جمهوری آذربایجان به سفارت ایران در باکو در رابطه با ورود غیرمجاز شماری از شهروندان ایرانی به خاک آذربایجان یادداشت اعتراضی ارائه کرد.
اخبار و حقایق قره باغ (۵ شهرستان به مرکزیت خانکندی) و ۷ شهر دیگر که نزدیک به ۳۰ سال در اشغال ارمنستان بود + تروریسم، واندالیسم ارمنی و نسلکشی و تبعید تُرکهای آذربایجانی توسط ارامنه + تاریخ آذربایجان و قفقاز + تجاوز ارمنستان به خاک آذربایجان
۱۴۰۱/۰۹/۱۳
یادداشت اعتراضی آذربایجان به سفارت ایران در باکو
۱۴۰۱/۰۹/۱۱
واکنش باکو به طرح پیشنهادی مجمع ملی فرانسه علیه آذربایجان
وزارت امور خارجه آذربایجان به طرح پیشنهادی مجمع ملی فرانسه برای «پایان حملات آذربایجان علیه ارمنستان» واکنش نشان داد.
۱۴۰۱/۰۹/۰۲
از سرگیری عملیات نظامی در قره باغ روز به روز واقع بینانه تر می شود
توفیق ذوالفقاراف، وزیر خارجه اسبق آذربایجان در مصاحبه با یئنی صباح با ذکر نظر فوق افزود: در آستانه سال جدید هستیم و احتمال انعقاد توافقنامه صلح بین آذربایجان و ارمنستان کمتر از صفر است. حتی به سرعت در حال منفی شدن است، به این معنی که از سرگیری عملیات نظامی روز به روز واقع بینانه تر می شود. وی خاطرنشان کرد که چنین نتیجه ای با تصمیم ماه سپتامبر دولت پاشینیان مبنی بر افزایش ۴۷ درصدی هزینه های دفاعی (۱ میلیارد و ۲۰ میلیون دلار) برای سال ۲۰۲۳ و اختصاص ۳۶۰ میلیون دلار برای ادامه تأمین مالی ساختارهای ضد قانون اساسی در منطقه قره باغ آذربایجان انجام شد: «پس از تصویب آن بودجه، سرنوشت تلخ همه جلساتی که در پراگ، سوچی، واشنگتن و... برگزار شد به راحتی قابل پیش بینی بود.
۱۴۰۱/۰۱/۲۷
آزادسازی سرزمینهای اشغالی چه نویدی برای اقتصاد جمهوری آذربایجان میدهد؟
مرکز تحلیل اصلاحات اقتصادی و ارتباطات جمهوری آذربایجان در خصوص چشمانداز اقتصاد این کشور در شرایط آزادسازی سرزمینهای اشغالی تحلیلی منتشر کرده است.
در این تحلیل آمده است: اگر به پارامترهای اصلی پتانسیل اقتصادی سرزمینهای اشغالی توجه کنیم، میتوانیم ببینیم که قرهباغ و اطراف آن، مانند مناطق لاچین، کلبجر، قبادلی، زنگیلان، جبرائیل، آغدام (مرکز منطقه و بخش بزرگی از سرزمین آن)، فضولی(مرکز منطقه و بخش بزرگی از سرزمین آن) که در بین سالهای ۱۹۸۹ الی ۱۹۹۳ توسط ارمنستان اشغال شد و از تاریخ اشغال تاکنون در نتیجه بهرهبرداری ناکارآمد، زیرساختهای این مناطق به صفر رسیده است. بنابراین، امور بازسازی در آینده باید با ایجاد زیرساختهای مشترک (جادهها، گاز، آب، برق، ارتباطات) و شرایط اساسی زندگی آغاز شود و در مرحله بعد به پروژههای توسعه اقتصادی پرداخته شود. مقاله ذیل برگردان گزارش اخیر مرکز تحلیل اصلاحات اقتصادی و ارتباطات جمهوری آذربایجان می باشد . بدیهی است مسئولیت نظرات و تحلیل های مندرج در این مقاله بر عهده نویسندگان آن می باشد.
چشمانداز طبیعی و ظرفیتهای گردشگری منطقه
در مناطق اشغالی آثار مختلف طبیعی، گونههای نادر گیاهی و جانوری گسترش یافته است. منطقه کوهستانی قفقاز کوچک اشغال شده بزرگترین منطقه جنگلی جمهوری آذربایجان است. مساحت کل جنگلهای منطقه، حدود 246 هزار و 700 هکتار از جمله 13هزار و 197 هکتار از مناطق جنگلی با ارزش است. مساحت مناطق طبیعی محافظت شده ویژه در آذربایجان، اکنون به 890 هزار هکتار رسیده است که 42 هزار و 997 هکتار آن تحت اشغال ارمنستان است. به منظور محافظت از طبیعت، گیاهان و جانوران نادر چند ذخیرهگاه طبیعی در سرزمینهای اشغالی قفقاز کوچک، از جمله ذخیرهگاه «بسیطچای» و ذخیرهگاه لاچین ایجاد شده است. ذخیرهگاه بسیطچای در سال 1974 در تنگه بسیطچای در مناطق اخیرا آزاد شده زنگیلان در جنوب غربی جمهوری آذربایجان ایجاد شده بود، مساحت آن 107 هکتار است. مورد محافظت شده در این منطقه درخت چنار شرقی است. جنگل چنار در امتداد رودخانه 12 کیلومتر امتداد دارد. درختان این منطقه 500 ساله هستند و درخت چنار شرقی در کتاب قرمز موجود است. ذخیرهگاه لاچین در سال 1961 در منطقه اشغالشده لاچین آذربایجان تأسیس شده بود. مساحت آن 21.4 هزار هکتار است. در این ذخیرهگاه بزهای کوهی، گوزنها، گرازهای وحشی و کبکها محافظت میشدند. طبیعت جذاب شهر شوشا در قرهباغ برای گردشگری مطلوب است. گیاه خار بلبل فقط در منطقه شوشا در آذربایجان میروید و نمادی از قرهباغ است.
ظرفیت صنعتی
در دوران اتحاد جماهیر شوروی، قرهباغ کوهستانی روابط اقتصادی نزدیکی با قرهباغ و سایر مناطق اقتصادی جمهوری آذربایجان برقرار کرد. جادهها در همه جهات از نظر اقتصادی این دو منطقه را به هم متصل کرده است. اشغال قرهباغ کوهستانی توسط ارامنه و جدا شدن آن از سایر مناطق جمهوری آذربایجان مشکلات بسیار جدی را برای جمعیت و اقتصاد منطقه ایجاد کرده است. برای سالهای متمادی، اکثریت قریب به اتفاق شرکتهای مستقر در قلمرو قرهباغ کوهستانی بر اساس سوخت، مواد اولیه و ملزومات وارداتی از مناطق دیگر جمهوری آذربایجان فعالیت میکردند و بسیاری از آنها به عنوان شعبات شرکتهای بزرگ در باکو فعالیت میکردند. در سال 1985 تنها 8 درصد مواد اولیه پیله موجود در کارخانه بزرگ ابریشم در خانکندی قرهباغ، در خود قرهباغ کوهستانی تولید میشد. 92 درصد باقیمانده از مناطق دیگر جمهوری آذربایجان آورده میشد. در حالی که در سال 1986 فقط 0.3 درصد روابط اقتصادی خارجی قره باغ و 1.4 درصد واردات آن به ارمنستان مربوط میشد، آذربایجان 33.3 درصد از صادرات آن را تشکیل می داد. خانکندی، مرکز منطقه خودمختار قرهباغ سابق، زمانی مستقیما به راهآهن و بزرگراههای جمهوری آذربایجان و به طور کلی به سیستم حمل و نقل و ارتباطات جمهوری متصل بود. فاصله از خانکندی تا باکو با قطار 392 کیلومتر است. این عامل بسیار مهمی در توسعه آینده منطقه است و پروژههای زیرساختی میتوانند از نقشههای حمل و نقل استفاده کنند که در دوران اتحاد جماهیر شوروی وجود داشته است. طبیعتا اکنون سیستم حمل و نقل و ارتباطات یکپارچهای که سالها در سرزمینهای اشغالی فعالیت میکند، در نتیجه درگیریهای دو طرف منازعه تخریب شده است. این مقاله از 4 زاویه پتانسیل صنعتی منطقه را بررسی میکند و سایر جنبههای موجود توسعه در آینده با تحقیقات بیشتر مورد بررسی قرار میگیرد. بنابراین، در نگاه اول، تأمین آب غنی، برق، فرصتهای تفریحی صنعتی و مواد معدنی غنی ستون فقرات ظرفیت صنعتی مناطق آزاد شده را تشکیل میدهد.
فرصتهای تأمین آب
تغییرات آب و هوا و در نتیجه کمبود آب یکی از مهمترین مشکلات در سراسر جهان است. کمبود آب برای آذربایجان نیز مهم است. پنهان نیست که منابع آب کشور به دلایل عینی جغرافیایی کم میشود و منابع اصلی در کشورهای همسایه است. کمیسیون دولتی تأسیس شده با دستور رئیس جمهوری آذربایجان در تاریخ 15 آوریل 2020 برای تأمین استفاده کارآمد از منابع آب در کشور فعالیت میکند. در این راستا منابع غنی آب مناطق آزاد شده برای صنعت و کشاورزی کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است. سد آب سرسنگ سال 1976 بر روی رودخانه ترتر چای در منطقه آغدره ساخته شده است. ظرفیت کل آن 560 میلیون متر مکعب و ارتفاع سد 125 متر است. این سد یکی از بلندترین سدهای کشور است. آزادسازی کامل منطقه آغدره، از جمله سد سرسنگ، آب آبیاری حدود 100 هزار هکتار از اراضی 6 منطقه کشور (ترتر، آغدام، برده، گورانبوی، یولاخ و آغجبدی) را تأمین میکند. لازم به ذکر است که علاوه بر مخزن سرسنگ، مخازن دیگری نیز با ظرفیت کلی 80 میلیون متر مکعب در منطقه اشغالی باقی مانده است. مشارکت آنها در اقتصاد کشور میتواند شرایطی را برای آبیاری 15000 هکتار زمین اضافی ایجاد کند.
