۱۴۰۱/۰۱/۱۹

۳۰ سال از نسل کشی آغدابان می‌گذرد

 امروز ۳۰ مین سالگرد نسل کشی اهالی روستای آغدابان توسط ارامنه است.




نسل کشی آغدابان که یک سال قبل از اشغال کلبجر بدست واحدهای نظامی ارمنی اتفاق افتاد، یکی از صفحات خونین در تاریخ تجاوز ارمنستان به خاک آذربایجان را رقم زد. روستای آغدابان از توابع شهرستان کلبجر در سلسله راست رودخانه آغدابان و روی تپه های کوه آغدابان و دامنه های جنوب - شرقی سلسله جبال آغدابان و در فاصله ۵۸ کیلومتری شمال - شرق مرکز کلبجر واقع گشته است.


بامداد روز ۸ آوریل سال ١٩٩۲ (۱۹فروردین ۱۳۷۱) یگانهای نظامی ارمنی به کمک افراد مسلح ارمنی در قره باغ کوهستانی به روستای آغدابان حمله کرده و این روستا دارای ١٣۰ خانوار را کاملا آتش زدند.




آنها ٧٧٩ ساکن بی دفاع را به خاک و خون کشیده و ۶٧ نفر را با بی رحمی خاصی به قتل رسانده و بدین طریق مرتکب قتل عام شدند. در یک شب ۸ فرد مسن ٩۰ - ١۰۰ ساله و ۲ کودک خردسال و ٧ زن بطور زنده در میان شعله های آتش به شهادت رسیده ، ۲ نفر ناپدید گردیده و ١۲ نفر نیز به شدت زخمی شده اند. ارمنی ها آثار باستانی، معماری و فرهنگی آذربایجان را از بین برده و به زیارتگاه های مقدس توهین و آنها را تخریب کردند. در ادامه سیاستهای وحشیگری تجزیه طلبان ارمنی نسبت به میراث فرهنگی آذربایجان، نسخه های خطی آشیق قربان و فرزندش آشیق شمشیر از اساتید شعر کلاسیک آشیقی آذربایجان به آتش زده شده و به یغما رفت. نسل کشی آغدابان را که از حیث ماهیت و نحوه ارتکابش با مفاد کنوانسیون “جلوگیری از وقوع جنایت قتل عام و مجازاتهایی برای آن” مورخ ٩ دسامبر سال ١٩۴۸ مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطابقت دارد، می‌توان با تکیه بر اصول حقوق بین الملل بعنوان یک جنایت توصیف نمود و این کشتار اهالی غیر نظامی روستای آغدابان بدست نیروهای مسلح روسی - ارمنی باید از سوی جامعه جهانی همانند یک جنایت نسل‌کشی شناخته شود. در مراسمی که در تاریخ ۲ آوریل سال ۲۰١۴ در رابطه با بیست و یکمین سال اشغال کلبجر برپا شده بود گروهی از نمایندگان اهالی آن بخش پیامی پیرامون فاجعه کلبجر به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارسال کرده اند. در این پیام، جنایات ارتش ارمنی در روستاهای چای قووشان و آغدابان در تاریخ ۸ آوریل سال ١٩٩۲ و در روستای باشلی بئل در ماه آوریل سال ١٩٩٣ بعنوان یکی دیگر از موارد نسل کشی توصیف گردیده که علیه ملت آذربایجان نمود پیدا کرده است.






۱۴۰۱/۰۱/۱۸

پیروزی فرخ - پاکسازی اراضی آذربایجان ادامه دارد

 پرچم ملی در یکی دیگر از نقاط آذربایجان در اهتزاز است. روستای فرخ از توابع خوجالی در کنترل کامل آذربایجان است.





آشنایی کوتاه با روستای فرخ


فرخ، روستایی واقع در کوهپایه است. تپه ای به همین نام در روستا وجود دارد. در مورد نام این آبادی نظرات مختلفی وجود دارد. اعتقاد بر این است که نام پایه گذار این روستا «فرخ» بوده است. دریاچه فرخ و اشیایی دیگر به نام فرخ نیز در نزدیکی روستا ثبت شده است. ارمنی ها نیز نام این روستا را «پاروک» تلفظ می کردند، زیرا حرف «ف» در کلمات تُرکی را «پ» تلفظ می کردند (مثلاً به قول خودشان فندق «پیندیگ»).


اعتقاد بر این است که نام فرخ به دوران آتش پرستی باز می گردد و معانی انسان موفق، مقدس، مبارک، روشن بین، دانا، شجاع، و مردی که حق را از باطل تشخیص می دهد را دارد. این روستا در ۱۶ کیلومتری عسگران و ۳۲ کیلومتری خانکندی قرار دارد.


از آغاز حوادث قره باغ در سال ۱۹۸۸، ستیزه جویان و مزدوران ارمنی که از ایروان، لبنان و سوریه به روستای فرخ آورده شده بودند، به سمت روستاهای جینلی، علیمددلی و دیگر روستاهای مجاور آغدام حمله کرده و غیرنظامیان را کشته و زخمی کردند. در سالهای اول جنگ قره باغ، ارامنه بارها از فرخ به روستای جینلی حمله کردند. در جریان درگیری، روستای فرخ و ارتفاعات نزدیک آن از اهمیت استراتژیک خاصی برخوردار بود. در ۳۱ ژانویه ۱۹۹۲، گردان به رهبری قهرمان ملی «شیرین میرزایف»، نیروهای دفاع شخصی محلی آغدام و نیروهای ویژه (OMON) عملیاتی را برای آزادسازی روستای فرخ از دست تروریست‌های ارمنی انجام دادند. این روستا از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۲۰ در اشغال نیروهای مسلح ارمنستان قرار داشت.


