‏نمایش پست‌ها با برچسب ارمنستان اشغالگر. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب ارمنستان اشغالگر. نمایش همه پست‌ها

۱۴۰۱/۰۹/۰۲

تقاضای فوری غرب از پاشینیان: «توافقنامه صلح باید امضا شود»

 آمریکا باید قره باغ را به عنوان بخشی از آذربایجان به رسمیت بشناسد، زیرا در این صورت، در مرحله بعدی، نیروهای حافظ صلح روسی منطقه را ترک خواهند کرد و پس از آن وجود پایگاه نظامی روسیه در اینجا بی معنی خواهد بود.



استپان دانیلیان، کارشناس علوم سیاسی، این مطلب را در کنفرانس «تأثیر فرآیندهای در حال وقوع در جهان بر ارمنستان» در مورد مدل‌های غربی و روسی تنظیم روابط ارمنستان و آذربایجان بیان کرد.

در نتیجه، منطقه از کنترل روسیه و ایران خارج می شود. این کارشناس سیاسی ارمنی افزود: در نسخه روسی گفته می شود که موضوع «قره باغ» باید به آینده سپرده شود تا نیروهای حافظ صلح در «قره باغ» بمانند.

دکتر آرتور خاچیکیان، یکی از شرکت کنندگان در این گفتگو، به یاد آورد که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، از نیکول پاشینیان، نخست وزیر، خواست تا سرعت مذاکرات را حفظ کند. «این فراخوانی برای امضای به اصطلاح توافقنامه صلح» از نظر غرب است، نه نسخه روسی. پیام بلینکن

این بود که نباید به این مسائل رسیدگی شود، باید یک توافقنامه صلح امضا شود.

آرگیشتی کیویریان، کارشناس علوم سیاسی، خاطرنشان کرد که نیکول پاشینیان اخیراً  نوعی «برگرداندن» به مدل روسی انجام داده است و در اینجا به وضوح به او دیکته شده است که باید در مسیر دیگری ادامه دهد.

از سرگیری عملیات نظامی در قره باغ روز به روز واقع بینانه تر می شود

 توفیق ذوالفقاراف، وزیر خارجه اسبق آذربایجان در مصاحبه با یئنی صباح با ذکر نظر فوق افزود: در آستانه سال جدید هستیم و احتمال انعقاد توافقنامه صلح بین آذربایجان و ارمنستان کمتر از صفر است. حتی به‌ سرعت در حال منفی شدن است، به این معنی که از سرگیری عملیات نظامی روز به روز واقع بینانه تر می شود. وی خاطرنشان کرد که چنین نتیجه ای با تصمیم ماه سپتامبر دولت پاشینیان مبنی بر افزایش ۴۷ درصدی هزینه های دفاعی (۱ میلیارد و ۲۰ میلیون دلار) برای سال ۲۰۲۳ و اختصاص ۳۶۰ میلیون دلار برای ادامه تأمین مالی ساختارهای ضد قانون اساسی در منطقه قره باغ آذربایجان انجام شد: «پس از تصویب آن بودجه، سرنوشت تلخ همه جلساتی که در پراگ، سوچی، واشنگتن و... برگزار شد به راحتی قابل پیش بینی بود.



بنابراین، ارمنستان به جای صلح، ادامه درگیری با آذربایجان یا به بیان ساده تر، جنگ با انتخاب ادعاهای ارضی قره باغ را ترجیح داد. «میانجی ها» همانطور که انتظار می رفت از این انتخاب نخبگان سیاسی ارمنستان حمایت کردند. بله، دقیقاً نخبگان، زیرا مردم ارمنستان فقط «با پا» به این انتخاب رأی می دهند، یعنی با حرکت به جایی. کسانی که در ارمنستان می مانند، تجمعات حامیان ادامه جنگ را نادیده می گیرند و با شرکت نکردن در آن اقدامات نشان می دهند که شعارهای حاشیه نشینان سیاسی برایشان جالب نیست. با این حال، عروسک‌هایی که در پشت صحنه پنهان شده‌اند به پاشینیان روشن کرده‌اند که «طول عمر» سیاسی او مستقیماً به این بستگی دارد که آیا او همچنان با «کوبیدن بر لوله سلاح» ارمنستان را به یک فاجعه ملی کامل خواهد کشاند یا اینکه شخص دیگری این کار را انجام خواهد داد.

من مطمئن هستم که پاشینیان از قبل از نتیجه مرحله جدید درگیری با آذربایجان آگاه است. اما عروسک‌بازان خارجی همیشه به این روند علاقه‌مند بوده‌اند، نه نتیجه، زیرا به آنها فرصت نفوذ در منطقه را می‌دهد. امروز کسانی که به افزایش حدود ۵۰ درصدی بودجه دفاعی رای دادند، باید به صراحت بدانند که اگر گفته شود «این میدان شیطان است»، آذربایجان مجبور خواهد شد که درخواست های صلح را از قاموس سیاسی خود حذف کند و درخواست های واقعی را جایگزین کند. با آنچه مربوط به قبل از جنگ ۲۰۲۰ است. منطق سیاسی آذربایجان را وادار خواهد کرد تا به چالش هایی که علیه منافع ملی ما است، پاسخ مناسب و انعکاسی نشان دهد. تمایل قره باغ برای «داغ کردن دماغش» به سیاست ادغام مجدد ما به این واقعیت منجر خواهد شد که ما باید با سیاست آینه ای در جهت زنگه.زور پاسخ دهیم. برای اینکه جلوی لفاظی های تحریک آمیز همه از جمله واردانیان و بالاسانیان را بگیریم، باید کریدور لاچین را فقط در مسیر ورود از ارمنستان ببندیم و ظرف ۳ روز پس از اعلام اولتیماتوم خلع سلاح، عملیات ضد تروریستی انجام دهیم. همه موارد فوق کاملا واقع بینانه و قابل انجام هستند.

پس «رفیق ارمنی» فکر کنید، خوب فکر کنید.

۱۴۰۱/۰۱/۲۹

امروز سالگرد فاجعه‌ی روستای باشلی‌ بِل است

 ۲۹ سال از کشتار تُرک‌‌های آذربایجانی در جریان اشغال شهرستان کلبجر می گذرد.




پس از اشغال کلبجر توسط ارامنه در اوایل فروردین ۱۳۷۲، ۷۳ نفر از اهالی روستای «باشلی بِل» واقع در شهرستان کلبجر با جمعیتی حدود ۲۰۰۰ نفر نتوانستند به موقع خانه و کاشانه خود را ترک کنند و برای در امان ماندن از شر ارامنه به کوه پناه بردند.


آنها موفق شدند تنها ۱۸ روز در غارها مخفیانه زندگی کنند. در ۱۸ آوریل، ارمنی ها مخفیگاه پناهجویان آذربایجانی که در آنجا پناه گرفته بودند را شناسایی و به آن حمله مسلحانه کردند. در نتیجه ۱۴ نفر از ساکنان این روستا گروگان گرفته و ۱۸ نفر به شهادت رسیدند. ۳۰ نفر باقی مانده با تغییر سرپناه به کوه‌ های دیگر روستا به زندگی مخفیانه خود ادامه دادند. پس از ۱۱۳ روز، در ۱۷ ژوئیه، آنها پناهگاه را ترک کردند و توانستند از طریق جاده های مخفی کوهستانی و حرکت در شب از محاصره ارتش ارمنستان فرار کنند.


اطلاعات مربوط به فاجعه باشلی‌بل همچنین در گزارش سالانه دفتر دموکراسی، حقوق بشر و کار وزارت خارجه ایالات متحده در مورد وضعیت حقوق بشر در جهان در سال ۲۰۲۱ گنجانده شده است.



پس از آنکه آذربایجان در جنگ بزرگ میهنی ۲۰۲۰ سرزمین های خود را از اشغال ارامنه آزاد کرد، روستای باشلی‌بل توسط پهپاد مورد بازرسی قرار گرفت. در بازرسی‌ها همچنین مشخص شد که تمامی منازل، ساختمان های اداری و زیرساخت هایی که قبل از اشغال در روستا وجود داشت به طور کامل تخریب شده است.


بررسی پرونده جنایی انجام شده توسط دادستانی کل کشور نشان داد که همزمان با سایر مناطق آذربایجان، در اوایل آوریل ۱۹۹۳، زمانی که نیروهای مسلح ارمنستان منطقه کلبجر را با تهاجم نظامی اشغال کردند، ظلم و ستم خاصی را نسبت به مردم غیرنظامی در روستای باشلی‌بل نشان دادند.


نیروهای نظامی اشغالگر ارمنستان که مسلح به سلاح های خودکار و کالیبر بزرگ بودند، به جنایات خود ادامه داده و در ۱۸ آوریل ۱۹۹۳ به جستجوی پناهگاه های غیرنظامیان غیرمسلح در روستاهای بومی خود پرداختند و غارهایی را که غیرنظامیان بی پناه در آن مخفی شده بودند از ساعت ۳ تا ۹ بعد از ظهر به آتش گرفتند. در نتیجه، ۱۲ نفر غیر مسلح که قادر به مقاومت نبودند (یک کودک ۱۲ ساله، یک نوجوان ۱۶ ساله و ۶ زن، ۶ مرد) -  در پناهگاه خود هدف ارامنه قرار گرفته و به شهادت رسیدند.



در نتیجه این حمله، ۱۴ نفر (سه کودک ۲، ۱۳ و ۱۵ ساله و ۱۰ زن، ۴ مرد) گروگان گرفته شدند. اگرچه بعداً از اسارت آزاد شدند اما ۹ نفر از آنها بر اثر ضربات جبران ناپذیر روحی و روانی جان خود را از دست دادند.


همچنین در بررسی ها مشخص شد از مجموع ۳۶ نفری که از دست تروریست‌های ارمنی اقدام به فرار کردند، ۷ نفر در روستاهای مختلف منطقه کلبجر بر اثر جراحات وارده در حصر جان باختند.


بازماندگان روستای باشلی‌بل بعداً به دو گروه تقسیم شده و در غارهای مختلف مخفی شدند و با وجود خطرات جانی، در شب ۲۲ اردیبهشت ۱۳۷۲ به غارهایی که هموطنانشان در آن به شهادت رسیدند، نزدیک شده و جنازه‌‌های هموطنان خود را که با سلاح گرم به شهادت رسیده بودند تشییع کرده و سپس آنجا را ترک کردند‌.




پس از ۱۹ آوریل ۱۹۹۳، ۲۹ نفر از بازماندگان پس از ۱۱۳ روز محاصره و‌ زندگی مخفیانه در کوه‌ها و غارها به روستای چایکند شهرستان کلبجر و از آنجا با عبور از رودخانه ترتر و کوه قوشقار از میان جنگل ها به سمت منطقه داش‌کسن پیشروی کردند و در تیرماه ۱۳۷۲ با رسیدن به روستای زیولَن جان خود را نجات دادند.


