‏نمایش پست‌ها با برچسب ایران. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب ایران. نمایش همه پست‌ها

۱۴۰۱/۰۹/۱۳

یادداشت اعتراضی آذربایجان به سفارت ایران در باکو

 جمهوری آذربایجان به سفارت ایران در باکو در رابطه با ورود غیرمجاز شماری از شهروندان ایرانی به خاک آذربایجان یادداشت اعتراضی ارائه کرد.




آیهان حاجی‌زاده، مدیر بخش رسانه وزارت امور خارجه جمهوری آذربایجان طی بیانیه‌ای از ارائه یادداشت اعتراضی به سفارت ایران در باکو جهت شفاف‌سازی در رابطه با اخبار مربوط به ورود غیرمجاز ۱۴ شهروند ایرانی به منطقه ارمنی‌نشین و محل استقرار موقت نیروهای روسیه در آذربایجان خبر داد.

وی همچنین گفت: هر گونه سفر به قلمرو جمهوری آذربایجان باید مطابق قوانین داخلی کشورمان و اصل استقلال و تمامیت ارضی باشد.

حاجی‌زاده افزود: درباره اخبار ورود غیرقانونی شهروندان ایرانی به خاک کشورمان، یادداشت اعتراضی به سفارت ایران در باکو ارائه کرده‌ایم تا در این رابطه شفاف‌سازی شود و منتظر پاسخ طرف مقابل هستیم.

۱۴۰۱/۰۹/۰۸

چطور شد جمهوری آذربایجان نور چشم «علی اکبر ولایتی» و ایران شد؟!

 تا چند هفته پیش صدای طبل و دهل علیه جمهوری آذربایجان نه تنها از طرف پان ایرانیستها و ایرانشهری‌های ورشکسته علیه جمهوری آذربایجان نواخته می‌شد حتی از میان سیاستمداران رسمی ایران نیز این صدا به گوش میرسید!




ابوالفضل زهره‌وند (ظهره وند) سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا و افغانستان میگوید: «باید زمینه چینی کنیم تا آذربایجان و نخجوان ضمیمه خاک ایران شوند.»!

«محمدرضا میر تاج الدینی» نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی هم خواستار الحاق  «نخجوان» به ایران شد!

جایی بسی تعجب است که این افراد از کوچکترین قوانین بین المللی نه تنها آگاهی ندارند، حتی از حمله روسیه «ابَرَ قدرت» با سلاحهای مدرن به کشور کوچک اوکراین هم عبرت نگرفتند که روسیه می‌خواست در مدت بیست و چهار ساعت اداره «کی‌یف» پایتخت اوکراین را بدست گیرد، اما اکنون بیشتر از نُه ماه است در باتلاق اوکراین و تحریمهای کمر شکن غرب و آمریکا دست و پا می زند تا جایی که این باصطلاح ابر قدرت دوم جهان که سلاحهای جنگی ایران را تامین می کرد برای ادامه جنگ در اوکراین مجبور شده از ایران «پهباد» و دیگر ادوات جنگی بخرد!

پس از جنگ ۴۴ روزه آذربایجان با ارمنستان که به «جنگ دوم قره باغ» مشهور شد و با پیروزی مطلق آذربایجان و شکست ارمنستان، قرارداد صلحی با میانجیگری روسیه در نهم نوامبر سال ٢٠٢٠  بین آذربایجان و ارمنستان بسته شد، در ماده نهم این قرارداد آمده است:

جمهوری آذربایجان برای برقراری ارتباط آسان بین ارمنیهای ساکن قره باغ (خان کندی و اطراف) با مردم کشور ارمنستان دالان «لاچین» را در اختیار آنها قرار می‌دهد و در مقابل جمهور ارمنستان هم متعهد می‌شود دالانی که نخجوان را به قسمت غرب آذربایجان وصل میکند در اختیار آذربایجان بگذارد.

آذربایجان از همان روزهای نخست قرارداد آتش بس، به تعهد خود عمل کرد اما ارمنستان با گذشت دو سال از قرارداد صلح، از باز شدن کریدور  «زنگه زور» که نخجوان را به غرب آذربایجان متصل کند سرباز زده است!

ایران، مخالف باز شدن دالان «زنگه زور» است و ارمنستان هم به پشتگرمی ایران و چراغ سبز روسیه، حاضر نیست به تعهداتش در این زمینه عمل کند!

مخالفت ایران با باز شدن کریدور «زنگه زور» تا بدانجا پیش رفت که نیروهای سپاه در رزمایش نظامی که در کنار رود ارس در مرز آذربایجان  انجام میداد اقدام به زدن پل شناور بر روی رودخانه ارس کرد که به نوعی گذر از رودخانه ارس و تهدید آذربایجان به حمله نظامی بود!

به دنبال این تحرکات، «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد در صورت حمله ایران به جمهوری آذربایجان ، ما از آذربایجان حمایت خواهیم کرد!

معنای کلی این جمله می‌توانست این باشد که در صورت تهدید شدن آذربایجان از سوی ایران، نه تنها ترکیه دوست و هم پیمان آذربایجان در کنار این کشور خواهد بود، بلکه آمریکا هم در نظر دارد نیروهای خود و احتمالا ناتو را در مرز ایران مستقر کند!

به دنبال این جریان بود که علی اکبر ولایتی مشاور عالی آیت الله خامنه‌ای اعلام کرد، ایران قصد حمله به کشورهای همسایه از جمله جمهوری آذربایجان را ندارد و آذربایجان نور چشم ایران است!!

حسن راشدی

۱۴۰۱/۰۹/۰۵

حمایت کنگره جهانی آذربایجانی‌ها از مواضع علی‌اف درباره ایران

 کنگره جهانی آذربایجانی‌های جهان از اظهارات دیروز الهام علی‌اف درباره ایران حمایت کرد.




آصف قربان، رئیس کنگره جهانی آذربایجانی‌ها اعلام کرد: «از سخنان دیروز الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان در مورد ایران حمایت می‌کنیم زیرا تهران به اصل حسن همجواری احترام نمی‌گذارد».

وی با بیان اینکه پایان اشغال ۳۰ ساله اراضی آذربایجان موجب خرسندی تمام جهان تُرک از جمله بیش از ۳۰ میلیون ترک آذربایجانی در ایران مورد شده افزود: «هدف آذربایجان تضمین صلح در قفقاز جنوبی و توسعه اقتصادی منطقه کمک پس از جنگ است. با این حال متاسفانه شاهدیم که این حسن نیت آذربایجان مورد استقبال ایران قرار نمی‌گیرد و با افزایش تنش آشکارا سیاستی ضد آذربایجانی در پیش گرفته‌اند».

قربان با بیان اینکه رئیس جمهور علی‌اف بازگو کننده افکار آذربایجانی‌های جهان است، افزود: «اظهارات وی حاوی پیام‌های روشنی است. ایران به اصول حسن همجواری پایبند نبوده و روابط دو کشور را تخریب میکند. امید ما این است که دولت تهران این هشدارها را جدی بگیرد».

وی افزود: «همچنین امیدواریم ایران به حقوق بیش از ۳۰ میلیون تُرک آذربایجانی از جمله حق آموزش به زبان مادری آنان احترام گذاشته و بازداشتیهایی اعتراضات اخیر را نیز در اسرع وقت آزاد کند».

گفتنی است الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان دیروز طی سخنانی در دانشگاه «آدا» باکو با اشاره به روابط باکو - تهران گفت: من با سه رئیس جمهور ایران خاتمی، احمدی نژاد و روحانی کار کرده‌ام اما در تمام این سال‌ها وضعیتی شبیه به امروز روی نداده بود. هیچوقت به مانند اکنون شاهد بیانیه‌های مملو از نفرت و تهدید علیه آذربایجان نبودیم. ایران در عرض چند ماه دو رزمایش نظامی در مرز ما برگزار کرد.

علی‌اف با تاکید بر اینکه همواره به اظهارات و اقدامات علیه آذربایجان پاسخ می‌دهند، تصریح کرد: «ما مجبور شدیم تمرینات نظامی در مرز ایران انجام دهیم تا نشان دهیم که از آنها نمی‌ترسیم. ما تمام تلاش خود را برای محافظت از سبک زندگی سکولار در جمهوری آذربایجان همچنین محافظت از حقوق آذربایجانی‌ها در سراسر جهان از جمله در ایران انجام خواهیم داد. آنان بخشی از ما هستند».

۱۴۰۱/۰۹/۰۴

علی‌اف: از حقوق آذربایجانی‌ها از جمله آذربایجانی‌های ایران حمایت می‌کنیم

 رئيس جمهور آذربایجان بر عزم این کشور برای محافظت از حقوق همه آذربایجانی‌ها از جمله در ایران تاکید کرد.



الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان طی سخنانی در دانشگاه «آدا» باکو با اشاره به برنامه‌های دولت برای محافظت از میراث تاریخی و هویتی این کشور گفت: ما تمام تلاش خود را برای حافظت از شیوه زندگی سکولار، روند توسعه کشور و همچنین حقوق تمامی آذربایجانی‌ها از جمله در ایران انجام خواهیم داد.

وی این سخنان را در افتتاحیه نشست «کریدور میانی: ژئوپلیتیک، امنیت و اقتصاد» که رهبران و نمایندگان اندیشکده های برجسته ایالات متحده آمریکا، بلژیک، بلغارستان، انگلیس، فرانسه، اسرائیل، سوئیس، ایتالیا، گرجستان، کانادا، مصر، پاکستان، لهستان، رومانی، روسیه و ترکیه در آن حضور دارند بیان کرده و افزود: آنان بخشی از مردم ما هستند.

علی‌اف همچنین به روابط آذربایجان با ایران نیز پرداخته و افزود: من با سه رئیس جمهور ایران خاتمی، احمدی نژاد و روحانی کار کرده‌ام اما در تمام این سال‌ها وضعیتی شبیه به امروز روی نداده بود. هیچوقت به مانند اکنون شاهد بیانیه‌های مملو از نفرت و تهدید علیه آذربایجان نبودیم. ایران در عرض چند ماه دو رزمایش نظامی در مرز ما برگزار کرد.

علی‌اف با تاکید بر اینکه همواره به اظهارات و اقدامات علیه آذربایجان پاسخ می‌دهند، تصریح کرد: ما مجبور شدیم تمرینات نظامی در مرز ایران انجام دهیم تا نشان دهیم که از آنها نمی‌ترسیم. ما تمام تلاش خود را برای محافظت از سبک زندگی سکولار در جمهوری آذربایجان همچنین محافظت از حقوق آذربایجانی‌ها در سراسر جهان از جمله در ایران انجام خواهیم داد. آنان بخشی از ما هستند.

لازم به ذکر است در این همایش شرکت کنندگان در خصوص اهمیت کریدور زنگه زور، فرصت‌های جدید حمل‌ و نقل ایجاد شده توسط کریدور شرق به غرب و گسترش و تنوع حمل‌ونقل بین‌المللی به تبادل نظر می‌پردازند.

۱۴۰۱/۰۸/۲۳

کشف یک شبکه جاسوسی وابسته به ایران در جمهوری آذربایجان

 مقامات آذربایجان از کشف یک تیم پنج نفره جاسوسی وابسته به ایران خبر دادند.



سازمان امنیت جمهوری آذربایجان در بیانیه‌ای از کشف یک شبکه پنج نفره جاسوسی مرتبط با ایران خبر داد که به اتهام «خیانت به کشور» تحت بازداشت قرار گرفته‌اند.

براساس این بیانیه، یکی از این جاسوسان «ظاهر عسگروف» است که به عنوان ناخدای کشتی در ناوگان نفتی خزر خدمت می‌کرد. وی حین آموزش دینی در شهر قم ایران از طرف سازمان اطلاعات ایران استخدام شده است.

عسگروف اطلاعاتی را که در مورد شرکت‌های خارجی فعال در آذربایجان، مکان و زمان تمرینات نظامی در دریای خزر و محموله‌های حمل شده به سکوهای نفتی جمع آوری و به اطلاعات ایران ارائه کرده است.

فرد دیگر «النور رسول‌اف» نام دارد که در سال ۲۰۱۸ برای معالجه به ایران رفته و در آنجا از طرف اطلاعات ایران تطمیع و راضی به همکاری شده است.

وی نیز اطلاعات عمدتا نظامی از جمله مناطقی که خط لوله نفت و گاز طبیعی می‌گذرد، مکان پهپادها، تانک‌ها و خودروهای نظامی، خودروهای به نمایش گذاشته شده در نمایشگاه تکنوسافت باکو و همچنین مکان سامانه‌های پدافند هوایی و راداری را جمع آوری و ارسال کرده است.

اسامی سه بازداشت شده دیگر نیز بختیار آقازاده، میرحافظ جعفرزاده و اورخان ممداوف اعلام شده که اکنون به اتهام «خیانت به کشور» در بازداشت هستند.



۱۴۰۰/۰۳/۰۹

تقابل دو گفتمان «مارش مهتر» و «نارداران» در جمهوری آذربایجان

 مروری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قفقاز


فرایند تاریخی و جغرافیای سیاسی کشورها باعث پدید آمدن گفتمان های (Discourse) مختلف در دوره های متفاوتی در صحنه تاریخ می شود که بنا بر مقتضیات زمانه، این گفتمان ها حالت غالب یا مغلوب به خود می گیرند. این گفتمان ها ابزار بسیار مناسبی برای و شناسایی سیاست خارجی کشورها می باشند، چرا که کشورها مطابق «گفتمان های موجود خود» وارد عرصه سیاسی و بین المللی شده و اقدام به سیاست گذاری می کنند. 

برای مثال، برآیند تاریخی تشکیل جمهوری ترکیه و تعامل آن با غرب سه گفتمان عمده «اسلام گرایی، تُرک گرایی، و غرب گرایی (در قالب سکولاریسم) را پدید آورده است. در مقابل نیز مطابق فرایند تاریخی معادلات داخلی و سیاست بین الملل، شاهد پیدایش و بسط گفتمانهای اسلام گرایی (نسخه تشیع گرایی) و ملی گرایی ایرانی در قالب هویت ایرانی (ایرانشهری) در ایران هستیم. 

چنین گفتمان هایی چه در حالت غالب چه در حالت مغلوب با گفتمان های دیگر در تعامل بوده، گاهی به تفاهم می‌رسند و گاهی به شدت متعارض می‌شوند.

در این راستا، بدون شک ژئوپلیتیک قفقاز را می توان یکی از مهمترین مکان‌های تصادم و تلاقی گفتمان های اخیر نامید. 

ایران با هر دو گفتمان مطرح خود یعنی تشیع گرایی و ایرانشهری وارد معادلات قفقاز شده است. از یک سو خود را حامی شیعیان در جمهوری آذربایجان به عنوان دومین کشور جهان با تراکم بالای شیعه دانسته و به تقویت گروه های شیعی در جمهوری آذربایجان (عموما به عنوان یک آنتی تز در برابر دولت سکولار علی‌اف) می پردازد. از سوی دیگر گروه‌های ایرانشهری نیز با پیش کشیدن ادعای ایرانی تبار بودن مردمان آنسوی ارس و یا نامیدن آذربایجان به عنوان بخشی از ایران باستان، مسایل مربوط به قفقاز را مورد بررسی قرار می‌دهند. 

ترکیه نیز با حذف واژه «آذری و همچنین تفاوت مذهبی» (تسنن حنفی در برابر اکثریت شیعه) و با تاکید بر گفتمان یکسانی فرهنگی «دو دولت یک ملت» برپایه زبان مشترک تُرکی اعلام کرده است که تحت هر گونه شرایطی در کنار آذربایجان خواهد بود. 

تحولات جنگ ۴۴ قفقاز نشان داد که ترکیه در «گفتار و کردار خود» صادق تر عمل کرده و علیرغم تهدید و تحریم از سوی کشورهای عمده غربی و حتی به بهای متشنج شدن اوضاع با روسیه، در پروسه بازگرداندن مناطق از دست رفته آذربایجان در قره باغ حضور فعال نظامی، استخباراتی و دیپلماتیک نقش فعال داشت. در مقابل نیز، بنا بر دیدگاه بسیاری از تحلیلگران، گفتمان ایرانشهری  ایران «متناقض» با گفتمان تشیع عمل کرده و حتی به بهای متشنج کردن مناطق تُرک نشین شمال غرب، خواهان کمک به ارمنستان و تنبیه آذربایجان بوده است، امری که حاکی از ناهمخوانی و بی برنامگی در نهاد تصمیم گیری مسایل ژعوپلتیک منطقه دارد. 


بهره سخن: 


تحولات جنگ اخیر قفقاز و بسط گفتمانی تحولات پس از آن نشان می دهد که «یکپارچگی و مصمم بودن» ترکیه در سیاست خارجی خود در قبال مسائل قره‌باغ، باعث پیروزی مطلق گفتمان «مارش مهتر» به عنوان نماد ملی گرایی تُرکی در برابر گفتمان های موجود ایران از جمله «نارداران» به عنوان نماد همکاری در قالب تشیع شده است. نتایج ملموس این معادله در قرارداد های میلیارد دلاری میان ترکیه و آذربایجان در تمامی زمینه‌ها و حذف معنادار ایران از تمامی جوانب از دیپلماسی گرفته تا پروژه های مشترک اقتصادی مشهود است.

