‏نمایش پست‌ها با برچسب شوروی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب شوروی. نمایش همه پست‌ها

۱۴۰۲/۰۵/۲۸

سرنوشت مشترک و بی سرانجام جیلوها در اورمیه و سلماس و دستجات ترور ارمنی در قره باغ

 زمستان سال ۱۲۹۶ شمسی جیلوها و ارامنه به دستور متفقین (روس، انگلیس، آمریکا و فرانسه) در غرب آذربایجان مسلح شدند و با قتل عام مردم اورمیه و سلماس از بهمن ۱۲۹۶ تا مرداد ۱۲۹۷ شمسی سرنوشت خود را تباه کردند. دسته های ترور، قتل و غارت جیلوها چنان قتل و وحشتی در آذربایجان به راه انداختند که اشک و ناله آن کشیش اروپایی ساکن اورمیه را درآورد و مظلومیت آذربایجانی ها را یکبار دیگر با این جملات ثابت کرد: (دعا کنید خدایی وجود نداشته باشد تا به سبب این فجایع شما را در آن دنیا مجازات کند.)


در قره باغ نیز دستجات مسلح و تروریست ارمنی عضو فرقه رادیکال داشناکسوتیون از سال ۱۹۸۸/۱۳۶۷م هر آنچه که از قتل و غارت مسلمانان آذربایجانی بلد بودند انجام دادند و فجایعی چون قتل عام خوجالی را به وجود آوردند. همچون فاجعه جیلولوق در معرکه قره باغ نیز فرانسویها معرکه گردان هستند ولی از این پارازیتها چه سود که همچون آزادی اورمیه و سلماس و تمام غرب آذربایجان در مرداد ۱۲۹۷شمسی، دستجات ترور ارمنی نیز بزودی خان کندی را تخلیه و قره باغ به مام وطن بازخواهد گشت.

۱۴۰۰/۰۳/۰۸

۷ خرداد ۱۲۹۷ شمسی| ۲۸ می ۱۹۱۸ میلادی ، یکصد و سومین سالروز تشکیل جمهوری آذربایجان

 تا انقلاب بلشویکی روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ کل منطقه آذربایجان، شمال ارس و جنوب ارس در کنترل قوای روس قرار داشت و در اوایل سال ۱۹۱۸ به تدریج نیروهای روسیه آذربایجان و قفقاز را ترک کردند. با فروپاشی سیستم حکومتی روسیه تزاری و خلاء قدرت در آذربایجان آنسوی ارس، زمینه برای قدرتمند شدن نیروهای محلی آذربایجان آماده تر شد. با عقب نشینی روسها از آذربایجان به تدریج قوای ارمنی برای کسب استقلال متشکل شده و کاظم قارابکیر برای دفع حملات ارامنه به نخجوان به منطقه لشکرکشی کرده و بدین ترتیب نخجوان به تصرف قوای عثمانی درآمد.


۷ خرداد ۱۲۹۷ نخبگان آذربایجانی از جمله محمدامین رسول زاده، فتحعلی خان خویلو، علیمردان توپچی باشوف، احمد آغااوغلو همراه با طبقه ائلیت آذربایجان در شهر گنجه اعلام استقلال کرده و تشکیل دولت جمهوری آذربایجان را اعلام کردند. این جمهوری نخستین جمهوری در جهان اسلام محسوب می‌شود که حق رای را برای زنان برابر با مردان مساوی اعلام کرد .جمهوری آذربایجان اولین دانشگاه نوین آذربایجان را در باکو دایر کرد. شاعر مارش این دولت «احمد جواد» و موسیقی آن از آن موسیقیدان برجسته آذربایجان، «عزیر حاجی بیگوف» می باشد. وی خالق اپراها و نمایشهای موزیکال کوراوغلو، آرشین مال آلان و مشهدی عیباد می باشد.