علاوه بر این، آزاد شدن مخزن خداآفرین در مناطق جبرائیل و زنگیلان به معنای آبیاری 75 هزار هکتار زمین جدید و بهبود آبیاری مناطق آبیاری موجود است. حجم این مخزن 1.6 میلیارد متر مکعب برآورد شده است. همچنین تخمین زده میشود که 11 منبع آب زیرزمینی در منطقه وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، این به معنای 1 میلیون و 968 هزار متر مکعب در روز تأمین آب زیرزمینی است.
منبع برق
تولید اصلی برق در منطقه در زمینه ذخیره و تأمین آب است. البته، در اینجا سخن از نیروگاههای برق سرسنگ و خداآفرین میباشد. نیروگاه برق «سرسنگ» یا «ترتر» یک نیروگاه برقآبی است که در سال 1976 بر روی رودخانه ترتر، در قلمرو منطقه آغدره سابق (ترتر فعلی) ساخته شده است. نیروگاه برق آبی، متشکل از دو توربین، هر یک با ظرفیت 25 مگاوات، در حال حاضر در وضعیت نامناسبی قرار دارد. پس از ترمیم ایستگاه، ظرفیت تولید آن، میتواند بیشتر افزایش یابد و برای تأمین نیازهای برق مناطق اطراف مورد استفاده قرار گیرد.
نیروگاه خداآفرین مطابق توافقنامه امضا شده بین ایران و آذربایجان بر روی رودخانه ارس در حال ساخت است. به طوری که، در فوریه سال 2016، «توافقنامه بین دولت جمهوری آذربایجان و دولت جمهوری اسلامی ایران در مورد همکاری در زمینه ساخت، بهرهبرداری، استفاده از انرژی و منابع آبی در رودخانه ارس نیروگاههای «خداآفرین» و «قیز قلعه سی» امضا شده است. ظرفیت کل نیروگاههای بر روی رودخانه ارس میتواند به 280 مگاوات برسد. اجرای این پروژهها میتواند سالانه 368 میلیون کیلووات ساعت برق برای جمهوری آذربایجان به ارمغان بیاورد. واضح است که از نیروگاههای برق سرسنگ و خداآفرین برای بهبود تأمین انرژی مناطق اطراف و بازسازی مناطق آزاد شده به طور فعال استفاده خواهد شد. به طور کلی، استفاده از این نیروگاهها در سیستم انرژی کشور نه تنها به معنای افزایش ظرفیت، بلکه تنوع جغرافیایی منابع، یعنی کاهش بار از دوش نیروگاههای آبشرون، شیروان و مینگه چویر و همچنین افزایش سهم تولید انرژی جایگزین (تجدیدپذیر) در کل تولید است.
فرصت تفریحی صنعتی
تخمین زده میشود که 39.6 درصد از کل ذخایر آبهای معدنی آذربایجان در مناطق اشغالی میباشد. در سرزمینهای اشغالی حدود 120 کانسار معدنی با ترکیبات مختلف دارای اهمیت درمانی زیادی وجود دارد. آبهای معدنی «ایستی سو» واقع در قلمرو منطقه کلبجر با ترکیب مطلوب گاز و شیمیایی، دمای بالا و منابع طبیعی زیاد متمایز هستند. یک کارخانه بزرگ تفریحی و آب معدنی در دهه 1980 در چشمه ایستی سو ساخته شده است. این کارخانه روزانه 800 هزار لیتر آب تولید میکرد. چشمه آب معدنی ترشسو در 17 کیلومتری شهر شوشای آذربایجان واقع شده است. بیماریهای داخلی مختلفی با چشمه ترشسو معالجه میشدند و با آب این چشمه از طریق خط لوله نیاز آب شهری شوشا تأمین میشد.
پتانسیل صنایع غذایی
در مجموع 1.7 میلیون هکتار از خاک آذربایجان اشغال شده است. بیشتر این زمینها برای پرورش انواع محصولات کشاورزی مناسب است. پردازش این محصولات باعث ظهور نیروهای جدید در صنایع غذایی، تشکیل یک پایگاه تأمین مطمئن میشود.
فرصتهای معدنی و مواد اولیه
در سرزمینهای اشغالی 155 نوع مختلف ذخایر معدنی وجود دارد، از جمله 5 معدن طلا، 6 معدن جیوه، 2 معدن مس، یک معدن سرب و روی، 19 معدن سنگ روکش، 10 معدن سنگ اره، 4 معدن ماده اولیه سیمان، معادن 13 نوع سنگ ساختمانی، مواد اولیه برای تولید سودا، 21 پوکه و خاکستر آتشفشانی، 10 گل، 9 شن ماسه، 5 شن و ماسه ساختمانی، 9 گچ ، انیدرید و گچ، یک پرلیت، یک ابسیدین، 3 ورمیکولیت، 14 سنگ غیر آهنی و تزئینی (عقیق، یاسمن، اونیکس، کاد، پفریتویید و و غیره) و ذخایر دیگر واقع شدهاند.
در این معادن 132.6 تن طلا، 37.3 هزار تن سرب، 189 میلیون متر مکعب سنگ اره، 1 میلیون 526 هزار تن خاک رس، 18 میلیون و 432 هزار متر مکعب سنگ روکش، 23 میلیون 243 هزار متر مکعب خاک رس، 57 میلیون و 965 هزار تن سنگ ساختمانی، 96 میلیون و 987 هزار تن شن و ماسه، 1898.4 تن جیوه، 4 میلیون و 473 هزار متر مکعب پرلیت، 2 میلیون و 144 هزار متر مکعب پوکه، 129 میلیون و 833 هزار متر مکعب سنگ آهک برای تولید سودا، 147 میلیون و 108 هزار تن مواد اولیه سیمان و سایر مواد معدنی مهم برای توسعه اقتصاد کشف شده است. ذخایر معدنی نادر و با ارزش در منطقه گسترش یافته است. ذخایر سنگ معدن مس و روی در کانسارهای مهمانا در قسمت شرقی قفقاز کوچک متمرکز شده است. ذخایر سنگ معدن آماده برای بهرهبرداری در اینجا به موقع بررسی شده است. ذخایر مهم جیوه از نظر صنعتی در شوربولاق و آغیاتاق در منطقه کلبجر واقع شده است.
سرزمینهای اشغالی از نظر انواع مختلف مصالح ساختمانی بسیار غنی است که از اهمیت زیادی در صنعت و ساخت و ساز جمهوری آذربایجان برخوردار است. ذخایر زیادی از این مواد در چوبانداغ (ذخیره آهک 140 میلیون تن و رس 20 میلیون تن)، شاه بلاق (25 میلیون تن رس)، بوی احمدلی (45 میلیون تن رس) و سایر ذخایر واقع در منطقه آغدام واقع شده است. همچنین، کانسارهای بزرگ سنگ ساختمانی در خانکندی و سنگ مرمر در هارووت قرار دارد. البته، اطلاعات مربوط به مواد معدنی فوق نسبی است و گام بعدی ارزیابی همه ذخایر، روشن شدن ارقام مربوط به دوره شوروی است. لازم به ذکر است که طی 30 سال گذشته این سرزمینها به غارت رفته است. روشهای ارزیابی جدیدی نیز پدید آمده و باید نقشه زمینشناسی جدیدی از منابع معدنی منطقه تهیه شود.
در نگاه اول، بهرهبرداری از مواد معدنی در آینده، میتواند در 3 مسیر انجام شود: فلزات غیر آهنی و متالورژی آنها، مواد ساختمانی و فلزات نادر. فلزات غیر آهنی و مصالح ساختمانی از نظر اقتصاد سنتی معمول است و منابع موجود امکان ظهور نیروهای جدید را در این مناطق فراهم میکنند. این کار میتواند بر اساس تحقیقات انجام شده در این بخشها در دوران اتحاد جماهیر شوروی و زیرساختهای اولیه باشد. علاوه بر این، تحقیقات زمینشناسی میتواند در مورد وجود فلزات کمیاب در منطقه انجام شود که به طور گستردهای در فنآوری نوین استفاده میشود.
منبع:
۱۴۰۰/۰۴/۰۸
سرلشکر ذاکر حسناف: به علت مخفی بودن نقشه عملیات آزادسازی شوشا، نمی توانم جزییات آن را بیان کنم
۱۴۰۰/۰۳/۰۹
تقابل دو گفتمان «مارش مهتر» و «نارداران» در جمهوری آذربایجان
مروری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قفقاز
فرایند تاریخی و جغرافیای سیاسی کشورها باعث پدید آمدن گفتمان های (Discourse) مختلف در دوره های متفاوتی در صحنه تاریخ می شود که بنا بر مقتضیات زمانه، این گفتمان ها حالت غالب یا مغلوب به خود می گیرند. این گفتمان ها ابزار بسیار مناسبی برای و شناسایی سیاست خارجی کشورها می باشند، چرا که کشورها مطابق «گفتمان های موجود خود» وارد عرصه سیاسی و بین المللی شده و اقدام به سیاست گذاری می کنند.