بر اساس رای دادگاه در مورد نبش قبر اجساد، بازپرسان دادسرای کل جمهوری آذربایجان در تاریخ ۲۴ آوریل ۲۰۲۱ تحقیقاتی را در روستای باشلی‌بل شهرستان کلبجر انجام داده و با حفاری به عمق ۵۰ سانتی‌متر، ۱۲ اسکلت انسانی را کشف کردند.


در ادامه چندین ویدئو و مستند در خصوص فاجعه روستای باشلی‌بل تقدیم شما مخاطبان قاراباغ سسی می‌شود که مشاهده‌ی آن‌ها حتما توصیه می‌گردد و مکمل این نوشته می‌باشد:













۱۴۰۱/۰۱/۱۸

پیروزی فرخ - پاکسازی اراضی آذربایجان ادامه دارد

 پرچم ملی در یکی دیگر از نقاط آذربایجان در اهتزاز است. روستای فرخ از توابع خوجالی در کنترل کامل آذربایجان است.





آشنایی کوتاه با روستای فرخ


فرخ، روستایی واقع در کوهپایه است. تپه ای به همین نام در روستا وجود دارد. در مورد نام این آبادی نظرات مختلفی وجود دارد. اعتقاد بر این است که نام پایه گذار این روستا «فرخ» بوده است. دریاچه فرخ و اشیایی دیگر به نام فرخ نیز در نزدیکی روستا ثبت شده است. ارمنی ها نیز نام این روستا را «پاروک» تلفظ می کردند، زیرا حرف «ف» در کلمات تُرکی را «پ» تلفظ می کردند (مثلاً به قول خودشان فندق «پیندیگ»).


اعتقاد بر این است که نام فرخ به دوران آتش پرستی باز می گردد و معانی انسان موفق، مقدس، مبارک، روشن بین، دانا، شجاع، و مردی که حق را از باطل تشخیص می دهد را دارد. این روستا در ۱۶ کیلومتری عسگران و ۳۲ کیلومتری خانکندی قرار دارد.


از آغاز حوادث قره باغ در سال ۱۹۸۸، ستیزه جویان و مزدوران ارمنی که از ایروان، لبنان و سوریه به روستای فرخ آورده شده بودند، به سمت روستاهای جینلی، علیمددلی و دیگر روستاهای مجاور آغدام حمله کرده و غیرنظامیان را کشته و زخمی کردند. در سالهای اول جنگ قره باغ، ارامنه بارها از فرخ به روستای جینلی حمله کردند. در جریان درگیری، روستای فرخ و ارتفاعات نزدیک آن از اهمیت استراتژیک خاصی برخوردار بود. در ۳۱ ژانویه ۱۹۹۲، گردان به رهبری قهرمان ملی «شیرین میرزایف»، نیروهای دفاع شخصی محلی آغدام و نیروهای ویژه (OMON) عملیاتی را برای آزادسازی روستای فرخ از دست تروریست‌های ارمنی انجام دادند. این روستا از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۲۰ در اشغال نیروهای مسلح ارمنستان قرار داشت.


بر اساس بیانیه سه جانبه امضا شده در ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، روستای فرخ تحت کنترل نیروهای حافظ صلح روسیه که به طور موقت مستقر شده بودند، درآمد. با این حال، مانند ۳۰ سال پیش، گروه های تروریستی ارمنی دوباره شروع به تیراندازی از فرخ و نقض آتش بس در منطقه کردند. ارتش آذربایجان عملیات پاکسازی منطقه از وجود شبه نظامیان غیرقانونی را آغاز کرده است.



سوالات مورد علاقه عموم مردم آذربایجان


در این میان، چندین سوال مطرح می شود: چگونه ارمنی ها می توانند یک گروه مسلح غیرقانونی را در منطقه ای که نیروهای حافظ صلح روسی به طور موقت مستقر هستند، ایجاد یا نگهداری کنند؟ چرا صلحبانان روسی چشم خود را بر ظهور گروه های مسلح غیرقانونی در مناطقی که هنوز تحت کنترل خود دارند، بسته است؟ چرا بخشی از ماده ۴ بیانیه معروف "نیروهای حافظ صلح فدراسیون روسیه به موازات خروج نیروهای مسلح ارمنستان مستقر می شود" رعایت نمی شود؟ چرا هنوز نیروهای مسلح ارمنی در منطقه حضور دارند؟


روسیه هم در بیانیه و هم در اعلامیه اتحاد دو کشور تعهداتی دارد. از این رو این سوالات به این دلیل مطرح شد که روسیه به تعهدات خود در قبال آذربایجان عمل نکرده است. با این حال، وقایع زمینه را فراهم می کند که بگوییم روسیه به نقض قوانین بین المللی و توافقات دوجانبه در مورد چنین موضوعاتی عادت کرده است.


از این منظر واضح است که روسیه پس از عمل کاپیتولاسیون مسئولِ چنین رفتارهای ارمنستان و جدایی طلبان ارمنی است؛ زیرا وقایع ثابت کرد که جدایی طلبان منطقه مورد حمایت و دفاع روسیه هستند. کمک‌های میلیونرهای روسی - ارمنی به گروه های مسلح غیرقانونی ارمنی این واقعیت را ثابت می‌کند. روابط خوب فرماندهان حافظان صلح روسیه با آرائیک آروتونیان، رهبر جدایی طلبان و گروه های تروریستی غیرقانونی نیز نشان از حمایت مسکو از این نیروها دارد.


نیروهای حافظ صلح روسیه در چشم جامعه بین المللی خاکستر می دمند


موضوع بحث برانگیز دیگر؛ صلحبانان روسی بین چه کسانی آتش بس را نظارت می کنند؟ بر اساس بیانیه ۱۰ نوامبر، اگر شبه نظامیان ارمنی و گروه های مسلح غیرقانونی در منطقه نباشند، چه کسی تیراندازی خواهد کرد؟ این بدان معناست که نیروهای حافظ صلح روسیه برای ماندن در منطقه برای مدت طولانی تری باید به اصطلاح «آتش بس» را بشکنند. این باندهای غیرقانونی و تروریستی ارمنی آتش می گشایند و نیروهای روس خود را به عنوان یک میانجی منصف معرفی می کند. این امر باعث دمیدن خاکستر در چشم جامعه بین المللی می شود.


عملیات برای تحکیم مواضع و موقعیت ها در روستای فرخ صفحه جدیدی در تاریخ نظامی آذربایجان به نام «پیروزی فرخ» نوشت.

آزادسازی روستای فَرُّخ بار دیگر نشان داد که آذربایجان مصمم به احیای تمامیت ارضی خود است. تصادفی نیست که این روزها عملیات در روستا در حال انجام است. این یکی از شاخص های اقدامات الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان است. او ثابت می کند که به قول خود به شهروندان آذربایجان برای تضمین و اِحیای تمامیت ارضی کشور عمل کرده است.


در طی جنگ ۴۴ روزه‌ی قره باغ، جمهوری آذربایجان به ارامنه و هواداران آن‌ها، جایگاهشان را نشان داد. عملیات های اخیر بار دیگر ثابت کرد که روستای فرخ همانند مناطق دیگر متعلق به آذربایجان است.


ارمنی‌ها دروغگو و غیر قابل اعتماد هستند و حامیان آنها به خوبی از ماهیت قومی آنها آگاه هستند. بنابراین از این قوم برای ایجاد ناآرامی، زیر پا گذاشتن تعهدات، تخلف از فعالیت‌ها و سایر اعمال زشت استفاده می شود. از آنها معمولاً به عنوان فرمان دستی استفاده می شوند. دولت‌های دیگر از تراژدی ها و تاریخ ساختگی ارمنیان علیه دولت های با ادعاها سوء استفاده می کنند. اطلاعات و تحریفات منتشر شده از سوی وزارت دفاع روسیه در مورد پیروزی فرخ این موضوع را تایید می کند. اینکه وزارت دفاع روسیه نام روستا را «فوروخ» معرفی می کند، خیلی نکات را روشن می کند و غیره.


صدر الدین اسماعیل اف - خبرگزاری ریپورت

۱۴۰۱/۰۱/۱۵

امحای بیش از ۵۵ هزار مین و مهمات در اراضی آزادشده آذربایجان

تیم‌های ویژه نیروهای مسلح آذربایجان از پایان جنگ دوم قره‌باغ در نوامبر ۲۰۲۰ تاکنون بیش از ۵۵ هزار مین و مهمات را در قره‌باغ و سایر اراضی آزادشده این کشور امحا کرده‌اند.

اداره مین‌روبی و تیم‌های ویژه ارتش آذربایجان مسئولیت پاکسازی اراضی آزاد‌شده این کشور از مین‌های کارگذاشته شده توسط نیروهای ارمنستان را برعهده دارند.

همچنین تیم ویژه مین‌روبی ارتش ترکیه و وزارت شرایط اضطراری و فرماندهی خدمات مرزی آذربایجان نیز در عملیات‌های مربوطه مشارکت دارند.

همزمان با چهارم آوریل «روز جهانی آگاه‌سازی درباره خطرات مین» مساحت مناطق پاکسازی شده آذربایجان از آلودگی مین و سایر مهمات منفجر نشده به ۲۳ هزار هکتار رسیده است.
بر این اساس، از ۱۰ نوامبر سال ۲۰۲۰ همزمان با پایان جنگ دوم قره‌باغ، بیش از ۲۳ هزار انواع مهمات عمل نکرده، بیش از ۱۹ هزار مین ضد نفر و ۱۰ هزار مین ضد تانک طی عملیات‌های پاکسازی در قره‌باغ و سایر مناطق آزاد شده آذربایجان کشف و منهدم شده‌اند.

همچنین از ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ تاکنون ۳۰ شهروند و ۷ نظامی آذربایجانی بر اثر انفجار مین‌های کارگذاشته شده توسط نیروهای ارمنستان جان خود را از دست داده‌اند. از سوی دیگر، طی این مدت انفجار این مین‌ها باعث مجروحیت شدید ۴۹ شهروند و ۱۱۱ نظامی آذربایجانی شده است.

ارمنستان پیش‌تر در قبال آزادی برخی از نظامیان خود نقشه‌ مناطق مین‌گذری شده در فضولی، زنگیلان و آغدام را به آذربایجان تحویل داده است. براساس نقشه‌های ارائه شده از سوی ارمنستان، آنها تنها در این مناطق نزدیک به ۱۹۰ هزار مین کار گذاشته‌اند.

۱۴۰۱/۰۱/۱۲

بزرگداشت یاد کشتار مردم آذربایجان توسط ارامنه در سال ۱۹۱۸

یاد قربانیان کشتار آذربایجانیان توسط باندهای ارامنه در سال ۱۹۱۸ که حدود ۵۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند در آذربایجان گرامی‌ داشته شد.



پروفسور سولماز رستم‌اوا توحیدی، پژوهشگر موسسه علوم شرق آکادمی ملی علوم آذربایجان در گفت‌وگو. باخبرنگار آناتولی اظهار داشت: فهرستی از کسانی که از گرسنگی جان باختند وجود دارد. ده‌ها هزار نفر به دلیل بیماری همه‌گیر جان خود را از دست دادند. تعداد آذربایجانی‌هایی که در آن زمان به طور مستقیم یا غیرمستقیم توسط ارامنه کشته شدند حدود ۳۰۰ هزار نفر است.


