۱۴۰۰/۰۳/۰۹

تقابل دو گفتمان «مارش مهتر» و «نارداران» در جمهوری آذربایجان

 مروری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قفقاز


فرایند تاریخی و جغرافیای سیاسی کشورها باعث پدید آمدن گفتمان های (Discourse) مختلف در دوره های متفاوتی در صحنه تاریخ می شود که بنا بر مقتضیات زمانه، این گفتمان ها حالت غالب یا مغلوب به خود می گیرند. این گفتمان ها ابزار بسیار مناسبی برای و شناسایی سیاست خارجی کشورها می باشند، چرا که کشورها مطابق «گفتمان های موجود خود» وارد عرصه سیاسی و بین المللی شده و اقدام به سیاست گذاری می کنند. 

برای مثال، برآیند تاریخی تشکیل جمهوری ترکیه و تعامل آن با غرب سه گفتمان عمده «اسلام گرایی، تُرک گرایی، و غرب گرایی (در قالب سکولاریسم) را پدید آورده است. در مقابل نیز مطابق فرایند تاریخی معادلات داخلی و سیاست بین الملل، شاهد پیدایش و بسط گفتمانهای اسلام گرایی (نسخه تشیع گرایی) و ملی گرایی ایرانی در قالب هویت ایرانی (ایرانشهری) در ایران هستیم. 

چنین گفتمان هایی چه در حالت غالب چه در حالت مغلوب با گفتمان های دیگر در تعامل بوده، گاهی به تفاهم می‌رسند و گاهی به شدت متعارض می‌شوند.

در این راستا، بدون شک ژئوپلیتیک قفقاز را می توان یکی از مهمترین مکان‌های تصادم و تلاقی گفتمان های اخیر نامید. 

ایران با هر دو گفتمان مطرح خود یعنی تشیع گرایی و ایرانشهری وارد معادلات قفقاز شده است. از یک سو خود را حامی شیعیان در جمهوری آذربایجان به عنوان دومین کشور جهان با تراکم بالای شیعه دانسته و به تقویت گروه های شیعی در جمهوری آذربایجان (عموما به عنوان یک آنتی تز در برابر دولت سکولار علی‌اف) می پردازد. از سوی دیگر گروه‌های ایرانشهری نیز با پیش کشیدن ادعای ایرانی تبار بودن مردمان آنسوی ارس و یا نامیدن آذربایجان به عنوان بخشی از ایران باستان، مسایل مربوط به قفقاز را مورد بررسی قرار می‌دهند. 

ترکیه نیز با حذف واژه «آذری و همچنین تفاوت مذهبی» (تسنن حنفی در برابر اکثریت شیعه) و با تاکید بر گفتمان یکسانی فرهنگی «دو دولت یک ملت» برپایه زبان مشترک تُرکی اعلام کرده است که تحت هر گونه شرایطی در کنار آذربایجان خواهد بود. 

تحولات جنگ ۴۴ قفقاز نشان داد که ترکیه در «گفتار و کردار خود» صادق تر عمل کرده و علیرغم تهدید و تحریم از سوی کشورهای عمده غربی و حتی به بهای متشنج شدن اوضاع با روسیه، در پروسه بازگرداندن مناطق از دست رفته آذربایجان در قره باغ حضور فعال نظامی، استخباراتی و دیپلماتیک نقش فعال داشت. در مقابل نیز، بنا بر دیدگاه بسیاری از تحلیلگران، گفتمان ایرانشهری  ایران «متناقض» با گفتمان تشیع عمل کرده و حتی به بهای متشنج کردن مناطق تُرک نشین شمال غرب، خواهان کمک به ارمنستان و تنبیه آذربایجان بوده است، امری که حاکی از ناهمخوانی و بی برنامگی در نهاد تصمیم گیری مسایل ژعوپلتیک منطقه دارد. 


بهره سخن: 


تحولات جنگ اخیر قفقاز و بسط گفتمانی تحولات پس از آن نشان می دهد که «یکپارچگی و مصمم بودن» ترکیه در سیاست خارجی خود در قبال مسائل قره‌باغ، باعث پیروزی مطلق گفتمان «مارش مهتر» به عنوان نماد ملی گرایی تُرکی در برابر گفتمان های موجود ایران از جمله «نارداران» به عنوان نماد همکاری در قالب تشیع شده است. نتایج ملموس این معادله در قرارداد های میلیارد دلاری میان ترکیه و آذربایجان در تمامی زمینه‌ها و حذف معنادار ایران از تمامی جوانب از دیپلماسی گرفته تا پروژه های مشترک اقتصادی مشهود است.

۱۴۰۰/۰۳/۰۸

۷ خرداد ۱۲۹۷ شمسی| ۲۸ می ۱۹۱۸ میلادی ، یکصد و سومین سالروز تشکیل جمهوری آذربایجان

 تا انقلاب بلشویکی روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ کل منطقه آذربایجان، شمال ارس و جنوب ارس در کنترل قوای روس قرار داشت و در اوایل سال ۱۹۱۸ به تدریج نیروهای روسیه آذربایجان و قفقاز را ترک کردند. با فروپاشی سیستم حکومتی روسیه تزاری و خلاء قدرت در آذربایجان آنسوی ارس، زمینه برای قدرتمند شدن نیروهای محلی آذربایجان آماده تر شد. با عقب نشینی روسها از آذربایجان به تدریج قوای ارمنی برای کسب استقلال متشکل شده و کاظم قارابکیر برای دفع حملات ارامنه به نخجوان به منطقه لشکرکشی کرده و بدین ترتیب نخجوان به تصرف قوای عثمانی درآمد.


