‏نمایش پست‌ها با برچسب تروریسم زیست محیطی ارمنی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب تروریسم زیست محیطی ارمنی. نمایش همه پست‌ها

۱۴۰۱/۰۱/۱۵

امحای بیش از ۵۵ هزار مین و مهمات در اراضی آزادشده آذربایجان

تیم‌های ویژه نیروهای مسلح آذربایجان از پایان جنگ دوم قره‌باغ در نوامبر ۲۰۲۰ تاکنون بیش از ۵۵ هزار مین و مهمات را در قره‌باغ و سایر اراضی آزادشده این کشور امحا کرده‌اند.

اداره مین‌روبی و تیم‌های ویژه ارتش آذربایجان مسئولیت پاکسازی اراضی آزاد‌شده این کشور از مین‌های کارگذاشته شده توسط نیروهای ارمنستان را برعهده دارند.

همچنین تیم ویژه مین‌روبی ارتش ترکیه و وزارت شرایط اضطراری و فرماندهی خدمات مرزی آذربایجان نیز در عملیات‌های مربوطه مشارکت دارند.

همزمان با چهارم آوریل «روز جهانی آگاه‌سازی درباره خطرات مین» مساحت مناطق پاکسازی شده آذربایجان از آلودگی مین و سایر مهمات منفجر نشده به ۲۳ هزار هکتار رسیده است.
بر این اساس، از ۱۰ نوامبر سال ۲۰۲۰ همزمان با پایان جنگ دوم قره‌باغ، بیش از ۲۳ هزار انواع مهمات عمل نکرده، بیش از ۱۹ هزار مین ضد نفر و ۱۰ هزار مین ضد تانک طی عملیات‌های پاکسازی در قره‌باغ و سایر مناطق آزاد شده آذربایجان کشف و منهدم شده‌اند.

همچنین از ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ تاکنون ۳۰ شهروند و ۷ نظامی آذربایجانی بر اثر انفجار مین‌های کارگذاشته شده توسط نیروهای ارمنستان جان خود را از دست داده‌اند. از سوی دیگر، طی این مدت انفجار این مین‌ها باعث مجروحیت شدید ۴۹ شهروند و ۱۱۱ نظامی آذربایجانی شده است.

ارمنستان پیش‌تر در قبال آزادی برخی از نظامیان خود نقشه‌ مناطق مین‌گذری شده در فضولی، زنگیلان و آغدام را به آذربایجان تحویل داده است. براساس نقشه‌های ارائه شده از سوی ارمنستان، آنها تنها در این مناطق نزدیک به ۱۹۰ هزار مین کار گذاشته‌اند.

۱۳۹۹/۱۱/۱۸

اقامه‌ی نماز دیپلمات ارشد لیبی‌ در مسجد ویران شده‌ی زنگیلان

 اشرف آدم، کاردار سفارت لیبی در آذربایجان در مسجد شهر زنگیلان که توسط ارامنه تخریب شده است نماز خواند.

 به گزارش قره باغ سسی و به نقل از خبرگزاری ریپورت، این دیپلمات در مسجدی نماز خواند که توسط ارامنه تخریب شده بود. این دیپلمات پس از نماز گفت: "الحمدلله که ما به اینجا آمدیم ، مسجد به صاحبانش بازگشت و ما توانستیم در اینجا نماز بخوانیم."

ارامنه تمامی مساجد را در سرزمینهای اشغالی آذربایجان تخریب و هتک حرمت کردند و حتی خوک و گاو نگهداری کردند. لازم به ذکر است که دیپلمات های خارجی در آذربایجان از شهرستان‌های جبراییل و زنگیلان دیدار کردند. طبق دستورالعمل های رئیس جمهور الهام علی اف ، سفرا ، وابستگان نظامی و روسای در حال مأموریت سازمان های بین المللی در آذربایجان در حال بازدید از مناطق آزاد شده از اشغال ارامنه هستند. هدف این است که واندالیسم و تروریسم ارمنی به دیپلمات های خارجی در آن مناطق نشان داده شود.

۱۳۹۹/۰۹/۰۲

ارمنستان شهر آغدام آذربایجان را به خرابه تبدیل کرده است

 در پی استقرار ارتش آذربایجان در شهر آغدام تصاویری منتشر شده که نشان می‌دهد ارمنستان با اشغال آغدام آن را تخریب و کاملا به شهر ارواح تبدیل کرده است.

در شهر آغدام که ۲۷ سال در اشغال ارمنستان بوده، تقریبا هیچ ساختمان سالمی باقی نمانده و به خرابه‌ تبدیل شده است.

مسجدی با دو مناره که در قرن نوزدهم ساخته شده، تنها بنای آغدام است که بنای اصلی آن سالم باقی مانده اما آن نیز در وضعیت بسیار نامناسب قرار دارد.

تصاویری که از مناره‌های مشرف به این شهر ثبت شده، نشان می‌دهد که ارامنه شهر را کاملا نابود کرده‌اند و شهر به تلی از سنگ و آوار تبدیل شده است.

نابودی شهر آغدام توسط ارامنه در رسانه‌های خارجی با عنوان «هیروشیمای قفقاز» توصیف شده است.

بر اساس توافق نامه آذربایجان و ارمنستان که روز دهم نوامبر با وساطت روسیه امضا شد، نظامیان ارمنستان باید تا روز ۲۰ نوامبر شهرستان آغدام را ترک و به اشغال این منطقه پایان دهند.

تقریباً ۷۷ درصد شهرستان آغدام در سال ۱۹۹۳ توسط ارتش ارمنستان اشغال و حدود ۲۰۰ هزار نفر از مردم آذربایجانی مجبور به خروج از زادگاهشان شدند. مرکز شهر آغدام و بسیاری از روستاها آن پس از اشغال، غارت و ویران شده‌اند.

بسیاری از آوارگان آذربایجانی در انتظار بازگشت به سرزمین خود و آبادانی مجدد آن هستند.

گفتنی است طبق توافق دهم نوامبر طرف ارمنی می‌بایست روز ۱۵ نوامبر از کلبجر و اول دسامبر نیز از لاچین خارج شود. البته جمهوری آذربایجان با توجه به شرایط جوی و اقلیمی برای تخلیه کلبجر به ارمنستان ۱۰ روز دیگر مهلت داده است.




















۱۳۹۹/۰۷/۲۶

تصاویری از شهر جبراییل آذربایجان که پس از ۲۷ سال از اشغال ارمنستان آزاد شد

خبرگزاری آناتولی ترکیه از شهر جبراییل آذربایجان که به تازگی از اشغال ۲۷ ساله ارمنستان آزاد شده است، تصویربرداری کرد.

شهر جبراییل در روز ۲۳ آگوست ۱۹۹۳( ۱ شهریور ۱۳۷۲) به دست ارمنستان اشغال شده و ۴ اکتبر ۲۰۲۰ (۱۳ مهر ۱۳۹۹) توسط ارتش آذربایجان آزاد شد.