ارمنی‌ها در آخرین دوره امپراتوری روسیه در مناطق مختلف آذربایجان مستقر شدند و با سوء‌استفاده از خلا قدرت در سال ۱۹۱۸ در آذربایجان بیش از ۵۰ هزار نفر را قتل‌عام و بخشی از خاک این کشور را اشغال کردند.


 باندهای ارمنی‌ از سال ۱۹۰۵ سازمان یافته و مسلح شدند و با ایجاد اغتشاش در تمام مناطق به ویژه باکو تلاش کردند میان مردم رعب و وحشت ایجاد کنند.


پس از انقلاب اکتبر، تحت نظارت حزب بلشویک (شاخه رادیکال از حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه) و به رهبری ولادیمیر لنین در سال ۱۹۱۷، بلشویک‌ها قدرت را در باکو به دست گرفتند.


باندهای ارمنی و بلشویک با حمایت استپان شاهومیان، رهبر ارمنی بلشویک‌ها، حملات خود علیه آذربایجانی‌ها را افزایش دادند.


باندهای ارمنی و بلشویک در بین تاریخ ۳۰ مارس تا ۳ آوریل ۱۹۱۸ میلادی، ۵۰ هزار آذربایجانی را در باکو، شاماخی، قوبا، خاچماز، لنکران، حاجی‌قبول، سالیان، زنگه‌زور، قره باغ، نخجوان و سایر مناطق قتل عام کردند.


این کشتار با کمک ارتش اسلامی قفقاز که توسط وزیر جنگ دولت عثمانی، انور پاشا تاسیس شده بود، پایان یافت.


جنایات و کشتار ارمنی‌ها در سال ۱۹۱۸ در آذربایجان "نسل کشی" شناخته شده و فعالیت‌های مختلفی برای آگاهی مردم جهان از این ظلم انجام می‌گیرد.


حیدر علی‌اف رئیس جمهور فقید آذربایجان طی فرمانی در سال ۱۹۹۸ میلادی، ۳۱ مارس به عنوان "روز نسل کشی آذربایجانی‌ها" توسط ارامنه اعلام کرد.

۱۴۰۰/۰۳/۱۱

مصاحبه قابل تامل لون پتروسیان، اولین رئیس جمهور ارمنستان درباره‌ی جنگ دوم قره باغ

لون پتروسیان اولین رئیس جمهور ارمنستان پس از فروپاشی شوروی (۱۹۹۱-۱۹۹۹) مصاحبه ای را هفته پیش با شبکه تلویزیونی ۱ ارمنستان انجام داده است که به لحاظ مطالعات منطقه ای حاوی نکات قابل تامل و مهمی باشد. 


وی در پاسخ به سوالی درباره علت شکست ارمنستان در جنگ ۴۴ روزه گفت:

"همان چیزی که مردم ارمنستان هم اکنون از نیکول پاشینیان انتظار دارند مردم آذربایجان به مدت ۳۰ سال از حیدر و الهام علی اف انتظار داشتند، آنها به مدت ۳ دهه تحت فشار بزرگی بودند. اما بزرگترین دلیل شکست ما (ارمنستان) این بود که به خوبی نتوانستیم «مولفه زمان» را درک کنیم، زمان به نفع جمهوری آذربایجان و علیه ما بود. اگر پیشنهاداتی که درباره واگذاری بخشی از منطقه قره باغ در دهه ۹۰ به ما ارائه شده بود را قبول می‌کردیم مردم ارمنستان الان خوشبخت تر بودند. شرط اصلی ما در برگرداندن لاچین و کلبجر به آذربایجان، حق حاکمیت ارمنستان بر کریدور لاچین بود. در آن دوره پیشنهاد ما کریدوری به پهنای ۲۲ کیلومتر بود اما امروز پهنای کریدور تنها ۴ کیلومتر است و بسیار آسیب پذیر است. پیشنهاد دیگر ما خودمختاری کامل قره باغ بود. اما امروزه هیچکدام از شرایط به نفع ما نیست".

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا درصورت مشاهده شکست سیاست های پاشینیان در قبال جنگ، سایر سران ارمنستان سکوت اختیار کردند گفت: 

"ارمنستان در وضعیت شکننده ای به سر می برد و هر گونه دخالت از سوی سایر احزاب و اشخاص به جنگ داخلی در ارمنستان می انجامید. "

وی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر چرایی رد تمامی پیشنهادها از سوی جمهوری آذربایجان گفت: 

"جمهوری آذربایجان و به ویژه شخص علی‌اف به خوبی می دانست که زمان به نفع آنها پیش می رود. آنها با تکیه بر اندیشه و درآمدهای نفتی خود ارتش مدرنی را تشکیل دادند و بهترین تجهیزات را برای ارتش خود خریدند، اما ارتش ما به دلیل مهاجرت رفته رفته کوچک تر شد، ارتش ما هم اکنون کوچکتر از ۳۰ سال پیش است." 

وی در پاسخ به سوالی درباره چرایی عدم درک عنصر زمان و تغییر موازنه به نفع جمهوری آذربایجان گفت: 

"تغییر موازنه به صورت معمولی در سال های ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ صورت گرفت و با ایجاد کنسرسیوم های تجاری بین المللی برای انتقال نفت جمهوری آذربایجان، الهام علی اف تمامی مواضع خود را مورد بازبینی قرار داد. ما درباره کنسرسیوم نفتی آذربایجان نگرانی خود را به آمریکا اعلام کردیم اما آنها اهمیتی به این موضوع ندادند".

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا ارمنستان نمی تواند پاسخ مناسبی از غرب بگیرد گفت: 

"کشورهای غربی بیشتر در کنار کشورهایی هستند که روسیه را به چالش می کشند و نه کشورهایی که هنوز هم تحت نفوذ روسیه می باشند، و هم اکنون تنها قدرتی که روسیه را در منطقه به چالش می‌کشد اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه می باشد." 

در بخش پایانی نیز در پاسخ به سوالی مبنی بر نقش ترکیه در دو جنگ قره باغ گفت: 

"ترکیه در دهه نود و جنگ اول قره باغ نقش موازنه سازی میان آذربایجان و ارمنستان ایفا می کرد و خود را از تحولات به دور نگه می‌داشت. حتی در آن دوره سلیمان دمیرل گفت که ارامنه نیز دارای حقوقی در قره‌باغ می باشند.انها اصول سیاست خارجی و نظامی گری دوره آتاتورک را دنبال می‌کردند، آنها خواستار روابط سیاسی و تجاری با ارمنستان بودند. اما ترکیه تماما با اردوغان تغییر یافت، ترکیه اردوغان آن کشور سابق نیست و اردوغان نه تنها قدرت ملی ترکیه را تجمیع کرده بلکه در پی استفاده از پتانسیل کل جهان اسلام می باشد."

وی در پاسخ به سوال پایانی مبنی بر پند آموزی از تحولات اخیر گفت: 

"تنها چیزی که ما باید از آن یاد بگیریم این است که «واقعیت موجود» را ببینیم و دست از تخیلات خود مبنی بر ارمنستان بزرگ یعنی از دریا تا دریا ( خزر تا دریای سیاه) دست بکشیم، کشورهای بزرگ اندیشکده های بزرگ می سازند و همه چیز را به دقت مورد مطالعه قرار می دهند, اما ما فارغ از هرگونه واقعیتی بر تخیلات خود تکیه کرده ایم. آذربایجان تمامی جزئیات ما را می داند و تمامی ۱۲ هزار کیلومتر مرز ما را تحت نظر دارد، اما برای ما این امر مد نظر نبوده است. پاشینیان حتی نمی داند روسیه چه می گوید.

۱۴۰۰/۰۲/۱۳

احزاب سیاسی آذربایجان طی بیانیه‌ای مشترک اظهارات بایدن درباره وقایع ۱۹۱۵ را محکوم کردند

 احزاب مختلف جمهوری آذربایجان در بیانیه‌ای مشترک «نسل‌کشی» خواندن وقایع ۱۹۱۵ از سوی جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریكا را محكوم كردند.

در این بیانیه که به امضای ۴۸ حزب آذربایجان رسیده، آمده است: در جریان جنگ جهانی اول، ارامنه زیادی به دلیل شرایط دشوار جنگ، درگیری‌های داخلی، قحطی و بیماری جانشان را از دست دادند اما تعداد بیشتری تُرک نیز در همان دوره جان باختند اما عمدا نادیده گرفته می‌شوند.

در بیانیه مذکور با اشاره به اینکه حقایق تاریخی نباید برای اهداف سیاسی تحریف شود تاکید شده است که تاریخ باید به کارشناسان آن و مورخان متخصص در این موضوعات سپرده شود.

احزاب سیاسی آذربایجان در بیانیه خود تصریح کرده‌اند: ترکیه بارها تاکید کرده که آماده ارائه تمامی آرشیوها در این زمینه تحت نظارت یک کمیسیون مشترک است اما طرف ارمنی درخواستها و ادعاهای غیرمنطقی در خصوص سرزمینهای ترکیه و پرداخت غرامت داشته است.

در این بیانیه همچنین با یادآوری قتل‌عام‌های ارمنستان علیه آذربایجانی‌ها، تاکید شده است: در دستور کار قرار گرفتن این وقایع و استفاده از اصطلاح «نسل کشی» برای آن تنها زیر فشار ارامنه و لابی ارمنستان نبوده بلکه قدرت‌های جهانی نیز برای منافع امپریالیستی خود در منطقه از آن استفاده می‌کنند. این مفهوم صرفا ابزاری برای سرکوب سیاسی و مظهر سیاستهای دوگانه آنهاست. اگر آنها به دنبال حقیقت تاریخی هستند، بهتر است درباره کشتارهای وحشیانه ارمنی‌ها در آناتولی نیز سخن بگویند.

احزاب سیاسی آذربایجان با تاکید بر اینکه همیشه در کنار برادران خود در ترکیه خواهند بود، موضع رئيس‌جمهور آمریکا را به شدت محکوم کردند.

۱۴۰۰/۰۲/۰۸

«ملت صادق» و آینده منطقه| یادداشتی برای ۲۴ آوریل

 مطابق اسناد امپراتوری بریتانیا، جنگ جهانی اول بیش از ۲۰ میلیون کشته و ۲۱ میلیون مجروح به دنبال داشته است. اما ناگفته پیداست که چنین آماری صرفاً مربوط به مناطق درگیر در جنگ می باشد و مناطق غیر درگیر در جنگ مستقیم (از جمله ایران) نیز تلفات میلیونی متحمل شده اند.