۷ خرداد ۱۲۹۷ نخبگان آذربایجانی از جمله محمدامین رسول زاده، فتحعلی خان خویلو، علیمردان توپچی باشوف، احمد آغااوغلو همراه با طبقه ائلیت آذربایجان در شهر گنجه اعلام استقلال کرده و تشکیل دولت جمهوری آذربایجان را اعلام کردند. این جمهوری نخستین جمهوری در جهان اسلام محسوب می‌شود که حق رای را برای زنان برابر با مردان مساوی اعلام کرد .جمهوری آذربایجان اولین دانشگاه نوین آذربایجان را در باکو دایر کرد. شاعر مارش این دولت «احمد جواد» و موسیقی آن از آن موسیقیدان برجسته آذربایجان، «عزیر حاجی بیگوف» می باشد. وی خالق اپراها و نمایشهای موزیکال کوراوغلو، آرشین مال آلان و مشهدی عیباد می باشد.

از سال ۱۹۱۸ با تاسیس جمهوری آذربایجان در شمال ارس دوباره نام محمدامین رسول زاده در مطبوعات ایران پیچید. محمدامین رسول زاده در انقلاب مشروطیت و سیستماتیک کردن انقلاب در ایران قاجاری نقش مهمی داشت. گروهی از هم حزبی های سابقش از جمله ملک الشعرای بهار و دیگران در مقابل تمایلات تُرک گرایانه وی موضع تندی گرفته و اطلاق آذربایجان به شمال رود ارس را جعلی اعلام نمودند. البته تمام روزنامه های ایران در مقابل اطلاق آذربایجان به جمهوری جدید واکنش منفی نداشتند مانند روزنامه رعد سید ضیالدین طباطبایی که در فاصله ۱۲۹۸ شمسی تا فروردین ۱۲۹۹ در سمت هیئت فوق¬العاده به باکو سفر کرده و با حقایق چگونگی تاسیس این جمهوری از نزدیک آشنا شده بودند. با تلاشهای سیدضیا دولت ایران قاجاری و دولت آذربایجان درصدد تشکیل کنفدراسیون بودند که با مخالفت گروههای ایرانشهری گرای آن زمان ناکام ماند.

رسول زاده در روزنامه آچیق سؤز که در شماره ۴۰ روزنامه رعد به تاریخ ۲۲ جدی ۱۲۹۶ /۱۹۱۸ ژانویه چاپ شده بود هدف از مختاریت اعلانی آذربایجان را خودمختاری ولایات ایروان، گنجه و باکو در شمال ارس معرفی می کند و گلایه می کند از روزنامه هایی که فرافکنی کرده و مختاریت آذربایجان ایران را تلقین می نمایند.  ملک الشعرای بهار نیز در روزنامه نوبهار به تاریخ ۳ جدی ۱۲۹۶ ضمن بیان خواسته های حزب مساوات،  از تُرکی گرایی و استقلال طلبی آذربایجان ناراحت شده انتقاد نموده از « آقای رسول زاده محرر ایران دوست » که با نیات مساواتچی ها همراهی می کند  توصیف می کند.

این جمهوری بدنبال حملات بلشویکها به باکو تبدیل به حکومت شورایی آذربایجان شد. 

در همان روزهایی که تلاش برای تاسیس دولت آذربایجان در گنجه و باکو ادامه داشت در غرب آذربایجان فجایع جیلولوق با شدت تمام ادامه داشت.

۶ خرداد ۱۲۹۷ فاجعه قتل عام روستای عسگرآباد اورمیه رخ داد و پیش قراولان قشون عثمانی برای استخلاص مردم اورمیه و سلماس از دو محور جنوب اورمیه و از محور خوی- قطور حملات خود را به جیلوها و قوای مسلحه مسیحی شروع نمودند تا با عملیات گازانبری این قوای مسلحه مسیحی دست نشانده انگلیس- فرانسه – روس و آمریکا را نابود کنند. در ماههای بعدی علیرغم مقاومت قوای مسلحه مسیحی پیشروی های قوای عثمانی بیشتر شده و حملات آندرانیک ارمنی به خوی با مقاومت جانانه اهالی خوی دفع شد... با فشار قوای عثمانی، ۸ مرداد ۱۲۹۷ جیلوها با حمایت قوای مسلحه، ارومیه را تخلیه و با راهنمایی مستشاران انگلیسی از مسیر سولدوز، میاندوآب، صایین قالا وارد بیجار و همدان شده و از آنجا توسط انگلیسی ها به کمپ بعقوبه در بغداد هدایت شدند تا در ماههای آینده از قدرت نظامی این دستجات شقی استفاده کنند... 


(برای اطلاع بیشتر مراجعه به کتاب : آذربایجان در جنگ جهانی اول یا فجایع جیلولوق دکتر توحید ملک زاده انتشارات اختر تبریز)


دکتر توحید ملک‌زاده دیلمقانی

۱۴۰۰/۰۳/۰۷

یکصد و سومین سالگرد تاسیس جمهوری آذربایجان

یکصد و سومین سالگرد اعلام جمهوری در آذربایجان که ۲۸ مه ۱۹۱۸ تشکیل شد، در سراسر این کشور گرامی داشته می‌شود. استقلال آذربایجان در تاریخ مذکور در تفلیس، پایتخت گرجستان توسط شورای ملی جمهوری آذربایجان به ریاست محمد امین رسول‌زاده اعلام شد. در "اعلامیه استقلال" مورد قبول شورای ملی تاکید شد که سیستم سیاسی این کشور «جمهوری» خواهد بود.


