۱۴۰۱/۰۱/۱۲

بزرگداشت یاد کشتار مردم آذربایجان توسط ارامنه در سال ۱۹۱۸

یاد قربانیان کشتار آذربایجانیان توسط باندهای ارامنه در سال ۱۹۱۸ که حدود ۵۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند در آذربایجان گرامی‌ داشته شد.



پروفسور سولماز رستم‌اوا توحیدی، پژوهشگر موسسه علوم شرق آکادمی ملی علوم آذربایجان در گفت‌وگو. باخبرنگار آناتولی اظهار داشت: فهرستی از کسانی که از گرسنگی جان باختند وجود دارد. ده‌ها هزار نفر به دلیل بیماری همه‌گیر جان خود را از دست دادند. تعداد آذربایجانی‌هایی که در آن زمان به طور مستقیم یا غیرمستقیم توسط ارامنه کشته شدند حدود ۳۰۰ هزار نفر است.


ارمنی‌ها در آخرین دوره امپراتوری روسیه در مناطق مختلف آذربایجان مستقر شدند و با سوء‌استفاده از خلا قدرت در سال ۱۹۱۸ در آذربایجان بیش از ۵۰ هزار نفر را قتل‌عام و بخشی از خاک این کشور را اشغال کردند.


 باندهای ارمنی‌ از سال ۱۹۰۵ سازمان یافته و مسلح شدند و با ایجاد اغتشاش در تمام مناطق به ویژه باکو تلاش کردند میان مردم رعب و وحشت ایجاد کنند.


پس از انقلاب اکتبر، تحت نظارت حزب بلشویک (شاخه رادیکال از حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه) و به رهبری ولادیمیر لنین در سال ۱۹۱۷، بلشویک‌ها قدرت را در باکو به دست گرفتند.


باندهای ارمنی و بلشویک با حمایت استپان شاهومیان، رهبر ارمنی بلشویک‌ها، حملات خود علیه آذربایجانی‌ها را افزایش دادند.


باندهای ارمنی و بلشویک در بین تاریخ ۳۰ مارس تا ۳ آوریل ۱۹۱۸ میلادی، ۵۰ هزار آذربایجانی را در باکو، شاماخی، قوبا، خاچماز، لنکران، حاجی‌قبول، سالیان، زنگه‌زور، قره باغ، نخجوان و سایر مناطق قتل عام کردند.


این کشتار با کمک ارتش اسلامی قفقاز که توسط وزیر جنگ دولت عثمانی، انور پاشا تاسیس شده بود، پایان یافت.


جنایات و کشتار ارمنی‌ها در سال ۱۹۱۸ در آذربایجان "نسل کشی" شناخته شده و فعالیت‌های مختلفی برای آگاهی مردم جهان از این ظلم انجام می‌گیرد.


حیدر علی‌اف رئیس جمهور فقید آذربایجان طی فرمانی در سال ۱۹۹۸ میلادی، ۳۱ مارس به عنوان "روز نسل کشی آذربایجانی‌ها" توسط ارامنه اعلام کرد.

شوشا «پایتخت فرهنگی جهان ترک برای سال ۲۰۲۳» انتخاب شد

شهر شوشای آذربایجان به‌عنوان «پایتخت فرهنگی جهان ترک برای س ال ۲۰۲۳» انتخاب شد.


نشست فوق‌العاده شورای دائمی وزرای فرهنگ کشورهای عضو سازمان بین‌المللی فرهنگ ترکی «ترک‌سوی» امروز در استان بورسای ترکیه برگزار شد.

اعضای این شورا با انتشار بیانیه‌ای در پایان این نشست اعلام کردند که شهر شوشای آذربایجان را به‌عنوان «پایتخت فرهنگی جهان تُرک برای سال ۲۰۲۳» انتخاب کرده‌اند.

براساس این بیانیه، تصمیم مذکور به پیشنهاد وزارت فرهنگ آذربایجان و با تصویب اعضای شورای دائمی به‌دلیل ثروت تاریخی و فرهنگی شوشا اتخاذ شده است.



۱۴۰۱/۰۱/۰۷

وحشی‌گری ارامنه در کشتار مردم خوجالی آذربایجان قابل فراموشی نیست

یکی از فرماندهان ارتش آذربایجان در زمان کشتار مردم خوجالی قره‌باغ به دست ارامنه در سال ۱۹۹۱، که به همراه ۵۰۰ سرباز خود کوشید به داد غیرنظامیان برسد اعلام کرد پس از گذشت سال‌ها هنوز نتوانسته آن جنایت را از یاد ببرد.


سرهنگ طاهره مسیم‌زاده که در زمان کشتار مردم خوجالی قره‌باغ به دست ارامنه در سال ۱۹۹۲ به همراه ۵۰۰ سرباز خود کوشید غیرنظامیان را نجات دهد در گفتگو با خبرگزاری آناتولی گفت: این فاجعه بزرگ را به رغم گذشت سال‌ها نتوانسته‌ام از یاد ببرم.

او که اکنون ساکن شهر ازمیر ترکیه است همراه با سربازان آذربایجانی در اواخر سال ۱۹۸۰ برای استقلال جمهوری آذربایجان تلاش کرده و برای مبارزه با روس‌ها یک تیم ۵۰۰ نفره تشکیل داده است.