یکی از مهم‌ترین مباحث به یادگار مانده از این دوران و سال ۱۹۱۵، ادعای نسل کشی ارامنه می‌باشد. مطابق این ادعا که در ۴۰ سال اخیر پس از حضور نظامی ترکیه در مناطق شمالی جزیره قبرس مطرح شده است، امپراتوری عثمانی دستور کشتار ۱.۵ میلیون ارمنی ساکن مناطق شرقی را داده است. 

فارغ از صحت یا عدم صحت چنین ادعایی، آنچه که در منطقه مذکور در سالهای جنگ جهانی اول گذشته است به معنای واقعی کلمه، مصداق رنج و فلاکت برای تمامی مردمان منطقه از جمله تُرک، کُرد و ارمنی بوده است. 

با آغاز جنگ جهانی اول، ارامنه امپراتوری عثمانی که در ادبیات سیاسی آن دوره با عنوان «ملّتِ صادق» شناخته می‌شدند علیه امپراطوری عثمانی شورش کرده و با رقیب سنتی آنها یعنی روسیه اعلام همکاری کردند. مطابق اسناد منتشر شده در آکادمی نظامی آمریکا، ارامنه امپراتوری عثمانی بیش از ۵۰۰ سال در درون این امپراطوری با صلح و رفاه نسبی زندگی کرده و در دیوانسالاری عثمانی نیز به رتبه های بالایی مانند وزارت رسیده بودند.

 علیرغم این همزیستی، با شروع جنگ جهانی اول نیروهای نظامی ارمنی شروع به قتل عام صدها روستای کُرد و تُرک نشین کرده و علیه عثمانی قیام خونینی را آغاز کردند. در مقابل نیز قوای نظامی عثمانی به سرکوب جدایی طلبان ارمنی پرداختند. 

در سایه این تحولات، بخشی از جمعیت ۱.۳ میلیون نفری ارامنه منطقه کشته، بخش عظیم آن منطقه را ترک کرده (به سمت مرزهای ایران و قفقاز) و بخش دیگر آن با پناه گرفتن در روستاهای منطقه تحت اسامی مستعار از حادثه گریختند.

همان «ملّت صادق»، علیرغم کمک بی‌چون و چرای روس‌ها در تشکیل کشور ارمنستان، در خود روسیه نیز ادعای ارضی داشته و موجب خشم ملی گرایان روس شده اند. علاوه بر این ادعای ارضی آنها در بخشی از کشور گرجستان نیز روابط دو کشور را به حداقل رسانده، به گونه‌ای که گرجستان مرزهای خود را با ارمنستان بسته است. 

اما به جرأت می‌توان گفت که مهمترین دامنه فعالیت بازماندگان «ملّتِ صادق» در ایران صورت می‌گیرد. علیرغم حضور ده‌ها میلیونی تُرک های آذربایجانی در ایران و وجود نقاط سیاه تاریخی مانند کشتار وسیع مردم منطقه به دست ارامنه در آذربایجان غربی، این حجم از آزادی در تُرک ستیزی قابل تأمّل می باشد.

با توجه به رقابت روز افزون ترکیه و ایران در خاورمیانه مرکزی به ویژه در عراق و سوریه، جنگ گفتمانی ایران علیه ترکیه به عنوان یک رقیب با ماهیت تهدید فزاینده کاملا واقعی و قابل درک می باشد اما اصرار گروه‌های مرکز گرا برای شناخت وقایع ۱۹۱۵ به عنوان نسل کشی بحثی ریشه دار و خارج از عرف مناسبات منطقه می باشد. گویا گروه های ایرانشهری منافع ۱۲۵ هزار ارمنی را مقدم بر دهها میلیون آذربایجانی می دانند، امری که خواسته یا ناخواسته باعث نفاق در کلّیّت کشور ایران به دست «ملّتِ صادق» شده است.

۱۳۹۹/۱۲/۱۹

جمهوری آذربایجان خود را برای یک جنگ احتمالی تازه در قره‌باغ آماده می‌کند؟

 بی بی سی: جنگ دوم قره‌باغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان که ۴۴ روز به طول انجامید، در نوامبر ۲۰۲۰ به پایان رسید. به دنبال این آتش‌بس جمهوری آذربایجان بخش‌هایی از منطقه مورد مناقشه قره‌باغ و همه ۷ منطقه‌ اطراف آن که از زمان جنگ اول در اوایل دهه ۱۹۹۰ تحت کنترل نیروهای ارمنی بود را پس گرفت. در پی این توافق که با میانجی‌گیری روسیه صورت گرفت، نیروهای حافظ صلح روسیه برای دوره‌ای ۵ ساله در منطقه کوهستانی قره‌باغ که هنوز ارامنه در آن ساکن هستند، مستقر شده‌اند.

الهام علی‌اف، رییس‌جمهور آذربایجان گفته مناقشه قره‌باغ پایان یافته و به " تاریخ " پیوسته است.

اما کارشناسان مستقل بر این باورند که مناقشه به هیچ وجه حل نشده و احتمال درگیری‌های بیشتر در آینده نزدیک وجود دارد. در حالی که فریاد‌‌ انتقام‌ هر روز بیشتر در ارمنستان اوج می‌گیرد، جمهوری آذربایجان در حال تقویت ارتش خود و آماده‌سازی استراتژی‌های تازه است.

نگرانی‌های باکو

دولت باکو به وضوح نگران این است که در نتیجه بحران سیاسی حال حاضر در ارمنستان، نیروهایی قدرت را در این کشور در دست بگیرند که به دنبال انتقام‌جویی باشند.

طی ماه گذشته، علی‌اف بارها به حلقه‌های سیاسی در ارمنستان به ویژه سرژ سرکیسیان و روبرت کوچاریان، روسای جمهور پیشین این کشور نسبت به برنامه‌های‌‌شان برای گرفتن انتقام هشدار داده و آن‌ها را به " مجازات سخت" تهدید کرده است. 

در این میان مخالفان نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان هم از نگرانی‌های باکو استفاده کرده و مدعی شده‌اند که او از حمایت جمهوری آذربایجان و ترکیه برخوردار است. رسانه‌های مخالف دولت در ارمنستان پاشینیان را " نیکول ترک" و تیمش را "نیروهای حامی ترکیه" خطاب می‌کنند و می‌کوشند با طرح این ادعا که در صورت ادامه کار او احتمال حمله قریب‌الوقوع ترکیه و جمهوری آذربایجان وجود دارد، مردم را بترسانند.

از سوی دیگر برخی گزارش‌ها از تلاش‌های روسیه برای بازسازی ارتش ارمنستان بعد از شکست در جنگ اخیر خبر می‌دهند، موضوعی که یکی دیگر از نگرانی‌های باکو محسوب می‌شود.

علی‌اف روز ۲۵ فوریه گفت: "کار ارتش ارمنستان تمام است. چنین ارتشی دیگر وجود دارد و نباید هم وجود داشته باشد. یک کشور فاشیست مثل این نباید ارتش داشته باشد. دیگر هرگز اجازه نخواهیم داد که کشورمان را تهدید کنند."

رهبران گروه‌های مخالف دولت در ارمنستان تا کنون از تهدید مستقیم جمهوری آذربایجان به یک جنگ تازه خودداری کرده‌اند.

اما جلال هاروتونیان، وزیر دفاع پیشین دولت خودخوانده قره‌باغ که به تازگی به ریاست سرویس کنترل نظامی وزارت دفاع ارمنستان منصوب شده، روز ۵ فوریه گفت ارمنستان به دنبال پس‌ گرفتن سرزمین‌هایی خواهد بود که در جنگ اخیر در فاصله سپتامبر تا نوامبر ۲۰۲۰ در اختیار جمهوری آذربایجان قرار گرفت. 

او گفت: "اقدامات امروز و فردای ما متوجه جمهوری آذربایجان خواهد بود. برای بازپس‌گیری آنچه از دست داده‌ایم هر کاری می‌کنیم. هدف اصلی ما تقویت نیروی نظامی و دستیابی به سلاح‌های جدید و فناوری‌های مدرن است." 

استراتژی تازه

کارشناسان نظامی منطقه معتقدند جمهوری آذربایجان باید از پیروزی در جنگ اخیر درس بگیرد و برای پاسخ به چالش‌های تازه یک استراتژی جدید آماده کند.

این افراد می‌گویند از حالا به بعد تمرکز اصلی جمهوری آذربایجان باید روی امنیت مرزهای خود، "مبارزه با ماموران دشمن"، جمع‌آوری اطلاعات از خاک ارمنستان و منطقه قره‌باغ و همین‌طور تضمین امنیت ساختارهای حیاتی در مناطقی باشد که به دنبال پیروزی در مناقشه اخیر باز‌پس گرفته است. به گفته کارشناسان جنگ متعارفی وجود نخواهد داشت بلکه عملیات‌های سریع ضد‌تروریستی در یک منطقه محدود با انبوه جمعیت غیر‌نظامی انجام خواهد شد و این مسأله‌ایست که نقش نیروهای داخلی و یگان‌های ضد‌تروریستی را پررنگ‌تر می‌کند.

توفیق شاه‌مرادف، وبلاگ‌نویس امور نظامی می گوید ارمنستان بعد از شکست در جنگ اخیر دست کم در پنج سال آینده قادر به مقاومت نظامی نخواهد بود و به همین دلیل به جنگ شدید روانی علیه جمهوری آذربایجان از طریق رسانه‌ها روی آورده است. این وبلاگ‌نویس می‌گوید در این میان جمهوری آذربایجان هم باید نیروهای ویژه خود را برای "جنگ نهایی" که ممکن است طی ۵ تا ۱۰ سال آینده اتفاق بیفتد، آماده کند. نیروهایی که در پیروزی اخیر باکو نقشی سرنوشت‌ساز ایفا کردند.

آذربایجان نیروی نظامی‌اش را تقویت می‌کند

در سال ۲۰۲۰ آذربایجان ۲.۶ میلیارد دلار، یعنی ۳۷۶.۲ میلیون دلار بیشتر از هزینه برنامه‌ریزی شده، بودجه به نیروی نظامی‌اش اختصاص داد. این پول اضافی صرف خرید تجهیزات نظامی جدید و پرداخت دستمزد سربازان و نظامیانی شد که در طول جنگ اخیر به منطقه اعزام شده بودند. دولت جمهوری آذربایجان قصد دارد در ۲۰۲۱ حتی بیش از این و چیزی حدود ۲.۷ میلیارد دلار بودجه برای دفاع و امنیت ملی اختصاص دهد.

الهام علی‌اف در یکی از سخنرانی های خود گفت که ارتش باید از جدیدترین فن‌آوری‌ها و پیشرفته‌ترین تجهیزات استفاده کند تا به گفته خودش هیچ کس هرگز جرات دست زدن به اقدامات تحریک‌آمیز علیه این کشور را نداشته باشد.

 جمهوری آذربایجان دومین وارد‌کننده بزرگ محصولات صنایع دفاعی و هوایی ترکیه است. تنها در ژانویه ۲۰۲۱ این کشور ۳۹.۷ میلیون دلار تجهیزات از ترکیه خریداری کرده است. در ماه فوریه، ترکیه با فروش موشک‌های کروز بسیار دقیق " اس‌او‌ام" خود به ارتش آذربایجان موافقت کرد. این موشک‌ها ساخت موسسه تحقیق و توسعه دفاعی ترکیه هستند.