۱۴۰۰/۰۲/۰۹

از نقطه نظر تاریخی چرا ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ برای آذربایجانی ها مهم است؟

 جار و جنجال رسانه ای ارامنه همراه با خصومت صلیبی وار بوقهای تبلیغاتی اروپا و آمریکا سبب می شود هر سال اوایل اردیبهشت موضوع به اصطلاح قتل عام ارامنه موضوع روز شود. ولی واقعا چرا این موضوع برای ما آذربایجانی ها مهم است؟ اجازه دهید نگاهی به ماوقع این موضوع بیاندازیم. 

۱۲۸۸ الی ۱۲۹۰ شمسی کل آذربایجان به اشغال تدریجی روسیه تزاری در می آید. کشتارها در تبریز و شهرهای دیگر شروع شده و بساط انجمنها و مشروطه خواهی توسط روسها برچیده می شود. روسها مواضع خود در آذربایجان- دقیقا پشت مواضع عثمانی – را مستحکم می کنند تا چند سال بعد از آن استفاده کنند.

سه سال بعد یعنی ۱۲۹۳ شمسی جنگ جهانی اول شروع می شود. دو دولت بزرگ روسیه و عثمانی هم در جنگ بین الملل وارد می شوند. عثمانی اشغال آذربایجان همسایه اش و در واقع شرق مملکتش توسط دشمن را برنتابیده، رسما از ایران تخلیه روسها از مناطق مرزی با خود را می خواهد. دولت ایران ضعیفتر از آن بود که بتواند حرفی از تخلیه بزند. بدین ترتیب جنگ به داخل آذربایجان کشیده می شود و عثمانی ها، روسها را از مناطق غربی آذربایجان عقب می رانند.

دست به دست شدن آذربایجان خصوصا اورمیه، ساوجبولاغ ( مهاباد امروزین) سلماس و خوی چند بار اتفاق می افتد. 

در این جنگ مسیحیان هم ایران دوره قاجاری - در آذربایجان - وهم شرق عثمانی دست به دعای پیروزی روسیه بودند و مسلمانان دست به دعای پیروزی عثمانی. روسها برای درگیرکردن مردم عثمانی با دولتشان از مسیحیان ارمنی و نسطوری استفاده کرده و اینها به دولتشان اعلان جنگ کردند. تدبیر عثمانی برای مقابله با شورش داخلی مسیحیان، دور کردن ارامنه از جبهه های جنگ بود ولی نسطوری ها به سبب دارا بودن سیستم عشیرتی در جنگ شکست خورده سیل پناهنده ها به آذربایجان رسید که در اینجا جیلو نامیده شدند. فجایع بوجود آمده اینها در اورمیه و سلماس نیز جیلولوق نامیده شد.

اما مساله ارامنه به سبب داشتن پیشینه قوی سیاسی از زمان سلطان عبدالحمید و رسوخ در تارو پود عثمانی و داشتن مناصب عالی دولتی تا حد صدراعظمی موضوعی بسیارحساس بود. برای جلوگیری از صدمه دیدن ارامنه در این جنگ قانون «تهجیر ارامنه» تصویب شد.

براساس این قانون بایستی تمام خانوارهای ارمنی موجود در ولایات هم مرز با روسیه در وان، ارضروم، قارص و ... به مناطق داخلی‌تر عثمانی کوچانده شوند. در این نقل و انتقال متاسفانه جمعی از انسانها تلف شدند. جمعی نیز در اثر حمله تروریستهای ارمنی به قافله مهاجرین کشته شدند.

ارامنه قاچاق و جیلوهای نسطوری همراه با ماجراجویان وطنی اواخر سال ۱۲۹۶ درصدد کنترل غرب آذربایجان بخصوص اورمیه و سلماس برآمدند که این ماجراجویی آنها با قتل عام بیش از یکصد و پنجاه هزار تُرک آذربایجانی منجر شد. بدین خاطر موضوع ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ نیز برای آذربایجانی ها مهم شد.

به هر حال وقایع تلخ جنگ جهانی اول هم برای مسلمانان و هم برای مسیحیان مخصوصا برای اهالی مناطق غرب آذربایجان بایستی بسیار عبرت آموز باشد. تا وقتی که ارامنه و اخیرا ماجراجویانی از عشایر فریب قدرتهای خارجی را نخورند آذربایجان بسیار وسیعتر از آن است که برای قومی تنگتر باشد.

برای اطلاع بیشتر از این وقایع تلخ مراجعه شود به کتاب من: آذربایجان در جنگ جهانی اول یا فجایع جیلولوق، انتشارات اختر تبریز.


توحید ملک زاده دیلمقانی


۱۴۰۰/۰۲/۰۸

«ملت صادق» و آینده منطقه| یادداشتی برای ۲۴ آوریل

 مطابق اسناد امپراتوری بریتانیا، جنگ جهانی اول بیش از ۲۰ میلیون کشته و ۲۱ میلیون مجروح به دنبال داشته است. اما ناگفته پیداست که چنین آماری صرفاً مربوط به مناطق درگیر در جنگ می باشد و مناطق غیر درگیر در جنگ مستقیم (از جمله ایران) نیز تلفات میلیونی متحمل شده اند.

یکی از مهم‌ترین مباحث به یادگار مانده از این دوران و سال ۱۹۱۵، ادعای نسل کشی ارامنه می‌باشد. مطابق این ادعا که در ۴۰ سال اخیر پس از حضور نظامی ترکیه در مناطق شمالی جزیره قبرس مطرح شده است، امپراتوری عثمانی دستور کشتار ۱.۵ میلیون ارمنی ساکن مناطق شرقی را داده است. 

فارغ از صحت یا عدم صحت چنین ادعایی، آنچه که در منطقه مذکور در سالهای جنگ جهانی اول گذشته است به معنای واقعی کلمه، مصداق رنج و فلاکت برای تمامی مردمان منطقه از جمله تُرک، کُرد و ارمنی بوده است. 

با آغاز جنگ جهانی اول، ارامنه امپراتوری عثمانی که در ادبیات سیاسی آن دوره با عنوان «ملّتِ صادق» شناخته می‌شدند علیه امپراطوری عثمانی شورش کرده و با رقیب سنتی آنها یعنی روسیه اعلام همکاری کردند. مطابق اسناد منتشر شده در آکادمی نظامی آمریکا، ارامنه امپراتوری عثمانی بیش از ۵۰۰ سال در درون این امپراطوری با صلح و رفاه نسبی زندگی کرده و در دیوانسالاری عثمانی نیز به رتبه های بالایی مانند وزارت رسیده بودند.

 علیرغم این همزیستی، با شروع جنگ جهانی اول نیروهای نظامی ارمنی شروع به قتل عام صدها روستای کُرد و تُرک نشین کرده و علیه عثمانی قیام خونینی را آغاز کردند. در مقابل نیز قوای نظامی عثمانی به سرکوب جدایی طلبان ارمنی پرداختند. 

در سایه این تحولات، بخشی از جمعیت ۱.۳ میلیون نفری ارامنه منطقه کشته، بخش عظیم آن منطقه را ترک کرده (به سمت مرزهای ایران و قفقاز) و بخش دیگر آن با پناه گرفتن در روستاهای منطقه تحت اسامی مستعار از حادثه گریختند.

همان «ملّت صادق»، علیرغم کمک بی‌چون و چرای روس‌ها در تشکیل کشور ارمنستان، در خود روسیه نیز ادعای ارضی داشته و موجب خشم ملی گرایان روس شده اند. علاوه بر این ادعای ارضی آنها در بخشی از کشور گرجستان نیز روابط دو کشور را به حداقل رسانده، به گونه‌ای که گرجستان مرزهای خود را با ارمنستان بسته است. 

اما به جرأت می‌توان گفت که مهمترین دامنه فعالیت بازماندگان «ملّتِ صادق» در ایران صورت می‌گیرد. علیرغم حضور ده‌ها میلیونی تُرک های آذربایجانی در ایران و وجود نقاط سیاه تاریخی مانند کشتار وسیع مردم منطقه به دست ارامنه در آذربایجان غربی، این حجم از آزادی در تُرک ستیزی قابل تأمّل می باشد.

با توجه به رقابت روز افزون ترکیه و ایران در خاورمیانه مرکزی به ویژه در عراق و سوریه، جنگ گفتمانی ایران علیه ترکیه به عنوان یک رقیب با ماهیت تهدید فزاینده کاملا واقعی و قابل درک می باشد اما اصرار گروه‌های مرکز گرا برای شناخت وقایع ۱۹۱۵ به عنوان نسل کشی بحثی ریشه دار و خارج از عرف مناسبات منطقه می باشد. گویا گروه های ایرانشهری منافع ۱۲۵ هزار ارمنی را مقدم بر دهها میلیون آذربایجانی می دانند، امری که خواسته یا ناخواسته باعث نفاق در کلّیّت کشور ایران به دست «ملّتِ صادق» شده است.

۱۳۹۹/۱۲/۱۶

تضاد منافع و سیاست خارجی (مطالعه موردی سیاست خارجی ایران در تحولات قفقاز)

 درباره ماهیت و نحوه مدیریت سیاست خارجی رویکردهای متفاوتی وجود دارد. برخی از اندیشمندان سیاست خارجی را دنباله و برآیند تحولات سیاست داخلی کشورها می‌دانند، برخی دیگر از اندیشمندان نیز سیاست خارجی را مستقل از تحولات داخلی کشورها و برآیند تحولات بین المللی می دانند.

نحوه کنشگری و تدوین سیاست خارجی ایران در تنازع قفقاز با تردیدها و بحرانهای عدیده ای روبه رو بود، به گونه ای که نحوه مداخله یا عدم مداخله ایران در جنگ دو همسایه شمالی مباحث فراوانی را به میان آورد. در تدوین سیاست خارجی ایران علیرغم حضور گروه‌های ذینفع متفاوت، با کمی جرح و تعدیل می توان ۲ رویکرد متفاوت را نام برد:  ایران گرایی و اسلام گرایی. در این نوشته به مواضع رویکرد ایرانگرایی خواهیم پرداخت. 

رویکرد ایران گرایی و تحولات قفقاز

رویکرد ایران گرایی که با نام‌های مختلف باستان گرایی و ایرانشهری نیز شناخته می‌شود، یکی از پیوستگی های سیاست خارجی و منافع ملی ایران در دوران گذر از حکومت پهلوی به حکومت جمهوری اسلامی می باشد. مطابق این رویکرد، اسلام گرایی به عنوان یک آنتی تز برای پروسه ملت سازی در ایران و همچنین عاملی تعیین کننده در عدم مدرن شدن ایران معرفی می شود. این تفکر در دوره پهلوی اول شالوده‌ ریزی شد در دوره پهلوی دوم به اوج رسید و بر اساس این رویکرد اقوام غیر ایرانیک مانند تُرک‌ها و اعراب به عنوان "دیگری" و در قالب اقوام تهاجم و ناهمخوان با ایده ایرانگرایی شناخته می شوند. این دیدگاه در جنگ قره باغ نیز یکی از مهمترین عناصر گفتمان ساز بود. مطابق این دیدگاه، برای جلوگیری از گسترش نفوذ تُرک گرایی در قفقاز و اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه، حمایت ایران از ارمنستان در قالب اتحاد با روسیه از ملزومات سیاست خارجی تلقی می شد.

 در این راستا، گفتمان ایرانشهری با به میان آوردن مفاهیمی مانند «حضور تکفیری‌ها و تروریست‌ها در قفقاز، نفوذ گفتمان سنی گرایی و غلبه بر تشیع در قفقاز و همچنین برجسته کردن همکاری جمهوری آذربایجان با اسرائیل» در پی به حاشیه راندن گفتمان اسلامی و همچنین حس ناسیونالیستی مردم شمال غرب ایران بود. به دلیل عدم جابجایی توازن استراتژیک قدرت در قفقاز و حضور گفتمان هژمونی روسی در منطقه، سیاست خارجی ایران تابع ایده ایرانشهری ها بود، چرا که مطابق این دیدگاه دیر یا زود روسیه وارد میدان شده و مانع از ایجاد هرگونه تحول جدی در وضعیت حقوقی و ژئوپلیتیک منطقه می شد و حمایت ترکیه نیز به حمایت های معنوی و رسانه‌ای محدود می شد.

همچنین هر گونه قدرت گیری جمهوری آذربایجان در منطقه و غلبه بر حس سرخوردگی چند دهه اخیر با شالوده گفتمان ایرانشهری در تضاد می باشد چراکه مدافعان این گفتمان حتی از آوردن نام آذربایجان نیز اکراه داشته و با کلماتی مانند جمهوری باکو و جمهوری آران از آن یاد می‌کنند. 

اما در هفته‌های متعاقب جنگ ۴۴ روزه و با گسترش پیشروی‌های ارتش جمهوری آذربایجان، گفتمان ایرانشهری به ناچار به حاشیه رانده شد. در این راستا می‌توان به سه دلیل اصلی اشاره کرد:

الف: ایجاد موازنه وحشت بین روسیه و اتحاد ترکیه و پاکستان و متعاقب آن عدم تمایل روسیه به مداخله مستقیم در جنگ

ب: حساسیت مردمی آذربایجانی های ایران در سایه گسترش تکنولوژی های رسانه ای و شروع اعتراضات مردمی علیه حمایت ایران از ارمنستان

ج: القای حمایت ایران از یک دولت غیر مسلمان و همراهی با آن در اشغال سرزمینی خاک جهان اسلام ( تقریباً تمامی کشورهای جهان اسلام به صورت رسمی و غیر رسمی حمایت خود را از جمهوری آذربایجان اعلام کردند)

۱۳۹۹/۱۲/۱۲

بنیاد حسین اف: مردم و دولت جمهوری آذربایجان کمک ایران را فراموش نمی‌کنند

 سفیر جمهوری آذربایجان با بیان این که ایران همواره در کنار مردم این کشور بوده، گفت: مردم و دولت جمهوری آذربایجان هیچ‌وقت کمک‌های مردم و دولت ایران را فراموش نکرده و نمی‌کنند.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از آوا دیپلماتیک، بنیاد حسین اف، در «همایش ۱۷ ربیع گفتمان برتر» در سالن همایش امین قم، خاطرنشان کرد: در جنگ اول قره‌باغ، شهر فضولی اشغال شد و برخی شهرستان‌ها به محاصره افتادند که کمک‌های نظامی و بشردوستانه ایران موجب شد تا بیش از ۳۰۰ هزار نفر از مردم در محاصره به‌سلامت به سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان برگشتند.

وی اضافه کرد: از سال ۱۹۸۸، هزاران نفر از مناطق اشغال شده آواره شدند که ایران برای اسکان مردم جنگ‌زده اقدام به ایجاد شهرک‌هایی کرد.

سفیر جمهوری آذربایجان در ادامه افزود: اگرچه ما مردم جمهوری آذربایجان برای آزادسازی این مناطق بسیار جنگیده‌ایم، ولی به دلیل نبود رهبریت در کشورمان موفق به آزادی این مناطق نشدیم.

حسین اف گفت: در دوران ریاست جمهوری حیدر علی‌اف، روابط جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی تقویت و روابط میان این دو کشور در تمام ابعاد نظامی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی میان دو کشور همواره در این سال‌ها تقویت شده‌است.

وی با اشاره به حوادث جنگ ۴۴ روزه اخیر در این منطقه، خاطرنشان کرد: با وحدت مردم و رهبری ریاست جمهوری و افسران و سربازان جمهوری آذربایجان، از ۱۲ هزار کیلومترمربع سرزمین‌های اشغالی، پنج هزار کیلومترمربع آزاد، پنج هزار کیلومترمربع با بیانیه صلح آزاد و در۲ هزار کیلومتر باقی‌مانده نیز اتباع ارامنه و آذربایجانی در کنار هم زندگی خواهند کرد.

وی با بیان این‌که همکاری کشورهای منطقه با فرمول سه به‌علاوه سه و با حضور ایران، مسائل باقی‌مانده نیز حل می‌شود، گفت: در نتیجه جنگ قره‌باغ، خط راه‌آهن جلفا که درسال ۱۹۸۸ هر روز ۳۰۰ واگن وارد جمهوری اسلامی می‌شد و با آن جنگ بسته شده بود، پس از بازسازی، این راه‌آهن مجدد احیا می‌شود.

سفیر جمهوری آذربایجان در ایران یادآور شد: جمهوری اسلامی از طریق راه‌آهن آذربایجان به نخجوان و سپس به روسیه متصل خواهد شد.