برای مثال، برآیند تاریخی تشکیل جمهوری ترکیه و تعامل آن با غرب سه گفتمان عمده «اسلام گرایی، تُرک گرایی، و غرب گرایی (در قالب سکولاریسم) را پدید آورده است. در مقابل نیز مطابق فرایند تاریخی معادلات داخلی و سیاست بین الملل، شاهد پیدایش و بسط گفتمانهای اسلام گرایی (نسخه تشیع گرایی) و ملی گرایی ایرانی در قالب هویت ایرانی (ایرانشهری) در ایران هستیم.
چنین گفتمان هایی چه در حالت غالب چه در حالت مغلوب با گفتمان های دیگر در تعامل بوده، گاهی به تفاهم میرسند و گاهی به شدت متعارض میشوند.
در این راستا، بدون شک ژئوپلیتیک قفقاز را می توان یکی از مهمترین مکانهای تصادم و تلاقی گفتمان های اخیر نامید.
ایران با هر دو گفتمان مطرح خود یعنی تشیع گرایی و ایرانشهری وارد معادلات قفقاز شده است. از یک سو خود را حامی شیعیان در جمهوری آذربایجان به عنوان دومین کشور جهان با تراکم بالای شیعه دانسته و به تقویت گروه های شیعی در جمهوری آذربایجان (عموما به عنوان یک آنتی تز در برابر دولت سکولار علیاف) می پردازد. از سوی دیگر گروههای ایرانشهری نیز با پیش کشیدن ادعای ایرانی تبار بودن مردمان آنسوی ارس و یا نامیدن آذربایجان به عنوان بخشی از ایران باستان، مسایل مربوط به قفقاز را مورد بررسی قرار میدهند.
ترکیه نیز با حذف واژه «آذری و همچنین تفاوت مذهبی» (تسنن حنفی در برابر اکثریت شیعه) و با تاکید بر گفتمان یکسانی فرهنگی «دو دولت یک ملت» برپایه زبان مشترک تُرکی اعلام کرده است که تحت هر گونه شرایطی در کنار آذربایجان خواهد بود.
تحولات جنگ ۴۴ قفقاز نشان داد که ترکیه در «گفتار و کردار خود» صادق تر عمل کرده و علیرغم تهدید و تحریم از سوی کشورهای عمده غربی و حتی به بهای متشنج شدن اوضاع با روسیه، در پروسه بازگرداندن مناطق از دست رفته آذربایجان در قره باغ حضور فعال نظامی، استخباراتی و دیپلماتیک نقش فعال داشت. در مقابل نیز، بنا بر دیدگاه بسیاری از تحلیلگران، گفتمان ایرانشهری ایران «متناقض» با گفتمان تشیع عمل کرده و حتی به بهای متشنج کردن مناطق تُرک نشین شمال غرب، خواهان کمک به ارمنستان و تنبیه آذربایجان بوده است، امری که حاکی از ناهمخوانی و بی برنامگی در نهاد تصمیم گیری مسایل ژعوپلتیک منطقه دارد.
بهره سخن:
تحولات جنگ اخیر قفقاز و بسط گفتمانی تحولات پس از آن نشان می دهد که «یکپارچگی و مصمم بودن» ترکیه در سیاست خارجی خود در قبال مسائل قرهباغ، باعث پیروزی مطلق گفتمان «مارش مهتر» به عنوان نماد ملی گرایی تُرکی در برابر گفتمان های موجود ایران از جمله «نارداران» به عنوان نماد همکاری در قالب تشیع شده است. نتایج ملموس این معادله در قرارداد های میلیارد دلاری میان ترکیه و آذربایجان در تمامی زمینهها و حذف معنادار ایران از تمامی جوانب از دیپلماسی گرفته تا پروژه های مشترک اقتصادی مشهود است.
۱۴۰۰/۰۳/۰۸
۷ خرداد ۱۲۹۷ شمسی| ۲۸ می ۱۹۱۸ میلادی ، یکصد و سومین سالروز تشکیل جمهوری آذربایجان
تا انقلاب بلشویکی روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ کل منطقه آذربایجان، شمال ارس و جنوب ارس در کنترل قوای روس قرار داشت و در اوایل سال ۱۹۱۸ به تدریج نیروهای روسیه آذربایجان و قفقاز را ترک کردند. با فروپاشی سیستم حکومتی روسیه تزاری و خلاء قدرت در آذربایجان آنسوی ارس، زمینه برای قدرتمند شدن نیروهای محلی آذربایجان آماده تر شد. با عقب نشینی روسها از آذربایجان به تدریج قوای ارمنی برای کسب استقلال متشکل شده و کاظم قارابکیر برای دفع حملات ارامنه به نخجوان به منطقه لشکرکشی کرده و بدین ترتیب نخجوان به تصرف قوای عثمانی درآمد.
۷ خرداد ۱۲۹۷ نخبگان آذربایجانی از جمله محمدامین رسول زاده، فتحعلی خان خویلو، علیمردان توپچی باشوف، احمد آغااوغلو همراه با طبقه ائلیت آذربایجان در شهر گنجه اعلام استقلال کرده و تشکیل دولت جمهوری آذربایجان را اعلام کردند. این جمهوری نخستین جمهوری در جهان اسلام محسوب میشود که حق رای را برای زنان برابر با مردان مساوی اعلام کرد .جمهوری آذربایجان اولین دانشگاه نوین آذربایجان را در باکو دایر کرد. شاعر مارش این دولت «احمد جواد» و موسیقی آن از آن موسیقیدان برجسته آذربایجان، «عزیر حاجی بیگوف» می باشد. وی خالق اپراها و نمایشهای موزیکال کوراوغلو، آرشین مال آلان و مشهدی عیباد می باشد.
از سال ۱۹۱۸ با تاسیس جمهوری آذربایجان در شمال ارس دوباره نام محمدامین رسول زاده در مطبوعات ایران پیچید. محمدامین رسول زاده در انقلاب مشروطیت و سیستماتیک کردن انقلاب در ایران قاجاری نقش مهمی داشت. گروهی از هم حزبی های سابقش از جمله ملک الشعرای بهار و دیگران در مقابل تمایلات تُرک گرایانه وی موضع تندی گرفته و اطلاق آذربایجان به شمال رود ارس را جعلی اعلام نمودند. البته تمام روزنامه های ایران در مقابل اطلاق آذربایجان به جمهوری جدید واکنش منفی نداشتند مانند روزنامه رعد سید ضیالدین طباطبایی که در فاصله ۱۲۹۸ شمسی تا فروردین ۱۲۹۹ در سمت هیئت فوق¬العاده به باکو سفر کرده و با حقایق چگونگی تاسیس این جمهوری از نزدیک آشنا شده بودند. با تلاشهای سیدضیا دولت ایران قاجاری و دولت آذربایجان درصدد تشکیل کنفدراسیون بودند که با مخالفت گروههای ایرانشهری گرای آن زمان ناکام ماند.
رسول زاده در روزنامه آچیق سؤز که در شماره ۴۰ روزنامه رعد به تاریخ ۲۲ جدی ۱۲۹۶ /۱۹۱۸ ژانویه چاپ شده بود هدف از مختاریت اعلانی آذربایجان را خودمختاری ولایات ایروان، گنجه و باکو در شمال ارس معرفی می کند و گلایه می کند از روزنامه هایی که فرافکنی کرده و مختاریت آذربایجان ایران را تلقین می نمایند. ملک الشعرای بهار نیز در روزنامه نوبهار به تاریخ ۳ جدی ۱۲۹۶ ضمن بیان خواسته های حزب مساوات، از تُرکی گرایی و استقلال طلبی آذربایجان ناراحت شده انتقاد نموده از « آقای رسول زاده محرر ایران دوست » که با نیات مساواتچی ها همراهی می کند توصیف می کند.
این جمهوری بدنبال حملات بلشویکها به باکو تبدیل به حکومت شورایی آذربایجان شد.
در همان روزهایی که تلاش برای تاسیس دولت آذربایجان در گنجه و باکو ادامه داشت در غرب آذربایجان فجایع جیلولوق با شدت تمام ادامه داشت.
۶ خرداد ۱۲۹۷ فاجعه قتل عام روستای عسگرآباد اورمیه رخ داد و پیش قراولان قشون عثمانی برای استخلاص مردم اورمیه و سلماس از دو محور جنوب اورمیه و از محور خوی- قطور حملات خود را به جیلوها و قوای مسلحه مسیحی شروع نمودند تا با عملیات گازانبری این قوای مسلحه مسیحی دست نشانده انگلیس- فرانسه – روس و آمریکا را نابود کنند. در ماههای بعدی علیرغم مقاومت قوای مسلحه مسیحی پیشروی های قوای عثمانی بیشتر شده و حملات آندرانیک ارمنی به خوی با مقاومت جانانه اهالی خوی دفع شد... با فشار قوای عثمانی، ۸ مرداد ۱۲۹۷ جیلوها با حمایت قوای مسلحه، ارومیه را تخلیه و با راهنمایی مستشاران انگلیسی از مسیر سولدوز، میاندوآب، صایین قالا وارد بیجار و همدان شده و از آنجا توسط انگلیسی ها به کمپ بعقوبه در بغداد هدایت شدند تا در ماههای آینده از قدرت نظامی این دستجات شقی استفاده کنند...