علاوه بر آن، طبق گزارش‌ها باکو قصد دارد در تابستان برای خرید سلاح‌های با دقت بالا و سایر تجهیزات نظامی تا حدود ۲ میلیارد دلار با اسرائیل قرارداد امضا کند. تجهیزاتی که قرار است طی ۵ تا ۷ سال آینده به این کشور تحویل داده شوند.

ترکیه و جمهوری آذربایجان از زمان امضای توافق‌نامه همکاری استراتژیک و حمایت متقابل در سال ۲۰۱۰، به طور مرتب رزمایش‌های مشترک نظامی برگزار می‌کنند. اخیرا هم تکاور‌هایی از ارتش جمهوری خود‌مختار نخجوان (که بخشی از جمهوری آذربایجان است) در رزمایش‌های زمستانی ترکیه و جمهوری آذربایجان که از یک تا ۱۲ فوریه به طول انجامید، شرکت کردند. محل برگزاری این رزمایش‌ها استان قارص در ترکیه بود که فقط ۶ کیلومتر با مرز ارمنستان فاصله دارد.

در ماه فوریه ۷۷ نفر از کادر نیروی هوایی جمهوری آذربایجان برای یادگیری نحوه کار با پهپادهای بایراکتار تی‌بی۲ یک دوره‌ آموزشی ۴ماهه در شرکت ترکیه‌ای بایکار گذراندند.

نیروهای نظامی ویژه جمهوری آذربایجان،‌ ترکیه و پاکستان قرار است در سال جاری رزمایش‌های مشترک بیشتری برگزار کنند.

۱۳۹۹/۱۲/۱۶

تضاد منافع و سیاست خارجی (مطالعه موردی سیاست خارجی ایران در تحولات قفقاز)

 درباره ماهیت و نحوه مدیریت سیاست خارجی رویکردهای متفاوتی وجود دارد. برخی از اندیشمندان سیاست خارجی را دنباله و برآیند تحولات سیاست داخلی کشورها می‌دانند، برخی دیگر از اندیشمندان نیز سیاست خارجی را مستقل از تحولات داخلی کشورها و برآیند تحولات بین المللی می دانند.

نحوه کنشگری و تدوین سیاست خارجی ایران در تنازع قفقاز با تردیدها و بحرانهای عدیده ای روبه رو بود، به گونه ای که نحوه مداخله یا عدم مداخله ایران در جنگ دو همسایه شمالی مباحث فراوانی را به میان آورد. در تدوین سیاست خارجی ایران علیرغم حضور گروه‌های ذینفع متفاوت، با کمی جرح و تعدیل می توان ۲ رویکرد متفاوت را نام برد:  ایران گرایی و اسلام گرایی. در این نوشته به مواضع رویکرد ایرانگرایی خواهیم پرداخت. 

رویکرد ایران گرایی و تحولات قفقاز

رویکرد ایران گرایی که با نام‌های مختلف باستان گرایی و ایرانشهری نیز شناخته می‌شود، یکی از پیوستگی های سیاست خارجی و منافع ملی ایران در دوران گذر از حکومت پهلوی به حکومت جمهوری اسلامی می باشد. مطابق این رویکرد، اسلام گرایی به عنوان یک آنتی تز برای پروسه ملت سازی در ایران و همچنین عاملی تعیین کننده در عدم مدرن شدن ایران معرفی می شود. این تفکر در دوره پهلوی اول شالوده‌ ریزی شد در دوره پهلوی دوم به اوج رسید و بر اساس این رویکرد اقوام غیر ایرانیک مانند تُرک‌ها و اعراب به عنوان "دیگری" و در قالب اقوام تهاجم و ناهمخوان با ایده ایرانگرایی شناخته می شوند. این دیدگاه در جنگ قره باغ نیز یکی از مهمترین عناصر گفتمان ساز بود. مطابق این دیدگاه، برای جلوگیری از گسترش نفوذ تُرک گرایی در قفقاز و اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه، حمایت ایران از ارمنستان در قالب اتحاد با روسیه از ملزومات سیاست خارجی تلقی می شد.

 در این راستا، گفتمان ایرانشهری با به میان آوردن مفاهیمی مانند «حضور تکفیری‌ها و تروریست‌ها در قفقاز، نفوذ گفتمان سنی گرایی و غلبه بر تشیع در قفقاز و همچنین برجسته کردن همکاری جمهوری آذربایجان با اسرائیل» در پی به حاشیه راندن گفتمان اسلامی و همچنین حس ناسیونالیستی مردم شمال غرب ایران بود. به دلیل عدم جابجایی توازن استراتژیک قدرت در قفقاز و حضور گفتمان هژمونی روسی در منطقه، سیاست خارجی ایران تابع ایده ایرانشهری ها بود، چرا که مطابق این دیدگاه دیر یا زود روسیه وارد میدان شده و مانع از ایجاد هرگونه تحول جدی در وضعیت حقوقی و ژئوپلیتیک منطقه می شد و حمایت ترکیه نیز به حمایت های معنوی و رسانه‌ای محدود می شد.

همچنین هر گونه قدرت گیری جمهوری آذربایجان در منطقه و غلبه بر حس سرخوردگی چند دهه اخیر با شالوده گفتمان ایرانشهری در تضاد می باشد چراکه مدافعان این گفتمان حتی از آوردن نام آذربایجان نیز اکراه داشته و با کلماتی مانند جمهوری باکو و جمهوری آران از آن یاد می‌کنند. 

اما در هفته‌های متعاقب جنگ ۴۴ روزه و با گسترش پیشروی‌های ارتش جمهوری آذربایجان، گفتمان ایرانشهری به ناچار به حاشیه رانده شد. در این راستا می‌توان به سه دلیل اصلی اشاره کرد:

الف: ایجاد موازنه وحشت بین روسیه و اتحاد ترکیه و پاکستان و متعاقب آن عدم تمایل روسیه به مداخله مستقیم در جنگ

ب: حساسیت مردمی آذربایجانی های ایران در سایه گسترش تکنولوژی های رسانه ای و شروع اعتراضات مردمی علیه حمایت ایران از ارمنستان

ج: القای حمایت ایران از یک دولت غیر مسلمان و همراهی با آن در اشغال سرزمینی خاک جهان اسلام ( تقریباً تمامی کشورهای جهان اسلام به صورت رسمی و غیر رسمی حمایت خود را از جمهوری آذربایجان اعلام کردند)

۱۳۹۹/۱۲/۱۱

الهام علی اف: می توانیم با ارامنه همزیستی داشته باشیم

رییس جمهور آذربایجان، جنگ دوم قره باغ را نشانه ای از وجود امکان همزیستی میان جمهوری آذربایجان و ارامنه و سایر اقوام این کشور دانست.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از آذرتاج، الهام علی‌اف در پاسخ به  سوال خبرنگار خبرگزاری «JİJİ PRESS»  ژاپن مبنی بر این که آذربایجانی ها پس از سی سال از واقعه خوجالی می گویند «ما می خواهیم به آنجا بازگردیم، اما نمی خواهیم در آنجا ارمنی ببینیم»، آیا به نظر شما امکان همزیستی ارامنه و آذربایجانی ها وجود دارد؟، گفت: « من فکر می کنم که امکان دارد. در اصل، سیاست و موضع آذربایجان و افکار ملت مان نیز این فکر را تایید می کند. ما کشوری هستیم که برای همکاری باز هستیم و نمایندگان خلق های مختلف در آذربایجان در یکجا مانند یک خانواده زندگی می کنند.»

وی افزود: «در آذربایجان هیچ گاه هیچ رویا رویی در زمینه دینی و قومی و سوء تفاهم وجود نداشته است. جنگ دوم قره باغ یک بار دیگر این را نشان داد. یعنی نمایندگان تمامی خلق ها زیر یک پرچم و مانند یک مشت متحد شدند و در این پیروزی هر ملتی سهم ارزشمند و پرقیمت خود را داشت. درباره همزیستی با ارامنه در آینده نیز یک بار دیگر می خواهم بگویم که در کشورهای مختلف، این وجود دارد. از جمله در آذربایجان.»

علی اف ادامه داد: «براساس گزارشی که اخیرا به من داده شده است، روزنامه نگاران ما خواهر وزیر دفاع پیشین ارمنستان را که در آذربایجان زندگی می کند، یافته اند. ببینید وزیر دفاع سال های ۱۹۹۰ ارمنستان در ارتکاب نسل کشی ضد آذربایجانی ها شرکت داشته است. خواهر او در آذربایجان زندگی می کند. آیا کسی وجود دارد که به او حرفی بزند؟ نیست. ببینید ملت آذربایجان اینگونه است، وضعیت معنوی اش اینطور است. ما بعد از این هم برای این کارها آماده ایم. من کاملا اطمینان دارم که آذربایجانی ها به اراضی تحت نظارت نیروهای صلح بان (روسی) نیز، باید بازگردند و باز خواهند گشت.»

الهام علی اف در بخش دیگری از این مصاحبه مطبوعاتی، کاربرد نام «قره باغ کوهستانی» را نادرست خواند و گفت: «ما دیگر نباید اصطلاح «قره باغ کوهستانی» را بکار ببریم، زیرا، بخش کوهستانی و مسطح قره باغ همگی متعلق به جمهوری آذربایجان است.»

علی اف همچنین تاکید کرد نمی خواهد درباره «وضعیت حقوقی» قره باغ صحبت کند و قبلا در این باره موضعش را بیان کرده است.

یادآور می شود رئیس جمهور آذربایجان قبلا تاکید کرده بود که «وضعیت حقوقی» قره باغ گور به گور شده و جمهوری آذربایجان هیچ گونه وضعیت حقوقی برای قره باغ به رسمیت نخواهد شناخت و شهروندان ارمنی قره باغ نیز باید خود را شهروند جمهوری آذربایجان بدانند یا از این کشور خارج شوند.

۱۳۹۹/۱۲/۱۰

تبعات امنیتی جنگ قفقاز بر سه گانه ایران، ترکیه و روسیه

 بدون شک می‌توان جنگ ۴۴ روزه قفقاز را یکی از بزرگترین تغییرات در موازنه ژئوپلیتیک قدرت در هارتلند آسیا و اروپا دانست. این جنگ که با مداخله مستقیم پوتین و آتش بس سه گانه به پایان رسید تبعات امنیتی قابل ذکری برای منطقه داشته است. در تحلیل امروز به موازنه امنیت در منطقه خواهیم پرداخت. 