 جمهوری آذربایجان که در موجودیت ۲۳ ماهه خود در زمینه‌های اقتصادی‌، آموزشی، مذهبی و آزادی عقیدتی با اعطای حقوق برابر به همه شهروندان و حق انتخاب برای زنان اصلاحات بزرگی را انجام داد به عنوان اولین جمهوری دموکراتیک در دنیای شرق و مسلمان شناخته می‌شود. آذربایجانی‌ها بلافاصله پس از اعلام استقلال یک دولت موقت تشکیل دادند. از آنجا که باکو تحت اشغال باندهای ارمنی و بلشویکی بود دولت برای مدتی در گنجه، دومین شهر بزرگ این کشور فعالیت کرد. اولین کشوری که استقلال آذربایجان را به رسمیت شناخت، دولت عثمانی بود و توافق نامه ای در ۴ ژوئن ۱۹۱۸ بین دو کشور امضا شد. در چارچوب این توافق نامه انور پاشا، وزیر جنگ آن زمان، ارتشی را به فرماندهی برادرش نوری پاشا تشکیل و برای کمک به آذربایجان فرستاد. ارتش موسوم به "ارتش اسلامی قفقاز" با تقدیم ۱۱۳۰ شهید در ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۸ باکو را آزاد کرده و مرکز دولت به این شهر منتقل شد. 

 آذربایجان در مدتی کوتاه اصلاحات بزرگی در زمینه‌های اقتصادی، آموزشی و آزادی مذهب انجام داده و برای همه شهروندان صرف نظر از نژاد، مذهب، فرقه یا جنسیت حقوق برابر اعطا کرد. آذربایجان اولین کشور میان مسلمانان در شرق بود که به زنان حق رأی داد. واحد پولی برای خود چاپ و بانک و دانشگاه دولتی باکو را تاسیس کرد. اولین ارتش جمهوری آذربایجان نیز در تاریخ ۲۶ ژوئن تأسیس شده و افسران عثمانی نقش مهمی در تشکیل آن ایفا کردند. با تصمیم دولت در ۲۷ ژوئن ۱۹۱۸ زبان تُرکی به عنوان زبان دولتی اعلام و زبان تحصیل کودکان که پیشتر به روسی انجام می‌شد به زبان تُرکی تغییر یافت. پارلمان آذربایجان در ۷ دسامبر ۱۹۱۸ با ۱۲۰ کرسی فعالیت خود را آغاز کرد. پارلمانی که شامل نماینده احزاب سیاسی و گروه‌های مختلف قومی بود طی ۱۷ ماه فعالیت خود ۲۳۰ پیش نویس قانون را تصویب کرد.

 محمد امین رسول‌زاده، بنیانگذار جمهوری آذربایجان 

 جمهوری آذربایجان با حمله ارتش شوروی سابق به این کشور در ۲۸ آوریل ۱۹۲۰ پایان یافت. بیشتر رهبران و روشنفکران به اجبار کشور را ترک کرده اما همه آنان تا پایان عمر با مساله آذربایجان زندگی کردند. محمد امین رسول زاده، بنیانگذار آذربایجان آخرین سالهای زندگی خود را در ترکیه گذراند. وی انجمن فرهنگی آذربایجان را در سال ۱۹۴۹ در آنکارا تأسیس کرده و به نوشتن کتاب و برگزاری کنفرانس درباره کشورش پرداخت. جمله "بیرقی که یکبار برافراشته شود، دیگر هیچگاه پایین نمی‌‌آید" پس از گذشت سالها هنوز هم شعار آذربایجانی‌های جهان است.

 مردم آذربایجان پس از فروپاشی شوروی مجددا استقلال خود را اعلام کردند. در اعلامیه استقلال اعلام شد که این کشور جانشین جمهوری آذربایجان محسوب می‌شود که در سالهای ۱۹۱۸-۲۰ تشکیل شده بود. آذربایجان اکنون یکی از مهمترین تعطیلات خود یعنی روز جمهوریت را در شرایطی جشن میگیرد که دیگر نه به عنوان یک کشور شکست خورده، بلکه به عنوان کشوری که قره باغ را پس از حدود ۳۰ سال اشغال آزاد کرده، شناخته می‌شود.

۱۴۰۰/۰۲/۱۳

احزاب سیاسی آذربایجان طی بیانیه‌ای مشترک اظهارات بایدن درباره وقایع ۱۹۱۵ را محکوم کردند

 احزاب مختلف جمهوری آذربایجان در بیانیه‌ای مشترک «نسل‌کشی» خواندن وقایع ۱۹۱۵ از سوی جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریكا را محكوم كردند.

در این بیانیه که به امضای ۴۸ حزب آذربایجان رسیده، آمده است: در جریان جنگ جهانی اول، ارامنه زیادی به دلیل شرایط دشوار جنگ، درگیری‌های داخلی، قحطی و بیماری جانشان را از دست دادند اما تعداد بیشتری تُرک نیز در همان دوره جان باختند اما عمدا نادیده گرفته می‌شوند.

در بیانیه مذکور با اشاره به اینکه حقایق تاریخی نباید برای اهداف سیاسی تحریف شود تاکید شده است که تاریخ باید به کارشناسان آن و مورخان متخصص در این موضوعات سپرده شود.

احزاب سیاسی آذربایجان در بیانیه خود تصریح کرده‌اند: ترکیه بارها تاکید کرده که آماده ارائه تمامی آرشیوها در این زمینه تحت نظارت یک کمیسیون مشترک است اما طرف ارمنی درخواستها و ادعاهای غیرمنطقی در خصوص سرزمینهای ترکیه و پرداخت غرامت داشته است.

در این بیانیه همچنین با یادآوری قتل‌عام‌های ارمنستان علیه آذربایجانی‌ها، تاکید شده است: در دستور کار قرار گرفتن این وقایع و استفاده از اصطلاح «نسل کشی» برای آن تنها زیر فشار ارامنه و لابی ارمنستان نبوده بلکه قدرت‌های جهانی نیز برای منافع امپریالیستی خود در منطقه از آن استفاده می‌کنند. این مفهوم صرفا ابزاری برای سرکوب سیاسی و مظهر سیاستهای دوگانه آنهاست. اگر آنها به دنبال حقیقت تاریخی هستند، بهتر است درباره کشتارهای وحشیانه ارمنی‌ها در آناتولی نیز سخن بگویند.

