنی مشروعیت دادن به ساختار سیاسی قره باغ، تلقی خواهد شد.

جمهوری آذربایجان، پس از درگیری های اخیر، تلاش کرد تا ترکیه را نیز به داخل مذاکرات ببرد. اما روسیه به شکلی جدی با این مساله مخالفت کرد و حتی اجازه نداد که اظهار نظر در مورد این موضوع، وارد فازی شود که آمریکا و فرانسه نیز در مورد آن نظر دهند.

در شرایطی که روسیه و فرانسه به عنوان دو رئیس مشترک مهم مینسک، تا حد زیادی پشتیبان و حامی ارمنستان هستند و آمریکای ترامپ نیز دچار بلاتکلیفی کامل شده، نمی توان انتظار داشت که جمهوری آذربایجان در شرایط فعلی، به خواسته هایش برسد.

اما در عین حال، نمی توان از بیان این واقعیت گذشت که در درگیری های اخیر، مناطق قابل توجهی آزاد شد و جمهوری آذربایجان به طور نسبی، دستاورد شایان توجهی داشته است.

۱۳۹۹/۰۴/۲۰

چه کسی مانع از آزادسازی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان می شود؟ - تحلیل

همه به خوبی می دانیم که جمهوری آذربایجان توانایی آزادسازی اراضی اشغال شده‌ی خود توسط ارمنستان را دارد. پس «چرا آذربایجان برای آزادسازی اراضی اشغالی خود اقدامی نمی‌کند»؟ - این یک سوال طبیعی و به حق اَذهان عمومی تُرک‌های آذربایجانی است.


جمهوری آذربایجان برای آزادسازی و بازپس گیری اراضی اشغالی خود تمامی امکانات لازم را در اختیار دارد. قره باغ کوهستانی و شهرستان های مجاور آن، جزو اراضی تاریخی سرزمین آذربایجان محسوب می شود. حقوق بین الملل نیز در این خصوص به نفع جمهوری آذربایجان است. اجماع جهانی، بخصوص ایالات متحده آمریکا و دیگر قدرت‌های جهانی نیز تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان را به رسمیت می‌شناسند. مردم آذربایجان نیز جهت پایان دادن به اشغالگری‌های ارمنستان قادر و حاضرند. جنگ چهار روزه آوریل در سال ۲۰۱۶ (فروردین سال ۱۳۹۵) نیز گواهی بر درستی این ادعاست. علاوه بر این، حدود یک میلیون نفر از آوارگان و ‌پناهندگان آذربایجانی جنگ قره باغ خواهان بازگشت به سرزمین های خود هستند. ارامنه آذربایجانی ساکن قره باغ، گروگان حکومت ارمنستان و کسانی هستند که خواهان ادامه یافتن این مناقشه اند.

این شرایط، باعث خواست آزادی اراضی اشغالی آذربایجان به هر نحو ممکن می شود.

پس چه کسی مانع می شود؟ همانگونه که از زمان اشغال مشخص است، در این جنایت بین‌المللی علاوه بر ارمنستان، نیروهای دیگری نیز مشارکت داشته اند. به بیانی واضح‌تر، اراضی آذربایجان در سایه نیروهای کناری دیگری تحت اشغال قرار گرفته است. این وضعیت به موضوع نزاع بین منافع قدرتهای بین المللی تبدیل شده است.

کمک به تجزیه طلبان ارمنی قره باغ نیز این را به اثبات می‌رساند.


در جلسه آنلاین کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده آمریکا در مورد مسائل مالی برای سال ۲۰۲۱، برد شرمن نماینده کنگره، ۱.۵ میلیون دلار برای قره باغ خواست.

وی گفت: "ما عملیات خنثی سازی را اعم از برنامه های پاکسازی مین، بهداشت و آموزش و پرورش را تأمین کرده ایم - بسیار مهم است که این پروژه ۱.۵ میلیون دلار برای مردم قره باغ تأمین شود."

قابل ذکر است که چند ماه پیش اعضای مجلس نمایندگان آمریکا جودی چو، دیوید سیسیللین، جیم کاستا، تیکای کاکس، جان گارامندی، جیم جیمز، کارولین مالونی، آدام شیف، برد شرمن و رشیدا طایب از کاخ سفید خواستند که جهت حمایت از رژیم تجزیه طلب در منطقه قره باغ و دولت ارمنستان، ۱۰۰ میلیون دلار کمک هزینه کنند.