روسیه: 

اگر چه مداخله مستقیم روسیه در جنگ ۴۴ روزه مانع از آزادسازی تمامی مناطق قره باغ و پیرامون آن شد و روسیه توانست تحت سیاست آشتی دادن دو رقیب، جای پای خود را پس از نزدیک به ۳۰ سال در قفقاز بازیابد، اما روسیه با مسئله امنیتی فزاینده‌ای روبرو شده است. ناگفته پیداست که پیروزی آذربایجان در جنگ مذکور بدون حضور مستشاری و عملیاتی مستقیم ترکیه ناممکن بود و ترکیه مدرن ترین سلاح ها از جمله سیستم های راداری جنگ الکترونیک و پهپادهای مسلح خود را وارد میدان جنگ کرد که حاصل آن متلاشی شدن بخش اعظم تجهیزات روسی ارتش ارمنستان بود. روسیه با تحریک ارمنستان به جنگ علیه جمهوری آذربایجان در ماه آگوست ۲۰۲۰، در پی کنترل خطوط انرژی مابین ترکیه و آذربایجان بود، اما نتایج جنگ معادلات را به گونه دیگری رقم زد. بدون شک روسیه از حضور فزاینده ترکیه در جمهوری آذربایجان ناخرسند می باشد. برآیند تحولات به گونه‌ای رقم خورده است که هم در صورت سکوت و هم در صورت کنشگری روسیه در منطقه قفقاز جنوبی، نقش ترکیه و ناتو در منطقه پر رنگ تر خواهد شد. 

ترکیه: 

بدون شک بزرگترین برنده تحولات جنگ قفقاز ترکیه می باشد. این کشور پس از چندین دهه توانست آرزوی خود مبنی بر حضور در قفقاز و ایجاد موازنه ژئوپلیتیک علیه روسیه را جامه عمل بپوشاند. اما این رقابت استراتژیک با کشوری دارای سابقه ابرقدرتی برای ترکیه بدون هزینه نخواهد بود. تاکنون ترکیه و روسیه توانسته‌اند تنش های خود را با دو مقوله همکاری‌های اقتصادی در زمینه های مختلف و همچنین اتحادی نانوشته علیه هژمونی سیاسی و اقتصادی غرب مهار کنند اما این به معنای پایان تنش نخواهد بود. ترکیه پس از پیروزی در جنگ ۴۴ روزه قره باغ به دنبال ایجاد اتحادی بزرگتر با سایر جمهوری های تُرک قفقاز و آسیای مرکزی می باشد، اتحادی که از هم اکنون توانسته است دشمنان منطقه‌ای روسیه از جمله گرجستان و اوکراین را نیز دور خود گرد آورد. ناگفته پیداست که چنین حرکاتی رقابت پنهان ترکیه و روسیه را علنی تر و پرهزینه تر خواهد کرد. 

ایران

پس از شروع جنگ دوم قره باغ، ایران محاسبات خود را بر اساس این امر مبنا قرار داد که دیر یا زود اتحاد روسیه و ارمنستان مانع از شکل گیری تحولی ژئوپلیتیک در قفقاز شده و جمهوری آذربایجان مجبور به خویشتن داری خواهد شد. اما با تداوم جنگ به نفع جمهوری آذربایجان، ایران وارد دوگانه امنیتی فزاینده ای شد؛ از یک سو با فشار گروه‌های ایرانشهری مبنی بر ضرورت مهار ترکیه در قفقاز، ایران شروع به حمایت مستقیم و غیر مستقیم از ارمنستان کرد، امری که واکنش جدی آذربایجانی های شمال غرب و پایتخت ایران را در پی داشت. با توجه به اینکه تُرک های آذربایجان و سایر مناطق ایران بخش قابل توجهی از جمعیت کل ایران را تشکیل می دهند، هرگونه حساسیت زایی در چنین امری می توانست گروه‌های مردمی بیشتری را به سمت گرایش های رادیکال تر و گریز از مرکز سوق دهد. برای اولین بار پس از فروپاشی حکومت قاجار و تشکیل ایران نوین، مردم آذربایجان توانستند مسیر سیاست خارجی ایران را عوض کنند. در این راستا ایران به سیاست آلترناتیو خود یعنی اسلام گرایی بازگشته و با ابراز خرسندی از آزادسازی مناطق آذربایجان به عنوان خاک جهان اسلام، از وضعیت جدید منطقه استقبال کرد. اما این امر به معنای عدم نگرانی از حضور فزاینده ترکیه و به حاشیه رانده شدن ایران از تحولات قفقاز نبوده و رقابت دو کشور در سطوح مختلف ادامه خواهد داشت. 

بهره سخن: 

ترتیبات امنیتی رقابتی میان ایران ترکیه و روسیه پس از جنگ ۴۴ روزه قره باغ وارد مرحله نوینی شده است و علاوه بر قفقاز جنوبی، رقابت میان کشورهای مذکور به میدان های دیگری مانند سوریه و عراق نیز سرایت خواهد کرد. در این میان با توجه به ملاحظات امنیتی روسیه و اولویت این کشور به شرق اروپا و مقابله با ناتو، انتظار می رود سطح رقابت ایران و ترکیه افزایش یافته و حتی ابعاد خطرناکی نیز به خود بگیرد.

۱۳۹۹/۱۲/۰۸

۲۹ مین سالگرد قتل عام مردم خوجالی در قره باغ

 براساس طرح هایدات که از سوی ارامنه متعصب اجرا می گردد بخش بزرگی از کشورهای ایران، آذربایجان و ترکیه جزو اراضی تاریخی ارمنستان محسوب می شود که برای احیای این امپراطوری لازم است اقدامات خشونت آمیز انجام گیرد.

اشغال منطقه قره باغ که از نظر تاریخی و فرهنگی جزو اراضی آذربایجان بود نیز در صدر اقدامات ارامنه بود تا اینکه با فروپاشی شوروی، ارامنه، فرصت اقدام یافته و با سازماندهی ارتش روسیه به قره باغ حمله کردند.

در شب ۶ اسفند/۲۵ فوریه منتهی به ۷ اسفند/۲۶ فوریه شهر خوجالی در منطقه قره باغ در معرض آتش شدید توپخانه و تجهیزات زرهی سنگین ارامنه و روسها قرار گرفت. در نتیجه آتش‌سوزی‌هایی در شهر رخ داده بود و در بامداد روز ۷ اسفند شهر تماماً به آتش کشیده شد. بیشتر اهالی به امید رسیدن به مرکز قره باغ که در آن نزدیکی قرار داشت مجبور به ترک شهر شدند. اما این هدف محقق نگردید و ساکنین که تعدادشان بیش از ۱۵۵۰ نفر بود در حین فرار در دره‌ای باریک در بین روستاهای نخجوانلی و پیرجمال مورد محاصره قرار گرفته و بیشترشان قتل‌عام شدند.

از بین محاصره‌شدگان افرادی به کوه‌ها و جنگل پناه برده و تنها عده قلیلی توانسته بودند خودشان را به مرکز برسانند.  آنهایی که هم به شهر رسیده بودند وضعیت چندان مساعدی نداشتند. از بین کسانی که در شهر مانده بودند نیز اطلاعی حاصل نشد و بنا به گزارش شاهدان عینی با توجه به حجم آتشی که روی شهر بود، به احتمال زیاد کشته شده‌اند.

از عاملان برجسته کشتار اهالی خوجالی، روبرت کوچاریان و سرکیس سرکیسیان به عالی‌ترین مقام سیاسی ارمنستان رسیده و رئیس جمهور ارمنستان شدند. اولگ یاسیان، سفیر ارمنستان در روسیه بوده که هم اکنون نیز این پست را دارد. سیران اوهانیان فرمانده قتل‌عام خوجالی، در حال حاضر مسئولیت وزارت جنگ ارمنستان را عهده‌دار می‌باشد.

قتل عام خوجالی از سوی مجمع وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی که در سال ۲۰۰۷ تشکیل شده بود به رسمیت شناخته شد. شورای امنیت سازمان ملل طی قطعنامه های ۸۲۲، ۸۷۹، ۸۵۸، ۸۸۴ اقدامات ارمنستان را درمورد قتل عام اهالی قره باغ آذربایجان محکوم کردند. علاوه بر این، پارلمان اروپا، مجالس کشورهای ترکیه، پاکستان (فوریه ۲۰۱۲)، اردن (ژوئن ۲۰۱۳)، مکزیک (فوریه ۲۰۱۲)، چک (فوریه ۲۰۱۳)، کلمبیا (آوریل ۲۰۱۲)، بوسنی و هرزگوین (فوریه ۲۰۱۳)، پرو (ژوئن ۲۰۱۳)، پاناما (اگوست ۲۰۱۳)، هندوراس (ژانویه ۲۰۱۴) فاجعه خوجالی را به رسمیت شناخته‌اند. همچنین در بیست و یک ایالت آمریکا این قتل‌عام به رسمیت شناخته شده ‌است.

۱۳۹۹/۱۲/۰۶

بیانیه‌ی سفارت جمهوری آذربایجان در جمهوری اسلامی ایران در رابطه با بیست و نهمین سالگرد نسل کشی خوجالی

 سفارت جمهوری آذربایجان در تهران در رابطه با بیست و نهمین سالگرد نسل‌کشی خوجالی توسط ارمنستان اشغالگر بیانیه صادر کرد:

یکی از دردناک ترین نتایج تجاوز نیروهای مسلح ارمنستان به جمهوری آذربایجان اشغال شهر خوجالی در ۲۶ فوریه سال ۱۹۹۲ است، از جنایات نسل کشی صورت گرفته بر علیه مردم غیر نظامی در آن شهر ۲۹ سال می گذرد.

قریب به ۲۵۰۰ ساکن غیرنظامی در شهر خوجالی که از جانب یگان های مسلح ارمنستان اشغالگر به محاصره درآمده بود با هدف نجات زندگی خود در حین فرار به نزدیکترین اراضی امن در حوالی روستاهای نخجوانلی و پیرجمال با به تله انداختن به طرز بیرحمانه ای به قتل رسیده اند و برخی از آنان نیز به اسارت  درآمدند.  باقی مانده اهالی که اکثریت آنان زنان و کودکان بودند در اثر یخ زدگی در کوه ها جان خود را از دست دادند. در نتیجه این جنایت نسل کشی  ۱۰۶ زن، ۷۰ کهنسال، ۶۳ کودک،  در کل ۶۱۳ نفر اتباع جمهوری آذربایجان از طرف ارمنی ها به طور وحشیانه ای کشته شدند. ۱۲۷۵ نفر گروگان گرفته شدند، در خصوص سرنوشت ۱۵۰ نفر تا به کنون اطلاعات در دسترس نیست. شهر خوجالی با خاک یکسان شده است. ۴۸۷ نفر من جمله ۴۶ کودک معلول شده اند. ۸ خانواده به کل نابود شده اند. ۱۳۰ کودک، یکی از والدین خود را و ۲۵ کودک نیز هر دو والد خود را از دست داده اند. ۵۶ نفر از ساکنین خوجالی با قساوت خاصی، با زنده زنده سوزاندن، کندن پوست سر، زدن گردنشان، با بیرون آوردن چشمانشان از حدقه و زنان باردار نیز بر اثر اصابت سرنیزه به حفره شکمشان کشته شدند.

