‏نمایش پست‌ها با برچسب تحلیل. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب تحلیل. نمایش همه پست‌ها

۱۴۰۱/۰۱/۱۸

پیروزی فرخ - پاکسازی اراضی آذربایجان ادامه دارد

 پرچم ملی در یکی دیگر از نقاط آذربایجان در اهتزاز است. روستای فرخ از توابع خوجالی در کنترل کامل آذربایجان است.





آشنایی کوتاه با روستای فرخ


فرخ، روستایی واقع در کوهپایه است. تپه ای به همین نام در روستا وجود دارد. در مورد نام این آبادی نظرات مختلفی وجود دارد. اعتقاد بر این است که نام پایه گذار این روستا «فرخ» بوده است. دریاچه فرخ و اشیایی دیگر به نام فرخ نیز در نزدیکی روستا ثبت شده است. ارمنی ها نیز نام این روستا را «پاروک» تلفظ می کردند، زیرا حرف «ف» در کلمات تُرکی را «پ» تلفظ می کردند (مثلاً به قول خودشان فندق «پیندیگ»).


اعتقاد بر این است که نام فرخ به دوران آتش پرستی باز می گردد و معانی انسان موفق، مقدس، مبارک، روشن بین، دانا، شجاع، و مردی که حق را از باطل تشخیص می دهد را دارد. این روستا در ۱۶ کیلومتری عسگران و ۳۲ کیلومتری خانکندی قرار دارد.


از آغاز حوادث قره باغ در سال ۱۹۸۸، ستیزه جویان و مزدوران ارمنی که از ایروان، لبنان و سوریه به روستای فرخ آورده شده بودند، به سمت روستاهای جینلی، علیمددلی و دیگر روستاهای مجاور آغدام حمله کرده و غیرنظامیان را کشته و زخمی کردند. در سالهای اول جنگ قره باغ، ارامنه بارها از فرخ به روستای جینلی حمله کردند. در جریان درگیری، روستای فرخ و ارتفاعات نزدیک آن از اهمیت استراتژیک خاصی برخوردار بود. در ۳۱ ژانویه ۱۹۹۲، گردان به رهبری قهرمان ملی «شیرین میرزایف»، نیروهای دفاع شخصی محلی آغدام و نیروهای ویژه (OMON) عملیاتی را برای آزادسازی روستای فرخ از دست تروریست‌های ارمنی انجام دادند. این روستا از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۲۰ در اشغال نیروهای مسلح ارمنستان قرار داشت.


بر اساس بیانیه سه جانبه امضا شده در ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، روستای فرخ تحت کنترل نیروهای حافظ صلح روسیه که به طور موقت مستقر شده بودند، درآمد. با این حال، مانند ۳۰ سال پیش، گروه های تروریستی ارمنی دوباره شروع به تیراندازی از فرخ و نقض آتش بس در منطقه کردند. ارتش آذربایجان عملیات پاکسازی منطقه از وجود شبه نظامیان غیرقانونی را آغاز کرده است.



سوالات مورد علاقه عموم مردم آذربایجان


در این میان، چندین سوال مطرح می شود: چگونه ارمنی ها می توانند یک گروه مسلح غیرقانونی را در منطقه ای که نیروهای حافظ صلح روسی به طور موقت مستقر هستند، ایجاد یا نگهداری کنند؟ چرا صلحبانان روسی چشم خود را بر ظهور گروه های مسلح غیرقانونی در مناطقی که هنوز تحت کنترل خود دارند، بسته است؟ چرا بخشی از ماده ۴ بیانیه معروف "نیروهای حافظ صلح فدراسیون روسیه به موازات خروج نیروهای مسلح ارمنستان مستقر می شود" رعایت نمی شود؟ چرا هنوز نیروهای مسلح ارمنی در منطقه حضور دارند؟


روسیه هم در بیانیه و هم در اعلامیه اتحاد دو کشور تعهداتی دارد. از این رو این سوالات به این دلیل مطرح شد که روسیه به تعهدات خود در قبال آذربایجان عمل نکرده است. با این حال، وقایع زمینه را فراهم می کند که بگوییم روسیه به نقض قوانین بین المللی و توافقات دوجانبه در مورد چنین موضوعاتی عادت کرده است.


از این منظر واضح است که روسیه پس از عمل کاپیتولاسیون مسئولِ چنین رفتارهای ارمنستان و جدایی طلبان ارمنی است؛ زیرا وقایع ثابت کرد که جدایی طلبان منطقه مورد حمایت و دفاع روسیه هستند. کمک‌های میلیونرهای روسی - ارمنی به گروه های مسلح غیرقانونی ارمنی این واقعیت را ثابت می‌کند. روابط خوب فرماندهان حافظان صلح روسیه با آرائیک آروتونیان، رهبر جدایی طلبان و گروه های تروریستی غیرقانونی نیز نشان از حمایت مسکو از این نیروها دارد.


نیروهای حافظ صلح روسیه در چشم جامعه بین المللی خاکستر می دمند


موضوع بحث برانگیز دیگر؛ صلحبانان روسی بین چه کسانی آتش بس را نظارت می کنند؟ بر اساس بیانیه ۱۰ نوامبر، اگر شبه نظامیان ارمنی و گروه های مسلح غیرقانونی در منطقه نباشند، چه کسی تیراندازی خواهد کرد؟ این بدان معناست که نیروهای حافظ صلح روسیه برای ماندن در منطقه برای مدت طولانی تری باید به اصطلاح «آتش بس» را بشکنند. این باندهای غیرقانونی و تروریستی ارمنی آتش می گشایند و نیروهای روس خود را به عنوان یک میانجی منصف معرفی می کند. این امر باعث دمیدن خاکستر در چشم جامعه بین المللی می شود.