(برای اطلاع بیشتر مراجعه به کتاب : آذربایجان در جنگ جهانی اول یا فجایع جیلولوق دکتر توحید ملک زاده انتشارات اختر تبریز)
دکتر توحید ملکزاده دیلمقانی
۱۴۰۰/۰۳/۰۷
یکصد و سومین سالگرد تاسیس جمهوری آذربایجان
۱۴۰۰/۰۲/۱۳
احزاب سیاسی آذربایجان طی بیانیهای مشترک اظهارات بایدن درباره وقایع ۱۹۱۵ را محکوم کردند
احزاب مختلف جمهوری آذربایجان در بیانیهای مشترک «نسلکشی» خواندن وقایع ۱۹۱۵ از سوی جو بایدن، رئیسجمهور آمریكا را محكوم كردند.
در این بیانیه که به امضای ۴۸ حزب آذربایجان رسیده، آمده است: در جریان جنگ جهانی اول، ارامنه زیادی به دلیل شرایط دشوار جنگ، درگیریهای داخلی، قحطی و بیماری جانشان را از دست دادند اما تعداد بیشتری تُرک نیز در همان دوره جان باختند اما عمدا نادیده گرفته میشوند.
در بیانیه مذکور با اشاره به اینکه حقایق تاریخی نباید برای اهداف سیاسی تحریف شود تاکید شده است که تاریخ باید به کارشناسان آن و مورخان متخصص در این موضوعات سپرده شود.
احزاب سیاسی آذربایجان در بیانیه خود تصریح کردهاند: ترکیه بارها تاکید کرده که آماده ارائه تمامی آرشیوها در این زمینه تحت نظارت یک کمیسیون مشترک است اما طرف ارمنی درخواستها و ادعاهای غیرمنطقی در خصوص سرزمینهای ترکیه و پرداخت غرامت داشته است.
در این بیانیه همچنین با یادآوری قتلعامهای ارمنستان علیه آذربایجانیها، تاکید شده است: در دستور کار قرار گرفتن این وقایع و استفاده از اصطلاح «نسل کشی» برای آن تنها زیر فشار ارامنه و لابی ارمنستان نبوده بلکه قدرتهای جهانی نیز برای منافع امپریالیستی خود در منطقه از آن استفاده میکنند. این مفهوم صرفا ابزاری برای سرکوب سیاسی و مظهر سیاستهای دوگانه آنهاست. اگر آنها به دنبال حقیقت تاریخی هستند، بهتر است درباره کشتارهای وحشیانه ارمنیها در آناتولی نیز سخن بگویند.
احزاب سیاسی آذربایجان با تاکید بر اینکه همیشه در کنار برادران خود در ترکیه خواهند بود، موضع رئيسجمهور آمریکا را به شدت محکوم کردند.
۱۴۰۰/۰۲/۰۹
از نقطه نظر تاریخی چرا ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ برای آذربایجانی ها مهم است؟
جار و جنجال رسانه ای ارامنه همراه با خصومت صلیبی وار بوقهای تبلیغاتی اروپا و آمریکا سبب می شود هر سال اوایل اردیبهشت موضوع به اصطلاح قتل عام ارامنه موضوع روز شود. ولی واقعا چرا این موضوع برای ما آذربایجانی ها مهم است؟ اجازه دهید نگاهی به ماوقع این موضوع بیاندازیم.
۱۲۸۸ الی ۱۲۹۰ شمسی کل آذربایجان به اشغال تدریجی روسیه تزاری در می آید. کشتارها در تبریز و شهرهای دیگر شروع شده و بساط انجمنها و مشروطه خواهی توسط روسها برچیده می شود. روسها مواضع خود در آذربایجان- دقیقا پشت مواضع عثمانی – را مستحکم می کنند تا چند سال بعد از آن استفاده کنند.
سه سال بعد یعنی ۱۲۹۳ شمسی جنگ جهانی اول شروع می شود. دو دولت بزرگ روسیه و عثمانی هم در جنگ بین الملل وارد می شوند. عثمانی اشغال آذربایجان همسایه اش و در واقع شرق مملکتش توسط دشمن را برنتابیده، رسما از ایران تخلیه روسها از مناطق مرزی با خود را می خواهد. دولت ایران ضعیفتر از آن بود که بتواند حرفی از تخلیه بزند. بدین ترتیب جنگ به داخل آذربایجان کشیده می شود و عثمانی ها، روسها را از مناطق غربی آذربایجان عقب می رانند.
دست به دست شدن آذربایجان خصوصا اورمیه، ساوجبولاغ ( مهاباد امروزین) سلماس و خوی چند بار اتفاق می افتد.
در این جنگ مسیحیان هم ایران دوره قاجاری - در آذربایجان - وهم شرق عثمانی دست به دعای پیروزی روسیه بودند و مسلمانان دست به دعای پیروزی عثمانی. روسها برای درگیرکردن مردم عثمانی با دولتشان از مسیحیان ارمنی و نسطوری استفاده کرده و اینها به دولتشان اعلان جنگ کردند. تدبیر عثمانی برای مقابله با شورش داخلی مسیحیان، دور کردن ارامنه از جبهه های جنگ بود ولی نسطوری ها به سبب دارا بودن سیستم عشیرتی در جنگ شکست خورده سیل پناهنده ها به آذربایجان رسید که در اینجا جیلو نامیده شدند. فجایع بوجود آمده اینها در اورمیه و سلماس نیز جیلولوق نامیده شد.
اما مساله ارامنه به سبب داشتن پیشینه قوی سیاسی از زمان سلطان عبدالحمید و رسوخ در تارو پود عثمانی و داشتن مناصب عالی دولتی تا حد صدراعظمی موضوعی بسیارحساس بود. برای جلوگیری از صدمه دیدن ارامنه در این جنگ قانون «تهجیر ارامنه» تصویب شد.
براساس این قانون بایستی تمام خانوارهای ارمنی موجود در ولایات هم مرز با روسیه در وان، ارضروم، قارص و ... به مناطق داخلیتر عثمانی کوچانده شوند. در این نقل و انتقال متاسفانه جمعی از انسانها تلف شدند. جمعی نیز در اثر حمله تروریستهای ارمنی به قافله مهاجرین کشته شدند.
ارامنه قاچاق و جیلوهای نسطوری همراه با ماجراجویان وطنی اواخر سال ۱۲۹۶ درصدد کنترل غرب آذربایجان بخصوص اورمیه و سلماس برآمدند که این ماجراجویی آنها با قتل عام بیش از یکصد و پنجاه هزار تُرک آذربایجانی منجر شد. بدین خاطر موضوع ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ نیز برای آذربایجانی ها مهم شد.
به هر حال وقایع تلخ جنگ جهانی اول هم برای مسلمانان و هم برای مسیحیان مخصوصا برای اهالی مناطق غرب آذربایجان بایستی بسیار عبرت آموز باشد. تا وقتی که ارامنه و اخیرا ماجراجویانی از عشایر فریب قدرتهای خارجی را نخورند آذربایجان بسیار وسیعتر از آن است که برای قومی تنگتر باشد.
برای اطلاع بیشتر از این وقایع تلخ مراجعه شود به کتاب من: آذربایجان در جنگ جهانی اول یا فجایع جیلولوق، انتشارات اختر تبریز.
توحید ملک زاده دیلمقانی
۱۴۰۰/۰۲/۰۸
«ملت صادق» و آینده منطقه| یادداشتی برای ۲۴ آوریل
مطابق اسناد امپراتوری بریتانیا، جنگ جهانی اول بیش از ۲۰ میلیون کشته و ۲۱ میلیون مجروح به دنبال داشته است. اما ناگفته پیداست که چنین آماری صرفاً مربوط به مناطق درگیر در جنگ می باشد و مناطق غیر درگیر در جنگ مستقیم (از جمله ایران) نیز تلفات میلیونی متحمل شده اند.
یکی از مهمترین مباحث به یادگار مانده از این دوران و سال ۱۹۱۵، ادعای نسل کشی ارامنه میباشد. مطابق این ادعا که در ۴۰ سال اخیر پس از حضور نظامی ترکیه در مناطق شمالی جزیره قبرس مطرح شده است، امپراتوری عثمانی دستور کشتار ۱.۵ میلیون ارمنی ساکن مناطق شرقی را داده است.
فارغ از صحت یا عدم صحت چنین ادعایی، آنچه که در منطقه مذکور در سالهای جنگ جهانی اول گذشته است به معنای واقعی کلمه، مصداق رنج و فلاکت برای تمامی مردمان منطقه از جمله تُرک، کُرد و ارمنی بوده است.
با آغاز جنگ جهانی اول، ارامنه امپراتوری عثمانی که در ادبیات سیاسی آن دوره با عنوان «ملّتِ صادق» شناخته میشدند علیه امپراطوری عثمانی شورش کرده و با رقیب سنتی آنها یعنی روسیه اعلام همکاری کردند. مطابق اسناد منتشر شده در آکادمی نظامی آمریکا، ارامنه امپراتوری عثمانی بیش از ۵۰۰ سال در درون این امپراطوری با صلح و رفاه نسبی زندگی کرده و در دیوانسالاری عثمانی نیز به رتبه های بالایی مانند وزارت رسیده بودند.
علیرغم این همزیستی، با شروع جنگ جهانی اول نیروهای نظامی ارمنی شروع به قتل عام صدها روستای کُرد و تُرک نشین کرده و علیه عثمانی قیام خونینی را آغاز کردند. در مقابل نیز قوای نظامی عثمانی به سرکوب جدایی طلبان ارمنی پرداختند.