وی افزود: هدف از بیانیه صلح این بود که جمهوری آذربایجان تنها برنده جنگ نباشد و با این بیانیه، برنده صلح هم باشیم و صلح را برای منطقه به ارمغان بیاوریم.

حسین اف گفت: بیانیه مشترک ائمه جمعه استان‌های آذربایجانی‌زبان ایران از نظر معنوی کمک بسیار زیادی در همان روزهای ابتدایی جنگ بود که در تماس‌های جداگانه از این علما تقدیر کردیم.

وی ادامه داد: بیانیه مراجع تقلید و مدیر حوزه‌های علمیه ایران در حمایت از حق مردم جمهوری آذربایجان، ارزش معنوی بسیار زیادی برای ما داشت.

وی با اشاره به سخنرانی رهبر معظم انقلاب در ۱۷ ربیع، گفت: سخنان گهربار رهبر معظم انقلاب در ۱۷ ربیع عیدی خوبی به مردم جمهوری آذربایجان بود که این موضوع به‌صورت گسترده در این کشور بازتاب داشت.

سفیر جمهوری آذربایجان در ایران با اشاره به امضای سند ساخت سد خداآفرین میان ایران و جمهوری آذربایجان، گفت: جمهوری اسلامی با امضای سند احداث سد خداآفرین در منطقه مورد مناقشه جمهوری آذربایجان اولین اقدام در شناخت حق حاکمیت جمهوری آذربایجان بر این مناطق را به‌صورت رسمی اعلام کرد.

در این همایش شخصیت‌های برجسته علمی و دینی ایران، جمهوری آذربایجان و منطقه قفقاز، ترکیه، اوکراین، روسیه و بلاروس حضور داشتند.

۱۳۹۹/۱۲/۱۰

تبعات امنیتی جنگ قفقاز بر سه گانه ایران، ترکیه و روسیه

 بدون شک می‌توان جنگ ۴۴ روزه قفقاز را یکی از بزرگترین تغییرات در موازنه ژئوپلیتیک قدرت در هارتلند آسیا و اروپا دانست. این جنگ که با مداخله مستقیم پوتین و آتش بس سه گانه به پایان رسید تبعات امنیتی قابل ذکری برای منطقه داشته است. در تحلیل امروز به موازنه امنیت در منطقه خواهیم پرداخت. 


روسیه: 

اگر چه مداخله مستقیم روسیه در جنگ ۴۴ روزه مانع از آزادسازی تمامی مناطق قره باغ و پیرامون آن شد و روسیه توانست تحت سیاست آشتی دادن دو رقیب، جای پای خود را پس از نزدیک به ۳۰ سال در قفقاز بازیابد، اما روسیه با مسئله امنیتی فزاینده‌ای روبرو شده است. ناگفته پیداست که پیروزی آذربایجان در جنگ مذکور بدون حضور مستشاری و عملیاتی مستقیم ترکیه ناممکن بود و ترکیه مدرن ترین سلاح ها از جمله سیستم های راداری جنگ الکترونیک و پهپادهای مسلح خود را وارد میدان جنگ کرد که حاصل آن متلاشی شدن بخش اعظم تجهیزات روسی ارتش ارمنستان بود. روسیه با تحریک ارمنستان به جنگ علیه جمهوری آذربایجان در ماه آگوست ۲۰۲۰، در پی کنترل خطوط انرژی مابین ترکیه و آذربایجان بود، اما نتایج جنگ معادلات را به گونه دیگری رقم زد. بدون شک روسیه از حضور فزاینده ترکیه در جمهوری آذربایجان ناخرسند می باشد. برآیند تحولات به گونه‌ای رقم خورده است که هم در صورت سکوت و هم در صورت کنشگری روسیه در منطقه قفقاز جنوبی، نقش ترکیه و ناتو در منطقه پر رنگ تر خواهد شد. 

ترکیه: 

بدون شک بزرگترین برنده تحولات جنگ قفقاز ترکیه می باشد. این کشور پس از چندین دهه توانست آرزوی خود مبنی بر حضور در قفقاز و ایجاد موازنه ژئوپلیتیک علیه روسیه را جامه عمل بپوشاند. اما این رقابت استراتژیک با کشوری دارای سابقه ابرقدرتی برای ترکیه بدون هزینه نخواهد بود. تاکنون ترکیه و روسیه توانسته‌اند تنش های خود را با دو مقوله همکاری‌های اقتصادی در زمینه های مختلف و همچنین اتحادی نانوشته علیه هژمونی سیاسی و اقتصادی غرب مهار کنند اما این به معنای پایان تنش نخواهد بود. ترکیه پس از پیروزی در جنگ ۴۴ روزه قره باغ به دنبال ایجاد اتحادی بزرگتر با سایر جمهوری های تُرک قفقاز و آسیای مرکزی می باشد، اتحادی که از هم اکنون توانسته است دشمنان منطقه‌ای روسیه از جمله گرجستان و اوکراین را نیز دور خود گرد آورد. ناگفته پیداست که چنین حرکاتی رقابت پنهان ترکیه و روسیه را علنی تر و پرهزینه تر خواهد کرد. 

ایران

پس از شروع جنگ دوم قره باغ، ایران محاسبات خود را بر اساس این امر مبنا قرار داد که دیر یا زود اتحاد روسیه و ارمنستان مانع از شکل گیری تحولی ژئوپلیتیک در قفقاز شده و جمهوری آذربایجان مجبور به خویشتن داری خواهد شد. اما با تداوم جنگ به نفع جمهوری آذربایجان، ایران وارد دوگانه امنیتی فزاینده ای شد؛ از یک سو با فشار گروه‌های ایرانشهری مبنی بر ضرورت مهار ترکیه در قفقاز، ایران شروع به حمایت مستقیم و غیر مستقیم از ارمنستان کرد، امری که واکنش جدی آذربایجانی های شمال غرب و پایتخت ایران را در پی داشت. با توجه به اینکه تُرک های آذربایجان و سایر مناطق ایران بخش قابل توجهی از جمعیت کل ایران را تشکیل می دهند، هرگونه حساسیت زایی در چنین امری می توانست گروه‌های مردمی بیشتری را به سمت گرایش های رادیکال تر و گریز از مرکز سوق دهد. برای اولین بار پس از فروپاشی حکومت قاجار و تشکیل ایران نوین، مردم آذربایجان توانستند مسیر سیاست خارجی ایران را عوض کنند. در این راستا ایران به سیاست آلترناتیو خود یعنی اسلام گرایی بازگشته و با ابراز خرسندی از آزادسازی مناطق آذربایجان به عنوان خاک جهان اسلام، از وضعیت جدید منطقه استقبال کرد. اما این امر به معنای عدم نگرانی از حضور فزاینده ترکیه و به حاشیه رانده شدن ایران از تحولات قفقاز نبوده و رقابت دو کشور در سطوح مختلف ادامه خواهد داشت. 

بهره سخن: 

ترتیبات امنیتی رقابتی میان ایران ترکیه و روسیه پس از جنگ ۴۴ روزه قره باغ وارد مرحله نوینی شده است و علاوه بر قفقاز جنوبی، رقابت میان کشورهای مذکور به میدان های دیگری مانند سوریه و عراق نیز سرایت خواهد کرد. در این میان با توجه به ملاحظات امنیتی روسیه و اولویت این کشور به شرق اروپا و مقابله با ناتو، انتظار می رود سطح رقابت ایران و ترکیه افزایش یافته و حتی ابعاد خطرناکی نیز به خود بگیرد.

۱۳۹۹/۱۱/۱۵

اندیشکده آمریکایی کوئینزی: ایران به دنبال نقشی تازه در قفقاز پساجنگ است

 تبریک وزیر خارجه ایران در باکو درباره پیروزی جمهوری آذربایجان چرخشی در بیانیه‌های قبلی تهران محسوب می‌شود. او گفت: خوشحالیم که آذربایجان سرزمین‌های خود را بازگرداند، حالا که یکپارچگی ارضی محقق شد و اشغال پایان یافت، ما در موقعیتی عادی به سر می‌بریم.

به گزارش قره باغ ‌سسی و به نقل از خبرگزاری تسنیم، اندیشکده آمریکایی کوئینزی در تحلیلی به بررسی سفر منطقه ای ظریف به کشورهای جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، روسیه و ترکیه پرداخت.

در این تحلیل آمده است:

۱- دیپلمات ارشد ایران تور قفقاز جنوبی را با دیدار با هر ۳ رئیس دولت به پایان رساند در حالی که روشن نشد تهران قرار است در نظم منطقه ای نوظهور چه جایگاهی داشته باشد.

۲- سفر محمد جواد ظریف که از ۲۵ ژانویه آغاز شد در بردارنده سفرهایی به باکو، ایروان، تفلیس، مسکو و آنکارا بود. پیروزی آذربایجان در جنگ قفقاز یک دگرش ژئوپلتیکی را سبب شده و حالا روسیه، ترکیه و ایران می خواهند جای پای خود را محکم کنند.

۳- ظریف در اولین دیدارش در باکو گفت که سفرش با الهام از فرمول "۳+۳" انجام گرفته و می تواند پلتفرم یکپارچه منطقه ای پسا جنگ باشد- سه کشور قفقاز به علاوه ایران، روسیه و ترکیه. ظریف به الهام علی اف گفت: من پیشنهاد ۳+۳ شما را قبول کرده و از هر ۶ کشور دیدار خواهم کرد. ما امیدواریم که این دیدار آغازی برای روابط صلح آمیز و عادی بین کشورهای منطقه باشد.

۴- تبریک ظریف در باکو پیرامون پیروزی جمهوری آذربایجان چرخشی در بیانیه های قبلی تهران محسوب می شود. او گفت: ما خوشحالیم که آذربایجان سرزمین های خود را بازگرداند، حالا که یکپارچگی ارضی محقق شد و اشغال پایان یافت، ما در موقعیتی عادی به سر می بریم. مردم آذربایجان می توانند به سرزمین های مادری خود برگردند و ایران می خواهد در این کار به آنها کمک کند. صحبت های ظریف در نظر باکو و ایروان به معنای چرخش تهران بود که تا پیش از این سعی می کرد جایگاه بی طرفی خود بین دو همسایه شمالی را حفظ کند.

۵- وب سایت خبری آذربایجان (minval.az) نوشت: پیروزی قاطع نظامی آذربایجان، تهران را مجبور به پذیرش باکو کرده است: با آرایش تازه، اکنون ظریف امیدوار به روابط تازه با آذربایجان است. پیروزی آذربایجان واقعیت سیاست های منطقه را بازگو می کند.

۶- اظهارات ظریف در باکو به پیروی از یک رویکرد ایرانی کاملاً منفعلانه است که در طول جنگ تلاش می کرد بین ملاحظات پیرامون دلجویی از جمعیت قوم بزرگ آذربایجان ایران و بی اعتمادی تهران از افزایش نفوذ ترکیه در قفقاز تعادل برقرار کند. تنها یک تلاش در نزدیکی های پایان جنگ توسط وزیر امور خارجه ایران در راستای پیشنهاد توافق صلح ایرانی در بدو ورود با شکست روبرو شد.

۷- از نظر ارامنه این پیشنهاد نشان می داد که ایران به سمت آذربایجان متمایل شده بود. گاریک کریان (Garik Keryan)، یک تحلیل گر سیاسی، می گوید که ایران قبلاً رویکردی طرفدار ارامنه داشت اما در جنگ قره باغ منفعلانه عمل کرد. ایران نتیجه جنگ- کنترل آذربایجان بر مناطق مورد مناقشه- را مثبت ارزیابی کرد و همین توضیح می دهد که چرا وزیر امور خارجه ایران پیروزی آذربایجان را تبریک گفت.

۸- محتوای پیشنهاد ایران علنی نشد اما تهران همواره در گذشته مایل بود که بین قره باغ- منطقه ای که قبل از جنگ اول و در دهه ۱۹۹۰ اکثریت ارمنی داشت- و مناطق اطراف آن که ارمنی ها در طول جنگ تصرف کرده بودند، تمایز گذاشته شود.

۹- ظریف در ایروان نسبت به رویکرد ایران نسبت به تقسیم سرزمینی در قفقاز گفت: خط قرمز ما تمامیت ارضی جمهوری ارمنستان است که ما به روشنی پیرامون آن صحبت کرده ایم. از یک سو این به معنی اطمینان خاطر به ارمنیان است که از تجاوز آذربایجان به خاک ارمنستان در سایه اظهارات نامعقول از سوی مقامات آذربایجان و برخی سردرگمی ها در سرزمین های مرزی ارمنستان- آذربایجان، به ستوه آمده اند. از سوی دیگر خاطر نشان می کند سرزمینی که هنور ارمنستان در ناگورنو قره باغ در کنترل دارد، از جمله پایتخت منطقه ای Stepanakert، زیر سوال است.

۱۰- الئدار ممداف، تحلیل گر مسائل ایران می گوید: صحبت های عمومی پیرامون ادغام منطقه ای نشان دهنده منافع واقعی تهران نیست. آذربایجانی‌ها تمایل دارند که بر تمامی ارتباطات حمل و نقلی تاکید کنند، اما برای ایران مسائل مربوط به تمامیت ارضی، اقلیت آذربایجانی ایران و نفوذ اسرائیل در درجه اول اهمیت است.

۱۱- در کمال تعجب، ظریف در ایروان از اقلیت ارمنی ایران یاد کرد و از رابطه دیرینه با آنها گفت. با این حال، ظریف در باکو یادی از جمعیت قومی بسیار بزرگ تر آذربایجانی نکرد که چه بسا نشانه ای از حساسیت گروه دوم است.

۱۳۹۹/۱۱/۰۶

كنفرانس صلح پاريس ۱۹۱۹ و رد ادعای ارامنه و جیلوها درباره غرب آذربایجان

 پس از پایان جنگ جهانی اول موضوع اداره امپراطوری های شکست خورده آلمان و عثمانی در صدر اولویت های دول فاتح قرار گرفت. تخليه آذربايجان ايران نيز يكی از موضوعات متاركه صلح بود. ایران گرچه بصورت رسمی وارد جنگ جهانی نشده بود و حتی اعلان بی طرفی هم کرده بود ولی سعی فراوان در شرکت در کنفرانس صلح داشت. با اينحال عليرغم قبول ظاهری انگليسيها در باب شركت ايران در كنفرانس صلح، انگلیسی ها مخالف اين امر بودند.

براساس تصميمات اتخاذ شده هیئت نمایندگی ایران به قرار زير بود: مشاور الممالک وزیر خارجه – معین الوزراء علا فرزند دوم علاء السلطنه وزیر امور خارجه که انگلستان وی را شخصيتی ملی و افراطی قلمداد میکرد و ذکاء الملک فروغی معلم سرخانه سابق شاه و از اعتدالیون.

از ديگر سو ارامنه و آشوری های آذربايجان كه در جنگ جهانی اول هم‌پيمان متفقين بودند نيز برای بدست آوردن آنچه كه حقوق از دست رفته شان می دانستند تصميم به شركت در كنفرانس صلح گرفتند. در نامه وزير مختار ايران در فرانسه از اينكه ارامنه با اقداماتشان دنيا را مشتبه كرده اند به دولت هشدار می دهد. 

در اين كنفرانس دو هيئت نسطوری – آشوری با درخواستهایی شركت كردند. دسته‌ای از آذربايجان ايران به سركردگی پطروس و ماجراجويان فراری از آذربايجان و هيئت ديگر از آشوری هايی كه برای تحصيل از آذربايجان به آمريكا رفته بودند. آشوری ها در اين درخواستها فعلا مختاريت و سپس استقلال كامل دولت آشوری در حدود موصل، غرب آذربايجان، دياربكر تا شمال درياچه وان و كوههای شرق تركيه تقاضا شده بود  كه از سوی هم دولت تركيه شديدا و هم از سوی ايران نسبتا رد شد.

در یادداشت ادعاهای ایران در قسمت حفظ استقلال سیاسی، بازگرداندن سرزمین هایی از عثمانی و روس که طی جنگها ایران از دست داده بود و قسمت سوم تقاضای جبران خسارت. در اين حين وزارت خارجه طی دستورالعملی رمزی به كارگزاری آذربايجان می نويسد: « برای آنكه دولت بهتر به مقصود خود در اراضی و نقاطی كه جبرا مطابق عهود قديم از ايران انتزاع شده مستولی گردد لازم است اهالی آن نقاط تمايل خودشان‌ را به اعاده در تحت حكومت ايران علنا اظهار نمايند. اهالب نخجوان به همین ترتيب رفتار و به تبريز نيز تعليمات لازمه داده شده است.» و همچنين آنها را «تشويق و ترغيب نمايند كه آنها هم يا به توسط وزير مختار فرانسه در طهران و يا مستقيما تمايلات خود را به اعاده در تحت حكومت ايران صريحا به كنفرانس صلح تلگراف نمايند تا كمک بزرگی به عمليات ميسيون ايران و دولت عليه بشود. »

درباره ادعاهای ارضی ایران روزنامه تایمز لندن نوشت: « ایران نه لیاقت، نه پول و نه اسلحه برای اداره کردن اراضی وسیع مورد ادعای خود دارد.» و بدین ترتیب در این کنفرانس نه تنها ایران شرکت داده نشد بلکه خسارات ایران در جنگ نیز پرداخت نشد. در عوض با اقدامات عصمت پاشا صدر هیئتb نمایندگی ترکیه، ادعاهای ارامنه و آشوری ها درباره مناطق غربی آذربایجان نیز بی اثر ماند. پس از امضای قرارداد ۱۹۱۹ وثوق الدوله با انگلیس مبنی بر تحت الحمایه کردن ایران، هیئت نمایندگی ایران نیز با دست خالی به تهران بازگشت.