احزاب سیاسی آذربایجان با تاکید بر اینکه همیشه در کنار برادران خود در ترکیه خواهند بود، موضع رئيس‌جمهور آمریکا را به شدت محکوم کردند.

۱۴۰۰/۰۲/۰۹

از نقطه نظر تاریخی چرا ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ برای آذربایجانی ها مهم است؟

 جار و جنجال رسانه ای ارامنه همراه با خصومت صلیبی وار بوقهای تبلیغاتی اروپا و آمریکا سبب می شود هر سال اوایل اردیبهشت موضوع به اصطلاح قتل عام ارامنه موضوع روز شود. ولی واقعا چرا این موضوع برای ما آذربایجانی ها مهم است؟ اجازه دهید نگاهی به ماوقع این موضوع بیاندازیم. 

۱۲۸۸ الی ۱۲۹۰ شمسی کل آذربایجان به اشغال تدریجی روسیه تزاری در می آید. کشتارها در تبریز و شهرهای دیگر شروع شده و بساط انجمنها و مشروطه خواهی توسط روسها برچیده می شود. روسها مواضع خود در آذربایجان- دقیقا پشت مواضع عثمانی – را مستحکم می کنند تا چند سال بعد از آن استفاده کنند.

سه سال بعد یعنی ۱۲۹۳ شمسی جنگ جهانی اول شروع می شود. دو دولت بزرگ روسیه و عثمانی هم در جنگ بین الملل وارد می شوند. عثمانی اشغال آذربایجان همسایه اش و در واقع شرق مملکتش توسط دشمن را برنتابیده، رسما از ایران تخلیه روسها از مناطق مرزی با خود را می خواهد. دولت ایران ضعیفتر از آن بود که بتواند حرفی از تخلیه بزند. بدین ترتیب جنگ به داخل آذربایجان کشیده می شود و عثمانی ها، روسها را از مناطق غربی آذربایجان عقب می رانند.

دست به دست شدن آذربایجان خصوصا اورمیه، ساوجبولاغ ( مهاباد امروزین) سلماس و خوی چند بار اتفاق می افتد. 

در این جنگ مسیحیان هم ایران دوره قاجاری - در آذربایجان - وهم شرق عثمانی دست به دعای پیروزی روسیه بودند و مسلمانان دست به دعای پیروزی عثمانی. روسها برای درگیرکردن مردم عثمانی با دولتشان از مسیحیان ارمنی و نسطوری استفاده کرده و اینها به دولتشان اعلان جنگ کردند. تدبیر عثمانی برای مقابله با شورش داخلی مسیحیان، دور کردن ارامنه از جبهه های جنگ بود ولی نسطوری ها به سبب دارا بودن سیستم عشیرتی در جنگ شکست خورده سیل پناهنده ها به آذربایجان رسید که در اینجا جیلو نامیده شدند. فجایع بوجود آمده اینها در اورمیه و سلماس نیز جیلولوق نامیده شد.

اما مساله ارامنه به سبب داشتن پیشینه قوی سیاسی از زمان سلطان عبدالحمید و رسوخ در تارو پود عثمانی و داشتن مناصب عالی دولتی تا حد صدراعظمی موضوعی بسیارحساس بود. برای جلوگیری از صدمه دیدن ارامنه در این جنگ قانون «تهجیر ارامنه» تصویب شد.

براساس این قانون بایستی تمام خانوارهای ارمنی موجود در ولایات هم مرز با روسیه در وان، ارضروم، قارص و ... به مناطق داخلی‌تر عثمانی کوچانده شوند. در این نقل و انتقال متاسفانه جمعی از انسانها تلف شدند. جمعی نیز در اثر حمله تروریستهای ارمنی به قافله مهاجرین کشته شدند.

ارامنه قاچاق و جیلوهای نسطوری همراه با ماجراجویان وطنی اواخر سال ۱۲۹۶ درصدد کنترل غرب آذربایجان بخصوص اورمیه و سلماس برآمدند که این ماجراجویی آنها با قتل عام بیش از یکصد و پنجاه هزار تُرک آذربایجانی منجر شد. بدین خاطر موضوع ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ نیز برای آذربایجانی ها مهم شد.

به هر حال وقایع تلخ جنگ جهانی اول هم برای مسلمانان و هم برای مسیحیان مخصوصا برای اهالی مناطق غرب آذربایجان بایستی بسیار عبرت آموز باشد. تا وقتی که ارامنه و اخیرا ماجراجویانی از عشایر فریب قدرتهای خارجی را نخورند آذربایجان بسیار وسیعتر از آن است که برای قومی تنگتر باشد.

برای اطلاع بیشتر از این وقایع تلخ مراجعه شود به کتاب من: آذربایجان در جنگ جهانی اول یا فجایع جیلولوق، انتشارات اختر تبریز.


توحید ملک زاده دیلمقانی


۱۴۰۰/۰۲/۰۸

«ملت صادق» و آینده منطقه| یادداشتی برای ۲۴ آوریل

 مطابق اسناد امپراتوری بریتانیا، جنگ جهانی اول بیش از ۲۰ میلیون کشته و ۲۱ میلیون مجروح به دنبال داشته است. اما ناگفته پیداست که چنین آماری صرفاً مربوط به مناطق درگیر در جنگ می باشد و مناطق غیر درگیر در جنگ مستقیم (از جمله ایران) نیز تلفات میلیونی متحمل شده اند.

یکی از مهم‌ترین مباحث به یادگار مانده از این دوران و سال ۱۹۱۵، ادعای نسل کشی ارامنه می‌باشد. مطابق این ادعا که در ۴۰ سال اخیر پس از حضور نظامی ترکیه در مناطق شمالی جزیره قبرس مطرح شده است، امپراتوری عثمانی دستور کشتار ۱.۵ میلیون ارمنی ساکن مناطق شرقی را داده است. 