عملیات برای تحکیم مواضع و موقعیت ها در روستای فرخ صفحه جدیدی در تاریخ نظامی آذربایجان به نام «پیروزی فرخ» نوشت.

آزادسازی روستای فَرُّخ بار دیگر نشان داد که آذربایجان مصمم به احیای تمامیت ارضی خود است. تصادفی نیست که این روزها عملیات در روستا در حال انجام است. این یکی از شاخص های اقدامات الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان است. او ثابت می کند که به قول خود به شهروندان آذربایجان برای تضمین و اِحیای تمامیت ارضی کشور عمل کرده است.


در طی جنگ ۴۴ روزه‌ی قره باغ، جمهوری آذربایجان به ارامنه و هواداران آن‌ها، جایگاهشان را نشان داد. عملیات های اخیر بار دیگر ثابت کرد که روستای فرخ همانند مناطق دیگر متعلق به آذربایجان است.


ارمنی‌ها دروغگو و غیر قابل اعتماد هستند و حامیان آنها به خوبی از ماهیت قومی آنها آگاه هستند. بنابراین از این قوم برای ایجاد ناآرامی، زیر پا گذاشتن تعهدات، تخلف از فعالیت‌ها و سایر اعمال زشت استفاده می شود. از آنها معمولاً به عنوان فرمان دستی استفاده می شوند. دولت‌های دیگر از تراژدی ها و تاریخ ساختگی ارمنیان علیه دولت های با ادعاها سوء استفاده می کنند. اطلاعات و تحریفات منتشر شده از سوی وزارت دفاع روسیه در مورد پیروزی فرخ این موضوع را تایید می کند. اینکه وزارت دفاع روسیه نام روستا را «فوروخ» معرفی می کند، خیلی نکات را روشن می کند و غیره.


صدر الدین اسماعیل اف - خبرگزاری ریپورت

۱۴۰۱/۰۱/۱۶

جنگ چهار روزه آوریل؛ پایه گذار پیروزی‌ های جنگی آذربایجان




 همانگونه که آذربایجان در راه استقلال و حفظ آن متحمل هزینه‌های زیادی گشت، در راه حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت خود نیز در حال مبارزه است و در این راه شهید می‌دهد. خوشبختانه بسیاری از این وقایع دیگر جزو تاریخ محسوب می‌شوند. یکی از این روزهای باشکوه نیز به نام «جنگ آوریل» وارد تاریخ آذربایجان شده است.


جنگ چهار روزه‌ی آوریل ۲۰۱۶، از بامداد روز شنبه ۱۴ فروردین سال ۱۳۹۵ شمسی آغاز گردید. این اولین نبرد شدید از زمان آتش‌بس سال ۱۹۹۴ میان آذربایجان و ارمنستان بود. جنگ آوریل معروف به جنگ چهار روزه با پیروزی نسبی جمهوری آذربایجان همراه بوده است. در این جنگ نیروهای مسلح جمهوری آذربایجان توانستند بلندی‌های اطراف روستای تالش واقع در منطقه ترتر، روستای سِیسولان، بلندی‌های له‌ له تپه واقع در منطقه جبرائیل و جوجوق مرجانلی، روستای گلستان در منطقه گورانبای، روستای قازاخ‌لار در منطقه ترتر و راه‌های ارتباطی روستای ماداقیز واقع در منطقه ترتر را از اشغال ارمنستان آزاد کنند.


جنگ آوریل، بنیان و اساس جنگ ۴۴ روزه قره باغ در سال ۲۰۲۰ و انهدام ارتش ارمنستان را پایه گذاری کرد. این نبردها همچنین بزرگنمایی‌هایی را که در مورد ارتش ارمنستان منتشر و توسط هواداران آن تبلیغ می شد، از بین برد. معلوم شد که ارتش و اطلاعات ارمنستان در سطحی نیست که منابع مختلف تبلیغ می کنند. پس از جنگ آوریل، تعدادی از مقامات نیروهای مسلح ارمنستان استعفا دادند و بسیاری از مقامات عالی رتبه دستگیر شدند. مقامات ایروان گیج شده بودند. حاکمیت ارمنستان جستجو برای یافتن مقصران را آغاز کرد. این وقایع همچنین شالوده تغییر حکومت را در ارمنستان ایجاد کرد. درست دو سال بعد، در آوریل ۲۰۱۸، نیروهای سیاسی جدید در ارمنستان به قدرت رسیدند. اتهامات مختلفی علیه رئیس جمهور وقت سرژ سارکیسیان مطرح شد و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. سرژ سارکیسیان به عنوان مقصر اصلی شکست جنگ آوریل شناخته و محکوم شد. سرژ سارکیسیان نتوانست شکست خود را در آوریل توجیه کند. قاتل اهالی خوجالی برای اولین بار در دوران تصدی مسئولیت خود توسط سربازان آذربایجانی ضربه‌ی کوبنده‌ای خورد. در آن روزها مذاکرات ایروان و مسکو شدت گرفت. به خواست ارمنستان و میانجیگری و درخواست روسیه، طرفین در ۵ آوریل ۲۰۱۶ بر سر آتش بس توافق کردند.