بر اساس بیانیه سه جانبه امضا شده در ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، روستای فرخ تحت کنترل نیروهای حافظ صلح روسیه که به طور موقت مستقر شده بودند، درآمد. با این حال، مانند ۳۰ سال پیش، گروه های تروریستی ارمنی دوباره شروع به تیراندازی از فرخ و نقض آتش بس در منطقه کردند. ارتش آذربایجان عملیات پاکسازی منطقه از وجود شبه نظامیان غیرقانونی را آغاز کرده است.



سوالات مورد علاقه عموم مردم آذربایجان


در این میان، چندین سوال مطرح می شود: چگونه ارمنی ها می توانند یک گروه مسلح غیرقانونی را در منطقه ای که نیروهای حافظ صلح روسی به طور موقت مستقر هستند، ایجاد یا نگهداری کنند؟ چرا صلحبانان روسی چشم خود را بر ظهور گروه های مسلح غیرقانونی در مناطقی که هنوز تحت کنترل خود دارند، بسته است؟ چرا بخشی از ماده ۴ بیانیه معروف "نیروهای حافظ صلح فدراسیون روسیه به موازات خروج نیروهای مسلح ارمنستان مستقر می شود" رعایت نمی شود؟ چرا هنوز نیروهای مسلح ارمنی در منطقه حضور دارند؟


روسیه هم در بیانیه و هم در اعلامیه اتحاد دو کشور تعهداتی دارد. از این رو این سوالات به این دلیل مطرح شد که روسیه به تعهدات خود در قبال آذربایجان عمل نکرده است. با این حال، وقایع زمینه را فراهم می کند که بگوییم روسیه به نقض قوانین بین المللی و توافقات دوجانبه در مورد چنین موضوعاتی عادت کرده است.


از این منظر واضح است که روسیه پس از عمل کاپیتولاسیون مسئولِ چنین رفتارهای ارمنستان و جدایی طلبان ارمنی است؛ زیرا وقایع ثابت کرد که جدایی طلبان منطقه مورد حمایت و دفاع روسیه هستند. کمک‌های میلیونرهای روسی - ارمنی به گروه های مسلح غیرقانونی ارمنی این واقعیت را ثابت می‌کند. روابط خوب فرماندهان حافظان صلح روسیه با آرائیک آروتونیان، رهبر جدایی طلبان و گروه های تروریستی غیرقانونی نیز نشان از حمایت مسکو از این نیروها دارد.


نیروهای حافظ صلح روسیه در چشم جامعه بین المللی خاکستر می دمند


موضوع بحث برانگیز دیگر؛ صلحبانان روسی بین چه کسانی آتش بس را نظارت می کنند؟ بر اساس بیانیه ۱۰ نوامبر، اگر شبه نظامیان ارمنی و گروه های مسلح غیرقانونی در منطقه نباشند، چه کسی تیراندازی خواهد کرد؟ این بدان معناست که نیروهای حافظ صلح روسیه برای ماندن در منطقه برای مدت طولانی تری باید به اصطلاح «آتش بس» را بشکنند. این باندهای غیرقانونی و تروریستی ارمنی آتش می گشایند و نیروهای روس خود را به عنوان یک میانجی منصف معرفی می کند. این امر باعث دمیدن خاکستر در چشم جامعه بین المللی می شود.


عملیات برای تحکیم مواضع و موقعیت ها در روستای فرخ صفحه جدیدی در تاریخ نظامی آذربایجان به نام «پیروزی فرخ» نوشت.

آزادسازی روستای فَرُّخ بار دیگر نشان داد که آذربایجان مصمم به احیای تمامیت ارضی خود است. تصادفی نیست که این روزها عملیات در روستا در حال انجام است. این یکی از شاخص های اقدامات الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان است. او ثابت می کند که به قول خود به شهروندان آذربایجان برای تضمین و اِحیای تمامیت ارضی کشور عمل کرده است.


در طی جنگ ۴۴ روزه‌ی قره باغ، جمهوری آذربایجان به ارامنه و هواداران آن‌ها، جایگاهشان را نشان داد. عملیات های اخیر بار دیگر ثابت کرد که روستای فرخ همانند مناطق دیگر متعلق به آذربایجان است.


ارمنی‌ها دروغگو و غیر قابل اعتماد هستند و حامیان آنها به خوبی از ماهیت قومی آنها آگاه هستند. بنابراین از این قوم برای ایجاد ناآرامی، زیر پا گذاشتن تعهدات، تخلف از فعالیت‌ها و سایر اعمال زشت استفاده می شود. از آنها معمولاً به عنوان فرمان دستی استفاده می شوند. دولت‌های دیگر از تراژدی ها و تاریخ ساختگی ارمنیان علیه دولت های با ادعاها سوء استفاده می کنند. اطلاعات و تحریفات منتشر شده از سوی وزارت دفاع روسیه در مورد پیروزی فرخ این موضوع را تایید می کند. اینکه وزارت دفاع روسیه نام روستا را «فوروخ» معرفی می کند، خیلی نکات را روشن می کند و غیره.


صدر الدین اسماعیل اف - خبرگزاری ریپورت

۱۴۰۱/۰۱/۱۶

جنگ چهار روزه آوریل؛ پایه گذار پیروزی‌ های جنگی آذربایجان




 همانگونه که آذربایجان در راه استقلال و حفظ آن متحمل هزینه‌های زیادی گشت، در راه حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت خود نیز در حال مبارزه است و در این راه شهید می‌دهد. خوشبختانه بسیاری از این وقایع دیگر جزو تاریخ محسوب می‌شوند. یکی از این روزهای باشکوه نیز به نام «جنگ آوریل» وارد تاریخ آذربایجان شده است.