مسیمزاده با بیان اینکه "پیش از اتمام مبارزه مردم آذربایجان برای استقلال، بلای ارامنه شروع شد"، اظهار داشت: "آنها یواش یواش شروع به اذیت و آزار مردم قره‌باغ کردند. سپس کنترل فرودگاه خوجالی را به دست گرفتند. آن شب نخوابیدم و سربازان خود را جمع کردم و خطاب به آنها گفتم من و پسرم که آن موقع ۱۸ ساله‌ بود، می رویم. شما تصمیم خود را بگیرید".

او افزود: آنها نیز با ما آمدند. وقتی که به شهر آغدام رسیدیم. گفته شد به سوی جنگل خوجالی برویم چون در آنجا تعداد زیادی منتظر کمک ما هستند. هر زمان که این‌ها را تعریف می‌کنم انگار این چیز‌ها را دوباره تجربه می‌کنم . زمین پر از اجساد هموطنان مان شده بود؛ پوست برخی‌ها کنده و چشما‌های برخی‌ها نیز از جا کنده شده بود. انگار همه جا تبدیل به استخر خون شده بود".

به گفته وی "ارامنه غیرنظامیان را فریب داده‌ و به آنها پیشنهاد دادند که از طریق جنگل به شهر آغدام بروند و در آنجا تمام افراد آسیب‌پذیر، مریض‌، پیر ‌و کودک را به هلاکت رساندند".

سرهنگ طاهره بخشی از این فاجعه را چنین بازگو کرد: "در هنگام کمک به مجروحان نزد یک جوان زخمی رفتم. وی به من گفت "که کمی جلوتر یک کلبه است. در آنجا یک زن باردار و شوهرش هستند. حمله کنندگان به شوهر آن زن گفتند حالا جنین این زن را در آورده و در آتش می‌اندازیم. بدین ترتیب اجاق تُرک‌ها را کور خواهیم کرد". سریع به سوی کلبه رفتم و دیدم که تمام آنچه آن جوان گفته بود رخ داده است".

وی در ادامه‌ای سخنانش اظهار کرد: "این فقط یکی از وحشیگری‌های است که من دیده‌ام، ولی کسی صدای ما را نشنید. اگر دنیا امروز کشتار خوجالی را بررسی و محکوم نکند، حوادثی از قبیل فاجعه خوجالی تکرار خواهد شد."

در اثر حمله نيروهای نظامی ارمنستان در شب ۲۶ فوريه سال ۱۹۹۲ به شهر خوجالی جمهوری آذربايجان واقع در منطقه قره باغ، بيش از ۶۰۰ تن از ساکنان غيرنظامی اين شهر به دست ارامنه کشته شدند.​ 

خاچاتور آبویان: “دست کم ۵۰ درصد زبان ارمنی از واژه های ترکی تشکیل شده است…”



 خاچاتور آبویان، نویسنده، استاد زبان و بنیانگذار ادبیات معاصر ارمنی می‌گوید: “ملت ما در زبان محاوره‌ای خود نه فقط برخی واژه های ترکی بلکه کل جملات را به زبان ترکی به کار می‌برد.” (خاچاتور آبویان، مجموعه آثار، مجلد به ۵ جلد، ایروان، انتشارات فرهنگستان علوم ارمنستان، سال ۱۹۵۰، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “ملت (ارمنی) تعداد زیاد الفاظ ترکی را یاد گرفته و تا به امروز آنها را به کار میبرد.” (خاچاتور آبویان، کلیات آثار، مجلد به ۵ جلد، ایروان، انتشارات فرهنگستان علوم ارمنستان، سال ۱۹۵۰، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “لعنت بر این زبان ترکی باد، ولی این زبان دعای خیر خدا را گرفته است…. ما در همه مراسم های شادی و عروسی ها به این زبان ترانه میخوانیم.” (خاچاتور آبویان، زخم های ارمنستان، ایروان، سال ۱۹۳۹، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “حداقل ۵۰ در صد زبان ارمنی را واژه های ترکی تشکیل میدهد…” (خاچاتور آبویان، زخم های ارمنستان، ایروان، سال ۱۹۳۹، صفحات ۸۰-۸۱، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “از حیث گویش، بیان و سخنوری، آهنگ و صرف و نحو، زبان تاتاری (آذربایجانی) بهترین در میان سایر زبانها است” (خاچاتور آبویان، مجموعه آثار، مجلد به ۵ جلد، ایروان، انتشارات فرهنگستان علوم ارمنستان، سال ۱۹۵۰، صفحه ۱۷۴، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “زبان ترکی آنقدر در زبان ما نفوذ کرده که ترانه ها، اشعار، ضرب المثل ها به ترکی (آذربایجانی) گفته میشود.” (خاچاتور آبویان، زخم های ارمنستان، ایروان، سال ۱۹۳۹، صفحات ۴۱-۴۲، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “فرق اصلی زبانهای قدیم و جدید (ارمنی) در طرز تکلم و نحو است. از این لحاظ زبان قدیم ارمنی (گرابار) شبیه زبانهای اروپایی است. ولی زبان جدید ارمنی (آشخارابار) به زبان ترکی (آذربایجانی) شباهت دارد.” (خاچاتور آبویان، “ناخاشاویک”، ایروان، سال ۱۹۴۰، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “زبان ترکی (آذربایجانی) بقدری در میان ما رایج شده است که حتی زنان و کودکان ما نیز آنرا می‌فهمند. از اینرو سرودن و قرائت شعر به زبان ترکی در میان قشرهای پر استعدادی که از میان مردم برخاسته اند، معمول بوده است. “(خاچاتور آبویان، “ناخاشاویک”، ایروان، سال ۱۹۴۰، صفحه ۴۸،  به زبان ارمنی)


