اخبار و حقایق قره باغ (۵ شهرستان به مرکزیت خانکندی) و ۷ شهر دیگر که نزدیک به ۳۰ سال در اشغال ارمنستان بود + تروریسم، واندالیسم ارمنی و نسلکشی و تبعید تُرکهای آذربایجانی توسط ارامنه + تاریخ آذربایجان و قفقاز + تجاوز ارمنستان به خاک آذربایجان
۱۴۰۰/۰۴/۰۸
سرلشکر ذاکر حسناف: به علت مخفی بودن نقشه عملیات آزادسازی شوشا، نمی توانم جزییات آن را بیان کنم
۱۴۰۰/۰۳/۱۱
مصاحبه قابل تامل لون پتروسیان، اولین رئیس جمهور ارمنستان دربارهی جنگ دوم قره باغ
لون پتروسیان اولین رئیس جمهور ارمنستان پس از فروپاشی شوروی (۱۹۹۱-۱۹۹۹) مصاحبه ای را هفته پیش با شبکه تلویزیونی ۱ ارمنستان انجام داده است که به لحاظ مطالعات منطقه ای حاوی نکات قابل تامل و مهمی باشد.
وی در پاسخ به سوالی درباره علت شکست ارمنستان در جنگ ۴۴ روزه گفت:
"همان چیزی که مردم ارمنستان هم اکنون از نیکول پاشینیان انتظار دارند مردم آذربایجان به مدت ۳۰ سال از حیدر و الهام علی اف انتظار داشتند، آنها به مدت ۳ دهه تحت فشار بزرگی بودند. اما بزرگترین دلیل شکست ما (ارمنستان) این بود که به خوبی نتوانستیم «مولفه زمان» را درک کنیم، زمان به نفع جمهوری آذربایجان و علیه ما بود. اگر پیشنهاداتی که درباره واگذاری بخشی از منطقه قره باغ در دهه ۹۰ به ما ارائه شده بود را قبول میکردیم مردم ارمنستان الان خوشبخت تر بودند. شرط اصلی ما در برگرداندن لاچین و کلبجر به آذربایجان، حق حاکمیت ارمنستان بر کریدور لاچین بود. در آن دوره پیشنهاد ما کریدوری به پهنای ۲۲ کیلومتر بود اما امروز پهنای کریدور تنها ۴ کیلومتر است و بسیار آسیب پذیر است. پیشنهاد دیگر ما خودمختاری کامل قره باغ بود. اما امروزه هیچکدام از شرایط به نفع ما نیست".
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا درصورت مشاهده شکست سیاست های پاشینیان در قبال جنگ، سایر سران ارمنستان سکوت اختیار کردند گفت:
"ارمنستان در وضعیت شکننده ای به سر می برد و هر گونه دخالت از سوی سایر احزاب و اشخاص به جنگ داخلی در ارمنستان می انجامید. "
وی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر چرایی رد تمامی پیشنهادها از سوی جمهوری آذربایجان گفت:
"جمهوری آذربایجان و به ویژه شخص علیاف به خوبی می دانست که زمان به نفع آنها پیش می رود. آنها با تکیه بر اندیشه و درآمدهای نفتی خود ارتش مدرنی را تشکیل دادند و بهترین تجهیزات را برای ارتش خود خریدند، اما ارتش ما به دلیل مهاجرت رفته رفته کوچک تر شد، ارتش ما هم اکنون کوچکتر از ۳۰ سال پیش است."
وی در پاسخ به سوالی درباره چرایی عدم درک عنصر زمان و تغییر موازنه به نفع جمهوری آذربایجان گفت:
"تغییر موازنه به صورت معمولی در سال های ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ صورت گرفت و با ایجاد کنسرسیوم های تجاری بین المللی برای انتقال نفت جمهوری آذربایجان، الهام علی اف تمامی مواضع خود را مورد بازبینی قرار داد. ما درباره کنسرسیوم نفتی آذربایجان نگرانی خود را به آمریکا اعلام کردیم اما آنها اهمیتی به این موضوع ندادند".
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا ارمنستان نمی تواند پاسخ مناسبی از غرب بگیرد گفت:
"کشورهای غربی بیشتر در کنار کشورهایی هستند که روسیه را به چالش می کشند و نه کشورهایی که هنوز هم تحت نفوذ روسیه می باشند، و هم اکنون تنها قدرتی که روسیه را در منطقه به چالش میکشد اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه می باشد."
در بخش پایانی نیز در پاسخ به سوالی مبنی بر نقش ترکیه در دو جنگ قره باغ گفت:
"ترکیه در دهه نود و جنگ اول قره باغ نقش موازنه سازی میان آذربایجان و ارمنستان ایفا می کرد و خود را از تحولات به دور نگه میداشت. حتی در آن دوره سلیمان دمیرل گفت که ارامنه نیز دارای حقوقی در قرهباغ می باشند.انها اصول سیاست خارجی و نظامی گری دوره آتاتورک را دنبال میکردند، آنها خواستار روابط سیاسی و تجاری با ارمنستان بودند. اما ترکیه تماما با اردوغان تغییر یافت، ترکیه اردوغان آن کشور سابق نیست و اردوغان نه تنها قدرت ملی ترکیه را تجمیع کرده بلکه در پی استفاده از پتانسیل کل جهان اسلام می باشد."
وی در پاسخ به سوال پایانی مبنی بر پند آموزی از تحولات اخیر گفت:
"تنها چیزی که ما باید از آن یاد بگیریم این است که «واقعیت موجود» را ببینیم و دست از تخیلات خود مبنی بر ارمنستان بزرگ یعنی از دریا تا دریا ( خزر تا دریای سیاه) دست بکشیم، کشورهای بزرگ اندیشکده های بزرگ می سازند و همه چیز را به دقت مورد مطالعه قرار می دهند, اما ما فارغ از هرگونه واقعیتی بر تخیلات خود تکیه کرده ایم. آذربایجان تمامی جزئیات ما را می داند و تمامی ۱۲ هزار کیلومتر مرز ما را تحت نظر دارد، اما برای ما این امر مد نظر نبوده است. پاشینیان حتی نمی داند روسیه چه می گوید.
۱۴۰۰/۰۳/۰۹
تقابل دو گفتمان «مارش مهتر» و «نارداران» در جمهوری آذربایجان
مروری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قفقاز
فرایند تاریخی و جغرافیای سیاسی کشورها باعث پدید آمدن گفتمان های (Discourse) مختلف در دوره های متفاوتی در صحنه تاریخ می شود که بنا بر مقتضیات زمانه، این گفتمان ها حالت غالب یا مغلوب به خود می گیرند. این گفتمان ها ابزار بسیار مناسبی برای و شناسایی سیاست خارجی کشورها می باشند، چرا که کشورها مطابق «گفتمان های موجود خود» وارد عرصه سیاسی و بین المللی شده و اقدام به سیاست گذاری می کنند.
برای مثال، برآیند تاریخی تشکیل جمهوری ترکیه و تعامل آن با غرب سه گفتمان عمده «اسلام گرایی، تُرک گرایی، و غرب گرایی (در قالب سکولاریسم) را پدید آورده است. در مقابل نیز مطابق فرایند تاریخی معادلات داخلی و سیاست بین الملل، شاهد پیدایش و بسط گفتمانهای اسلام گرایی (نسخه تشیع گرایی) و ملی گرایی ایرانی در قالب هویت ایرانی (ایرانشهری) در ایران هستیم.
چنین گفتمان هایی چه در حالت غالب چه در حالت مغلوب با گفتمان های دیگر در تعامل بوده، گاهی به تفاهم میرسند و گاهی به شدت متعارض میشوند.
در این راستا، بدون شک ژئوپلیتیک قفقاز را می توان یکی از مهمترین مکانهای تصادم و تلاقی گفتمان های اخیر نامید.
ایران با هر دو گفتمان مطرح خود یعنی تشیع گرایی و ایرانشهری وارد معادلات قفقاز شده است. از یک سو خود را حامی شیعیان در جمهوری آذربایجان به عنوان دومین کشور جهان با تراکم بالای شیعه دانسته و به تقویت گروه های شیعی در جمهوری آذربایجان (عموما به عنوان یک آنتی تز در برابر دولت سکولار علیاف) می پردازد. از سوی دیگر گروههای ایرانشهری نیز با پیش کشیدن ادعای ایرانی تبار بودن مردمان آنسوی ارس و یا نامیدن آذربایجان به عنوان بخشی از ایران باستان، مسایل مربوط به قفقاز را مورد بررسی قرار میدهند.
ترکیه نیز با حذف واژه «آذری و همچنین تفاوت مذهبی» (تسنن حنفی در برابر اکثریت شیعه) و با تاکید بر گفتمان یکسانی فرهنگی «دو دولت یک ملت» برپایه زبان مشترک تُرکی اعلام کرده است که تحت هر گونه شرایطی در کنار آذربایجان خواهد بود.
تحولات جنگ ۴۴ قفقاز نشان داد که ترکیه در «گفتار و کردار خود» صادق تر عمل کرده و علیرغم تهدید و تحریم از سوی کشورهای عمده غربی و حتی به بهای متشنج شدن اوضاع با روسیه، در پروسه بازگرداندن مناطق از دست رفته آذربایجان در قره باغ حضور فعال نظامی، استخباراتی و دیپلماتیک نقش فعال داشت. در مقابل نیز، بنا بر دیدگاه بسیاری از تحلیلگران، گفتمان ایرانشهری ایران «متناقض» با گفتمان تشیع عمل کرده و حتی به بهای متشنج کردن مناطق تُرک نشین شمال غرب، خواهان کمک به ارمنستان و تنبیه آذربایجان بوده است، امری که حاکی از ناهمخوانی و بی برنامگی در نهاد تصمیم گیری مسایل ژعوپلتیک منطقه دارد.
بهره سخن:
تحولات جنگ اخیر قفقاز و بسط گفتمانی تحولات پس از آن نشان می دهد که «یکپارچگی و مصمم بودن» ترکیه در سیاست خارجی خود در قبال مسائل قرهباغ، باعث پیروزی مطلق گفتمان «مارش مهتر» به عنوان نماد ملی گرایی تُرکی در برابر گفتمان های موجود ایران از جمله «نارداران» به عنوان نماد همکاری در قالب تشیع شده است. نتایج ملموس این معادله در قرارداد های میلیارد دلاری میان ترکیه و آذربایجان در تمامی زمینهها و حذف معنادار ایران از تمامی جوانب از دیپلماسی گرفته تا پروژه های مشترک اقتصادی مشهود است.
۱۴۰۰/۰۳/۰۸
۷ خرداد ۱۲۹۷ شمسی| ۲۸ می ۱۹۱۸ میلادی ، یکصد و سومین سالروز تشکیل جمهوری آذربایجان
تا انقلاب بلشویکی روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ کل منطقه آذربایجان، شمال ارس و جنوب ارس در کنترل قوای روس قرار داشت و در اوایل سال ۱۹۱۸ به تدریج نیروهای روسیه آذربایجان و قفقاز را ترک کردند. با فروپاشی سیستم حکومتی روسیه تزاری و خلاء قدرت در آذربایجان آنسوی ارس، زمینه برای قدرتمند شدن نیروهای محلی آذربایجان آماده تر شد. با عقب نشینی روسها از آذربایجان به تدریج قوای ارمنی برای کسب استقلال متشکل شده و کاظم قارابکیر برای دفع حملات ارامنه به نخجوان به منطقه لشکرکشی کرده و بدین ترتیب نخجوان به تصرف قوای عثمانی درآمد.
۷ خرداد ۱۲۹۷ نخبگان آذربایجانی از جمله محمدامین رسول زاده، فتحعلی خان خویلو، علیمردان توپچی باشوف، احمد آغااوغلو همراه با طبقه ائلیت آذربایجان در شهر گنجه اعلام استقلال کرده و تشکیل دولت جمهوری آذربایجان را اعلام کردند. این جمهوری نخستین جمهوری در جهان اسلام محسوب میشود که حق رای را برای زنان برابر با مردان مساوی اعلام کرد .جمهوری آذربایجان اولین دانشگاه نوین آذربایجان را در باکو دایر کرد. شاعر مارش این دولت «احمد جواد» و موسیقی آن از آن موسیقیدان برجسته آذربایجان، «عزیر حاجی بیگوف» می باشد. وی خالق اپراها و نمایشهای موزیکال کوراوغلو، آرشین مال آلان و مشهدی عیباد می باشد.
از سال ۱۹۱۸ با تاسیس جمهوری آذربایجان در شمال ارس دوباره نام محمدامین رسول زاده در مطبوعات ایران پیچید. محمدامین رسول زاده در انقلاب مشروطیت و سیستماتیک کردن انقلاب در ایران قاجاری نقش مهمی داشت. گروهی از هم حزبی های سابقش از جمله ملک الشعرای بهار و دیگران در مقابل تمایلات تُرک گرایانه وی موضع تندی گرفته و اطلاق آذربایجان به شمال رود ارس را جعلی اعلام نمودند. البته تمام روزنامه های ایران در مقابل اطلاق آذربایجان به جمهوری جدید واکنش منفی نداشتند مانند روزنامه رعد سید ضیالدین طباطبایی که در فاصله ۱۲۹۸ شمسی تا فروردین ۱۲۹۹ در سمت هیئت فوق¬العاده به باکو سفر کرده و با حقایق چگونگی تاسیس این جمهوری از نزدیک آشنا شده بودند. با تلاشهای سیدضیا دولت ایران قاجاری و دولت آذربایجان درصدد تشکیل کنفدراسیون بودند که با مخالفت گروههای ایرانشهری گرای آن زمان ناکام ماند.
رسول زاده در روزنامه آچیق سؤز که در شماره ۴۰ روزنامه رعد به تاریخ ۲۲ جدی ۱۲۹۶ /۱۹۱۸ ژانویه چاپ شده بود هدف از مختاریت اعلانی آذربایجان را خودمختاری ولایات ایروان، گنجه و باکو در شمال ارس معرفی می کند و گلایه می کند از روزنامه هایی که فرافکنی کرده و مختاریت آذربایجان ایران را تلقین می نمایند. ملک الشعرای بهار نیز در روزنامه نوبهار به تاریخ ۳ جدی ۱۲۹۶ ضمن بیان خواسته های حزب مساوات، از تُرکی گرایی و استقلال طلبی آذربایجان ناراحت شده انتقاد نموده از « آقای رسول زاده محرر ایران دوست » که با نیات مساواتچی ها همراهی می کند توصیف می کند.
این جمهوری بدنبال حملات بلشویکها به باکو تبدیل به حکومت شورایی آذربایجان شد.
در همان روزهایی که تلاش برای تاسیس دولت آذربایجان در گنجه و باکو ادامه داشت در غرب آذربایجان فجایع جیلولوق با شدت تمام ادامه داشت.
۶ خرداد ۱۲۹۷ فاجعه قتل عام روستای عسگرآباد اورمیه رخ داد و پیش قراولان قشون عثمانی برای استخلاص مردم اورمیه و سلماس از دو محور جنوب اورمیه و از محور خوی- قطور حملات خود را به جیلوها و قوای مسلحه مسیحی شروع نمودند تا با عملیات گازانبری این قوای مسلحه مسیحی دست نشانده انگلیس- فرانسه – روس و آمریکا را نابود کنند. در ماههای بعدی علیرغم مقاومت قوای مسلحه مسیحی پیشروی های قوای عثمانی بیشتر شده و حملات آندرانیک ارمنی به خوی با مقاومت جانانه اهالی خوی دفع شد... با فشار قوای عثمانی، ۸ مرداد ۱۲۹۷ جیلوها با حمایت قوای مسلحه، ارومیه را تخلیه و با راهنمایی مستشاران انگلیسی از مسیر سولدوز، میاندوآب، صایین قالا وارد بیجار و همدان شده و از آنجا توسط انگلیسی ها به کمپ بعقوبه در بغداد هدایت شدند تا در ماههای آینده از قدرت نظامی این دستجات شقی استفاده کنند...
(برای اطلاع بیشتر مراجعه به کتاب : آذربایجان در جنگ جهانی اول یا فجایع جیلولوق دکتر توحید ملک زاده انتشارات اختر تبریز)
دکتر توحید ملکزاده دیلمقانی
۱۴۰۰/۰۳/۰۷
یکصد و سومین سالگرد تاسیس جمهوری آذربایجان
۱۴۰۰/۰۲/۱۳
احزاب سیاسی آذربایجان طی بیانیهای مشترک اظهارات بایدن درباره وقایع ۱۹۱۵ را محکوم کردند
احزاب مختلف جمهوری آذربایجان در بیانیهای مشترک «نسلکشی» خواندن وقایع ۱۹۱۵ از سوی جو بایدن، رئیسجمهور آمریكا را محكوم كردند.
در این بیانیه که به امضای ۴۸ حزب آذربایجان رسیده، آمده است: در جریان جنگ جهانی اول، ارامنه زیادی به دلیل شرایط دشوار جنگ، درگیریهای داخلی، قحطی و بیماری جانشان را از دست دادند اما تعداد بیشتری تُرک نیز در همان دوره جان باختند اما عمدا نادیده گرفته میشوند.
در بیانیه مذکور با اشاره به اینکه حقایق تاریخی نباید برای اهداف سیاسی تحریف شود تاکید شده است که تاریخ باید به کارشناسان آن و مورخان متخصص در این موضوعات سپرده شود.
احزاب سیاسی آذربایجان در بیانیه خود تصریح کردهاند: ترکیه بارها تاکید کرده که آماده ارائه تمامی آرشیوها در این زمینه تحت نظارت یک کمیسیون مشترک است اما طرف ارمنی درخواستها و ادعاهای غیرمنطقی در خصوص سرزمینهای ترکیه و پرداخت غرامت داشته است.
در این بیانیه همچنین با یادآوری قتلعامهای ارمنستان علیه آذربایجانیها، تاکید شده است: در دستور کار قرار گرفتن این وقایع و استفاده از اصطلاح «نسل کشی» برای آن تنها زیر فشار ارامنه و لابی ارمنستان نبوده بلکه قدرتهای جهانی نیز برای منافع امپریالیستی خود در منطقه از آن استفاده میکنند. این مفهوم صرفا ابزاری برای سرکوب سیاسی و مظهر سیاستهای دوگانه آنهاست. اگر آنها به دنبال حقیقت تاریخی هستند، بهتر است درباره کشتارهای وحشیانه ارمنیها در آناتولی نیز سخن بگویند.
احزاب سیاسی آذربایجان با تاکید بر اینکه همیشه در کنار برادران خود در ترکیه خواهند بود، موضع رئيسجمهور آمریکا را به شدت محکوم کردند.
۱۴۰۰/۰۲/۰۹
از نقطه نظر تاریخی چرا ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ برای آذربایجانی ها مهم است؟
جار و جنجال رسانه ای ارامنه همراه با خصومت صلیبی وار بوقهای تبلیغاتی اروپا و آمریکا سبب می شود هر سال اوایل اردیبهشت موضوع به اصطلاح قتل عام ارامنه موضوع روز شود. ولی واقعا چرا این موضوع برای ما آذربایجانی ها مهم است؟ اجازه دهید نگاهی به ماوقع این موضوع بیاندازیم.
۱۲۸۸ الی ۱۲۹۰ شمسی کل آذربایجان به اشغال تدریجی روسیه تزاری در می آید. کشتارها در تبریز و شهرهای دیگر شروع شده و بساط انجمنها و مشروطه خواهی توسط روسها برچیده می شود. روسها مواضع خود در آذربایجان- دقیقا پشت مواضع عثمانی – را مستحکم می کنند تا چند سال بعد از آن استفاده کنند.
سه سال بعد یعنی ۱۲۹۳ شمسی جنگ جهانی اول شروع می شود. دو دولت بزرگ روسیه و عثمانی هم در جنگ بین الملل وارد می شوند. عثمانی اشغال آذربایجان همسایه اش و در واقع شرق مملکتش توسط دشمن را برنتابیده، رسما از ایران تخلیه روسها از مناطق مرزی با خود را می خواهد. دولت ایران ضعیفتر از آن بود که بتواند حرفی از تخلیه بزند. بدین ترتیب جنگ به داخل آذربایجان کشیده می شود و عثمانی ها، روسها را از مناطق غربی آذربایجان عقب می رانند.
دست به دست شدن آذربایجان خصوصا اورمیه، ساوجبولاغ ( مهاباد امروزین) سلماس و خوی چند بار اتفاق می افتد.
در این جنگ مسیحیان هم ایران دوره قاجاری - در آذربایجان - وهم شرق عثمانی دست به دعای پیروزی روسیه بودند و مسلمانان دست به دعای پیروزی عثمانی. روسها برای درگیرکردن مردم عثمانی با دولتشان از مسیحیان ارمنی و نسطوری استفاده کرده و اینها به دولتشان اعلان جنگ کردند. تدبیر عثمانی برای مقابله با شورش داخلی مسیحیان، دور کردن ارامنه از جبهه های جنگ بود ولی نسطوری ها به سبب دارا بودن سیستم عشیرتی در جنگ شکست خورده سیل پناهنده ها به آذربایجان رسید که در اینجا جیلو نامیده شدند. فجایع بوجود آمده اینها در اورمیه و سلماس نیز جیلولوق نامیده شد.
اما مساله ارامنه به سبب داشتن پیشینه قوی سیاسی از زمان سلطان عبدالحمید و رسوخ در تارو پود عثمانی و داشتن مناصب عالی دولتی تا حد صدراعظمی موضوعی بسیارحساس بود. برای جلوگیری از صدمه دیدن ارامنه در این جنگ قانون «تهجیر ارامنه» تصویب شد.
براساس این قانون بایستی تمام خانوارهای ارمنی موجود در ولایات هم مرز با روسیه در وان، ارضروم، قارص و ... به مناطق داخلیتر عثمانی کوچانده شوند. در این نقل و انتقال متاسفانه جمعی از انسانها تلف شدند. جمعی نیز در اثر حمله تروریستهای ارمنی به قافله مهاجرین کشته شدند.
ارامنه قاچاق و جیلوهای نسطوری همراه با ماجراجویان وطنی اواخر سال ۱۲۹۶ درصدد کنترل غرب آذربایجان بخصوص اورمیه و سلماس برآمدند که این ماجراجویی آنها با قتل عام بیش از یکصد و پنجاه هزار تُرک آذربایجانی منجر شد. بدین خاطر موضوع ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ نیز برای آذربایجانی ها مهم شد.
به هر حال وقایع تلخ جنگ جهانی اول هم برای مسلمانان و هم برای مسیحیان مخصوصا برای اهالی مناطق غرب آذربایجان بایستی بسیار عبرت آموز باشد. تا وقتی که ارامنه و اخیرا ماجراجویانی از عشایر فریب قدرتهای خارجی را نخورند آذربایجان بسیار وسیعتر از آن است که برای قومی تنگتر باشد.
برای اطلاع بیشتر از این وقایع تلخ مراجعه شود به کتاب من: آذربایجان در جنگ جهانی اول یا فجایع جیلولوق، انتشارات اختر تبریز.
توحید ملک زاده دیلمقانی
۱۴۰۰/۰۲/۰۸
«ملت صادق» و آینده منطقه| یادداشتی برای ۲۴ آوریل
مطابق اسناد امپراتوری بریتانیا، جنگ جهانی اول بیش از ۲۰ میلیون کشته و ۲۱ میلیون مجروح به دنبال داشته است. اما ناگفته پیداست که چنین آماری صرفاً مربوط به مناطق درگیر در جنگ می باشد و مناطق غیر درگیر در جنگ مستقیم (از جمله ایران) نیز تلفات میلیونی متحمل شده اند.
یکی از مهمترین مباحث به یادگار مانده از این دوران و سال ۱۹۱۵، ادعای نسل کشی ارامنه میباشد. مطابق این ادعا که در ۴۰ سال اخیر پس از حضور نظامی ترکیه در مناطق شمالی جزیره قبرس مطرح شده است، امپراتوری عثمانی دستور کشتار ۱.۵ میلیون ارمنی ساکن مناطق شرقی را داده است.
فارغ از صحت یا عدم صحت چنین ادعایی، آنچه که در منطقه مذکور در سالهای جنگ جهانی اول گذشته است به معنای واقعی کلمه، مصداق رنج و فلاکت برای تمامی مردمان منطقه از جمله تُرک، کُرد و ارمنی بوده است.
با آغاز جنگ جهانی اول، ارامنه امپراتوری عثمانی که در ادبیات سیاسی آن دوره با عنوان «ملّتِ صادق» شناخته میشدند علیه امپراطوری عثمانی شورش کرده و با رقیب سنتی آنها یعنی روسیه اعلام همکاری کردند. مطابق اسناد منتشر شده در آکادمی نظامی آمریکا، ارامنه امپراتوری عثمانی بیش از ۵۰۰ سال در درون این امپراطوری با صلح و رفاه نسبی زندگی کرده و در دیوانسالاری عثمانی نیز به رتبه های بالایی مانند وزارت رسیده بودند.
علیرغم این همزیستی، با شروع جنگ جهانی اول نیروهای نظامی ارمنی شروع به قتل عام صدها روستای کُرد و تُرک نشین کرده و علیه عثمانی قیام خونینی را آغاز کردند. در مقابل نیز قوای نظامی عثمانی به سرکوب جدایی طلبان ارمنی پرداختند.
در سایه این تحولات، بخشی از جمعیت ۱.۳ میلیون نفری ارامنه منطقه کشته، بخش عظیم آن منطقه را ترک کرده (به سمت مرزهای ایران و قفقاز) و بخش دیگر آن با پناه گرفتن در روستاهای منطقه تحت اسامی مستعار از حادثه گریختند.
همان «ملّت صادق»، علیرغم کمک بیچون و چرای روسها در تشکیل کشور ارمنستان، در خود روسیه نیز ادعای ارضی داشته و موجب خشم ملی گرایان روس شده اند. علاوه بر این ادعای ارضی آنها در بخشی از کشور گرجستان نیز روابط دو کشور را به حداقل رسانده، به گونهای که گرجستان مرزهای خود را با ارمنستان بسته است.
اما به جرأت میتوان گفت که مهمترین دامنه فعالیت بازماندگان «ملّتِ صادق» در ایران صورت میگیرد. علیرغم حضور دهها میلیونی تُرک های آذربایجانی در ایران و وجود نقاط سیاه تاریخی مانند کشتار وسیع مردم منطقه به دست ارامنه در آذربایجان غربی، این حجم از آزادی در تُرک ستیزی قابل تأمّل می باشد.
با توجه به رقابت روز افزون ترکیه و ایران در خاورمیانه مرکزی به ویژه در عراق و سوریه، جنگ گفتمانی ایران علیه ترکیه به عنوان یک رقیب با ماهیت تهدید فزاینده کاملا واقعی و قابل درک می باشد اما اصرار گروههای مرکز گرا برای شناخت وقایع ۱۹۱۵ به عنوان نسل کشی بحثی ریشه دار و خارج از عرف مناسبات منطقه می باشد. گویا گروه های ایرانشهری منافع ۱۲۵ هزار ارمنی را مقدم بر دهها میلیون آذربایجانی می دانند، امری که خواسته یا ناخواسته باعث نفاق در کلّیّت کشور ایران به دست «ملّتِ صادق» شده است.
۱۳۹۹/۱۲/۱۹
جمهوری آذربایجان خود را برای یک جنگ احتمالی تازه در قرهباغ آماده میکند؟
بی بی سی: جنگ دوم قرهباغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان که ۴۴ روز به طول انجامید، در نوامبر ۲۰۲۰ به پایان رسید. به دنبال این آتشبس جمهوری آذربایجان بخشهایی از منطقه مورد مناقشه قرهباغ و همه ۷ منطقه اطراف آن که از زمان جنگ اول در اوایل دهه ۱۹۹۰ تحت کنترل نیروهای ارمنی بود را پس گرفت. در پی این توافق که با میانجیگیری روسیه صورت گرفت، نیروهای حافظ صلح روسیه برای دورهای ۵ ساله در منطقه کوهستانی قرهباغ که هنوز ارامنه در آن ساکن هستند، مستقر شدهاند.
الهام علیاف، رییسجمهور آذربایجان گفته مناقشه قرهباغ پایان یافته و به " تاریخ " پیوسته است.
اما کارشناسان مستقل بر این باورند که مناقشه به هیچ وجه حل نشده و احتمال درگیریهای بیشتر در آینده نزدیک وجود دارد. در حالی که فریاد انتقام هر روز بیشتر در ارمنستان اوج میگیرد، جمهوری آذربایجان در حال تقویت ارتش خود و آمادهسازی استراتژیهای تازه است.
نگرانیهای باکو
دولت باکو به وضوح نگران این است که در نتیجه بحران سیاسی حال حاضر در ارمنستان، نیروهایی قدرت را در این کشور در دست بگیرند که به دنبال انتقامجویی باشند.
طی ماه گذشته، علیاف بارها به حلقههای سیاسی در ارمنستان به ویژه سرژ سرکیسیان و روبرت کوچاریان، روسای جمهور پیشین این کشور نسبت به برنامههایشان برای گرفتن انتقام هشدار داده و آنها را به " مجازات سخت" تهدید کرده است.
در این میان مخالفان نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان هم از نگرانیهای باکو استفاده کرده و مدعی شدهاند که او از حمایت جمهوری آذربایجان و ترکیه برخوردار است. رسانههای مخالف دولت در ارمنستان پاشینیان را " نیکول ترک" و تیمش را "نیروهای حامی ترکیه" خطاب میکنند و میکوشند با طرح این ادعا که در صورت ادامه کار او احتمال حمله قریبالوقوع ترکیه و جمهوری آذربایجان وجود دارد، مردم را بترسانند.
از سوی دیگر برخی گزارشها از تلاشهای روسیه برای بازسازی ارتش ارمنستان بعد از شکست در جنگ اخیر خبر میدهند، موضوعی که یکی دیگر از نگرانیهای باکو محسوب میشود.
علیاف روز ۲۵ فوریه گفت: "کار ارتش ارمنستان تمام است. چنین ارتشی دیگر وجود دارد و نباید هم وجود داشته باشد. یک کشور فاشیست مثل این نباید ارتش داشته باشد. دیگر هرگز اجازه نخواهیم داد که کشورمان را تهدید کنند."
رهبران گروههای مخالف دولت در ارمنستان تا کنون از تهدید مستقیم جمهوری آذربایجان به یک جنگ تازه خودداری کردهاند.
اما جلال هاروتونیان، وزیر دفاع پیشین دولت خودخوانده قرهباغ که به تازگی به ریاست سرویس کنترل نظامی وزارت دفاع ارمنستان منصوب شده، روز ۵ فوریه گفت ارمنستان به دنبال پس گرفتن سرزمینهایی خواهد بود که در جنگ اخیر در فاصله سپتامبر تا نوامبر ۲۰۲۰ در اختیار جمهوری آذربایجان قرار گرفت.
او گفت: "اقدامات امروز و فردای ما متوجه جمهوری آذربایجان خواهد بود. برای بازپسگیری آنچه از دست دادهایم هر کاری میکنیم. هدف اصلی ما تقویت نیروی نظامی و دستیابی به سلاحهای جدید و فناوریهای مدرن است."
استراتژی تازه
کارشناسان نظامی منطقه معتقدند جمهوری آذربایجان باید از پیروزی در جنگ اخیر درس بگیرد و برای پاسخ به چالشهای تازه یک استراتژی جدید آماده کند.
این افراد میگویند از حالا به بعد تمرکز اصلی جمهوری آذربایجان باید روی امنیت مرزهای خود، "مبارزه با ماموران دشمن"، جمعآوری اطلاعات از خاک ارمنستان و منطقه قرهباغ و همینطور تضمین امنیت ساختارهای حیاتی در مناطقی باشد که به دنبال پیروزی در مناقشه اخیر بازپس گرفته است. به گفته کارشناسان جنگ متعارفی وجود نخواهد داشت بلکه عملیاتهای سریع ضدتروریستی در یک منطقه محدود با انبوه جمعیت غیرنظامی انجام خواهد شد و این مسألهایست که نقش نیروهای داخلی و یگانهای ضدتروریستی را پررنگتر میکند.
توفیق شاهمرادف، وبلاگنویس امور نظامی می گوید ارمنستان بعد از شکست در جنگ اخیر دست کم در پنج سال آینده قادر به مقاومت نظامی نخواهد بود و به همین دلیل به جنگ شدید روانی علیه جمهوری آذربایجان از طریق رسانهها روی آورده است. این وبلاگنویس میگوید در این میان جمهوری آذربایجان هم باید نیروهای ویژه خود را برای "جنگ نهایی" که ممکن است طی ۵ تا ۱۰ سال آینده اتفاق بیفتد، آماده کند. نیروهایی که در پیروزی اخیر باکو نقشی سرنوشتساز ایفا کردند.