فارغ از صحت یا عدم صحت چنین ادعایی، آنچه که در منطقه مذکور در سالهای جنگ جهانی اول گذشته است به معنای واقعی کلمه، مصداق رنج و فلاکت برای تمامی مردمان منطقه از جمله تُرک، کُرد و ارمنی بوده است. 

با آغاز جنگ جهانی اول، ارامنه امپراتوری عثمانی که در ادبیات سیاسی آن دوره با عنوان «ملّتِ صادق» شناخته می‌شدند علیه امپراطوری عثمانی شورش کرده و با رقیب سنتی آنها یعنی روسیه اعلام همکاری کردند. مطابق اسناد منتشر شده در آکادمی نظامی آمریکا، ارامنه امپراتوری عثمانی بیش از ۵۰۰ سال در درون این امپراطوری با صلح و رفاه نسبی زندگی کرده و در دیوانسالاری عثمانی نیز به رتبه های بالایی مانند وزارت رسیده بودند.

 علیرغم این همزیستی، با شروع جنگ جهانی اول نیروهای نظامی ارمنی شروع به قتل عام صدها روستای کُرد و تُرک نشین کرده و علیه عثمانی قیام خونینی را آغاز کردند. در مقابل نیز قوای نظامی عثمانی به سرکوب جدایی طلبان ارمنی پرداختند. 

در سایه این تحولات، بخشی از جمعیت ۱.۳ میلیون نفری ارامنه منطقه کشته، بخش عظیم آن منطقه را ترک کرده (به سمت مرزهای ایران و قفقاز) و بخش دیگر آن با پناه گرفتن در روستاهای منطقه تحت اسامی مستعار از حادثه گریختند.

همان «ملّت صادق»، علیرغم کمک بی‌چون و چرای روس‌ها در تشکیل کشور ارمنستان، در خود روسیه نیز ادعای ارضی داشته و موجب خشم ملی گرایان روس شده اند. علاوه بر این ادعای ارضی آنها در بخشی از کشور گرجستان نیز روابط دو کشور را به حداقل رسانده، به گونه‌ای که گرجستان مرزهای خود را با ارمنستان بسته است. 

اما به جرأت می‌توان گفت که مهمترین دامنه فعالیت بازماندگان «ملّتِ صادق» در ایران صورت می‌گیرد. علیرغم حضور ده‌ها میلیونی تُرک های آذربایجانی در ایران و وجود نقاط سیاه تاریخی مانند کشتار وسیع مردم منطقه به دست ارامنه در آذربایجان غربی، این حجم از آزادی در تُرک ستیزی قابل تأمّل می باشد.

با توجه به رقابت روز افزون ترکیه و ایران در خاورمیانه مرکزی به ویژه در عراق و سوریه، جنگ گفتمانی ایران علیه ترکیه به عنوان یک رقیب با ماهیت تهدید فزاینده کاملا واقعی و قابل درک می باشد اما اصرار گروه‌های مرکز گرا برای شناخت وقایع ۱۹۱۵ به عنوان نسل کشی بحثی ریشه دار و خارج از عرف مناسبات منطقه می باشد. گویا گروه های ایرانشهری منافع ۱۲۵ هزار ارمنی را مقدم بر دهها میلیون آذربایجانی می دانند، امری که خواسته یا ناخواسته باعث نفاق در کلّیّت کشور ایران به دست «ملّتِ صادق» شده است.

۱۳۹۹/۱۲/۱۹

جمهوری آذربایجان خود را برای یک جنگ احتمالی تازه در قره‌باغ آماده می‌کند؟

 بی بی سی: جنگ دوم قره‌باغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان که ۴۴ روز به طول انجامید، در نوامبر ۲۰۲۰ به پایان رسید. به دنبال این آتش‌بس جمهوری آذربایجان بخش‌هایی از منطقه مورد مناقشه قره‌باغ و همه ۷ منطقه‌ اطراف آن که از زمان جنگ اول در اوایل دهه ۱۹۹۰ تحت کنترل نیروهای ارمنی بود را پس گرفت. در پی این توافق که با میانجی‌گیری روسیه صورت گرفت، نیروهای حافظ صلح روسیه برای دوره‌ای ۵ ساله در منطقه کوهستانی قره‌باغ که هنوز ارامنه در آن ساکن هستند، مستقر شده‌اند.

الهام علی‌اف، رییس‌جمهور آذربایجان گفته مناقشه قره‌باغ پایان یافته و به " تاریخ " پیوسته است.

اما کارشناسان مستقل بر این باورند که مناقشه به هیچ وجه حل نشده و احتمال درگیری‌های بیشتر در آینده نزدیک وجود دارد. در حالی که فریاد‌‌ انتقام‌ هر روز بیشتر در ارمنستان اوج می‌گیرد، جمهوری آذربایجان در حال تقویت ارتش خود و آماده‌سازی استراتژی‌های تازه است.

نگرانی‌های باکو

دولت باکو به وضوح نگران این است که در نتیجه بحران سیاسی حال حاضر در ارمنستان، نیروهایی قدرت را در این کشور در دست بگیرند که به دنبال انتقام‌جویی باشند.

طی ماه گذشته، علی‌اف بارها به حلقه‌های سیاسی در ارمنستان به ویژه سرژ سرکیسیان و روبرت کوچاریان، روسای جمهور پیشین این کشور نسبت به برنامه‌های‌‌شان برای گرفتن انتقام هشدار داده و آن‌ها را به " مجازات سخت" تهدید کرده است. 