در تهیه این مطلب از کتابهای “قصه های غیر (برون) ملی ارمنی” (شهر باکو، سال ۲۰۰۸، به زبان روسی) به قلم کامران ایمان اف، و کتاب “حقایق آذربایجان در منابع ارمنی” به قلم اسرافیل عباس اف (شهر باکو، سال ۲۰۰۸) استفاده شده است.



۱۴۰۰/۰۴/۰۸

سرلشکر ذاکر حسن‌اف: به علت مخفی بودن نقشه عملیات آزادسازی شوشا، نمی توانم جزییات آن را بیان کنم

ذاکر حسن اف، وزیر دفاع جمهوری آذربایجان در مصاحبه ای با رئال تی وی به مناسبت روز نیروهای مسلح این کشور گفت: «به علت مخفی بودن نقشه و طراحی عملیات شوشا، نمی توانم جزییات این عملیات را بیان کنم.»


به گزارش قره باغ سسی، ذاکر حسن‌اف گفت: « در طراحی و اجرای عملیات شوشا، الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان دستور داده بود که در این عملیات در نظر داشته باشیم که شوشا مرکز فرهنگی ماست و نباید آسیب ببیند. یعنی چند دشواری وجود داشت. زیرا نمی توانستیم از نیروی توپخانه و نیروی هوایی استفاده کنیم. البته، نیروهای ارمنستان در اطراف شوشا با توپخانه از بین برده شدند و تلفات زیادی، هم در زمینه نیروی انسانی و هم در تجهیزات فنی متحمل شدند. در تصاویر منتشر شده در اینترنت هم مشاهده می کنید که اجساد نیروهای ارمنی در طول مسیر بر روی زمین افتاده اند. آنجا دالان لاچین است. در آن مقطع، هوا هم خیلی ابری بود و به همین علت، در عملیات شوشا از پهپاد هم نتوانستیم استفاده کنیم و در کارهای تجسسی نیز دشواری هایی بود و از هواپیما و بالگردها نیز نتوانستیم استفاده کنیم. البته، عملیات شوشا فقط منحصر به شهر شوشا نبود. اول باید در اطراف، عملیات انجام می شد و بعد در شوشا. ما با توپخانه و نیروی هوایی، اطراف شوشا را پاکسازی کردیم. در عملیات شوشا، مهارت حرفه ای تمامی انواع قشون را مشاهده کردم. در وهله نخست باید از نیروهای مهندسی و استحکامات نام ببریم که در رسانه ها از آنها نامی برده نمی شود. نیروهای مهندسی و استحکامات در زمانی کوتاه، کاری غیرقابل باور انجام دادند که اکنون هم در همانجا جاده احداث می شود. نیروهای مهندسی و استحکامات در زمانی کوتاه، راه ساختند که برای ارامنه شوک آور بود. ارامنه مسیر اصلی حمله ما به شوشا را در جای دیگری تصور می کردند و در آنجا نیروهایشان را متمرکز کرده بودند. »

وزیر دفاع جمهوری آذربایجان افزود: « همچنین باید از قهرمانی نیروهای توپخانه صحبت کنم. یک کارشناس بزرگ و محترم نظامی ( ترکیه ای) به تصویرها که نگاه می کرد، می گفت ذاکر پاشا!، این توپ مثل طپانچه به هدف می زند! یعنی توپ فاصله ۶۰ کیلومتری، ۳۰ کیلومتری را با دقت به هدف می زد. راه درست شده بود. اما، باران آمده بود و در آن مسیر خیس و گِل، توپ های سنگین را با مهارت به جاهای مختلف منتقل کرده بودند. همچنین نیروهای تجسسی و نیروهای حمله و بخصوص نیروهای ویژه برگزیده ما یعنی “نیروهای عملیات ویژه”، عملیات شوشا را انجام دادند. سوال های زیادی درباره عملیات شوشا پرسیده می شود که طبعا ما نمی توانیم آن را بیان کنیم. زیرا، اطلاعاتش مخفی است.»