آذربایجان نیروی نظامیاش را تقویت میکند
در سال ۲۰۲۰ آذربایجان ۲.۶ میلیارد دلار، یعنی ۳۷۶.۲ میلیون دلار بیشتر از هزینه برنامهریزی شده، بودجه به نیروی نظامیاش اختصاص داد. این پول اضافی صرف خرید تجهیزات نظامی جدید و پرداخت دستمزد سربازان و نظامیانی شد که در طول جنگ اخیر به منطقه اعزام شده بودند. دولت جمهوری آذربایجان قصد دارد در ۲۰۲۱ حتی بیش از این و چیزی حدود ۲.۷ میلیارد دلار بودجه برای دفاع و امنیت ملی اختصاص دهد.
الهام علیاف در یکی از سخنرانی های خود گفت که ارتش باید از جدیدترین فنآوریها و پیشرفتهترین تجهیزات استفاده کند تا به گفته خودش هیچ کس هرگز جرات دست زدن به اقدامات تحریکآمیز علیه این کشور را نداشته باشد.
جمهوری آذربایجان دومین واردکننده بزرگ محصولات صنایع دفاعی و هوایی ترکیه است. تنها در ژانویه ۲۰۲۱ این کشور ۳۹.۷ میلیون دلار تجهیزات از ترکیه خریداری کرده است. در ماه فوریه، ترکیه با فروش موشکهای کروز بسیار دقیق " اساوام" خود به ارتش آذربایجان موافقت کرد. این موشکها ساخت موسسه تحقیق و توسعه دفاعی ترکیه هستند.
علاوه بر آن، طبق گزارشها باکو قصد دارد در تابستان برای خرید سلاحهای با دقت بالا و سایر تجهیزات نظامی تا حدود ۲ میلیارد دلار با اسرائیل قرارداد امضا کند. تجهیزاتی که قرار است طی ۵ تا ۷ سال آینده به این کشور تحویل داده شوند.
ترکیه و جمهوری آذربایجان از زمان امضای توافقنامه همکاری استراتژیک و حمایت متقابل در سال ۲۰۱۰، به طور مرتب رزمایشهای مشترک نظامی برگزار میکنند. اخیرا هم تکاورهایی از ارتش جمهوری خودمختار نخجوان (که بخشی از جمهوری آذربایجان است) در رزمایشهای زمستانی ترکیه و جمهوری آذربایجان که از یک تا ۱۲ فوریه به طول انجامید، شرکت کردند. محل برگزاری این رزمایشها استان قارص در ترکیه بود که فقط ۶ کیلومتر با مرز ارمنستان فاصله دارد.
در ماه فوریه ۷۷ نفر از کادر نیروی هوایی جمهوری آذربایجان برای یادگیری نحوه کار با پهپادهای بایراکتار تیبی۲ یک دوره آموزشی ۴ماهه در شرکت ترکیهای بایکار گذراندند.
نیروهای نظامی ویژه جمهوری آذربایجان، ترکیه و پاکستان قرار است در سال جاری رزمایشهای مشترک بیشتری برگزار کنند.
۱۳۹۹/۱۲/۱۷
در جنگ قرهباغ ۲۸۸۱ سرباز آذربایجانی شهید شدند
در اطلاعیه منتشر از سوی وزارت دفاع آذربایجن آمده است که اطلاعات مربوط به تلفات جنگ که از ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ آغاز شد و با امضای توافقنامه پذیرش شکست توسط ارمنستان در ۱۰ نوامبر سال ۲۰۲۰ پایان یافت، به روز شد.
در این اطلاعیه عنوان شد که تعداد شهدا که قبلاً ۲ هزار و ۸۵۵ نفر اعلام شده بود، با کشف اجساد دیگر و شناسایی هویت آنها به ۲ هزار و ۸۸۱ نفر رسید.
همچنین در این اطلاعیه ضمن اشاره به مفقود شدن ۲۸ سرباز از ارتش آذربایجان، نام سربازان شهید دفن شده گزارش شده است.
در عملیاتی که ارتش آذربایجان در ۲۷ سپتامبر سال ۲۰۲۰ آغاز کرد، ۵ مرکز شهر، ۴ شهرک و ۲۸۶ روستا از اشفال ارمنستان آزاد شدند. پس از آن ارمنستان شکست را پذیرفت و توافقنامهای را برای تخلیه استانهای آغدام، لاچین و کلبجر امضا کرد.
ارتش ارمنستان در ۲۰ نوامبر ۲۰۲۰ از آغدم، در ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰ از کلبجر و در ۱ دسامبر ۲۰۲۰ از لاچین خارج شده بود.
۱۳۹۹/۱۲/۱۶
تضاد منافع و سیاست خارجی (مطالعه موردی سیاست خارجی ایران در تحولات قفقاز)
درباره ماهیت و نحوه مدیریت سیاست خارجی رویکردهای متفاوتی وجود دارد. برخی از اندیشمندان سیاست خارجی را دنباله و برآیند تحولات سیاست داخلی کشورها میدانند، برخی دیگر از اندیشمندان نیز سیاست خارجی را مستقل از تحولات داخلی کشورها و برآیند تحولات بین المللی می دانند.
نحوه کنشگری و تدوین سیاست خارجی ایران در تنازع قفقاز با تردیدها و بحرانهای عدیده ای روبه رو بود، به گونه ای که نحوه مداخله یا عدم مداخله ایران در جنگ دو همسایه شمالی مباحث فراوانی را به میان آورد. در تدوین سیاست خارجی ایران علیرغم حضور گروههای ذینفع متفاوت، با کمی جرح و تعدیل می توان ۲ رویکرد متفاوت را نام برد: ایران گرایی و اسلام گرایی. در این نوشته به مواضع رویکرد ایرانگرایی خواهیم پرداخت.
رویکرد ایران گرایی و تحولات قفقاز
رویکرد ایران گرایی که با نامهای مختلف باستان گرایی و ایرانشهری نیز شناخته میشود، یکی از پیوستگی های سیاست خارجی و منافع ملی ایران در دوران گذر از حکومت پهلوی به حکومت جمهوری اسلامی می باشد. مطابق این رویکرد، اسلام گرایی به عنوان یک آنتی تز برای پروسه ملت سازی در ایران و همچنین عاملی تعیین کننده در عدم مدرن شدن ایران معرفی می شود. این تفکر در دوره پهلوی اول شالوده ریزی شد در دوره پهلوی دوم به اوج رسید و بر اساس این رویکرد اقوام غیر ایرانیک مانند تُرکها و اعراب به عنوان "دیگری" و در قالب اقوام تهاجم و ناهمخوان با ایده ایرانگرایی شناخته می شوند. این دیدگاه در جنگ قره باغ نیز یکی از مهمترین عناصر گفتمان ساز بود. مطابق این دیدگاه، برای جلوگیری از گسترش نفوذ تُرک گرایی در قفقاز و اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه، حمایت ایران از ارمنستان در قالب اتحاد با روسیه از ملزومات سیاست خارجی تلقی می شد.
در این راستا، گفتمان ایرانشهری با به میان آوردن مفاهیمی مانند «حضور تکفیریها و تروریستها در قفقاز، نفوذ گفتمان سنی گرایی و غلبه بر تشیع در قفقاز و همچنین برجسته کردن همکاری جمهوری آذربایجان با اسرائیل» در پی به حاشیه راندن گفتمان اسلامی و همچنین حس ناسیونالیستی مردم شمال غرب ایران بود. به دلیل عدم جابجایی توازن استراتژیک قدرت در قفقاز و حضور گفتمان هژمونی روسی در منطقه، سیاست خارجی ایران تابع ایده ایرانشهری ها بود، چرا که مطابق این دیدگاه دیر یا زود روسیه وارد میدان شده و مانع از ایجاد هرگونه تحول جدی در وضعیت حقوقی و ژئوپلیتیک منطقه می شد و حمایت ترکیه نیز به حمایت های معنوی و رسانهای محدود می شد.
همچنین هر گونه قدرت گیری جمهوری آذربایجان در منطقه و غلبه بر حس سرخوردگی چند دهه اخیر با شالوده گفتمان ایرانشهری در تضاد می باشد چراکه مدافعان این گفتمان حتی از آوردن نام آذربایجان نیز اکراه داشته و با کلماتی مانند جمهوری باکو و جمهوری آران از آن یاد میکنند.
اما در هفتههای متعاقب جنگ ۴۴ روزه و با گسترش پیشرویهای ارتش جمهوری آذربایجان، گفتمان ایرانشهری به ناچار به حاشیه رانده شد. در این راستا میتوان به سه دلیل اصلی اشاره کرد:
الف: ایجاد موازنه وحشت بین روسیه و اتحاد ترکیه و پاکستان و متعاقب آن عدم تمایل روسیه به مداخله مستقیم در جنگ
ب: حساسیت مردمی آذربایجانی های ایران در سایه گسترش تکنولوژی های رسانه ای و شروع اعتراضات مردمی علیه حمایت ایران از ارمنستان
ج: القای حمایت ایران از یک دولت غیر مسلمان و همراهی با آن در اشغال سرزمینی خاک جهان اسلام ( تقریباً تمامی کشورهای جهان اسلام به صورت رسمی و غیر رسمی حمایت خود را از جمهوری آذربایجان اعلام کردند)
۱۳۹۹/۱۲/۱۵
موشکهای اسکندر روسی و جنگ ۴۴ روزه قره باغ
بازتابها و بازخوردهای جنگ ۴۴ روزه میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان و قبول شکست از سوی ارمنستان همچنان در این کشور ادامه دارد. در یک مشاجره سیاسی میان نیکول پاشینیان و سارکسیان، گروه های مخالف نخست وزیر پاشینیان با طعنه از او پرسیدند که چرا در جنگ قره باغ و در حالتی که ارمنستان شکست خود را به چشم می دید از موشکهای اسکندر روسی استفاده نکرد. پاشینیان نیز در پاسخ گفته بود که در واقع استفاده شد اما تنها ۱۰ درصد از این موشک ها عمل کرد. این مشاجره سیاسی بازتاب گسترده ای در روسیه داشت به گونهای که پس از فشار فزاینده بر روی پاشینیان، وی مجبور به عقب نشینی از مواضع خود شد.
تحلیل:
بدون شک موشکهای اسکندر یکی از مهمترین عناصر تهاجمی و در عین حال بازدارنده دکترین نظامی روسیه می باشد. به گونهای که در بحبوحه بحران پدافند موشکی ناتو در لهستان، روسیه نیز تهدید کرده بود که موشکهای اسکندر را در مرزهای ناتو مستقر می کند. این موشک ها که تحقیق و توسعه آنها به سال ۱۹۹۹ باز میگردد به طور رسمی در سال ۲۰۰۶ وارد ارتش روسیه شد و در سال ۲۰۰۸ به صورت موفقیت آمیز در جنگ گرجستان به کار گرفته شد.
بدون شک حضور چنین موشکهای راهبردی می تواند (می توانست) موازنه قدرت را علیه هر رقیبی برهم بزند. نسخه صادراتی این موشک که ارمنستان نیز از آن بهره میبرد دارای بُرد بیش از ۲۸۰ کیلومتر، کلاهک جنگی ۴۸۰ کیلوگرمی و سرعت ۶ ماخ ( ۶ برابر سرعت صوت) می باشد و برای اولین بار در رژه نظامی سال ۲۰۱۶ در پایتخت ارمنستان به نمایش گذاشته شد.