جنگ آوریل را نیز می توان تمرینی عمومی برای بررسی آمادگی رزمی نظامیان آذربایجانی در نظر گرفت. در آن روزها برخی تجهیزات نظامی موجود در زرادخانه نیروهای مسلح آذربایجان مورد آزمایش قرار گرفت. بر اساس گزارش ها، نیروهای آذربایجانی از پهپادهای کنترلی هاروپ کامیکادزک و ThunderB و سامانه های موشکی ترموباریک 24 لول (شعله دوربرد) Spike، TOS-1A استفاده کردند. بر اساس اطلاعات، قبل از شروع جنگ چهار روزه، نیروهای ارتش آذربایجان به عمق جبهه نفوذ کرده و عملیات هایی را انجام دادند. یکی از این عملیات ها دو هفته قبل از جنگ آوریل انجام شد. همزمان ارتش آذربایجان با نفوذ به عمق پشت جبهه دشمن، رادار مجتمع پدافند هوایی در منطقه عسگران را منهدم کرده بودند.


رئیس جمهور علی‌اف از مهارت های رزمی و موفقیت های بالای نظامیان آذربایجانی قدردانی کرده بود. در ۱۹ آوریل ۲۰۱۶ (۳۱ فروردین ۱۳۹۵)، به دستور رئیس جمهور الهام علی اف، سه نفر از نیروهای مسلح آذربایجان نشان «قهرمان ملی آذربایجان»، ۷ عضو نشان «پرچم آذربایجان»، ۱ عضو موفق به دریافت نشان درجه ۲ و به ۴ نفر مدال درجه ۳ «خدمت به وطن» و به ۱۹ نفر نیز نشان «در راه وطن»، به ۴۳ نفر نشان «شجاعت» و به ۴۵ نفر مدال «خدمت نظامی» و به ۲ نفر نیز بالاترین درجه نظامی یعنی «سرلشکری» اعطا شد.




در همان روزهای جنگ آوریل ۲۰۱۶، جامعه آذربایجان نیز صبور و مبارز بود. ملت آذربایجان در ماه آوریل نیز اتحاد خود را برای بازگرداندن استقلال و تمامیت ارضی کشور نشان داد. جنگ آوریل آزمونی برای وحدت جامعه آذربایجان بود. در آن روزها نمایندگان جامعه جهانی - سازمان ملل، آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای مختلف‌ آذربایجان را محکوم و متهم کردند. آنها هنوز هم اظهاراتی را که سالها گفته بودند تکرار می کردند. جان کری، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، یکی از نویسندگان متمم ۹۰ علیه آذربایجان و ویکتوریا نولند، معاون او علنا ​​آذربایجان را تهدید کردند.




در عین حال دوست و دشمن آذربایجان در آن روزها یکبار دیگر مشخص گردید. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در گفتگوی تلفنی با الهام علی اف، ضمن تسلیت شهادت نظامیان آذربایجانی در درگیری مسلحانه گفته بود: مایه تاسف است که درطول سالیان اخیر ما با برخورد ناکارآمد روسای گروه مینسک وابسته به سازمان امنیت و همکاری اروپا شاهد این اتفاقات هستیم.


 احمد فرخ، دبیر رئیس جمهور پاکستان نیز گفته بود: پاکستان همیشه در کنار آذربایجان است. آذربایجان کشوری برادر و دوست است».


متأسفانه ایران در جنگ ۴۴ روزه سال ۲۰۲۰ ، پشت مواضع اتخاذی خود در آوریل ۲۰۱۶‌ نماند. سرلشکر حسین دهقانی وزیر دفاع وقت جمهوری اسلامی ایران در گفت و گوی تلفنی با سرلشکر ذاکر حسن اف، وزیر دفاع جمهوری آذربایجان، ضمن تاکید بر به رسمیت شناختن تمامیت ارضی آذربایجان از سوی کشورش ابراز امیدواری کرد که مناقشه به زودی بر اساس قوانین بین المللی حل و فصل شود. او به آذربایجان در حل مناقشه پیشنهاد کمک و حمایت داد. 


پترو پروشنکو، رئیس جمهور اوکراین تاکید کرد که تمامیت ارضی آذربایجان را به رسمیت می شناسد.




جنگ آوریل ۲۰۱۶ چندین موضوع را روشن ساخت: مصمم بودن آذربایجان در احیای تمامیت ارضی خود؛ اتحاد جامعه آذربایجان؛ توانایی رزمی ارتش آذربایجان؛ اظهارات رئیس جمهور الهام علی اف قبل از جنگ ۴ روزه برای بازگرداندن تمامیت ارضی توسط این نبردها تأیید شد؛ برای جهانیان روشن شد که ارمنستان در همه زمینه ها به خصوص نظامی بسیار ضعیف است؛ به هواداران ارمنستان ضربه زده شد؛ بی تفاوتی و انفعال گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا بار دیگر ثابت شد؛ دلیلی شد بر بیهودگی خیال پردازی های سیاسی و ایدئولوژیک ارمنستان؛ و اینکه جنگ های آوریل نشان داد که ارمنستان یک دولت نیست، بلکه یک تشکیلات در منطقه است که دستورات دیگران را اجرا می کند؛ و مجدداً تأکید شد که ترکیه، پاکستان، اوکراین و دیگران دوستان و متحدان واقعی آذربایجان هستند.




آذربایجان با جنگ ۴ روزه آوریل ۲۰۱۶ به حامیان و‌ هواداران ارامنه ثابت کرد که امنیت منطقه بیشتر به آذربایجان بستگی دارد. ارمنستان یک عامل درون منطقه ای است که امنیت و همکاری در قفقاز جنوبی را تهدید می کند و مانع آن می شود. باکو همچنین به نیروهای بین‌المللی، لابی ارمنی و حامیان آن پیام داد که با توجه به حوادث آوریل توانسته است مناطق خود را با ابزار نظامی آزاد کند. جنگ چهار روزه، چهار سال بعد با جنگ ۴۴ روزه میهنی ادامه یافت و با رژه پیروزی به پایان رسید.