وزیر دفاع جمهوری آذربایجان گفت: « نیروهای مسلح ارمنستان انتظار حمله ما را از طرف آغدام داشتند و تمامی نیروهایشان را در آغدام برای دفاع مستقر کرده بودند. علاوه بر میادین مین، نیروی انسانی عظیمی را در آنجا نگه داشته بودند. این نیز حکایت از بی درایتی رهبری نظامی ارمنستان داشت. ما هم با در نظر گرفتن همین موضوع، جهت اصلی عملیاتمان را به جای دیگری معطوف کردیم و طراحی هایمان ( طرح عملیات ) را تغییر دادیم. در نتیجه طراحی های درست، با بخشی از نیروهایمان، نیروهای ارمنستان را در جناح آغدام قفل کردیم. یعنی شرایطی را ایجاد کردیم که نیروهای ارمنی نتوانستند حرکت کنند و همچنین نتوانستند نیروی کمکی بیاورند. حتی در زمانی که ما عملیات شوشا را انجام دادیم، آنها نتوانستند برای کمک به آنجا بیایند. با حرکت نیروهای ما هم از سوقووشان ( ارامنه این منطقه را ماداگیز می نامند) و هم از طرف خوجاوند ( ارامنه این منطقه را مارتونی می نامند)، نیروهای ارمنی در آغدام در محاصره افتاده بودند. اگر جنگ چند روز دیگر ادامه می یافت و ارامنه هم این را خوب می دانند و روسها هم به آنها توضیح دادند که چه چیزی در انتظارشان است، این نیروهای ارمنی پس از چند روز دیگر به محاصره کامل در می آمدند. ما نیز تمامی توپ ها و سیستم های آتش باری خود را در آن اطراف متمرکز کرده بودیم. پس از چند روز، بدون اینکه حمله ای بشود، آن اراضی با توپخانه شخم زده می شد و حتی یک نفرشان هم سالم از آنجا بیرون نمی آمد. به همین علت، ارامنه این را فهمیدند و سند تسلیم ( بیانیه سه جانبه مسکو در شامگاه نهم نوامبر ۲۰۲۰) را امضاء کردند.»

ذاکر حسن اف در این مصاحبه، کمک های نظامی ترکیه و پاکستان به جمهوری آذربایجان در جنگ دوم قره باغ را نیز بسیار مهم دانست و اعلام کرد ارتش جمهوری آذربایجان از تجارب و امکانات ارتش پاکستان در زمینه جنگ در مناطق کوهستانی بهره گرفت و در ماه سپتامبر آینده نیز “تمرینات نظامی مشترک نیروهای عملیات ویژه ترکیه و پاکستان و جمهوری آذربایجان” در خاک جمهوری آذربایجان برگزار خواهد شد.

۱۴۰۰/۰۳/۱۱

مصاحبه قابل تامل لون پتروسیان، اولین رئیس جمهور ارمنستان درباره‌ی جنگ دوم قره باغ

لون پتروسیان اولین رئیس جمهور ارمنستان پس از فروپاشی شوروی (۱۹۹۱-۱۹۹۹) مصاحبه ای را هفته پیش با شبکه تلویزیونی ۱ ارمنستان انجام داده است که به لحاظ مطالعات منطقه ای حاوی نکات قابل تامل و مهمی باشد. 


وی در پاسخ به سوالی درباره علت شکست ارمنستان در جنگ ۴۴ روزه گفت:

"همان چیزی که مردم ارمنستان هم اکنون از نیکول پاشینیان انتظار دارند مردم آذربایجان به مدت ۳۰ سال از حیدر و الهام علی اف انتظار داشتند، آنها به مدت ۳ دهه تحت فشار بزرگی بودند. اما بزرگترین دلیل شکست ما (ارمنستان) این بود که به خوبی نتوانستیم «مولفه زمان» را درک کنیم، زمان به نفع جمهوری آذربایجان و علیه ما بود. اگر پیشنهاداتی که درباره واگذاری بخشی از منطقه قره باغ در دهه ۹۰ به ما ارائه شده بود را قبول می‌کردیم مردم ارمنستان الان خوشبخت تر بودند. شرط اصلی ما در برگرداندن لاچین و کلبجر به آذربایجان، حق حاکمیت ارمنستان بر کریدور لاچین بود. در آن دوره پیشنهاد ما کریدوری به پهنای ۲۲ کیلومتر بود اما امروز پهنای کریدور تنها ۴ کیلومتر است و بسیار آسیب پذیر است. پیشنهاد دیگر ما خودمختاری کامل قره باغ بود. اما امروزه هیچکدام از شرایط به نفع ما نیست".

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا درصورت مشاهده شکست سیاست های پاشینیان در قبال جنگ، سایر سران ارمنستان سکوت اختیار کردند گفت: 

"ارمنستان در وضعیت شکننده ای به سر می برد و هر گونه دخالت از سوی سایر احزاب و اشخاص به جنگ داخلی در ارمنستان می انجامید. "

وی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر چرایی رد تمامی پیشنهادها از سوی جمهوری آذربایجان گفت: 

"جمهوری آذربایجان و به ویژه شخص علی‌اف به خوبی می دانست که زمان به نفع آنها پیش می رود. آنها با تکیه بر اندیشه و درآمدهای نفتی خود ارتش مدرنی را تشکیل دادند و بهترین تجهیزات را برای ارتش خود خریدند، اما ارتش ما به دلیل مهاجرت رفته رفته کوچک تر شد، ارتش ما هم اکنون کوچکتر از ۳۰ سال پیش است." 