در سایه این تحولات، بخشی از جمعیت ۱.۳ میلیون نفری ارامنه منطقه کشته، بخش عظیم آن منطقه را ترک کرده (به سمت مرزهای ایران و قفقاز) و بخش دیگر آن با پناه گرفتن در روستاهای منطقه تحت اسامی مستعار از حادثه گریختند.
همان «ملّت صادق»، علیرغم کمک بیچون و چرای روسها در تشکیل کشور ارمنستان، در خود روسیه نیز ادعای ارضی داشته و موجب خشم ملی گرایان روس شده اند. علاوه بر این ادعای ارضی آنها در بخشی از کشور گرجستان نیز روابط دو کشور را به حداقل رسانده، به گونهای که گرجستان مرزهای خود را با ارمنستان بسته است.
اما به جرأت میتوان گفت که مهمترین دامنه فعالیت بازماندگان «ملّتِ صادق» در ایران صورت میگیرد. علیرغم حضور دهها میلیونی تُرک های آذربایجانی در ایران و وجود نقاط سیاه تاریخی مانند کشتار وسیع مردم منطقه به دست ارامنه در آذربایجان غربی، این حجم از آزادی در تُرک ستیزی قابل تأمّل می باشد.
با توجه به رقابت روز افزون ترکیه و ایران در خاورمیانه مرکزی به ویژه در عراق و سوریه، جنگ گفتمانی ایران علیه ترکیه به عنوان یک رقیب با ماهیت تهدید فزاینده کاملا واقعی و قابل درک می باشد اما اصرار گروههای مرکز گرا برای شناخت وقایع ۱۹۱۵ به عنوان نسل کشی بحثی ریشه دار و خارج از عرف مناسبات منطقه می باشد. گویا گروه های ایرانشهری منافع ۱۲۵ هزار ارمنی را مقدم بر دهها میلیون آذربایجانی می دانند، امری که خواسته یا ناخواسته باعث نفاق در کلّیّت کشور ایران به دست «ملّتِ صادق» شده است.
۱۳۹۹/۱۲/۱۹
جمهوری آذربایجان خود را برای یک جنگ احتمالی تازه در قرهباغ آماده میکند؟
بی بی سی: جنگ دوم قرهباغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان که ۴۴ روز به طول انجامید، در نوامبر ۲۰۲۰ به پایان رسید. به دنبال این آتشبس جمهوری آذربایجان بخشهایی از منطقه مورد مناقشه قرهباغ و همه ۷ منطقه اطراف آن که از زمان جنگ اول در اوایل دهه ۱۹۹۰ تحت کنترل نیروهای ارمنی بود را پس گرفت. در پی این توافق که با میانجیگیری روسیه صورت گرفت، نیروهای حافظ صلح روسیه برای دورهای ۵ ساله در منطقه کوهستانی قرهباغ که هنوز ارامنه در آن ساکن هستند، مستقر شدهاند.
الهام علیاف، رییسجمهور آذربایجان گفته مناقشه قرهباغ پایان یافته و به " تاریخ " پیوسته است.
اما کارشناسان مستقل بر این باورند که مناقشه به هیچ وجه حل نشده و احتمال درگیریهای بیشتر در آینده نزدیک وجود دارد. در حالی که فریاد انتقام هر روز بیشتر در ارمنستان اوج میگیرد، جمهوری آذربایجان در حال تقویت ارتش خود و آمادهسازی استراتژیهای تازه است.
نگرانیهای باکو
دولت باکو به وضوح نگران این است که در نتیجه بحران سیاسی حال حاضر در ارمنستان، نیروهایی قدرت را در این کشور در دست بگیرند که به دنبال انتقامجویی باشند.
طی ماه گذشته، علیاف بارها به حلقههای سیاسی در ارمنستان به ویژه سرژ سرکیسیان و روبرت کوچاریان، روسای جمهور پیشین این کشور نسبت به برنامههایشان برای گرفتن انتقام هشدار داده و آنها را به " مجازات سخت" تهدید کرده است.
در این میان مخالفان نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان هم از نگرانیهای باکو استفاده کرده و مدعی شدهاند که او از حمایت جمهوری آذربایجان و ترکیه برخوردار است. رسانههای مخالف دولت در ارمنستان پاشینیان را " نیکول ترک" و تیمش را "نیروهای حامی ترکیه" خطاب میکنند و میکوشند با طرح این ادعا که در صورت ادامه کار او احتمال حمله قریبالوقوع ترکیه و جمهوری آذربایجان وجود دارد، مردم را بترسانند.
از سوی دیگر برخی گزارشها از تلاشهای روسیه برای بازسازی ارتش ارمنستان بعد از شکست در جنگ اخیر خبر میدهند، موضوعی که یکی دیگر از نگرانیهای باکو محسوب میشود.
علیاف روز ۲۵ فوریه گفت: "کار ارتش ارمنستان تمام است. چنین ارتشی دیگر وجود دارد و نباید هم وجود داشته باشد. یک کشور فاشیست مثل این نباید ارتش داشته باشد. دیگر هرگز اجازه نخواهیم داد که کشورمان را تهدید کنند."
رهبران گروههای مخالف دولت در ارمنستان تا کنون از تهدید مستقیم جمهوری آذربایجان به یک جنگ تازه خودداری کردهاند.
اما جلال هاروتونیان، وزیر دفاع پیشین دولت خودخوانده قرهباغ که به تازگی به ریاست سرویس کنترل نظامی وزارت دفاع ارمنستان منصوب شده، روز ۵ فوریه گفت ارمنستان به دنبال پس گرفتن سرزمینهایی خواهد بود که در جنگ اخیر در فاصله سپتامبر تا نوامبر ۲۰۲۰ در اختیار جمهوری آذربایجان قرار گرفت.
او گفت: "اقدامات امروز و فردای ما متوجه جمهوری آذربایجان خواهد بود. برای بازپسگیری آنچه از دست دادهایم هر کاری میکنیم. هدف اصلی ما تقویت نیروی نظامی و دستیابی به سلاحهای جدید و فناوریهای مدرن است."
استراتژی تازه
کارشناسان نظامی منطقه معتقدند جمهوری آذربایجان باید از پیروزی در جنگ اخیر درس بگیرد و برای پاسخ به چالشهای تازه یک استراتژی جدید آماده کند.
این افراد میگویند از حالا به بعد تمرکز اصلی جمهوری آذربایجان باید روی امنیت مرزهای خود، "مبارزه با ماموران دشمن"، جمعآوری اطلاعات از خاک ارمنستان و منطقه قرهباغ و همینطور تضمین امنیت ساختارهای حیاتی در مناطقی باشد که به دنبال پیروزی در مناقشه اخیر بازپس گرفته است. به گفته کارشناسان جنگ متعارفی وجود نخواهد داشت بلکه عملیاتهای سریع ضدتروریستی در یک منطقه محدود با انبوه جمعیت غیرنظامی انجام خواهد شد و این مسألهایست که نقش نیروهای داخلی و یگانهای ضدتروریستی را پررنگتر میکند.
توفیق شاهمرادف، وبلاگنویس امور نظامی می گوید ارمنستان بعد از شکست در جنگ اخیر دست کم در پنج سال آینده قادر به مقاومت نظامی نخواهد بود و به همین دلیل به جنگ شدید روانی علیه جمهوری آذربایجان از طریق رسانهها روی آورده است. این وبلاگنویس میگوید در این میان جمهوری آذربایجان هم باید نیروهای ویژه خود را برای "جنگ نهایی" که ممکن است طی ۵ تا ۱۰ سال آینده اتفاق بیفتد، آماده کند. نیروهایی که در پیروزی اخیر باکو نقشی سرنوشتساز ایفا کردند.
آذربایجان نیروی نظامیاش را تقویت میکند
در سال ۲۰۲۰ آذربایجان ۲.۶ میلیارد دلار، یعنی ۳۷۶.۲ میلیون دلار بیشتر از هزینه برنامهریزی شده، بودجه به نیروی نظامیاش اختصاص داد. این پول اضافی صرف خرید تجهیزات نظامی جدید و پرداخت دستمزد سربازان و نظامیانی شد که در طول جنگ اخیر به منطقه اعزام شده بودند. دولت جمهوری آذربایجان قصد دارد در ۲۰۲۱ حتی بیش از این و چیزی حدود ۲.۷ میلیارد دلار بودجه برای دفاع و امنیت ملی اختصاص دهد.
الهام علیاف در یکی از سخنرانی های خود گفت که ارتش باید از جدیدترین فنآوریها و پیشرفتهترین تجهیزات استفاده کند تا به گفته خودش هیچ کس هرگز جرات دست زدن به اقدامات تحریکآمیز علیه این کشور را نداشته باشد.
جمهوری آذربایجان دومین واردکننده بزرگ محصولات صنایع دفاعی و هوایی ترکیه است. تنها در ژانویه ۲۰۲۱ این کشور ۳۹.۷ میلیون دلار تجهیزات از ترکیه خریداری کرده است. در ماه فوریه، ترکیه با فروش موشکهای کروز بسیار دقیق " اساوام" خود به ارتش آذربایجان موافقت کرد. این موشکها ساخت موسسه تحقیق و توسعه دفاعی ترکیه هستند.
علاوه بر آن، طبق گزارشها باکو قصد دارد در تابستان برای خرید سلاحهای با دقت بالا و سایر تجهیزات نظامی تا حدود ۲ میلیارد دلار با اسرائیل قرارداد امضا کند. تجهیزاتی که قرار است طی ۵ تا ۷ سال آینده به این کشور تحویل داده شوند.