در این شهر که پرچم آذربایجان در آن به اهتزاز درآمده، چندین خانه مسکونی، یک ساختمان عمومی و چند ساختمان نظامی متعلق به ارمنستان قابل مشاهده است. علاوه بر این وسایل نقلیه نظامی که طی عملیات آزادسازی شهر از ارتش ارمنستان به جای مانده یا منهدم شده، در کنار جاده‌ها دیده می‌شود.

در حین تصویربرداری خبرگزاری آناتولی، یک سرباز آذربایجانی که در ورودی شهر ایستاده، پرچم آذربایجان را برافراشت.

هنوز تابلوهایی که به زبان ارمنی بر روی ساختمان‌های عمومی و نظامی شهر نوشته شده، سر جای خود قرار دارند.

پس از کنترل جبرایيل و برخی از روستاها و تپه‌های استراتژیک اطراف آن، منطقه از بمب و مین پاکسازی می‌شود.

اما نکته قابل تامل این است که خانه‌های تُرک‌های آذربایجان پس از اشغال شهر توسط ارمنستان در سال ۱۹۹۳ تخریب شده‌اند.

به دلیل ادامه عملیات ارتش آذربایجان در قره‌باغ و همچنین انجام اقدامات لازم برای تأمین امنیت کامل شهر، تُرک‌های بومی این منطقه هنوز اجازه ورود به شهر را ندارند.

۱۳۹۹/۰۴/۳۱

۲۷ سال از اشغال «آغدام» توسط ارمنستان می‌گذرد

یکم مرداد ماه سال ۱۳۷۲ مطابق با ۲۳ ژوئیه ۱۹۹۳ میلادی، منطقه آغدام که قسمت بزرگی از آن در قره باغ کوهستانی واقع شده است، توسط ارمنستان اشغال گردید.


منطقه آغدام با مناطق آغجابَدی، تَرتَر، برده، کَلبَجَر، عَسگَران، خوجاوند و فضولی هم مرز است. یک هزار و پانزده کیلومتر مربع وسعت دارد. در ۱۶ مرداد ۱۳۰۹ شمسی تبدیل به شهر شد. منطقه آغدام دارای ۱ شهر، ۲ شهرک (قوزانلی و آچارلی) و ۱۲۳ روستا بود.

درباره منشأ نام آغدام نظرات مختلفی وجود دارد. به گفته برخی منابع، کلمه «آغدام» در تُرکی باستان به معنای «قلعه کوچک» است. براساس این نسخه در گذشته های دور، قبایل تُرک که در این منطقه زندگی می کردند، عمدتاً قلعه های کوچکی برای دفاع از خود ساخته بودند. با گذشت زمان، معنی نام شهر تغییر یافت. در نیمه اول قرن ۱۸ میلادی، «پناهعلی خان» بنیانگذار خانات قره باغ دستور داد تا در این شهر امارت سنگی سفید برای او بسازند. این امارت برای مدت طولانی به نوعی نقطه عطفی برای ساکنان روستاهای اطراف بدل شد. به این معنا ، «آغدام» به معنای خانه ای روشن و سفید است که در اثر تابش خورشید نورانی می شود.

شهر آغدام به عنوان مرکز منطقه آغدام در فاصله ۳۶۲ کیلومتری باکو، ۳ کیلومتری ساحل رودخانه قارقار و جنوب غربی دشت قره باغ قرار دارد.


آغدام منطقه ای با صنایع سنگین، غذایی و سبک بود و دارای کشاورزی پیشرفته‌ای بود.

ابزارآلات ماشین آلات، هوافضا و تجهیزات ارتباطی، اتصالات سازنده، تعمیرات تراکتور و ماشین، آسفالت، روغن و کنسرو، کره، پنیر، دانه های پیله، پنبه، نانوایی مکانیزه، کارخانه فرش، محصولات دانه ای، مصالح ساختمانی و کارخانه های گوشتی، دو ایستگاه راه آهن و فرودگاه، ایستگاه های خدمات اتومبیل، مجموعه خدمات خانگی، شبکه برقی، کشاورزی، مکانیزاسیون کشاورزی و ایستگاه های برق، مدرسه فنی موسیقی به نام عزیر حاجی بگ اف و تئاتر نمایشی ایالتی آغدام به نام حاق‌وئردی‌اف فعالیت می‌کرد. همچنین ۳۸ مزرعه جمعی و دولتی، ۲۴ بخش ساخت و نصب و راه اندازی، ۱۲ شرکت صنعتی، ۷۴ مدرسه، ۱۰۵ مرکز بهداشتی و درمانی، ۲۷۱ خانه فرهنگی، ۱۴ مسجد، ۶۷ بخش اداری و ۹۹ کلوپ توسط ارامنه اشغال شد.

۱۷۰۰ هکتار از اراضی منطقه آغدام جنگلی و ۲۸ هزار هکتار زمین کشاورزی بود. عمده فعالیتهای کشاورزی پنبه، زراعت انگور و دامداری بود.

ارمنستان که کشور خود را در اراضی قدیمی آذربایجان تأسیس کرد، در اواسط بهمن ماه سال ۱۳۶۶( اوایل فوریه ۱۹۸۸) به منظور الحاق قره باغ کوهستانی به ارمنستان آغازگر جنگ شد. ده ها هزار نفر از تُرک‌های آذربایجانی ها که از خانه های خود در قره باغ بیرون رانده شده بودند، به منطقه آغدام پناه بردند. ارمنستان که در سال ۱۹۹۲ قره باغ را کاملاً اشغال کرده بود، از این امر راضی نبود و به مناطق اطراف قره باغ نیز هم چشم طمع دوخته بود.


دولت اشغالگر ارمنستان پس از اشغال مناطق شوشا، لاچین و کَلبَجَر با کمک و مشارکت مستقیم برخی از کشورهای خارجی، آغدام را هدف قرار داد. ارمنی ها برای تصرف آغدام نیز عملیات تهاجمی در مقیاس گسترده انجام دادند. این حمله از ۲۱ خرداد ۱۳۷۲ (۱۱ ژوئن ۱۹۹۳) آغاز شد و در یکم مرداد ماه ۱۳۷۲ (۲۳ ژوئیه ۱۹۹۳) با اشغال آغدام پایان یافت.

در نتیجه تجاوز نظامی ارمنستان علیه آذربایجان که تا ۲۲ اردیبهشت ۱۳۷۳ (۱۲ مه ۱۹۹۴) ادامه داشت، ارامنه موفق به اشغال ۸۴۶.۷ کیلومتر مربع از منطقه آغدام یعنی ۷۷.۴ درصد از کل این منطقه شدند. شهر اشغالی آغدام و ۸۹ روستای منطقه با وحشیگری بی سابقه ارامنه در تاریخ بشریت نابود شدند. در نبردهای خونین برای دفاع از آغدام ۵۸۹۷ شهید شده، ۳۵۳۱ معلول و ۱۸۷۱ فرزند نیز یتیم شدند. هزاران نفر معلول جسمی شدند و بیش از ۱۲۶ هزار نفر از خانه و کاشانه‌ی خود آواره و پناهنده شدند. اشغال آغدام توسط ارامنه، منجر به وارد شدن خسارت ۱۳ میلیارد و ۱۳۵ میلیون دلاری به این منطقه شده است.




شهر آغدام و بناهای تاریخی و فرهنگی آن، معماری‌های بی نظیر و ‌موزه‌های آن توسط ارامنه بصورت وحشیانه تخریب شده است.

در سال ۲۰۰۸ ، مجله Lonely Planet نام آغدام را «هیروشیماى قفقاز» گذاشت. در سال ۲۰۱۰ پایگاه خبری الجزیره، آغدام را به عنوان «شهر ارواح» نامید. در سال ۲۰۱۰، با تصمیم رژیم تجزیه طلب در قره باغ، شهر آغدام به آکنا تغییر نام داد.

بنا بر آمار منتشر شده در «تقویم قفقاز» در سال ۱۹۱۲ میلادی، جمعیت شهر آغدام ۶۲۳ نفر بود. در سال ۱۹۸۹، ۲۸ هزار نفر ساکن آغدام بودند. طبق آمار سال ۲۰۱۰، ۳۶۰ نفر در آغدام زندگی می کنند.


۱۳۹۹/۰۴/۲۲

اشغال فرهنگی آذربايجان توسط ارمنیان

(شامل عمليات های كشف و تكثير، جعل و تخريب، حذف و هضم و عكس و تبديل)


ارامنه بعد از اينكه در جنگهای ايران و روس به مسلمانان از پشت خنجر زد، و بر اثر خيانتهای ايشان شهرها و دهات شيعه نشين آذربايجان غارت و يغما گرديده بدست روسها افتاد به پاداش و دستمزد خوش خدمتی های خود با جلب نظر و موافقت آنان در شهر شيعه نشين و تُرک ايروان جمع گرديد و بعد از كشت و كشتار ساكنان اوليه و مسلمان ايروان اولين سنگ بناب جمهوری ارمنستان را در سرزمين اشغالی مسلمانان پی نهادند.

ارمنيان در اين اشغال به جنايات بشری بسنده نكرد و در صدد محو آثار اسلامی و تُركی برآمدند و دهها تنديس بزرگان اين آب و خاک را به انحاء مختلف از بين برند. بعد از فروپاشی شوروی اين جنايات فرهنگی شدت بيشتری پيدا كرد و آنها با حمله به سرزمين قره باغ حدود ۲۰ درصد از خاک آذربايجان را اشغال نظامی كردند. آنها در اين اشغال نظامی نه تنها مرتكب جنايات فيزيكی نسبت به ساكنان مسلمان اين نواحی شدند بلكه به جنايات فرهنگی نيز بی شرمانه دست زدند و بيشتر ميراث فرهنگی را با تغيير يا بی تغيير بنام خود مصادره كرده در نمايشگاههای خود بنام ميراث فرهنگی ارامنه جا زدند. امروزه بيشتر موزه ها و گالری مختلف ارمنستان پر از قالی ها، گليم ها و صنايع دستی آذربايجان است كه متاسفانه بنام صنايع دستی ارامنه به نمايش گذارده می شود.

اشغال فرهنگی آذربايجان، دارای نمادهای مختلفی است كه گاه بصورت جعل و تخريب و گاه بصورت كشف و تكثير و زمانی بصورت حذف و هضم و عكس و تبديل انجام مي گيرد لذا براي آشنايی با شگردهای تيم های «اشغال فرهنگي» به موارد چند اشاره مى شود:

۱- عوض كردن اسامي مناطق اشغالی:

ارامنه چون در سرزمين امروزی ارمنستان دارای تاريخ و هويت ملی نيستند و بيشتر در قسمت‌های وان و دياربكر و ساير مناطق آنادولو غربی زندگي كرده اند و مهاجرت آنان به سرزمين ارمنستان ريشه تاريخی ندارد و بيشتر به زمان قاجار برمی گردد لذا درصدد هويت سازی برای خود برآمده و مناطق اشغالی را به اسامی ارمنی مي نامند بدين ترتيب است كه قره باغ ناگهان به آرتساخ و خان كندی به استپاناكرت تبديل مي شود. آنان نه تنها در قره باغ بلكه در ((آذربايجان غربی)) يعنی ((ارمنستان فعلی)) نيز دست به چنين جنايات فرهنگي زده و مناطق آغ باش را به آبويان و آغ كندی را به آشوتائان و آغ داغ را به آقدان، آلائوز را به آراقاتس و آلمالی را به هندزوروت (HNDZOROT) باشكندی را به آكونت و ... تغيير داده اند.  اين سياست اشغال فرهنگی و تعويض اسامی تُرکی آذربايجانی به زبان روسی هنوز هم بشدت و با سماجت هر چه تمامتر ادامه دارد.

۲- دزديهای فرهنگی بعنوان نمادی از اشغال در رشته موسيقی و رقص:

همانطور كه می دانيم آذربايجان از حيث ادبيات و فولكلور و موسيقی و رقص از غنی ترين فرهنگهای روی زمين بود و آثار همچون «مشدی عباد» ماهها در كشورهاي عربی و بويژه يمن با نام «شيخ عباد» ركورد فروش فيلم های خاورميانه را شكست. اپرای جاودانه «كوراوغلو»، «اصلی- كرم»، «آشيق غريب» و «شاه صنم» و همچنين «شور اميراوف» از آثار ماندگار دنياي هنر است ولص ارامنه كه در سرزمين های فعلی اشغالی فاقد هر نوع هويت تاريخی و فرهنگی هستند برای فرهنگ سازی دست به كپی برداری از ترانه‌هاي فولكلوری مثل ساری گلين، گوچری، اوزون دره زده و نيز به تقليد رقص های ملی و محلی آذربايجانی و آنادولو و اپراها و بالت‌های معروف آذربايجانی زده و تقليد كوركورانه همين محصولات فرهنگی آذربايجان را بی شرمانه به نام خود جا زده و بعنوان ميراث فرهنگی ارامنه به نمايش های همگانی می گذارند غافل از اينكه نام ساری گلين و نيز آلات و ادوات بكار رفته در اجرای آن از قبيل قره نی، زيرنا، تار و ساز به وضوح خاستگاه اين ترانه ها و موسيقی ها و بويژه خواستگاه موسيقی مقامی را به كسانی كه دارای بصيرت هنری هستند مي نمايند و از صد فرسنگي داد مي زنند كه متعلق به تُركان آذربايجان هستيم. تقليد و كپی برداری فرهنگی و بويژه در زمينه موسيقی بيشتر در آثار خاچاطوريان بيداد می كند و اگر كسی «صوت ارمنی» را از روی متن موسيقی حذف كند به راحتی حكم به آذربايجانی بودن اين آثار می دهد.

۳- دزديهای ادبی همچون نماد اشغال فرهنگی:

ارامنه گاه - گاه دست به كارهايی می زنند كه نشان می دهند در سرقت های ادبی خود حد و مرزی برای اين كار قائل نيستند. آنها با اينكه دنيا معرف است كه داستان و حماسه كوراوغلو متعلق به تُركهاست و خواستگاه تُركی دارد از مصادره اين داستان نيز خودداری نكرده و آنرا متعلق به ارامنه می دانند و جالب تر اينكه «آشيق های ارمنی» اين قصه آذربايجانی را چنان با آب و تاب نقل مي كنند كه گويی كوراوغلو يک قهرمان ارمنی مثل داويد ساسونی است.
آنان كار خود را با مصادره حماسه كوراوغلو پايان يافته تلقی نكرده و بيشتر باياتی‌ها، قوشماها، قصه‌ها، و امثال و حكم آذربايجانی را بنام خود زده و آنها را محصولات فرهنگی ملت ارمنی می دانند.
در كتاب «گزيده ای از ضرب المثل های ارمنی» دهها ضرب المثل تركی آذربايجاني بعنوان ضرب المثل ارمنی جا زده مي شود كه هر خواننده ای با مروری در آنها خواستگاه آذربايجانی آنها را تصديق می كند. براي نمونه چند ضرب المثل ارمني از همان كتاب «گزيده اي از ضرب المثل های ارمنی» نقل می شود تا خوانندگان خود واقف به مسئله گردند با اين توضيح كه برای دسترسی محققين محترم به اصل ضرب المثل مربوطه ذكر می‌‌شود: يا حسن كچل يا كچل حسن (ش ۳۱۰، ص ۲۷) ، هندونه زير بغل گذاشتن (ش ۳۰۸، ص ۲۷) ، هم به نعل مي زند هم به ميخ (ش۳۰۴، ص ۲۷) ، هيچ كس نمی گويد دوغ من ترش است (ش۳۰۹، ص ۲۷) ، هرچه كنی به خود كنی (ش۲۸۹، ص ۲۶) صورت ناقص هر نئيله سن اوزووه ائله سن، كولوگوزووه ائله سن)، هر كس خر خويش راند(ش۲۹۴، ص۲۶) صورت ناقص هر كس اوز ائششگين سورور كی منده ماماقانلی يم)، يكی بگو يكی بشنو (ش۳۱۶، ص ۲۸ صورت ناقص آدين ندي رشيد، بيرن دئدين بيرن ائشيد) و چنانچه بعينه مشاهده می شود ضرب المثل های ارمنی ترجمه و كپی ضرب المثل های تُركی آذربايجانی است و مواردی هم كه ضرب المثل های آذربايجانی موزون و منظوم بوده و ترجمه به زبان ارمنی مقدور نبوده تنها به ترجمه ساده آنها بسنده شده است و گاه در نتيجه عدم رسايی زبان ارمنی مقدور نبوده تنها به ترجمه در بين مردم شايع است چنانچه ضرب المثل موزون و منظوم سه واژه‌ای «يالانچی، ويلانچی، تالانچی» چون قابليت ترجمه نداشته و زبان ارمنی نمی توانسته در سه واژه مفاهيم بزرگی را برساند عيناً بكار برده ميی‌شود.

۴- جعل و تخريب آثار باستانی همچون نماد اشغال فرهنگی:



بعضی از ارامنه متاسفانه حتی از «دين» نيز در جهت اهداف قومی سوء استفاده كرده و درصدد تحكيم مليت خود برآمده‌اند آنها با تمسک به دين مسيحيت و دستاويز قرار دادن كليساها در صدد اثبات ظهور قومی خود در خاورميانه هستند و در اين راه آنچه را كه تعلق به مليت خود ندارند و به ملل ديگر تعلق دارند به خود می‌‌بندند.

می‌دانيم كه تُركان آلبانی آذربايجان بعد از قبول مسيحيت در صدد ساختن كليساهايی در سرزمين آذربايجان برآمدند در آن زمان هنوز ارامنه مسيحی نبودند و سرزمين امروزی جمهوری ارمنستان به ارامنه متعلق نبود. طبيعی است كه معماران تُرک آلبانی اين كليساها را ساخته و در درون آن گاه دعا و كتب انجيل را به زبان تُركی می‌خواندند. بعدها كه اين قوم آلبانی از بين رفت و تنها كليساهای ساخته شده توسط تُركان آلبانی باقی ماند. ارامنه بعد از مهاجرت به جمهوری ارمنستان امروزی خود را وارث كليساهای آلبانی قلمداد كرد و بی‌شرمانه كليساهای آلباني را كليساهای ارامنه جلوه داد و بدين طريق سابقه ظهور قومی خود را در جمهوری ارمنستان فعلی به سده‌های نخستين مسيحيت رسانيد در صورتيكه چنين استنباط و استنساخي صحيح نيست و كليساهاي آلبانی فقط می‌تواند سابقه مسيحيت را در اين سرزمين به پيش برد نه سابقه قوميت ارمنی را برای تقارن بخشی بر ذهن خوانندگان می شود از مساجد ساخته شده در آذربايجان مثال آورد. هيچ عرب سالم العقلی با تمسک به مساجد ساخته شده در زمانهای سلجوقيان و خوارزم‌شاهيان و تيموريان و آق قويونلو و قره قويونلو و صفويه و افشاريه و قاجاريه نمی تواند مدعی حضور و ظهور قوم عرب در سده‌های ياد شده در آذربايجان گردد چه مساجد آذربايجان توسط معماران ترک همان اقوام و سلسله‌های حكومت‌گر ساخته شده و ربطی به قوميت عرب ندارد. ولی هر عربی به صرف وجود مساجد در آذربايجان می‌تواند مدعی اسلام در اين مناطق گردد و آنها را به حساب تمدن اسلامی بگذارد و اگر دچار چنين مغلطه‌ای گردد تنها خود را گول زده است. چنانچه حضرات ارمنی به چنين خود فريبی و ديگر فريبی دست زده و از وجود كليساهای آلبانی عوض اينكه حكم به ظهور مسيحيت بدهند حكم به وجود ارمنيت می‌دهند. آنها در اين راه چنان به خود فريبی دچار شده‌اند كه كليساهای ساخته شده توسط «مغولان» را نيز كودكانه به حساب مدنيت ارمنی مي‌گذارند. تفصيل ماجرا چنين است كه مغولان بعلت نداشتن تعصب مذهبی و برخورد لائيک گونه با فرق و مذاهب و اديان دارای آزادی مذهبی بود و حتی همسر هلاكوخان بنام دوققوز خاتون – كه ترک و دارای دين مسيحی بود- كليساهای فراوانی در تبريز و مراغه و قره‌باغ و ارمنستان فعلی احداث كرد. مغولان در سال ۱۲۷۲ در مراغه، در سال ۱۲۸۲ در تبريز و بين سالهاي ۱۲۹۴ الي ۱۳۰۱ باز در مراغه اقدام به احداث كليساهايی براي خاتونان خود توسط معماران تُرک محلی كردند. اين آثار مغولی كه به دين مردم تُرک محلی ساخته شده امروز، در سرتاسر آذربايجان ديده می‌شود كه متاسفانه عوض اينكه بنام كليساهای مغولی محسوب شوند ارامنه با سوء استفاده از دين مسيح آنها را به نام خود و بعنوان كليساهای ارمنی جا می‌زنند.