وی در پاسخ به سوالی درباره چرایی عدم درک عنصر زمان و تغییر موازنه به نفع جمهوری آذربایجان گفت: 

"تغییر موازنه به صورت معمولی در سال های ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ صورت گرفت و با ایجاد کنسرسیوم های تجاری بین المللی برای انتقال نفت جمهوری آذربایجان، الهام علی اف تمامی مواضع خود را مورد بازبینی قرار داد. ما درباره کنسرسیوم نفتی آذربایجان نگرانی خود را به آمریکا اعلام کردیم اما آنها اهمیتی به این موضوع ندادند".

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا ارمنستان نمی تواند پاسخ مناسبی از غرب بگیرد گفت: 

"کشورهای غربی بیشتر در کنار کشورهایی هستند که روسیه را به چالش می کشند و نه کشورهایی که هنوز هم تحت نفوذ روسیه می باشند، و هم اکنون تنها قدرتی که روسیه را در منطقه به چالش می‌کشد اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه می باشد." 

در بخش پایانی نیز در پاسخ به سوالی مبنی بر نقش ترکیه در دو جنگ قره باغ گفت: 

"ترکیه در دهه نود و جنگ اول قره باغ نقش موازنه سازی میان آذربایجان و ارمنستان ایفا می کرد و خود را از تحولات به دور نگه می‌داشت. حتی در آن دوره سلیمان دمیرل گفت که ارامنه نیز دارای حقوقی در قره‌باغ می باشند.انها اصول سیاست خارجی و نظامی گری دوره آتاتورک را دنبال می‌کردند، آنها خواستار روابط سیاسی و تجاری با ارمنستان بودند. اما ترکیه تماما با اردوغان تغییر یافت، ترکیه اردوغان آن کشور سابق نیست و اردوغان نه تنها قدرت ملی ترکیه را تجمیع کرده بلکه در پی استفاده از پتانسیل کل جهان اسلام می باشد."

وی در پاسخ به سوال پایانی مبنی بر پند آموزی از تحولات اخیر گفت: 

"تنها چیزی که ما باید از آن یاد بگیریم این است که «واقعیت موجود» را ببینیم و دست از تخیلات خود مبنی بر ارمنستان بزرگ یعنی از دریا تا دریا ( خزر تا دریای سیاه) دست بکشیم، کشورهای بزرگ اندیشکده های بزرگ می سازند و همه چیز را به دقت مورد مطالعه قرار می دهند, اما ما فارغ از هرگونه واقعیتی بر تخیلات خود تکیه کرده ایم. آذربایجان تمامی جزئیات ما را می داند و تمامی ۱۲ هزار کیلومتر مرز ما را تحت نظر دارد، اما برای ما این امر مد نظر نبوده است. پاشینیان حتی نمی داند روسیه چه می گوید.

۱۴۰۰/۰۳/۰۹

تقابل دو گفتمان «مارش مهتر» و «نارداران» در جمهوری آذربایجان

 مروری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قفقاز


فرایند تاریخی و جغرافیای سیاسی کشورها باعث پدید آمدن گفتمان های (Discourse) مختلف در دوره های متفاوتی در صحنه تاریخ می شود که بنا بر مقتضیات زمانه، این گفتمان ها حالت غالب یا مغلوب به خود می گیرند. این گفتمان ها ابزار بسیار مناسبی برای و شناسایی سیاست خارجی کشورها می باشند، چرا که کشورها مطابق «گفتمان های موجود خود» وارد عرصه سیاسی و بین المللی شده و اقدام به سیاست گذاری می کنند. 

برای مثال، برآیند تاریخی تشکیل جمهوری ترکیه و تعامل آن با غرب سه گفتمان عمده «اسلام گرایی، تُرک گرایی، و غرب گرایی (در قالب سکولاریسم) را پدید آورده است. در مقابل نیز مطابق فرایند تاریخی معادلات داخلی و سیاست بین الملل، شاهد پیدایش و بسط گفتمانهای اسلام گرایی (نسخه تشیع گرایی) و ملی گرایی ایرانی در قالب هویت ایرانی (ایرانشهری) در ایران هستیم. 

چنین گفتمان هایی چه در حالت غالب چه در حالت مغلوب با گفتمان های دیگر در تعامل بوده، گاهی به تفاهم می‌رسند و گاهی به شدت متعارض می‌شوند.

در این راستا، بدون شک ژئوپلیتیک قفقاز را می توان یکی از مهمترین مکان‌های تصادم و تلاقی گفتمان های اخیر نامید. 

ایران با هر دو گفتمان مطرح خود یعنی تشیع گرایی و ایرانشهری وارد معادلات قفقاز شده است. از یک سو خود را حامی شیعیان در جمهوری آذربایجان به عنوان دومین کشور جهان با تراکم بالای شیعه دانسته و به تقویت گروه های شیعی در جمهوری آذربایجان (عموما به عنوان یک آنتی تز در برابر دولت سکولار علی‌اف) می پردازد. از سوی دیگر گروه‌های ایرانشهری نیز با پیش کشیدن ادعای ایرانی تبار بودن مردمان آنسوی ارس و یا نامیدن آذربایجان به عنوان بخشی از ایران باستان، مسایل مربوط به قفقاز را مورد بررسی قرار می‌دهند. 

