۱۳۹۹/۰۸/۰۲

مردود شدن رسانه ملی در جنگ قره ‌باغ

 بعد از گذشت نزدیک به یک ماه از جنگ قره‌ باغ، هنوز صدا و سیمای ملی کشورمان در پوشش اخبار بی‌طرف با توجه به واقعیات تاریخی، باورهای دینی و مذهبی و احساس مردم شمالغرب کشور نسبت به این جنگ، دو دل بوده و بعضا رسالت حمایت از مظلومین را فراموش می‌کند.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از دورنانیوز، صدا و سیمای کشورمان سالهاست که به یکی از رسانه‌های کم‌مخاطب و کم محتوای کشور تبدیل شده است و این رسانه دیگر منبعی برای اطلاع‌رسانی و یا بالا بردن آگاهی مردم تبدیل نبوده و تنها نقش یک دستگاه سی‌دی برای برخی خانواده‌های سنتی دارد و بعضا تماشای فوتبال از سوی جوانان.

صدا و سیما با توجه به جایگاه رسانه‌ای خود، باید نقشی تبادلی فی‌مابین مردم و مسئولان باشد، دردها، نیازها و خواست مردم را به مسئولین رسانده و جوابیه و برنامه‌های آنان را بخواهد اما متاسفانه این نهاد بصورت یک‌سویه تبدیل به تربیون بی‌فروغ چندمدیر شده است و چون تریبونی برای مردم نیست پس گوشی در میان مردم نیز ندارد.

سهم اقوام غیرفارس از صدا و سیما را نیز که باید نزدیک به صفر دانست، سهم آنان از آن رسانه ملی، شبکه‌های استانی است که هر برنامه‌ای دارند جز استان؛ این شبکه‌ها در واقع تریبون مرکز هستند در استان‌ها و لاغیر.

یکی از موضوعاتی که صدا و سیمای ملی نتوانست نمره قبولی بگیرد، مسئله جنگ اخیر قره‌باغ برای آزادسازی مناطق اشغالی بود، منطقه اشغالی با هویت شیعی و تاریخی روشن که اگر از هر منظری اعم از نهادهای بین‌المللی، باورهای دینی و مذهبی، باور فرهنگی و واقعیت‌های تاریخی و امنیتی نگاه کرده و موضع بگیریم، صدا و سیما باید به عنوان تریبونی برای ارتش شیعه و مسلمانان در مسیر آزادسازی سرزمین‌های تاریخی عمل میکرد اما بعد از گذشت نزدیک به یک ماه از آن جنگ، رسانه ملی ما دو دل است که باید از کدام طرف حمایت کند، این رسانه حتی بعضا با انتشار اخباری کذب، عملا به بهانه بی‌طرفی از کشور اشغالگر حمایت می‌کند که نمونه بارز آن دعوت از کارشناسی به نام احمد کاظمی بود که قطعا مواضع سیاستمداران و خود پاشینیان بسیار معقول‌تر و بی‌طرفانه از این کارشناس می‌باشد.

از طرفی، با توجه مواضع صدا و سیما در چند دهه گذشته در راستای دفاع از مردم مظلوم فلسطین، متاسفانه این رسانه گویا در مسئله قره‌باغ این رسالت خود را فراموش کرده است، حتی جنایتکارترین فرد و نهاد نیز با دیدن تصاویر جنایات ارتش ارمنستان در سال ۱۹۹۲ ساکت نمی‌ماند و این رسالت رسانه ملی ما را چندین برابر می‌کند.

از طرفی قرابت فرهنگی مردم آذربایجان با استان‌های شمالغرب کشور است که در طول تاریخ احساس تقرب وجود داشته است و رسانه‌ ملی نیز با توجه به تعریف «ملی» خود باید نمایانگر احساس مردم شمالغرب کشور به عنوان بخشی از آن «ملت» باشد.

سخن آخر اینکه؛ از مدیران رسانه ملی خواهش می‌کنیم، همانطور که در شعار نیز بر آن مدعی‌اند، «بی‌طرف» مانده و «واقعیت‌»های رخ داده در جنگ قره‌باغ و اتفاقات تاریخی آن را به مردم گزارش کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر