‏نمایش پست‌ها با برچسب تجاوز نظامی ارمنستان علیه آذربایجان. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب تجاوز نظامی ارمنستان علیه آذربایجان. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۹/۰۷/۰۸

مروری بر قطعنامه‌‌های شورای امنیت سازمان ملل برای واگذاری اراضی اشغال شده به آذربایجان

 طبق چهار قطعنامه‌ شورای امنیت سازمان ملل متحد که در سال ۱۹۹۳ پس از اشغال قره‌باغ به تصویب رسید، اراضی اشغال شده توسط ارمنستان باید به جمهوری آذربایجان برگردانده شوند.

به دنبال آغاز ضدحمله ارتش جمهوری آذربایجان پس از حملات نیروهای ارمنستان به مناطق مسکونی در ۲۷ سپتامبر(۶ مهر ۱۳۹۹)، بار دیگر موضوع عدم رعایت ایروان به ۴ قطعنامه شورای سازمان ملل متحد در ارتباط با توقف فوری اشغال اراضی متعلق آذربایجان به عنوان عامل اصلی این درگیری‌ها مطرح شده است.

این چهار قطعنامه در سال ۱۹۹۳ برای پایان دادن به اشغال در قره باغ اشغالی تصویب شده اما تاکنون اجرا نشده بر خروج فوری، بدون قید و شرط و کامل ایروان از مناطق اشغالی تاکید می‌کند.

بر این اساس، بخشی از سرزمین‌های جمهوری آذربایجان به دلیل عدم فشار و تحریم شورای سازمان ملل در این زمینه حدود ۳۰ سال است که در اشغال ارمنستان قرار دارد.

قطعنامه شماره ۸۲۲ پس از اشغال منطقه «کلبجر» به تصویب رسید. به موجب آن، ثبات و امنیت منطقه تحت خطر بوده و نظامیان ارمنی باید فورا به اشغال این منطقه پایان می‌دادند.

این سازمان به دنبال اشغال آغدام نیر قطعنامه شماره ۸۵۳ را تصویب کرد. به موجب این قطعنامه ضمن آتش‌بس طرفین، نظامیان ارمنستان باید منطقه را ترک می‌کردند.

به موجب قطعنامه شماره ۸۷۴ که پس از اشغال استان‌های فضولی، جبرئیل و قوبالدی به تصویب رسید، هر دو کشور به اعلام آتش‌بس و صلح فراخوانده شده‌اند.

در این راستا بر اساس قطعنامه شماره ۸۸۴ که در پی اشغال «زنگیلان» توسط ارمنستان صادر شده است، از نیروهای این کشور خواسته شد تا بدون قید و شرط از این منطقه خارج شوند.

همچنین در قطعنامه شماره ۸۸۵ از ارمنستان خواسته شد تا قطعنامه‌های مذکور را هم اجرا کند، اما ایروان در ادامه به این اقدام تن نداد.

الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان و تمامی مقامات این کشورها بارها به استاندارد دوگانه شورای امنیت سازمان ملل اشاره و تاکید کردند که این نهاد بالعکس تصمیم گیری‌های فوری که درباره مسائل گوناگون انجام می‌دهد، در زمینه جمهوری آذربایجان سال‌هاست که در خاموشی به سر می‌برد.

از سویی هم اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان را نیز هیچ کشوری حتی ارمنستان به رسمیت نمی‌شناسد. همچنین منطقه قره‌باغ کوهستانی از سوی کشورهای عضو سازمان ملل متحد به عنوان خاک آذربایجان شناخته می‌شود.

گفتنی است تنش میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قره‌باغ کوهستانی سال ۱۹۸۸ آغاز و در سال ۱۹۹۱ به درگیری نظامی تبدیل و منطقه قره‌باغ کوهستانی جمهوری آذربایجان و هفت شهرستان همجوار آن تحت اشغال نیروهای ارمنستان درآمد.

در ماه می سال ۱۹۹۴ میان طرفین مناقشه رژیم آتش‌بس برقرار شد، ولی میانجیگری بین المللی گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا به ریاست مشترک روسیه، فرانسه و آمریکا برای حل مسالمت آمیز این مناقشه تاکنون نتیجه ای نداشته است.

۱۳۹۹/۰۷/۰۵

علی اف: ۲۰ درصد خاک آذربایجان ۳۰ سال است که در اشغال ارمنستان است / تمامیت ارضی آذربایجان هرگز موضوع مذاکره نبوده و نخواهد بود

 الهام علی‌اف رئیس جمهوری آذربایجان خواستار حل اختلافات با ارمنستان شد و گفت که مناقشه ایروان و باکو باید بر اساس تمامیت ارضی آذربایجان حل و فصل شود. مناقشه میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر منطقه قره‌باغ کوهستانی در سال ۱۹۸۸ میلادی آغاز و در سال ۱۹۹۲ میلادی به درگیری‌های نظامی تبدیل شد. بر اثر این مناقشه، منطقه قره‌باغ کوهستانی جمهوری آذربایجان و هفت شهرستان دیگر در همجواری آن تحت تصرف نیروهای ارمنستانی در آمد.

به گزارش قره باغ سسی؛ علی‌اف در سخنرانی خود در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل که به صورت ویدیویی انجام شد، اظهار کرد: تقریباً ۲۰ درصد قلمرو آذربایجان حدود ۳۰ سال است که همچنان در اشغال ارمنستان است. وی با بیان اینکه «ارمنستان باید به عنوان یک کشور مهاجم تحت تحریم‌های بین‌المللی قرار بگیرد» افزود: حضور غیرقانونی نیروهای مسلح ارمنستان در سرزمین‌های اشغالی آذربایجان همچنان تهدیدی برای صلح و امنیت منطقه است.

رئیس جمهوری آذربایجان تاکید کرد: ما از سازمان ملل و جامعه بین‌المللی می‌خواهیم تا از ارمنستان بخواهد که از یک تهاجم نظامی دیگر خودداری کند. علی‌اف با بیان اینکه «قره‌باغ، آذربایجان است» گفت: مناقشه ارمنستان و آذربایجان باید بر اساس تمامیت ارضی آذربایجان حل و فصل شود. تمامیت ارضی آذربایجان هرگز موضوع مذاکره نبوده و نخواهد بود. حاکمیت و تمامیت ارضی آذربایجان باید بازگردانده شود.

 مناقشه میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر منطقه قره‌باغ کوهستانی در سال ۱۹۸۸ میلادی آغاز و در سال ۱۹۹۲ میلادی به درگیری‌های نظامی تبدیل شد. بر اثر این مناقشه، منطقه قره‌باغ کوهستانی جمهوری آذربایجان و هفت شهرستان دیگر در همجواری آن تحت تصرف نیروهای ارمنستانی در آمد. در سال ۱۹۹۴ میلادی با میانجیگری گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا آتش‌بس میان طرفین مناقشه برقرار شد اما تلاش‌های بین‌المللی برای حل مسالمت‌آمیز این مناقشه تا به حال نتیجه‌ای نداشته است.


فیلم سخنرانی الهام علی‌اف، رئیس جمهوری آذربایجان در ۷۵‌مین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل را می‌توانید در زیر تماشا کنید:



شبکه تلوزیونی «تی‌آرتی ورلد» مستند «پسر کوه‌ها» در خصوص جنگ قره باغ را رونمایی کرد

شبکه تلوزیونی انگلیسی زبان تی‌آرتی ورلد ترکیه در یک مستند به آسیب‌های وارده به انسان‌ها ناشی از جنگ قره باغ میان آذربایجان و ارمنستان پرداخت.

به گزارش قره باغ سسی، پروفسور گل‌محمد محمداف استاد دانشگاه آدا و معاون رئیس اجماع آذربایجانی‌های منطقه قره باغ در این مستند از زندگی پر تلاطم و محروم خود و دیگر پناهنده‌های آذربایجانی قره باغ می‌گوید.

پروفسور گل‌محمد محمد‌اف از پناهنده‌های شهر لاچین است. هنگام جنگ ۱۴ سال داشت و علی‌رغم تمامی سختی‌های دوران زندگی خود به موفقیت‌های چشمگیر تحصیلی دست یافته است. ایشان تحصیلات خود را با ورود به دانشگاه دولتی باکو در رشته‌ی فیزیک آغاز کرد و سپس به ایتالیا و آمریکا رفته و ادامه تحصیل می‌دهد.

مستند «پسر کو‌ه‌ها» به زبان انگلیسی تهیه شده و پروفسور گل‌محمد محمد‌اف به تشریح روزهای سخت آن دوران خود می‌پردازد.

لازم به ذکر است که این مستند در محل اسکان پناهنده‌های شهرهای باکو، آغجابدی و داشکسن فیلم‌برداری شده است.

مستند «پسر کوه‌ها» را می‌توانید از همینجا تماشا کنید:



۱۳۹۹/۰۶/۱۵

میزگرد علمی «مخاطرات توسعه روابط ارمنستان با رژیم صهیونیستی»

 سفر مقامات بلند پایه ارمنستان به سرزمین‌های اشغالی از سال ۱۹۹۴ تاکنون نشان از نگاه بلند مدت مقامات ارمنی به برقراری ارتباطات سیاسی و اقتصادی با این رژیم دارد و در این سالها توافقنامه‌های زیادی در زمینه‌های مختلف بین طرفین منعقد شده است.

به گزارش قره ‌باغ سسی به نقل از خبرگزاری تسنیم، اقدام دولت ارمنستان به منظور افتتاح سفارت در فلسطین اشغالی و اعزام سفیر خود به تلاویو نشان می‌دهد در طول سال‌های اخیر، مناسبات دیپلماتیک بین ارمنستان و رژیم صهیونیستی به صورت قابل توجهی توسعه یافته و روابط آن‌ها وارد مرحله جدیدی شده که بی شک این مساله در تضاد با منافع منطقه ای  جمهوری اسلامی ایران بوده و اعتراضات قابل توجهی به این رفتار مغایر با اصول همسایگی ارمنستان صورت گرفته است.

در همین زمینه میزگرد علمی با موضوع «مخاطرات توسعه روابط ارمنستان با رژیم صهیونیستی» با حضور تعدادی از پژوهشگران و سخنرانی بهرام امیر احمدیان استاد دانشگاه و برهان حشمتی پژوهشگر ارشد مسائل قفقاز در تهران برگزار شد.

در این میزگرد، امیراحمدیان با اشاره به برخی اهداف ارمنستان در تحکیم روابط با رژیم صهیونیستی تصریح کرد: اگر همین امروز ایران مرزهای خود را با کشور ارمنستان مسدود کند دولت این کشور با مشکلات بسیار جدی روبه رو خواهد شد.

این استاد دانشگاه ارمنستان را در محیط بین الملل کشوری کم تاثیر و در عین حال پر ادعا توصیف و تاکید کرد: این کشور با چاپ و انتشار برخی نقشه های مجعول تحت عنوان ارمنستان بزرگ به دنبال بازتعریف آنچه بعنوان امپراطوری ارمنی! در قرن اول میلادی از آن یاد می کنند است. ارامنه با مطرح کردن ادعای حکومت از دریا تا دریا (دریای سیاه - دریای مدیترانه - دریای خزر) به دنبال اهداف واهی توسعه طلبانه هستند و حتی این مطالب را در کتب آموزشی و نقشه های رسمی کشورشان آورده اند و بخش هایی از ایران را به عنوان ارمنستان بزرگ نشان داده اند و حتی در کتابی نیز که در ایران منتشر کرده اند همین نقشه ادعایی آنها منعکس شده که شاید بی توجهی یا عدم دقت باعث آن بوده است.

امیر احمدیان افزود: مقامات ارمنی اخیراً نیز در خصوص نقش تاثیرگذار خود در جاده ابریشم ادعاهایی را مطرح کرده اند که حاکی از داشتن افکار خطرناکشان در آینده منطقه است و ارتباط با رژیم صهیونیستی نیز در همین راستا قابل ارزیابی است و البته طبیعی است در صورت بروز هرگونه اشتباه عملیاتی توسط ارمنستان، پاسخ جمهوری اسلامی ایران قاطع خواهد بود و علاوه بر آن خود رژیم صهیونیستی هم در حد و اندازه جمهوری اسلامی ایران نیست.

وی به سفر مقامات بلند پایه ارمنستان به سرزمین های اشغالی از سال ۱۹۹۴ تاکنون اشاره کرد که نشان از نگاه بلند مدت مقامات ارمنی به برقراری ارتباطات سیاسی و اقتصادی با این رژیم دارد و در این سالها توافقنامه های زیادی در زمینه های دانشگاهی، گمرکی،کنسولی و سایر موارد داشته است و اخیراً هم سفیر ارمنستان در سرزمین های اشغالی مستقر شده که نشان دهنده توسعه روابط است.

این استاد دانشگاه، اشغال منطقه قره باغ توسط ارمنستان را نیز بر خلاف موازین و مقررات بین المللی دانسته و تصریح کرد: ارمنستان حدود ۳ میلیون و جمهوری آذربایجان ۹ میلیون جمعیت دارند و به هیچ عنوان از لحاظ نظامی قابل قیاس با جمهوری آذربایجان نیست و اگر روسیه مانع نشود آذربایجان می تواند سریعاً مناطق اشغالی خود را آزاد کند.

امیراحمدیان در ادامه به نقش بی تاثیر گروه مینسک در مناقشه قره باغ اشاره و یاد آوری کرد که آذربایجانی‌ها باید در این زمینه تامل کنند.

تلاش رژیم صهیونیستی برای نفوذ در مرزهای ایران

برهان حشمتی پژوهشگر ارشد مسائل قفقاز نیز از دیگر حاضران در این نشست بود که طی سخنانی اهداف و انگیزه های اصلی رژیم صهیونیستی در ایجاد روابط دیپلماتیک با ارمنستان را تلاش برای افزایش نفوذ در جوار مرزهای ایران و اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی و کمک به اجرای سیاستهای آمریکا در منطقه قفقاز جنوبی و برخورداری از حمایتهای این کشور دانسته و اضافه کرد: طی چند ماه گذشته ارمنستان عادی سازی روابطش را با رژیم صهیونیستی اعلام کرده و سفیر این کشور در تلاویو مستقر شد و حتی یک مصاحبه ای هم در خصوص ارتباط با رسانه های اسرائیلی داشته و در آن مصاحبه عنوان کرده که برخی اظهار نظرهای طرف ایرانی نمی تواند بر توسعه روابطمان تاثیرگذار باشد. البته مقامات ایران اعتراضات قاطعی نسبت به این مسئله داشتند، حتی برخی از دانشجویان ایرانی مقابل سفارت ارمنستان تجمع کرده و شعارهایی را بر ضد رژیم نژاد پرست صهیونیستی سر داده اند که در رسانه های ارمنستان و آذربایجان هم انعکاس زیادی داشت.

آنچه مسلم است این که تصمیم اشتباه و غیرکارشناسی دولت ارمنستان علاوه بر اینکه در تضاد اساسی با منافع جهان اسلام و منافع مردم مظلوم فلسطین قرار داشته و بر ثبات و امنیت منطقه نیز تاثیر منفی خواهد گذاشت، با منافع ملی دراز مدت ارمنستان نیز همخوانی نداشته و ارمنستان را به شریک جنایتهای رژیم صهیونیستی تبدیل می کند.

۱۳۹۹/۰۶/۱۰

۲۷ سال از اشغال شهر قوبادلی آذربایجان توسط ارمنستان اشغالگر گذشت

 در ۳۱ آگوست ۱۹۹۳ مطابق با ۹ شهریور ۱۳۷۲ شمسی، منطقه قوبادلی به اشغال نیروهای ارمنی در آمد و حدود سی هزار نفر از مسلمان ساکن این منطقه از شهر و دیار خود رانده شده اند. درطول مناقشه قره باغ حدود ۲۳۲ نفر از ساکنان قوبادلی شهید و بیش از ۱۴۶ نفر مجروح شده اند. ضمن اینکه در جریان اشغال این شهر ۵۴ نفر از مسلمانان تُرک آذربایجانی نیز به شهادت رسیدند.

قوبادلی نام بخشی است با وسعت ۸۰۲ کیلومتر مربع در جنوب غربی جمهوری آذربایجان که مرکز این بخش هم شهری به همین نام می باشد.

فاصله‌ی این شهر تا شهر باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان حدودا ۴۰۳ کیلومتر می باشد.

بخش «قوبادلی» مناطق جغرافیایی و منابع طبیعی کم نظیری را دارد و رودخانه های برگوشاد و حکری نیز به این بخش تعلق دارد.

بعد از اشغال بخش های فضولی و جبراییل در ۲۳ آگوست ۱۹۹۳، هشت روز بعد یعنی در ۳۱ آگوست همان سال، این بار شهر «قوبادلی» هدف اشغال نیروهای مسلح ارمنستان قرار گرفت.

در جریان اشغال این بخش، مسکن ها، مراکز پزشکی، مهدکودک ها، کودکستانهای عمومی ،خانه های فرهنگی، کتابخانه های عمومی و تنها موزه‌ی تاریخی این شهر تخریب شدند.

۳۴۹۴۵ نفر هم از ۹۱۴۶ خانوار در این منطقه از سرزمین مادری خود رانده شدند.

این منطقه دارای آثار و اماکن تاریخی زیادی بود و کارخانه های زیادی هم در آن فعالیت می کردند.

نیروهای اشغالگر ارمنی ، ۹۴۷ روستا و شهرک، ۲۵۰ مورد اشیاء فرهنگی، ۱۲ آثار تاریخی،‌ هم چنین گیاهان غنی، مراتع و جنگل های سرسبز را سوزاندند و ثروت های منطقه را هم به تاراج بردند.

بعد از اشغال قوبادلی، نام این شهر تاریخی آذربایجان توسط ارامنه به کاشونیک تغییر نام یافته است.

خاطر نشان می شود که مناقشه قاراباغ از سال ۱۹۹۱ آغاز و در سال ۱۹۹۲ با تجاوزگری دولت ارمنستان وارد فاز نظامی و سپس اشغال ۲۰ درصد از اراضی تاریخی آذربايجان و قتل عام هزاران غیر نظامی بی دفاع آذربایجانی از سوی نیروهای نظامی ارمنستان انجامید.



۱۳۹۹/۰۶/۰۳

۲۷ مین سال اشغال فضولی و جبراییل جمهوری آذربایجان توسط ارمنستان

 بیست و هفت سال پیش در چنین روزهایی بخشهای فضولی و جبراییل در قره باغ  آذربایجان توسط نیروهای مسلح ارمنستان اشغال گردید.

به گزارش قره باغ سسی، در روز یکم شهریور سال ۱۳۷۲ شمسی مطابق با  ۲۳ آگوست سال ۱۹۹۳ میلادی، مرکز بخش فضولی و ۵۱ روستای این بخش از سوی نیروهای مسلح ارمنستان اشغال شد. ۵۵ هزار نفر از ساکنان این مناطق توسط نیروهای ارمنی از سرزمین‌های خود رانده شدند.

منطقه فضولی با مرکزیت شهر فضولی در زمینی به مساحت ۱۳۹۰ کیلومتر مربع واقع گشته است. مرکز بخش فضولی شهری به همین نام است. نام این بخش پس از اشغال از سوی ارامنه به واراندا تغییر نام یافته است.

این بخش در جنوب - شرق کوه های قره باغ و سواحل رود آراز(ارس) است. بخشهای جبراییل، خوجاوند، آغجابدی و بیلگان آذربایجان از بخشهای ساحلی رود آراز هستند.

بخش جبراییل نیز که در ساحل شمالی رود آراز قرار دارد، با ۱۰۵۰ کیلومتر مربع وسعت، قبل از جنگ قره باغ جمعیتی در حدود ۵۴۰۰۰ نفر را در خود جای داده بود. در جریان اشغال این منطقه، ۲۵۰ تن از اهالی آن کشته، ۹۱ تن مفقود و صدها تن نیز به شدت زخمی شدند. ۶۱۱۰۰ نفر از ساکنان بخش «جبراییل» نیز از سوی ارامنه به مناطق دیگر آذربایجان رانده شده‌اند.

در بخش «جبراییل» ۷۲ مدرسه، ۸ بیمارستان، ۵ مسجد، ۲ موزه، ۱۲۹ آثار باستانی و تاریخی و ۱۴۹ مرکز فرهنگی زیر اشغال مانده است.

سازمان ملل متحد در چهار قطعنامه ۸۲۲، ۸۵۳، ۸۷۴ و ۸۸۴ اشغالگری ارمنستان بر قره باغ را محکوم و خواستار رفع اشغال از اراضی آذربایجان شده است. با این حال، ارمنستان تاکنون هیچ توجهی به این قطعنامه‌ها نکرده است.

منطقه قره باغ کوهستانی و بخشهای آن که  تحت اشغال ارمنستان هستند حدود بیست درصد از کل اراضی جمهوری آذربایجان را شامل میشوند. اشغال این اراضی از سوی ارامنه، مناقشه‌ای بزرگ را آغاز کرده است که بیش از دو دهه است که ادامه دارد. علی‌رغم توافقات برای آتش‌بس، تنش‌ها و درگیری‌ها در خط جبهه در طول این سالها هرگز فروکش نکرده است.

گرامیداشت چهلم شهدای جنگ تووز جمهوری آذربایجان با ارمنستان اشغالگر در تهران

 گروهی از مردم با حضور در مقابل سفارت جمهوری آذربایجان در تهران، چهملین روز شهدای سربازان این کشور در جنگ اخیر با ارمنستان را گرامی داشتند.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از خبرگزاری تسنیم، امروز دوشنبه گروهی از مردم کشورمان به منظور گرامیداشت چهلمین روز شهادت سربازان جمهوری آذربایجان در درگیری اخیر با نیروهای ارمنستان اشغالگر‌ در مقابل سفارت باکو در ایران تجمع و اقدام به روشن کردن شمع کردند.

در بیانیه ای که به این مناسبت از سوی تجمع کنندگان قرائت شد آمده است: اکنون که چهل روز از شهادت جمعی از بهترین نیروهای ارتش کشور دوست و برادر جمهوری آذربایجان در درگیری های منطقه تووز می گذرد، لازم دانستیم با حضور در مقابل سفارت این کشور در تهران ضمن ادای احترام به مقام شامخ شهیدان راه حق، یکبار دیگر بر تعلق قره باغ عزیز به جهان اسلام و جمهوری آذربایجان تاکید کرده و آمادگی همه جانبه خود به نمایندگی از ملت بزرگ ایران را برای هرگونه حمایت از مردم مسلمان و غیرتمند آذربایجان را اعلام داریم.

یقین داریم با شکست همه اشغالگران اراضی اسلامی، قدس شریف و قره باغ عزیز به دامان امت اسلامی باز خواهند گشت.

از خداوند متعال علو درجات شهدای اخیر جمهوری آذربایجان را مسالت و یکبار دیگر برای مردم آذربایجان مخصوصاً خانواده های این شهیدان سرافراز صبر جزیل مسالت می کنیم.


۱۳۹۹/۰۵/۱۷

حکایت مظلومیت مسجد جمعه آغدام آذربایجان

مسجد جمعه آغدام، در شهر آغدام واقع می‌باشد در طی سالهای ۱۸۶۸-۱۸۷۰ ساخته شده است. معمار آن کربلایی صفی‌خان قره‌باغی بوده و تزئینات مسجد نیز اثر استاد محمد نقاش تبریزی می‌باشد. ساختمان مسجد از سنگ و مناره آن از آجر ساخته شده است.

مسجد جمعه آغدام، در شهر آغدام واقع می‌باشد در طی سالهای ۱۸۶۸-۱۸۷۰ ساخته شده است. معمار آن کربلایی صفی‌خان قره‌باغی بوده و تزئینات مسجد نیز اثر استاد محمد نقاش تبریزی می‌باشد. ساختمان مسجد از سنگ و مناره آن از آجر ساخته شده است.

معمار کربلایی صفی خان قره‌باغی به سال ۱۸۱۷ در شهر شوشا چشم به جهان گشود و به سال ۱۹۱۰ در این شهر دار فانی را وداع گفت. مساجدی که وی در شهرهای شوشا، آغدام، برده، فضولی و نیز شهر اودس اوکراین (مسجد تاتارها) و شهر عشق آباد ترکمنستان (مسجد قره‌باغ) بنا نموده امروزه نیز جزء نمونه‌های معماری محسوب می‌گردد. بر اساس معماری کربلایی صفی‌خان قره‌باغی سبک معماری مسجد قره‌باغ شکل گرفته است که، می توان آنرا جرئی از ترکیب معماری صفوی محسوب نمود. در آثار معماری وی از المان‌های معماری مساجد تبریز، مراغه و اردبیل نیز استفاده گردیده است.


در کتیبه نصب شده بر طاقچه محراب مسجد از محمد نقاش تبریزی به عنوان خالق تزئینات مسجد نام برده شده است. متاسفانه در منابع موجود اطلاعات چندانی از فرزند کربلایی نقاش تبریزی که با نام محمد نقاش تبریزی و یا محمد شکوهی تبریزی شناخته می‌شود در دست نیست. لیکن نقادان تزئینات بکار رفته در مسجد جامع آغدام اذعانگر وجود تاثراتی قوی از صنعت و هنر در وی می‌باشند.


شهر آغدام در یکم مرداد سال ۱۳۷۲ شمسی توسط قوای مسلح ارمنستان اشغال گردیده و مسجد جمعه آغدام به عنوان یکی از آثار برجسته معماری آذربایجان نیز به یکی از قربانیان تجاوز ارامنه بدل گشته است.


مناره‌های مسجد از درون شکافته شده، سقف آن در چند جا فرو ریخته، نقوش و نوشته‌های آن پاک شده است. این مسجد که در حال حاضر تحت اشغال قرار دارد به صورتی هدفمند و در راستای تحقیر دین اسلام به طویله بدل گشته و اخیرا نیز مشخص گردیده که توسط ارامنه به پایگاه نظامی تبدیل شده است. وضعیت امروز مسجد جمعه آغدام نقض مفاد کنوانسیون هاقا مصوب سال ۱۹۵۴ در پیرامون (حراست میراث فرهنگی در زمان جنگ) توسط ارامنه را بار دیگر تایید می‌نماید.


مساجد دیگری چون مسجد گوهرآقای بالا، مسجد گوهرآقای پایین و ساعاتلی مسجد که کربلایی صفی‌خان قره‌باغی در شهر شوشا بنا داشته از آثار بزرگ معماری وی محسوب می‌گردند. این مساجد نیز پس از اشغال شوشا به عنوان اراضی تاریخی آذربایجان توسط ارمنستان به سال ۱۹۹۲ به آثار تاریخی اسیر بدل گشته و در تحت تاراج دشمن قرار گرفته است.

 

۱۳۹۹/۰۵/۰۲

ستیزه‌طلبی ارمنستان و پیامدهای منطقه‌ای آن

مسئله آذربایجان در ترکیه همانند مسئله قبرس یک مسئله ملی و فراحزبی است.


نیروهای نظامی ارمنستان که حدود ۲۰ درصد از خاکهای جمهوری آذربایجان از جمله قره باغ را اشغال کرده است روز دوازدهم جولای به منطقه استراتژیک تووز واقع در شمال‌غرب جمهوری آذربایجان حمله کرد. در این حمله ۱۱ تن از سربازان ارتش جمهوری آذربایجان به شهادت رسید و گفته می شود در خلال این درگیریها بیش از صد سرباز ارتش ارمنستان نیز کشته شده است. با توجه به بی ارتباط بودن این منطقه با مناطق به اصطلاح «مورد مناقشه»، موقعیت استراتژیک آن از لحاظ خطوط انتقال انرژی و نیز حمل و نقل، به علاوه دارا بودن منابع آبی غنی نشان می دهد که اقدام اخیر ارمنستان، ماهیتی متفاوت با موارد نقض آتش‌بس معمولی این کشور دارد. جایگاه ویژه اجتماعی - جغرافیایی منطقه تووز در تاریخ آذربایجان - ترکیه و نیز موضوع محبوبیت ژنرال شهید «پولاد هاشیم‌اف» یکی از شهدای حمله اخیر  در میان سربازان ارتش و آموزش دیدن وی در ترکیه، نشان می دهد که این حمله و پیامی که با خود دارد باید به شکلی جامع مورد ارزیابی قرار گیرد.

در روند فروپاشی اتحاد جماهیری شوروی، مناقشه قره‌باغ به عنوان عامل بروز درگیریها میان آذربایجان و ارمنستان، سبب شد تا ارمنستان با سوء استفاده از برخی مشکلات داخلی و خارجی که دولت باکو درگیر آن بود تا آتش بس ۱۹۹۴، کل منطقه و نواحی گسترده‌ای در اطراف آن را به اشغال خود در آورد. از این تاریخ به بعد در حالیکه باکو ترجیح می دهد تا با استفاده از دیپلماسی، راه حل صلح آمیزی برای این معضل پیدا شود، در مقابل ایروان، با تکیه بر حمایتهای سیاسی ایران، روسیه و فرانسه، هیچگونه تمایلی به مصالحه نشان نمی دهد. جمهوری آذربایجان، طی بیش از ۲۵ سال گذشته، استراتژی مدرنیزه کردن فناوری نظامی، دریافت پشتیبانی فنی از کشورهای دارای قدرت نظامی برتر همچون ترکیه و اسرائیل و نیز تلاش برای پایان دادن به حمایتهای کشورهای ذی نفوذ در منطقه چون روسیه، ایران و فرانسه از اشغال، با ایجاد روابط حسنه با این کشورها را دنبال کرد. باکو مکرراً نشان داد که چه در قراردادهای بین‌المللی امضا شده در بخش انرژی و چه در روند ایجاد معادلات قدرت در داخل کشور این عامل را مد نظر دارد.

تمامی این تحولات به وضوح نشان می دهد که استراتژی ۲۵ ساله مذکور نه تنها نتیجه‌ای در پی نداشته بلکه سبب جری‌تر شدن اشغالگران و حامیانشان شده است. در حال حاضر دولت  جمهوری آذربایجان دو گزینه در پیش رو دارد: یا با پیگیری استراتژی موجود، به موضع بیش از حد متعادل خود به ویژه در مقابل مسکو ادامه خواهد داد و حتی با دادن امتیازات بزرگتر تلاش خواهد کرد تا از حمایتهای دولت پوتین در قبال ایروان بکاهد و یا با دست کشیدن از تلاشهای معطوف به خوشنودسازی همه طرفین، آغاز به اقدامات مخاطره آمیز ولی الزامی در جهت تامین تمامیت ارضی کشور خواهد کرد.

می توان گفت که جمهوری آذربایجان هم اکنون در مقایسه با اوایل دهه نود، از برتریها و مزیتهای بسیار بیشتری برخوردار است. اولاً، در مقایسه با آن دوره، کادر مدیریتی بسیار مجربتری بر سر کار است. ثانیاً، به ویژه با در نظر گرفتن درآمد صدها میلیارد دلاری حاصل از فروش نفت طی بیست سال اخیر، در مقایسه نیروی نظامی دو کشور، معادله با نتیجه حداقل ۳ بر ۱ به نفع باکو تغییر کرده است. در این میان عامل بسیار مهم دیگری که نباید از نظر دور داشت این است که ترکیه به عنوان بزرگترین حامی جمهوری آذربایجان، به یک قدرت سیاسی و نظامی بزرگ غیر قابل مقایسه با دهه نود تبدیل شده است و همچنانکه بیانیه مشترک اخیر مجلس ترکیه نیز نشان داد مسئله آذربایجان در ترکیه همانند مسئله قبرس یک مسئله ملی فراحزبی است. از سوی دیگر پاندمی کرونا و تنش بزرگ بین آمریکا و چین، میدان تحرک قدرتهای منطقه‌ای را به شکل بی سابقه‌ای گسترش داده است. جمهوری آذربایجان با استفاده از این فرصت تاریخی، چنانچه اقدامی در جهت پایان دادن به اشغال خاکهای خود صورت ندهد، ممکن است دیگر چنین فضای مناسب جهانی را هرگز بدست نیاورد. امتیاز دیگر باکو در مقایسه با ربع قرن پیش، اوج‌گیری بیشتر ملی‌گرایی ترک در ایران است. این آگاهی قومی که در سطوح مختلف جامعه در میان لایه‌های متعدد حکومتی و مردمی قابل مشاهده است، حمایت پنهانی و ضمنی تهران از ایروان، همانند آنچه که در دهه نود در جریان بود را دشوارتر خواهد کرد. همچنین، در شرایط کنونی حاکم بر اقتصاد ایران، درآمد حاصل از پروژه‌های مشترک انرژی با آذربایجان، منبع اقتصادی با ارزشی است که این کشور حاضر به از دست دادن آن نخواهد بود.
و سخن پایانی اینکه، این حملات مذموم که سبب اعتراضات مردمی در باکو و بسیاری از شهرها در داخل و خارج از جمهوری آذربایجان شد، در صورت مدیریت صحیح روند، می تواند به فرصتی مطلوب برای باکو تبدیل شود. در غیر اینصورت ممکن است به منافع تٌرک در منطقه فوق استراتژیک بین دریای خزر و دریای سیاه واقع در دالان شمال-جنوب و شرق-غرب اوراسیا آسیب وارد شود. در این میان چنانکه مولود چاووش‌اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه نیز بیان کرد، آنکارا، فارغ از اینکه گزینه مورد نظر آذربایجان چه خواهد بود، مانند همیشه در کنار باکو خواهد ایستاد.

نویسنده: دکتر حقی اویغور نائب رئیس مرکز مطالعات ایرانی آنکارا

۱۳۹۹/۰۴/۳۱

۲۷ سال از اشغال «آغدام» توسط ارمنستان می‌گذرد

یکم مرداد ماه سال ۱۳۷۲ مطابق با ۲۳ ژوئیه ۱۹۹۳ میلادی، منطقه آغدام که قسمت بزرگی از آن در قره باغ کوهستانی واقع شده است، توسط ارمنستان اشغال گردید.


منطقه آغدام با مناطق آغجابَدی، تَرتَر، برده، کَلبَجَر، عَسگَران، خوجاوند و فضولی هم مرز است. یک هزار و پانزده کیلومتر مربع وسعت دارد. در ۱۶ مرداد ۱۳۰۹ شمسی تبدیل به شهر شد. منطقه آغدام دارای ۱ شهر، ۲ شهرک (قوزانلی و آچارلی) و ۱۲۳ روستا بود.

درباره منشأ نام آغدام نظرات مختلفی وجود دارد. به گفته برخی منابع، کلمه «آغدام» در تُرکی باستان به معنای «قلعه کوچک» است. براساس این نسخه در گذشته های دور، قبایل تُرک که در این منطقه زندگی می کردند، عمدتاً قلعه های کوچکی برای دفاع از خود ساخته بودند. با گذشت زمان، معنی نام شهر تغییر یافت. در نیمه اول قرن ۱۸ میلادی، «پناهعلی خان» بنیانگذار خانات قره باغ دستور داد تا در این شهر امارت سنگی سفید برای او بسازند. این امارت برای مدت طولانی به نوعی نقطه عطفی برای ساکنان روستاهای اطراف بدل شد. به این معنا ، «آغدام» به معنای خانه ای روشن و سفید است که در اثر تابش خورشید نورانی می شود.

شهر آغدام به عنوان مرکز منطقه آغدام در فاصله ۳۶۲ کیلومتری باکو، ۳ کیلومتری ساحل رودخانه قارقار و جنوب غربی دشت قره باغ قرار دارد.


آغدام منطقه ای با صنایع سنگین، غذایی و سبک بود و دارای کشاورزی پیشرفته‌ای بود.

ابزارآلات ماشین آلات، هوافضا و تجهیزات ارتباطی، اتصالات سازنده، تعمیرات تراکتور و ماشین، آسفالت، روغن و کنسرو، کره، پنیر، دانه های پیله، پنبه، نانوایی مکانیزه، کارخانه فرش، محصولات دانه ای، مصالح ساختمانی و کارخانه های گوشتی، دو ایستگاه راه آهن و فرودگاه، ایستگاه های خدمات اتومبیل، مجموعه خدمات خانگی، شبکه برقی، کشاورزی، مکانیزاسیون کشاورزی و ایستگاه های برق، مدرسه فنی موسیقی به نام عزیر حاجی بگ اف و تئاتر نمایشی ایالتی آغدام به نام حاق‌وئردی‌اف فعالیت می‌کرد. همچنین ۳۸ مزرعه جمعی و دولتی، ۲۴ بخش ساخت و نصب و راه اندازی، ۱۲ شرکت صنعتی، ۷۴ مدرسه، ۱۰۵ مرکز بهداشتی و درمانی، ۲۷۱ خانه فرهنگی، ۱۴ مسجد، ۶۷ بخش اداری و ۹۹ کلوپ توسط ارامنه اشغال شد.

۱۷۰۰ هکتار از اراضی منطقه آغدام جنگلی و ۲۸ هزار هکتار زمین کشاورزی بود. عمده فعالیتهای کشاورزی پنبه، زراعت انگور و دامداری بود.

ارمنستان که کشور خود را در اراضی قدیمی آذربایجان تأسیس کرد، در اواسط بهمن ماه سال ۱۳۶۶( اوایل فوریه ۱۹۸۸) به منظور الحاق قره باغ کوهستانی به ارمنستان آغازگر جنگ شد. ده ها هزار نفر از تُرک‌های آذربایجانی ها که از خانه های خود در قره باغ بیرون رانده شده بودند، به منطقه آغدام پناه بردند. ارمنستان که در سال ۱۹۹۲ قره باغ را کاملاً اشغال کرده بود، از این امر راضی نبود و به مناطق اطراف قره باغ نیز هم چشم طمع دوخته بود.


دولت اشغالگر ارمنستان پس از اشغال مناطق شوشا، لاچین و کَلبَجَر با کمک و مشارکت مستقیم برخی از کشورهای خارجی، آغدام را هدف قرار داد. ارمنی ها برای تصرف آغدام نیز عملیات تهاجمی در مقیاس گسترده انجام دادند. این حمله از ۲۱ خرداد ۱۳۷۲ (۱۱ ژوئن ۱۹۹۳) آغاز شد و در یکم مرداد ماه ۱۳۷۲ (۲۳ ژوئیه ۱۹۹۳) با اشغال آغدام پایان یافت.

در نتیجه تجاوز نظامی ارمنستان علیه آذربایجان که تا ۲۲ اردیبهشت ۱۳۷۳ (۱۲ مه ۱۹۹۴) ادامه داشت، ارامنه موفق به اشغال ۸۴۶.۷ کیلومتر مربع از منطقه آغدام یعنی ۷۷.۴ درصد از کل این منطقه شدند. شهر اشغالی آغدام و ۸۹ روستای منطقه با وحشیگری بی سابقه ارامنه در تاریخ بشریت نابود شدند. در نبردهای خونین برای دفاع از آغدام ۵۸۹۷ شهید شده، ۳۵۳۱ معلول و ۱۸۷۱ فرزند نیز یتیم شدند. هزاران نفر معلول جسمی شدند و بیش از ۱۲۶ هزار نفر از خانه و کاشانه‌ی خود آواره و پناهنده شدند. اشغال آغدام توسط ارامنه، منجر به وارد شدن خسارت ۱۳ میلیارد و ۱۳۵ میلیون دلاری به این منطقه شده است.




شهر آغدام و بناهای تاریخی و فرهنگی آن، معماری‌های بی نظیر و ‌موزه‌های آن توسط ارامنه بصورت وحشیانه تخریب شده است.

در سال ۲۰۰۸ ، مجله Lonely Planet نام آغدام را «هیروشیماى قفقاز» گذاشت. در سال ۲۰۱۰ پایگاه خبری الجزیره، آغدام را به عنوان «شهر ارواح» نامید. در سال ۲۰۱۰، با تصمیم رژیم تجزیه طلب در قره باغ، شهر آغدام به آکنا تغییر نام داد.

بنا بر آمار منتشر شده در «تقویم قفقاز» در سال ۱۹۱۲ میلادی، جمعیت شهر آغدام ۶۲۳ نفر بود. در سال ۱۹۸۹، ۲۸ هزار نفر ساکن آغدام بودند. طبق آمار سال ۲۰۱۰، ۳۶۰ نفر در آغدام زندگی می کنند.


۱۳۹۹/۰۴/۲۲

اشغال فرهنگی آذربايجان توسط ارمنیان

(شامل عمليات های كشف و تكثير، جعل و تخريب، حذف و هضم و عكس و تبديل)


ارامنه بعد از اينكه در جنگهای ايران و روس به مسلمانان از پشت خنجر زد، و بر اثر خيانتهای ايشان شهرها و دهات شيعه نشين آذربايجان غارت و يغما گرديده بدست روسها افتاد به پاداش و دستمزد خوش خدمتی های خود با جلب نظر و موافقت آنان در شهر شيعه نشين و تُرک ايروان جمع گرديد و بعد از كشت و كشتار ساكنان اوليه و مسلمان ايروان اولين سنگ بناب جمهوری ارمنستان را در سرزمين اشغالی مسلمانان پی نهادند.

ارمنيان در اين اشغال به جنايات بشری بسنده نكرد و در صدد محو آثار اسلامی و تُركی برآمدند و دهها تنديس بزرگان اين آب و خاک را به انحاء مختلف از بين برند. بعد از فروپاشی شوروی اين جنايات فرهنگی شدت بيشتری پيدا كرد و آنها با حمله به سرزمين قره باغ حدود ۲۰ درصد از خاک آذربايجان را اشغال نظامی كردند. آنها در اين اشغال نظامی نه تنها مرتكب جنايات فيزيكی نسبت به ساكنان مسلمان اين نواحی شدند بلكه به جنايات فرهنگی نيز بی شرمانه دست زدند و بيشتر ميراث فرهنگی را با تغيير يا بی تغيير بنام خود مصادره كرده در نمايشگاههای خود بنام ميراث فرهنگی ارامنه جا زدند. امروزه بيشتر موزه ها و گالری مختلف ارمنستان پر از قالی ها، گليم ها و صنايع دستی آذربايجان است كه متاسفانه بنام صنايع دستی ارامنه به نمايش گذارده می شود.

اشغال فرهنگی آذربايجان، دارای نمادهای مختلفی است كه گاه بصورت جعل و تخريب و گاه بصورت كشف و تكثير و زمانی بصورت حذف و هضم و عكس و تبديل انجام مي گيرد لذا براي آشنايی با شگردهای تيم های «اشغال فرهنگي» به موارد چند اشاره مى شود:

۱- عوض كردن اسامي مناطق اشغالی:

ارامنه چون در سرزمين امروزی ارمنستان دارای تاريخ و هويت ملی نيستند و بيشتر در قسمت‌های وان و دياربكر و ساير مناطق آنادولو غربی زندگي كرده اند و مهاجرت آنان به سرزمين ارمنستان ريشه تاريخی ندارد و بيشتر به زمان قاجار برمی گردد لذا درصدد هويت سازی برای خود برآمده و مناطق اشغالی را به اسامی ارمنی مي نامند بدين ترتيب است كه قره باغ ناگهان به آرتساخ و خان كندی به استپاناكرت تبديل مي شود. آنان نه تنها در قره باغ بلكه در ((آذربايجان غربی)) يعنی ((ارمنستان فعلی)) نيز دست به چنين جنايات فرهنگي زده و مناطق آغ باش را به آبويان و آغ كندی را به آشوتائان و آغ داغ را به آقدان، آلائوز را به آراقاتس و آلمالی را به هندزوروت (HNDZOROT) باشكندی را به آكونت و ... تغيير داده اند.  اين سياست اشغال فرهنگی و تعويض اسامی تُرکی آذربايجانی به زبان روسی هنوز هم بشدت و با سماجت هر چه تمامتر ادامه دارد.

۲- دزديهای فرهنگی بعنوان نمادی از اشغال در رشته موسيقی و رقص:

همانطور كه می دانيم آذربايجان از حيث ادبيات و فولكلور و موسيقی و رقص از غنی ترين فرهنگهای روی زمين بود و آثار همچون «مشدی عباد» ماهها در كشورهاي عربی و بويژه يمن با نام «شيخ عباد» ركورد فروش فيلم های خاورميانه را شكست. اپرای جاودانه «كوراوغلو»، «اصلی- كرم»، «آشيق غريب» و «شاه صنم» و همچنين «شور اميراوف» از آثار ماندگار دنياي هنر است ولص ارامنه كه در سرزمين های فعلی اشغالی فاقد هر نوع هويت تاريخی و فرهنگی هستند برای فرهنگ سازی دست به كپی برداری از ترانه‌هاي فولكلوری مثل ساری گلين، گوچری، اوزون دره زده و نيز به تقليد رقص های ملی و محلی آذربايجانی و آنادولو و اپراها و بالت‌های معروف آذربايجانی زده و تقليد كوركورانه همين محصولات فرهنگی آذربايجان را بی شرمانه به نام خود جا زده و بعنوان ميراث فرهنگی ارامنه به نمايش های همگانی می گذارند غافل از اينكه نام ساری گلين و نيز آلات و ادوات بكار رفته در اجرای آن از قبيل قره نی، زيرنا، تار و ساز به وضوح خاستگاه اين ترانه ها و موسيقی ها و بويژه خواستگاه موسيقی مقامی را به كسانی كه دارای بصيرت هنری هستند مي نمايند و از صد فرسنگي داد مي زنند كه متعلق به تُركان آذربايجان هستيم. تقليد و كپی برداری فرهنگی و بويژه در زمينه موسيقی بيشتر در آثار خاچاطوريان بيداد می كند و اگر كسی «صوت ارمنی» را از روی متن موسيقی حذف كند به راحتی حكم به آذربايجانی بودن اين آثار می دهد.

۳- دزديهای ادبی همچون نماد اشغال فرهنگی:

ارامنه گاه - گاه دست به كارهايی می زنند كه نشان می دهند در سرقت های ادبی خود حد و مرزی برای اين كار قائل نيستند. آنها با اينكه دنيا معرف است كه داستان و حماسه كوراوغلو متعلق به تُركهاست و خواستگاه تُركی دارد از مصادره اين داستان نيز خودداری نكرده و آنرا متعلق به ارامنه می دانند و جالب تر اينكه «آشيق های ارمنی» اين قصه آذربايجانی را چنان با آب و تاب نقل مي كنند كه گويی كوراوغلو يک قهرمان ارمنی مثل داويد ساسونی است.
آنان كار خود را با مصادره حماسه كوراوغلو پايان يافته تلقی نكرده و بيشتر باياتی‌ها، قوشماها، قصه‌ها، و امثال و حكم آذربايجانی را بنام خود زده و آنها را محصولات فرهنگی ملت ارمنی می دانند.
در كتاب «گزيده ای از ضرب المثل های ارمنی» دهها ضرب المثل تركی آذربايجاني بعنوان ضرب المثل ارمنی جا زده مي شود كه هر خواننده ای با مروری در آنها خواستگاه آذربايجانی آنها را تصديق می كند. براي نمونه چند ضرب المثل ارمني از همان كتاب «گزيده اي از ضرب المثل های ارمنی» نقل می شود تا خوانندگان خود واقف به مسئله گردند با اين توضيح كه برای دسترسی محققين محترم به اصل ضرب المثل مربوطه ذكر می‌‌شود: يا حسن كچل يا كچل حسن (ش ۳۱۰، ص ۲۷) ، هندونه زير بغل گذاشتن (ش ۳۰۸، ص ۲۷) ، هم به نعل مي زند هم به ميخ (ش۳۰۴، ص ۲۷) ، هيچ كس نمی گويد دوغ من ترش است (ش۳۰۹، ص ۲۷) ، هرچه كنی به خود كنی (ش۲۸۹، ص ۲۶) صورت ناقص هر نئيله سن اوزووه ائله سن، كولوگوزووه ائله سن)، هر كس خر خويش راند(ش۲۹۴، ص۲۶) صورت ناقص هر كس اوز ائششگين سورور كی منده ماماقانلی يم)، يكی بگو يكی بشنو (ش۳۱۶، ص ۲۸ صورت ناقص آدين ندي رشيد، بيرن دئدين بيرن ائشيد) و چنانچه بعينه مشاهده می شود ضرب المثل های ارمنی ترجمه و كپی ضرب المثل های تُركی آذربايجانی است و مواردی هم كه ضرب المثل های آذربايجانی موزون و منظوم بوده و ترجمه به زبان ارمنی مقدور نبوده تنها به ترجمه ساده آنها بسنده شده است و گاه در نتيجه عدم رسايی زبان ارمنی مقدور نبوده تنها به ترجمه در بين مردم شايع است چنانچه ضرب المثل موزون و منظوم سه واژه‌ای «يالانچی، ويلانچی، تالانچی» چون قابليت ترجمه نداشته و زبان ارمنی نمی توانسته در سه واژه مفاهيم بزرگی را برساند عيناً بكار برده ميی‌شود.

۴- جعل و تخريب آثار باستانی همچون نماد اشغال فرهنگی:



بعضی از ارامنه متاسفانه حتی از «دين» نيز در جهت اهداف قومی سوء استفاده كرده و درصدد تحكيم مليت خود برآمده‌اند آنها با تمسک به دين مسيحيت و دستاويز قرار دادن كليساها در صدد اثبات ظهور قومی خود در خاورميانه هستند و در اين راه آنچه را كه تعلق به مليت خود ندارند و به ملل ديگر تعلق دارند به خود می‌‌بندند.

می‌دانيم كه تُركان آلبانی آذربايجان بعد از قبول مسيحيت در صدد ساختن كليساهايی در سرزمين آذربايجان برآمدند در آن زمان هنوز ارامنه مسيحی نبودند و سرزمين امروزی جمهوری ارمنستان به ارامنه متعلق نبود. طبيعی است كه معماران تُرک آلبانی اين كليساها را ساخته و در درون آن گاه دعا و كتب انجيل را به زبان تُركی می‌خواندند. بعدها كه اين قوم آلبانی از بين رفت و تنها كليساهای ساخته شده توسط تُركان آلبانی باقی ماند. ارامنه بعد از مهاجرت به جمهوری ارمنستان امروزی خود را وارث كليساهای آلبانی قلمداد كرد و بی‌شرمانه كليساهای آلباني را كليساهای ارامنه جلوه داد و بدين طريق سابقه ظهور قومی خود را در جمهوری ارمنستان فعلی به سده‌های نخستين مسيحيت رسانيد در صورتيكه چنين استنباط و استنساخي صحيح نيست و كليساهاي آلبانی فقط می‌تواند سابقه مسيحيت را در اين سرزمين به پيش برد نه سابقه قوميت ارمنی را برای تقارن بخشی بر ذهن خوانندگان می شود از مساجد ساخته شده در آذربايجان مثال آورد. هيچ عرب سالم العقلی با تمسک به مساجد ساخته شده در زمانهای سلجوقيان و خوارزم‌شاهيان و تيموريان و آق قويونلو و قره قويونلو و صفويه و افشاريه و قاجاريه نمی تواند مدعی حضور و ظهور قوم عرب در سده‌های ياد شده در آذربايجان گردد چه مساجد آذربايجان توسط معماران ترک همان اقوام و سلسله‌های حكومت‌گر ساخته شده و ربطی به قوميت عرب ندارد. ولی هر عربی به صرف وجود مساجد در آذربايجان می‌تواند مدعی اسلام در اين مناطق گردد و آنها را به حساب تمدن اسلامی بگذارد و اگر دچار چنين مغلطه‌ای گردد تنها خود را گول زده است. چنانچه حضرات ارمنی به چنين خود فريبی و ديگر فريبی دست زده و از وجود كليساهای آلبانی عوض اينكه حكم به ظهور مسيحيت بدهند حكم به وجود ارمنيت می‌دهند. آنها در اين راه چنان به خود فريبی دچار شده‌اند كه كليساهای ساخته شده توسط «مغولان» را نيز كودكانه به حساب مدنيت ارمنی مي‌گذارند. تفصيل ماجرا چنين است كه مغولان بعلت نداشتن تعصب مذهبی و برخورد لائيک گونه با فرق و مذاهب و اديان دارای آزادی مذهبی بود و حتی همسر هلاكوخان بنام دوققوز خاتون – كه ترک و دارای دين مسيحی بود- كليساهای فراوانی در تبريز و مراغه و قره‌باغ و ارمنستان فعلی احداث كرد. مغولان در سال ۱۲۷۲ در مراغه، در سال ۱۲۸۲ در تبريز و بين سالهاي ۱۲۹۴ الي ۱۳۰۱ باز در مراغه اقدام به احداث كليساهايی براي خاتونان خود توسط معماران تُرک محلی كردند. اين آثار مغولی كه به دين مردم تُرک محلی ساخته شده امروز، در سرتاسر آذربايجان ديده می‌شود كه متاسفانه عوض اينكه بنام كليساهای مغولی محسوب شوند ارامنه با سوء استفاده از دين مسيح آنها را به نام خود و بعنوان كليساهای ارمنی جا می‌زنند.

جالب‌تر اينكه مسيحيان اوليه امپراطوری روم شرقی نيز از اين اقدام‌های بی‌شرمانه ارامنه مصون نمانده و آثار روميان نيز بنام ارمنيان امروزه از طرف ارامنه جا زده می‌شود. می‌دانيم كه مسيحيان امپراطوری روم شرقی قبل از اينكه قيصرهای روم مسيحی شوند مورد آزار و اذيت‌های حكومت‌های خود بودند و بيشتر مسيحيان به امپراطوری اشكانی و ساسانی پناه آورده و در آذربايجان اسكان داده می‌شدند و حتی اولين كليسای جهان نيز در همين آذربايجان توسط همين فراريان و بوميان به مسيحيت گرويده ساخته شده است. در اثر تبليغ همين مسيحيان روم شرقی بود كه بعدها ارامنه به دين مسيحيت گرويده و مسيحی گرديدند و برای اولين بار خود به ساختن كليساها مبادرت كردند ولی ارامنه با مصادره همين كليساهای ساخته شده توسط فراريان رومی سعی در تقويت قوميت خود دارند و تلاش می‌كنند سابقه خود را در سرزمين‌های اشغالی امروزی به جلو ببرند و در اين راه چنان افراط می‌كنند كه حتی كليساهای گرجی را نيز بنام كليساهای ارمنی جا می‌زنند.
در اوابل قرن بيستم دانشمندی بنام و.ل.وليچكو در مورد همين دزدهای فرهنگی ارامنه می‌نويسد: ارامنه تاريخ و آثار باستانی گرجی‌ها را با بی‌حيايی غارت كرده نوشته‌های گرجی را از روی آثار تاريخی پاک كرده ( و بعنوان ميراث فرهنگی ارامنه جا می‌زنند) و كليساهای قديم گرجی را بصورت كليساهای ارمنی نشان می دهند.
اين تخريبات و جعليات فرهنگی ساليان سال است كه ادامه دارد و نه تنها كليساها بلكه پای مساجد آذربايجان را نيز گرفته است بدين ترتيب كه آنها ارامنه با تشكيل تيم‌های جعل و تخريب و با آموزش هاي لازم دولتی به دهات آذربايجان می‌روند و بعد از شناسايی مساجد و آثار و بناهای تاريخی تكنسين‌هاب جعل و تخريب را در زير استتار دستفروشی و چوبداری و چوپانی به منطقه اعزام كرده و آنها چند روزی را در منطقه برای خريد و فروش بسر برده و شبانه با كندن پی‌های مساجد يا مقابر و پيرهای مختلف در سنگ بنای آنها كلمات و جملات ارمنی و شكل صليب ترسيم می‌كنند بعد از اين مرحله «جعل و تخريب» نوبت تيم‌های «كشف و تكثير» می‌رسد. آنها بعد از چند سال كه از عمليات جعل و تخريب گذشته است اين بار هم هين تكنسين‌ها و كارشناسان به منطقه اعزام و آنها در لباس چوپان و سياح و تاجر به گشت و گذار پرداخته و بر طبق نقشه‌ای كه در دست دارند ناگهان بر اثر يک حادثه ساختگی مدعی می‌شوند كه در زير پی فلان مسجد قديمی نشانی از صليب و نوشته‌هايی حاكی از فلان موضوع ديده است و اين بار نوبت رسانه‌های دست نشانده است كه خبر پشت خبر از همين كشف آثار باستانی ارامنه می‌دهد و در حقيقت موضوع را با ارسال فيلم‌ها و عكس ها به مراجع مختلف تكثير مي‌كنند و خود را قومي مظلوم قلمداد می كنند كه روز و روزگاری بدان آنها مثلاً‌ در فلان دهكده – كه كليسای آن به مسجد تبديل شده است - توسط مسلمانان قتل عام شده و جای آنها را مسلمانان و بويژه تُركان گرفته‌اند و بدين ترتيب اذهان را برای تصاحب اراضی مسلمانان آذربايجان فراهم می‌كنند.

۵- انهدام آثار فرهنگی آذربايجان بسان آخرين مرحله در اشغال فرهنگی:


به همراه ساير تيم‌هايی كه در مراحل اشغال فرهنگی آذربايجان شركت دارند تيم كشف و انهدام از همه آنها خطرناک‌تر است. اين تيم‌ها در ساليان دور حتی قبل از تشكيل جمهوری ارمنستان در سالهای جنگ جهانی اول به بعد مشغول به كار بودند و افراد اين تيم در لباسهای فروشنده دوره‌گرد و خريدار آثار باستانی و كتب خطی در روستاهای آذربايجان فعاليت داشتند.
كارشناسان اين تيم‌ها سعی در خريد كليه لوازم قديمی مسلمانان را داشتند و سعی می‌كردند مخصوصاً كتب و هنرهای دستی را از دست روستائيان آذربايجان بدر آورده و به مراكز خود بفرستند. اشياء رسيده به چند قسمت تقسيم می‌شد و كار بر روی آنها انجام می گرفت. نخست بسراغ اشيايی می‌رفتند كه هيچگونه نشانه و مارک مشخص و قابل شناسايی نداشتند و به آسانی می‌شد آنها را به نفع البسه‌ها و اشيای زينتی و هنرهای دستی ارامنه جا زد. و در نمايشگاههای بزرگ بر روی آنها مانور داد.
در مرحله بعدی به سراغ اشياءای می رفتند كه نشانه‌های كوچكی داشتند و می‌شد آنها را با رفو و انواع و اقسام كارهای تعميری تغيير داد و بعنوان ميراث فرهنگی ارامنه جا زد. در مرحله بعدی سراغ اشيايی می‌رفتند كه در روی آنها آياتی از قرآن يا احاديث حک شده بود و به هيچ وجه قابل تبديل به ميراث فرهنگی ارامنه نبود. لذا دستور انهدام آنها صادر می‌شد و صدها و هزاران كتب دينی و حديث و شعر و ادبيات و تاريخ و تنديس و تابلو و هر آنچه نشان اسلامی و آذربايجانی و تُرکی در خود داشت منهدم می‌شد. كار اين تيم‌های انهدام بعد از اشغال قره‌باغ سرعت و شدت بيشتری بخود گرفته است.

۶- برعكس جلوه دادن جای قاتل و مقتول:

با توجه به اينكه بعد از جنگ دوم جهانی و تبليغ بر روی كوره‌های آدم سوزی كه گفته می‌شد نازی‌ها در اردوگاههای خود يهوديان را سوزانده و از آنها صابون درست كرده‌اند. ارامنه نيز از حُسن حاصل از ترحم جهان نسبت به يهوديان استفاده كرده و در رسانه‌های گروهی خود چنان جلوه داده‌اند كه ارامنه نيز بسان يهوديان –منتهی بدست تُركان - قتل عام گرديده‌اند و متاسفانه در اين راه به قدری افراط گرديدند كه حتی از كارهاي غير مشروع نيز ابا نكردند. براي نمونه آنها با توسل به عكس‌های اعدام‌هاي جمعی و عمومی كه توسط عكاسان قديمی برداشته شده بود در دو راستا بشدت كار می‌كردند.

الف: هر فرد فاسق و دزد و چاقوكش و شكم‌در و راهزن را كه دولت عثمانی در ملاء عام اعدام كرده بود مدعی می‌شدند كه آنها مبارزان ارمنی بودند كه بدست جلادان تُرک به دار آويخته شده‌اند و بدين ترتيب هر فاسق و دزد و راهزن و زناكار مسلمان حيات بعد از مرگش را در كتب و پوستر و نقاشيهای ارمنی بسر می‌برند و مبارز ارمنی خوانده می‌شوند.

ب: جنايتكاران ارمنی در حمله به دهات و شهرهای كوچک و تصرف آنها و به دار زدن مسلمانان، همين مسلمانان بدار آويخته شده را «ارمنی مبارز» خوانده و مدعی شدند كه تُركان مبارزان ارمنی را چنين اعدام می‌كردند و در اين رابطه چنان راه افراط پيمودند كه در سالهای انقلاب داد يكی از روزنامه‌های بين‌المللي (كيهان تركی) در آمد و آنها با اشاره به وضعيت ظاهری اعدام شدگان من‌جمله داشتن تسبيح و كفش خاص مسلمانان (نعلين) و انگشترهای دست ثابت كردند آنچه بعنوان اعدام مبارزان ارمنب توسط جنايتكاران تُرک در رسانه‌های ارمنی چاپ و نشر می‌شود در حقيقت قتل عام مسلمانان توسط ارامنه در تعرض شهرک‌های مسلمان نشين بوده است.
امروزه «اشغال فرهنگی» و به همراه آن «جنايات فرهنگی» از قبيل خرد كردن تنديس‌های خورشيد بانو ناتوان، ميرزا علی اكبر صابر و اماكن مقدسه در شهرهای شوشا و خان كندی بطور كلي در ۲۰% خاک اشغالی آذربايجان با وقاهت و بي‌شرمی تمام ادامه دارد ولی دير نخواهد گذشت كه دست «يد الهی» از آستين لشكر قهر و غضب الهی درآمده و اين بار نه تنها خاک قره‌باغ بلكه جمهوری غاصب ارمنستان را بر باد خواهد داد. آن روز، روز وعده داده شده از سوی امامان شيعه خواهد بود كه فرموده‌اند «آتش بزرگی در آذربايجان زبانه خواهد كشيد» و بسياري از اهل عناد را هلاک خواهد كرد. پس بهتر است كه ارامنه هر چه زودتر به «اشغال نظامی» آذربايجان خاتمه داده و هيزم بيار معركه‌ای نباشند كه خود در آن خواهند سوخت.

دكتر حسين فيض‌الهی وحيد

۱۳۹۹/۰۴/۲۰

چه کسی مانع از آزادسازی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان می شود؟ - تحلیل

همه به خوبی می دانیم که جمهوری آذربایجان توانایی آزادسازی اراضی اشغال شده‌ی خود توسط ارمنستان را دارد. پس «چرا آذربایجان برای آزادسازی اراضی اشغالی خود اقدامی نمی‌کند»؟ - این یک سوال طبیعی و به حق اَذهان عمومی تُرک‌های آذربایجانی است.


جمهوری آذربایجان برای آزادسازی و بازپس گیری اراضی اشغالی خود تمامی امکانات لازم را در اختیار دارد. قره باغ کوهستانی و شهرستان های مجاور آن، جزو اراضی تاریخی سرزمین آذربایجان محسوب می شود. حقوق بین الملل نیز در این خصوص به نفع جمهوری آذربایجان است. اجماع جهانی، بخصوص ایالات متحده آمریکا و دیگر قدرت‌های جهانی نیز تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان را به رسمیت می‌شناسند. مردم آذربایجان نیز جهت پایان دادن به اشغالگری‌های ارمنستان قادر و حاضرند. جنگ چهار روزه آوریل در سال ۲۰۱۶ (فروردین سال ۱۳۹۵) نیز گواهی بر درستی این ادعاست. علاوه بر این، حدود یک میلیون نفر از آوارگان و ‌پناهندگان آذربایجانی جنگ قره باغ خواهان بازگشت به سرزمین های خود هستند. ارامنه آذربایجانی ساکن قره باغ، گروگان حکومت ارمنستان و کسانی هستند که خواهان ادامه یافتن این مناقشه اند.

این شرایط، باعث خواست آزادی اراضی اشغالی آذربایجان به هر نحو ممکن می شود.

پس چه کسی مانع می شود؟ همانگونه که از زمان اشغال مشخص است، در این جنایت بین‌المللی علاوه بر ارمنستان، نیروهای دیگری نیز مشارکت داشته اند. به بیانی واضح‌تر، اراضی آذربایجان در سایه نیروهای کناری دیگری تحت اشغال قرار گرفته است. این وضعیت به موضوع نزاع بین منافع قدرتهای بین المللی تبدیل شده است.

کمک به تجزیه طلبان ارمنی قره باغ نیز این را به اثبات می‌رساند.


در جلسه آنلاین کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده آمریکا در مورد مسائل مالی برای سال ۲۰۲۱، برد شرمن نماینده کنگره، ۱.۵ میلیون دلار برای قره باغ خواست.

وی گفت: "ما عملیات خنثی سازی را اعم از برنامه های پاکسازی مین، بهداشت و آموزش و پرورش را تأمین کرده ایم - بسیار مهم است که این پروژه ۱.۵ میلیون دلار برای مردم قره باغ تأمین شود."

قابل ذکر است که چند ماه پیش اعضای مجلس نمایندگان آمریکا جودی چو، دیوید سیسیللین، جیم کاستا، تیکای کاکس، جان گارامندی، جیم جیمز، کارولین مالونی، آدام شیف، برد شرمن و رشیدا طایب از کاخ سفید خواستند که جهت حمایت از رژیم تجزیه طلب در منطقه قره باغ و دولت ارمنستان، ۱۰۰ میلیون دلار کمک هزینه کنند.

سرژ سرکیسیان، رئیس جمهور پیشین ارمنستان گفته است كه ایالات متحده آمریکا از زمان استقلال این کشور ۲ میلیارد دلار به ارمنستان کمک كرده است. این روزها اخباری در خصوص کمک ۲۶ میلیون دلاری دولت ایروان به رژیم تجزیه طلب در قره باغ به گوش می رسد. این یک بار دیگر تأیید می کند که بخشی از کمک های مالی که توسط ایالات متحده و سایر کشورها و سازمان‌های پولی بین المللی به ارمنستان ارائه شده است، به تجزیه طلبان قره باغ منتقل می شوند. روسای گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا به خوبی از این ارتباط دولت ارمنستان با تجزیه طلبان قره باغ آگاه هستند.

آنها این اقدامشان را تحت نام های مختلف می پوشانند و وانمود می کنند که عادلانه رفتار می کنند. مبلغ ۱.۵ میلیون دلاری که در مورد آن صحبت می کنیم صرف پاکسازی مین های اراضی اشغالی آذربایجان نیز می شود.

تاکنون بیشترین پشتیبانی مالی ایالات متحده آمریکا در قالب کمک مستقیم به رژیم تجزیه طلب قره باغ کوهستانی به طور سالانه به HALO Trust منتقل شده است. این موسسه خیریه اعلام کرده است که این پول برای خنثی سازی مین های قره باغ هزینه شده است. اما به دلیل اشغال اراضی آذربایجان، توانایی کنترل فعالیت چنین «سازمانهای غیر دولتی بین المللی» محدود است و شفافیت فعالیت های چنین سازمان های غیردولتی جای سوال دارد و شبهه برانگیز است. بنابراین، جمهوری آذربایجان مبنای قانونی و حقوقی دارد تا خواستار تعلیق فعالیتهای ایالات متحده آمریکا و سایر کشورها در سرزمین های اشغالی خود شود .


لازم به ذکر است که امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه اذعان کرده است که تعدادی از سازمان های بشردوستانه خارجی از تجزیه طلبان قره باغ به نام کمک های بشردوستانه حمایت کرده اند. از جمله آنها، سازمان بریتانیایی HALO Trust است. این سازمان برای پاکسازی مین های منطقه قره باغ فعالیت می کند. SPFA فرانسه ، KASA سوئیس و سازمانهای دیگر پشتیبانی‌های مختلفی را از رژیم تجزیه طلب در قره باغ تحت پوشش کمکهای بشردوستانه ارائه می دهند.

مجلس نمایندگان کنگره ایالات متحده آمریکا سال گذشته ۱.۵ میلیون دلار جهت پاکسازی مین‌های منطقه قره باغ و سایر فعالیت های عمرانی در مناطق اشغالی آذربایجان تصویب کرد.

سال گذشته، ایالات متحده آمریکا ۴ میلیارد دلار کمک خارجی متوقف شده را دوباره فعال کرد. در سال ۲۰۲۰ ، ۴۰ میلیون دلار از این مبلغ به رژیم های ارمنستان و قره باغ اختصاص خواهد یافت.

یکی از هنجارهای پذیرفته شده در جهان، اِعمال تحریم و مجازات علیه اشغالگران و جدایی طلبان است. اما این فشار برای ارمنستان و جدایی طلبان در قره باغ اشغالی اِعمال نمی شود. برعکس، آنها تقریباً حمایت می شوند و همه نوع کمک دریافت می کنند.

نه تنها ایالات متحده آمریکا و فرانسه، بلکه تاجران ارمنی که در روسیه فعالیت می کنند، از جمله شرکت «تاشیر»، پشتیبانی مالی برای جدایی طلبان ارمنی در قره باغ ارائه می دهند.

به موضوع دیگری نیز توجه کنیم. حوادث اخیر ثابت می کند که دولت ارمنستان ضعف خود را در مبارزه با ویروس کرونا مخفی نمی کند. مقامات ایروان از جامعه جهانی خواسته اند تا در مبارزه با این بیماری همه گیر به آنها کمک کنند.

ایالات متحده آمریکا، روسیه، فرانسه، چین، انگلیس و دیگر کشورها شروع به کمک به ارمنستان کرده اند. ایالات متحده آمریکا برای این منظور ۲۵ میلیون دلار به ایروان کمک کرده است.


دولت ارمنستان برای اطمینان از منافع اهدا کنندگان خود و کمک کنندگان خارجی، بخشی از این وجوه را به تجزیه طلبان در قره باغ منتقل می کند.

مبارزه با ویروس کرونا بهانه ای برای ارمنستان اشغالگر جهت درخواست کمک از سایر کشورها شده است. این امکان وجود دارد که در این مسیر کمک‌های مالی، تجهیزات پزشکی و متخصصان در این امر فراهم شود. می توان تصور نمود که متخصصان در زمینه‌های مختلف دیگر نیز با این نام به ارمنستان اعزام می شوند.

به دلایلی، این ایده ما را به یاد آنچه که در مورد سرنگونی دولت محمد مصدق که از ۲۸ آوریل ۱۹۵۱ تا ۱۹ اوت ۱۹۵۳ نخست وزیر ایران بود، می اندازد. بنا به روایت‌ها، ایالات متحده ۱۰۰ «کارمند سازمان غیر دولتی» را که در زمینه انسان دوستانه مشغول کار بودند به ایران اعزام می کند. آن "متخصصان" دولت مصدق را سرنگون کردند. کاخ سفید بعداً اعتراف كرد كه سرنگون کردن دولت مصدق اشتباه بوده است.

در گذشته جمله ای رایج وجود داشت: "هر جا که سبز (دلار) و کوکاکولا وجود دارد ، ایالات متحده وجود دارد." به نظر می رسد این پایان نامه هنوز معتبر است. آمریکا با پنهان کردن کمک مستقیم خود به جدایی طلبان در قره باغ، به لطف لابی ارمنی به متحد خود در منطقه، یعنی جمهوری آذربایجان و همچنین منافع ملی خودش آسیب می رساند.

به نظر می رسد در حالی که برخی محافل در ایالات متحده در رابطه با جدایی طلبان در قره باغ به منافع لابی ارمنستان توجه می کنند، فراموش می کنند که جمهوری آذربایجان برای آمریکا از اهمیت بیشتری برخوردار است. هم محافل حاکم در ایالات متحده و هم جبهه غربی عوامل جمهوری آذربایجان در مورد ایران را نادیده می گیرند. در غیر این صورت، آنها خیلی با نازی های ارمنستان و جدایی طلبان ارمنی بازی نمی کردند.

کمک به تجزیه طلبان در قره باغ به آن‌ها اطمینان می دهد. این مانع حل مسالمت آمیز مناقشه قره باغ می شود. به همین دلیل، آنها به راحتی نام مکانهای تاریخی قره باغ را به طور غیرقانونی تغییر می دهند.


ناظم مصطفی، رئیس گروه کتابخانه ریاست جمهوری آذربایجان و متخصص فلسفه تاریخ در این خصوص می گوید: در سال ۲۰۰۶ آکادمی علوم ملی آذربایجان کتاب من با عنوان «واندالیسم: نسل کشی علیه نامهای تاریخی» را به زبان های تُرکی و انگلیسی منتشر کرد. در کتاب اسامی جغرافیایی ۶۶۸ منطقه را با اسناد آورده ایم. حتی نام ۲۵۴ روستای ویران شده را ارائه کرده ایم که ارامنه هنوز در آن زندگی نمی کنند. در سال ۲۰۱۴ نسخه جدیدی از این کتاب را منتشر کردیم که در آن نام مکان های جغرافیایی به ۷۰۲ منطقه افزایش یافته است.

به گفته وی، ارامنه در حال حاضر این روند را در قره باغ کوهستانی و مناطق اطراف اشغال شده ادامه می دهند: «پس از اسکان ارامنه به شهرک های آذربایجان در آن مناطق، ۱۲۰ مکان جغرافیایی تغییر نام داده شده است».

بدین وسیله، سعی کرده ایم تا حداقل یک مرور مختصر در مورد یکی از عوامل جلوگیری از بازگرداندن حقوق حاکمیت جمهوری آذربایجان بر سرزمین های تاریخی و بین المللی خود ارائه دهیم.

در ضمن می خواهیم یک موضوع را یاد آوری کنیم. ژنرال سرلشکر ذاکر حسن‌اف، وزیر دفاع جمهوری آذربایجان جزئیات گفتگوی تلفنی خود با سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه در جریان جنگ چهار روزه‌ی آوریل را فاش کرد: «در سه روز اول جنگ آوریل، ارتش جمهوری آذربایجان ارتش ارمنستان را با نیروی کمی نابود کرد.»

... «بعد از آنکه بخشی از ارتش ارمنستان در طی عملیات نظامی در فروردین ماه سال ۱۳۹۵ نابود شد، ما «له‌له تپه» را از اشغال ارمنستان آزاد کرده و شروع به پیشروی در جبهه تالش کردیم. در آن زمان، آنها (دولت ارمنستان) با سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه تماس گرفته و التماس می کردند که با من تماس بگیرند و پیشروی ارتش آذربایجان را متوقف کند. ما یک مکالمه تلفنی داشتیم و من به وزیر دفاع روسیه توضیح دادم که این یک ضد حمله و پاسخی به تحریکات آنها بود و هدف ما این بود که ارامنه را با تعداد پرسنل کم،‌ از مناطق مسکونی خود دور کنیم».

به نظر ما، عوامل مانع آزادسازی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان واضح و مشخص است.

صدرالدین اسماعیل‌اف

۱۳۹۹/۰۴/۱۹

وزیر خارجه پیشین جمهوری آذربایجان خواستار جنگ با ارمنستان شد

توفیق ذوالفقاروف، وزیر خارجه پیشین جمهوری آذربایجان گفت برای حل مساله قره باغ از طریق گفتگو هیچ گونه ظرفیتی باقی نمانده است.

به گزارش قره باغ سسی به نقل پایگاه اینترنتی پوبلیکا، توفیق ذوالفقاروف با اشاره به اینکه روسای گروه مینسک تمایل ندارند هیچ گونه فشاری به ارمنستان برای آزاد کردن اراضی جمهوری آذربایجان وارد کنند، افزود: « بعضا گفته می شود که توفیق ذوالفقاروف با آنکه دیپلمات است، از جنگ سخن می گوید. اما، این صرفا منطق است. تحلیل من نشان می دهد که هیچ ظرفیتی برای گفتگوی واقعی برای صلح وجود ندارد.»

ذوالفقاروف گفت : « در شرایط کنونی، تنها راه موجود برای جمهوری آذربایجان این است که با استفاده از حق حاکمیت خود، اشغالگران را از خاک خود براند.»


۱۳۹۹/۰۴/۱۶

۲۷ سال از اشغال «آغدره» توسط ارمنستان می گذرد

امروز ۲۷ مین سالگرد اشغال منطقه آغدره جمهوری آذربایجان توسط قوای مسلح ارمنستان است.


به گزارش قره ‌باغ سسی، ۲۷ سال قبل در تاریخ ۱۶ تیر ماه سال ۱۳۷۲ هجری شمسی مطابق با ۷ ژوئیه سال ۱۹۹۳ میلادی، نیروهای نظامی ارمنستان منطقه شهر آغدره و روستاهای اطراف آن را که در ۶۲ کیلومتری شمال خانکندی به مساحت ۱۷۰۵ کیلومتر مربع و همچنین یکی از پنج منطقه ولایت سابق خودمختار قره باغ کوهستانی را به اشغال خود در آوردند. در زمان اشغال آغدره در ۱۴ روستای آن(سیرخاوند، بشیرلر، قاراشلار، قارالار، باش گۆنئی په‌یه، اورتا گۆنئی، خاتین بَیلی، مانیکلی، تئللی بینا، نارینجلار، چه‌رَکتار، ایمارت - قَروند، اومودلو، یئنی قارالار) و شهرک گنجه خانا بیش از ۱۴ هزار تُرک آذربایجانی زندگی می کرده‌اند و بعد از اشغال این مناطق توسط ارمنستان از سرزمین‌های اجدادی خود آواره شده و هم اکنون در مناطق مختلف آذربایجان ساکن شده اند.

.

منطقه آغدره، واقع در شمال منطقه قره باغ، در دوره اتحاد جماهیر شوروی - در سال ۱۹۳۰ تأسیس شد. تا سال ۱۹۳۹ به آن جِرابِرت گفته می شد و از همان سال تا ۱۹۹۱ به آن مارداکِرت گفته می شد. در سال ۱۹۹۱ نام منطقه احیا شد. در اکتبر سال ۱۹۹۲ با تصمیم دولت آذربایجان، قلمرو منطقه آغدره بین سه منطقه غیر قره باغ «ترتر - آغدام - کلبجر» تقسیم شد.

هم اکنون ۸ روستا از منطقه سابق آغدره و اراضی اطراف آن، ۲۳ روستای منطقه آغدام و اراضی اطراف آن، شهر آغدره از منطقه کلبجر و‌ ۱۳ روستا و اراضی اطراف آن در ترکیب منطقه ترتر می باشد.

۲ شهرک از منطقه آغدره به همراه ۵۷ روستا، ۶۷ باشگاه، ۵۱ کتابخانه، ۳۰ دبیرستان، ۷ بیمارستان و درمانگاه و ۱ مدرسه کارآموزی تکنیکی منطقه آغدره در اشغال ارامنه است.

آغدره منطقه ای کوهستانی است که شرق آن مسکونی و هموار می باشد و سرشار از مواد معدنی - کانسارهای پلی فلزی، سنگ آهک و گچ است. آغدره یکی از مهمترین مناطق کشاورزی قره باغ کوهستانی بود و اقتصاد آن بیشتر بر انگورداری، غلات، 
تنباکو و دامداری استوار بود.


در امتداد درّه‌ی رودخانه ترتر، راه‌های متصل کننده جاده ای و کاروانی به قره باغ بالایی و پایینی آذربایجان وجود داشته است.

بناهای تاریخی دارای معماری‌های خاص و قدیمی منطقه آغدره به همراه پل‌های قدیمی و زیارتگاه مقدس «اولدوز تپه پیری» در اشغال ارمنستان می باشد.

بناهای تاریخی و معماری آغدره از قبیل معبد «آلبان گنج‌اثر» در روستای وَنگلی، معبد مقدس «ای‌آکو» در روستای کولاتاغ (سال ۶۳۵ میلادی)، معبد اورک در حوالی روستای تالش (قرن ۷ میلادی)، معبد نزدیک به چشمه‌گاه بالای رودخانه ترتر(قرن ۸ میلادی)، قلعه حاتم ملک، تعداد زیادی معبد، عبادتگاه، پل ها و گذرگاه های تاریخی و در کل تمامی بناهای تاریخی این منطقه توسط اشغالگران ارمنی و قوای غاصب ارمنستان نابود گشته و به تصرف در آمده است.

هم اکنون ارمنستان در منطقه اشغالی آغدره آذربایجان، با غارت و تخریب ثروت های طبیعی و خدادادی این منطقه، اعمالی در تضاد با حقوق بین الملل انجام می دهد. پارلمان شورای اروپا در نشست سال ۲۰۱۶ طی قطعنامه ای به شماره ۲۰۸۵ به علت ایجاد وضعیت جدید توسط قوای ارامنه بر سد «سرسنگ» که بر امتداد رودخانه ترتر جاری است ابراز نگرانی کرده است. مجمع عمومی پارلمان شورای اروپا در این قطعنامه، به علت ایجاد عمدی بحران زیست محیطی، این عمل اشغالگران ارمنی را «تجاوز زیست محیطی» نامیده‌ و‌ تأکید کرده که غیرممکن ساختن زندگی عادی مردم در آن مناطق باید به عنوان یک اقدام خصمانه یک دولت در برابر دیگری در نظر گرفته شود و غفلت از سد سرسنگ می تواند منجر به تلفات زیاد و بروز بحران جدید انسانی شود. این قطعنامه خواستار خروج فوری نیروهای ارمنی از منطقه سرسنگ و پایان دادن به استفاده ارمنستان از منابع آب به عنوان ابزاری برای نفوذ سیاسی یا فشار به نفع تنها یکی از طرفین درگیری است.

این تجاوز نظامی توسط ارمنستان که توسط اجماع ارامنه قره باغ کوهستانی به عنوان تلاش برای تعیین سرنوشت خود توصیف شده است، منجر به آوارگی اجباری بیش از یک میلیون نفر از سرزمین های اشغالی آذربایجان شده است و همانند تمام دوران‌ها، این سیاست اشغالگری ارامنه به ایجاد بحران‌های انسانی منجر شده است.


در نتیجه تجاوز نظامی ارمنستان به آذربایجان طی سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۳، ۲۰ هزار تُرک آذربایجانی به شهادت رسیدند، بیش از ۱۰ هزار نفر زخمی شدند و ۵۰ هزار نفر نیز با جراحات مختلف جانباز و معلول شده اند. در نتیجه تجاوز ارمنستان به آذربایجان، که توانست در اواخر قرن بیستم یک کشور تک قومی ارمنی ایجاد کند، منطقه قره باغ کوهستانی آذربایجان و ۷ شهرستان خارج از قره باغ به نام های لاچین، کلبجر، آغدم، فضولی، جبراییل، ​​قوبادلی و زنگیلان اشغال شدند. همه این مناطق توسط ارمنی ها مورد پاکسازی قومی قرار گرفته اند و تُرک ها از سرزمین های خود بالاجبار آواره شدند.


به طور کلی در نتیجه تجاوز نظامی ارمنستان به آذربایجان در سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۳، بناهای تاریخی، معماری و مذهبی آذربایجان به ویژه بیش از ۶۰۰ اثر تاریخی و معماری از جمله ۱۴۴ معبد و ۶۷ مسجد، توسط نیروهای مسلح ارمنستان اشغالگر به کلی نابود شدند. در همین زمان، ۲۲ موزه با ۴۰ هزار نمایشگاه، ۴.۶ میلیون کتاب و دست نوشته های ارزشمند تاریخی در ۹۲۷ کتابخانه نابود شد، همچنین نمونه های ارزشمند میراث تاریخی آذربایجان از موزه ها به سرقت رفت و بعدا در حراج های مختلف فروخته شد.

در نتیجه پیروزیهای شکوهمند ارتش جمهوری آذربایجان در جنگ آوریل ۲۰۱۶، به همراه مناطق فضولی و جبراییل، ​​بخشی از قلمرو منطقه آغ دره از اشغال ارمنستان آزاد شد. با ضربه مهیب ارتش شجاع آذربایجان، روستاهای تالش و سیسولان منطقه آغدره از دشمن ارمنی پاکسازی شدند. این پیروزی باشکوه به مردم آغدره و همچنین همه پناهندگان و آوارگان تُرک آذربایجانی، این عقیده محکم را داده است که روز بازگشت به وطن خودشان، چندان هم دور نیست.