دکتر توحید ملک‌زاده دیلمقانی

۱۳۹۹/۱۱/۰۳

چرایی شکست دیپلماسی ایران در مناقشه‌ اخیر قره باغ

 دیپلماسی یا روابط دیپلماتیک به دانش ارتباط میان سیاست‌ ورزان و سران کشورها که توسط رهبران سیاسی همان کشورها که به فراخور منافع ملی شان اعلام می‌گردد، گفته‌ می‌شود.

منافع ملی اصلی ترین عنصر تعیین کننده‌ روابط دیپلماتیک یک کشور با کشورهای دیگر است.

منافع ملّی، مفهوم وسیعی است که تنها به معنای حفظ استقلال ملّی و تمامیّت ارضی نیست و ممکن است حیطه وسیعی مثل منافع اقتصادی و ثبات سیاسی، و حوزه ی نفوذ سیاسی و... را شامل گردد.

در تبیین منافع ملی اصولا علمای سیاست وحدت ملی را مبنا قرار داده و اصول دیپلماتیک خود را پایه گذاری می‌نمایند.

البته عکس این سخن نیز صادق است

ساختار جمعیتی یا به عبارتی دقیق تر ساختار ملی و قومی یک کشور اصلی ترین عنصر تعیین کننده ی وحدت ملی  آن کشور است. بدین گونه که ایجاد وحدت ملی در جامعه ای که دارای ساختار تک قومی و تک ملتی است، بسی سهل تر از جامعه ی کثیر المله و کثیر الاقوام است. البته کشورهایی هستند که با رعایت حقوق تمام ملل و اقوام ساکن در جغرافیای سیاسی شان وحدت ملی قویتری از بسیاری کشورهای با ساختار جمعیتی تک قومی دارند. 

در کشورهایی که ‌‌شکاف اجتماعی به دلیل عدم رعایت حقوق شهروندی شان زیاد است و یا رنگ غلیظ سیاسی گرفته اند، میزان وحدت ملّی ضعیف تر است. وحدت ملّی از جمله منافع مهم ملّی است که هر ملّتی برای بقا و حیات خود، و یا دستیابی به اهداف دیگر خود، سخت به آن نیازمند است؛ زیرا جامعه متشتّت و پراکنده و جامعه ای که در آن هر کسی به دنبال منافع قومی، سیاسی و نژادی خود باشد و در آن منافع عموم ملّت، پاس داشته نشود، به ناچار از هم فروپاشیده خواهد شد.

آنچه روشن است که منافع ملی یک کشور کثیرالمله و کثیر الاقوامی مثل ایران لزوماً به معنای مجموعه منافع یک «قوم خاص» نیست؛ آنچه منافع ملی را مشخص می‌کند، ساختار جمعیتی و نوع نظام سیاسی و نیز فرهنگ و ارزش‌های تک تک افراد و کلیه‌ی اقوام جامعه است؛ نه علایق و ارزش‌های نخبگان یک قومی خاص!!! اگر چنین باشد قافیه را خواهیم باخت همچنان که در حال باختن قافیه نیز هستیم.

جمهوری ها و کشورهای تازه استقلال یافته‌ی قفقاز از شوروی کمونیستی، منطقه ای بکر جهت سرمایه‌گذاریهای اقتصادی و فرهنگی و سیاسی بود که می‌بایست مورد توجه تصميم گیرندگان حوزه‌ی سیاست ایران قرار می‌گرفت. 

جمهوری آذربایجان جزو کشورهایی هست که ملتشان دارای تنیدگی فرهنگی و اجتماعی و تاریخی عمیقی با ملت ایران هست. 

مردم جمهوری آذربايجان همزبان با چند ده میلیون شهروند ایران و دارای اکثریت شیعه و قرابت دینی با ایرانیان اند. با علایقی فرهنگی و هنری و موسیقی و آداب و رسوم مشترک که ایجاد روابط دیپلماتیک عمیق، ماندگار و استراتژیک امری ضروری و حیاتی می‌نمود. ولی باکمال تاسف چنین نشد و به آسانی این حوزه ی نفوذ را به رقبا واگذار کرده و صرفا به خرده گیری رقبای سیاسی بسنده کردیم! 

متاسفانه در همان ابتدای اعلام استقلال، بخش اعظمی از اراضی آنها توسط رژیم وقت ارمنستان اشغال گردید.

در این میان دولت وقت ایران یعنی دولت هاشمی رفسنجانی در این فاجعه سنگ بنای روابط دیپلماتیک ایران و جمهوری آذربایجان را کج نهاد.

جمهوری اسلامی ایران که یک نظام سیاسی بر پایه ی اصول دینی پایه گذاری شده بود و خود را اُم‌ القرای کشورهای اسلامی می‌دانست و در اکثر کشورهای جهان در حمایت از مسلمانان جهان آشکارا تا مداخله ی نظامی نیز پیش می‌رفت، در قبال اشغال اراضی جمهوری آذربایجان توسط ارامنه موضع درستی اتخاذ نکرد و البته استناد به گفته های اخیر دکتر علی مطهری نایب رئیس مجلس شورای اسلامی سابق ایران؛ در جنگ قره باغ سران دولت به خاطر «ملاحظات قومی» جانب ارمنستان را گرفتند!

این سخنان در کشور سبب تعجب فعالان سیاسی تُرک نگردید چرا که این ملاحظات قومی نه تنها در جنگ قره باغ بلکه بعدها نیز در رفتارهای سیاسی سیاستمداران و دولتمردان فعلی در داخل نیز هویدا بود و البته سخنان دکتر مطهری یکی از اسناد بر اثبات حمایت برخی از دولتمردان از ارامنه ی اشغالگر بود که برخی منکر آن بودند.

با وجود اشغال سرزمین‌های اسلامی و تخریب اماکن مذهبی در مناطق اشغالی و تبدیل مساجد به گاودارى و خوک دانی با کمال تعجب همچنان برخی دولت‌ های روی کار آمده و سیاستمداران به روابط عمیق دیپلماتیک با کشور ارمنستان ادامه داده، روز به روز نزدیک تر گشته و روابط تجاری و اقتصادی و سیاسی عمیقی با ارامنه ایجاد نمودند.

آنان پا را فراتر نهاده و در سالروز ادعاهای کذایی نسل کشی ارامنه توسط تُرک های ترکیه در پایتخت کشور اسلامی به ارامنه مجوز تظاهرات علیه ترکیه ی مسلمان صادر می‌ کردند.

در سالروز اشغال منطقه خوجالی و قتل عام صدها نفر از شیعیان مظلوم خوجالی نخست وزیر ارمنستان در تهران

مورد استقبال رئیس جمهور کشورمان قرار گرفت و دست در دست عکس یادگاری گرفتند.

پاشینیان در باشگاه آرارات در حضور ارامنه ی ایران به غلط پلاکارد «قره باغ خاک ارمنستان است» را برافراشت!

جای تعجب است که چگونه چنین اقدامی از دیدگان نیروهای امنیتی کشور می‌تواند مغفول ماند!!؟ 

این مقوله مورد اعتراض فعالان مدنی تُرک ایران قرار گرفت که برخی از نمایندگان وقت مجلس نیز به این امر اعتراض کردند.

آنچه برداشت می شود، دولت های ایران از انرژی واقعی خویش جهت حل مناقشه ی قره باغ بهره ی کافی نمی‌گیرند و تقریبا به گفته ی دکتر مطهری انگیزه ی کافی برای حل مناقشه ی قره باغ از خود نشان نمی‌دهند!

آنچنانکه توان و انگیزه ی اصلی ایران را در سوریه و عراق و یمن می‌توان مشاهده کرد. 

بالاخره بعد از گذشت سه دهه جنگ قره باغ مجددا شروع شد. کشورهایی چون ترکیه و ازبکستان آشکارا در کنار آذربایجان قرار گرفتند. روسیه و فرانسه نیز تقریبا از ارمنستان حمایت نمودند.

در ابتدای شروع جنگ ۴۴ روزه‌ی قره باغ ائمه‌ی جمعه‌ی چهار استان تُرک نشین کشور به درستی از ارتش آذربایجان حمایتی آشکار کردند و رهبر معظم انقلاب نیز در طول جنگ از آزاد سازی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان به حق حمایت نمودند.

در این میان دولت ایران رسما اعلام بی طرفی نمود. این درحالی بود که خودروهای کاماز روسی از مرز نوردوز ایران به سمت ارمنستان ترانزیت میشد! 

درحالیکه تجمعات طرفداران و حامیان شیعیان آذربایجان در شهرهای ایران توسط نیروهای امنیتی به بیراهه کشیده شد و تعداد کثیری از جوانان دستگیر شدند که البته با پادرمیانی ائمه ی جمعه و برخی نمایندگان مجلس بخشی از این اشخاص آزاد گردیدند.

در این ایام اصلاح طلبانی چون جلایی پور و تاج زاده تلویحا از ارامنه حمایت کردند!

سخن بسیار است!

جنگ تمام شد و اراضی اشغالی در مدت کوتاهی از اشغال آزاد گردید. 

فرستاده ی ایران جهت حل مناقشه قره باغ از ارمنستان و آذربایجان دست خالی برگشت! 

قره باغ به خاطر اشتراکات زبانی با شهروندان تُرک ایرانی مورد بی مهری و بی‌توجهی و غفلت سیاستمداران قرار گرفت و آشکارا منافع ملی ایران بخاطر ملاحظات قومی در آذربایجان ذبح گردید.

نمود عینی این کلام را در سخنان آقای احمدی بیغش نماینده ی مجلس ایران می توان مشاهده نمود! وی خواستار حمایت آشکار از ارامنه‌ی اشغالگر در مقابل جمهوری آذربایجان گردید! 

مسابقه‌ی تبریک سال جدید بر رهبران دولت ارمنستان از سوی دولتمردان از رئیس جمهور و معاون و وزیر جای تعجب داشت!

البته در عرف دیپلماتیک تبریک ایام خاص امری مرسوم و پسندیده ای هست اما نه اینگونه که «اصل بی طرفی» را در نگاه بین المللی زیر سوال برد! 

موضوع دیگری که از سوی مقامات و مدیران شهری شهرداری تهران و اصفهان عجیب تر نمود «نامگذاری» کوچه های تهران واصفهان به نام‌های «کشته شدگان» ارمنی در جنگ قره باغ است! 

زمانیکه مقام معظم رهبری دولت ارمنستان را به حقیقت آشکارا متجاوز واشغالگر می‌خواند نامگذاری کوچه های تهران به نام دشمنان ومتجاوزان خاک اسلام در این شرایط چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟! 

آذربایجان برای آزاد سازی اراضی خود سالها منتظر ماند، راههای بسیاری را آزمود و حتی سیاست مداران ایران را نیز بسیار سنجید!

سایه ی شوم نگاه ایرانشهری بر تارک سیاست خارجی ایران اجازه ی حمایت عمیق و ایجاد رابطه ی عمیق دیپلماتیک با جمهوری آذربایجان را نداد!

نهایتا آذربایجان ناچارا برای آزاد سازی اراضی خویش با ترکیه هم‌ پیمان شد.

کشورهایی مثل ترکیه و شخصی چون رجب طیب اردوغان سعی دارد از بحران‌ها برای خود و کشورش فرصتی سازد و شاید جنگ اخیر قره باغ برای ترکیه برگ برنده ای شد و ای بسا کارت برنده ی بازی را سیاست مداران ناشی ما تقدیم اردوغان نمودند!

سایه جریان انحرافی ایرانشهری بر سیستم سیاست خارجی نه تنها منافع ملی کشور ما را در جمهوری آذربایجان بلکه در کشور ترکیه و کشورهای بسیاری به خطر خواهد انداخت! 

همانگونه که از یک بیت شعر حسرت رجب طیب اردوغان در رژه ی پیروزی ارتش جمهوری آذربایجان، وزیر امور خارجه ی کشورمان یک بحران ساخت و چه مسائل امنیتی و سیاسی میان دو کشور که به بار نیامد!

تا زمانیکه چنین نگاه غلطی بر سیاست خارجی کشور حاکم است، قطعا دشمنان ما از این خلأهای ما بهره خواهند گرفت.

تغییر نگاه حاکم بر سیاست خارجی کشور یک امر حیاتی و البته ضروريست.

طاهر نقوی

۱۳۹۹/۰۸/۱۴

پشت پرده تحرکات شبه‌نظامیان کُرد؛ در قره‌باغ، ایران و عراق چه می‌گذرد؟

 هر چند توافق بغداد-اربیل برای اخراج تروریست‌های پ.ک.ک از سنجار عراق مثبت به نظر می‌رسد، اما عدم وضوح سیاست این کشور و همچنین ایران در قبال آینده این گروه، آنها را به سمت قره‌باغ اشغالی و تعرض به مردم آذربایجان سوق داده است.

پس از توافق سنجار (شنگال) و مخالفت برخی ایزدی‌ها با ورود پیشمرگه‌های حزب دموکرات کردستان به این منطقه عراق، قره‌باغ که از سال‌ها پیش محل تاسیس کمپ‌های عناصر گروه تروریستی پ.ک.ک بوده طی هفته‌های اخیر پذیرای شمار بیشتری از آنها از سمت این کشور شده است. تشدید اختلاف حزب دموکرات کردستان عراق با برخی ایزدی‌های شنگال، موجب تزلزل پایگاه گروه تروریستی پ.ک.ک در این شهر شده و مساله قره‌باغ نیز راه فرار برای عناصر این گروه فراهم کرده است.

ارشد صالحی، نماینده مردم کرکوک و رئیس جبهه ترکمنان عراق در مصاحب با شبکه «ای.ان.تی» آذربایجان گفت: ''گزارشی درباره انتقال تروریست‌ها به قره‌باغ توسط سفارت ارمنستان در بغداد تقدیم مجلس عراق کرده‌ایم. مهمات و سلاح‌هایی آنها هم از عراق به ارمنستان منتقل شده است. تمام این موارد به اطلاع رئیس کمیسیون امنیت پارلمان عراق رسانده‌ایم''.

این نقل و انتقال طبق توافق ماه جولای میان طرفین صورت گرفته و براساس آن عناصر گروه تروریستی پ.ک.ک و «پ.ی.د» به‌عنوان شاخه سوری آن در منطقه قره‌باغ به آموزش شبه نظامیان ارمنی می‌پردازند.

هرچند توافق مذکور که به‌منظور اخراج عناصر گروهک تروریستی پ.ک.ک از عراق امضا شده، یک اقدام مثبت برای تامین امنیت همسایگان این کشور عربی به شمار می‌رود، اما بغداد هنوز به پرسش بسیار مهمی در این زمینه پاسخ نداده است؛ آنها پس از سنجار به کجا خواهند رفت؟ توافق برای خروج عناصر مسلح تروریستی از شنگال مثبت است، اما بغداد و اربیل چقدر در این امر صداقت دارند؟

تزلزل کرونیک در ساختار سیاسی عراق، باعث شده دولت الکاظمی به جای رفع نگرانی‌های آنکارا نسبت حضور تروریست ها در این کشور تنها برای بهبود روابط خود با اربیل اقدام کند و این امر را به یک مسئله داخلی تقلیل دهد. علاوه بر این، احیای بحث درباره ماده ۱۴۰ قانون اساسی عراق جهت الحاق مناطق ترکمن‌نشین این کشور همزمان با مسئله قره‌باغ و تطبیق تبصره‌های این ماده مبنی بر سرشماری نشانه تضعیف اصل دولت-ملت‌ و مشروعیت‌زدایی در قالب توافق نامه لوزان است.

برخی نظامیان ارمنی که توسط ارتش جمهوری آذربایجان اسیر شده‌اند نیز حضور مزدوران تروریستی پ.ک.ک در جنگ قره‌باغ به نفع ارامنه را تایید کرده‌اند. یکی از آنها به نام «آلبرت یرواند میکاییلیان» که اهل شهر آرتیک ارمنستان است، در این زمینه می‌گوید: ''اواخر سال ۲۰۱۹ به خدمت سربازی فراخوانده و پس از ۶ ماه به مرکز آموزش نظامی در شهر خوجاوند (مارتونی) اعزام شدیم. در این مرکز ۱۵۰۰ مزدور پ.ک.ک حضور داشتند و ماهانه ۶۰۰ دلار دستمزد دریافت می‌گرفتند. آنها به زبان کُردی سخن می‌گفتند و پس از دیدن آموزش راجع به جغرافیای منطقه، در قالب گروه‌های ده الی پانزده نفره، عازم جنگ علیه آذربایجان می‌شدند.''