ترکیه نیز با حذف واژه «آذری و همچنین تفاوت مذهبی» (تسنن حنفی در برابر اکثریت شیعه) و با تاکید بر گفتمان یکسانی فرهنگی «دو دولت یک ملت» برپایه زبان مشترک تُرکی اعلام کرده است که تحت هر گونه شرایطی در کنار آذربایجان خواهد بود. 

تحولات جنگ ۴۴ قفقاز نشان داد که ترکیه در «گفتار و کردار خود» صادق تر عمل کرده و علیرغم تهدید و تحریم از سوی کشورهای عمده غربی و حتی به بهای متشنج شدن اوضاع با روسیه، در پروسه بازگرداندن مناطق از دست رفته آذربایجان در قره باغ حضور فعال نظامی، استخباراتی و دیپلماتیک نقش فعال داشت. در مقابل نیز، بنا بر دیدگاه بسیاری از تحلیلگران، گفتمان ایرانشهری  ایران «متناقض» با گفتمان تشیع عمل کرده و حتی به بهای متشنج کردن مناطق تُرک نشین شمال غرب، خواهان کمک به ارمنستان و تنبیه آذربایجان بوده است، امری که حاکی از ناهمخوانی و بی برنامگی در نهاد تصمیم گیری مسایل ژعوپلتیک منطقه دارد. 


بهره سخن: 


تحولات جنگ اخیر قفقاز و بسط گفتمانی تحولات پس از آن نشان می دهد که «یکپارچگی و مصمم بودن» ترکیه در سیاست خارجی خود در قبال مسائل قره‌باغ، باعث پیروزی مطلق گفتمان «مارش مهتر» به عنوان نماد ملی گرایی تُرکی در برابر گفتمان های موجود ایران از جمله «نارداران» به عنوان نماد همکاری در قالب تشیع شده است. نتایج ملموس این معادله در قرارداد های میلیارد دلاری میان ترکیه و آذربایجان در تمامی زمینه‌ها و حذف معنادار ایران از تمامی جوانب از دیپلماسی گرفته تا پروژه های مشترک اقتصادی مشهود است.

۱۴۰۰/۰۳/۰۸

۷ خرداد ۱۲۹۷ شمسی| ۲۸ می ۱۹۱۸ میلادی ، یکصد و سومین سالروز تشکیل جمهوری آذربایجان

 تا انقلاب بلشویکی روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ کل منطقه آذربایجان، شمال ارس و جنوب ارس در کنترل قوای روس قرار داشت و در اوایل سال ۱۹۱۸ به تدریج نیروهای روسیه آذربایجان و قفقاز را ترک کردند. با فروپاشی سیستم حکومتی روسیه تزاری و خلاء قدرت در آذربایجان آنسوی ارس، زمینه برای قدرتمند شدن نیروهای محلی آذربایجان آماده تر شد. با عقب نشینی روسها از آذربایجان به تدریج قوای ارمنی برای کسب استقلال متشکل شده و کاظم قارابکیر برای دفع حملات ارامنه به نخجوان به منطقه لشکرکشی کرده و بدین ترتیب نخجوان به تصرف قوای عثمانی درآمد.


۷ خرداد ۱۲۹۷ نخبگان آذربایجانی از جمله محمدامین رسول زاده، فتحعلی خان خویلو، علیمردان توپچی باشوف، احمد آغااوغلو همراه با طبقه ائلیت آذربایجان در شهر گنجه اعلام استقلال کرده و تشکیل دولت جمهوری آذربایجان را اعلام کردند. این جمهوری نخستین جمهوری در جهان اسلام محسوب می‌شود که حق رای را برای زنان برابر با مردان مساوی اعلام کرد .جمهوری آذربایجان اولین دانشگاه نوین آذربایجان را در باکو دایر کرد. شاعر مارش این دولت «احمد جواد» و موسیقی آن از آن موسیقیدان برجسته آذربایجان، «عزیر حاجی بیگوف» می باشد. وی خالق اپراها و نمایشهای موزیکال کوراوغلو، آرشین مال آلان و مشهدی عیباد می باشد.

از سال ۱۹۱۸ با تاسیس جمهوری آذربایجان در شمال ارس دوباره نام محمدامین رسول زاده در مطبوعات ایران پیچید. محمدامین رسول زاده در انقلاب مشروطیت و سیستماتیک کردن انقلاب در ایران قاجاری نقش مهمی داشت. گروهی از هم حزبی های سابقش از جمله ملک الشعرای بهار و دیگران در مقابل تمایلات تُرک گرایانه وی موضع تندی گرفته و اطلاق آذربایجان به شمال رود ارس را جعلی اعلام نمودند. البته تمام روزنامه های ایران در مقابل اطلاق آذربایجان به جمهوری جدید واکنش منفی نداشتند مانند روزنامه رعد سید ضیالدین طباطبایی که در فاصله ۱۲۹۸ شمسی تا فروردین ۱۲۹۹ در سمت هیئت فوق¬العاده به باکو سفر کرده و با حقایق چگونگی تاسیس این جمهوری از نزدیک آشنا شده بودند. با تلاشهای سیدضیا دولت ایران قاجاری و دولت آذربایجان درصدد تشکیل کنفدراسیون بودند که با مخالفت گروههای ایرانشهری گرای آن زمان ناکام ماند.

