۱۴۰۰/۰۳/۰۹

تقابل دو گفتمان «مارش مهتر» و «نارداران» در جمهوری آذربایجان

 مروری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قفقاز


فرایند تاریخی و جغرافیای سیاسی کشورها باعث پدید آمدن گفتمان های (Discourse) مختلف در دوره های متفاوتی در صحنه تاریخ می شود که بنا بر مقتضیات زمانه، این گفتمان ها حالت غالب یا مغلوب به خود می گیرند. این گفتمان ها ابزار بسیار مناسبی برای و شناسایی سیاست خارجی کشورها می باشند، چرا که کشورها مطابق «گفتمان های موجود خود» وارد عرصه سیاسی و بین المللی شده و اقدام به سیاست گذاری می کنند. 

برای مثال، برآیند تاریخی تشکیل جمهوری ترکیه و تعامل آن با غرب سه گفتمان عمده «اسلام گرایی، تُرک گرایی، و غرب گرایی (در قالب سکولاریسم) را پدید آورده است. در مقابل نیز مطابق فرایند تاریخی معادلات داخلی و سیاست بین الملل، شاهد پیدایش و بسط گفتمانهای اسلام گرایی (نسخه تشیع گرایی) و ملی گرایی ایرانی در قالب هویت ایرانی (ایرانشهری) در ایران هستیم. 

چنین گفتمان هایی چه در حالت غالب چه در حالت مغلوب با گفتمان های دیگر در تعامل بوده، گاهی به تفاهم می‌رسند و گاهی به شدت متعارض می‌شوند.

در این راستا، بدون شک ژئوپلیتیک قفقاز را می توان یکی از مهمترین مکان‌های تصادم و تلاقی گفتمان های اخیر نامید. 

ایران با هر دو گفتمان مطرح خود یعنی تشیع گرایی و ایرانشهری وارد معادلات قفقاز شده است. از یک سو خود را حامی شیعیان در جمهوری آذربایجان به عنوان دومین کشور جهان با تراکم بالای شیعه دانسته و به تقویت گروه های شیعی در جمهوری آذربایجان (عموما به عنوان یک آنتی تز در برابر دولت سکولار علی‌اف) می پردازد. از سوی دیگر گروه‌های ایرانشهری نیز با پیش کشیدن ادعای ایرانی تبار بودن مردمان آنسوی ارس و یا نامیدن آذربایجان به عنوان بخشی از ایران باستان، مسایل مربوط به قفقاز را مورد بررسی قرار می‌دهند. 

ترکیه نیز با حذف واژه «آذری و همچنین تفاوت مذهبی» (تسنن حنفی در برابر اکثریت شیعه) و با تاکید بر گفتمان یکسانی فرهنگی «دو دولت یک ملت» برپایه زبان مشترک تُرکی اعلام کرده است که تحت هر گونه شرایطی در کنار آذربایجان خواهد بود. 

تحولات جنگ ۴۴ قفقاز نشان داد که ترکیه در «گفتار و کردار خود» صادق تر عمل کرده و علیرغم تهدید و تحریم از سوی کشورهای عمده غربی و حتی به بهای متشنج شدن اوضاع با روسیه، در پروسه بازگرداندن مناطق از دست رفته آذربایجان در قره باغ حضور فعال نظامی، استخباراتی و دیپلماتیک نقش فعال داشت. در مقابل نیز، بنا بر دیدگاه بسیاری از تحلیلگران، گفتمان ایرانشهری  ایران «متناقض» با گفتمان تشیع عمل کرده و حتی به بهای متشنج کردن مناطق تُرک نشین شمال غرب، خواهان کمک به ارمنستان و تنبیه آذربایجان بوده است، امری که حاکی از ناهمخوانی و بی برنامگی در نهاد تصمیم گیری مسایل ژعوپلتیک منطقه دارد. 


بهره سخن: 


تحولات جنگ اخیر قفقاز و بسط گفتمانی تحولات پس از آن نشان می دهد که «یکپارچگی و مصمم بودن» ترکیه در سیاست خارجی خود در قبال مسائل قره‌باغ، باعث پیروزی مطلق گفتمان «مارش مهتر» به عنوان نماد ملی گرایی تُرکی در برابر گفتمان های موجود ایران از جمله «نارداران» به عنوان نماد همکاری در قالب تشیع شده است. نتایج ملموس این معادله در قرارداد های میلیارد دلاری میان ترکیه و آذربایجان در تمامی زمینه‌ها و حذف معنادار ایران از تمامی جوانب از دیپلماسی گرفته تا پروژه های مشترک اقتصادی مشهود است.