ترکیه و جمهوری آذربایجان از زمان امضای توافقنامه همکاری استراتژیک و حمایت متقابل در سال ۲۰۱۰، به طور مرتب رزمایشهای مشترک نظامی برگزار میکنند. اخیرا هم تکاورهایی از ارتش جمهوری خودمختار نخجوان (که بخشی از جمهوری آذربایجان است) در رزمایشهای زمستانی ترکیه و جمهوری آذربایجان که از یک تا ۱۲ فوریه به طول انجامید، شرکت کردند. محل برگزاری این رزمایشها استان قارص در ترکیه بود که فقط ۶ کیلومتر با مرز ارمنستان فاصله دارد.
در ماه فوریه ۷۷ نفر از کادر نیروی هوایی جمهوری آذربایجان برای یادگیری نحوه کار با پهپادهای بایراکتار تیبی۲ یک دوره آموزشی ۴ماهه در شرکت ترکیهای بایکار گذراندند.
نیروهای نظامی ویژه جمهوری آذربایجان، ترکیه و پاکستان قرار است در سال جاری رزمایشهای مشترک بیشتری برگزار کنند.
۱۳۹۹/۱۲/۱۷
در جنگ قرهباغ ۲۸۸۱ سرباز آذربایجانی شهید شدند
در اطلاعیه منتشر از سوی وزارت دفاع آذربایجن آمده است که اطلاعات مربوط به تلفات جنگ که از ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ آغاز شد و با امضای توافقنامه پذیرش شکست توسط ارمنستان در ۱۰ نوامبر سال ۲۰۲۰ پایان یافت، به روز شد.
در این اطلاعیه عنوان شد که تعداد شهدا که قبلاً ۲ هزار و ۸۵۵ نفر اعلام شده بود، با کشف اجساد دیگر و شناسایی هویت آنها به ۲ هزار و ۸۸۱ نفر رسید.
همچنین در این اطلاعیه ضمن اشاره به مفقود شدن ۲۸ سرباز از ارتش آذربایجان، نام سربازان شهید دفن شده گزارش شده است.
در عملیاتی که ارتش آذربایجان در ۲۷ سپتامبر سال ۲۰۲۰ آغاز کرد، ۵ مرکز شهر، ۴ شهرک و ۲۸۶ روستا از اشفال ارمنستان آزاد شدند. پس از آن ارمنستان شکست را پذیرفت و توافقنامهای را برای تخلیه استانهای آغدام، لاچین و کلبجر امضا کرد.
ارتش ارمنستان در ۲۰ نوامبر ۲۰۲۰ از آغدم، در ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰ از کلبجر و در ۱ دسامبر ۲۰۲۰ از لاچین خارج شده بود.
۱۳۹۹/۱۲/۱۶
تضاد منافع و سیاست خارجی (مطالعه موردی سیاست خارجی ایران در تحولات قفقاز)
درباره ماهیت و نحوه مدیریت سیاست خارجی رویکردهای متفاوتی وجود دارد. برخی از اندیشمندان سیاست خارجی را دنباله و برآیند تحولات سیاست داخلی کشورها میدانند، برخی دیگر از اندیشمندان نیز سیاست خارجی را مستقل از تحولات داخلی کشورها و برآیند تحولات بین المللی می دانند.
نحوه کنشگری و تدوین سیاست خارجی ایران در تنازع قفقاز با تردیدها و بحرانهای عدیده ای روبه رو بود، به گونه ای که نحوه مداخله یا عدم مداخله ایران در جنگ دو همسایه شمالی مباحث فراوانی را به میان آورد. در تدوین سیاست خارجی ایران علیرغم حضور گروههای ذینفع متفاوت، با کمی جرح و تعدیل می توان ۲ رویکرد متفاوت را نام برد: ایران گرایی و اسلام گرایی. در این نوشته به مواضع رویکرد ایرانگرایی خواهیم پرداخت.
رویکرد ایران گرایی و تحولات قفقاز
رویکرد ایران گرایی که با نامهای مختلف باستان گرایی و ایرانشهری نیز شناخته میشود، یکی از پیوستگی های سیاست خارجی و منافع ملی ایران در دوران گذر از حکومت پهلوی به حکومت جمهوری اسلامی می باشد. مطابق این رویکرد، اسلام گرایی به عنوان یک آنتی تز برای پروسه ملت سازی در ایران و همچنین عاملی تعیین کننده در عدم مدرن شدن ایران معرفی می شود. این تفکر در دوره پهلوی اول شالوده ریزی شد در دوره پهلوی دوم به اوج رسید و بر اساس این رویکرد اقوام غیر ایرانیک مانند تُرکها و اعراب به عنوان "دیگری" و در قالب اقوام تهاجم و ناهمخوان با ایده ایرانگرایی شناخته می شوند. این دیدگاه در جنگ قره باغ نیز یکی از مهمترین عناصر گفتمان ساز بود. مطابق این دیدگاه، برای جلوگیری از گسترش نفوذ تُرک گرایی در قفقاز و اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه، حمایت ایران از ارمنستان در قالب اتحاد با روسیه از ملزومات سیاست خارجی تلقی می شد.
در این راستا، گفتمان ایرانشهری با به میان آوردن مفاهیمی مانند «حضور تکفیریها و تروریستها در قفقاز، نفوذ گفتمان سنی گرایی و غلبه بر تشیع در قفقاز و همچنین برجسته کردن همکاری جمهوری آذربایجان با اسرائیل» در پی به حاشیه راندن گفتمان اسلامی و همچنین حس ناسیونالیستی مردم شمال غرب ایران بود. به دلیل عدم جابجایی توازن استراتژیک قدرت در قفقاز و حضور گفتمان هژمونی روسی در منطقه، سیاست خارجی ایران تابع ایده ایرانشهری ها بود، چرا که مطابق این دیدگاه دیر یا زود روسیه وارد میدان شده و مانع از ایجاد هرگونه تحول جدی در وضعیت حقوقی و ژئوپلیتیک منطقه می شد و حمایت ترکیه نیز به حمایت های معنوی و رسانهای محدود می شد.
همچنین هر گونه قدرت گیری جمهوری آذربایجان در منطقه و غلبه بر حس سرخوردگی چند دهه اخیر با شالوده گفتمان ایرانشهری در تضاد می باشد چراکه مدافعان این گفتمان حتی از آوردن نام آذربایجان نیز اکراه داشته و با کلماتی مانند جمهوری باکو و جمهوری آران از آن یاد میکنند.
اما در هفتههای متعاقب جنگ ۴۴ روزه و با گسترش پیشرویهای ارتش جمهوری آذربایجان، گفتمان ایرانشهری به ناچار به حاشیه رانده شد. در این راستا میتوان به سه دلیل اصلی اشاره کرد:
الف: ایجاد موازنه وحشت بین روسیه و اتحاد ترکیه و پاکستان و متعاقب آن عدم تمایل روسیه به مداخله مستقیم در جنگ
ب: حساسیت مردمی آذربایجانی های ایران در سایه گسترش تکنولوژی های رسانه ای و شروع اعتراضات مردمی علیه حمایت ایران از ارمنستان
ج: القای حمایت ایران از یک دولت غیر مسلمان و همراهی با آن در اشغال سرزمینی خاک جهان اسلام ( تقریباً تمامی کشورهای جهان اسلام به صورت رسمی و غیر رسمی حمایت خود را از جمهوری آذربایجان اعلام کردند)
۱۳۹۹/۱۲/۱۲
بنیاد حسین اف: مردم و دولت جمهوری آذربایجان کمک ایران را فراموش نمیکنند
سفیر جمهوری آذربایجان با بیان این که ایران همواره در کنار مردم این کشور بوده، گفت: مردم و دولت جمهوری آذربایجان هیچوقت کمکهای مردم و دولت ایران را فراموش نکرده و نمیکنند.
به گزارش قره باغ سسی به نقل از آوا دیپلماتیک، بنیاد حسین اف، در «همایش ۱۷ ربیع گفتمان برتر» در سالن همایش امین قم، خاطرنشان کرد: در جنگ اول قرهباغ، شهر فضولی اشغال شد و برخی شهرستانها به محاصره افتادند که کمکهای نظامی و بشردوستانه ایران موجب شد تا بیش از ۳۰۰ هزار نفر از مردم در محاصره بهسلامت به سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان برگشتند.
وی اضافه کرد: از سال ۱۹۸۸، هزاران نفر از مناطق اشغال شده آواره شدند که ایران برای اسکان مردم جنگزده اقدام به ایجاد شهرکهایی کرد.
سفیر جمهوری آذربایجان در ادامه افزود: اگرچه ما مردم جمهوری آذربایجان برای آزادسازی این مناطق بسیار جنگیدهایم، ولی به دلیل نبود رهبریت در کشورمان موفق به آزادی این مناطق نشدیم.
حسین اف گفت: در دوران ریاست جمهوری حیدر علیاف، روابط جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی تقویت و روابط میان این دو کشور در تمام ابعاد نظامی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی میان دو کشور همواره در این سالها تقویت شدهاست.
وی با اشاره به حوادث جنگ ۴۴ روزه اخیر در این منطقه، خاطرنشان کرد: با وحدت مردم و رهبری ریاست جمهوری و افسران و سربازان جمهوری آذربایجان، از ۱۲ هزار کیلومترمربع سرزمینهای اشغالی، پنج هزار کیلومترمربع آزاد، پنج هزار کیلومترمربع با بیانیه صلح آزاد و در۲ هزار کیلومتر باقیمانده نیز اتباع ارامنه و آذربایجانی در کنار هم زندگی خواهند کرد.