جنگ چهار روزه‌ی آوریل ۲۰۱۶، از بامداد روز شنبه ۱۴ فروردین سال ۱۳۹۵ شمسی آغاز گردید. این اولین نبرد شدید از زمان آتش‌بس سال ۱۹۹۴ میان آذربایجان و ارمنستان بود. جنگ آوریل معروف به جنگ چهار روزه با پیروزی نسبی جمهوری آذربایجان همراه بوده است. در این جنگ نیروهای مسلح جمهوری آذربایجان توانستند بلندی‌های اطراف روستای تالش واقع در منطقه ترتر، روستای سِیسولان، بلندی‌های له‌ له تپه واقع در منطقه جبرائیل و جوجوق مرجانلی، روستای گلستان در منطقه گورانبای، روستای قازاخ‌لار در منطقه ترتر و راه‌های ارتباطی روستای ماداقیز واقع در منطقه ترتر را از اشغال ارمنستان آزاد کنند.


جنگ آوریل، بنیان و اساس جنگ ۴۴ روزه قره باغ در سال ۲۰۲۰ و انهدام ارتش ارمنستان را پایه گذاری کرد. این نبردها همچنین بزرگنمایی‌هایی را که در مورد ارتش ارمنستان منتشر و توسط هواداران آن تبلیغ می شد، از بین برد. معلوم شد که ارتش و اطلاعات ارمنستان در سطحی نیست که منابع مختلف تبلیغ می کنند. پس از جنگ آوریل، تعدادی از مقامات نیروهای مسلح ارمنستان استعفا دادند و بسیاری از مقامات عالی رتبه دستگیر شدند. مقامات ایروان گیج شده بودند. حاکمیت ارمنستان جستجو برای یافتن مقصران را آغاز کرد. این وقایع همچنین شالوده تغییر حکومت را در ارمنستان ایجاد کرد. درست دو سال بعد، در آوریل ۲۰۱۸، نیروهای سیاسی جدید در ارمنستان به قدرت رسیدند. اتهامات مختلفی علیه رئیس جمهور وقت سرژ سارکیسیان مطرح شد و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. سرژ سارکیسیان به عنوان مقصر اصلی شکست جنگ آوریل شناخته و محکوم شد. سرژ سارکیسیان نتوانست شکست خود را در آوریل توجیه کند. قاتل اهالی خوجالی برای اولین بار در دوران تصدی مسئولیت خود توسط سربازان آذربایجانی ضربه‌ی کوبنده‌ای خورد. در آن روزها مذاکرات ایروان و مسکو شدت گرفت. به خواست ارمنستان و میانجیگری و درخواست روسیه، طرفین در ۵ آوریل ۲۰۱۶ بر سر آتش بس توافق کردند.





جنگ آوریل را نیز می توان تمرینی عمومی برای بررسی آمادگی رزمی نظامیان آذربایجانی در نظر گرفت. در آن روزها برخی تجهیزات نظامی موجود در زرادخانه نیروهای مسلح آذربایجان مورد آزمایش قرار گرفت. بر اساس گزارش ها، نیروهای آذربایجانی از پهپادهای کنترلی هاروپ کامیکادزک و ThunderB و سامانه های موشکی ترموباریک 24 لول (شعله دوربرد) Spike، TOS-1A استفاده کردند. بر اساس اطلاعات، قبل از شروع جنگ چهار روزه، نیروهای ارتش آذربایجان به عمق جبهه نفوذ کرده و عملیات هایی را انجام دادند. یکی از این عملیات ها دو هفته قبل از جنگ آوریل انجام شد. همزمان ارتش آذربایجان با نفوذ به عمق پشت جبهه دشمن، رادار مجتمع پدافند هوایی در منطقه عسگران را منهدم کرده بودند.


رئیس جمهور علی‌اف از مهارت های رزمی و موفقیت های بالای نظامیان آذربایجانی قدردانی کرده بود. در ۱۹ آوریل ۲۰۱۶ (۳۱ فروردین ۱۳۹۵)، به دستور رئیس جمهور الهام علی اف، سه نفر از نیروهای مسلح آذربایجان نشان «قهرمان ملی آذربایجان»، ۷ عضو نشان «پرچم آذربایجان»، ۱ عضو موفق به دریافت نشان درجه ۲ و به ۴ نفر مدال درجه ۳ «خدمت به وطن» و به ۱۹ نفر نیز نشان «در راه وطن»، به ۴۳ نفر نشان «شجاعت» و به ۴۵ نفر مدال «خدمت نظامی» و به ۲ نفر نیز بالاترین درجه نظامی یعنی «سرلشکری» اعطا شد.




در همان روزهای جنگ آوریل ۲۰۱۶، جامعه آذربایجان نیز صبور و مبارز بود. ملت آذربایجان در ماه آوریل نیز اتحاد خود را برای بازگرداندن استقلال و تمامیت ارضی کشور نشان داد. جنگ آوریل آزمونی برای وحدت جامعه آذربایجان بود. در آن روزها نمایندگان جامعه جهانی - سازمان ملل، آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای مختلف‌ آذربایجان را محکوم و متهم کردند. آنها هنوز هم اظهاراتی را که سالها گفته بودند تکرار می کردند. جان کری، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، یکی از نویسندگان متمم ۹۰ علیه آذربایجان و ویکتوریا نولند، معاون او علنا ​​آذربایجان را تهدید کردند.




در عین حال دوست و دشمن آذربایجان در آن روزها یکبار دیگر مشخص گردید. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در گفتگوی تلفنی با الهام علی اف، ضمن تسلیت شهادت نظامیان آذربایجانی در درگیری مسلحانه گفته بود: مایه تاسف است که درطول سالیان اخیر ما با برخورد ناکارآمد روسای گروه مینسک وابسته به سازمان امنیت و همکاری اروپا شاهد این اتفاقات هستیم.


 احمد فرخ، دبیر رئیس جمهور پاکستان نیز گفته بود: پاکستان همیشه در کنار آذربایجان است. آذربایجان کشوری برادر و دوست است».