جالب‌تر اينكه مسيحيان اوليه امپراطوری روم شرقی نيز از اين اقدام‌های بی‌شرمانه ارامنه مصون نمانده و آثار روميان نيز بنام ارمنيان امروزه از طرف ارامنه جا زده می‌شود. می‌دانيم كه مسيحيان امپراطوری روم شرقی قبل از اينكه قيصرهای روم مسيحی شوند مورد آزار و اذيت‌های حكومت‌های خود بودند و بيشتر مسيحيان به امپراطوری اشكانی و ساسانی پناه آورده و در آذربايجان اسكان داده می‌شدند و حتی اولين كليسای جهان نيز در همين آذربايجان توسط همين فراريان و بوميان به مسيحيت گرويده ساخته شده است. در اثر تبليغ همين مسيحيان روم شرقی بود كه بعدها ارامنه به دين مسيحيت گرويده و مسيحی گرديدند و برای اولين بار خود به ساختن كليساها مبادرت كردند ولی ارامنه با مصادره همين كليساهای ساخته شده توسط فراريان رومی سعی در تقويت قوميت خود دارند و تلاش می‌كنند سابقه خود را در سرزمين‌های اشغالی امروزی به جلو ببرند و در اين راه چنان افراط می‌كنند كه حتی كليساهای گرجی را نيز بنام كليساهای ارمنی جا می‌زنند.
در اوابل قرن بيستم دانشمندی بنام و.ل.وليچكو در مورد همين دزدهای فرهنگی ارامنه می‌نويسد: ارامنه تاريخ و آثار باستانی گرجی‌ها را با بی‌حيايی غارت كرده نوشته‌های گرجی را از روی آثار تاريخی پاک كرده ( و بعنوان ميراث فرهنگی ارامنه جا می‌زنند) و كليساهای قديم گرجی را بصورت كليساهای ارمنی نشان می دهند.
اين تخريبات و جعليات فرهنگی ساليان سال است كه ادامه دارد و نه تنها كليساها بلكه پای مساجد آذربايجان را نيز گرفته است بدين ترتيب كه آنها ارامنه با تشكيل تيم‌های جعل و تخريب و با آموزش هاي لازم دولتی به دهات آذربايجان می‌روند و بعد از شناسايی مساجد و آثار و بناهای تاريخی تكنسين‌هاب جعل و تخريب را در زير استتار دستفروشی و چوبداری و چوپانی به منطقه اعزام كرده و آنها چند روزی را در منطقه برای خريد و فروش بسر برده و شبانه با كندن پی‌های مساجد يا مقابر و پيرهای مختلف در سنگ بنای آنها كلمات و جملات ارمنی و شكل صليب ترسيم می‌كنند بعد از اين مرحله «جعل و تخريب» نوبت تيم‌های «كشف و تكثير» می‌رسد. آنها بعد از چند سال كه از عمليات جعل و تخريب گذشته است اين بار هم هين تكنسين‌ها و كارشناسان به منطقه اعزام و آنها در لباس چوپان و سياح و تاجر به گشت و گذار پرداخته و بر طبق نقشه‌ای كه در دست دارند ناگهان بر اثر يک حادثه ساختگی مدعی می‌شوند كه در زير پی فلان مسجد قديمی نشانی از صليب و نوشته‌هايی حاكی از فلان موضوع ديده است و اين بار نوبت رسانه‌های دست نشانده است كه خبر پشت خبر از همين كشف آثار باستانی ارامنه می‌دهد و در حقيقت موضوع را با ارسال فيلم‌ها و عكس ها به مراجع مختلف تكثير مي‌كنند و خود را قومي مظلوم قلمداد می كنند كه روز و روزگاری بدان آنها مثلاً‌ در فلان دهكده – كه كليسای آن به مسجد تبديل شده است - توسط مسلمانان قتل عام شده و جای آنها را مسلمانان و بويژه تُركان گرفته‌اند و بدين ترتيب اذهان را برای تصاحب اراضی مسلمانان آذربايجان فراهم می‌كنند.

۵- انهدام آثار فرهنگی آذربايجان بسان آخرين مرحله در اشغال فرهنگی:


به همراه ساير تيم‌هايی كه در مراحل اشغال فرهنگی آذربايجان شركت دارند تيم كشف و انهدام از همه آنها خطرناک‌تر است. اين تيم‌ها در ساليان دور حتی قبل از تشكيل جمهوری ارمنستان در سالهای جنگ جهانی اول به بعد مشغول به كار بودند و افراد اين تيم در لباسهای فروشنده دوره‌گرد و خريدار آثار باستانی و كتب خطی در روستاهای آذربايجان فعاليت داشتند.
كارشناسان اين تيم‌ها سعی در خريد كليه لوازم قديمی مسلمانان را داشتند و سعی می‌كردند مخصوصاً كتب و هنرهای دستی را از دست روستائيان آذربايجان بدر آورده و به مراكز خود بفرستند. اشياء رسيده به چند قسمت تقسيم می‌شد و كار بر روی آنها انجام می گرفت. نخست بسراغ اشيايی می‌رفتند كه هيچگونه نشانه و مارک مشخص و قابل شناسايی نداشتند و به آسانی می‌شد آنها را به نفع البسه‌ها و اشيای زينتی و هنرهای دستی ارامنه جا زد. و در نمايشگاههای بزرگ بر روی آنها مانور داد.
در مرحله بعدی به سراغ اشياءای می رفتند كه نشانه‌های كوچكی داشتند و می‌شد آنها را با رفو و انواع و اقسام كارهای تعميری تغيير داد و بعنوان ميراث فرهنگی ارامنه جا زد. در مرحله بعدی سراغ اشيايی می‌رفتند كه در روی آنها آياتی از قرآن يا احاديث حک شده بود و به هيچ وجه قابل تبديل به ميراث فرهنگی ارامنه نبود. لذا دستور انهدام آنها صادر می‌شد و صدها و هزاران كتب دينی و حديث و شعر و ادبيات و تاريخ و تنديس و تابلو و هر آنچه نشان اسلامی و آذربايجانی و تُرکی در خود داشت منهدم می‌شد. كار اين تيم‌های انهدام بعد از اشغال قره‌باغ سرعت و شدت بيشتری بخود گرفته است.