سرژ سرکیسیان، رئیس جمهور پیشین ارمنستان گفته است كه ایالات متحده آمریکا از زمان استقلال این کشور ۲ میلیارد دلار به ارمنستان کمک كرده است. این روزها اخباری در خصوص کمک ۲۶ میلیون دلاری دولت ایروان به رژیم تجزیه طلب در قره باغ به گوش می رسد. این یک بار دیگر تأیید می کند که بخشی از کمک های مالی که توسط ایالات متحده و سایر کشورها و سازمان‌های پولی بین المللی به ارمنستان ارائه شده است، به تجزیه طلبان قره باغ منتقل می شوند. روسای گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا به خوبی از این ارتباط دولت ارمنستان با تجزیه طلبان قره باغ آگاه هستند.

آنها این اقدامشان را تحت نام های مختلف می پوشانند و وانمود می کنند که عادلانه رفتار می کنند. مبلغ ۱.۵ میلیون دلاری که در مورد آن صحبت می کنیم صرف پاکسازی مین های اراضی اشغالی آذربایجان نیز می شود.

تاکنون بیشترین پشتیبانی مالی ایالات متحده آمریکا در قالب کمک مستقیم به رژیم تجزیه طلب قره باغ کوهستانی به طور سالانه به HALO Trust منتقل شده است. این موسسه خیریه اعلام کرده است که این پول برای خنثی سازی مین های قره باغ هزینه شده است. اما به دلیل اشغال اراضی آذربایجان، توانایی کنترل فعالیت چنین «سازمانهای غیر دولتی بین المللی» محدود است و شفافیت فعالیت های چنین سازمان های غیردولتی جای سوال دارد و شبهه برانگیز است. بنابراین، جمهوری آذربایجان مبنای قانونی و حقوقی دارد تا خواستار تعلیق فعالیتهای ایالات متحده آمریکا و سایر کشورها در سرزمین های اشغالی خود شود .


لازم به ذکر است که امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه اذعان کرده است که تعدادی از سازمان های بشردوستانه خارجی از تجزیه طلبان قره باغ به نام کمک های بشردوستانه حمایت کرده اند. از جمله آنها، سازمان بریتانیایی HALO Trust است. این سازمان برای پاکسازی مین های منطقه قره باغ فعالیت می کند. SPFA فرانسه ، KASA سوئیس و سازمانهای دیگر پشتیبانی‌های مختلفی را از رژیم تجزیه طلب در قره باغ تحت پوشش کمکهای بشردوستانه ارائه می دهند.

مجلس نمایندگان کنگره ایالات متحده آمریکا سال گذشته ۱.۵ میلیون دلار جهت پاکسازی مین‌های منطقه قره باغ و سایر فعالیت های عمرانی در مناطق اشغالی آذربایجان تصویب کرد.

سال گذشته، ایالات متحده آمریکا ۴ میلیارد دلار کمک خارجی متوقف شده را دوباره فعال کرد. در سال ۲۰۲۰ ، ۴۰ میلیون دلار از این مبلغ به رژیم های ارمنستان و قره باغ اختصاص خواهد یافت.

یکی از هنجارهای پذیرفته شده در جهان، اِعمال تحریم و مجازات علیه اشغالگران و جدایی طلبان است. اما این فشار برای ارمنستان و جدایی طلبان در قره باغ اشغالی اِعمال نمی شود. برعکس، آنها تقریباً حمایت می شوند و همه نوع کمک دریافت می کنند.

نه تنها ایالات متحده آمریکا و فرانسه، بلکه تاجران ارمنی که در روسیه فعالیت می کنند، از جمله شرکت «تاشیر»، پشتیبانی مالی برای جدایی طلبان ارمنی در قره باغ ارائه می دهند.

به موضوع دیگری نیز توجه کنیم. حوادث اخیر ثابت می کند که دولت ارمنستان ضعف خود را در مبارزه با ویروس کرونا مخفی نمی کند. مقامات ایروان از جامعه جهانی خواسته اند تا در مبارزه با این بیماری همه گیر به آنها کمک کنند.

ایالات متحده آمریکا، روسیه، فرانسه، چین، انگلیس و دیگر کشورها شروع به کمک به ارمنستان کرده اند. ایالات متحده آمریکا برای این منظور ۲۵ میلیون دلار به ایروان کمک کرده است.


دولت ارمنستان برای اطمینان از منافع اهدا کنندگان خود و کمک کنندگان خارجی، بخشی از این وجوه را به تجزیه طلبان در قره باغ منتقل می کند.

مبارزه با ویروس کرونا بهانه ای برای ارمنستان اشغالگر جهت درخواست کمک از سایر کشورها شده است. این امکان وجود دارد که در این مسیر کمک‌های مالی، تجهیزات پزشکی و متخصصان در این امر فراهم شود. می توان تصور نمود که متخصصان در زمینه‌های مختلف دیگر نیز با این نام به ارمنستان اعزام می شوند.