متأسفانه ایران در جنگ ۴۴ روزه سال ۲۰۲۰ ، پشت مواضع اتخاذی خود در آوریل ۲۰۱۶‌ نماند. سرلشکر حسین دهقانی وزیر دفاع وقت جمهوری اسلامی ایران در گفت و گوی تلفنی با سرلشکر ذاکر حسن اف، وزیر دفاع جمهوری آذربایجان، ضمن تاکید بر به رسمیت شناختن تمامیت ارضی آذربایجان از سوی کشورش ابراز امیدواری کرد که مناقشه به زودی بر اساس قوانین بین المللی حل و فصل شود. او به آذربایجان در حل مناقشه پیشنهاد کمک و حمایت داد. 


پترو پروشنکو، رئیس جمهور اوکراین تاکید کرد که تمامیت ارضی آذربایجان را به رسمیت می شناسد.




جنگ آوریل ۲۰۱۶ چندین موضوع را روشن ساخت: مصمم بودن آذربایجان در احیای تمامیت ارضی خود؛ اتحاد جامعه آذربایجان؛ توانایی رزمی ارتش آذربایجان؛ اظهارات رئیس جمهور الهام علی اف قبل از جنگ ۴ روزه برای بازگرداندن تمامیت ارضی توسط این نبردها تأیید شد؛ برای جهانیان روشن شد که ارمنستان در همه زمینه ها به خصوص نظامی بسیار ضعیف است؛ به هواداران ارمنستان ضربه زده شد؛ بی تفاوتی و انفعال گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا بار دیگر ثابت شد؛ دلیلی شد بر بیهودگی خیال پردازی های سیاسی و ایدئولوژیک ارمنستان؛ و اینکه جنگ های آوریل نشان داد که ارمنستان یک دولت نیست، بلکه یک تشکیلات در منطقه است که دستورات دیگران را اجرا می کند؛ و مجدداً تأکید شد که ترکیه، پاکستان، اوکراین و دیگران دوستان و متحدان واقعی آذربایجان هستند.




آذربایجان با جنگ ۴ روزه آوریل ۲۰۱۶ به حامیان و‌ هواداران ارامنه ثابت کرد که امنیت منطقه بیشتر به آذربایجان بستگی دارد. ارمنستان یک عامل درون منطقه ای است که امنیت و همکاری در قفقاز جنوبی را تهدید می کند و مانع آن می شود. باکو همچنین به نیروهای بین‌المللی، لابی ارمنی و حامیان آن پیام داد که با توجه به حوادث آوریل توانسته است مناطق خود را با ابزار نظامی آزاد کند. جنگ چهار روزه، چهار سال بعد با جنگ ۴۴ روزه میهنی ادامه یافت و با رژه پیروزی به پایان رسید.


اتفاقا ماه آوریل قبلا جامعه آذربایجان را ناامید هم کرده بود؛ زیرا در ۲۸ آوریل ۱۹۲۰ جمهوری دموکراتیک آذربایجان توسط ارامنه و بلشویک ها اشغال و فروپاشید. اما دلاوران ما، ماه آوریل را به عنوان تقویم ارجمند به آذربایجان تقدیم کردند.


صدرالدین اسماعیل اف - خبرگزاری ریپورت

مشاهده اصل گزارش به زبان ترکی

مشاهده اصل گزارش به زبان روسی


جهت مطالعه بیشتر: جنگ چهار روزه آوریل بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان 




۱۴۰۱/۰۱/۱۵

امحای بیش از ۵۵ هزار مین و مهمات در اراضی آزادشده آذربایجان

تیم‌های ویژه نیروهای مسلح آذربایجان از پایان جنگ دوم قره‌باغ در نوامبر ۲۰۲۰ تاکنون بیش از ۵۵ هزار مین و مهمات را در قره‌باغ و سایر اراضی آزادشده این کشور امحا کرده‌اند.

اداره مین‌روبی و تیم‌های ویژه ارتش آذربایجان مسئولیت پاکسازی اراضی آزاد‌شده این کشور از مین‌های کارگذاشته شده توسط نیروهای ارمنستان را برعهده دارند.

همچنین تیم ویژه مین‌روبی ارتش ترکیه و وزارت شرایط اضطراری و فرماندهی خدمات مرزی آذربایجان نیز در عملیات‌های مربوطه مشارکت دارند.

همزمان با چهارم آوریل «روز جهانی آگاه‌سازی درباره خطرات مین» مساحت مناطق پاکسازی شده آذربایجان از آلودگی مین و سایر مهمات منفجر نشده به ۲۳ هزار هکتار رسیده است.
بر این اساس، از ۱۰ نوامبر سال ۲۰۲۰ همزمان با پایان جنگ دوم قره‌باغ، بیش از ۲۳ هزار انواع مهمات عمل نکرده، بیش از ۱۹ هزار مین ضد نفر و ۱۰ هزار مین ضد تانک طی عملیات‌های پاکسازی در قره‌باغ و سایر مناطق آزاد شده آذربایجان کشف و منهدم شده‌اند.

همچنین از ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ تاکنون ۳۰ شهروند و ۷ نظامی آذربایجانی بر اثر انفجار مین‌های کارگذاشته شده توسط نیروهای ارمنستان جان خود را از دست داده‌اند. از سوی دیگر، طی این مدت انفجار این مین‌ها باعث مجروحیت شدید ۴۹ شهروند و ۱۱۱ نظامی آذربایجانی شده است.

ارمنستان پیش‌تر در قبال آزادی برخی از نظامیان خود نقشه‌ مناطق مین‌گذری شده در فضولی، زنگیلان و آغدام را به آذربایجان تحویل داده است. براساس نقشه‌های ارائه شده از سوی ارمنستان، آنها تنها در این مناطق نزدیک به ۱۹۰ هزار مین کار گذاشته‌اند.