۱۴۰۰/۰۳/۰۸

۷ خرداد ۱۲۹۷ شمسی| ۲۸ می ۱۹۱۸ میلادی ، یکصد و سومین سالروز تشکیل جمهوری آذربایجان

 تا انقلاب بلشویکی روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ کل منطقه آذربایجان، شمال ارس و جنوب ارس در کنترل قوای روس قرار داشت و در اوایل سال ۱۹۱۸ به تدریج نیروهای روسیه آذربایجان و قفقاز را ترک کردند. با فروپاشی سیستم حکومتی روسیه تزاری و خلاء قدرت در آذربایجان آنسوی ارس، زمینه برای قدرتمند شدن نیروهای محلی آذربایجان آماده تر شد. با عقب نشینی روسها از آذربایجان به تدریج قوای ارمنی برای کسب استقلال متشکل شده و کاظم قارابکیر برای دفع حملات ارامنه به نخجوان به منطقه لشکرکشی کرده و بدین ترتیب نخجوان به تصرف قوای عثمانی درآمد.


۷ خرداد ۱۲۹۷ نخبگان آذربایجانی از جمله محمدامین رسول زاده، فتحعلی خان خویلو، علیمردان توپچی باشوف، احمد آغااوغلو همراه با طبقه ائلیت آذربایجان در شهر گنجه اعلام استقلال کرده و تشکیل دولت جمهوری آذربایجان را اعلام کردند. این جمهوری نخستین جمهوری در جهان اسلام محسوب می‌شود که حق رای را برای زنان برابر با مردان مساوی اعلام کرد .جمهوری آذربایجان اولین دانشگاه نوین آذربایجان را در باکو دایر کرد. شاعر مارش این دولت «احمد جواد» و موسیقی آن از آن موسیقیدان برجسته آذربایجان، «عزیر حاجی بیگوف» می باشد. وی خالق اپراها و نمایشهای موزیکال کوراوغلو، آرشین مال آلان و مشهدی عیباد می باشد.

از سال ۱۹۱۸ با تاسیس جمهوری آذربایجان در شمال ارس دوباره نام محمدامین رسول زاده در مطبوعات ایران پیچید. محمدامین رسول زاده در انقلاب مشروطیت و سیستماتیک کردن انقلاب در ایران قاجاری نقش مهمی داشت. گروهی از هم حزبی های سابقش از جمله ملک الشعرای بهار و دیگران در مقابل تمایلات تُرک گرایانه وی موضع تندی گرفته و اطلاق آذربایجان به شمال رود ارس را جعلی اعلام نمودند. البته تمام روزنامه های ایران در مقابل اطلاق آذربایجان به جمهوری جدید واکنش منفی نداشتند مانند روزنامه رعد سید ضیالدین طباطبایی که در فاصله ۱۲۹۸ شمسی تا فروردین ۱۲۹۹ در سمت هیئت فوق¬العاده به باکو سفر کرده و با حقایق چگونگی تاسیس این جمهوری از نزدیک آشنا شده بودند. با تلاشهای سیدضیا دولت ایران قاجاری و دولت آذربایجان درصدد تشکیل کنفدراسیون بودند که با مخالفت گروههای ایرانشهری گرای آن زمان ناکام ماند.

رسول زاده در روزنامه آچیق سؤز که در شماره ۴۰ روزنامه رعد به تاریخ ۲۲ جدی ۱۲۹۶ /۱۹۱۸ ژانویه چاپ شده بود هدف از مختاریت اعلانی آذربایجان را خودمختاری ولایات ایروان، گنجه و باکو در شمال ارس معرفی می کند و گلایه می کند از روزنامه هایی که فرافکنی کرده و مختاریت آذربایجان ایران را تلقین می نمایند.  ملک الشعرای بهار نیز در روزنامه نوبهار به تاریخ ۳ جدی ۱۲۹۶ ضمن بیان خواسته های حزب مساوات،  از تُرکی گرایی و استقلال طلبی آذربایجان ناراحت شده انتقاد نموده از « آقای رسول زاده محرر ایران دوست » که با نیات مساواتچی ها همراهی می کند  توصیف می کند.

این جمهوری بدنبال حملات بلشویکها به باکو تبدیل به حکومت شورایی آذربایجان شد. 

در همان روزهایی که تلاش برای تاسیس دولت آذربایجان در گنجه و باکو ادامه داشت در غرب آذربایجان فجایع جیلولوق با شدت تمام ادامه داشت.

۶ خرداد ۱۲۹۷ فاجعه قتل عام روستای عسگرآباد اورمیه رخ داد و پیش قراولان قشون عثمانی برای استخلاص مردم اورمیه و سلماس از دو محور جنوب اورمیه و از محور خوی- قطور حملات خود را به جیلوها و قوای مسلحه مسیحی شروع نمودند تا با عملیات گازانبری این قوای مسلحه مسیحی دست نشانده انگلیس- فرانسه – روس و آمریکا را نابود کنند. در ماههای بعدی علیرغم مقاومت قوای مسلحه مسیحی پیشروی های قوای عثمانی بیشتر شده و حملات آندرانیک ارمنی به خوی با مقاومت جانانه اهالی خوی دفع شد... با فشار قوای عثمانی، ۸ مرداد ۱۲۹۷ جیلوها با حمایت قوای مسلحه، ارومیه را تخلیه و با راهنمایی مستشاران انگلیسی از مسیر سولدوز، میاندوآب، صایین قالا وارد بیجار و همدان شده و از آنجا توسط انگلیسی ها به کمپ بعقوبه در بغداد هدایت شدند تا در ماههای آینده از قدرت نظامی این دستجات شقی استفاده کنند... 


(برای اطلاع بیشتر مراجعه به کتاب : آذربایجان در جنگ جهانی اول یا فجایع جیلولوق دکتر توحید ملک زاده انتشارات اختر تبریز)


دکتر توحید ملک‌زاده دیلمقانی

۱۴۰۰/۰۳/۰۷

یکصد و سومین سالگرد تاسیس جمهوری آذربایجان

یکصد و سومین سالگرد اعلام جمهوری در آذربایجان که ۲۸ مه ۱۹۱۸ تشکیل شد، در سراسر این کشور گرامی داشته می‌شود. استقلال آذربایجان در تاریخ مذکور در تفلیس، پایتخت گرجستان توسط شورای ملی جمهوری آذربایجان به ریاست محمد امین رسول‌زاده اعلام شد. در "اعلامیه استقلال" مورد قبول شورای ملی تاکید شد که سیستم سیاسی این کشور «جمهوری» خواهد بود.


 جمهوری آذربایجان که در موجودیت ۲۳ ماهه خود در زمینه‌های اقتصادی‌، آموزشی، مذهبی و آزادی عقیدتی با اعطای حقوق برابر به همه شهروندان و حق انتخاب برای زنان اصلاحات بزرگی را انجام داد به عنوان اولین جمهوری دموکراتیک در دنیای شرق و مسلمان شناخته می‌شود. آذربایجانی‌ها بلافاصله پس از اعلام استقلال یک دولت موقت تشکیل دادند. از آنجا که باکو تحت اشغال باندهای ارمنی و بلشویکی بود دولت برای مدتی در گنجه، دومین شهر بزرگ این کشور فعالیت کرد. اولین کشوری که استقلال آذربایجان را به رسمیت شناخت، دولت عثمانی بود و توافق نامه ای در ۴ ژوئن ۱۹۱۸ بین دو کشور امضا شد. در چارچوب این توافق نامه انور پاشا، وزیر جنگ آن زمان، ارتشی را به فرماندهی برادرش نوری پاشا تشکیل و برای کمک به آذربایجان فرستاد. ارتش موسوم به "ارتش اسلامی قفقاز" با تقدیم ۱۱۳۰ شهید در ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۸ باکو را آزاد کرده و مرکز دولت به این شهر منتقل شد. 

 آذربایجان در مدتی کوتاه اصلاحات بزرگی در زمینه‌های اقتصادی، آموزشی و آزادی مذهب انجام داده و برای همه شهروندان صرف نظر از نژاد، مذهب، فرقه یا جنسیت حقوق برابر اعطا کرد. آذربایجان اولین کشور میان مسلمانان در شرق بود که به زنان حق رأی داد. واحد پولی برای خود چاپ و بانک و دانشگاه دولتی باکو را تاسیس کرد. اولین ارتش جمهوری آذربایجان نیز در تاریخ ۲۶ ژوئن تأسیس شده و افسران عثمانی نقش مهمی در تشکیل آن ایفا کردند. با تصمیم دولت در ۲۷ ژوئن ۱۹۱۸ زبان تُرکی به عنوان زبان دولتی اعلام و زبان تحصیل کودکان که پیشتر به روسی انجام می‌شد به زبان تُرکی تغییر یافت. پارلمان آذربایجان در ۷ دسامبر ۱۹۱۸ با ۱۲۰ کرسی فعالیت خود را آغاز کرد. پارلمانی که شامل نماینده احزاب سیاسی و گروه‌های مختلف قومی بود طی ۱۷ ماه فعالیت خود ۲۳۰ پیش نویس قانون را تصویب کرد.