اردوگاه‌های گروه تروریستی پ.ک.ک به‌عنوان کریدور لجستیکی بین ارمنستان و مناطقی از قره‌باغ در خط لاچین-کلبجر واقع شده‌اند. این مناطق دارای بیشترین منابع آب و معادن زیرزمینی در منطقه قره باغ اشغالی است. یکصد و پنجاه و پنج معدن مختلف، از جمله معادن طلا و مس وجود دارد که توسط شرکت‌های بین‌المللی اداره می‌شوند. گروه تروریستی پ.ک.ک همانند سوریه، در منطقه قره‌باغ اشغالی نیز عهده‌دار کنترل و غارت این منابع غنی است.

تلاش ارمنستان برای الگوبرداری از مدل سوریه و عراق نیازمند برخی عناصر گروه تروریستی پ.ک.ک فراتر از آسالا بود. آنها به علت داشتن پایگاه ایزدی در ارمنستان و اقدامات پارتیزانی قادر به نبرد گریلایی در قره‌باغ بوده و به علت نفرت ایدئولوژیکی نسبت به ترکیه و آذربایجان بیش از شهروند ارمنی در جنگ علیه این دو کشور به کار می‌آیند.

علا مغربی، روزنامه‌نگار تلویزیونی مصر، طی مقاله‌ای در وبسایت خبری «الغد» نوشته است: ''شمار زیادی از مزدوران لبنانی برای شرکت در جنگ به قره‌باغ اعزام شده‌اند. ماموریت آنها، هدف قراردادن غیرنظامیان و تأسیسات غیرنظامی در آذربایجان است''. حمایت برخی کشورهای عربی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی از شبه‌نظامیان مذکور و سکوت معنادار ایران در این زمینه هم از سوی عراق مانیتور می‌شود. این حمایت‌ها چند روز پیش از عملیات ارتش آذربایجان جهت آزادسازی مناطق اشغالی شدت یافته بود.

مختار الموسوی، عضو کمیسیون روابط خارجی پارلمان عراق در گفتگو با وبسایت «العربی الجدید» تصریح کرده است: ''اطلاعات موثق منابع امنیتی عراق نشان می‌دهد که امارات متحده عربی کانال‌هایی را برای کمک مستمر از عناصر پ.ک.ک ایجاد کرده و یک عضو خانواده حاکم ابوظبی نیز در حمایت از عناصر گروه مذکور دست دارد. نیروهای تیپ ۸۰ پیشمرگه اربیل نیز اخیراً وسایل ارتباطی نوین، تجهیزات مکان‌یاب، دوربین‌های دید در شب و غیره را که قرار بوده است به عناصر پ.ک.ک در ترکیه داده شود در شمال عراق کشف و ضبط کرده‌اند.''

از سوی دیگر، هفته گذشته شبه‌نظامیان حزب «دموکرات کردستان ایران» وارد دو شهر اشنویه و نقده در استان آذربایجان غربی این کشور شده و نیروهای نظامی‌-امنیتی را تهدید کرده‌اند. طی چند ماه اخیر چند عضو سپاه پاسداران هم توسط شبه‌نظامیان کرد در شمال غرب ایران کشته شده‌اند.

مقامات ایران تا دیروز نسبت به انتقال عناصر تروریستی پ.ک.ک به قره‌باغ اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند، اما این حملات و همچنین خط سیر درگیری‌ها نشان از فعالیت شدید آنها در حد فاصل بین استان آذربایجان غربی این کشور تا مرز ارمنستان دارد.

نفوذ روسیه بر پ.ک.ک هم سبب افزایش قدرت حزب دموکرات کردستان ایران و انجام مجدد عملیات در این کشور شده است. روس‌ها علی‌رغم داشتن مشکلاتی در بلاروس، قفقاز و کریمه، با تضمین محدوده مانور خود، ایران را در ورطه تنهایی فرو برده‌اند. حمله اعضای حشدالشعبی به دفتر حزب دموکرات کردستان عراق در بغداد و درگیری‌های اخیر بین پیشمرگه‌ها با سپاه پاسداران هم نشان می‌دهد که توافق چند ساله این کشور با آنها را به فراموشی سپرده شده است.

از این رو، ایران باید با توجه به حساسیت منطقه و حمایت برخی کشورها از اقدامات تروریست‌های پ.ک.ک و شاخه سوری این گروه یعنی «پ.ی.د» علیه ترکیه و اکنون آذربایجان، رویکرد خود را تغییر دهد و زمینه را پاکسازی مناطق مرزی آنها توسط این کشور فراهم کند. سیاست دوگانه دولتمردان تهران در قبال گروه‌های مذکور باعث شده تا به مرور امنیت و استقرار در مرزهای ایران، ترکیه و سوریه توسط آنها تهدید شود. بنابراین تغییر سیاست‌های ایران در منطقه ضروری به نظر می‌رسد.

نویسنده: رضا طالبی کارشناس ارشد روابط بین الملل بوده و ساکن استانبول است. وی روزنامه‌نگار و تحلیلگر حوزه قفقاز است.


۱۳۹۹/۰۸/۰۲

مردود شدن رسانه ملی در جنگ قره ‌باغ

 بعد از گذشت نزدیک به یک ماه از جنگ قره‌ باغ، هنوز صدا و سیمای ملی کشورمان در پوشش اخبار بی‌طرف با توجه به واقعیات تاریخی، باورهای دینی و مذهبی و احساس مردم شمالغرب کشور نسبت به این جنگ، دو دل بوده و بعضا رسالت حمایت از مظلومین را فراموش می‌کند.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از دورنانیوز، صدا و سیمای کشورمان سالهاست که به یکی از رسانه‌های کم‌مخاطب و کم محتوای کشور تبدیل شده است و این رسانه دیگر منبعی برای اطلاع‌رسانی و یا بالا بردن آگاهی مردم تبدیل نبوده و تنها نقش یک دستگاه سی‌دی برای برخی خانواده‌های سنتی دارد و بعضا تماشای فوتبال از سوی جوانان.

صدا و سیما با توجه به جایگاه رسانه‌ای خود، باید نقشی تبادلی فی‌مابین مردم و مسئولان باشد، دردها، نیازها و خواست مردم را به مسئولین رسانده و جوابیه و برنامه‌های آنان را بخواهد اما متاسفانه این نهاد بصورت یک‌سویه تبدیل به تربیون بی‌فروغ چندمدیر شده است و چون تریبونی برای مردم نیست پس گوشی در میان مردم نیز ندارد.

سهم اقوام غیرفارس از صدا و سیما را نیز که باید نزدیک به صفر دانست، سهم آنان از آن رسانه ملی، شبکه‌های استانی است که هر برنامه‌ای دارند جز استان؛ این شبکه‌ها در واقع تریبون مرکز هستند در استان‌ها و لاغیر.

یکی از موضوعاتی که صدا و سیمای ملی نتوانست نمره قبولی بگیرد، مسئله جنگ اخیر قره‌باغ برای آزادسازی مناطق اشغالی بود، منطقه اشغالی با هویت شیعی و تاریخی روشن که اگر از هر منظری اعم از نهادهای بین‌المللی، باورهای دینی و مذهبی، باور فرهنگی و واقعیت‌های تاریخی و امنیتی نگاه کرده و موضع بگیریم، صدا و سیما باید به عنوان تریبونی برای ارتش شیعه و مسلمانان در مسیر آزادسازی سرزمین‌های تاریخی عمل میکرد اما بعد از گذشت نزدیک به یک ماه از آن جنگ، رسانه ملی ما دو دل است که باید از کدام طرف حمایت کند، این رسانه حتی بعضا با انتشار اخباری کذب، عملا به بهانه بی‌طرفی از کشور اشغالگر حمایت می‌کند که نمونه بارز آن دعوت از کارشناسی به نام احمد کاظمی بود که قطعا مواضع سیاستمداران و خود پاشینیان بسیار معقول‌تر و بی‌طرفانه از این کارشناس می‌باشد.

از طرفی، با توجه مواضع صدا و سیما در چند دهه گذشته در راستای دفاع از مردم مظلوم فلسطین، متاسفانه این رسانه گویا در مسئله قره‌باغ این رسالت خود را فراموش کرده است، حتی جنایتکارترین فرد و نهاد نیز با دیدن تصاویر جنایات ارتش ارمنستان در سال ۱۹۹۲ ساکت نمی‌ماند و این رسالت رسانه ملی ما را چندین برابر می‌کند.

از طرفی قرابت فرهنگی مردم آذربایجان با استان‌های شمالغرب کشور است که در طول تاریخ احساس تقرب وجود داشته است و رسانه‌ ملی نیز با توجه به تعریف «ملی» خود باید نمایانگر احساس مردم شمالغرب کشور به عنوان بخشی از آن «ملت» باشد.

سخن آخر اینکه؛ از مدیران رسانه ملی خواهش می‌کنیم، همانطور که در شعار نیز بر آن مدعی‌اند، «بی‌طرف» مانده و «واقعیت‌»های رخ داده در جنگ قره‌باغ و اتفاقات تاریخی آن را به مردم گزارش کنند.

۱۳۹۹/۰۷/۲۹

ارمنستان؛ منزوی مطلق در قفقاز جنوبی

 استراتژی، تاکتیک و ترفندهای مختلف ارمنستان؛ مانند اشاعه تبلیغات دروغین علیه ترکیه و آذربایجان، استمداد سیاسی و نظامی، حملات موشکی به مناطق مسکونی مانند گنجه، اردوباد و غیره با ناکامی مواجه شده و روند آزادسازی قره‌باغ اشغالی ادامه دارد.

ارمنستان برای توجیه و ادامه اشغال قره‌باغ تاکنون، به‌ویژه در نبرد اخیر، تاکتیک‌ها و ترفندهای مختلفی مانند استمداد رسانه‌ای، سیاسی و نظامی از متحدان شرقی و غربی خود، کمپین اشاعه دروغ علیه ترکیه و جمهوری آذربایجان، حمله مذبوحانه موشکی به شهروندان و غیرنظامیان مناطق دور و نزدیک محل نزاع مانند گنجه، اردوباد و غیره به کار برده، اما شواهد دال بر موفقیت نیروهای ارتش آذربایجان در آزادسازی خاک وطن‌شان است.

گنجه، «اولین پایتخت جمهوری خلق آذربایجان» بوده و دارای موقعیت استراتژیک و بسیار مهمی است. گنجه کنونی، دومین شهر بزرگ و مهم آذربایجان و تداعی‌گر مهستی گنجوی، نظامی و جوادخان است. این شهر علی‌رغم مسافت بسیار زیاد آن با مناطق اشغالی در قره‌باغ، به علت اهمیت و نزدیکی آن به خطوط انتقال هیدروکربن آذربایجان به ترکیه و اروپا مورد هدف موشک‌های ارمنستان قرار گرفته است.

موشک «البروس» و یا «اسکاد» که زمانی برای بمباران شهرهای ایران توسط صدام حسین نیز استفاده می‌شد، با بهینه‌سازی کلاهک آن می‌تواند اهداف بسیار دور را نیز نشانه گرفت و منهدم کرد. نظامیان ارمنستان با کاربرد این سلاح روسی و حمله به مناطق مسکونی و غیرنظامیان آذربایجان قصد ترساندن مردم این کشور را دارد. ارمنستان همچنین می‌خواهد با کشاندن جنگ به داخل مناطق غیراشغالی آذربایجان، نیروهای ارتش این کشور را تحریک کند تا مواضع ارمنستان در خارج از قره‌باغ را نیز هدف قرار دهند.

علی‌رغم این تلاش مذبوحانه و غیرانسانی، ارتش جمهوری آذربایجان با اتخاذ یک استراتژی حقانیت‌محور به انهدام مواضع پدافندی-آفندی اشغالگران در قره‌باغ پرداخت. پهپادهای فوق پیشرفته «بایراکتار» پاسخی کوبنده به کشتار غیرانسانی شهروندان توسط ارامنه دادند. براساس اخبار رسانه‌های معتبر بین‌المللی، ارتش آذربایجان هرگز غیرنظامیان را هدف قرار نداده و علی‌رغم اقدام تحریک‌آمیز ارمنستان از واکنش از هرگونه اقدام غیرانسانی اجتناب کرده و تنها به پیشروی در مناطق اشغالی پرداخته است.

نظامیان ارمنستان، علاوه بر گنجه، شهر اردوباد جمهوری خودمختار نخجوان را نیز هدف قرار داده‌اند. هدف از این حمله، کشاندن پای ترکیه به میدان نبرد است، زیرا این کشور طبق عهدنامه‌های مسکو، قارص و قمری دولت «گارانتور یا ضامن» است. بنابراین، هرگونه تجاوز کشور ثالثی به نخجوان می‌تواند با واکنش و مداخله ترکیه همراه خواهد شود. این تحرک کورکورانه نیز نتوانست بهانه‌ای موثر برای ایروان به‌منظور استمداد از متحدین روس و فرانسوی خود جهت کشاندن آنها به میدان جنگ منجر شود.

از دیگر ترفندهای نخ‌نما و تکراری ارمنستان و متحدانش انتشار خبر حضور جنگجویان سوری در قره‌باغ و ایجاد جنگ روانی علیه ترکیه بوده است. هیچ سند و مدرک معتبر و بین‌المللی، جز تبلیغات کاذب رسانه‌های ارمنی، ایرانی و روسی دال بر حضور این جنگجویان برای حمایت از نیروهای مسلح آذربایجان در قره‌باغ وجود ندارد. مقامات ارمنستان در پاسخ به سوال خبرنگاران راجع به این مسئله تنها گفتند که اجساد این جنگجویان طعمه گرازهای وحشی شده است!

شاخه‌ای به اصطلاح علمی به‌نام «آقنوتولوژی» وجود دارد که وظیفه آن تولید دروغ است. امروزه در فرانسه به‌عنوان کشور مدعی آزادی و دموکراسی، آقناتولوژیست‌ها اخباری را مبنی بر حضور "نیروهای جهادی" در قره‌باغ اشغالی می‌پراکنند. این اقدام، تداعی‌گر سیاست فرانسوا میتران، رئیس‌جمهور اسبق فرانسه در قبال عناصر تروریستی پ.ک.ک است. این روش سالهاست که برای تغذیه نیروهای نیابتی در میدان استفاده می‌شود.

این بحث انحرافی درحالی مطرح شده است که خود ارمنستان با دعوت از پارتیزان‌های تروریستی «آسالا»، و «ای.پی. جی» و «پ.ک.ک» برای انجام یک نبرد نامنظم و گریلایی در قره‌باغ اشغالی تلاش می‌کند. این منطقه به علت کوه‌های صعب‌العبور و مناطق مین‌گذاری شده، بستری آماده برای فعالیت سه گروه تروریستی مذکور به شمار می‌رود.

هدف ارمنستان، فرسایشی‌کردن جنگ، تضعیف توان ارتش آذربایجان و سوریه‌سازی قره‌باغ جهت ممانعت از آزادسازی این منطقه بوده و است. با این وجود، نیروهای ویژه ارتش آذربایجان موفق شده‌اند نظامیان پیر و خسته دولت خودخوانده قره‌باغ و قوای پارتیزانی-تروریستی آسالا را شکست دهند. آزادسازی شهر «جبرائیل» از دست تروریست‌های آسالا، گواهی بر این ماجراست. حمایت متحدان شرقی و غربی ارمنستان نیز مانع شکست‌های این کشور در قره‌باغ اشغالی نشده است. با این حال، برخی رسانه‌های مشخص به تحریف رخدادهای قره‌باغ می‌پردازند.

رسانه‌های فارسی زبان در داخل و خارج از ایران نیز با تصویرسازی از این مناقشه به‌عنوان جنگ ارمنستان-ترکیه، می‌کوشند حقانیت جمهوری آذربایجان در دفاع از تمامیت ارضی کشور خود را نادیده بگیرند. گزارش‌های متعددی درباره ارسال سلاح‌های روسی از طریق خط دریایی ماخاچ قلعه و انزلی و سپس گمرک نوردوز به ارمنستان وجود دارد.

حکومت ایران علی‌رغم تاکید قانون اساسی و آرمان‌های نظام «جمهوری اسلامی» بر لزوم حمایت از مسلمانان به‌ویژه شیعیان، در قبال مسئله قره‌باغ دچار پارادوکس و چه بسا تغییر رویه شده است. این پارادوکس در مورد مسلمان تُرک اویغور در ترکستان چین نیز مشاهده می‌شود. ارمنستان علی‌رغم جمعیت کم و بازاری بسیار ضعیف، به علت واقع‌بودن در مسیر ترکیه به قفقاز جنوبی همیشه در مرکز توجه ایران بوده است. اظهارات مقامات دولت ایران و حتی ائمه‌جمعه استان‌های تُرک‌نشین مصرف داخلی داشته و جهت کنترل احساسات شهروندان تُرک‌ این کشور بوده است.