درباره بکارگیری و یا عدم به کارگیری این موشک ها در جنگ دوم قره باغ، دو سناریو وجود دارد که هنوز هیچکدام به قطعیت نرسیده است اما نکات مهمی برای مطالعه دارد.
الف:
عمر نگهداری مخزنی این موشک ها بسیار کوتاه بوده و کمی بیش از ۱۰ سال می باشد. مطابق سناریو اول این موشک ها که ادعا می شود از سوی روسیه به ارمنستان اعطا شده بودند عمر غیر فعال خود (حضور در انبار) را طی کرده و قابلیت انفجاری خود را از دست داده بودند. طرح چنین ادعایی واکنش سخت مقامات نظامی و سیاسی روسیه را در پی داشت. همچنین مطابق این سناریو، ارمنستان از این موشک ها استفاده کرده اما موفق عمل نکرده اند.
ب:
مطابق سناریوی دوم که محتمل تر نیز به نظر می رسد، ارتش ارمنستان به تعداد زیاد از این موشک ها استفاده کرده و نقاط استراتژیک را در عمق خاک جمهوری آذربایجان هدف قرار داده است، اما سیستم پدافند موشکی باراک ۸ ساخت اسرائیل توانسته است همگی را به راحتی مهار کند. این سیستم در سال ۲۰۱۶ طی قراردادی میان جمهوری آذربایجان و اسرائیل به ارتش آذربایجان تحویل داده شده است و کارایی بسیار چشمگیری در عرصه عملیاتی دارد. گفته میشود جمهوری آذربایجان در حال مذاکره با اسرائیل برای خرید پدافند پیشرفته گنبد آهنین نیز میباشد. همچنین سامانه پدافندی برد متوسط حصار نیز گفته میشود که به صورت فعال در آذربایجان حضور دارد.
۱۳۹۹/۱۲/۱۲
بنیاد حسین اف: مردم و دولت جمهوری آذربایجان کمک ایران را فراموش نمیکنند
سفیر جمهوری آذربایجان با بیان این که ایران همواره در کنار مردم این کشور بوده، گفت: مردم و دولت جمهوری آذربایجان هیچوقت کمکهای مردم و دولت ایران را فراموش نکرده و نمیکنند.
به گزارش قره باغ سسی به نقل از آوا دیپلماتیک، بنیاد حسین اف، در «همایش ۱۷ ربیع گفتمان برتر» در سالن همایش امین قم، خاطرنشان کرد: در جنگ اول قرهباغ، شهر فضولی اشغال شد و برخی شهرستانها به محاصره افتادند که کمکهای نظامی و بشردوستانه ایران موجب شد تا بیش از ۳۰۰ هزار نفر از مردم در محاصره بهسلامت به سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان برگشتند.
وی اضافه کرد: از سال ۱۹۸۸، هزاران نفر از مناطق اشغال شده آواره شدند که ایران برای اسکان مردم جنگزده اقدام به ایجاد شهرکهایی کرد.
سفیر جمهوری آذربایجان در ادامه افزود: اگرچه ما مردم جمهوری آذربایجان برای آزادسازی این مناطق بسیار جنگیدهایم، ولی به دلیل نبود رهبریت در کشورمان موفق به آزادی این مناطق نشدیم.
حسین اف گفت: در دوران ریاست جمهوری حیدر علیاف، روابط جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی تقویت و روابط میان این دو کشور در تمام ابعاد نظامی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی میان دو کشور همواره در این سالها تقویت شدهاست.
وی با اشاره به حوادث جنگ ۴۴ روزه اخیر در این منطقه، خاطرنشان کرد: با وحدت مردم و رهبری ریاست جمهوری و افسران و سربازان جمهوری آذربایجان، از ۱۲ هزار کیلومترمربع سرزمینهای اشغالی، پنج هزار کیلومترمربع آزاد، پنج هزار کیلومترمربع با بیانیه صلح آزاد و در۲ هزار کیلومتر باقیمانده نیز اتباع ارامنه و آذربایجانی در کنار هم زندگی خواهند کرد.
وی با بیان اینکه همکاری کشورهای منطقه با فرمول سه بهعلاوه سه و با حضور ایران، مسائل باقیمانده نیز حل میشود، گفت: در نتیجه جنگ قرهباغ، خط راهآهن جلفا که درسال ۱۹۸۸ هر روز ۳۰۰ واگن وارد جمهوری اسلامی میشد و با آن جنگ بسته شده بود، پس از بازسازی، این راهآهن مجدد احیا میشود.
سفیر جمهوری آذربایجان در ایران یادآور شد: جمهوری اسلامی از طریق راهآهن آذربایجان به نخجوان و سپس به روسیه متصل خواهد شد.
وی افزود: هدف از بیانیه صلح این بود که جمهوری آذربایجان تنها برنده جنگ نباشد و با این بیانیه، برنده صلح هم باشیم و صلح را برای منطقه به ارمغان بیاوریم.
حسین اف گفت: بیانیه مشترک ائمه جمعه استانهای آذربایجانیزبان ایران از نظر معنوی کمک بسیار زیادی در همان روزهای ابتدایی جنگ بود که در تماسهای جداگانه از این علما تقدیر کردیم.
وی ادامه داد: بیانیه مراجع تقلید و مدیر حوزههای علمیه ایران در حمایت از حق مردم جمهوری آذربایجان، ارزش معنوی بسیار زیادی برای ما داشت.
وی با اشاره به سخنرانی رهبر معظم انقلاب در ۱۷ ربیع، گفت: سخنان گهربار رهبر معظم انقلاب در ۱۷ ربیع عیدی خوبی به مردم جمهوری آذربایجان بود که این موضوع بهصورت گسترده در این کشور بازتاب داشت.
سفیر جمهوری آذربایجان در ایران با اشاره به امضای سند ساخت سد خداآفرین میان ایران و جمهوری آذربایجان، گفت: جمهوری اسلامی با امضای سند احداث سد خداآفرین در منطقه مورد مناقشه جمهوری آذربایجان اولین اقدام در شناخت حق حاکمیت جمهوری آذربایجان بر این مناطق را بهصورت رسمی اعلام کرد.
در این همایش شخصیتهای برجسته علمی و دینی ایران، جمهوری آذربایجان و منطقه قفقاز، ترکیه، اوکراین، روسیه و بلاروس حضور داشتند.
۱۳۹۹/۱۲/۱۱
الهام علی اف: می توانیم با ارامنه همزیستی داشته باشیم
رییس جمهور آذربایجان، جنگ دوم قره باغ را نشانه ای از وجود امکان همزیستی میان جمهوری آذربایجان و ارامنه و سایر اقوام این کشور دانست.
به گزارش قره باغ سسی به نقل از آذرتاج، الهام علیاف در پاسخ به سوال خبرنگار خبرگزاری «JİJİ PRESS» ژاپن مبنی بر این که آذربایجانی ها پس از سی سال از واقعه خوجالی می گویند «ما می خواهیم به آنجا بازگردیم، اما نمی خواهیم در آنجا ارمنی ببینیم»، آیا به نظر شما امکان همزیستی ارامنه و آذربایجانی ها وجود دارد؟، گفت: « من فکر می کنم که امکان دارد. در اصل، سیاست و موضع آذربایجان و افکار ملت مان نیز این فکر را تایید می کند. ما کشوری هستیم که برای همکاری باز هستیم و نمایندگان خلق های مختلف در آذربایجان در یکجا مانند یک خانواده زندگی می کنند.»
وی افزود: «در آذربایجان هیچ گاه هیچ رویا رویی در زمینه دینی و قومی و سوء تفاهم وجود نداشته است. جنگ دوم قره باغ یک بار دیگر این را نشان داد. یعنی نمایندگان تمامی خلق ها زیر یک پرچم و مانند یک مشت متحد شدند و در این پیروزی هر ملتی سهم ارزشمند و پرقیمت خود را داشت. درباره همزیستی با ارامنه در آینده نیز یک بار دیگر می خواهم بگویم که در کشورهای مختلف، این وجود دارد. از جمله در آذربایجان.»
علی اف ادامه داد: «براساس گزارشی که اخیرا به من داده شده است، روزنامه نگاران ما خواهر وزیر دفاع پیشین ارمنستان را که در آذربایجان زندگی می کند، یافته اند. ببینید وزیر دفاع سال های ۱۹۹۰ ارمنستان در ارتکاب نسل کشی ضد آذربایجانی ها شرکت داشته است. خواهر او در آذربایجان زندگی می کند. آیا کسی وجود دارد که به او حرفی بزند؟ نیست. ببینید ملت آذربایجان اینگونه است، وضعیت معنوی اش اینطور است. ما بعد از این هم برای این کارها آماده ایم. من کاملا اطمینان دارم که آذربایجانی ها به اراضی تحت نظارت نیروهای صلح بان (روسی) نیز، باید بازگردند و باز خواهند گشت.»
الهام علی اف در بخش دیگری از این مصاحبه مطبوعاتی، کاربرد نام «قره باغ کوهستانی» را نادرست خواند و گفت: «ما دیگر نباید اصطلاح «قره باغ کوهستانی» را بکار ببریم، زیرا، بخش کوهستانی و مسطح قره باغ همگی متعلق به جمهوری آذربایجان است.»
علی اف همچنین تاکید کرد نمی خواهد درباره «وضعیت حقوقی» قره باغ صحبت کند و قبلا در این باره موضعش را بیان کرده است.
یادآور می شود رئیس جمهور آذربایجان قبلا تاکید کرده بود که «وضعیت حقوقی» قره باغ گور به گور شده و جمهوری آذربایجان هیچ گونه وضعیت حقوقی برای قره باغ به رسمیت نخواهد شناخت و شهروندان ارمنی قره باغ نیز باید خود را شهروند جمهوری آذربایجان بدانند یا از این کشور خارج شوند.
۱۳۹۹/۱۲/۱۰
تبعات امنیتی جنگ قفقاز بر سه گانه ایران، ترکیه و روسیه
بدون شک میتوان جنگ ۴۴ روزه قفقاز را یکی از بزرگترین تغییرات در موازنه ژئوپلیتیک قدرت در هارتلند آسیا و اروپا دانست. این جنگ که با مداخله مستقیم پوتین و آتش بس سه گانه به پایان رسید تبعات امنیتی قابل ذکری برای منطقه داشته است. در تحلیل امروز به موازنه امنیت در منطقه خواهیم پرداخت.