۱۴۰۱/۰۱/۱۲

بزرگداشت یاد کشتار مردم آذربایجان توسط ارامنه در سال ۱۹۱۸

یاد قربانیان کشتار آذربایجانیان توسط باندهای ارامنه در سال ۱۹۱۸ که حدود ۵۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند در آذربایجان گرامی‌ داشته شد.



پروفسور سولماز رستم‌اوا توحیدی، پژوهشگر موسسه علوم شرق آکادمی ملی علوم آذربایجان در گفت‌وگو. باخبرنگار آناتولی اظهار داشت: فهرستی از کسانی که از گرسنگی جان باختند وجود دارد. ده‌ها هزار نفر به دلیل بیماری همه‌گیر جان خود را از دست دادند. تعداد آذربایجانی‌هایی که در آن زمان به طور مستقیم یا غیرمستقیم توسط ارامنه کشته شدند حدود ۳۰۰ هزار نفر است.


ارمنی‌ها در آخرین دوره امپراتوری روسیه در مناطق مختلف آذربایجان مستقر شدند و با سوء‌استفاده از خلا قدرت در سال ۱۹۱۸ در آذربایجان بیش از ۵۰ هزار نفر را قتل‌عام و بخشی از خاک این کشور را اشغال کردند.


 باندهای ارمنی‌ از سال ۱۹۰۵ سازمان یافته و مسلح شدند و با ایجاد اغتشاش در تمام مناطق به ویژه باکو تلاش کردند میان مردم رعب و وحشت ایجاد کنند.


پس از انقلاب اکتبر، تحت نظارت حزب بلشویک (شاخه رادیکال از حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه) و به رهبری ولادیمیر لنین در سال ۱۹۱۷، بلشویک‌ها قدرت را در باکو به دست گرفتند.


باندهای ارمنی و بلشویک با حمایت استپان شاهومیان، رهبر ارمنی بلشویک‌ها، حملات خود علیه آذربایجانی‌ها را افزایش دادند.


باندهای ارمنی و بلشویک در بین تاریخ ۳۰ مارس تا ۳ آوریل ۱۹۱۸ میلادی، ۵۰ هزار آذربایجانی را در باکو، شاماخی، قوبا، خاچماز، لنکران، حاجی‌قبول، سالیان، زنگه‌زور، قره باغ، نخجوان و سایر مناطق قتل عام کردند.


این کشتار با کمک ارتش اسلامی قفقاز که توسط وزیر جنگ دولت عثمانی، انور پاشا تاسیس شده بود، پایان یافت.


جنایات و کشتار ارمنی‌ها در سال ۱۹۱۸ در آذربایجان "نسل کشی" شناخته شده و فعالیت‌های مختلفی برای آگاهی مردم جهان از این ظلم انجام می‌گیرد.


حیدر علی‌اف رئیس جمهور فقید آذربایجان طی فرمانی در سال ۱۹۹۸ میلادی، ۳۱ مارس به عنوان "روز نسل کشی آذربایجانی‌ها" توسط ارامنه اعلام کرد.

شوشا «پایتخت فرهنگی جهان ترک برای سال ۲۰۲۳» انتخاب شد

شهر شوشای آذربایجان به‌عنوان «پایتخت فرهنگی جهان ترک برای س ال ۲۰۲۳» انتخاب شد.


نشست فوق‌العاده شورای دائمی وزرای فرهنگ کشورهای عضو سازمان بین‌المللی فرهنگ ترکی «ترک‌سوی» امروز در استان بورسای ترکیه برگزار شد.

اعضای این شورا با انتشار بیانیه‌ای در پایان این نشست اعلام کردند که شهر شوشای آذربایجان را به‌عنوان «پایتخت فرهنگی جهان تُرک برای سال ۲۰۲۳» انتخاب کرده‌اند.

براساس این بیانیه، تصمیم مذکور به پیشنهاد وزارت فرهنگ آذربایجان و با تصویب اعضای شورای دائمی به‌دلیل ثروت تاریخی و فرهنگی شوشا اتخاذ شده است.



۱۴۰۱/۰۱/۰۷

وحشی‌گری ارامنه در کشتار مردم خوجالی آذربایجان قابل فراموشی نیست

یکی از فرماندهان ارتش آذربایجان در زمان کشتار مردم خوجالی قره‌باغ به دست ارامنه در سال ۱۹۹۱، که به همراه ۵۰۰ سرباز خود کوشید به داد غیرنظامیان برسد اعلام کرد پس از گذشت سال‌ها هنوز نتوانسته آن جنایت را از یاد ببرد.


سرهنگ طاهره مسیم‌زاده که در زمان کشتار مردم خوجالی قره‌باغ به دست ارامنه در سال ۱۹۹۲ به همراه ۵۰۰ سرباز خود کوشید غیرنظامیان را نجات دهد در گفتگو با خبرگزاری آناتولی گفت: این فاجعه بزرگ را به رغم گذشت سال‌ها نتوانسته‌ام از یاد ببرم.

او که اکنون ساکن شهر ازمیر ترکیه است همراه با سربازان آذربایجانی در اواخر سال ۱۹۸۰ برای استقلال جمهوری آذربایجان تلاش کرده و برای مبارزه با روس‌ها یک تیم ۵۰۰ نفره تشکیل داده است.

مسیمزاده با بیان اینکه "پیش از اتمام مبارزه مردم آذربایجان برای استقلال، بلای ارامنه شروع شد"، اظهار داشت: "آنها یواش یواش شروع به اذیت و آزار مردم قره‌باغ کردند. سپس کنترل فرودگاه خوجالی را به دست گرفتند. آن شب نخوابیدم و سربازان خود را جمع کردم و خطاب به آنها گفتم من و پسرم که آن موقع ۱۸ ساله‌ بود، می رویم. شما تصمیم خود را بگیرید".