رسول زاده در روزنامه آچیق سؤز که در شماره ۴۰ روزنامه رعد به تاریخ ۲۲ جدی ۱۲۹۶ /۱۹۱۸ ژانویه چاپ شده بود هدف از مختاریت اعلانی آذربایجان را خودمختاری ولایات ایروان، گنجه و باکو در شمال ارس معرفی می کند و گلایه می کند از روزنامه هایی که فرافکنی کرده و مختاریت آذربایجان ایران را تلقین می نمایند.  ملک الشعرای بهار نیز در روزنامه نوبهار به تاریخ ۳ جدی ۱۲۹۶ ضمن بیان خواسته های حزب مساوات،  از تُرکی گرایی و استقلال طلبی آذربایجان ناراحت شده انتقاد نموده از « آقای رسول زاده محرر ایران دوست » که با نیات مساواتچی ها همراهی می کند  توصیف می کند.

این جمهوری بدنبال حملات بلشویکها به باکو تبدیل به حکومت شورایی آذربایجان شد. 

در همان روزهایی که تلاش برای تاسیس دولت آذربایجان در گنجه و باکو ادامه داشت در غرب آذربایجان فجایع جیلولوق با شدت تمام ادامه داشت.

۶ خرداد ۱۲۹۷ فاجعه قتل عام روستای عسگرآباد اورمیه رخ داد و پیش قراولان قشون عثمانی برای استخلاص مردم اورمیه و سلماس از دو محور جنوب اورمیه و از محور خوی- قطور حملات خود را به جیلوها و قوای مسلحه مسیحی شروع نمودند تا با عملیات گازانبری این قوای مسلحه مسیحی دست نشانده انگلیس- فرانسه – روس و آمریکا را نابود کنند. در ماههای بعدی علیرغم مقاومت قوای مسلحه مسیحی پیشروی های قوای عثمانی بیشتر شده و حملات آندرانیک ارمنی به خوی با مقاومت جانانه اهالی خوی دفع شد... با فشار قوای عثمانی، ۸ مرداد ۱۲۹۷ جیلوها با حمایت قوای مسلحه، ارومیه را تخلیه و با راهنمایی مستشاران انگلیسی از مسیر سولدوز، میاندوآب، صایین قالا وارد بیجار و همدان شده و از آنجا توسط انگلیسی ها به کمپ بعقوبه در بغداد هدایت شدند تا در ماههای آینده از قدرت نظامی این دستجات شقی استفاده کنند... 


(برای اطلاع بیشتر مراجعه به کتاب : آذربایجان در جنگ جهانی اول یا فجایع جیلولوق دکتر توحید ملک زاده انتشارات اختر تبریز)


دکتر توحید ملک‌زاده دیلمقانی

۱۴۰۰/۰۳/۰۷

یکصد و سومین سالگرد تاسیس جمهوری آذربایجان

یکصد و سومین سالگرد اعلام جمهوری در آذربایجان که ۲۸ مه ۱۹۱۸ تشکیل شد، در سراسر این کشور گرامی داشته می‌شود. استقلال آذربایجان در تاریخ مذکور در تفلیس، پایتخت گرجستان توسط شورای ملی جمهوری آذربایجان به ریاست محمد امین رسول‌زاده اعلام شد. در "اعلامیه استقلال" مورد قبول شورای ملی تاکید شد که سیستم سیاسی این کشور «جمهوری» خواهد بود.


 جمهوری آذربایجان که در موجودیت ۲۳ ماهه خود در زمینه‌های اقتصادی‌، آموزشی، مذهبی و آزادی عقیدتی با اعطای حقوق برابر به همه شهروندان و حق انتخاب برای زنان اصلاحات بزرگی را انجام داد به عنوان اولین جمهوری دموکراتیک در دنیای شرق و مسلمان شناخته می‌شود. آذربایجانی‌ها بلافاصله پس از اعلام استقلال یک دولت موقت تشکیل دادند. از آنجا که باکو تحت اشغال باندهای ارمنی و بلشویکی بود دولت برای مدتی در گنجه، دومین شهر بزرگ این کشور فعالیت کرد. اولین کشوری که استقلال آذربایجان را به رسمیت شناخت، دولت عثمانی بود و توافق نامه ای در ۴ ژوئن ۱۹۱۸ بین دو کشور امضا شد. در چارچوب این توافق نامه انور پاشا، وزیر جنگ آن زمان، ارتشی را به فرماندهی برادرش نوری پاشا تشکیل و برای کمک به آذربایجان فرستاد. ارتش موسوم به "ارتش اسلامی قفقاز" با تقدیم ۱۱۳۰ شهید در ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۸ باکو را آزاد کرده و مرکز دولت به این شهر منتقل شد. 