روسیه:
اگر چه مداخله مستقیم روسیه در جنگ ۴۴ روزه مانع از آزادسازی تمامی مناطق قره باغ و پیرامون آن شد و روسیه توانست تحت سیاست آشتی دادن دو رقیب، جای پای خود را پس از نزدیک به ۳۰ سال در قفقاز بازیابد، اما روسیه با مسئله امنیتی فزایندهای روبرو شده است. ناگفته پیداست که پیروزی آذربایجان در جنگ مذکور بدون حضور مستشاری و عملیاتی مستقیم ترکیه ناممکن بود و ترکیه مدرن ترین سلاح ها از جمله سیستم های راداری جنگ الکترونیک و پهپادهای مسلح خود را وارد میدان جنگ کرد که حاصل آن متلاشی شدن بخش اعظم تجهیزات روسی ارتش ارمنستان بود. روسیه با تحریک ارمنستان به جنگ علیه جمهوری آذربایجان در ماه آگوست ۲۰۲۰، در پی کنترل خطوط انرژی مابین ترکیه و آذربایجان بود، اما نتایج جنگ معادلات را به گونه دیگری رقم زد. بدون شک روسیه از حضور فزاینده ترکیه در جمهوری آذربایجان ناخرسند می باشد. برآیند تحولات به گونهای رقم خورده است که هم در صورت سکوت و هم در صورت کنشگری روسیه در منطقه قفقاز جنوبی، نقش ترکیه و ناتو در منطقه پر رنگ تر خواهد شد.
ترکیه:
بدون شک بزرگترین برنده تحولات جنگ قفقاز ترکیه می باشد. این کشور پس از چندین دهه توانست آرزوی خود مبنی بر حضور در قفقاز و ایجاد موازنه ژئوپلیتیک علیه روسیه را جامه عمل بپوشاند. اما این رقابت استراتژیک با کشوری دارای سابقه ابرقدرتی برای ترکیه بدون هزینه نخواهد بود. تاکنون ترکیه و روسیه توانستهاند تنش های خود را با دو مقوله همکاریهای اقتصادی در زمینه های مختلف و همچنین اتحادی نانوشته علیه هژمونی سیاسی و اقتصادی غرب مهار کنند اما این به معنای پایان تنش نخواهد بود. ترکیه پس از پیروزی در جنگ ۴۴ روزه قره باغ به دنبال ایجاد اتحادی بزرگتر با سایر جمهوری های تُرک قفقاز و آسیای مرکزی می باشد، اتحادی که از هم اکنون توانسته است دشمنان منطقهای روسیه از جمله گرجستان و اوکراین را نیز دور خود گرد آورد. ناگفته پیداست که چنین حرکاتی رقابت پنهان ترکیه و روسیه را علنی تر و پرهزینه تر خواهد کرد.
ایران:
پس از شروع جنگ دوم قره باغ، ایران محاسبات خود را بر اساس این امر مبنا قرار داد که دیر یا زود اتحاد روسیه و ارمنستان مانع از شکل گیری تحولی ژئوپلیتیک در قفقاز شده و جمهوری آذربایجان مجبور به خویشتن داری خواهد شد. اما با تداوم جنگ به نفع جمهوری آذربایجان، ایران وارد دوگانه امنیتی فزاینده ای شد؛ از یک سو با فشار گروههای ایرانشهری مبنی بر ضرورت مهار ترکیه در قفقاز، ایران شروع به حمایت مستقیم و غیر مستقیم از ارمنستان کرد، امری که واکنش جدی آذربایجانی های شمال غرب و پایتخت ایران را در پی داشت. با توجه به اینکه تُرک های آذربایجان و سایر مناطق ایران بخش قابل توجهی از جمعیت کل ایران را تشکیل می دهند، هرگونه حساسیت زایی در چنین امری می توانست گروههای مردمی بیشتری را به سمت گرایش های رادیکال تر و گریز از مرکز سوق دهد. برای اولین بار پس از فروپاشی حکومت قاجار و تشکیل ایران نوین، مردم آذربایجان توانستند مسیر سیاست خارجی ایران را عوض کنند. در این راستا ایران به سیاست آلترناتیو خود یعنی اسلام گرایی بازگشته و با ابراز خرسندی از آزادسازی مناطق آذربایجان به عنوان خاک جهان اسلام، از وضعیت جدید منطقه استقبال کرد. اما این امر به معنای عدم نگرانی از حضور فزاینده ترکیه و به حاشیه رانده شدن ایران از تحولات قفقاز نبوده و رقابت دو کشور در سطوح مختلف ادامه خواهد داشت.
بهره سخن:
ترتیبات امنیتی رقابتی میان ایران ترکیه و روسیه پس از جنگ ۴۴ روزه قره باغ وارد مرحله نوینی شده است و علاوه بر قفقاز جنوبی، رقابت میان کشورهای مذکور به میدان های دیگری مانند سوریه و عراق نیز سرایت خواهد کرد. در این میان با توجه به ملاحظات امنیتی روسیه و اولویت این کشور به شرق اروپا و مقابله با ناتو، انتظار می رود سطح رقابت ایران و ترکیه افزایش یافته و حتی ابعاد خطرناکی نیز به خود بگیرد.
۱۳۹۹/۱۲/۰۹
قتلعام خوجالی؛ لکه ننگی بر تاریخ بشریت
با فرا رسیدن سالگرد قتلعام خوجالی در آذربایجان، مردم این کشور یاد قربانیان این جنایت کمنظیر را گرامی میدارند.
با فرا رسیدن ۲۶ فوریه که مصادف با نسلکشی مردم آذربایجان توسط ارتش ارمنستان در خوجالی در سال ۱۹۹۲ است، مردم این کشور در نقاط مختلف آذربایجان یاد صدها قربانی آن را گرامی میدارند.
با آنکه ۲۹ سال از آن تاریخ میگذرد، امروز نیز درد آن در قلب آذربایجانیها تازه است و به دلیل پایان اشغال قرهباغ، امسال مراسمات مرتبط با خوجالی رنگ دیگری به خود گرفته است.
اگرچه این قتل عام به عنوان لکهای تاریک بر تاریخ بشریت حک شده، اما آزادسازی سرزمینهای اشغالی داغ مردم آذربایجان را کمتر کرده است.
اکنون خواسته اصلی مردم آذربایجانی این است که عاملان قتلعام خوجالی محاکمه و عدالت اجرا شود.
در همین راستا عادل علیاف، معاون رئيس پارلمان آذربایجان با اشاره به اینکه کشتار خوجالی، از بزرگترین جنایت علیه بشریت بوده تاکید کرد که حقوق بینالملل این جنایات را "نسلکشی" قلمداد میکند.
وی در مصاحبه با خبرنگار آناتولی اظهار داشت: آنچه در خوجالی اتفاق افتاد، نقض آشکار کنوانسیونهای ۱۹۴۹ ژنو، کنوانسیون منع و مجازات نسل کشی سازمان ملل، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، کنوانسیون حقوق کودک و چندین کنوانسیون بینالمللی دیگر است.
علیاف با نام بردن از دادگاه نورنبرگ که در اثنای جنگ جهانی دوم تاسیس شده بود، دادگاه بینالمللی کیفری برای یوگسلاوی سابق و همچنین دادگاه بینالمللی کیفری برای روندا، اعلام کرد که روند مشابهی برای خوجالی نیز میتواند در پیش گرفته شود.
وی تصریح کرد: سرژ سرکیسیان، رئیس جمهور سابق ارمنستان گفته بود: "تا وقوع کشتار خوجالی، آذربایجانیها فکر میکردند که ما غیرنظامیان را نمیکشیم، اما پس از خوجالی این برداشت از میان رفت." این مصاحبه شاهدی آشکار بر جنایات عامدانه نیروهای ارمنی در خوجالی است. نسل کشی، که جدی ترین جنایت علیه بشریت است، در خوجالی روی داده و تنها چیزی که مردم آذربایجان میخواهند، اجرای عدالت در خصوص این جنایت است.
گفتنی است پس از اشغال خوجالی در جنگ اول قرهباغ، نسلکشی غیرنظامیان آذربایجانی در این شهر توسط ارتش ارمنستان با کمک ۳۶۶ نظامی روسیه در ۲۵ و ۲۶ فوریه ۱۹۹۲ اتفاق افتاد.
به گزارش سازمان دفاع حقوق بشر در این قتلعام ۶۱۳ غیرنظامی از جمله ۶۳ کودک وحشیانه به قتل رسیدند. بنا به اعلام سازمان دیدهبان حقوق بشر تعداد قربانیان این جنایت حدود ۱۰۰۰ نفر است.
پنجاه و سه تن بر اثر جرائمی؛ مانند سوزاندن، چهارمیخ کردن، بریدن سر، کندن پوست و بیرون آوردن چشم از حدقه کشته شدهاند. هشت خانواده کاملا نابود، ۲۵ کودک بدون والدین مانده و ۱۳۰ تن نیز یتیم شدند.
قطعنامههای مختلف شورای امنیت سازمان ملل متحد جنایات ارمنستان در طول جنگ قرهباغ، بهویژه خوجالی را محکوم کرده و بسیاری از کشورهای جهان نیز این نسلکشی را به رسمیت شناختهاند.
۱۳۹۹/۱۲/۰۸
۲۹ مین سالگرد قتل عام مردم خوجالی در قره باغ
براساس طرح هایدات که از سوی ارامنه متعصب اجرا می گردد بخش بزرگی از کشورهای ایران، آذربایجان و ترکیه جزو اراضی تاریخی ارمنستان محسوب می شود که برای احیای این امپراطوری لازم است اقدامات خشونت آمیز انجام گیرد.
اشغال منطقه قره باغ که از نظر تاریخی و فرهنگی جزو اراضی آذربایجان بود نیز در صدر اقدامات ارامنه بود تا اینکه با فروپاشی شوروی، ارامنه، فرصت اقدام یافته و با سازماندهی ارتش روسیه به قره باغ حمله کردند.
در شب ۶ اسفند/۲۵ فوریه منتهی به ۷ اسفند/۲۶ فوریه شهر خوجالی در منطقه قره باغ در معرض آتش شدید توپخانه و تجهیزات زرهی سنگین ارامنه و روسها قرار گرفت. در نتیجه آتشسوزیهایی در شهر رخ داده بود و در بامداد روز ۷ اسفند شهر تماماً به آتش کشیده شد. بیشتر اهالی به امید رسیدن به مرکز قره باغ که در آن نزدیکی قرار داشت مجبور به ترک شهر شدند. اما این هدف محقق نگردید و ساکنین که تعدادشان بیش از ۱۵۵۰ نفر بود در حین فرار در درهای باریک در بین روستاهای نخجوانلی و پیرجمال مورد محاصره قرار گرفته و بیشترشان قتلعام شدند.
از بین محاصرهشدگان افرادی به کوهها و جنگل پناه برده و تنها عده قلیلی توانسته بودند خودشان را به مرکز برسانند. آنهایی که هم به شهر رسیده بودند وضعیت چندان مساعدی نداشتند. از بین کسانی که در شهر مانده بودند نیز اطلاعی حاصل نشد و بنا به گزارش شاهدان عینی با توجه به حجم آتشی که روی شهر بود، به احتمال زیاد کشته شدهاند.
از عاملان برجسته کشتار اهالی خوجالی، روبرت کوچاریان و سرکیس سرکیسیان به عالیترین مقام سیاسی ارمنستان رسیده و رئیس جمهور ارمنستان شدند. اولگ یاسیان، سفیر ارمنستان در روسیه بوده که هم اکنون نیز این پست را دارد. سیران اوهانیان فرمانده قتلعام خوجالی، در حال حاضر مسئولیت وزارت جنگ ارمنستان را عهدهدار میباشد.