به دلایلی، این ایده ما را به یاد آنچه که در مورد سرنگونی دولت محمد مصدق که از ۲۸ آوریل ۱۹۵۱ تا ۱۹ اوت ۱۹۵۳ نخست وزیر ایران بود، می اندازد. بنا به روایت‌ها، ایالات متحده ۱۰۰ «کارمند سازمان غیر دولتی» را که در زمینه انسان دوستانه مشغول کار بودند به ایران اعزام می کند. آن "متخصصان" دولت مصدق را سرنگون کردند. کاخ سفید بعداً اعتراف كرد كه سرنگون کردن دولت مصدق اشتباه بوده است.

در گذشته جمله ای رایج وجود داشت: "هر جا که سبز (دلار) و کوکاکولا وجود دارد ، ایالات متحده وجود دارد." به نظر می رسد این پایان نامه هنوز معتبر است. آمریکا با پنهان کردن کمک مستقیم خود به جدایی طلبان در قره باغ، به لطف لابی ارمنی به متحد خود در منطقه، یعنی جمهوری آذربایجان و همچنین منافع ملی خودش آسیب می رساند.

به نظر می رسد در حالی که برخی محافل در ایالات متحده در رابطه با جدایی طلبان در قره باغ به منافع لابی ارمنستان توجه می کنند، فراموش می کنند که جمهوری آذربایجان برای آمریکا از اهمیت بیشتری برخوردار است. هم محافل حاکم در ایالات متحده و هم جبهه غربی عوامل جمهوری آذربایجان در مورد ایران را نادیده می گیرند. در غیر این صورت، آنها خیلی با نازی های ارمنستان و جدایی طلبان ارمنی بازی نمی کردند.

کمک به تجزیه طلبان در قره باغ به آن‌ها اطمینان می دهد. این مانع حل مسالمت آمیز مناقشه قره باغ می شود. به همین دلیل، آنها به راحتی نام مکانهای تاریخی قره باغ را به طور غیرقانونی تغییر می دهند.


ناظم مصطفی، رئیس گروه کتابخانه ریاست جمهوری آذربایجان و متخصص فلسفه تاریخ در این خصوص می گوید: در سال ۲۰۰۶ آکادمی علوم ملی آذربایجان کتاب من با عنوان «واندالیسم: نسل کشی علیه نامهای تاریخی» را به زبان های تُرکی و انگلیسی منتشر کرد. در کتاب اسامی جغرافیایی ۶۶۸ منطقه را با اسناد آورده ایم. حتی نام ۲۵۴ روستای ویران شده را ارائه کرده ایم که ارامنه هنوز در آن زندگی نمی کنند. در سال ۲۰۱۴ نسخه جدیدی از این کتاب را منتشر کردیم که در آن نام مکان های جغرافیایی به ۷۰۲ منطقه افزایش یافته است.

به گفته وی، ارامنه در حال حاضر این روند را در قره باغ کوهستانی و مناطق اطراف اشغال شده ادامه می دهند: «پس از اسکان ارامنه به شهرک های آذربایجان در آن مناطق، ۱۲۰ مکان جغرافیایی تغییر نام داده شده است».

بدین وسیله، سعی کرده ایم تا حداقل یک مرور مختصر در مورد یکی از عوامل جلوگیری از بازگرداندن حقوق حاکمیت جمهوری آذربایجان بر سرزمین های تاریخی و بین المللی خود ارائه دهیم.

در ضمن می خواهیم یک موضوع را یاد آوری کنیم. ژنرال سرلشکر ذاکر حسن‌اف، وزیر دفاع جمهوری آذربایجان جزئیات گفتگوی تلفنی خود با سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه در جریان جنگ چهار روزه‌ی آوریل را فاش کرد: «در سه روز اول جنگ آوریل، ارتش جمهوری آذربایجان ارتش ارمنستان را با نیروی کمی نابود کرد.»

... «بعد از آنکه بخشی از ارتش ارمنستان در طی عملیات نظامی در فروردین ماه سال ۱۳۹۵ نابود شد، ما «له‌له تپه» را از اشغال ارمنستان آزاد کرده و شروع به پیشروی در جبهه تالش کردیم. در آن زمان، آنها (دولت ارمنستان) با سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه تماس گرفته و التماس می کردند که با من تماس بگیرند و پیشروی ارتش آذربایجان را متوقف کند. ما یک مکالمه تلفنی داشتیم و من به وزیر دفاع روسیه توضیح دادم که این یک ضد حمله و پاسخی به تحریکات آنها بود و هدف ما این بود که ارامنه را با تعداد پرسنل کم،‌ از مناطق مسکونی خود دور کنیم».

به نظر ما، عوامل مانع آزادسازی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان واضح و مشخص است.

صدرالدین اسماعیل‌اف