 آذربایجان در مدتی کوتاه اصلاحات بزرگی در زمینه‌های اقتصادی، آموزشی و آزادی مذهب انجام داده و برای همه شهروندان صرف نظر از نژاد، مذهب، فرقه یا جنسیت حقوق برابر اعطا کرد. آذربایجان اولین کشور میان مسلمانان در شرق بود که به زنان حق رأی داد. واحد پولی برای خود چاپ و بانک و دانشگاه دولتی باکو را تاسیس کرد. اولین ارتش جمهوری آذربایجان نیز در تاریخ ۲۶ ژوئن تأسیس شده و افسران عثمانی نقش مهمی در تشکیل آن ایفا کردند. با تصمیم دولت در ۲۷ ژوئن ۱۹۱۸ زبان تُرکی به عنوان زبان دولتی اعلام و زبان تحصیل کودکان که پیشتر به روسی انجام می‌شد به زبان تُرکی تغییر یافت. پارلمان آذربایجان در ۷ دسامبر ۱۹۱۸ با ۱۲۰ کرسی فعالیت خود را آغاز کرد. پارلمانی که شامل نماینده احزاب سیاسی و گروه‌های مختلف قومی بود طی ۱۷ ماه فعالیت خود ۲۳۰ پیش نویس قانون را تصویب کرد.

 محمد امین رسول‌زاده، بنیانگذار جمهوری آذربایجان 

 جمهوری آذربایجان با حمله ارتش شوروی سابق به این کشور در ۲۸ آوریل ۱۹۲۰ پایان یافت. بیشتر رهبران و روشنفکران به اجبار کشور را ترک کرده اما همه آنان تا پایان عمر با مساله آذربایجان زندگی کردند. محمد امین رسول زاده، بنیانگذار آذربایجان آخرین سالهای زندگی خود را در ترکیه گذراند. وی انجمن فرهنگی آذربایجان را در سال ۱۹۴۹ در آنکارا تأسیس کرده و به نوشتن کتاب و برگزاری کنفرانس درباره کشورش پرداخت. جمله "بیرقی که یکبار برافراشته شود، دیگر هیچگاه پایین نمی‌‌آید" پس از گذشت سالها هنوز هم شعار آذربایجانی‌های جهان است.

 مردم آذربایجان پس از فروپاشی شوروی مجددا استقلال خود را اعلام کردند. در اعلامیه استقلال اعلام شد که این کشور جانشین جمهوری آذربایجان محسوب می‌شود که در سالهای ۱۹۱۸-۲۰ تشکیل شده بود. آذربایجان اکنون یکی از مهمترین تعطیلات خود یعنی روز جمهوریت را در شرایطی جشن میگیرد که دیگر نه به عنوان یک کشور شکست خورده، بلکه به عنوان کشوری که قره باغ را پس از حدود ۳۰ سال اشغال آزاد کرده، شناخته می‌شود.

۱۴۰۰/۰۲/۱۳

احزاب سیاسی آذربایجان طی بیانیه‌ای مشترک اظهارات بایدن درباره وقایع ۱۹۱۵ را محکوم کردند

 احزاب مختلف جمهوری آذربایجان در بیانیه‌ای مشترک «نسل‌کشی» خواندن وقایع ۱۹۱۵ از سوی جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریكا را محكوم كردند.

در این بیانیه که به امضای ۴۸ حزب آذربایجان رسیده، آمده است: در جریان جنگ جهانی اول، ارامنه زیادی به دلیل شرایط دشوار جنگ، درگیری‌های داخلی، قحطی و بیماری جانشان را از دست دادند اما تعداد بیشتری تُرک نیز در همان دوره جان باختند اما عمدا نادیده گرفته می‌شوند.

در بیانیه مذکور با اشاره به اینکه حقایق تاریخی نباید برای اهداف سیاسی تحریف شود تاکید شده است که تاریخ باید به کارشناسان آن و مورخان متخصص در این موضوعات سپرده شود.

احزاب سیاسی آذربایجان در بیانیه خود تصریح کرده‌اند: ترکیه بارها تاکید کرده که آماده ارائه تمامی آرشیوها در این زمینه تحت نظارت یک کمیسیون مشترک است اما طرف ارمنی درخواستها و ادعاهای غیرمنطقی در خصوص سرزمینهای ترکیه و پرداخت غرامت داشته است.

در این بیانیه همچنین با یادآوری قتل‌عام‌های ارمنستان علیه آذربایجانی‌ها، تاکید شده است: در دستور کار قرار گرفتن این وقایع و استفاده از اصطلاح «نسل کشی» برای آن تنها زیر فشار ارامنه و لابی ارمنستان نبوده بلکه قدرت‌های جهانی نیز برای منافع امپریالیستی خود در منطقه از آن استفاده می‌کنند. این مفهوم صرفا ابزاری برای سرکوب سیاسی و مظهر سیاستهای دوگانه آنهاست. اگر آنها به دنبال حقیقت تاریخی هستند، بهتر است درباره کشتارهای وحشیانه ارمنی‌ها در آناتولی نیز سخن بگویند.

احزاب سیاسی آذربایجان با تاکید بر اینکه همیشه در کنار برادران خود در ترکیه خواهند بود، موضع رئيس‌جمهور آمریکا را به شدت محکوم کردند.