قتل عام خوجالی از سوی مجمع وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی که در سال ۲۰۰۷ تشکیل شده بود به رسمیت شناخته شد. شورای امنیت سازمان ملل طی قطعنامه های ۸۲۲، ۸۷۹، ۸۵۸، ۸۸۴ اقدامات ارمنستان را درمورد قتل عام اهالی قره باغ آذربایجان محکوم کردند. علاوه بر این، پارلمان اروپا، مجالس کشورهای ترکیه، پاکستان (فوریه ۲۰۱۲)، اردن (ژوئن ۲۰۱۳)، مکزیک (فوریه ۲۰۱۲)، چک (فوریه ۲۰۱۳)، کلمبیا (آوریل ۲۰۱۲)، بوسنی و هرزگوین (فوریه ۲۰۱۳)، پرو (ژوئن ۲۰۱۳)، پاناما (اگوست ۲۰۱۳)، هندوراس (ژانویه ۲۰۱۴) فاجعه خوجالی را به رسمیت شناختهاند. همچنین در بیست و یک ایالت آمریکا این قتلعام به رسمیت شناخته شده است.
۱۳۹۹/۱۲/۰۶
بیانیهی سفارت جمهوری آذربایجان در جمهوری اسلامی ایران در رابطه با بیست و نهمین سالگرد نسل کشی خوجالی
سفارت جمهوری آذربایجان در تهران در رابطه با بیست و نهمین سالگرد نسلکشی خوجالی توسط ارمنستان اشغالگر بیانیه صادر کرد:
یکی از دردناک ترین نتایج تجاوز نیروهای مسلح ارمنستان به جمهوری آذربایجان اشغال شهر خوجالی در ۲۶ فوریه سال ۱۹۹۲ است، از جنایات نسل کشی صورت گرفته بر علیه مردم غیر نظامی در آن شهر ۲۹ سال می گذرد.
قریب به ۲۵۰۰ ساکن غیرنظامی در شهر خوجالی که از جانب یگان های مسلح ارمنستان اشغالگر به محاصره درآمده بود با هدف نجات زندگی خود در حین فرار به نزدیکترین اراضی امن در حوالی روستاهای نخجوانلی و پیرجمال با به تله انداختن به طرز بیرحمانه ای به قتل رسیده اند و برخی از آنان نیز به اسارت درآمدند. باقی مانده اهالی که اکثریت آنان زنان و کودکان بودند در اثر یخ زدگی در کوه ها جان خود را از دست دادند. در نتیجه این جنایت نسل کشی ۱۰۶ زن، ۷۰ کهنسال، ۶۳ کودک، در کل ۶۱۳ نفر اتباع جمهوری آذربایجان از طرف ارمنی ها به طور وحشیانه ای کشته شدند. ۱۲۷۵ نفر گروگان گرفته شدند، در خصوص سرنوشت ۱۵۰ نفر تا به کنون اطلاعات در دسترس نیست. شهر خوجالی با خاک یکسان شده است. ۴۸۷ نفر من جمله ۴۶ کودک معلول شده اند. ۸ خانواده به کل نابود شده اند. ۱۳۰ کودک، یکی از والدین خود را و ۲۵ کودک نیز هر دو والد خود را از دست داده اند. ۵۶ نفر از ساکنین خوجالی با قساوت خاصی، با زنده زنده سوزاندن، کندن پوست سر، زدن گردنشان، با بیرون آوردن چشمانشان از حدقه و زنان باردار نیز بر اثر اصابت سرنیزه به حفره شکمشان کشته شدند.
جنایات متعدد جنگی و ضد بشر صورت گرفته بر علیه اهالی غیر نظامی آذربایجانی در خوجالی، من جمله عمل نسل کشی نقض جدی حقوق بشر و حقوق بشردوستانه بین المللی، علی الخصوص کنوانسیون های ژنو مورخ ۱۹۴۹، "کنوانسیون منع و مجازات نسل کشی" ، " میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی"، "میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی" ، " کنوانسیون منع شکنجه و سایر رفتارهای و مجازات های ظالمانه، غیر انسانی و تحقیر آمیز " ، "کنوانسیون بین المللی رفع هرگونه تبعیض نژادی" ، "کنوانسیون حقوق کودک" و "کنوانسیون حمایت از حقوق بشر و آزادی های اساسی" می باشد.
رهبر ملی آذربایجان حیدر علی اف، ماهیت واقعی نسل کشی خوجالی را روشنگری کرده و در فوریه سال ۱۹۹۴ مجلس ملی جمهوری آذربایجان نسل کشی خوجالی را به لحاظ حقوقی – سیاسی ارزیابی نموده است.
رئیس جمهور آذربایجان جناب آقای الهام علی اف، همواره امکان حل و فصل مناقشه ارمنستان- آذربایجان قره باغ کوهستانی را تنها در چهارچوب حق حاکمیت، تمامیت ارضی و مرزهای شناخته شده بین المللی آذربایجان تاکید نموده و خروج بی قید و شرط نیروهای مسلح ارمنستان از اراضی تحت اشغال آذربایجان و ضرورت پیگرد قانونی اشخاصی که مرتکب نسل کشی شده اند را ابراز نموده است.
کمپین بین المللی "عدالت برای خوجالی!"، صورت گرفته با ابتکار لیلا علی اوا، معاون رئیس بنیاد حیدر علی اف تبلیغ حقایق در مورد نسل کشی خوجالی در جهان، شناساندن این فاجعه به عنوان یک عمل نسل کشی علیه مردم آذربایجان نقش بسزایی ایفا می کند. در نتیجه آن در برخی از کشورهای جهان در رابطه با این نسل کشی تصمیماتی اتخاذ می شود.
نسل کشی خوجالی در پارلمان پاکستان، مکزیک، بوسنی و هرزگوین، چک، اردن، پرو، کلمبیا، پاراگوئه، هندوراس، افغانستان، اندونزی و سایر کشورها مذاکره گردیده، اسناد سیاسی محکوم کننده این جنایت به تصویب رسیده است. نسل کشی خوجالی از طرف سازمان همکاری اسلامی نیز به رسمیت شناخته شده و به عنوان حادثه قتل عام محکوم گردیده است.
دادگاه حقوق بشر اروپا در تصمیم مورخ ۲۲ آوریل سال ۲۰۱۰ به قتل رسانیدن اهالی غیرنظامی خوجالی اعم از آذربایجانی ها را "اعمال به خصوص سهمگینی که قابلیت ارزیابی به مانند جنایات جنگی و یا جنایت بر علیه بشریت را دارند" مشخص کرد.
مسئولیت جنایات نام برده شده را طرف متجاوز جمهوری ارمنستان بر عهده دارد. ارزیابی کلی دلایل و نتایج جنگ شروع شده توسط ارمنستان علیه جمهوری آذربایجان و تمامی حقایق موجود حادثه فاجعه بار در خوجالی با قاطعیت اثبات می نماید که، جنایات صورت گرفته اعمال معمول و تصادفی نیستند بلکه بخش جدایی ناپذیر سیاست سیستماتیک خشن ارمنستان هستند. کشتار مغروضانه غیرنظامیان در خوجالی نابودی دسته جمعی آنها صرفا به دلیل آذربایجانی بودنشان را هدف قرار داده است.
علی رغم توافق آتش بس، رهبران نظامی – سیاسی ارمنستان به تخریبات نظامی بر علیه آذربایجان ادامه می دهد، بیاناتی که قالب و اصول بنیادین مذاکرات صلح را نابود می کند را ارائه می دهد، جمهوری آذربایجان را با افکاری همانند "جنگ جدید، سرزمین های جدید" تهدید می کرد.
نیروهای مسلح آذربایجان با رهبری جناب آقای الهام علی اف، فرمانده پیروز کل قوا برای دفاع از زندگانی و امنیت شهروندانمان، همچنین با هدف جلوگیری از تخریبات نظامی متداوم ارمنستان با استفاده از حقوق دفاع از خود در تاریخ ۲۷ سپتامبر سال ۲۰۲۰ برای آزادی سرزمین های تحت اشغالمان شروع به عملیات های ضد حمله نمود. در حین جنگ متداوم ۴۴ روزه وطن، بخش جدایی ناپذیر آذربایجان شهرستان های جبرائیل، فضولی، زنگیلان، قوبادلی من جمله شهرک هادروت و شهر شوشا پایتخت فرهنگی آذربایجان از اشغال آزاد گردیدند. مطابق با بیانیه ی امضا گردیده توسط رئیس جمهور آذربایجان، نخست وزیر جمهوری ارمنستان و رئیس جمهور فدراسیون روسیه در خصوص توقف کامل آتش افروزی و تمامی عملیات های جنگی در منطقه مناقشه قره باغ کوهستانی مورخ ۱۰ نوامبر سال ۲۰۲۰ نیروهای مسلح ارمنستان از شهرستان های آغدام، کلبجر و لاچین خارج شدند. بدین صورت حقوق بازگشت به سرزمینهای اجدادی صدها هزار شهروند غیرنظامی مان احیا گردید.
شایان ذکر است که، جمهوری ارمنستان همانند نسل کشی خوجالی، در دوران جنگ ۴۴ روزه وطن نیز به جنایات خود بر علیه بشریت ادامه می داده است. ارمنستان به طور هدفمند شهرهای گنجه، مینگهچویر و نفتالان که دور از مناطق جنگی جای گرفته بودند از آن جمله در شهرستان های برده، ترتر، گورانبای و خیزی با موشک های بالستیک و بمب های خوشه ای افراد غیر نظامی و ساختمان ها را مورد هدف قرار می داد. در نتیجه، ۱۰۰ نفر غیر نظامی من جمله ۱۲ کودک و ۱۷ زن کشته شده، ۴۲۳ نفر نیز مجروح گردیده اند. سازه های اجتماعی اعم از هزاران ابنیه مسکونی و صدها بیمارستان، مهد کودک، مدرسه، مراکز تجاری و آثار دینی – فرهنگی نابود شده اند.
در آستانه ایام بیست و نهمین سالگرد فاجعه خوجالی بار دیگر یاد و خاطره شهدا را با اندوه بسیار گرامی داشته و بیان می نماییم که، بدون جای دادن به استاندارد های دوگانه و در چهارچوب اصول و قواعد حقوق بین الملل، نسل کشی خوجالی باید از طرف کمیته ویژه بین المللی بررسی، از طرف نهاد های بین المللی به رسمیت شناخته و محکوم شده، مرتکبان جنایت باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند. در غیر این صورت عدم محاکمه و سکوت فجایع انسانی جدید به بار خواهد آورد.
مردم آذربایجان همه ساله در ۲۶ فوریه یاد و خاطره عزیز قربانیان نسل کشی خوجالی را گرامی داشته و در انتظار هستند تا عاملان این نسل کشی به محاکمه عدالت کشیده شوند.
خداوند تمامی شهیدان را قرین رحمت بفرماید!
۱۳۹۹/۱۲/۰۵
پزشکان تُرک به کمک جانبازان قرهباغ شتافتند
پزشکان ترکیهای بنابه دعوت جمهوری آذربایجان برای مداوای جانبازانی که در جریان جنگ قرهباغ کوهستانی مجروح شدهاند، وارد این کشور شدند.