اتفاقا ماه آوریل قبلا جامعه آذربایجان را ناامید هم کرده بود؛ زیرا در ۲۸ آوریل ۱۹۲۰ جمهوری دموکراتیک آذربایجان توسط ارامنه و بلشویک ها اشغال و فروپاشید. اما دلاوران ما، ماه آوریل را به عنوان تقویم ارجمند به آذربایجان تقدیم کردند.


صدرالدین اسماعیل اف - خبرگزاری ریپورت

مشاهده اصل گزارش به زبان ترکی

مشاهده اصل گزارش به زبان روسی


جهت مطالعه بیشتر: جنگ چهار روزه آوریل بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان 




۱۴۰۰/۰۳/۰۹

تقابل دو گفتمان «مارش مهتر» و «نارداران» در جمهوری آذربایجان

 مروری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قفقاز


فرایند تاریخی و جغرافیای سیاسی کشورها باعث پدید آمدن گفتمان های (Discourse) مختلف در دوره های متفاوتی در صحنه تاریخ می شود که بنا بر مقتضیات زمانه، این گفتمان ها حالت غالب یا مغلوب به خود می گیرند. این گفتمان ها ابزار بسیار مناسبی برای و شناسایی سیاست خارجی کشورها می باشند، چرا که کشورها مطابق «گفتمان های موجود خود» وارد عرصه سیاسی و بین المللی شده و اقدام به سیاست گذاری می کنند. 

برای مثال، برآیند تاریخی تشکیل جمهوری ترکیه و تعامل آن با غرب سه گفتمان عمده «اسلام گرایی، تُرک گرایی، و غرب گرایی (در قالب سکولاریسم) را پدید آورده است. در مقابل نیز مطابق فرایند تاریخی معادلات داخلی و سیاست بین الملل، شاهد پیدایش و بسط گفتمانهای اسلام گرایی (نسخه تشیع گرایی) و ملی گرایی ایرانی در قالب هویت ایرانی (ایرانشهری) در ایران هستیم. 

چنین گفتمان هایی چه در حالت غالب چه در حالت مغلوب با گفتمان های دیگر در تعامل بوده، گاهی به تفاهم می‌رسند و گاهی به شدت متعارض می‌شوند.

در این راستا، بدون شک ژئوپلیتیک قفقاز را می توان یکی از مهمترین مکان‌های تصادم و تلاقی گفتمان های اخیر نامید. 

ایران با هر دو گفتمان مطرح خود یعنی تشیع گرایی و ایرانشهری وارد معادلات قفقاز شده است. از یک سو خود را حامی شیعیان در جمهوری آذربایجان به عنوان دومین کشور جهان با تراکم بالای شیعه دانسته و به تقویت گروه های شیعی در جمهوری آذربایجان (عموما به عنوان یک آنتی تز در برابر دولت سکولار علی‌اف) می پردازد. از سوی دیگر گروه‌های ایرانشهری نیز با پیش کشیدن ادعای ایرانی تبار بودن مردمان آنسوی ارس و یا نامیدن آذربایجان به عنوان بخشی از ایران باستان، مسایل مربوط به قفقاز را مورد بررسی قرار می‌دهند. 

ترکیه نیز با حذف واژه «آذری و همچنین تفاوت مذهبی» (تسنن حنفی در برابر اکثریت شیعه) و با تاکید بر گفتمان یکسانی فرهنگی «دو دولت یک ملت» برپایه زبان مشترک تُرکی اعلام کرده است که تحت هر گونه شرایطی در کنار آذربایجان خواهد بود. 

تحولات جنگ ۴۴ قفقاز نشان داد که ترکیه در «گفتار و کردار خود» صادق تر عمل کرده و علیرغم تهدید و تحریم از سوی کشورهای عمده غربی و حتی به بهای متشنج شدن اوضاع با روسیه، در پروسه بازگرداندن مناطق از دست رفته آذربایجان در قره باغ حضور فعال نظامی، استخباراتی و دیپلماتیک نقش فعال داشت. در مقابل نیز، بنا بر دیدگاه بسیاری از تحلیلگران، گفتمان ایرانشهری  ایران «متناقض» با گفتمان تشیع عمل کرده و حتی به بهای متشنج کردن مناطق تُرک نشین شمال غرب، خواهان کمک به ارمنستان و تنبیه آذربایجان بوده است، امری که حاکی از ناهمخوانی و بی برنامگی در نهاد تصمیم گیری مسایل ژعوپلتیک منطقه دارد. 


بهره سخن: 


تحولات جنگ اخیر قفقاز و بسط گفتمانی تحولات پس از آن نشان می دهد که «یکپارچگی و مصمم بودن» ترکیه در سیاست خارجی خود در قبال مسائل قره‌باغ، باعث پیروزی مطلق گفتمان «مارش مهتر» به عنوان نماد ملی گرایی تُرکی در برابر گفتمان های موجود ایران از جمله «نارداران» به عنوان نماد همکاری در قالب تشیع شده است. نتایج ملموس این معادله در قرارداد های میلیارد دلاری میان ترکیه و آذربایجان در تمامی زمینه‌ها و حذف معنادار ایران از تمامی جوانب از دیپلماسی گرفته تا پروژه های مشترک اقتصادی مشهود است.

۱۴۰۰/۰۲/۰۹

از نقطه نظر تاریخی چرا ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ برای آذربایجانی ها مهم است؟

 جار و جنجال رسانه ای ارامنه همراه با خصومت صلیبی وار بوقهای تبلیغاتی اروپا و آمریکا سبب می شود هر سال اوایل اردیبهشت موضوع به اصطلاح قتل عام ارامنه موضوع روز شود. ولی واقعا چرا این موضوع برای ما آذربایجانی ها مهم است؟ اجازه دهید نگاهی به ماوقع این موضوع بیاندازیم. 

۱۲۸۸ الی ۱۲۹۰ شمسی کل آذربایجان به اشغال تدریجی روسیه تزاری در می آید. کشتارها در تبریز و شهرهای دیگر شروع شده و بساط انجمنها و مشروطه خواهی توسط روسها برچیده می شود. روسها مواضع خود در آذربایجان- دقیقا پشت مواضع عثمانی – را مستحکم می کنند تا چند سال بعد از آن استفاده کنند.

سه سال بعد یعنی ۱۲۹۳ شمسی جنگ جهانی اول شروع می شود. دو دولت بزرگ روسیه و عثمانی هم در جنگ بین الملل وارد می شوند. عثمانی اشغال آذربایجان همسایه اش و در واقع شرق مملکتش توسط دشمن را برنتابیده، رسما از ایران تخلیه روسها از مناطق مرزی با خود را می خواهد. دولت ایران ضعیفتر از آن بود که بتواند حرفی از تخلیه بزند. بدین ترتیب جنگ به داخل آذربایجان کشیده می شود و عثمانی ها، روسها را از مناطق غربی آذربایجان عقب می رانند.

دست به دست شدن آذربایجان خصوصا اورمیه، ساوجبولاغ ( مهاباد امروزین) سلماس و خوی چند بار اتفاق می افتد. 

در این جنگ مسیحیان هم ایران دوره قاجاری - در آذربایجان - وهم شرق عثمانی دست به دعای پیروزی روسیه بودند و مسلمانان دست به دعای پیروزی عثمانی. روسها برای درگیرکردن مردم عثمانی با دولتشان از مسیحیان ارمنی و نسطوری استفاده کرده و اینها به دولتشان اعلان جنگ کردند. تدبیر عثمانی برای مقابله با شورش داخلی مسیحیان، دور کردن ارامنه از جبهه های جنگ بود ولی نسطوری ها به سبب دارا بودن سیستم عشیرتی در جنگ شکست خورده سیل پناهنده ها به آذربایجان رسید که در اینجا جیلو نامیده شدند. فجایع بوجود آمده اینها در اورمیه و سلماس نیز جیلولوق نامیده شد.

اما مساله ارامنه به سبب داشتن پیشینه قوی سیاسی از زمان سلطان عبدالحمید و رسوخ در تارو پود عثمانی و داشتن مناصب عالی دولتی تا حد صدراعظمی موضوعی بسیارحساس بود. برای جلوگیری از صدمه دیدن ارامنه در این جنگ قانون «تهجیر ارامنه» تصویب شد.

براساس این قانون بایستی تمام خانوارهای ارمنی موجود در ولایات هم مرز با روسیه در وان، ارضروم، قارص و ... به مناطق داخلی‌تر عثمانی کوچانده شوند. در این نقل و انتقال متاسفانه جمعی از انسانها تلف شدند. جمعی نیز در اثر حمله تروریستهای ارمنی به قافله مهاجرین کشته شدند.

ارامنه قاچاق و جیلوهای نسطوری همراه با ماجراجویان وطنی اواخر سال ۱۲۹۶ درصدد کنترل غرب آذربایجان بخصوص اورمیه و سلماس برآمدند که این ماجراجویی آنها با قتل عام بیش از یکصد و پنجاه هزار تُرک آذربایجانی منجر شد. بدین خاطر موضوع ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ نیز برای آذربایجانی ها مهم شد.

به هر حال وقایع تلخ جنگ جهانی اول هم برای مسلمانان و هم برای مسیحیان مخصوصا برای اهالی مناطق غرب آذربایجان بایستی بسیار عبرت آموز باشد. تا وقتی که ارامنه و اخیرا ماجراجویانی از عشایر فریب قدرتهای خارجی را نخورند آذربایجان بسیار وسیعتر از آن است که برای قومی تنگتر باشد.

برای اطلاع بیشتر از این وقایع تلخ مراجعه شود به کتاب من: آذربایجان در جنگ جهانی اول یا فجایع جیلولوق، انتشارات اختر تبریز.


توحید ملک زاده دیلمقانی


۱۴۰۰/۰۲/۰۸

«ملت صادق» و آینده منطقه| یادداشتی برای ۲۴ آوریل

 مطابق اسناد امپراتوری بریتانیا، جنگ جهانی اول بیش از ۲۰ میلیون کشته و ۲۱ میلیون مجروح به دنبال داشته است. اما ناگفته پیداست که چنین آماری صرفاً مربوط به مناطق درگیر در جنگ می باشد و مناطق غیر درگیر در جنگ مستقیم (از جمله ایران) نیز تلفات میلیونی متحمل شده اند.

یکی از مهم‌ترین مباحث به یادگار مانده از این دوران و سال ۱۹۱۵، ادعای نسل کشی ارامنه می‌باشد. مطابق این ادعا که در ۴۰ سال اخیر پس از حضور نظامی ترکیه در مناطق شمالی جزیره قبرس مطرح شده است، امپراتوری عثمانی دستور کشتار ۱.۵ میلیون ارمنی ساکن مناطق شرقی را داده است. 

فارغ از صحت یا عدم صحت چنین ادعایی، آنچه که در منطقه مذکور در سالهای جنگ جهانی اول گذشته است به معنای واقعی کلمه، مصداق رنج و فلاکت برای تمامی مردمان منطقه از جمله تُرک، کُرد و ارمنی بوده است. 