 محمد امین رسول‌زاده، بنیانگذار جمهوری آذربایجان 

 جمهوری آذربایجان با حمله ارتش شوروی سابق به این کشور در ۲۸ آوریل ۱۹۲۰ پایان یافت. بیشتر رهبران و روشنفکران به اجبار کشور را ترک کرده اما همه آنان تا پایان عمر با مساله آذربایجان زندگی کردند. محمد امین رسول زاده، بنیانگذار آذربایجان آخرین سالهای زندگی خود را در ترکیه گذراند. وی انجمن فرهنگی آذربایجان را در سال ۱۹۴۹ در آنکارا تأسیس کرده و به نوشتن کتاب و برگزاری کنفرانس درباره کشورش پرداخت. جمله "بیرقی که یکبار برافراشته شود، دیگر هیچگاه پایین نمی‌‌آید" پس از گذشت سالها هنوز هم شعار آذربایجانی‌های جهان است.

 مردم آذربایجان پس از فروپاشی شوروی مجددا استقلال خود را اعلام کردند. در اعلامیه استقلال اعلام شد که این کشور جانشین جمهوری آذربایجان محسوب می‌شود که در سالهای ۱۹۱۸-۲۰ تشکیل شده بود. آذربایجان اکنون یکی از مهمترین تعطیلات خود یعنی روز جمهوریت را در شرایطی جشن میگیرد که دیگر نه به عنوان یک کشور شکست خورده، بلکه به عنوان کشوری که قره باغ را پس از حدود ۳۰ سال اشغال آزاد کرده، شناخته می‌شود.

۱۴۰۰/۰۲/۱۳

احزاب سیاسی آذربایجان طی بیانیه‌ای مشترک اظهارات بایدن درباره وقایع ۱۹۱۵ را محکوم کردند

 احزاب مختلف جمهوری آذربایجان در بیانیه‌ای مشترک «نسل‌کشی» خواندن وقایع ۱۹۱۵ از سوی جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریكا را محكوم كردند.

در این بیانیه که به امضای ۴۸ حزب آذربایجان رسیده، آمده است: در جریان جنگ جهانی اول، ارامنه زیادی به دلیل شرایط دشوار جنگ، درگیری‌های داخلی، قحطی و بیماری جانشان را از دست دادند اما تعداد بیشتری تُرک نیز در همان دوره جان باختند اما عمدا نادیده گرفته می‌شوند.

در بیانیه مذکور با اشاره به اینکه حقایق تاریخی نباید برای اهداف سیاسی تحریف شود تاکید شده است که تاریخ باید به کارشناسان آن و مورخان متخصص در این موضوعات سپرده شود.

احزاب سیاسی آذربایجان در بیانیه خود تصریح کرده‌اند: ترکیه بارها تاکید کرده که آماده ارائه تمامی آرشیوها در این زمینه تحت نظارت یک کمیسیون مشترک است اما طرف ارمنی درخواستها و ادعاهای غیرمنطقی در خصوص سرزمینهای ترکیه و پرداخت غرامت داشته است.

در این بیانیه همچنین با یادآوری قتل‌عام‌های ارمنستان علیه آذربایجانی‌ها، تاکید شده است: در دستور کار قرار گرفتن این وقایع و استفاده از اصطلاح «نسل کشی» برای آن تنها زیر فشار ارامنه و لابی ارمنستان نبوده بلکه قدرت‌های جهانی نیز برای منافع امپریالیستی خود در منطقه از آن استفاده می‌کنند. این مفهوم صرفا ابزاری برای سرکوب سیاسی و مظهر سیاستهای دوگانه آنهاست. اگر آنها به دنبال حقیقت تاریخی هستند، بهتر است درباره کشتارهای وحشیانه ارمنی‌ها در آناتولی نیز سخن بگویند.

احزاب سیاسی آذربایجان با تاکید بر اینکه همیشه در کنار برادران خود در ترکیه خواهند بود، موضع رئيس‌جمهور آمریکا را به شدت محکوم کردند.