در این میان مخالفان نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان هم از نگرانی‌های باکو استفاده کرده و مدعی شده‌اند که او از حمایت جمهوری آذربایجان و ترکیه برخوردار است. رسانه‌های مخالف دولت در ارمنستان پاشینیان را " نیکول ترک" و تیمش را "نیروهای حامی ترکیه" خطاب می‌کنند و می‌کوشند با طرح این ادعا که در صورت ادامه کار او احتمال حمله قریب‌الوقوع ترکیه و جمهوری آذربایجان وجود دارد، مردم را بترسانند.

از سوی دیگر برخی گزارش‌ها از تلاش‌های روسیه برای بازسازی ارتش ارمنستان بعد از شکست در جنگ اخیر خبر می‌دهند، موضوعی که یکی دیگر از نگرانی‌های باکو محسوب می‌شود.

علی‌اف روز ۲۵ فوریه گفت: "کار ارتش ارمنستان تمام است. چنین ارتشی دیگر وجود دارد و نباید هم وجود داشته باشد. یک کشور فاشیست مثل این نباید ارتش داشته باشد. دیگر هرگز اجازه نخواهیم داد که کشورمان را تهدید کنند."

رهبران گروه‌های مخالف دولت در ارمنستان تا کنون از تهدید مستقیم جمهوری آذربایجان به یک جنگ تازه خودداری کرده‌اند.

اما جلال هاروتونیان، وزیر دفاع پیشین دولت خودخوانده قره‌باغ که به تازگی به ریاست سرویس کنترل نظامی وزارت دفاع ارمنستان منصوب شده، روز ۵ فوریه گفت ارمنستان به دنبال پس‌ گرفتن سرزمین‌هایی خواهد بود که در جنگ اخیر در فاصله سپتامبر تا نوامبر ۲۰۲۰ در اختیار جمهوری آذربایجان قرار گرفت. 

او گفت: "اقدامات امروز و فردای ما متوجه جمهوری آذربایجان خواهد بود. برای بازپس‌گیری آنچه از دست داده‌ایم هر کاری می‌کنیم. هدف اصلی ما تقویت نیروی نظامی و دستیابی به سلاح‌های جدید و فناوری‌های مدرن است." 

استراتژی تازه

کارشناسان نظامی منطقه معتقدند جمهوری آذربایجان باید از پیروزی در جنگ اخیر درس بگیرد و برای پاسخ به چالش‌های تازه یک استراتژی جدید آماده کند.

این افراد می‌گویند از حالا به بعد تمرکز اصلی جمهوری آذربایجان باید روی امنیت مرزهای خود، "مبارزه با ماموران دشمن"، جمع‌آوری اطلاعات از خاک ارمنستان و منطقه قره‌باغ و همین‌طور تضمین امنیت ساختارهای حیاتی در مناطقی باشد که به دنبال پیروزی در مناقشه اخیر باز‌پس گرفته است. به گفته کارشناسان جنگ متعارفی وجود نخواهد داشت بلکه عملیات‌های سریع ضد‌تروریستی در یک منطقه محدود با انبوه جمعیت غیر‌نظامی انجام خواهد شد و این مسأله‌ایست که نقش نیروهای داخلی و یگان‌های ضد‌تروریستی را پررنگ‌تر می‌کند.

توفیق شاه‌مرادف، وبلاگ‌نویس امور نظامی می گوید ارمنستان بعد از شکست در جنگ اخیر دست کم در پنج سال آینده قادر به مقاومت نظامی نخواهد بود و به همین دلیل به جنگ شدید روانی علیه جمهوری آذربایجان از طریق رسانه‌ها روی آورده است. این وبلاگ‌نویس می‌گوید در این میان جمهوری آذربایجان هم باید نیروهای ویژه خود را برای "جنگ نهایی" که ممکن است طی ۵ تا ۱۰ سال آینده اتفاق بیفتد، آماده کند. نیروهایی که در پیروزی اخیر باکو نقشی سرنوشت‌ساز ایفا کردند.

آذربایجان نیروی نظامی‌اش را تقویت می‌کند

در سال ۲۰۲۰ آذربایجان ۲.۶ میلیارد دلار، یعنی ۳۷۶.۲ میلیون دلار بیشتر از هزینه برنامه‌ریزی شده، بودجه به نیروی نظامی‌اش اختصاص داد. این پول اضافی صرف خرید تجهیزات نظامی جدید و پرداخت دستمزد سربازان و نظامیانی شد که در طول جنگ اخیر به منطقه اعزام شده بودند. دولت جمهوری آذربایجان قصد دارد در ۲۰۲۱ حتی بیش از این و چیزی حدود ۲.۷ میلیارد دلار بودجه برای دفاع و امنیت ملی اختصاص دهد.

الهام علی‌اف در یکی از سخنرانی های خود گفت که ارتش باید از جدیدترین فن‌آوری‌ها و پیشرفته‌ترین تجهیزات استفاده کند تا به گفته خودش هیچ کس هرگز جرات دست زدن به اقدامات تحریک‌آمیز علیه این کشور را نداشته باشد.

 جمهوری آذربایجان دومین وارد‌کننده بزرگ محصولات صنایع دفاعی و هوایی ترکیه است. تنها در ژانویه ۲۰۲۱ این کشور ۳۹.۷ میلیون دلار تجهیزات از ترکیه خریداری کرده است. در ماه فوریه، ترکیه با فروش موشک‌های کروز بسیار دقیق " اس‌او‌ام" خود به ارتش آذربایجان موافقت کرد. این موشک‌ها ساخت موسسه تحقیق و توسعه دفاعی ترکیه هستند.

علاوه بر آن، طبق گزارش‌ها باکو قصد دارد در تابستان برای خرید سلاح‌های با دقت بالا و سایر تجهیزات نظامی تا حدود ۲ میلیارد دلار با اسرائیل قرارداد امضا کند. تجهیزاتی که قرار است طی ۵ تا ۷ سال آینده به این کشور تحویل داده شوند.