البته سکوت روسیه و تنهایی ایران تضعیف‌شده در قفقاز به علت سیاست‌های اشتباه تهران، سبب ملایمت در لحن مقامات دیپلماتیک این کشور شده است. اعتراض شهروندان تُرک‌ ایران، از جمله در تبریز، تهران و دیگر شهرهای این کشور از دیگر عوامل عقب‌نشینی کلامی مقامات ایرانی به شمار می‌رود. شورای خلیفه‌گری ارامنه ایران نیز علی‌رغم بیانات بسیار تند خود در گذشته، در پی موضع اخیر مقامات این کشور، هنوز واکنش شدیدی نسبت به آزادسازی قره‌باغ نداشته است.

فرصتی که پس از قریب به سی سال توسط نیروهای ارتش آذربایجان حاصل شده، بسیار مغتنم است. نارضایتی مسکو از دولت نیکول پاشینیان، تضعیف اقتصادی ایران، همه‌گیری کرونا و همچنین مشکلات عدیده روسیه در قبال روسیه سفید، قرقیزستان و لیتوانی (سبقه تاریخی حمله به کریمه و آبخازیا) و عاملی به‌نام ناوالنی و افت شدید روبل سبب شده است که ارتش آذربایجان بتواند با حمایت ترکیه بخش قابل توجهی از قره‌باغ اشغالی را آزاد کند. علی‌رغم دفاع برخی کشورها مانند فرانسه و غیره از ارمنستان، جمهوری آذربایجان برتری نظامی خود را به رخ همسایه ماجراجویش کشیده است.

هم‌اکنون نیز با برقراری آتش‌بس موقت جهت مبادله جنازه‌ها و اسرا، جمهوری آذربایجان می‌کوشد برخلاف دولت پاشینیان مسئله را بدون اقدام علیه غیرنظامیان حل کند. موضع رادیکال و ایدئولوژیک نخست‌وزیر ارمنستان و موشک‌باران مناطق مسکونی در گنجه با پاسخ کوبنده ارتش آذربایجان مواجه شده است.

 بنابراین می‌توان انتظار داشت در آینده نزدیک با توجه به کشته‌شدن حدود پانصد نفر از نظامیان ارمنی و ضربات مهلک نیروی هوایی آذربایجان به آنها در قره‌باغ اشغالی و افزایش فشار روسیه و فرانسه، شاهد تغییراتی در رویکرد ایروان به مساله قره‌باغ اشغالی باشیم.


رضا طالبی، روزنامه و تحلیلگر حوزه قفقاز، خبرگزاری آناتولی



۱۳۹۹/۰۷/۲۵

سفیر آذربایجان در ایران: ارمنستان از سوریه و کشورهای دیگر مزدور آورده است

 جمهوری آذربایجان و ارمنستان بعد از نزدیک به دو هفته درگیری نظامی بسیار شدید با میزبانی روسیه و بعد از ۱۰ ساعت مذاکره، نیمه شب جمعه توافق آتش‌ بس را امضا کردند. طبق توافق انجام شده قرار بود آتش‌ بس برای اقدامات انسان دوستانه، از جمله مبادله اسرا و تحویل اجساد از ساعت ۱۲ ظهر روز شنبه برقرار شود و طی روزهای آینده دو کشور با وساطت گروه مینسک شامل روسیه، فرانسه و آمریکا، دور جدید مذاکرات صلح را برگزار کنند. این در حالی است که گزارش ‌ها از ادامه درگیری ‌های گسترده در منطقه ‌قره‌ باغ و مناطق اطراف آن خبر می‌ دهد. به منظور بررسی نقش کشورهای ترکیه، اسرائیل، روسیه در جنگ جمهوری آذربایجان و ارمنستان و تاثیر آن بر روابط تهران – باکو با سفیر جمهوری آذربایجان در ایران گفتگویی انجام شده است که در ادامه می خوانید.

گفتگوی اختصاصی آوا دیپلماتیک با جناب آقای بنیاد حسین اف
سفیر جمهوری آذربایجان در ایران


- سفیر ارمنستان در ایران طی اظهاراتی گفته است که کارشناسان نظامی ترکیه دوش به دوش آذربایجان در حال مبارزه هستند و نیروهای آنها تسلیحات و جنگ افزارهای ساخت ترکیه از قبیل پهپاد و موشک های نظامی را به کار می برند. آیا این موضوع صحت دارد؟

سفیر جمهوری آذربایجان: باید بگویم نه فقط سفیر ارمنستان بلکه تمام مسئولین ارمنستان به تکاپو افتاده اند و در مورد عملیات ضد حمله ارتش آذربایجان برای مجبور کردن به صلح و آزادی سرزمین های اشغالی آذربایجان همه جا تبلیغ دروغ و شایعه پراکنی می کنند.

در این که روابط آذربایجان و ترکیه روابط استراتژیکی است شکی وجود ندارد و به تعبیر رهبر ملی حیدر علی اف ما یک ملت و دو دولت هستیم. تمام پروژه های استراتژیک اقتصادی در منطقه یا از آذربایجان شروع و یا از آذربایجان عبور می کند و در ترکیه به سرانجام می رسد. روابط استراتژیک ما با ترکیه مشخصا روابط نظامی را نیز شامل می شود.

روابط نظامی آذربایجان و ترکیه موضوع محرمانه ای نیست. همانطور که در رسانه ها هم به آن اشاره شده ما اخیرا مانور نظامی نیز برگزار کردیم. اولا ارمنستان می خواست شایعه کند که ترکیه قصد احداث پایگاه در آذربایجان را دارد. شما می توانید از امکانات فضای مجازی استفاده کرده و قانون اساسی آذربایجان را بخوانید. بر اساس قانون اساسی آذربایجان، در خاک آذربایجان احداث پایگاه نظامی خارجی ممنوع است.

مسئله دوم این که ارتش امروز آذربایجان با ارتشی که در اوایل استقلال بود فرق می کند. چندین کارشناس ارمنی خودشان اعتراف کرده اند که در میان کشورهای مشترک المنافع ارتش آذربایجان دومین ارتش قدرتمند است. دیگر این که سلاح های در اختیار ارتش آذربایجان چیز محرمانه ای نیست. ما از کشورهایی که با آنها همکاری داریم من جمله ترکیه سلاح خریده ایم.

البته کشور دیگری نیز وجود دارد که نمی خواهد اسمش رسانه ای باشد، برای آزادی سرزمین ها و همچنین از بین بردن مشکلات ناشی از اشغال با ما همکاری بسیار خوبی دارد. دولت و ملت آذربایجان قدردان این نوع همکاری هستند و هیچ وقت فراموش نخواهند کرد.

این روزها ارتش آذربایجان برای دفاع از جان و مال مردم مان و آزادی سرزمین هایمان از تمامی امکانات من جمله پهپاد و موشک استفاده می کند.

- آیا کنترل تمام این تجهیزات در اختیار نیروهای مسلح آذربایجان است؟

سفیر جمهوری آذربایجان: بله، کنترل تمامی این تجهیزات در اختیار ارتش آذربایجان است. برای روشن شدن موضوع، با آمار ساده به شما توضیح می دهم. در زمان فروپاشی شوروی جمعیت ارمنستان ۳ میلیون و ششصد هزار نفر بود. ۲۳۰ هزار آذربایجانی که در ارمنستان زندگی می کردند از جمله خود بنده آواره شدند. با شروع جنگ و سیاست اشغالگری مسئولین ارمنستان کشور را به بن بست تبدیل کردند. وضع اقتصاد ارمنستان هم به وضوح مشخص است. تمام پروژه های مهم اقتصادی منطقه از کنار ارمنستان عبور کرده است. مردم ارمنستان هم قربانی این سیاست اشغالگری شده و مجبور به مهاجرت به کشورهای دیگر شدند. ارمنستان هم اینک از ارمنی های کشورهای لبنان، سوریه یا عراق می خواهد به ارمنستان کوچ کنند. با این امر یک جنایت جنگی جدید اجرا می کند.

جمعیت آذربایجان در زمان فروپاشی شش و نیم ملیون نفر بود و الان به ده میلیون نفر رسیده است. یعنی ما کشوری هستیم که جمعیتمان اکثریت جوان و تحصیل کرده هستند. ما به این نیاز نداریم تا کسی را از جایی به کشورمان بیاوریم. فقط ارتش آذربایجان نزدیک به صد هزار نفر است. افسران و سربازان ارتش آذربایجان به حد کافی صاحب تجربه و امکانات و تجهیزات هستند. مانورهایی هم که برگزار شده برای ارتقا تجربه، قدرت و توان ارتش آذربایجان بوده و همچنین مهارت آنان را افزایش داده است.

- چه عواملی باعث شد تا جمهوری آذربایجان نقش میانجیگری روسیه را در آتش بس موقت بپذیرد؟

سفیر جمهوری آذربایجان: بین آذربایجان و روسیه روابط خوب و حسنه ای برقرار است. سال گذشته روسای جمهور روسیه و آذربایجان شش مرتبه ملاقات داشتند. در روسیه نزدیک به دو میلیون آذربایجانی زندگی می کنند. کشورهایمان در حوضه های مختلف همکاری های سودمند متقابل دارند. حتی این را بگویم که بنا به ابتکار رئیس جمهور آذربایجان جلسه سران آذربایجان، روسیه و ایران برگزار شده و این جلسات ادامه دارند. همکاری در این چهارچوب خیلی مهم است و برای تکمیل هرچه زودتر کوریدور شمال-جنوب کمک می کند. به زودی شبکه برقی ایران، آذربایجان و روسیه سینکرونایز خواهد شد. این نوع همکاری سه جانبه در ایجاد صلح، ثبات، امنیت و توسعه پایدار در منطقه خیلی مهم است.

بنا به دعوت و همچنین در راستای هماهنگی های به عمل آمده بین رئیس جمهور محترم روسیه و رئیس جمهور محترم آذربایجان و نخست وزیر ارمنستان وزرای امور خارجه روسیه، آذربایجان و ارمنستان در مسکو دیدار داشتند.

در نتیجه این دیدار چندین ساعته بیانیه مشترک عبارت از چهار بند از طرف وزرای امور خارجه فدراسیون روسیه، جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان صادر شد. بند اول و دوم این بیانیه عمومی است. می دانید که نخست وزیر ارمنستان از پایه اصول بنیادین حل و فصل مناقشه و همچنین گفتگوی اساسی با هدف دستیابی به صلح امتناع کرده بود.

در بند سوم بیانیه مشترک ارمنستان از مواضع تخریبگرانه خود عقب نشینی کرده و پایه اصول بنیادین حل و فصل مناقشه و همچنین گفتگوی اساسی با هدف دستیابی به صلح را قبول کرد. همچنین مطلع هستید که نخست وزیر ارمنستان اصرار میکرد که نمایندگان تجزیه طلب و اشغالگر قره باغ باید در گفتگو به عنوان طرف شرکت کنند.

در بند چهارم بیانیه فوق الذکر ارمنستان قبول کرد که چهارچوب گفتگو تغییر ناپذیر است.

- مقامات ایرانی با دقت روند بهره برداری تشکل های تجزیه طلب به واسطه جنگ آذربایجان و ارمنستان را رصد می کنند. آیا سرویس اطلاعاتی جمهوری آذربایجان برای رفع نگرانی مقامات ایرانی، با آنها مذاکراتی داشته است؟

سفیر جمهوری آذربایجان: اولا آذربایجان خودش قربانی تجزیه طلبی است و این جنگ قره باغ در ابتدا با تجزیه طلبی شروع شد. از نظر دولت آذربایجان و سیاست اصولی ما، تجزیه طلبی در هر کجای دنیا محکوم است. بین سازمان های ذیربط ایران و آذربایجان لااقل در این چهار سال و نیمی که من اینجا حضور دارم، ارتباطات مستحکمی وجود داشته است و ملاقات ها و سفرهای متقابلی صورت پذیرفته است و همه این موضوعات نشان از آن دارد که ما در همه حوزه دارای ارتباط با یکدیگر هستیم. این که در فضای مجازی در ایران مسائل تحریک می شود، من این را چندین بار شاهد بوده ام که ارمنستان و دیاسپورای ارمنی (ارمنی های ایرانی تبار) بر این مسائل دامن می زنند.

دلیل این تلاش ها این است که ارمنی ها از روابط حسنه و همکاری فی مابین ایران و آذربایجان خوشحال نیستند و سعی می کنند تا در روابط ایران و آذربایجان سو تفاهم ایجاد کند.

اخیرا شاهد آن بوده ایم که رئیس جمهور خود خوانده قره باغ هم به اقوام آذربایجان مراجعه کرد. مردم آذربایجان متحد هستند و همگی در ارتش آذربایجان، آزادسازی سرزمین های اشغالی را وظیفه اخلاقی و شرعی خود می دانند.

این که ارمنستان مانور نظامی آذربایجان و ترکیه را برای ایران تهدید دانسته بود، موضوع خنده داری بود. چون روابط ایران و آذربایجان و یا ایران و ترکیه فراتر از آن است که با این شایعات خدشه دار شود. ارمنی ها با چنین ادعاهایی فقط خود را مضحکه می کنند. برای جمهوری آذربایجان استان های شمال غرب ایران با استان های مرکزی و یا جنوبی ایران فرقی نمی کند و همه این استان ها را ایران واحد می داند.

آذربایجان امنیت و ثبات ایران را امنیت و ثبات خود و توسعه و آبادانی ایران را توسعه و آبادانی خود می داند. پروژه های مشترک آذربایجان با ایران در این چهار سال و نیمی که بنده اینجا بودم در همین حوزه ها بوده است و من تا کنون هیچ شک و نگرانی ای را در مقامات ایرانی در خصوص آنچه که پرسیدید نشنیده ام.

- وزارت امور خارجه ارمنستان با انتشار بیانیه ای گفته است که آذربایجان به هیچ موفقیتی در جبهه نبرد دست نیافته است. واکنش شما به این اظهارات چیست؟

سفیر جمهوری آذربایجان: من نمی دانم باید به این بیانیه وزارت خارجه ارمنستان بخندم یا چه کنم. یعنی الان که در عصر ارتباطات زندگی می کنیم و این همه ویدئو و مستندات از شادی مردم آذربایجان، توفیقات ارتش و گرفتن این همه غنایم از ارتش اشغالگر وجود دارد، آدم چقدر می تواند دیوانه باشد که این چنین بیانیه بدهد. ما همه روزه شاهد علاقه و اشتیاق مردم آذربایجان هستیم که می خواهند به سرزمین های اشغالی، به موطن اصلی شان باز گردند. من آن بیانیه را که اتفاقا به زبان فارسی هم چاپ شده بود، دیدم و برای من خیلی خنده دار بود.

- لطفاً از آرایش میدان نبرد توضیحاتی بدهید.

سفیر جمهوری آذربایجان: درباره آرایش میدانی نبرد بگذارید این طور پاسخ دهم که تا کنون حدود ۲۳۰ تانک ارمنستان، حدود ۲۵۰ سیستم موشکی ارمنستان، یک سیستم پدافندی اس ۳۰۰ که در منطقه قره باغ مستقر بود، ۱۳۰ ماشین و وسایل نقلیه مختلف و ۱۰ منطقه فرماندهی ارمنستان منهدم شده است.

- آیا هواپیمای ارمنستان توسط جنگنده آذربایجانی ساقط شده است؟

سفیر جمهوری آذربایجان: ارمنی ها ادعا کرده بودند که آذربایجان با هواپیمای اف ۱۶ هواپیمای سوخو ۲۵ ارمنستان را منهدم کرده است. در اصل در سلاح های ارتش آذربایجان هواپیمای اف ۱۶ وجود ندارد. نه کسی این هواپیما را به ما فروخته است و نه ما آن را داریم. معلوم نیست هواپیماهای آنها بهم خورده اند یا به کوه خورده اند. چیزی در این مورد نمی خواهم بگویم، این مسئله خودشان است. باید توجه داشت که این درگیری در خاک آذربایجان در حال وقوع است. ارتش آذربایجان خاک تحت اشغال خود را آزاد می کند. در این یک هفته ما چندین شهید داده ایم.

این شهدا برای آزادی سرزمین خود می جنگیده اند ولی این سربازان ارمنی در آذربایجان چه چیز را گم کرده بودند. هم اکنون ارمنستان می خواهد در این درگیری کشورهای ثالث را جذب کند. شهر گنجه دومین شهر بزرگ آذربایجان را با موشک مورد هدف حمله قرار می دهند. چندین خانه مسکونی تخریب شده و چندین غیرنظامی شهید شده اند.