با آغاز جنگ جهانی اول، ارامنه امپراتوری عثمانی که در ادبیات سیاسی آن دوره با عنوان «ملّتِ صادق» شناخته می‌شدند علیه امپراطوری عثمانی شورش کرده و با رقیب سنتی آنها یعنی روسیه اعلام همکاری کردند. مطابق اسناد منتشر شده در آکادمی نظامی آمریکا، ارامنه امپراتوری عثمانی بیش از ۵۰۰ سال در درون این امپراطوری با صلح و رفاه نسبی زندگی کرده و در دیوانسالاری عثمانی نیز به رتبه های بالایی مانند وزارت رسیده بودند.

 علیرغم این همزیستی، با شروع جنگ جهانی اول نیروهای نظامی ارمنی شروع به قتل عام صدها روستای کُرد و تُرک نشین کرده و علیه عثمانی قیام خونینی را آغاز کردند. در مقابل نیز قوای نظامی عثمانی به سرکوب جدایی طلبان ارمنی پرداختند. 

در سایه این تحولات، بخشی از جمعیت ۱.۳ میلیون نفری ارامنه منطقه کشته، بخش عظیم آن منطقه را ترک کرده (به سمت مرزهای ایران و قفقاز) و بخش دیگر آن با پناه گرفتن در روستاهای منطقه تحت اسامی مستعار از حادثه گریختند.

همان «ملّت صادق»، علیرغم کمک بی‌چون و چرای روس‌ها در تشکیل کشور ارمنستان، در خود روسیه نیز ادعای ارضی داشته و موجب خشم ملی گرایان روس شده اند. علاوه بر این ادعای ارضی آنها در بخشی از کشور گرجستان نیز روابط دو کشور را به حداقل رسانده، به گونه‌ای که گرجستان مرزهای خود را با ارمنستان بسته است. 

اما به جرأت می‌توان گفت که مهمترین دامنه فعالیت بازماندگان «ملّتِ صادق» در ایران صورت می‌گیرد. علیرغم حضور ده‌ها میلیونی تُرک های آذربایجانی در ایران و وجود نقاط سیاه تاریخی مانند کشتار وسیع مردم منطقه به دست ارامنه در آذربایجان غربی، این حجم از آزادی در تُرک ستیزی قابل تأمّل می باشد.

با توجه به رقابت روز افزون ترکیه و ایران در خاورمیانه مرکزی به ویژه در عراق و سوریه، جنگ گفتمانی ایران علیه ترکیه به عنوان یک رقیب با ماهیت تهدید فزاینده کاملا واقعی و قابل درک می باشد اما اصرار گروه‌های مرکز گرا برای شناخت وقایع ۱۹۱۵ به عنوان نسل کشی بحثی ریشه دار و خارج از عرف مناسبات منطقه می باشد. گویا گروه های ایرانشهری منافع ۱۲۵ هزار ارمنی را مقدم بر دهها میلیون آذربایجانی می دانند، امری که خواسته یا ناخواسته باعث نفاق در کلّیّت کشور ایران به دست «ملّتِ صادق» شده است.

۱۳۹۹/۱۲/۱۹

جمهوری آذربایجان خود را برای یک جنگ احتمالی تازه در قره‌باغ آماده می‌کند؟

 بی بی سی: جنگ دوم قره‌باغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان که ۴۴ روز به طول انجامید، در نوامبر ۲۰۲۰ به پایان رسید. به دنبال این آتش‌بس جمهوری آذربایجان بخش‌هایی از منطقه مورد مناقشه قره‌باغ و همه ۷ منطقه‌ اطراف آن که از زمان جنگ اول در اوایل دهه ۱۹۹۰ تحت کنترل نیروهای ارمنی بود را پس گرفت. در پی این توافق که با میانجی‌گیری روسیه صورت گرفت، نیروهای حافظ صلح روسیه برای دوره‌ای ۵ ساله در منطقه کوهستانی قره‌باغ که هنوز ارامنه در آن ساکن هستند، مستقر شده‌اند.

الهام علی‌اف، رییس‌جمهور آذربایجان گفته مناقشه قره‌باغ پایان یافته و به " تاریخ " پیوسته است.

اما کارشناسان مستقل بر این باورند که مناقشه به هیچ وجه حل نشده و احتمال درگیری‌های بیشتر در آینده نزدیک وجود دارد. در حالی که فریاد‌‌ انتقام‌ هر روز بیشتر در ارمنستان اوج می‌گیرد، جمهوری آذربایجان در حال تقویت ارتش خود و آماده‌سازی استراتژی‌های تازه است.

نگرانی‌های باکو

دولت باکو به وضوح نگران این است که در نتیجه بحران سیاسی حال حاضر در ارمنستان، نیروهایی قدرت را در این کشور در دست بگیرند که به دنبال انتقام‌جویی باشند.

طی ماه گذشته، علی‌اف بارها به حلقه‌های سیاسی در ارمنستان به ویژه سرژ سرکیسیان و روبرت کوچاریان، روسای جمهور پیشین این کشور نسبت به برنامه‌های‌‌شان برای گرفتن انتقام هشدار داده و آن‌ها را به " مجازات سخت" تهدید کرده است. 

در این میان مخالفان نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان هم از نگرانی‌های باکو استفاده کرده و مدعی شده‌اند که او از حمایت جمهوری آذربایجان و ترکیه برخوردار است. رسانه‌های مخالف دولت در ارمنستان پاشینیان را " نیکول ترک" و تیمش را "نیروهای حامی ترکیه" خطاب می‌کنند و می‌کوشند با طرح این ادعا که در صورت ادامه کار او احتمال حمله قریب‌الوقوع ترکیه و جمهوری آذربایجان وجود دارد، مردم را بترسانند.

از سوی دیگر برخی گزارش‌ها از تلاش‌های روسیه برای بازسازی ارتش ارمنستان بعد از شکست در جنگ اخیر خبر می‌دهند، موضوعی که یکی دیگر از نگرانی‌های باکو محسوب می‌شود.