از سال ۱۹۱۸ با تاسیس جمهوری آذربایجان در شمال ارس دوباره نام محمدامین رسول زاده در مطبوعات ایران پیچید. محمدامین رسول زاده در انقلاب مشروطیت و سیستماتیک کردن انقلاب در ایران قاجاری نقش مهمی داشت. گروهی از هم حزبی های سابقش از جمله ملک الشعرای بهار و دیگران در مقابل تمایلات تُرک گرایانه وی موضع تندی گرفته و اطلاق آذربایجان به شمال رود ارس را جعلی اعلام نمودند. البته تمام روزنامه های ایران در مقابل اطلاق آذربایجان به جمهوری جدید واکنش منفی نداشتند مانند روزنامه رعد سید ضیالدین طباطبایی که در فاصله ۱۲۹۸ شمسی تا فروردین ۱۲۹۹ در سمت هیئت فوق¬العاده به باکو سفر کرده و با حقایق چگونگی تاسیس این جمهوری از نزدیک آشنا شده بودند. با تلاشهای سیدضیا دولت ایران قاجاری و دولت آذربایجان درصدد تشکیل کنفدراسیون بودند که با مخالفت گروههای ایرانشهری گرای آن زمان ناکام ماند.

رسول زاده در روزنامه آچیق سؤز که در شماره ۴۰ روزنامه رعد به تاریخ ۲۲ جدی ۱۲۹۶ /۱۹۱۸ ژانویه چاپ شده بود هدف از مختاریت اعلانی آذربایجان را خودمختاری ولایات ایروان، گنجه و باکو در شمال ارس معرفی می کند و گلایه می کند از روزنامه هایی که فرافکنی کرده و مختاریت آذربایجان ایران را تلقین می نمایند.  ملک الشعرای بهار نیز در روزنامه نوبهار به تاریخ ۳ جدی ۱۲۹۶ ضمن بیان خواسته های حزب مساوات،  از تُرکی گرایی و استقلال طلبی آذربایجان ناراحت شده انتقاد نموده از « آقای رسول زاده محرر ایران دوست » که با نیات مساواتچی ها همراهی می کند  توصیف می کند.

این جمهوری بدنبال حملات بلشویکها به باکو تبدیل به حکومت شورایی آذربایجان شد. 

در همان روزهایی که تلاش برای تاسیس دولت آذربایجان در گنجه و باکو ادامه داشت در غرب آذربایجان فجایع جیلولوق با شدت تمام ادامه داشت.

۶ خرداد ۱۲۹۷ فاجعه قتل عام روستای عسگرآباد اورمیه رخ داد و پیش قراولان قشون عثمانی برای استخلاص مردم اورمیه و سلماس از دو محور جنوب اورمیه و از محور خوی- قطور حملات خود را به جیلوها و قوای مسلحه مسیحی شروع نمودند تا با عملیات گازانبری این قوای مسلحه مسیحی دست نشانده انگلیس- فرانسه – روس و آمریکا را نابود کنند. در ماههای بعدی علیرغم مقاومت قوای مسلحه مسیحی پیشروی های قوای عثمانی بیشتر شده و حملات آندرانیک ارمنی به خوی با مقاومت جانانه اهالی خوی دفع شد... با فشار قوای عثمانی، ۸ مرداد ۱۲۹۷ جیلوها با حمایت قوای مسلحه، ارومیه را تخلیه و با راهنمایی مستشاران انگلیسی از مسیر سولدوز، میاندوآب، صایین قالا وارد بیجار و همدان شده و از آنجا توسط انگلیسی ها به کمپ بعقوبه در بغداد هدایت شدند تا در ماههای آینده از قدرت نظامی این دستجات شقی استفاده کنند... 


(برای اطلاع بیشتر مراجعه به کتاب : آذربایجان در جنگ جهانی اول یا فجایع جیلولوق دکتر توحید ملک زاده انتشارات اختر تبریز)


دکتر توحید ملک‌زاده دیلمقانی

۱۴۰۰/۰۳/۰۷

یکصد و سومین سالگرد تاسیس جمهوری آذربایجان

یکصد و سومین سالگرد اعلام جمهوری در آذربایجان که ۲۸ مه ۱۹۱۸ تشکیل شد، در سراسر این کشور گرامی داشته می‌شود. استقلال آذربایجان در تاریخ مذکور در تفلیس، پایتخت گرجستان توسط شورای ملی جمهوری آذربایجان به ریاست محمد امین رسول‌زاده اعلام شد. در "اعلامیه استقلال" مورد قبول شورای ملی تاکید شد که سیستم سیاسی این کشور «جمهوری» خواهد بود.