جنایات متعدد جنگی و ضد بشر صورت گرفته بر علیه اهالی غیر نظامی آذربایجانی در خوجالی، من جمله عمل نسل کشی نقض جدی حقوق بشر و حقوق بشردوستانه بین المللی، علی الخصوص  کنوانسیون های ژنو مورخ ۱۹۴۹، "کنوانسیون منع و مجازات نسل کشی" ، " میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی"، "میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی" ، " کنوانسیون منع شکنجه و سایر رفتارهای و مجازات های ظالمانه، غیر انسانی و تحقیر آمیز " ، "کنوانسیون بین المللی رفع هرگونه تبعیض نژادی" ، "کنوانسیون حقوق کودک" و "کنوانسیون حمایت از حقوق بشر و آزادی های اساسی" می باشد.

رهبر ملی آذربایجان حیدر علی اف، ماهیت واقعی نسل کشی خوجالی را روشنگری کرده و در فوریه سال ۱۹۹۴ مجلس ملی جمهوری آذربایجان نسل کشی خوجالی را به لحاظ حقوقی – سیاسی ارزیابی نموده است.

رئیس جمهور آذربایجان جناب آقای الهام علی اف، همواره امکان حل و فصل مناقشه ارمنستان- آذربایجان قره باغ کوهستانی را تنها در چهارچوب حق حاکمیت، تمامیت ارضی و مرزهای شناخته شده بین المللی آذربایجان تاکید نموده و خروج بی قید و شرط نیروهای مسلح ارمنستان از اراضی تحت اشغال آذربایجان و ضرورت پیگرد قانونی اشخاصی که مرتکب نسل کشی شده اند را ابراز نموده است.

 کمپین بین المللی "عدالت برای خوجالی!"، صورت گرفته با ابتکار لیلا علی اوا، معاون رئیس بنیاد حیدر علی اف تبلیغ حقایق در مورد نسل کشی خوجالی در جهان، شناساندن این فاجعه به عنوان یک عمل نسل کشی علیه مردم آذربایجان نقش بسزایی ایفا می کند. در نتیجه آن در برخی از کشورهای جهان در رابطه با این نسل کشی تصمیماتی اتخاذ می شود.

نسل کشی خوجالی در پارلمان پاکستان، مکزیک، بوسنی و هرزگوین، چک، اردن، پرو، کلمبیا، پاراگوئه، هندوراس، افغانستان، اندونزی و سایر کشورها مذاکره گردیده، اسناد سیاسی محکوم کننده این جنایت به تصویب رسیده است. نسل کشی خوجالی از طرف سازمان همکاری اسلامی نیز به رسمیت شناخته شده و به عنوان حادثه قتل عام محکوم گردیده است.

دادگاه حقوق بشر اروپا در تصمیم مورخ ۲۲ آوریل سال ۲۰۱۰ به قتل رسانیدن اهالی غیرنظامی خوجالی اعم از آذربایجانی ها را "اعمال به خصوص سهمگینی که قابلیت ارزیابی به مانند جنایات جنگی و یا جنایت بر علیه بشریت را دارند" مشخص کرد.

مسئولیت جنایات نام برده شده را طرف متجاوز جمهوری ارمنستان بر عهده دارد. ارزیابی کلی دلایل و نتایج جنگ شروع شده توسط ارمنستان علیه جمهوری آذربایجان و تمامی حقایق موجود حادثه فاجعه بار در خوجالی با قاطعیت اثبات می نماید که، جنایات صورت گرفته اعمال معمول و تصادفی نیستند بلکه بخش جدایی ناپذیر سیاست سیستماتیک خشن ارمنستان هستند. کشتار مغروضانه غیرنظامیان در خوجالی نابودی دسته جمعی آنها صرفا به دلیل آذربایجانی بودنشان را هدف قرار داده است.

علی رغم توافق آتش بس، رهبران نظامی – سیاسی ارمنستان به تخریبات نظامی بر علیه آذربایجان ادامه می دهد، بیاناتی که قالب و اصول بنیادین مذاکرات صلح را نابود می کند را ارائه می دهد، جمهوری آذربایجان را با افکاری همانند "جنگ جدید، سرزمین های جدید" تهدید می کرد.

نیروهای مسلح آذربایجان با رهبری جناب آقای الهام علی اف، فرمانده پیروز کل قوا برای دفاع از زندگانی و امنیت شهروندانمان، همچنین با هدف جلوگیری از تخریبات نظامی متداوم ارمنستان با استفاده از حقوق دفاع از خود در تاریخ ۲۷ سپتامبر سال ۲۰۲۰ برای آزادی سرزمین های تحت اشغالمان شروع به عملیات های ضد حمله نمود. در حین جنگ متداوم ۴۴ روزه وطن، بخش جدایی ناپذیر آذربایجان شهرستان های جبرائیل، فضولی، زنگیلان، قوبادلی من جمله شهرک هادروت و شهر شوشا پایتخت فرهنگی آذربایجان از اشغال آزاد گردیدند. مطابق با بیانیه ی امضا گردیده توسط رئیس جمهور آذربایجان، نخست وزیر جمهوری ارمنستان و رئیس جمهور فدراسیون روسیه در خصوص توقف کامل آتش افروزی و تمامی عملیات های جنگی در منطقه مناقشه قره باغ کوهستانی مورخ ۱۰ نوامبر سال ۲۰۲۰ نیروهای مسلح ارمنستان از شهرستان های آغدام، کلبجر و لاچین خارج شدند. بدین صورت حقوق بازگشت به سرزمینهای اجدادی صدها هزار شهروند غیرنظامی مان احیا گردید.

شایان ذکر است که، جمهوری ارمنستان همانند نسل کشی خوجالی، در دوران جنگ ۴۴ روزه وطن نیز به جنایات خود بر علیه بشریت ادامه می داده است. ارمنستان به طور هدفمند شهرهای گنجه، مینگه‌چویر و نفتالان که دور از مناطق جنگی جای گرفته بودند از آن جمله در شهرستان های برده، ترتر، گورانبای و خیزی با موشک های بالستیک و بمب های خوشه ای افراد غیر نظامی و ساختمان ها را مورد هدف قرار می داد. در نتیجه، ۱۰۰ نفر غیر نظامی من جمله ۱۲ کودک و ۱۷ زن کشته شده، ۴۲۳ نفر نیز مجروح گردیده اند. سازه های اجتماعی اعم از هزاران ابنیه مسکونی و صدها بیمارستان، مهد کودک، مدرسه، مراکز تجاری و آثار دینی – فرهنگی  نابود شده اند.

در آستانه ایام بیست و نهمین سالگرد فاجعه خوجالی بار دیگر یاد و خاطره شهدا را با اندوه بسیار گرامی داشته و بیان می نماییم که، بدون جای دادن به استاندارد های دوگانه و در چهارچوب اصول و قواعد حقوق بین الملل، نسل کشی خوجالی باید از طرف کمیته ویژه بین المللی بررسی، از طرف نهاد های بین المللی به رسمیت شناخته و محکوم شده، مرتکبان جنایت باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند. در غیر این صورت عدم محاکمه و سکوت فجایع انسانی جدید به بار خواهد آورد.

مردم آذربایجان همه ساله در ۲۶ فوریه یاد و خاطره عزیز قربانیان نسل کشی خوجالی را گرامی داشته و در انتظار هستند تا عاملان این نسل کشی به محاکمه عدالت کشیده شوند.

خداوند تمامی شهیدان را قرین رحمت بفرماید!

۱۳۹۹/۱۱/۲۶

ایالات مینه‌سوتا آمریکا، ۲۶ فوریه را روز آذربایجان اعلام کرد

 تیم والز، فرماندار ایالات مینه‌سوتا در بیانیه‌ای ۲۶ فوریه مصادف با نسل‌کشی آذربایجانی‌های خوجالی توسط ارامنه را «روز آذربایجان» اعلام کرد.

وی در بیانیه خود با اشاره به اینکه بیشتر شهروندان آذربایجان این ایالت از خانواده یا نسل قربانیان قتل‌عام خوجالی هستند، اظهار داشت: آذربایجانی‌های مینه‌سوتا بر میراث فرهنگی، زبانی و تاریخی‌شان در این ایالت افزوده‌اند.

والز تصریح کرد: جامعه آذربایجانی‌های مینه‌سوتا نقش بی بدیل و افتخارآمیزی در تنوع فرهنگی این ایالت داشته و بنابراین روز ۲۶ فوریه را «روز آذربایجان» اعلام می‌کنیم.

گفتنی است پس از اشغال خوجالی در جنگ اول قره‌ باغ، نسل‌کشی غیرنظامیان آذربایجانی در این شهر توسط ارتش ارمنستان با کمک ۳۶۶ نظامی روسیه در ۲۵ و ۲۶ فوریه ۱۹۹۲ اتفاق افتاد.

به گزارش سازمان دفاع حقوق بشر در این قتل‌عام ۶۱۳ غیرنظامی از جمله ۶۳ کودک وحشیانه به قتل رسیدند. بنا به اعلام سازمان دیده‌بان حقوق بشر تعداد قربانیان این جنایت حدود ۱۰۰۰ نفر است.

پنجاه و سه تن بر اثر جرائمی؛ مانند سوزاندن، چهارمیخ کردن، بریدن سر، کندن پوست و بیرون آوردن حدقه کشته شده‌اند. هشت خانواده کامل نابود، ۲۵ کودک بدون والدین و ۱۳۰ تن نیز یتیم شدند.

قطعنامه‌های مختلف شورای امنیت سازمان ملل متحد جنایات ارمنستان در طول جنگ قره‌باغ ، به‌ویژه خوجالی را محکوم کرده و بسیاری از کشورهای جهان نیز این نسل‌کشی را به رسمیت شناخته‌اند.

۱۳۹۹/۱۱/۲۳

آغاز فعالیتهای شهرسازی مدرن و هوشمند در قره‌باغ

 آذربایجان فعالیتهای بازسازی در سرزمین‌های آزاد شده از اشغال ارمنستان را بر اساس اصول شهرسازی مدرن و هوشمند آغاز می‌کند.

آذربایجان قصد دارد فعالیتهای بازسازی در سرزمین‌های آزاد شده از اشغال ارمنستان را بر اساس اصول شهرسازی مدرن آغاز کند.

آذربایجان سال گذشته با آغاز عملیات نظامی توانست سرزمینهای خود در قره باغ را پس از ۳۰ سال اشغال٬ آزاد کند و اکنون در این مناطق اقدام به ساخت شهرکهای مسکونی مدرن می‌کند.

حکمت حاجی‌اف، دستیار رئیس جمهوری آذربایجان اعلام کرد که مفاهیم «شهر هوشمند» و «دهکده هوشمند» در بازسازی قره باغ مورد توجه قرار خواهد گرفت و قره باغ بر اساس مدرن ترین روشهای مدیریت شهری باسازی می‌شود.

همچنین از منابع غنی آب، انرژی خورشیدی و بادی قره باغ کوهستانی استفاده و به منطقه «انرژی سبز» تبدیل خواهد شد.