علی‌اف روز ۲۵ فوریه گفت: "کار ارتش ارمنستان تمام است. چنین ارتشی دیگر وجود دارد و نباید هم وجود داشته باشد. یک کشور فاشیست مثل این نباید ارتش داشته باشد. دیگر هرگز اجازه نخواهیم داد که کشورمان را تهدید کنند."

رهبران گروه‌های مخالف دولت در ارمنستان تا کنون از تهدید مستقیم جمهوری آذربایجان به یک جنگ تازه خودداری کرده‌اند.

اما جلال هاروتونیان، وزیر دفاع پیشین دولت خودخوانده قره‌باغ که به تازگی به ریاست سرویس کنترل نظامی وزارت دفاع ارمنستان منصوب شده، روز ۵ فوریه گفت ارمنستان به دنبال پس‌ گرفتن سرزمین‌هایی خواهد بود که در جنگ اخیر در فاصله سپتامبر تا نوامبر ۲۰۲۰ در اختیار جمهوری آذربایجان قرار گرفت. 

او گفت: "اقدامات امروز و فردای ما متوجه جمهوری آذربایجان خواهد بود. برای بازپس‌گیری آنچه از دست داده‌ایم هر کاری می‌کنیم. هدف اصلی ما تقویت نیروی نظامی و دستیابی به سلاح‌های جدید و فناوری‌های مدرن است." 

استراتژی تازه

کارشناسان نظامی منطقه معتقدند جمهوری آذربایجان باید از پیروزی در جنگ اخیر درس بگیرد و برای پاسخ به چالش‌های تازه یک استراتژی جدید آماده کند.

این افراد می‌گویند از حالا به بعد تمرکز اصلی جمهوری آذربایجان باید روی امنیت مرزهای خود، "مبارزه با ماموران دشمن"، جمع‌آوری اطلاعات از خاک ارمنستان و منطقه قره‌باغ و همین‌طور تضمین امنیت ساختارهای حیاتی در مناطقی باشد که به دنبال پیروزی در مناقشه اخیر باز‌پس گرفته است. به گفته کارشناسان جنگ متعارفی وجود نخواهد داشت بلکه عملیات‌های سریع ضد‌تروریستی در یک منطقه محدود با انبوه جمعیت غیر‌نظامی انجام خواهد شد و این مسأله‌ایست که نقش نیروهای داخلی و یگان‌های ضد‌تروریستی را پررنگ‌تر می‌کند.

توفیق شاه‌مرادف، وبلاگ‌نویس امور نظامی می گوید ارمنستان بعد از شکست در جنگ اخیر دست کم در پنج سال آینده قادر به مقاومت نظامی نخواهد بود و به همین دلیل به جنگ شدید روانی علیه جمهوری آذربایجان از طریق رسانه‌ها روی آورده است. این وبلاگ‌نویس می‌گوید در این میان جمهوری آذربایجان هم باید نیروهای ویژه خود را برای "جنگ نهایی" که ممکن است طی ۵ تا ۱۰ سال آینده اتفاق بیفتد، آماده کند. نیروهایی که در پیروزی اخیر باکو نقشی سرنوشت‌ساز ایفا کردند.

آذربایجان نیروی نظامی‌اش را تقویت می‌کند

در سال ۲۰۲۰ آذربایجان ۲.۶ میلیارد دلار، یعنی ۳۷۶.۲ میلیون دلار بیشتر از هزینه برنامه‌ریزی شده، بودجه به نیروی نظامی‌اش اختصاص داد. این پول اضافی صرف خرید تجهیزات نظامی جدید و پرداخت دستمزد سربازان و نظامیانی شد که در طول جنگ اخیر به منطقه اعزام شده بودند. دولت جمهوری آذربایجان قصد دارد در ۲۰۲۱ حتی بیش از این و چیزی حدود ۲.۷ میلیارد دلار بودجه برای دفاع و امنیت ملی اختصاص دهد.

الهام علی‌اف در یکی از سخنرانی های خود گفت که ارتش باید از جدیدترین فن‌آوری‌ها و پیشرفته‌ترین تجهیزات استفاده کند تا به گفته خودش هیچ کس هرگز جرات دست زدن به اقدامات تحریک‌آمیز علیه این کشور را نداشته باشد.

 جمهوری آذربایجان دومین وارد‌کننده بزرگ محصولات صنایع دفاعی و هوایی ترکیه است. تنها در ژانویه ۲۰۲۱ این کشور ۳۹.۷ میلیون دلار تجهیزات از ترکیه خریداری کرده است. در ماه فوریه، ترکیه با فروش موشک‌های کروز بسیار دقیق " اس‌او‌ام" خود به ارتش آذربایجان موافقت کرد. این موشک‌ها ساخت موسسه تحقیق و توسعه دفاعی ترکیه هستند.

علاوه بر آن، طبق گزارش‌ها باکو قصد دارد در تابستان برای خرید سلاح‌های با دقت بالا و سایر تجهیزات نظامی تا حدود ۲ میلیارد دلار با اسرائیل قرارداد امضا کند. تجهیزاتی که قرار است طی ۵ تا ۷ سال آینده به این کشور تحویل داده شوند.

ترکیه و جمهوری آذربایجان از زمان امضای توافق‌نامه همکاری استراتژیک و حمایت متقابل در سال ۲۰۱۰، به طور مرتب رزمایش‌های مشترک نظامی برگزار می‌کنند. اخیرا هم تکاور‌هایی از ارتش جمهوری خود‌مختار نخجوان (که بخشی از جمهوری آذربایجان است) در رزمایش‌های زمستانی ترکیه و جمهوری آذربایجان که از یک تا ۱۲ فوریه به طول انجامید، شرکت کردند. محل برگزاری این رزمایش‌ها استان قارص در ترکیه بود که فقط ۶ کیلومتر با مرز ارمنستان فاصله دارد.