 جمهوری آذربایجان که در موجودیت ۲۳ ماهه خود در زمینه‌های اقتصادی‌، آموزشی، مذهبی و آزادی عقیدتی با اعطای حقوق برابر به همه شهروندان و حق انتخاب برای زنان اصلاحات بزرگی را انجام داد به عنوان اولین جمهوری دموکراتیک در دنیای شرق و مسلمان شناخته می‌شود. آذربایجانی‌ها بلافاصله پس از اعلام استقلال یک دولت موقت تشکیل دادند. از آنجا که باکو تحت اشغال باندهای ارمنی و بلشویکی بود دولت برای مدتی در گنجه، دومین شهر بزرگ این کشور فعالیت کرد. اولین کشوری که استقلال آذربایجان را به رسمیت شناخت، دولت عثمانی بود و توافق نامه ای در ۴ ژوئن ۱۹۱۸ بین دو کشور امضا شد. در چارچوب این توافق نامه انور پاشا، وزیر جنگ آن زمان، ارتشی را به فرماندهی برادرش نوری پاشا تشکیل و برای کمک به آذربایجان فرستاد. ارتش موسوم به "ارتش اسلامی قفقاز" با تقدیم ۱۱۳۰ شهید در ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۸ باکو را آزاد کرده و مرکز دولت به این شهر منتقل شد. 

 آذربایجان در مدتی کوتاه اصلاحات بزرگی در زمینه‌های اقتصادی، آموزشی و آزادی مذهب انجام داده و برای همه شهروندان صرف نظر از نژاد، مذهب، فرقه یا جنسیت حقوق برابر اعطا کرد. آذربایجان اولین کشور میان مسلمانان در شرق بود که به زنان حق رأی داد. واحد پولی برای خود چاپ و بانک و دانشگاه دولتی باکو را تاسیس کرد. اولین ارتش جمهوری آذربایجان نیز در تاریخ ۲۶ ژوئن تأسیس شده و افسران عثمانی نقش مهمی در تشکیل آن ایفا کردند. با تصمیم دولت در ۲۷ ژوئن ۱۹۱۸ زبان تُرکی به عنوان زبان دولتی اعلام و زبان تحصیل کودکان که پیشتر به روسی انجام می‌شد به زبان تُرکی تغییر یافت. پارلمان آذربایجان در ۷ دسامبر ۱۹۱۸ با ۱۲۰ کرسی فعالیت خود را آغاز کرد. پارلمانی که شامل نماینده احزاب سیاسی و گروه‌های مختلف قومی بود طی ۱۷ ماه فعالیت خود ۲۳۰ پیش نویس قانون را تصویب کرد.

 محمد امین رسول‌زاده، بنیانگذار جمهوری آذربایجان 

 جمهوری آذربایجان با حمله ارتش شوروی سابق به این کشور در ۲۸ آوریل ۱۹۲۰ پایان یافت. بیشتر رهبران و روشنفکران به اجبار کشور را ترک کرده اما همه آنان تا پایان عمر با مساله آذربایجان زندگی کردند. محمد امین رسول زاده، بنیانگذار آذربایجان آخرین سالهای زندگی خود را در ترکیه گذراند. وی انجمن فرهنگی آذربایجان را در سال ۱۹۴۹ در آنکارا تأسیس کرده و به نوشتن کتاب و برگزاری کنفرانس درباره کشورش پرداخت. جمله "بیرقی که یکبار برافراشته شود، دیگر هیچگاه پایین نمی‌‌آید" پس از گذشت سالها هنوز هم شعار آذربایجانی‌های جهان است.

 مردم آذربایجان پس از فروپاشی شوروی مجددا استقلال خود را اعلام کردند. در اعلامیه استقلال اعلام شد که این کشور جانشین جمهوری آذربایجان محسوب می‌شود که در سالهای ۱۹۱۸-۲۰ تشکیل شده بود. آذربایجان اکنون یکی از مهمترین تعطیلات خود یعنی روز جمهوریت را در شرایطی جشن میگیرد که دیگر نه به عنوان یک کشور شکست خورده، بلکه به عنوان کشوری که قره باغ را پس از حدود ۳۰ سال اشغال آزاد کرده، شناخته می‌شود.