ترکیه و جمهوری آذربایجان از زمان امضای توافق‌نامه همکاری استراتژیک و حمایت متقابل در سال ۲۰۱۰، به طور مرتب رزمایش‌های مشترک نظامی برگزار می‌کنند. اخیرا هم تکاور‌هایی از ارتش جمهوری خود‌مختار نخجوان (که بخشی از جمهوری آذربایجان است) در رزمایش‌های زمستانی ترکیه و جمهوری آذربایجان که از یک تا ۱۲ فوریه به طول انجامید، شرکت کردند. محل برگزاری این رزمایش‌ها استان قارص در ترکیه بود که فقط ۶ کیلومتر با مرز ارمنستان فاصله دارد.

در ماه فوریه ۷۷ نفر از کادر نیروی هوایی جمهوری آذربایجان برای یادگیری نحوه کار با پهپادهای بایراکتار تی‌بی۲ یک دوره‌ آموزشی ۴ماهه در شرکت ترکیه‌ای بایکار گذراندند.

نیروهای نظامی ویژه جمهوری آذربایجان،‌ ترکیه و پاکستان قرار است در سال جاری رزمایش‌های مشترک بیشتری برگزار کنند.

۱۳۹۹/۱۲/۱۷

در جنگ قره‌باغ ۲۸۸۱ سرباز آذربایجانی شهید شدند


 در اطلاعیه منتشر از سوی وزارت دفاع آذربایجن آمده است که اطلاعات مربوط به تلفات جنگ که از ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ آغاز شد و با امضای توافق‌نامه پذیرش شکست توسط ارمنستان در ۱۰ نوامبر سال ۲۰۲۰ پایان یافت، به روز شد.

در این اطلاعیه عنوان شد که تعداد شهدا که قبلاً ۲ هزار و ۸۵۵ نفر اعلام شده بود، با کشف اجساد دیگر و شناسایی هویت آنها به ۲ هزار و ۸۸۱ نفر رسید.

همچنین در این اطلاعیه ضمن اشاره به مفقود شدن ۲۸ سرباز از ارتش آذربایجان، نام سربازان شهید دفن شده گزارش شده است.

در عملیاتی که ارتش آذربایجان در ۲۷ سپتامبر سال ۲۰۲۰ آغاز کرد، ۵ مرکز شهر، ۴ شهرک و ۲۸۶ روستا از اشفال ارمنستان آزاد شدند. پس از آن ارمنستان شکست را پذیرفت و توافق‌نامه‌ای را برای تخلیه استانهای آغدام، لاچین و کلبجر امضا کرد.

ارتش ارمنستان در ۲۰ نوامبر ۲۰۲۰ از آغدم، در ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰ از کلبجر و در ۱ دسامبر ۲۰۲۰ از لاچین خارج شده بود.

۱۳۹۹/۱۲/۱۶

تضاد منافع و سیاست خارجی (مطالعه موردی سیاست خارجی ایران در تحولات قفقاز)

 درباره ماهیت و نحوه مدیریت سیاست خارجی رویکردهای متفاوتی وجود دارد. برخی از اندیشمندان سیاست خارجی را دنباله و برآیند تحولات سیاست داخلی کشورها می‌دانند، برخی دیگر از اندیشمندان نیز سیاست خارجی را مستقل از تحولات داخلی کشورها و برآیند تحولات بین المللی می دانند.

نحوه کنشگری و تدوین سیاست خارجی ایران در تنازع قفقاز با تردیدها و بحرانهای عدیده ای روبه رو بود، به گونه ای که نحوه مداخله یا عدم مداخله ایران در جنگ دو همسایه شمالی مباحث فراوانی را به میان آورد. در تدوین سیاست خارجی ایران علیرغم حضور گروه‌های ذینفع متفاوت، با کمی جرح و تعدیل می توان ۲ رویکرد متفاوت را نام برد:  ایران گرایی و اسلام گرایی. در این نوشته به مواضع رویکرد ایرانگرایی خواهیم پرداخت. 

رویکرد ایران گرایی و تحولات قفقاز

رویکرد ایران گرایی که با نام‌های مختلف باستان گرایی و ایرانشهری نیز شناخته می‌شود، یکی از پیوستگی های سیاست خارجی و منافع ملی ایران در دوران گذر از حکومت پهلوی به حکومت جمهوری اسلامی می باشد. مطابق این رویکرد، اسلام گرایی به عنوان یک آنتی تز برای پروسه ملت سازی در ایران و همچنین عاملی تعیین کننده در عدم مدرن شدن ایران معرفی می شود. این تفکر در دوره پهلوی اول شالوده‌ ریزی شد در دوره پهلوی دوم به اوج رسید و بر اساس این رویکرد اقوام غیر ایرانیک مانند تُرک‌ها و اعراب به عنوان "دیگری" و در قالب اقوام تهاجم و ناهمخوان با ایده ایرانگرایی شناخته می شوند. این دیدگاه در جنگ قره باغ نیز یکی از مهمترین عناصر گفتمان ساز بود. مطابق این دیدگاه، برای جلوگیری از گسترش نفوذ تُرک گرایی در قفقاز و اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه، حمایت ایران از ارمنستان در قالب اتحاد با روسیه از ملزومات سیاست خارجی تلقی می شد.

 در این راستا، گفتمان ایرانشهری با به میان آوردن مفاهیمی مانند «حضور تکفیری‌ها و تروریست‌ها در قفقاز، نفوذ گفتمان سنی گرایی و غلبه بر تشیع در قفقاز و همچنین برجسته کردن همکاری جمهوری آذربایجان با اسرائیل» در پی به حاشیه راندن گفتمان اسلامی و همچنین حس ناسیونالیستی مردم شمال غرب ایران بود. به دلیل عدم جابجایی توازن استراتژیک قدرت در قفقاز و حضور گفتمان هژمونی روسی در منطقه، سیاست خارجی ایران تابع ایده ایرانشهری ها بود، چرا که مطابق این دیدگاه دیر یا زود روسیه وارد میدان شده و مانع از ایجاد هرگونه تحول جدی در وضعیت حقوقی و ژئوپلیتیک منطقه می شد و حمایت ترکیه نیز به حمایت های معنوی و رسانه‌ای محدود می شد.