اولین پروژه احداث راه و فرودگاه بین‌المللی در شهر فضولی است.

بیشتر مناطق مسکونی در سرزمین‌های آزاد شده آذربایجان، شبیه «شهر ارواح» بوده که فقط سنگها به‌جا مانده است.

شهرهایی مانند آغدام، فضولی، جبراییل و زنگیلان در دوران اشغال خسارت زیادی دیده‌اند.

نیروهای ارمنی پس از اشغال این مناطق با غارت تمام خانه‌ها تقریبا همه چیز را از بین بردند. در استان‌های لاچین و کلبجر نیز وضعیت مشابهی وجود دارد.

اگرچه شوشا به عنوان شهر نمادین قره باغ، مانند شهرهای دیگر زیاد تخریب نشده است، اما آثار مذهبی و فرهنگی آذربایجانی‌ها در این شهر نیز به طور کامل یا جزئی تخریب شده است.

اولویت آذربایجان ایمن‌سازی منطقه با پاکسازی مین‌های کار گذاشته شده توسط ارتش ارمنستان هنگام عقب نشینی از قره باغ است. انجام پروژه های بازسازی و ارزیابی خسارت از دیگر موضوعات اولویت دار برای آذربایجان است.

دولت با کمک سازمانها و شرکتهای بین‌المللی قصد دارد خسارات وارد شده توسط ارمنستان در دوران اشغال را محاسبه و سپس موضوع را در دادگاههای بین المللی پیگیری کند.

۱۳۹۹/۱۱/۱۸

اقامه‌ی نماز دیپلمات ارشد لیبی‌ در مسجد ویران شده‌ی زنگیلان

 اشرف آدم، کاردار سفارت لیبی در آذربایجان در مسجد شهر زنگیلان که توسط ارامنه تخریب شده است نماز خواند.

 به گزارش قره باغ سسی و به نقل از خبرگزاری ریپورت، این دیپلمات در مسجدی نماز خواند که توسط ارامنه تخریب شده بود. این دیپلمات پس از نماز گفت: "الحمدلله که ما به اینجا آمدیم ، مسجد به صاحبانش بازگشت و ما توانستیم در اینجا نماز بخوانیم."

ارامنه تمامی مساجد را در سرزمینهای اشغالی آذربایجان تخریب و هتک حرمت کردند و حتی خوک و گاو نگهداری کردند. لازم به ذکر است که دیپلمات های خارجی در آذربایجان از شهرستان‌های جبراییل و زنگیلان دیدار کردند. طبق دستورالعمل های رئیس جمهور الهام علی اف ، سفرا ، وابستگان نظامی و روسای در حال مأموریت سازمان های بین المللی در آذربایجان در حال بازدید از مناطق آزاد شده از اشغال ارامنه هستند. هدف این است که واندالیسم و تروریسم ارمنی به دیپلمات های خارجی در آن مناطق نشان داده شود.

رسوایی دولت ارمنستان با انتشار آمار جمعیت «ارامنه قره‌باغ»

 دولت ارمنستان با انتشار آماری از جمعیت «ارامنه قره باغ» ادعاهای قبلی خود در مورد سکونت ۱۵۰ هزار نفری ارمنی در قره باغ را تکذیب کرد.

مسروپ آراکلیان، وزیر کار و امور اجتماعی ارمنستان چهارشنبه (۱۵ بهمن) ادعای نخست وزیر این کشور و مقامات عالی رتبه ایروان درخصوص ادعای جمعیت ۱۵۰ هزار نفری ارامنه در قره باغ را رد کرد.

وزیر کار و امور اجتماعی ارمنستان اعلام کرد درحال حاضر حدود ۲۰ هزار ارمنی اهل قره باغ به طور موقت در ارمنستان اسکان داده شده اند.

انتشار این آمار در ارمنستان جنجال ساز و واکنش فعالین سیاسی ارمنی را به دنبال داشته است.

چرا که طبق آخرین آماری که وزارت دفاع روسیه منتشر کرده از روز ۱۴ نوامبر تاکنون (حدود سه ماه) حدود ۵۲ هزار ارمنی به ۵ شهر قره باغ بازگشته اند. به عبارت دیگر، جمعیت کل ارامنه قره باغ رقمی در حدود ۷۰ هزار نفر است.

ارمنستان بارها مدعی جمعیت ۵۵ هزار نفری ارامنه در خانکندی و ۱۵۰ هزار نفری در کل قره باغ بوده است.

پرزیدنت علی اف در این باره تاکید دارد جمعیت ارامنه ساکن در قره باغ تا قبل از آغاز جنگ بین ۶۲ تا ۶۵ هزار نفر تخمین زده می شود که ۲۰ هزار نفر آنها به صورت غیرقانونی در ۷ شهرستان اطراف قره باغ اسکان داده شده بودند.

 

۱۳۹۹/۱۱/۱۵

اندیشکده آمریکایی کوئینزی: ایران به دنبال نقشی تازه در قفقاز پساجنگ است

 تبریک وزیر خارجه ایران در باکو درباره پیروزی جمهوری آذربایجان چرخشی در بیانیه‌های قبلی تهران محسوب می‌شود. او گفت: خوشحالیم که آذربایجان سرزمین‌های خود را بازگرداند، حالا که یکپارچگی ارضی محقق شد و اشغال پایان یافت، ما در موقعیتی عادی به سر می‌بریم.

به گزارش قره باغ ‌سسی و به نقل از خبرگزاری تسنیم، اندیشکده آمریکایی کوئینزی در تحلیلی به بررسی سفر منطقه ای ظریف به کشورهای جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، روسیه و ترکیه پرداخت.

در این تحلیل آمده است:

۱- دیپلمات ارشد ایران تور قفقاز جنوبی را با دیدار با هر ۳ رئیس دولت به پایان رساند در حالی که روشن نشد تهران قرار است در نظم منطقه ای نوظهور چه جایگاهی داشته باشد.

۲- سفر محمد جواد ظریف که از ۲۵ ژانویه آغاز شد در بردارنده سفرهایی به باکو، ایروان، تفلیس، مسکو و آنکارا بود. پیروزی آذربایجان در جنگ قفقاز یک دگرش ژئوپلتیکی را سبب شده و حالا روسیه، ترکیه و ایران می خواهند جای پای خود را محکم کنند.

۳- ظریف در اولین دیدارش در باکو گفت که سفرش با الهام از فرمول "۳+۳" انجام گرفته و می تواند پلتفرم یکپارچه منطقه ای پسا جنگ باشد- سه کشور قفقاز به علاوه ایران، روسیه و ترکیه. ظریف به الهام علی اف گفت: من پیشنهاد ۳+۳ شما را قبول کرده و از هر ۶ کشور دیدار خواهم کرد. ما امیدواریم که این دیدار آغازی برای روابط صلح آمیز و عادی بین کشورهای منطقه باشد.

۴- تبریک ظریف در باکو پیرامون پیروزی جمهوری آذربایجان چرخشی در بیانیه های قبلی تهران محسوب می شود. او گفت: ما خوشحالیم که آذربایجان سرزمین های خود را بازگرداند، حالا که یکپارچگی ارضی محقق شد و اشغال پایان یافت، ما در موقعیتی عادی به سر می بریم. مردم آذربایجان می توانند به سرزمین های مادری خود برگردند و ایران می خواهد در این کار به آنها کمک کند. صحبت های ظریف در نظر باکو و ایروان به معنای چرخش تهران بود که تا پیش از این سعی می کرد جایگاه بی طرفی خود بین دو همسایه شمالی را حفظ کند.

۵- وب سایت خبری آذربایجان (minval.az) نوشت: پیروزی قاطع نظامی آذربایجان، تهران را مجبور به پذیرش باکو کرده است: با آرایش تازه، اکنون ظریف امیدوار به روابط تازه با آذربایجان است. پیروزی آذربایجان واقعیت سیاست های منطقه را بازگو می کند.

۶- اظهارات ظریف در باکو به پیروی از یک رویکرد ایرانی کاملاً منفعلانه است که در طول جنگ تلاش می کرد بین ملاحظات پیرامون دلجویی از جمعیت قوم بزرگ آذربایجان ایران و بی اعتمادی تهران از افزایش نفوذ ترکیه در قفقاز تعادل برقرار کند. تنها یک تلاش در نزدیکی های پایان جنگ توسط وزیر امور خارجه ایران در راستای پیشنهاد توافق صلح ایرانی در بدو ورود با شکست روبرو شد.

۷- از نظر ارامنه این پیشنهاد نشان می داد که ایران به سمت آذربایجان متمایل شده بود. گاریک کریان (Garik Keryan)، یک تحلیل گر سیاسی، می گوید که ایران قبلاً رویکردی طرفدار ارامنه داشت اما در جنگ قره باغ منفعلانه عمل کرد. ایران نتیجه جنگ- کنترل آذربایجان بر مناطق مورد مناقشه- را مثبت ارزیابی کرد و همین توضیح می دهد که چرا وزیر امور خارجه ایران پیروزی آذربایجان را تبریک گفت.

۸- محتوای پیشنهاد ایران علنی نشد اما تهران همواره در گذشته مایل بود که بین قره باغ- منطقه ای که قبل از جنگ اول و در دهه ۱۹۹۰ اکثریت ارمنی داشت- و مناطق اطراف آن که ارمنی ها در طول جنگ تصرف کرده بودند، تمایز گذاشته شود.

۹- ظریف در ایروان نسبت به رویکرد ایران نسبت به تقسیم سرزمینی در قفقاز گفت: خط قرمز ما تمامیت ارضی جمهوری ارمنستان است که ما به روشنی پیرامون آن صحبت کرده ایم. از یک سو این به معنی اطمینان خاطر به ارمنیان است که از تجاوز آذربایجان به خاک ارمنستان در سایه اظهارات نامعقول از سوی مقامات آذربایجان و برخی سردرگمی ها در سرزمین های مرزی ارمنستان- آذربایجان، به ستوه آمده اند. از سوی دیگر خاطر نشان می کند سرزمینی که هنور ارمنستان در ناگورنو قره باغ در کنترل دارد، از جمله پایتخت منطقه ای Stepanakert، زیر سوال است.

۱۰- الئدار ممداف، تحلیل گر مسائل ایران می گوید: صحبت های عمومی پیرامون ادغام منطقه ای نشان دهنده منافع واقعی تهران نیست. آذربایجانی‌ها تمایل دارند که بر تمامی ارتباطات حمل و نقلی تاکید کنند، اما برای ایران مسائل مربوط به تمامیت ارضی، اقلیت آذربایجانی ایران و نفوذ اسرائیل در درجه اول اهمیت است.

۱۱- در کمال تعجب، ظریف در ایروان از اقلیت ارمنی ایران یاد کرد و از رابطه دیرینه با آنها گفت. با این حال، ظریف در باکو یادی از جمعیت قومی بسیار بزرگ تر آذربایجانی نکرد که چه بسا نشانه ای از حساسیت گروه دوم است.