او افزود: آنها نیز با ما آمدند. وقتی که به شهر آغدام رسیدیم. گفته شد به سوی جنگل خوجالی برویم چون در آنجا تعداد زیادی منتظر کمک ما هستند. هر زمان که این‌ها را تعریف می‌کنم انگار این چیز‌ها را دوباره تجربه می‌کنم . زمین پر از اجساد هموطنان مان شده بود؛ پوست برخی‌ها کنده و چشما‌های برخی‌ها نیز از جا کنده شده بود. انگار همه جا تبدیل به استخر خون شده بود".

به گفته وی "ارامنه غیرنظامیان را فریب داده‌ و به آنها پیشنهاد دادند که از طریق جنگل به شهر آغدام بروند و در آنجا تمام افراد آسیب‌پذیر، مریض‌، پیر ‌و کودک را به هلاکت رساندند".

سرهنگ طاهره بخشی از این فاجعه را چنین بازگو کرد: "در هنگام کمک به مجروحان نزد یک جوان زخمی رفتم. وی به من گفت "که کمی جلوتر یک کلبه است. در آنجا یک زن باردار و شوهرش هستند. حمله کنندگان به شوهر آن زن گفتند حالا جنین این زن را در آورده و در آتش می‌اندازیم. بدین ترتیب اجاق تُرک‌ها را کور خواهیم کرد". سریع به سوی کلبه رفتم و دیدم که تمام آنچه آن جوان گفته بود رخ داده است".

وی در ادامه‌ای سخنانش اظهار کرد: "این فقط یکی از وحشیگری‌های است که من دیده‌ام، ولی کسی صدای ما را نشنید. اگر دنیا امروز کشتار خوجالی را بررسی و محکوم نکند، حوادثی از قبیل فاجعه خوجالی تکرار خواهد شد."

در اثر حمله نيروهای نظامی ارمنستان در شب ۲۶ فوريه سال ۱۹۹۲ به شهر خوجالی جمهوری آذربايجان واقع در منطقه قره باغ، بيش از ۶۰۰ تن از ساکنان غيرنظامی اين شهر به دست ارامنه کشته شدند.​ 

خاچاتور آبویان: “دست کم ۵۰ درصد زبان ارمنی از واژه های ترکی تشکیل شده است…”



 خاچاتور آبویان، نویسنده، استاد زبان و بنیانگذار ادبیات معاصر ارمنی می‌گوید: “ملت ما در زبان محاوره‌ای خود نه فقط برخی واژه های ترکی بلکه کل جملات را به زبان ترکی به کار می‌برد.” (خاچاتور آبویان، مجموعه آثار، مجلد به ۵ جلد، ایروان، انتشارات فرهنگستان علوم ارمنستان، سال ۱۹۵۰، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “ملت (ارمنی) تعداد زیاد الفاظ ترکی را یاد گرفته و تا به امروز آنها را به کار میبرد.” (خاچاتور آبویان، کلیات آثار، مجلد به ۵ جلد، ایروان، انتشارات فرهنگستان علوم ارمنستان، سال ۱۹۵۰، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “لعنت بر این زبان ترکی باد، ولی این زبان دعای خیر خدا را گرفته است…. ما در همه مراسم های شادی و عروسی ها به این زبان ترانه میخوانیم.” (خاچاتور آبویان، زخم های ارمنستان، ایروان، سال ۱۹۳۹، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “حداقل ۵۰ در صد زبان ارمنی را واژه های ترکی تشکیل میدهد…” (خاچاتور آبویان، زخم های ارمنستان، ایروان، سال ۱۹۳۹، صفحات ۸۰-۸۱، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “از حیث گویش، بیان و سخنوری، آهنگ و صرف و نحو، زبان تاتاری (آذربایجانی) بهترین در میان سایر زبانها است” (خاچاتور آبویان، مجموعه آثار، مجلد به ۵ جلد، ایروان، انتشارات فرهنگستان علوم ارمنستان، سال ۱۹۵۰، صفحه ۱۷۴، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “زبان ترکی آنقدر در زبان ما نفوذ کرده که ترانه ها، اشعار، ضرب المثل ها به ترکی (آذربایجانی) گفته میشود.” (خاچاتور آبویان، زخم های ارمنستان، ایروان، سال ۱۹۳۹، صفحات ۴۱-۴۲، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “فرق اصلی زبانهای قدیم و جدید (ارمنی) در طرز تکلم و نحو است. از این لحاظ زبان قدیم ارمنی (گرابار) شبیه زبانهای اروپایی است. ولی زبان جدید ارمنی (آشخارابار) به زبان ترکی (آذربایجانی) شباهت دارد.” (خاچاتور آبویان، “ناخاشاویک”، ایروان، سال ۱۹۴۰، به زبان ارمنی)


خاچاتور آبویان: “زبان ترکی (آذربایجانی) بقدری در میان ما رایج شده است که حتی زنان و کودکان ما نیز آنرا می‌فهمند. از اینرو سرودن و قرائت شعر به زبان ترکی در میان قشرهای پر استعدادی که از میان مردم برخاسته اند، معمول بوده است. “(خاچاتور آبویان، “ناخاشاویک”، ایروان، سال ۱۹۴۰، صفحه ۴۸،  به زبان ارمنی)


در تهیه این مطلب از کتابهای “قصه های غیر (برون) ملی ارمنی” (شهر باکو، سال ۲۰۰۸، به زبان روسی) به قلم کامران ایمان اف، و کتاب “حقایق آذربایجان در منابع ارمنی” به قلم اسرافیل عباس اف (شهر باکو، سال ۲۰۰۸) استفاده شده است.