۶- برعكس جلوه دادن جای قاتل و مقتول:

با توجه به اينكه بعد از جنگ دوم جهانی و تبليغ بر روی كوره‌های آدم سوزی كه گفته می‌شد نازی‌ها در اردوگاههای خود يهوديان را سوزانده و از آنها صابون درست كرده‌اند. ارامنه نيز از حُسن حاصل از ترحم جهان نسبت به يهوديان استفاده كرده و در رسانه‌های گروهی خود چنان جلوه داده‌اند كه ارامنه نيز بسان يهوديان –منتهی بدست تُركان - قتل عام گرديده‌اند و متاسفانه در اين راه به قدری افراط گرديدند كه حتی از كارهاي غير مشروع نيز ابا نكردند. براي نمونه آنها با توسل به عكس‌های اعدام‌هاي جمعی و عمومی كه توسط عكاسان قديمی برداشته شده بود در دو راستا بشدت كار می‌كردند.

الف: هر فرد فاسق و دزد و چاقوكش و شكم‌در و راهزن را كه دولت عثمانی در ملاء عام اعدام كرده بود مدعی می‌شدند كه آنها مبارزان ارمنی بودند كه بدست جلادان تُرک به دار آويخته شده‌اند و بدين ترتيب هر فاسق و دزد و راهزن و زناكار مسلمان حيات بعد از مرگش را در كتب و پوستر و نقاشيهای ارمنی بسر می‌برند و مبارز ارمنی خوانده می‌شوند.

ب: جنايتكاران ارمنی در حمله به دهات و شهرهای كوچک و تصرف آنها و به دار زدن مسلمانان، همين مسلمانان بدار آويخته شده را «ارمنی مبارز» خوانده و مدعی شدند كه تُركان مبارزان ارمنی را چنين اعدام می‌كردند و در اين رابطه چنان راه افراط پيمودند كه در سالهای انقلاب داد يكی از روزنامه‌های بين‌المللي (كيهان تركی) در آمد و آنها با اشاره به وضعيت ظاهری اعدام شدگان من‌جمله داشتن تسبيح و كفش خاص مسلمانان (نعلين) و انگشترهای دست ثابت كردند آنچه بعنوان اعدام مبارزان ارمنب توسط جنايتكاران تُرک در رسانه‌های ارمنی چاپ و نشر می‌شود در حقيقت قتل عام مسلمانان توسط ارامنه در تعرض شهرک‌های مسلمان نشين بوده است.
امروزه «اشغال فرهنگی» و به همراه آن «جنايات فرهنگی» از قبيل خرد كردن تنديس‌های خورشيد بانو ناتوان، ميرزا علی اكبر صابر و اماكن مقدسه در شهرهای شوشا و خان كندی بطور كلي در ۲۰% خاک اشغالی آذربايجان با وقاهت و بي‌شرمی تمام ادامه دارد ولی دير نخواهد گذشت كه دست «يد الهی» از آستين لشكر قهر و غضب الهی درآمده و اين بار نه تنها خاک قره‌باغ بلكه جمهوری غاصب ارمنستان را بر باد خواهد داد. آن روز، روز وعده داده شده از سوی امامان شيعه خواهد بود كه فرموده‌اند «آتش بزرگی در آذربايجان زبانه خواهد كشيد» و بسياري از اهل عناد را هلاک خواهد كرد. پس بهتر است كه ارامنه هر چه زودتر به «اشغال نظامی» آذربايجان خاتمه داده و هيزم بيار معركه‌ای نباشند كه خود در آن خواهند سوخت.

دكتر حسين فيض‌الهی وحيد

ارامنه جنگل های قره باغ را به طور گسترده نابود می کنند

جنگل زدایی در مناطق اشغالی قره باغ کوهستانی آذربایجان ادامه دارد.


به گزارش قره باغ سسی به نقل از خبرگزاری مدرن، روز گذشته راننده یک کامیون در کیلومتر ۲ جاده کلبجر - وردنیس بازداشت شد. راننده ای از منطقه تاووش ارمنستان هنگام انتقال ۱۳ متر مکعب هیزم قطع شده از جنگلی در نزدیکی روستای چَرَکتر در کلبجر اشغالی به ایروان برای فروش بازداشت شد.

 در حال حاضر مناطق جنگلی در مناطق اشغالی به طور غیرقابل کنترل قطع می شوند و هیزم جنگلی خشک به ارمنستان و از آنجا برای فروش ‫به‬ ایران و جاهای دیگر ارسال می شود.

۱۳۹۹/۰۴/۱۹

شیوع سرطان در پارساباد مغان به دلیل پساب کارخانجات ارمنستان

نماینده اردبیل در شورای عالی استان‌ها اعلام کرد به دلیل پساب کارخانه‌های صنعتی ارمنستان که وارد آب مصرفی این منطقه می‌شود اکثر مردم به بیماری سرطان مبتلا شده اند.


به گزارش ایلنا، پویا مجرد، نماینده اردبیل در شورای عالی استان‌ها گفت سرطان ناشی از فاضلاب کارخانجات صنعتی ارمنستان «بلای جان مردم پارس‌آباد شده و آمار سرطان گوارش را در استان اردبیل به رتبه اول رسانده است.»

این در حالیست که طرف ارمنی در نشست کارگروه مشترک ایران - ارمنستان پیرامون پالایش و جلوگیری از آلودگی رودخانه ارس که در تاریخ ۲۸ تا ۳۰ آبان سال گذشته در تبریز برگزار شده بود، ضمن قبول مسئولیت، متعهد به اصلاح و ترمیم تاسیسات به هدف حذف کامل تخلیه‌ها تا سال ۲۰۲۱ شده بود.

همچنین مقام‌های ارمنستان در سال ۲۰۱۵ نیز طی توافقی متعهد شده بودند که تا سال ۲۰۱۷ برنامه پاكسازی رود ارس را به اتمام برسانند.

فعالان محیط زیست به دفعات نسبت به تخلیه پساب‌های نیروگاه هسته‌ای «متسامور» ارمنستان در رود ارس هشدار داده‌اند.

افشار سلیمانی، سفیر پیشین ایران در آذربایجان نیز در سال ۲۰۱۷ به خبرگزاری آناتولی گفته بود «کهنگی قطعات و احتمال خطرآفرینی فراوان جانی و محیط زیستی نیروگاه هسته‌ای متسامور ارمنستان توسط کارشناسان منطقه و بين‌المللی و اتحادیه اروپا تایید شده است. بنابراین قطعی و مبرهن است که این نیروگاه باید هرچه زودتر تعطیل شود.»

عباس یزدانبد، عضو انجمن گوارش و کبد ایران نیز ۲۱  آبان سال گذشته در گفتگو با ایرنا اعلام کرده بود که ««سرطان معده در استان‌های اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی شیوع بسیار بالایی دارد و میزان بروز سرطان معده در این استان ها در مردان ۵۰ در هر ۱۰۰ هزار نفر و در زنان ۲۵ در هر ۱۰۰ هزار نفر در هرسال است.»