۱۳۹۹/۱۱/۱۰

تهیه‌ی فیلم مستند در خصوص نسل کشی تُرک‌های ازبکستانی توسط ارامنه

 از جنایات ارمنی‌ها در ازبکستان فیلمی تهیه شده است که نشان می‌دهد نسل‌کشی خوجالی نخستین جنایت خونین داشناک‌های ارمنی نبوده است.

این نسل‌کشی مربوط به سال ۱۹۱۸ میلادی در شهر «کوکاند» ازبکستان بوده و در فیلم مستندات کافی در این خصوص ارائه داده شده است.

فیلم مستند در این خصوص در لینک زیر قابل مشاهده است:


http://baku.tv/az/dunyaa/32566/

۱۳۹۹/۱۱/۰۶

كنفرانس صلح پاريس ۱۹۱۹ و رد ادعای ارامنه و جیلوها درباره غرب آذربایجان

 پس از پایان جنگ جهانی اول موضوع اداره امپراطوری های شکست خورده آلمان و عثمانی در صدر اولویت های دول فاتح قرار گرفت. تخليه آذربايجان ايران نيز يكی از موضوعات متاركه صلح بود. ایران گرچه بصورت رسمی وارد جنگ جهانی نشده بود و حتی اعلان بی طرفی هم کرده بود ولی سعی فراوان در شرکت در کنفرانس صلح داشت. با اينحال عليرغم قبول ظاهری انگليسيها در باب شركت ايران در كنفرانس صلح، انگلیسی ها مخالف اين امر بودند.

براساس تصميمات اتخاذ شده هیئت نمایندگی ایران به قرار زير بود: مشاور الممالک وزیر خارجه – معین الوزراء علا فرزند دوم علاء السلطنه وزیر امور خارجه که انگلستان وی را شخصيتی ملی و افراطی قلمداد میکرد و ذکاء الملک فروغی معلم سرخانه سابق شاه و از اعتدالیون.

از ديگر سو ارامنه و آشوری های آذربايجان كه در جنگ جهانی اول هم‌پيمان متفقين بودند نيز برای بدست آوردن آنچه كه حقوق از دست رفته شان می دانستند تصميم به شركت در كنفرانس صلح گرفتند. در نامه وزير مختار ايران در فرانسه از اينكه ارامنه با اقداماتشان دنيا را مشتبه كرده اند به دولت هشدار می دهد. 

در اين كنفرانس دو هيئت نسطوری – آشوری با درخواستهایی شركت كردند. دسته‌ای از آذربايجان ايران به سركردگی پطروس و ماجراجويان فراری از آذربايجان و هيئت ديگر از آشوری هايی كه برای تحصيل از آذربايجان به آمريكا رفته بودند. آشوری ها در اين درخواستها فعلا مختاريت و سپس استقلال كامل دولت آشوری در حدود موصل، غرب آذربايجان، دياربكر تا شمال درياچه وان و كوههای شرق تركيه تقاضا شده بود  كه از سوی هم دولت تركيه شديدا و هم از سوی ايران نسبتا رد شد.

در یادداشت ادعاهای ایران در قسمت حفظ استقلال سیاسی، بازگرداندن سرزمین هایی از عثمانی و روس که طی جنگها ایران از دست داده بود و قسمت سوم تقاضای جبران خسارت. در اين حين وزارت خارجه طی دستورالعملی رمزی به كارگزاری آذربايجان می نويسد: « برای آنكه دولت بهتر به مقصود خود در اراضی و نقاطی كه جبرا مطابق عهود قديم از ايران انتزاع شده مستولی گردد لازم است اهالی آن نقاط تمايل خودشان‌ را به اعاده در تحت حكومت ايران علنا اظهار نمايند. اهالب نخجوان به همین ترتيب رفتار و به تبريز نيز تعليمات لازمه داده شده است.» و همچنين آنها را «تشويق و ترغيب نمايند كه آنها هم يا به توسط وزير مختار فرانسه در طهران و يا مستقيما تمايلات خود را به اعاده در تحت حكومت ايران صريحا به كنفرانس صلح تلگراف نمايند تا كمک بزرگی به عمليات ميسيون ايران و دولت عليه بشود. »

درباره ادعاهای ارضی ایران روزنامه تایمز لندن نوشت: « ایران نه لیاقت، نه پول و نه اسلحه برای اداره کردن اراضی وسیع مورد ادعای خود دارد.» و بدین ترتیب در این کنفرانس نه تنها ایران شرکت داده نشد بلکه خسارات ایران در جنگ نیز پرداخت نشد. در عوض با اقدامات عصمت پاشا صدر هیئتb نمایندگی ترکیه، ادعاهای ارامنه و آشوری ها درباره مناطق غربی آذربایجان نیز بی اثر ماند. پس از امضای قرارداد ۱۹۱۹ وثوق الدوله با انگلیس مبنی بر تحت الحمایه کردن ایران، هیئت نمایندگی ایران نیز با دست خالی به تهران بازگشت.

دکتر توحید ملک‌زاده دیلمقانی

۱۳۹۹/۱۱/۰۱

ژانویه سیاه روز آزادگی برای مردم جمهوری آذربایجان و روز ننگ برای ارتش شوروی

 در ۲۰ ژانویه سال ۱۹۹۰ به دنبال جریانات استقلال‌طلبانه مردم جمهوری آذربایجان، تاریخ قفقاز شاهد صفحه جنایتی شد که هرگز با مشابه آن روبه‌رو نشده بود.

به گزارش قره باغ سسی به نقل تسنیم، امروز ۳۱ اُمین سالگرد فاجعه ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ باکو است که از آن به عنوان ژانویه سیاه (قارا یانوار) یاد می‌شود.

شب ۱۹ تا ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ با فرمان میخائیل گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی زخم بزرگی بر پیکره جمهوری آذربایجان وارد آمد و ارتش شوروی در یک اقدام وحشتناک دست به قتل‌عام مردم این جمهوری زدند.

در سال ۱۹۹۰ به دنبال جریانات استقلال‌طلبانه مردم جمهوری آذربایجان، تاریخ قفقاز شاهد صفحه جنایتی شد که هرگز با مشابه آن روبه‌رو نشده بود. شبی که در آن ارتش شوروی در مقابل آزادی و آزادگی ایستاد و دست به چنان قتل‌عام هولناکی زد که کوچه و میدان‌های باکو از شدت فاجعه لباس خون به تن کرد. در این روز مردم جمهوری آذربایجان در برابر ظلم و استبداد ایستادند و با خون خود صفحه زرینی در تاریخ این کشور خلق کردند.

هرچند که در این روز زنان و مردان و کودکان بی‌گناه زیادی جانشان را از دست دادند اما این مردم جمهوری آذربایجان بودند که با استقامت و رشادت پیروز میدان شدند چرا که آزاد مردان پیر و جوان این کشور جان بر کف نهاده، آزادی را برای هم‌وطنان خود به ارمغان آوردند.

در این فاجعه بیش از ۶۰ هزار سرباز شوروی برای فرونشاندن جریان استقلال‌طلبی مردم جمهوری آذربایجان شرکت کرده بودند و در این روز نیروهای سرکوبگر حتی آمبولانس‌ها و امدادرسانانی که برای کمک به مجروحان آمده بودند مورد هجوم قرار دادند.

طبق آمار رسمی وزارت خارجه شوروی سابق، در جریان سرکوب مردم باکو ۱۳۷ نفر کشته و ۷۴۴ نفر زخمی و ۸۴۱ نفر نیز توسط نیروهای دولتی دستگیر شدند.

همچنین طبق آمار اعلامی از طرف وزارت کشور آن زمان، بیش از ۲۰۰ منزل مسکونی در همان روز تخریب و بیش از ۸۰ خودرو نیز به آتش کشیده شد.

مردم جمهوری آذربایجان جنایات و فاجعه ۲۰ ژانویه را هیچ‌گاه فراموش نکرده‌‌اند و در سال ۲۰۰۰ بنای یادبود و خیابان شهدای این فاجعه را به نام «شهیدلر خیابانی» افتتاح کردند.

مردم این کشور همه‌ساله در روز بیستم ژانویه، این رویداد را با احترام یاد می‌کنند و این فاجعه را تا ابد در صفحات خونین حافظه کشور خود ثبت کرده و به عنوان روز ماتم گرامی می‌دارند.

امسال نیز همانند سال های گذشته اقشار و گروه‌های مختلفی از جامعه جمهوری آذربایجان حضور پرشوری در مزار شهدای ژانویه سیاه داشتند.