وی با بیان اینکه همکاری کشورهای منطقه با فرمول سه بهعلاوه سه و با حضور ایران، مسائل باقیمانده نیز حل میشود، گفت: در نتیجه جنگ قرهباغ، خط راهآهن جلفا که درسال ۱۹۸۸ هر روز ۳۰۰ واگن وارد جمهوری اسلامی میشد و با آن جنگ بسته شده بود، پس از بازسازی، این راهآهن مجدد احیا میشود.
سفیر جمهوری آذربایجان در ایران یادآور شد: جمهوری اسلامی از طریق راهآهن آذربایجان به نخجوان و سپس به روسیه متصل خواهد شد.
وی افزود: هدف از بیانیه صلح این بود که جمهوری آذربایجان تنها برنده جنگ نباشد و با این بیانیه، برنده صلح هم باشیم و صلح را برای منطقه به ارمغان بیاوریم.
حسین اف گفت: بیانیه مشترک ائمه جمعه استانهای آذربایجانیزبان ایران از نظر معنوی کمک بسیار زیادی در همان روزهای ابتدایی جنگ بود که در تماسهای جداگانه از این علما تقدیر کردیم.
وی ادامه داد: بیانیه مراجع تقلید و مدیر حوزههای علمیه ایران در حمایت از حق مردم جمهوری آذربایجان، ارزش معنوی بسیار زیادی برای ما داشت.
وی با اشاره به سخنرانی رهبر معظم انقلاب در ۱۷ ربیع، گفت: سخنان گهربار رهبر معظم انقلاب در ۱۷ ربیع عیدی خوبی به مردم جمهوری آذربایجان بود که این موضوع بهصورت گسترده در این کشور بازتاب داشت.
سفیر جمهوری آذربایجان در ایران با اشاره به امضای سند ساخت سد خداآفرین میان ایران و جمهوری آذربایجان، گفت: جمهوری اسلامی با امضای سند احداث سد خداآفرین در منطقه مورد مناقشه جمهوری آذربایجان اولین اقدام در شناخت حق حاکمیت جمهوری آذربایجان بر این مناطق را بهصورت رسمی اعلام کرد.
در این همایش شخصیتهای برجسته علمی و دینی ایران، جمهوری آذربایجان و منطقه قفقاز، ترکیه، اوکراین، روسیه و بلاروس حضور داشتند.
۱۳۹۹/۱۲/۱۱
الهام علی اف: می توانیم با ارامنه همزیستی داشته باشیم
رییس جمهور آذربایجان، جنگ دوم قره باغ را نشانه ای از وجود امکان همزیستی میان جمهوری آذربایجان و ارامنه و سایر اقوام این کشور دانست.
به گزارش قره باغ سسی به نقل از آذرتاج، الهام علیاف در پاسخ به سوال خبرنگار خبرگزاری «JİJİ PRESS» ژاپن مبنی بر این که آذربایجانی ها پس از سی سال از واقعه خوجالی می گویند «ما می خواهیم به آنجا بازگردیم، اما نمی خواهیم در آنجا ارمنی ببینیم»، آیا به نظر شما امکان همزیستی ارامنه و آذربایجانی ها وجود دارد؟، گفت: « من فکر می کنم که امکان دارد. در اصل، سیاست و موضع آذربایجان و افکار ملت مان نیز این فکر را تایید می کند. ما کشوری هستیم که برای همکاری باز هستیم و نمایندگان خلق های مختلف در آذربایجان در یکجا مانند یک خانواده زندگی می کنند.»
وی افزود: «در آذربایجان هیچ گاه هیچ رویا رویی در زمینه دینی و قومی و سوء تفاهم وجود نداشته است. جنگ دوم قره باغ یک بار دیگر این را نشان داد. یعنی نمایندگان تمامی خلق ها زیر یک پرچم و مانند یک مشت متحد شدند و در این پیروزی هر ملتی سهم ارزشمند و پرقیمت خود را داشت. درباره همزیستی با ارامنه در آینده نیز یک بار دیگر می خواهم بگویم که در کشورهای مختلف، این وجود دارد. از جمله در آذربایجان.»
علی اف ادامه داد: «براساس گزارشی که اخیرا به من داده شده است، روزنامه نگاران ما خواهر وزیر دفاع پیشین ارمنستان را که در آذربایجان زندگی می کند، یافته اند. ببینید وزیر دفاع سال های ۱۹۹۰ ارمنستان در ارتکاب نسل کشی ضد آذربایجانی ها شرکت داشته است. خواهر او در آذربایجان زندگی می کند. آیا کسی وجود دارد که به او حرفی بزند؟ نیست. ببینید ملت آذربایجان اینگونه است، وضعیت معنوی اش اینطور است. ما بعد از این هم برای این کارها آماده ایم. من کاملا اطمینان دارم که آذربایجانی ها به اراضی تحت نظارت نیروهای صلح بان (روسی) نیز، باید بازگردند و باز خواهند گشت.»
الهام علی اف در بخش دیگری از این مصاحبه مطبوعاتی، کاربرد نام «قره باغ کوهستانی» را نادرست خواند و گفت: «ما دیگر نباید اصطلاح «قره باغ کوهستانی» را بکار ببریم، زیرا، بخش کوهستانی و مسطح قره باغ همگی متعلق به جمهوری آذربایجان است.»
علی اف همچنین تاکید کرد نمی خواهد درباره «وضعیت حقوقی» قره باغ صحبت کند و قبلا در این باره موضعش را بیان کرده است.
یادآور می شود رئیس جمهور آذربایجان قبلا تاکید کرده بود که «وضعیت حقوقی» قره باغ گور به گور شده و جمهوری آذربایجان هیچ گونه وضعیت حقوقی برای قره باغ به رسمیت نخواهد شناخت و شهروندان ارمنی قره باغ نیز باید خود را شهروند جمهوری آذربایجان بدانند یا از این کشور خارج شوند.
۱۳۹۹/۱۲/۱۰
تبعات امنیتی جنگ قفقاز بر سه گانه ایران، ترکیه و روسیه
بدون شک میتوان جنگ ۴۴ روزه قفقاز را یکی از بزرگترین تغییرات در موازنه ژئوپلیتیک قدرت در هارتلند آسیا و اروپا دانست. این جنگ که با مداخله مستقیم پوتین و آتش بس سه گانه به پایان رسید تبعات امنیتی قابل ذکری برای منطقه داشته است. در تحلیل امروز به موازنه امنیت در منطقه خواهیم پرداخت.
روسیه:
اگر چه مداخله مستقیم روسیه در جنگ ۴۴ روزه مانع از آزادسازی تمامی مناطق قره باغ و پیرامون آن شد و روسیه توانست تحت سیاست آشتی دادن دو رقیب، جای پای خود را پس از نزدیک به ۳۰ سال در قفقاز بازیابد، اما روسیه با مسئله امنیتی فزایندهای روبرو شده است. ناگفته پیداست که پیروزی آذربایجان در جنگ مذکور بدون حضور مستشاری و عملیاتی مستقیم ترکیه ناممکن بود و ترکیه مدرن ترین سلاح ها از جمله سیستم های راداری جنگ الکترونیک و پهپادهای مسلح خود را وارد میدان جنگ کرد که حاصل آن متلاشی شدن بخش اعظم تجهیزات روسی ارتش ارمنستان بود. روسیه با تحریک ارمنستان به جنگ علیه جمهوری آذربایجان در ماه آگوست ۲۰۲۰، در پی کنترل خطوط انرژی مابین ترکیه و آذربایجان بود، اما نتایج جنگ معادلات را به گونه دیگری رقم زد. بدون شک روسیه از حضور فزاینده ترکیه در جمهوری آذربایجان ناخرسند می باشد. برآیند تحولات به گونهای رقم خورده است که هم در صورت سکوت و هم در صورت کنشگری روسیه در منطقه قفقاز جنوبی، نقش ترکیه و ناتو در منطقه پر رنگ تر خواهد شد.
ترکیه:
بدون شک بزرگترین برنده تحولات جنگ قفقاز ترکیه می باشد. این کشور پس از چندین دهه توانست آرزوی خود مبنی بر حضور در قفقاز و ایجاد موازنه ژئوپلیتیک علیه روسیه را جامه عمل بپوشاند. اما این رقابت استراتژیک با کشوری دارای سابقه ابرقدرتی برای ترکیه بدون هزینه نخواهد بود. تاکنون ترکیه و روسیه توانستهاند تنش های خود را با دو مقوله همکاریهای اقتصادی در زمینه های مختلف و همچنین اتحادی نانوشته علیه هژمونی سیاسی و اقتصادی غرب مهار کنند اما این به معنای پایان تنش نخواهد بود. ترکیه پس از پیروزی در جنگ ۴۴ روزه قره باغ به دنبال ایجاد اتحادی بزرگتر با سایر جمهوری های تُرک قفقاز و آسیای مرکزی می باشد، اتحادی که از هم اکنون توانسته است دشمنان منطقهای روسیه از جمله گرجستان و اوکراین را نیز دور خود گرد آورد. ناگفته پیداست که چنین حرکاتی رقابت پنهان ترکیه و روسیه را علنی تر و پرهزینه تر خواهد کرد.