۱۴۰۰/۰۴/۰۸

سرلشکر ذاکر حسن‌اف: به علت مخفی بودن نقشه عملیات آزادسازی شوشا، نمی توانم جزییات آن را بیان کنم

ذاکر حسن اف، وزیر دفاع جمهوری آذربایجان در مصاحبه ای با رئال تی وی به مناسبت روز نیروهای مسلح این کشور گفت: «به علت مخفی بودن نقشه و طراحی عملیات شوشا، نمی توانم جزییات این عملیات را بیان کنم.»


به گزارش قره باغ سسی، ذاکر حسن‌اف گفت: « در طراحی و اجرای عملیات شوشا، الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان دستور داده بود که در این عملیات در نظر داشته باشیم که شوشا مرکز فرهنگی ماست و نباید آسیب ببیند. یعنی چند دشواری وجود داشت. زیرا نمی توانستیم از نیروی توپخانه و نیروی هوایی استفاده کنیم. البته، نیروهای ارمنستان در اطراف شوشا با توپخانه از بین برده شدند و تلفات زیادی، هم در زمینه نیروی انسانی و هم در تجهیزات فنی متحمل شدند. در تصاویر منتشر شده در اینترنت هم مشاهده می کنید که اجساد نیروهای ارمنی در طول مسیر بر روی زمین افتاده اند. آنجا دالان لاچین است. در آن مقطع، هوا هم خیلی ابری بود و به همین علت، در عملیات شوشا از پهپاد هم نتوانستیم استفاده کنیم و در کارهای تجسسی نیز دشواری هایی بود و از هواپیما و بالگردها نیز نتوانستیم استفاده کنیم. البته، عملیات شوشا فقط منحصر به شهر شوشا نبود. اول باید در اطراف، عملیات انجام می شد و بعد در شوشا. ما با توپخانه و نیروی هوایی، اطراف شوشا را پاکسازی کردیم. در عملیات شوشا، مهارت حرفه ای تمامی انواع قشون را مشاهده کردم. در وهله نخست باید از نیروهای مهندسی و استحکامات نام ببریم که در رسانه ها از آنها نامی برده نمی شود. نیروهای مهندسی و استحکامات در زمانی کوتاه، کاری غیرقابل باور انجام دادند که اکنون هم در همانجا جاده احداث می شود. نیروهای مهندسی و استحکامات در زمانی کوتاه، راه ساختند که برای ارامنه شوک آور بود. ارامنه مسیر اصلی حمله ما به شوشا را در جای دیگری تصور می کردند و در آنجا نیروهایشان را متمرکز کرده بودند. »

وزیر دفاع جمهوری آذربایجان افزود: « همچنین باید از قهرمانی نیروهای توپخانه صحبت کنم. یک کارشناس بزرگ و محترم نظامی ( ترکیه ای) به تصویرها که نگاه می کرد، می گفت ذاکر پاشا!، این توپ مثل طپانچه به هدف می زند! یعنی توپ فاصله ۶۰ کیلومتری، ۳۰ کیلومتری را با دقت به هدف می زد. راه درست شده بود. اما، باران آمده بود و در آن مسیر خیس و گِل، توپ های سنگین را با مهارت به جاهای مختلف منتقل کرده بودند. همچنین نیروهای تجسسی و نیروهای حمله و بخصوص نیروهای ویژه برگزیده ما یعنی “نیروهای عملیات ویژه”، عملیات شوشا را انجام دادند. سوال های زیادی درباره عملیات شوشا پرسیده می شود که طبعا ما نمی توانیم آن را بیان کنیم. زیرا، اطلاعاتش مخفی است.»

وزیر دفاع جمهوری آذربایجان گفت: « نیروهای مسلح ارمنستان انتظار حمله ما را از طرف آغدام داشتند و تمامی نیروهایشان را در آغدام برای دفاع مستقر کرده بودند. علاوه بر میادین مین، نیروی انسانی عظیمی را در آنجا نگه داشته بودند. این نیز حکایت از بی درایتی رهبری نظامی ارمنستان داشت. ما هم با در نظر گرفتن همین موضوع، جهت اصلی عملیاتمان را به جای دیگری معطوف کردیم و طراحی هایمان ( طرح عملیات ) را تغییر دادیم. در نتیجه طراحی های درست، با بخشی از نیروهایمان، نیروهای ارمنستان را در جناح آغدام قفل کردیم. یعنی شرایطی را ایجاد کردیم که نیروهای ارمنی نتوانستند حرکت کنند و همچنین نتوانستند نیروی کمکی بیاورند. حتی در زمانی که ما عملیات شوشا را انجام دادیم، آنها نتوانستند برای کمک به آنجا بیایند. با حرکت نیروهای ما هم از سوقووشان ( ارامنه این منطقه را ماداگیز می نامند) و هم از طرف خوجاوند ( ارامنه این منطقه را مارتونی می نامند)، نیروهای ارمنی در آغدام در محاصره افتاده بودند. اگر جنگ چند روز دیگر ادامه می یافت و ارامنه هم این را خوب می دانند و روسها هم به آنها توضیح دادند که چه چیزی در انتظارشان است، این نیروهای ارمنی پس از چند روز دیگر به محاصره کامل در می آمدند. ما نیز تمامی توپ ها و سیستم های آتش باری خود را در آن اطراف متمرکز کرده بودیم. پس از چند روز، بدون اینکه حمله ای بشود، آن اراضی با توپخانه شخم زده می شد و حتی یک نفرشان هم سالم از آنجا بیرون نمی آمد. به همین علت، ارامنه این را فهمیدند و سند تسلیم ( بیانیه سه جانبه مسکو در شامگاه نهم نوامبر ۲۰۲۰) را امضاء کردند.»

ذاکر حسن اف در این مصاحبه، کمک های نظامی ترکیه و پاکستان به جمهوری آذربایجان در جنگ دوم قره باغ را نیز بسیار مهم دانست و اعلام کرد ارتش جمهوری آذربایجان از تجارب و امکانات ارتش پاکستان در زمینه جنگ در مناطق کوهستانی بهره گرفت و در ماه سپتامبر آینده نیز “تمرینات نظامی مشترک نیروهای عملیات ویژه ترکیه و پاکستان و جمهوری آذربایجان” در خاک جمهوری آذربایجان برگزار خواهد شد.