آقا مجرد همچنین گفته بود «هیچ خانوده‌ای را در پارس آباد نمی بینید که یکی از عزیزانش را در تصادفات جاده‌ای یا بیماری سرطان از دست نداده باشد.»

نماینده اردبیل در شورای عالی استان‌ها در مورد وضغیت جاده‌های مواصلاتی پارساباد مغان همچنین گفت «تصادفات بیشتر در جاده پارس آباد – اردبیل که به «جاده مرگ» مشهور است، روزانه قربانیان زیادی می‌گیرد.»

وی در پایان تأکید کرده که «به عنوان نماینده مردم اردبیل در شورای عالی استان‌ها برای برطرف شدن این دو معضل اساسی از مسئولان می خواهم که برای این مشکلات که با جان مردم بازی می کند هر چه زودتر چاره ای بیندیشند.»

رودخانه ارس که در زبان تُرکی “آراز” خوانده می‌شود از کوه‌های بینگؤل منطقه آناتولی ترکیه سرچشمه می‌گیرد، در مرز ترکیه و ارمنستان به رود آرپا‌چایی می پیوندد، سپس مرز مشترک نخجوان را به طول ۱۱ کیلومتر تشکیل می‌دهد.

این رودخانه پس از عبور از مرز ایران و نخجوان، از مرز میان ایران و ارمنستان عبور می کند و دوباره مرز مشترک میان ایران و جمهوری آذربایجان را شکل داده و در منتهی ‌الیه شمالی استان اردبیل (شهرستان پارس‌آباد) وارد جمهوری آذربایجان شده و به رودخانه کورا (کور) و در نهایت به دریای خزر می‌ ریزد.

این رود ۱۰۷۲ کیلومتر طول دارد و از طولانی‌ترین رودهای ایران بوده و از کارون در استان خوزستان نیز طولانی‌تر است.

۱۳۹۹/۰۴/۱۸

بلایی که ارمنی‌ها بر سَر رودخانه‌های "کور" و "ارس" می‌آورند!

ارامنه پس از اشغال منطقه قره باغ کوهستانی و هفت شهرستان دیگر آذربایجان علاوه بر جنایات متعدد مرتکب تروریسم محیط زیستی علیه تُرک‌های آذربایجانی ها نیز می شوند.


به گزارش قره باغ سسی، شبکه تلویزیونی سی بی سی اعلام کرده است که تروریسم محیط زیست یکی از مشکلات عمده روز بوده و کارشناسان محیط زیست مقابله با آن را یکی از وظایف اصلی خود می دانند.

آذربایجان بیش از ۲۵ سال است که با این مشکل حاد روبرو است چرا که کور و ارس بزرگترین رودخانه های این کشور از سوی ارمنستان اشغالگر به شدت آلوده می شود. این جنایت ارمنستان بیش از ۲۵ سال است که ادامه دارد؛ ارامنه پس از اشغال منطقه قره باغ کوهستانی و هفت شهرستان دیگر آذربایجان علاوه بر جنایات متعدد مرتکب تروریسم محیط زیستی علیه آذربایجانی ها نیز می شوند.

بازرسی های وزارت محیط زیست و ذخایر طبیعی آذربایجان نشان می دهد، رودخانه های عمده منطقه قفقاز جنوبی بر اثر این خرابکاری‌های ارمنستان با خطرات جدی مواجه هستند.

حسین قلی باقراف در این باره اذعان داشته است: ما در آن منطقه که رود ارس به اراضی تحت کنترل دولت آذربایجان سرازیر می شود، یک ایستگاه سنجش کیفیت آب نصب کردیم و روزانه چند بار به مسئولان محلی، وزارتخانه و نهادهای رسمی مربوطه درباره ترکیب آب رودخانه که وارد خاک آذربایجان می شود، گزارشی می دهیم و آن را در اینترنت نیز منتشر می کنیم. آب رود ارس از ارمنستان با فلزات سنگین و زباله های صنعت معدن وارد خاک آذربایجان می شود.

وی همچنین بیان داشته است: سد سرسنگ که در یک زمان با بودجه آذربایجان با هدف آبیاری زمین های کشاورزی منطقه قره باغ احداث شده است، از سوی ارامنه به عنوان ابزاری برای اجرای اهداف شوم به کار گرفته می شود؛ آنها در ایام تابستان جریان آب این سد را مسدود کرده و در زمستان از آن به عنوان تروریسم محیط زیستی علیه آوارگان جنگی تُرکان آذربایجانی که از خانه و کاشانه اخراج شده اند، استفاده می کنند.

وزیر محیط زیست و ذخایر طبیعی آذربایجان عنوان کرده است: به همین دلیل تنها راه برای پایان دادن به این مشکل آزادسازی سرزمین های اشغالی آذربایجان است؛ فقط در آن صورت از سد سرسنگ می توان به نفع مردم آذربایجان و نیز ارامنه صرفا برای اهداف اقتصادی و طبیعی استفاده کرد.

گفتنی است مجمع پارلمانی شورای اروپا در ماه ژانویه سال ۲۰۱۶ با صدور قطعنامه ویژه از ارمنستان خواست که به استفاده از سد سرسنگ به عنوان ابزار فشار علیه آذربایجانی ها پایان دهد اما ارمنستان اشغالگر همچنان این سیاست را ادامه می دهد.

۱۳۹۹/۰۴/۱۶

۲۷ سال از اشغال «آغدره» توسط ارمنستان می گذرد

امروز ۲۷ مین سالگرد اشغال منطقه آغدره جمهوری آذربایجان توسط قوای مسلح ارمنستان است.


به گزارش قره ‌باغ سسی، ۲۷ سال قبل در تاریخ ۱۶ تیر ماه سال ۱۳۷۲ هجری شمسی مطابق با ۷ ژوئیه سال ۱۹۹۳ میلادی، نیروهای نظامی ارمنستان منطقه شهر آغدره و روستاهای اطراف آن را که در ۶۲ کیلومتری شمال خانکندی به مساحت ۱۷۰۵ کیلومتر مربع و همچنین یکی از پنج منطقه ولایت سابق خودمختار قره باغ کوهستانی را به اشغال خود در آوردند. در زمان اشغال آغدره در ۱۴ روستای آن(سیرخاوند، بشیرلر، قاراشلار، قارالار، باش گۆنئی په‌یه، اورتا گۆنئی، خاتین بَیلی، مانیکلی، تئللی بینا، نارینجلار، چه‌رَکتار، ایمارت - قَروند، اومودلو، یئنی قارالار) و شهرک گنجه خانا بیش از ۱۴ هزار تُرک آذربایجانی زندگی می کرده‌اند و بعد از اشغال این مناطق توسط ارمنستان از سرزمین‌های اجدادی خود آواره شده و هم اکنون در مناطق مختلف آذربایجان ساکن شده اند.