ایران:
پس از شروع جنگ دوم قره باغ، ایران محاسبات خود را بر اساس این امر مبنا قرار داد که دیر یا زود اتحاد روسیه و ارمنستان مانع از شکل گیری تحولی ژئوپلیتیک در قفقاز شده و جمهوری آذربایجان مجبور به خویشتن داری خواهد شد. اما با تداوم جنگ به نفع جمهوری آذربایجان، ایران وارد دوگانه امنیتی فزاینده ای شد؛ از یک سو با فشار گروههای ایرانشهری مبنی بر ضرورت مهار ترکیه در قفقاز، ایران شروع به حمایت مستقیم و غیر مستقیم از ارمنستان کرد، امری که واکنش جدی آذربایجانی های شمال غرب و پایتخت ایران را در پی داشت. با توجه به اینکه تُرک های آذربایجان و سایر مناطق ایران بخش قابل توجهی از جمعیت کل ایران را تشکیل می دهند، هرگونه حساسیت زایی در چنین امری می توانست گروههای مردمی بیشتری را به سمت گرایش های رادیکال تر و گریز از مرکز سوق دهد. برای اولین بار پس از فروپاشی حکومت قاجار و تشکیل ایران نوین، مردم آذربایجان توانستند مسیر سیاست خارجی ایران را عوض کنند. در این راستا ایران به سیاست آلترناتیو خود یعنی اسلام گرایی بازگشته و با ابراز خرسندی از آزادسازی مناطق آذربایجان به عنوان خاک جهان اسلام، از وضعیت جدید منطقه استقبال کرد. اما این امر به معنای عدم نگرانی از حضور فزاینده ترکیه و به حاشیه رانده شدن ایران از تحولات قفقاز نبوده و رقابت دو کشور در سطوح مختلف ادامه خواهد داشت.
بهره سخن:
ترتیبات امنیتی رقابتی میان ایران ترکیه و روسیه پس از جنگ ۴۴ روزه قره باغ وارد مرحله نوینی شده است و علاوه بر قفقاز جنوبی، رقابت میان کشورهای مذکور به میدان های دیگری مانند سوریه و عراق نیز سرایت خواهد کرد. در این میان با توجه به ملاحظات امنیتی روسیه و اولویت این کشور به شرق اروپا و مقابله با ناتو، انتظار می رود سطح رقابت ایران و ترکیه افزایش یافته و حتی ابعاد خطرناکی نیز به خود بگیرد.
۱۳۹۹/۱۲/۰۸
۲۹ مین سالگرد قتل عام مردم خوجالی در قره باغ
براساس طرح هایدات که از سوی ارامنه متعصب اجرا می گردد بخش بزرگی از کشورهای ایران، آذربایجان و ترکیه جزو اراضی تاریخی ارمنستان محسوب می شود که برای احیای این امپراطوری لازم است اقدامات خشونت آمیز انجام گیرد.
اشغال منطقه قره باغ که از نظر تاریخی و فرهنگی جزو اراضی آذربایجان بود نیز در صدر اقدامات ارامنه بود تا اینکه با فروپاشی شوروی، ارامنه، فرصت اقدام یافته و با سازماندهی ارتش روسیه به قره باغ حمله کردند.
در شب ۶ اسفند/۲۵ فوریه منتهی به ۷ اسفند/۲۶ فوریه شهر خوجالی در منطقه قره باغ در معرض آتش شدید توپخانه و تجهیزات زرهی سنگین ارامنه و روسها قرار گرفت. در نتیجه آتشسوزیهایی در شهر رخ داده بود و در بامداد روز ۷ اسفند شهر تماماً به آتش کشیده شد. بیشتر اهالی به امید رسیدن به مرکز قره باغ که در آن نزدیکی قرار داشت مجبور به ترک شهر شدند. اما این هدف محقق نگردید و ساکنین که تعدادشان بیش از ۱۵۵۰ نفر بود در حین فرار در درهای باریک در بین روستاهای نخجوانلی و پیرجمال مورد محاصره قرار گرفته و بیشترشان قتلعام شدند.
از بین محاصرهشدگان افرادی به کوهها و جنگل پناه برده و تنها عده قلیلی توانسته بودند خودشان را به مرکز برسانند. آنهایی که هم به شهر رسیده بودند وضعیت چندان مساعدی نداشتند. از بین کسانی که در شهر مانده بودند نیز اطلاعی حاصل نشد و بنا به گزارش شاهدان عینی با توجه به حجم آتشی که روی شهر بود، به احتمال زیاد کشته شدهاند.
از عاملان برجسته کشتار اهالی خوجالی، روبرت کوچاریان و سرکیس سرکیسیان به عالیترین مقام سیاسی ارمنستان رسیده و رئیس جمهور ارمنستان شدند. اولگ یاسیان، سفیر ارمنستان در روسیه بوده که هم اکنون نیز این پست را دارد. سیران اوهانیان فرمانده قتلعام خوجالی، در حال حاضر مسئولیت وزارت جنگ ارمنستان را عهدهدار میباشد.
قتل عام خوجالی از سوی مجمع وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی که در سال ۲۰۰۷ تشکیل شده بود به رسمیت شناخته شد. شورای امنیت سازمان ملل طی قطعنامه های ۸۲۲، ۸۷۹، ۸۵۸، ۸۸۴ اقدامات ارمنستان را درمورد قتل عام اهالی قره باغ آذربایجان محکوم کردند. علاوه بر این، پارلمان اروپا، مجالس کشورهای ترکیه، پاکستان (فوریه ۲۰۱۲)، اردن (ژوئن ۲۰۱۳)، مکزیک (فوریه ۲۰۱۲)، چک (فوریه ۲۰۱۳)، کلمبیا (آوریل ۲۰۱۲)، بوسنی و هرزگوین (فوریه ۲۰۱۳)، پرو (ژوئن ۲۰۱۳)، پاناما (اگوست ۲۰۱۳)، هندوراس (ژانویه ۲۰۱۴) فاجعه خوجالی را به رسمیت شناختهاند. همچنین در بیست و یک ایالت آمریکا این قتلعام به رسمیت شناخته شده است.
۱۳۹۹/۱۲/۰۵
پزشکان تُرک به کمک جانبازان قرهباغ شتافتند
پزشکان ترکیهای بنابه دعوت جمهوری آذربایجان برای مداوای جانبازانی که در جریان جنگ قرهباغ کوهستانی مجروح شدهاند، وارد این کشور شدند.
بر اساس بیانیه منتشر شده از سوی «صندوق یاشات» که توسط دولت آذربایجان برای حل مشکلات جانبازان و خانوادههای شهدا تشکیل شده است، تیم پزشکان ترکیهای که متشکل از متخصصانی مانند ارتوپدی، جراحی مغز و جراحی عمومی است، برای مداوای جانبازان مجروح شده وارد آذربایجان شدهاند.
در این بیانیه با اشاره به اینکه پزشکان ترکیهای به مدت سه روز بیش از ۱۵۰ مجروح که حال آنها وخیم است را مداوا خواهند کرد، آمده است برخی از جانبازان نیز برای ادامه مداوای آنها به ترکیه منتقل خواهند شد.
پرفسور سامی سوکوجو، یکی از این پزشکان نیز در این بیانیه اظهار داشت جانبازان مجروح شده را معاینه و درباره عاقبت مداوای آنها نیز با همکاران آذربایجانی خود مذاکره کردهاند.
۱۳۹۹/۱۱/۲۶
ایالات مینهسوتا آمریکا، ۲۶ فوریه را روز آذربایجان اعلام کرد
تیم والز، فرماندار ایالات مینهسوتا در بیانیهای ۲۶ فوریه مصادف با نسلکشی آذربایجانیهای خوجالی توسط ارامنه را «روز آذربایجان» اعلام کرد.
وی در بیانیه خود با اشاره به اینکه بیشتر شهروندان آذربایجان این ایالت از خانواده یا نسل قربانیان قتلعام خوجالی هستند، اظهار داشت: آذربایجانیهای مینهسوتا بر میراث فرهنگی، زبانی و تاریخیشان در این ایالت افزودهاند.
والز تصریح کرد: جامعه آذربایجانیهای مینهسوتا نقش بی بدیل و افتخارآمیزی در تنوع فرهنگی این ایالت داشته و بنابراین روز ۲۶ فوریه را «روز آذربایجان» اعلام میکنیم.
گفتنی است پس از اشغال خوجالی در جنگ اول قره باغ، نسلکشی غیرنظامیان آذربایجانی در این شهر توسط ارتش ارمنستان با کمک ۳۶۶ نظامی روسیه در ۲۵ و ۲۶ فوریه ۱۹۹۲ اتفاق افتاد.
به گزارش سازمان دفاع حقوق بشر در این قتلعام ۶۱۳ غیرنظامی از جمله ۶۳ کودک وحشیانه به قتل رسیدند. بنا به اعلام سازمان دیدهبان حقوق بشر تعداد قربانیان این جنایت حدود ۱۰۰۰ نفر است.
پنجاه و سه تن بر اثر جرائمی؛ مانند سوزاندن، چهارمیخ کردن، بریدن سر، کندن پوست و بیرون آوردن حدقه کشته شدهاند. هشت خانواده کامل نابود، ۲۵ کودک بدون والدین و ۱۳۰ تن نیز یتیم شدند.
قطعنامههای مختلف شورای امنیت سازمان ملل متحد جنایات ارمنستان در طول جنگ قرهباغ ، بهویژه خوجالی را محکوم کرده و بسیاری از کشورهای جهان نیز این نسلکشی را به رسمیت شناختهاند.