در ماه فوریه ۷۷ نفر از کادر نیروی هوایی جمهوری آذربایجان برای یادگیری نحوه کار با پهپادهای بایراکتار تی‌بی۲ یک دوره‌ آموزشی ۴ماهه در شرکت ترکیه‌ای بایکار گذراندند.

نیروهای نظامی ویژه جمهوری آذربایجان،‌ ترکیه و پاکستان قرار است در سال جاری رزمایش‌های مشترک بیشتری برگزار کنند.

۱۳۹۹/۱۲/۱۶

تضاد منافع و سیاست خارجی (مطالعه موردی سیاست خارجی ایران در تحولات قفقاز)

 درباره ماهیت و نحوه مدیریت سیاست خارجی رویکردهای متفاوتی وجود دارد. برخی از اندیشمندان سیاست خارجی را دنباله و برآیند تحولات سیاست داخلی کشورها می‌دانند، برخی دیگر از اندیشمندان نیز سیاست خارجی را مستقل از تحولات داخلی کشورها و برآیند تحولات بین المللی می دانند.

نحوه کنشگری و تدوین سیاست خارجی ایران در تنازع قفقاز با تردیدها و بحرانهای عدیده ای روبه رو بود، به گونه ای که نحوه مداخله یا عدم مداخله ایران در جنگ دو همسایه شمالی مباحث فراوانی را به میان آورد. در تدوین سیاست خارجی ایران علیرغم حضور گروه‌های ذینفع متفاوت، با کمی جرح و تعدیل می توان ۲ رویکرد متفاوت را نام برد:  ایران گرایی و اسلام گرایی. در این نوشته به مواضع رویکرد ایرانگرایی خواهیم پرداخت. 

رویکرد ایران گرایی و تحولات قفقاز

رویکرد ایران گرایی که با نام‌های مختلف باستان گرایی و ایرانشهری نیز شناخته می‌شود، یکی از پیوستگی های سیاست خارجی و منافع ملی ایران در دوران گذر از حکومت پهلوی به حکومت جمهوری اسلامی می باشد. مطابق این رویکرد، اسلام گرایی به عنوان یک آنتی تز برای پروسه ملت سازی در ایران و همچنین عاملی تعیین کننده در عدم مدرن شدن ایران معرفی می شود. این تفکر در دوره پهلوی اول شالوده‌ ریزی شد در دوره پهلوی دوم به اوج رسید و بر اساس این رویکرد اقوام غیر ایرانیک مانند تُرک‌ها و اعراب به عنوان "دیگری" و در قالب اقوام تهاجم و ناهمخوان با ایده ایرانگرایی شناخته می شوند. این دیدگاه در جنگ قره باغ نیز یکی از مهمترین عناصر گفتمان ساز بود. مطابق این دیدگاه، برای جلوگیری از گسترش نفوذ تُرک گرایی در قفقاز و اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه، حمایت ایران از ارمنستان در قالب اتحاد با روسیه از ملزومات سیاست خارجی تلقی می شد.

 در این راستا، گفتمان ایرانشهری با به میان آوردن مفاهیمی مانند «حضور تکفیری‌ها و تروریست‌ها در قفقاز، نفوذ گفتمان سنی گرایی و غلبه بر تشیع در قفقاز و همچنین برجسته کردن همکاری جمهوری آذربایجان با اسرائیل» در پی به حاشیه راندن گفتمان اسلامی و همچنین حس ناسیونالیستی مردم شمال غرب ایران بود. به دلیل عدم جابجایی توازن استراتژیک قدرت در قفقاز و حضور گفتمان هژمونی روسی در منطقه، سیاست خارجی ایران تابع ایده ایرانشهری ها بود، چرا که مطابق این دیدگاه دیر یا زود روسیه وارد میدان شده و مانع از ایجاد هرگونه تحول جدی در وضعیت حقوقی و ژئوپلیتیک منطقه می شد و حمایت ترکیه نیز به حمایت های معنوی و رسانه‌ای محدود می شد.

همچنین هر گونه قدرت گیری جمهوری آذربایجان در منطقه و غلبه بر حس سرخوردگی چند دهه اخیر با شالوده گفتمان ایرانشهری در تضاد می باشد چراکه مدافعان این گفتمان حتی از آوردن نام آذربایجان نیز اکراه داشته و با کلماتی مانند جمهوری باکو و جمهوری آران از آن یاد می‌کنند. 

اما در هفته‌های متعاقب جنگ ۴۴ روزه و با گسترش پیشروی‌های ارتش جمهوری آذربایجان، گفتمان ایرانشهری به ناچار به حاشیه رانده شد. در این راستا می‌توان به سه دلیل اصلی اشاره کرد:

الف: ایجاد موازنه وحشت بین روسیه و اتحاد ترکیه و پاکستان و متعاقب آن عدم تمایل روسیه به مداخله مستقیم در جنگ

ب: حساسیت مردمی آذربایجانی های ایران در سایه گسترش تکنولوژی های رسانه ای و شروع اعتراضات مردمی علیه حمایت ایران از ارمنستان

ج: القای حمایت ایران از یک دولت غیر مسلمان و همراهی با آن در اشغال سرزمینی خاک جهان اسلام ( تقریباً تمامی کشورهای جهان اسلام به صورت رسمی و غیر رسمی حمایت خود را از جمهوری آذربایجان اعلام کردند)