۱۴۰۰/۰۳/۱۱

مصاحبه قابل تامل لون پتروسیان، اولین رئیس جمهور ارمنستان درباره‌ی جنگ دوم قره باغ

لون پتروسیان اولین رئیس جمهور ارمنستان پس از فروپاشی شوروی (۱۹۹۱-۱۹۹۹) مصاحبه ای را هفته پیش با شبکه تلویزیونی ۱ ارمنستان انجام داده است که به لحاظ مطالعات منطقه ای حاوی نکات قابل تامل و مهمی باشد. 


وی در پاسخ به سوالی درباره علت شکست ارمنستان در جنگ ۴۴ روزه گفت:

"همان چیزی که مردم ارمنستان هم اکنون از نیکول پاشینیان انتظار دارند مردم آذربایجان به مدت ۳۰ سال از حیدر و الهام علی اف انتظار داشتند، آنها به مدت ۳ دهه تحت فشار بزرگی بودند. اما بزرگترین دلیل شکست ما (ارمنستان) این بود که به خوبی نتوانستیم «مولفه زمان» را درک کنیم، زمان به نفع جمهوری آذربایجان و علیه ما بود. اگر پیشنهاداتی که درباره واگذاری بخشی از منطقه قره باغ در دهه ۹۰ به ما ارائه شده بود را قبول می‌کردیم مردم ارمنستان الان خوشبخت تر بودند. شرط اصلی ما در برگرداندن لاچین و کلبجر به آذربایجان، حق حاکمیت ارمنستان بر کریدور لاچین بود. در آن دوره پیشنهاد ما کریدوری به پهنای ۲۲ کیلومتر بود اما امروز پهنای کریدور تنها ۴ کیلومتر است و بسیار آسیب پذیر است. پیشنهاد دیگر ما خودمختاری کامل قره باغ بود. اما امروزه هیچکدام از شرایط به نفع ما نیست".

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا درصورت مشاهده شکست سیاست های پاشینیان در قبال جنگ، سایر سران ارمنستان سکوت اختیار کردند گفت: 

"ارمنستان در وضعیت شکننده ای به سر می برد و هر گونه دخالت از سوی سایر احزاب و اشخاص به جنگ داخلی در ارمنستان می انجامید. "

وی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر چرایی رد تمامی پیشنهادها از سوی جمهوری آذربایجان گفت: 

"جمهوری آذربایجان و به ویژه شخص علی‌اف به خوبی می دانست که زمان به نفع آنها پیش می رود. آنها با تکیه بر اندیشه و درآمدهای نفتی خود ارتش مدرنی را تشکیل دادند و بهترین تجهیزات را برای ارتش خود خریدند، اما ارتش ما به دلیل مهاجرت رفته رفته کوچک تر شد، ارتش ما هم اکنون کوچکتر از ۳۰ سال پیش است." 

وی در پاسخ به سوالی درباره چرایی عدم درک عنصر زمان و تغییر موازنه به نفع جمهوری آذربایجان گفت: 

"تغییر موازنه به صورت معمولی در سال های ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ صورت گرفت و با ایجاد کنسرسیوم های تجاری بین المللی برای انتقال نفت جمهوری آذربایجان، الهام علی اف تمامی مواضع خود را مورد بازبینی قرار داد. ما درباره کنسرسیوم نفتی آذربایجان نگرانی خود را به آمریکا اعلام کردیم اما آنها اهمیتی به این موضوع ندادند".

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا ارمنستان نمی تواند پاسخ مناسبی از غرب بگیرد گفت: 

"کشورهای غربی بیشتر در کنار کشورهایی هستند که روسیه را به چالش می کشند و نه کشورهایی که هنوز هم تحت نفوذ روسیه می باشند، و هم اکنون تنها قدرتی که روسیه را در منطقه به چالش می‌کشد اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه می باشد." 

در بخش پایانی نیز در پاسخ به سوالی مبنی بر نقش ترکیه در دو جنگ قره باغ گفت: 

"ترکیه در دهه نود و جنگ اول قره باغ نقش موازنه سازی میان آذربایجان و ارمنستان ایفا می کرد و خود را از تحولات به دور نگه می‌داشت. حتی در آن دوره سلیمان دمیرل گفت که ارامنه نیز دارای حقوقی در قره‌باغ می باشند.انها اصول سیاست خارجی و نظامی گری دوره آتاتورک را دنبال می‌کردند، آنها خواستار روابط سیاسی و تجاری با ارمنستان بودند. اما ترکیه تماما با اردوغان تغییر یافت، ترکیه اردوغان آن کشور سابق نیست و اردوغان نه تنها قدرت ملی ترکیه را تجمیع کرده بلکه در پی استفاده از پتانسیل کل جهان اسلام می باشد."

وی در پاسخ به سوال پایانی مبنی بر پند آموزی از تحولات اخیر گفت: 

"تنها چیزی که ما باید از آن یاد بگیریم این است که «واقعیت موجود» را ببینیم و دست از تخیلات خود مبنی بر ارمنستان بزرگ یعنی از دریا تا دریا ( خزر تا دریای سیاه) دست بکشیم، کشورهای بزرگ اندیشکده های بزرگ می سازند و همه چیز را به دقت مورد مطالعه قرار می دهند, اما ما فارغ از هرگونه واقعیتی بر تخیلات خود تکیه کرده ایم. آذربایجان تمامی جزئیات ما را می داند و تمامی ۱۲ هزار کیلومتر مرز ما را تحت نظر دارد، اما برای ما این امر مد نظر نبوده است. پاشینیان حتی نمی داند روسیه چه می گوید.