.

منطقه آغدره، واقع در شمال منطقه قره باغ، در دوره اتحاد جماهیر شوروی - در سال ۱۹۳۰ تأسیس شد. تا سال ۱۹۳۹ به آن جِرابِرت گفته می شد و از همان سال تا ۱۹۹۱ به آن مارداکِرت گفته می شد. در سال ۱۹۹۱ نام منطقه احیا شد. در اکتبر سال ۱۹۹۲ با تصمیم دولت آذربایجان، قلمرو منطقه آغدره بین سه منطقه غیر قره باغ «ترتر - آغدام - کلبجر» تقسیم شد.

هم اکنون ۸ روستا از منطقه سابق آغدره و اراضی اطراف آن، ۲۳ روستای منطقه آغدام و اراضی اطراف آن، شهر آغدره از منطقه کلبجر و‌ ۱۳ روستا و اراضی اطراف آن در ترکیب منطقه ترتر می باشد.

۲ شهرک از منطقه آغدره به همراه ۵۷ روستا، ۶۷ باشگاه، ۵۱ کتابخانه، ۳۰ دبیرستان، ۷ بیمارستان و درمانگاه و ۱ مدرسه کارآموزی تکنیکی منطقه آغدره در اشغال ارامنه است.

آغدره منطقه ای کوهستانی است که شرق آن مسکونی و هموار می باشد و سرشار از مواد معدنی - کانسارهای پلی فلزی، سنگ آهک و گچ است. آغدره یکی از مهمترین مناطق کشاورزی قره باغ کوهستانی بود و اقتصاد آن بیشتر بر انگورداری، غلات، 
تنباکو و دامداری استوار بود.


در امتداد درّه‌ی رودخانه ترتر، راه‌های متصل کننده جاده ای و کاروانی به قره باغ بالایی و پایینی آذربایجان وجود داشته است.

بناهای تاریخی دارای معماری‌های خاص و قدیمی منطقه آغدره به همراه پل‌های قدیمی و زیارتگاه مقدس «اولدوز تپه پیری» در اشغال ارمنستان می باشد.

بناهای تاریخی و معماری آغدره از قبیل معبد «آلبان گنج‌اثر» در روستای وَنگلی، معبد مقدس «ای‌آکو» در روستای کولاتاغ (سال ۶۳۵ میلادی)، معبد اورک در حوالی روستای تالش (قرن ۷ میلادی)، معبد نزدیک به چشمه‌گاه بالای رودخانه ترتر(قرن ۸ میلادی)، قلعه حاتم ملک، تعداد زیادی معبد، عبادتگاه، پل ها و گذرگاه های تاریخی و در کل تمامی بناهای تاریخی این منطقه توسط اشغالگران ارمنی و قوای غاصب ارمنستان نابود گشته و به تصرف در آمده است.

هم اکنون ارمنستان در منطقه اشغالی آغدره آذربایجان، با غارت و تخریب ثروت های طبیعی و خدادادی این منطقه، اعمالی در تضاد با حقوق بین الملل انجام می دهد. پارلمان شورای اروپا در نشست سال ۲۰۱۶ طی قطعنامه ای به شماره ۲۰۸۵ به علت ایجاد وضعیت جدید توسط قوای ارامنه بر سد «سرسنگ» که بر امتداد رودخانه ترتر جاری است ابراز نگرانی کرده است. مجمع عمومی پارلمان شورای اروپا در این قطعنامه، به علت ایجاد عمدی بحران زیست محیطی، این عمل اشغالگران ارمنی را «تجاوز زیست محیطی» نامیده‌ و‌ تأکید کرده که غیرممکن ساختن زندگی عادی مردم در آن مناطق باید به عنوان یک اقدام خصمانه یک دولت در برابر دیگری در نظر گرفته شود و غفلت از سد سرسنگ می تواند منجر به تلفات زیاد و بروز بحران جدید انسانی شود. این قطعنامه خواستار خروج فوری نیروهای ارمنی از منطقه سرسنگ و پایان دادن به استفاده ارمنستان از منابع آب به عنوان ابزاری برای نفوذ سیاسی یا فشار به نفع تنها یکی از طرفین درگیری است.

این تجاوز نظامی توسط ارمنستان که توسط اجماع ارامنه قره باغ کوهستانی به عنوان تلاش برای تعیین سرنوشت خود توصیف شده است، منجر به آوارگی اجباری بیش از یک میلیون نفر از سرزمین های اشغالی آذربایجان شده است و همانند تمام دوران‌ها، این سیاست اشغالگری ارامنه به ایجاد بحران‌های انسانی منجر شده است.


در نتیجه تجاوز نظامی ارمنستان به آذربایجان طی سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۳، ۲۰ هزار تُرک آذربایجانی به شهادت رسیدند، بیش از ۱۰ هزار نفر زخمی شدند و ۵۰ هزار نفر نیز با جراحات مختلف جانباز و معلول شده اند. در نتیجه تجاوز ارمنستان به آذربایجان، که توانست در اواخر قرن بیستم یک کشور تک قومی ارمنی ایجاد کند، منطقه قره باغ کوهستانی آذربایجان و ۷ شهرستان خارج از قره باغ به نام های لاچین، کلبجر، آغدم، فضولی، جبراییل، ​​قوبادلی و زنگیلان اشغال شدند. همه این مناطق توسط ارمنی ها مورد پاکسازی قومی قرار گرفته اند و تُرک ها از سرزمین های خود بالاجبار آواره شدند.


به طور کلی در نتیجه تجاوز نظامی ارمنستان به آذربایجان در سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۳، بناهای تاریخی، معماری و مذهبی آذربایجان به ویژه بیش از ۶۰۰ اثر تاریخی و معماری از جمله ۱۴۴ معبد و ۶۷ مسجد، توسط نیروهای مسلح ارمنستان اشغالگر به کلی نابود شدند. در همین زمان، ۲۲ موزه با ۴۰ هزار نمایشگاه، ۴.۶ میلیون کتاب و دست نوشته های ارزشمند تاریخی در ۹۲۷ کتابخانه نابود شد، همچنین نمونه های ارزشمند میراث تاریخی آذربایجان از موزه ها به سرقت رفت و بعدا در حراج های مختلف فروخته شد.

در نتیجه پیروزیهای شکوهمند ارتش جمهوری آذربایجان در جنگ آوریل ۲۰۱۶، به همراه مناطق فضولی و جبراییل، ​​بخشی از قلمرو منطقه آغ دره از اشغال ارمنستان آزاد شد. با ضربه مهیب ارتش شجاع آذربایجان، روستاهای تالش و سیسولان منطقه آغدره از دشمن ارمنی پاکسازی شدند. این پیروزی باشکوه به مردم آغدره و همچنین همه پناهندگان و آوارگان تُرک آذربایجانی، این عقیده محکم را داده است که روز بازگشت به وطن خودشان، چندان هم دور نیست.