 در شهر مینگه چئویر بزرگترین سد آب و نیروگاه برق قفقاز جنوبی را با موشک های دوربرد هدف قرار دادند. پدافند هوایی ارتش آذربایجان این موشک را در هوا منهدم کرد. شهر «خیزی» در اطراف باکو مورد هدف موشک های ارمنستان قرار گرفت و همه این موشک ها از داخل خاک ارمنستان پرتاب شده اند.

همانطور که می دانید ارمنستان عضو سازمان همکاری امنیتی دسته جمعی است و به این وسیله می خواهد کمک اعضا آن سازمان را جذب کند. ولی آذربایجان به این تخریب کاری ارمنستان جواب نخواهد داد. هدف ارتش آذربایجان آزادی سرزمین های اشغالی است.

- آیا گسترش جبهه جنگ می تواند منجر به عقب نشینی ارمنی ها از قره باغ شود؟

سفیر جمهوری آذربایجان: آذربایجان هیچ هدف و چشمی در خاک ارمنستان ندارد. می خواهم دلیل به وجود آمدن این وضع را برای شما بگویم تا بدانید چرا درگیری به اینجا کشید. می دانید که آقای پاشینیان در اوایلی که به نخست وزیری انتخاب شد از شعارهای پوپولیستی استفاده می کرد و کارهای پوپولیستی انجام می داد که یکی از آن کارها این بود که پسرش را به عنوان سرباز به سرزمین های اشغالی آذربایجان فرستاد. پس از اتمام سربازی پسر آقای پاشینیان شعارهای او شدت گرفت و همسرش هم به سرزمین های اشغالی آمد و مانور برای زنان ارمنی برگزار کرد. الان همان زنان ارمنی که در مانورها اسلحه در دست داشتند جلوی بیمارستان ها گریه کنان فیلم می گیرند که کمک کنید ما را می کشند.

- چرا تا زمانی که پسر آقای پاشینیان در آن منطقه سرباز بود، وی هیچ اظهار نظری درباره قره باغ انجام نمی داد؟

سفیر جمهوری آذربایجان: بله همین طور است. اول جولای سربازی پسر وی به اتمام رسید و اواسط جولای ارمنستان شهر تووز در مرز آذربایجان و ارمنستان را از داخل خاک خودش مورد هدف قرار داد. شهر تووز در اصل شاهرگ ترانزیت و ترانسپورت آذربایجان است. یعنی خط راه آهن شرق به غرب و جنوب به غرب، خط لوله نفت و خط لوله گاز از آن شهر عبور می کند. حفظ آن مناطق به عهده مرزبانی آذربایجان است. چنانچه مطلع هستید مرزبانی از سلاح های سنگین نظیر توپ و تانک استفاده نمی کند. ناگهان ارمنستان از این فرصت استفاده کرد و از سرزمین ارمنستان شهر تووز آذربایجان را که از قره باغ خیلی فاصله دارد مورد حمله قرار داد. ارتش آذربایجان با ضد حمله نقاطی را که از آن خاک آذربایجان مورد حمله قرار گرفته بود منهدم کرد و تمامیت مرزی خودمان را در آنجا حفظ کردیم و اجازه ندادیم یک وجب از خاک ما اشغال شود. این اتفاق در ماه جولای رخ داد. اواسط آگوست بود که ارمنی ها یک گروه خرابکار به آذربایجان فرستادند تا با بمب گذاری در آذربایجان بعضی نقاط را تخریب کنند. فرمانده آن گروه از طرف ارتش آذربایجان به اسارت گرفته شد. ارمنستان از کشورهای لبنان، سوریه و عراق ارمنی ها را کوچ میداد و در سرزمین های اشغالی آذربایجان اسکان می دهد و با این حرکت تحریک آمیز اقدام به جنایت جنگی دیگر می کند.

 ارمنی ها مراسم ترحیم رئیس جمهور خود خوانده را در شهر شوشا که گهواره فرهنگ آذربایجان به شمار می آید، برگزار کردند. می خواستند برای رئیس جمهور خود خوانده در آنجا دفتر بسازند. با همه اقدامات این چنینی جنگ را تحریک می کردند. همچنین ارمنی ها ده ها هزار نفر از اتباع عادی را بسیج کردند و گفتند که داریم برای حفظ کشور این کارها را می کنیم. نخست وزیر هم با بیانات و اقداماتش مذاکرات بیست و هشت ساله را در اصل بی معنی می کرد. اگر گفتگو و آتش بس برای ارمنی ها بی معنی است، برای ما از دیروز بی معنی بوده است.

نتیجه تمام حرکات تحریک آمیز و هدف قرار دادن مناطق مسکونی و غیرنظامی این شد که مقامات آذربایجان تصمیم گرفتند که از ساعت هفت صبح روز ۲۷ سپتامبر عملیات ضد حمله را برای مجبور کردن به صلح و آزاد سازی سرزمین های اشغالی شروع کنند.

بعد از آن نخست وزیر ارمنستان به تمامی کشورهای جهان و تمامی سازمان های بین المللی زنگ زده است و به همه می گوید که آذربایجان آتش بس را نقض کرده و به ما هجوم آورده است. در اصل گناه کار خودش است و حالا دارد تبلیغ دروغ می کند که گویا از سوریه و جاهای دیگر نیروهایی برای کمک به سرزمین آذربایجان آمده اند. من فکر می کنم که نخست وزیر ارمنستان خودش را گم کرده است. در نتیجه این چنین دروغ ها، سربازان ارمنی مناطق خدمت را ترک می کنند. الان پلیس نظامی ارمنستان نمی تواند جلوی این فرارها را بگیرد و مجبور هستند که سربازها را با زنجیر به سنگر و یا ماشین ببندند. در فضای مجازی ویدئوها موجود است.

این ارمنستان است که از سوریه و کشورهای دیگر مزدور آورده است و در حال حاضر ارتش آذربایجان در حال پاکسازی سرزمین های اشغالی مان از تروریست ها می باشد.

- یعنی مردم ارمنستان حتی خودشان هم استقامتی در جنگیدن نشان نمی دهند.

سفیر جمهوری آذربایجان: بله مردم عادی ارمنستان هم اسیر رژیم حاکم جنگ طلب شده اند و از سیاست اشغالگری و نتیجه سنگین آن خسته هستند.

- شما طی اظهاراتی عنوان کرده بودید که ارمنستان برای همکاری دست به دامن تل آویو شده است و می خواهد از آنها امتیاز بگیرد. آیا برای این ادعا مستنداتی هم در اختیار دارید؟

سفیر جمهوری آذربایجان: اگر شما مطالب را با دقت بررسی کنید، بیانات سفیر جدید ارمنستان در اسرائیل خود مستندات این ادعا است. همچنین ارمنی ها تبلیغ می کنند که آذربایجان با اسرائیل همکاری می کند. بگذارید این طور به شما توضیح بدهم. بیست درصد سرزمین آذربایجان از طرف ارمنستان اشغال شده است. آذربایجان برای آزادی سرزمین های اشغالی خود با تمامی کشورهای جهان در حوزه های مختلف من جمله در حوزه نظامی همکاری می کند. آذربایجان کشور قوی و با امکانات متفاوت از ارمنستان است. یعنی پول پرداخت کرده و اسلحه خریده است.

ارمنستان که برای خرید سلاح پول ندارد و این که در ۲۸ سال گذشته در اسرائیل سفارت تاسیس نکرده بود. چه شد که یک دفعه سفارت تاسیس کرد؟ اخیرا هم ارمنی ها این موضوع را برای خودشان پیشرفت در دیپلماسی قلمداد کرده اند و حالا دارند نتیجه پیشرفت دیپلماسی خود را می بیند.

- ریچل آوراهام تحلیلگر مرکز دیپلماسی اسرائیل در شهر صفاد، تیر ماه امسال در روزنامه «اسرائیل هیوم» نوشته بود که اسرائیل در این نزاع باید کنار باکو بایستد زیرا آذربایجان چشم و گوش اسرائیل در برابر ایران است. فکر می کنید چرا اسرائیلی ها سعی می کنند چنین اظهاراتی را بیان کنند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: همانطور که قبلا گفتم کشورها و مراکز مختلفی وجود دارند که سعی می کنند در روابط ایران و آذربایجان سوتفاهم ایجاد کنند. شما می توانید اخیرا دو مصاحبه زنده آقای حکمت حاجی اف دستیار رئیس جمهور آذربایجان در تلویزیون اسرائیل را مشاهده کنید. در آنجا در میان سوالات در خصوص روابط آذربایجان با ایران نیز پرسیده شد. در آنجا خیلی واضح و روشن دستیار رئیس جمهور اعلام کرده است که آذربایجان و ایران تاریخ، فرهنگ، ادبیات و شخصیت های مشترک دارند و از دیرینه تاریخ در کنار هم با صلح و آرامش زندگی کرده اند.

ما به این مشترکات افتخار می کنیم و آن را برای خودمان به عنوان یک ثروت در جهت همکاری خودمان تلقی می کنیم و همکاری هایی که هم اکنون با ایران در حوزه های مختلف داریم را به نفع کشور و مردم خودمان می دانیم. این تبلیغات مراکز مطالعاتی بر علیه روابط مابین آذربایجان و ایران که می گویید را من هم زیاد می بینم؛ چه مراکز مطالعات اسرائیلی و چه این ها که در ایران با کلیسای ارمنی در ارتباط هستند. هدف این ها فقط تخریب روابط دو کشور است.

ما ضرب المثلی آذربایجانی داریم که می گوید آنقدر جایی را می خارانند تا از آن خون در آید. حالا این ها هم می خواهند به حساب خودشان با این کارها به جایی برسند. من مطمئن هستم که با درایت مسئولین ایران و آذربایجان این تلاش ها نتیجه نخواهد داد.

- آیا این امکان وجود دارد که آذربایجان بتواند به نخجوان وصل شود؟

سفیر جمهوری آذربایجان: خیر همانطور که پیشتر گفتم ما به سرزمین های ارمنستان چشم ندوخته ایم.

- در صورت گسترده تر شدن صحنه نبرد آیا چنین رویکردی قابل بررسی خواهد بود؟

سفیر جمهوری آذربایجان: ما هیچ هدفی را در سرزمین های ارمنستان دنبال نمی کنیم. حالا که اسم نخجوان را بردید، جا دارد تا از دولت و مردم جمهوری اسلامی ایران تشکر کنم. همانطور که می دانید به خاطر اشغال سرزمین های آذربایجان، نخجوان در اصل در محاصره ارمنستان مانده است. در روزهای سخت نخجوان دولت و مردم جمهوری اسلامی ایران کمک کردند و هنوز هم این کمک ها ادامه دارد. کمک ایران در کم کردن مشکلات ایجاد شده ناشی از این جنگ را نه مردم و نه دولت آذربایجان فراموش نخواهند کرد.

ما این موضوع را خیلی واضح اعلام کردیم که در سرزمین ارمنستان هیچ هدفی نداریم و این که اشغال گری ارمنستان نه فقط به آذربایجان ضرر زد بلکه خود ارمنستان را در بن بست قرار داد. همچنین این اشغال گری لطمه بزرگی را به ایران وارد کرد. همانطور که می دانید راه آهن جلفا یکی از اصلی ترین مسیر های ترانزیت ایران بود. بعد از این که این راه آهن بسته شد در اصل چندین استان در شمال غرب ایران در بن بست قرار گرفت. پیش از آن چندین میلیون تن کالا از آنجا رد و بدل می شد. جالب است که ما هم در ایران شهر جلفا داریم و هم در نخجوان. در هیچکدام از این دو شهر قبرستان وجود ندارد چون در آنجا هیچ کس محلی نیست و همه به خاطر آن ایستگاه راه آهن و یا کار به آنجا آمده بودند.

- این اواخر ترکیه رزمایشی را در نخجوان برگزار کرد. آیا دولت آذربایجان پیش از شروع جنگ نگران حملات احتمالی ارمنستان به نخجوان بود؟

سفیر جمهوری آذربایجان: درست است ما در نخجوان با ترکیه مانور مشترک برگزار کردیم. اگر نگاهی به گذشته بیاندازیم می بینم که در دهه ۹۰ میلادی تا زمان آتش بس، ارمنستان نخجوان را مورد هدف قرار داد. سال گذشته ارتش آذربایجان یازده هزار هکتار زمین را در نخجوان پس گرفت. وزیر دفاع ارمنستان گفت که این زمین ها که در نقطه صفر مرزی قرار دارند و قلمرو بی طرف بوده است. آخر کجای دنیا می توان گفت که یازده هزار هکتار زمین بی صاحب است. ارمنستان از امکانات ارتش آذربایجان در نخجوان اطلاع دارد و امیدوارم که دچار این خیالات واهی نشود.

- پس ارمنستان در نخجوان اقدام نظامی نخواهد کرد؟

سفیر جمهوری آذربایجان: اگر هم کاری بکند جوابش را خواهد گرفت.

- در میان صحبتهایتان به نقش اسرائیل نیز اشاره کردید که پول می دهید و از آنها سلاح می خرید. نبرد جاری میان ارمنستان و آذربایجان توانسته نقش اسرائیل را به عنوان یک بازیگر در منطقه نشان دهد. چرا توازن حمایت تسلیحاتی اسرائیل از آذربایجان پر رنگ تر است؟ چرا در اوراسیا هیچ کشوری به اندازه آذربایجان چنین روابط نزدیکی با اسرائیل ندارد؟

سفیر جمهوری آذربایجان: ما در آذربایجان یک جامعه چندفرهنگی داریم. یک روستای کاملا یهودی نشین داریم. زبان آنها به زبان فارسی خیلی نزدیک است. آنها هم اعضا جامعه آذربایجان هستند. در حوزه تجارت نه فقط در آذربایجان بلکه در کشورهای دیگر خیلی فعالیت می کنند. جمهوری آذربایجان به جز ارمنستان اشغالگر با تمام کشورهای جهان ارتباطات خوبی دارد. ما در حد توان با همه کشورها همکاری می کنیم و این همکاری با سود متقابل و به نفع هر دو کشور است.

- خب سود شما سلاحی است که می خرید. سود اسرائیلی ها چیست؟

سفیر جمهوری آذربایجان: سود آنها هم پولی است که در مقابل فروش سلاح از ما دریافت می کنند.

- البته مبادله تجاری آذربایجان با اسرائیل از مبادله تجاری روسیه با اسرائیل بیشتر است.

سفیر جمهوری آذربایجان:‌ این هم به خاطر خرید نفت است. الان قیمت نفت کاهش پیدا کرده و حجم مبادله اسرائیل با ما کمتر شده است. می خواهم بگویم که نباید به چنین تبلیغات هایی استناد شود. کار یعنی همین چیزهایی که دارد انجام می شود. مثلا کارخانه مشترک خودرو سازی ایران و آذربایجان و خودروهای مشترکی که دو کشور تولید می کنند و به بازارهای ثالث می روند. این که روسای جمهور آذربایجان، ایران و روسیه در باکو و در تهران ملاقات کردند هدف این ملاقات برای برقراری آتش بس نبود. هدف این مذاکرات برای توسعه و آبادانی منطقه و افزایش امکانات و بالا بردن حجم ترانزیت در حوزه های مختلف بود. و این که سیستم برقی روسیه و آذربایجان و ایران با هم همسان سازی می شود، برای من این چیزها نتیجه است نه این که یک نفر نشسته برای خودش فکر کرده و چیزی می گوید. من هم چنان مطالبی را در مطبوعات ایرانی به ویژه آنهایی که وظیفه خود می دانند علیه آذربایجان بنویسند، می بینم. آنچه که مهم است همان همکاری هایی بود که به آن اشاره کردم.

- اسرائیلی ها حتی در فروش سلاح نیز کمی بد قلق هستند. مثلا اولین موشک مدل Lora را که در ارتش خودشان استفاده کردند، به آذربایجانی ها می فروشند که هم اینک در جنگ دارد از آن استفاده می شود. برایم جالب است که چطور توانستید اولین خریدار بهترین سلاح های آنان باشید چون معلوم است که دیگر فقط بحث پول نیست.

سفیر جمهوری آذربایجان: این هم به عنوان خریدار مهارت جمهوری آذربایجان است.

- در ایران فیلم هایی منتشر می شود که نشان می دهد این سامانه موشکی Lora آنچنان که باید و شاید خوب عمل نمی کند.

سفیر جمهوری آذربایجان: نتیجه عملکرد این را باید از طرف ارمنی پرسید چون آنها احساس کرده اند.

-آیا از سامانه موشکی Extra در این جنگ استفاده می کنید؟

سفیر جمهوری آذربایجان: من از مسائل فنی و جزئیات اطلاع ندارم. چیزی که برای من اهمیت دارد اطلاع از اسامی سرزمین های اشغالی آزاد شده است که رئیس جمهور محترم آذربایجان هر شب آن را اعلام می کند. من از جزئیات این که با چه اصولی و با استفاده از چه ابزاری این سرزمین ها آزاد می شوند اطلاعی ندارم.