همچنین هر گونه قدرت گیری جمهوری آذربایجان در منطقه و غلبه بر حس سرخوردگی چند دهه اخیر با شالوده گفتمان ایرانشهری در تضاد می باشد چراکه مدافعان این گفتمان حتی از آوردن نام آذربایجان نیز اکراه داشته و با کلماتی مانند جمهوری باکو و جمهوری آران از آن یاد می‌کنند. 

اما در هفته‌های متعاقب جنگ ۴۴ روزه و با گسترش پیشروی‌های ارتش جمهوری آذربایجان، گفتمان ایرانشهری به ناچار به حاشیه رانده شد. در این راستا می‌توان به سه دلیل اصلی اشاره کرد:

الف: ایجاد موازنه وحشت بین روسیه و اتحاد ترکیه و پاکستان و متعاقب آن عدم تمایل روسیه به مداخله مستقیم در جنگ

ب: حساسیت مردمی آذربایجانی های ایران در سایه گسترش تکنولوژی های رسانه ای و شروع اعتراضات مردمی علیه حمایت ایران از ارمنستان

ج: القای حمایت ایران از یک دولت غیر مسلمان و همراهی با آن در اشغال سرزمینی خاک جهان اسلام ( تقریباً تمامی کشورهای جهان اسلام به صورت رسمی و غیر رسمی حمایت خود را از جمهوری آذربایجان اعلام کردند)

۱۳۹۹/۱۲/۱۵

موشک‌های اسکندر روسی و جنگ ۴۴ روزه قره باغ


بازتاب‌ها و بازخوردهای جنگ ۴۴ روزه میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان و قبول شکست از سوی ارمنستان همچنان در این کشور ادامه دارد. در یک مشاجره سیاسی میان نیکول پاشینیان و سارکسیان، گروه های مخالف نخست وزیر پاشینیان با طعنه از او پرسیدند که چرا در جنگ قره باغ و در حالتی که ارمنستان شکست خود را به چشم می دید از موشک‌های اسکندر روسی استفاده نکرد. پاشینیان نیز در پاسخ گفته بود که در واقع استفاده شد اما تنها ۱۰ درصد از این موشک ها عمل کرد. این مشاجره سیاسی بازتاب گسترده ای در روسیه داشت به گونه‌ای که پس از فشار فزاینده بر روی پاشینیان، وی مجبور به عقب نشینی از مواضع خود شد. 

تحلیل: 

بدون شک موشک‌های اسکندر یکی از مهمترین عناصر تهاجمی و در عین حال بازدارنده دکترین نظامی روسیه می باشد. به گونه‌ای که در بحبوحه بحران پدافند موشکی ناتو در لهستان، روسیه نیز تهدید کرده بود که موشک‌های اسکندر را در مرزهای ناتو مستقر می کند. این موشک ها که تحقیق و توسعه آنها به سال ۱۹۹۹ باز می‌گردد به طور رسمی در سال ۲۰۰۶ وارد ارتش روسیه شد و در سال ۲۰۰۸ به صورت موفقیت آمیز در جنگ گرجستان به کار گرفته شد.

بدون شک حضور چنین موشک‌های راهبردی می تواند (می توانست) موازنه قدرت را علیه هر رقیبی برهم بزند. نسخه صادراتی این موشک که ارمنستان نیز از آن بهره می‌برد دارای بُرد بیش از ۲۸۰ کیلومتر، کلاهک جنگی ۴۸۰ کیلوگرمی و سرعت ۶ ماخ ( ۶ برابر سرعت صوت) می باشد و برای اولین بار در رژه نظامی سال ۲۰۱۶ در پایتخت ارمنستان به نمایش گذاشته شد.

درباره بکارگیری و یا عدم به کارگیری این موشک ها در جنگ دوم قره باغ، دو سناریو وجود دارد که هنوز هیچکدام به قطعیت نرسیده است اما نکات مهمی برای مطالعه دارد.

الف: 

عمر نگهداری مخزنی این موشک ها بسیار کوتاه بوده و کمی بیش از ۱۰ سال می باشد. مطابق سناریو اول این موشک ها که ادعا می شود از سوی روسیه به ارمنستان اعطا شده بودند عمر غیر فعال خود (حضور در انبار) را طی کرده و قابلیت انفجاری خود را از دست داده بودند. طرح چنین ادعایی واکنش سخت مقامات نظامی و سیاسی روسیه را در پی داشت. همچنین مطابق این سناریو، ارمنستان از این موشک ها استفاده کرده اما موفق عمل نکرده اند. 

ب: 

مطابق سناریوی دوم که محتمل تر نیز به نظر می رسد، ارتش ارمنستان به تعداد زیاد از این موشک ها استفاده کرده و نقاط استراتژیک را در عمق خاک جمهوری آذربایجان هدف قرار داده است، اما سیستم پدافند موشکی باراک ۸ ساخت اسرائیل توانسته است همگی را به راحتی مهار کند. این سیستم در سال ۲۰۱۶ طی قراردادی میان جمهوری آذربایجان و اسرائیل به ارتش آذربایجان تحویل داده شده است و کارایی بسیار چشمگیری در عرصه عملیاتی دارد. گفته می‌شود جمهوری آذربایجان در حال مذاکره با اسرائیل برای خرید پدافند پیشرفته گنبد آهنین نیز می‌باشد. همچنین سامانه پدافندی برد متوسط حصار نیز گفته میشود که به صورت فعال در آذربایجان حضور دارد.