- آیا رئیس جمهور آذربایجان زمانی را برای اتمام جنگ مشخص کرده است؟

سفیر جمهوری آذربایجان: رئیس جمهور محترم آذربایجان اخیرا در مصاحبه ها با رسانه های داخلی و خارجی و همین طور در خطاب به مردم آذربایجان بیان کرده که هدف نهایی ما آزادی سرزمین های اشغالی ما است.

- آیا ممکن است که آذربایجان به همین سرزمین های آزاد شده کنونی بسنده کند و تن به آتش بس بدهد؟

سفیر جمهوری آذربایجان: اولا بگویم که رئیس جمهور آذربایجان با هیچ کشوری تماس نگرفته است. این نخست وزیر ارمنستان است که از این کشور به آن کشور زنگ می زند. از این کشورهایی هم که به آذربایجان زنگ می زنند و پیشنهاد صلح و سازش می دهند، سوال ساده ای از آنها داریم، آن جنایتی که در خوجالی راه اندازه کردند و آن همه مردم بی گناه آذربایجان را کشتند، آن زمان این کشورها کجا بودند؟

الان در این چند روز ارمنستان شهر گنجه، مینگه چئویر، تووز و خیزی را هدف قرار داده است و چندین نفر شهید داده ایم. طرف ارمنی نمی تواند ادعا کند که یک مورد غیر نظامی کشته شده است. هدف اصلی حملات ارتش آذربایجان آن مناطقی بود که از آنجا به مناطق غیر نظامی آذربایجان حمله می شد. در رسانه های ایران شاهد بودیم که گفته شد موشک و خمپاره به سرزمین های جمهوری اسلامی ایران هم اصابت کرده است. من این مسئله را خیلی راحت می توانم روی نقشه به شما نشان بدهم.

هدف یگان های نظامی ارتش آذربایجان در ضد حمله، مواضع آتش نیروهای نظامی ارمنستان اشغالگر در روبه رو و دست راست جبهه است. در حالی که نقاط اصابت گلوله و یا موشک به خاک جمهوری اسلامی ایران در پشت و یا سمت چپ یگان های نظامی آذربایجان می باشد. چنانچه مطلع هستید در منطقه ای که در حال حاضر جنگ ادامه دارد جمهوری آذربایجان و ایران سد و نیروگاه برق آبی خدا آفرین و قیزقالاسی را احداث کردند. چند روز است که دشمن به اطراف این دو سد نیز موشک پرتاب می کند و اینطور وانمود می کند که گویا این را نیروهای مسلح آذربایجان پرتاب کرده اند. سد خدآفرین و قیزقالاسی هدف ارتش آذربایجان نیست، بلکه هدف آذربایجان این است که انشالله بعد از آزادی سرزمین های اشغالی از امکانات این دو سد برای توسعه و آبادانی منطقه استفاده شود.

- آیا مقامات ایرانی در این زمینه با شما گفتگو داشته اند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: چرا با مقامات ایرانی در این مورد صحبت هایی داشته و موضوع را کاملا توضیح دادیم.

-‌اعلام مواضع ائمه جمعه چند استان ایران و این که گفتند باز پس گیری سرزمین های مسلمانان را حق قانونی آذربایجان دانسته اند، چه باز خوردی در خود آذربایجان داشت؟

سفیر جمهوری آذربایجان: مردم و مسئولین آذربایجان از این مواضع به حق ائمه جمعه استان های شمال غرب خیلی خوشحال شدند. این مطالب در ایران هم به زبان آذربایجانی ترجمه شده بود که کار سفارت را راحت کرد. نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نیز مواضع خوبی گرفتند. سخنگوی دولت نیز مواضع خوبی گرفت و این که سخنگوی وزارت امور خارجه ایران از تمامیت ارضی آذربایجان و حق حاکمیت آذربایجان دفاع کرد، همه اینها برای ما ارزش دارد و مردم آذربایجان از این مواضع کاملا مطلع هستند. الان دارم می بینم که رسانه های ارمنستان تلاش می کنند تا صدایی را از آذربایجان که علیه روابط ایران و آذربایجان سخن می گوید پیدا کنند و آن را بروز دهند. همه این افراد آدم هایی هستند که مخالف دولت آقای الهام علی اف هستند. باید بگویم که آذربایجان از همکاری با ایران راضی است. ما مرز ایران و آذربایجان را به عنوان فرصتی برای استان های هم مرز خود تلقی می کنیم و هیچ دغدغه امنیتی از سوی ایران نداریم. این که روابط مردمی خیلی خوب بود و مرزهای ما بیست و چهار ساعته کار می کرد همگی رضایت بخش بود.

- البته این نکات از دستاوردهای شما و سفارت جمهوری آذربایجان در ایران است.

سفیر جمهوری آذربایجان: نه اینطور نیست. من در واقع فقط یک مجری هستم، یعنی اگر اراده سیاسی روسای جمهور دو کشور نبود، چنین نمی شد.

اجازه بدهید این را بگویم که در این مدت چهار سال و نیمی که در ایران هستم در هر ملاقاتی که در ایران داشتم، به شخص خودم، به سمتم و به کشورم احترام دیدم. از این که روابط ایران و آذربایجان در مسیر توسعه است همگی خوشحال هستند. در دوران کرونا و زمانی که اولین مورد در ایران اعلام شد، اولین کشور ارمنستان بود که مرز خود را به روی ایران بست. در اصل روسای جمهور پیشین ارمنستان این مرز را راه اکسیژن نامیده بودند. قبلا در مراسمی در سفارت گفته بودم که دعا می کنم که این مرز بسته بشود و این اتفاق افتاد. به جهت اطلاع شما باید بگویم که در دوران پاندمی مرز ایران و آذربایجان حتی یک ساعت هم برای ترانزیت و تجارت بسته نشد. یعنی حتی یک کامیون هم پشت مرز نماند. درست است که حجم تجارت بین ایران و آذربایجان به خاطر پاندمی کمتر شده است اما میزان ترانزیت و ترانسپورت بین دو کشور سه برابر افزایش پیدا کرده است. این همکاری فقط از طرف ایران یا فقط از طرف آذربایجان نبود، بلکه شکلی کاملا متقابل داشت و بنا به تعبیر رئیس جمهور محترم آذربایجان ما باید کرونا را تابع خودمان بکنیم نه که خودمان تابع کرونا بشویم. این جمله در مورد این بود که مرز باید برای ترانزیت و تجارت باز باشد.

الان در این چند روز ارمنستان شهر گنجه، مینگه چویر، تووز و خیزی را هدف قرار داده است و چندین نفر شهید داده ایم. طرف ارمنی نمی تواند ادعا کند که یک مورد غیر نظامی کشته شده است. هدف اصلی حملات ارتش آذربایجان آن مناطقی بود که از آنجا به مناطق غیر نظامی آذربایجان حمله می شد. در رسانه های ایران شاهد بودیم که گفته شد موشک و خمپاره به سرزمین های جمهوری اسلامی ایران هم اصابت کرده است. من این مسئله را خیلی راحت می توانم روی نقشه به شما نشان بدهم.

هدف یگان های نظامی ارتش آذربایجان در ضد حمله، مواضع آتش نیروهای نظامی ارمنستان اشغالگر در روبه رو و دست راست جبهه است. در حالی که نقاط اصابت گلوله و یا موشک به خاک جمهوری اسلامی ایران در پشت و یا سمت چپ یگان های نظامی آذربایجان می باشد. چنانچه مطلع هستید در منطقه ای که در حال حاضر جنگ ادامه دارد جمهوری آذربایجان و ایران سد و نیروگاه برق آبی خدا آفرین و قیزقالاسی را احداث کردند. چند روز است که دشمن به اطراف این دو سد نیز موشک پرتاب می کند و اینطور وانمود می کند که گویا این را نیروهای مسلح آذربایجان پرتاب کرده اند. سد خدآفرین و قیزقالاسی هدف ارتش آذربایجان نیست، بلکه هدف آذربایجان این است که انشالله بعد از آزادی سرزمین های اشغالی از امکانات این دو سد برای توسعه و آبادانی منطقه استفاده شود.

 آیا مقامات ایرانی در این زمینه با شما گفتگو داشته اند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: چرا؛ با مقامات ایرانی در این مورد صحبت هایی داشته و موضوع را کاملا توضیح دادیم.

- اعلام مواضع ائمه جمعه چند استان ایران و این که گفتند باز پس گیری سرزمین های مسلمانان را حق قانونی آذربایجان دانسته اند، چه باز خوردی در خود آذربایجان داشت؟

سفیر جمهوری آذربایجان: مردم و مسئولین آذربایجان از این مواضع به حق ائمه جمعه استان های شمال غرب خیلی خوشحال شدند. این مطالب در ایران هم به زبان آذربایجانی ترجمه شده بود که کار سفارت را راحت کرد. نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نیز مواضع خوبی گرفتند. سخنگوی دولت نیز مواضع خوبی گرفت و این که سخنگوی وزارت امور خارجه ایران از تمامیت ارضی آذربایجان و حق حاکمیت آذربایجان دفاع کرد، همه اینها برای ما ارزش دارد و مردم آذربایجان از این مواضع کاملا مطلع هستند. الان دارم می بینم که رسانه های ارمنستان تلاش می کنند تا صدایی را از آذربایجان که علیه روابط ایران و آذربایجان سخن می گوید پیدا کنند و آن را بروز دهند. همه این افراد آدم هایی هستند که مخالف دولت آقای الهام علی اف هستند. باید بگویم که آذربایجان از همکاری با ایران راضی است. ما مرز ایران و آذربایجان را به عنوان فرصتی برای استان های هم مرز خود تلقی می کنیم و هیچ دغدغه امنیتی از سوی ایران نداریم. این که روابط مردمی خیلی خوب بود و مرزهای ما بیست و چهار ساعته کار می کرد همگی رضایت بخش بود.

-البته این نکات از دستاوردهای شما و سفارت جمهوری آذربایجان در ایران است.

سفیر جمهوری آذربایجان: نه اینطور نیست. من در واقع فقط یک مجری هستم، یعنی اگر اراده سیاسی روسای جمهور دو کشور نبود، چنین نمی شد.

اجازه بدهید این را بگویم که در این مدت چهار سال و نیمی که در ایران هستم در هر ملاقاتی که در ایران داشتم، به شخص خودم، به سمتم و به کشورم احترام دیدم. از این که روابط ایران و آذربایجان در مسیر توسعه است همگی خوشحال هستند. در دوران کرونا و زمانی که اولین مورد در ایران اعلام شد، اولین کشور ارمنستان بود که مرز خود را به روی ایران بست. در اصل روسای جمهور پیشین ارمنستان این مرز را راه اکسیژن نامیده بودند. قبلا در مراسمی در سفارت گفته بودم که دعا می کنم که این مرز بسته بشود و این اتفاق افتاد. به جهت اطلاع شما باید بگویم که در دوران پاندمی مرز ایران و آذربایجان حتی یک ساعت هم برای ترانزیت و تجارت بسته نشد. یعنی حتی یک کامیون هم پشت مرز نماند. درست است که حجم تجارت بین ایران و آذربایجان به خاطر پاندمی کمتر شده است اما میزان ترانزیت و ترانسپورت بین دو کشور سه برابر افزایش پیدا کرده است. این همکاری فقط از طرف ایران یا فقط از طرف آذربایجان نبود، بلکه شکلی کاملا متقابل داشت و بنا به تعبیر رئیس جمهور محترم آذربایجان ما باید کرونا را تابع خودمان بکنیم نه که خودمان تابع کرونا بشویم. این جمله در مورد این بود که مرز باید برای ترانزیت و تجارت باز باشد.

- موضع دولت آذربایجان درباره تنش زدایی مابین کشورهای حوزه خلیج فارس با اسرائیل چیست؟

سفیر جمهوری آذربایجان: موضع جمهوری آذربایجان در این که دولت فلسطین با پایتختی قدس شرقی تشکیل شود خیلی واضح است. سفارت فلسطین در باکو دایر است و دولت آذربایجان به فعالیت های آنان کمک می کند. آذربایجان این روزها درگیر مسئله سرزمین های اشغال شده است. یک میلیون نفر پناهنده و آواره داریم و هیچ دولتی به ما کمک نمی کند. مثلا الان کشورهای اروپایی که قرار بود ششصد هزار نفر آواره به سمت آنها بروند همگی جلسه می گذاشتند و از آن موضوع اظهار نگرانی می کردند. اما دولت تازه تاسیس آذربایجان با یک میلون پناهنده و آواره سر پا ماند. وضعیت ما شبیه کودکی بود که تازه چهار دست و پا راه رفتن یاد گرفته بود و حالا یک بار سنگین هم بر دوشش گذاشته بودند. اما ما از پس مشکلات بر آمدیم. منظورم این است که مسئله و مشکلات خودمان برای ما خیلی مهم است. این را هم بدانید که در سیاست خارجی آذربایجان اولویت همیشه همکاری و پشتیبانی از کشورهای اسلامی است.

- آیا معتقد هستید که وقتی کشورهای اسلامی ارتباط سیاسی با اسرائیل برقرار می کنند، به فلسطینی ها کمک می کنند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: نخیر، من فقط در مورد آذربایجان و مشکلاتمان گفتم.

- بنابراین موضع جمهوری آذربایجان در قبال تنش زدایی کشورهای حوزه خلیج فارس با اسرائیل چه خواهد بود؟

سفیر جمهوری آذربایجان: این مسئله اخیرا رخ داده است و من در این روزها آنقدر درگیر بوده ام که فرصت نشد به این موضوع بپردازم.

ما از ماه جولای درگیر مسئله جنگ بوده ایم. همانطور که خودتان می بینید خود من و سایر اعضا سفارت هر روز درگیر فعالیت های زیادی هستیم و سفیر بودن در یک کشور همسایه با مرز طولانی و اشتراکات فراوان و رفت و آمدهای زیاد همگی مستلزم پیگیری است.

- حضرتعالی در واقع می گویید چون مسئله قره باغ دغدغه اصلی مقامات آذربایجانی است، روابط اسرائیل با کشورهای عربی خلیج فارس مورد توجه مقامات آذربایجانی قرار نگرفته است.

سفیر جمهوری آذربایجان: بله همین طور است. برای ما آزادی قره باغ اولویت اول است. اجازه بدهید این را هم بگویم که همیشه برای من جای سوال بوده است که چرا در ایران روز قدس برگزار می شود ولی روز قره باغ برگزار نمی شود. قره باغ هم یک سرزمین اشغال شده است. چند روز پیش خبرنگاری در صحبت با من از لفظ قره باغ مورد مناقشه استفاده کرد. از او پرسیدم چه کسی به شما گفته است که قره باغ مورد مناقشه است. او پاسخ داد سفیر ارمنستان و وی گفته است که مردم قره باغ خود تعیین حق حاکمیت کرده اند. به آن خبرنگار گفتم که این حرف را در کشور خودتان تکرار نکنید و اجازه ندهید همچنین سمی در کشورتان پخش شود. قره باغ متعلق به آذربایجان است و اشغال شده است. این که اگر هر کس بخواهد در هر منطقه ای تعیین حق حاکمیت کند که دیگر در دنیا سنگ روی سنگ بند نمی ماند.

- مورد دیگری که شاهد آن هستم که تاثیرات منفی بر افکار عمومی داشته است، اصطلاح آذربایجان شمالی و آذربایجان جنوبی است و اینکه از قسمتی از ایران به عنوان آذربایجان جنوبی یاد می کنند. در واقع گروه هایی با اسم “پان ترک” یا هر نام دیگری از این مسئله به عنوان دستاویزی در فرآیند تجزیه طلبی استفاده می کنند. دیدگاه شما در این مورد چیست؟

سفیر جمهوری آذربایجان: در هر کشور هر جریان که پیشوند “پان” در آن وجود دارد به ضرر آن کشور است. این چیزی که شما گفتید را من هم از آن اطلاع دارم. برخی نیز در ایران به جمهوری آذربایجان، آذربایجان شمالی می گویند. من این مسئله را به نفع کشورها و مردمان خودمان نمی دانم. ما باید در این دوران به خصوص در حوزه پروژه های اقتصادی تلاش کنیم که به نفع دو کشور باشد. حال آنکه در تاریخ چه بوده است و چه شده است این کار مورخین و تاریخ شناسان است. وظیفه امروز و فردای من به عنوان دیپلمات برنامه ریزی برای آینده است.

تاکید می کنم که چنین حرف ها و چنین شعارهایی را به نفع دو کشور نمی دانم. خوشبختانه تا کنون شاهد این بوده ام که دو طرف این مسائل را مدیریت می کنند. ما نباید بگذاریم دیگران سو استفاده کنند و نباید اجازه بدهیم که جای خالی ایران را در آذربایجان و یا جای خالی آذربایجان را در ایران دیگران پر کنند. خدا را شکر که ما زبان همدیگر را می فهمیم و دین مشترک، مذهب مشترک و ادبیات مشترک داریم که من همگی را یک ثروت با ارزش می دانم.