بر اساس بیانیه منتشر شده از سوی «صندوق یاشات» که توسط دولت آذربایجان برای حل مشکلات جانبازان و خانوادههای شهدا تشکیل شده است، تیم پزشکان ترکیهای که متشکل از متخصصانی مانند ارتوپدی، جراحی مغز و جراحی عمومی است، برای مداوای جانبازان مجروح شده وارد آذربایجان شدهاند.
در این بیانیه با اشاره به اینکه پزشکان ترکیهای به مدت سه روز بیش از ۱۵۰ مجروح که حال آنها وخیم است را مداوا خواهند کرد، آمده است برخی از جانبازان نیز برای ادامه مداوای آنها به ترکیه منتقل خواهند شد.
پرفسور سامی سوکوجو، یکی از این پزشکان نیز در این بیانیه اظهار داشت جانبازان مجروح شده را معاینه و درباره عاقبت مداوای آنها نیز با همکاران آذربایجانی خود مذاکره کردهاند.
۱۳۹۹/۱۱/۲۶
ایالات مینهسوتا آمریکا، ۲۶ فوریه را روز آذربایجان اعلام کرد
تیم والز، فرماندار ایالات مینهسوتا در بیانیهای ۲۶ فوریه مصادف با نسلکشی آذربایجانیهای خوجالی توسط ارامنه را «روز آذربایجان» اعلام کرد.
وی در بیانیه خود با اشاره به اینکه بیشتر شهروندان آذربایجان این ایالت از خانواده یا نسل قربانیان قتلعام خوجالی هستند، اظهار داشت: آذربایجانیهای مینهسوتا بر میراث فرهنگی، زبانی و تاریخیشان در این ایالت افزودهاند.
والز تصریح کرد: جامعه آذربایجانیهای مینهسوتا نقش بی بدیل و افتخارآمیزی در تنوع فرهنگی این ایالت داشته و بنابراین روز ۲۶ فوریه را «روز آذربایجان» اعلام میکنیم.
گفتنی است پس از اشغال خوجالی در جنگ اول قره باغ، نسلکشی غیرنظامیان آذربایجانی در این شهر توسط ارتش ارمنستان با کمک ۳۶۶ نظامی روسیه در ۲۵ و ۲۶ فوریه ۱۹۹۲ اتفاق افتاد.
به گزارش سازمان دفاع حقوق بشر در این قتلعام ۶۱۳ غیرنظامی از جمله ۶۳ کودک وحشیانه به قتل رسیدند. بنا به اعلام سازمان دیدهبان حقوق بشر تعداد قربانیان این جنایت حدود ۱۰۰۰ نفر است.
پنجاه و سه تن بر اثر جرائمی؛ مانند سوزاندن، چهارمیخ کردن، بریدن سر، کندن پوست و بیرون آوردن حدقه کشته شدهاند. هشت خانواده کامل نابود، ۲۵ کودک بدون والدین و ۱۳۰ تن نیز یتیم شدند.
قطعنامههای مختلف شورای امنیت سازمان ملل متحد جنایات ارمنستان در طول جنگ قرهباغ ، بهویژه خوجالی را محکوم کرده و بسیاری از کشورهای جهان نیز این نسلکشی را به رسمیت شناختهاند.
۱۳۹۹/۱۱/۲۳
آغاز فعالیتهای شهرسازی مدرن و هوشمند در قرهباغ
آذربایجان فعالیتهای بازسازی در سرزمینهای آزاد شده از اشغال ارمنستان را بر اساس اصول شهرسازی مدرن و هوشمند آغاز میکند.
آذربایجان قصد دارد فعالیتهای بازسازی در سرزمینهای آزاد شده از اشغال ارمنستان را بر اساس اصول شهرسازی مدرن آغاز کند.
آذربایجان سال گذشته با آغاز عملیات نظامی توانست سرزمینهای خود در قره باغ را پس از ۳۰ سال اشغال٬ آزاد کند و اکنون در این مناطق اقدام به ساخت شهرکهای مسکونی مدرن میکند.
حکمت حاجیاف، دستیار رئیس جمهوری آذربایجان اعلام کرد که مفاهیم «شهر هوشمند» و «دهکده هوشمند» در بازسازی قره باغ مورد توجه قرار خواهد گرفت و قره باغ بر اساس مدرن ترین روشهای مدیریت شهری باسازی میشود.
همچنین از منابع غنی آب، انرژی خورشیدی و بادی قره باغ کوهستانی استفاده و به منطقه «انرژی سبز» تبدیل خواهد شد.
اولین پروژه احداث راه و فرودگاه بینالمللی در شهر فضولی است.
بیشتر مناطق مسکونی در سرزمینهای آزاد شده آذربایجان، شبیه «شهر ارواح» بوده که فقط سنگها بهجا مانده است.
شهرهایی مانند آغدام، فضولی، جبراییل و زنگیلان در دوران اشغال خسارت زیادی دیدهاند.
نیروهای ارمنی پس از اشغال این مناطق با غارت تمام خانهها تقریبا همه چیز را از بین بردند. در استانهای لاچین و کلبجر نیز وضعیت مشابهی وجود دارد.
اگرچه شوشا به عنوان شهر نمادین قره باغ، مانند شهرهای دیگر زیاد تخریب نشده است، اما آثار مذهبی و فرهنگی آذربایجانیها در این شهر نیز به طور کامل یا جزئی تخریب شده است.
اولویت آذربایجان ایمنسازی منطقه با پاکسازی مینهای کار گذاشته شده توسط ارتش ارمنستان هنگام عقب نشینی از قره باغ است. انجام پروژه های بازسازی و ارزیابی خسارت از دیگر موضوعات اولویت دار برای آذربایجان است.
دولت با کمک سازمانها و شرکتهای بینالمللی قصد دارد خسارات وارد شده توسط ارمنستان در دوران اشغال را محاسبه و سپس موضوع را در دادگاههای بین المللی پیگیری کند.
۱۳۹۹/۱۱/۱۸
اقامهی نماز دیپلمات ارشد لیبی در مسجد ویران شدهی زنگیلان
اشرف آدم، کاردار سفارت لیبی در آذربایجان در مسجد شهر زنگیلان که توسط ارامنه تخریب شده است نماز خواند.
به گزارش قره باغ سسی و به نقل از خبرگزاری ریپورت، این دیپلمات در مسجدی نماز خواند که توسط ارامنه تخریب شده بود. این دیپلمات پس از نماز گفت: "الحمدلله که ما به اینجا آمدیم ، مسجد به صاحبانش بازگشت و ما توانستیم در اینجا نماز بخوانیم."
ارامنه تمامی مساجد را در سرزمینهای اشغالی آذربایجان تخریب و هتک حرمت کردند و حتی خوک و گاو نگهداری کردند. لازم به ذکر است که دیپلمات های خارجی در آذربایجان از شهرستانهای جبراییل و زنگیلان دیدار کردند. طبق دستورالعمل های رئیس جمهور الهام علی اف ، سفرا ، وابستگان نظامی و روسای در حال مأموریت سازمان های بین المللی در آذربایجان در حال بازدید از مناطق آزاد شده از اشغال ارامنه هستند. هدف این است که واندالیسم و تروریسم ارمنی به دیپلمات های خارجی در آن مناطق نشان داده شود.
رسوایی دولت ارمنستان با انتشار آمار جمعیت «ارامنه قرهباغ»
دولت ارمنستان با انتشار آماری از جمعیت «ارامنه قره باغ» ادعاهای قبلی خود در مورد سکونت ۱۵۰ هزار نفری ارمنی در قره باغ را تکذیب کرد.
مسروپ آراکلیان، وزیر کار و امور اجتماعی ارمنستان چهارشنبه (۱۵ بهمن) ادعای نخست وزیر این کشور و مقامات عالی رتبه ایروان درخصوص ادعای جمعیت ۱۵۰ هزار نفری ارامنه در قره باغ را رد کرد.
وزیر کار و امور اجتماعی ارمنستان اعلام کرد درحال حاضر حدود ۲۰ هزار ارمنی اهل قره باغ به طور موقت در ارمنستان اسکان داده شده اند.
انتشار این آمار در ارمنستان جنجال ساز و واکنش فعالین سیاسی ارمنی را به دنبال داشته است.
چرا که طبق آخرین آماری که وزارت دفاع روسیه منتشر کرده از روز ۱۴ نوامبر تاکنون (حدود سه ماه) حدود ۵۲ هزار ارمنی به ۵ شهر قره باغ بازگشته اند. به عبارت دیگر، جمعیت کل ارامنه قره باغ رقمی در حدود ۷۰ هزار نفر است.
ارمنستان بارها مدعی جمعیت ۵۵ هزار نفری ارامنه در خانکندی و ۱۵۰ هزار نفری در کل قره باغ بوده است.
پرزیدنت علی اف در این باره تاکید دارد جمعیت ارامنه ساکن در قره باغ تا قبل از آغاز جنگ بین ۶۲ تا ۶۵ هزار نفر تخمین زده می شود که ۲۰ هزار نفر آنها به صورت غیرقانونی در ۷ شهرستان اطراف قره باغ اسکان داده شده بودند.
۱۳۹۹/۱۱/۱۵
اندیشکده آمریکایی کوئینزی: ایران به دنبال نقشی تازه در قفقاز پساجنگ است
تبریک وزیر خارجه ایران در باکو درباره پیروزی جمهوری آذربایجان چرخشی در بیانیههای قبلی تهران محسوب میشود. او گفت: خوشحالیم که آذربایجان سرزمینهای خود را بازگرداند، حالا که یکپارچگی ارضی محقق شد و اشغال پایان یافت، ما در موقعیتی عادی به سر میبریم.
به گزارش قره باغ سسی و به نقل از خبرگزاری تسنیم، اندیشکده آمریکایی کوئینزی در تحلیلی به بررسی سفر منطقه ای ظریف به کشورهای جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، روسیه و ترکیه پرداخت.
در این تحلیل آمده است:
۱- دیپلمات ارشد ایران تور قفقاز جنوبی را با دیدار با هر ۳ رئیس دولت به پایان رساند در حالی که روشن نشد تهران قرار است در نظم منطقه ای نوظهور چه جایگاهی داشته باشد.
۲- سفر محمد جواد ظریف که از ۲۵ ژانویه آغاز شد در بردارنده سفرهایی به باکو، ایروان، تفلیس، مسکو و آنکارا بود. پیروزی آذربایجان در جنگ قفقاز یک دگرش ژئوپلتیکی را سبب شده و حالا روسیه، ترکیه و ایران می خواهند جای پای خود را محکم کنند.
۳- ظریف در اولین دیدارش در باکو گفت که سفرش با الهام از فرمول "۳+۳" انجام گرفته و می تواند پلتفرم یکپارچه منطقه ای پسا جنگ باشد- سه کشور قفقاز به علاوه ایران، روسیه و ترکیه. ظریف به الهام علی اف گفت: من پیشنهاد ۳+۳ شما را قبول کرده و از هر ۶ کشور دیدار خواهم کرد. ما امیدواریم که این دیدار آغازی برای روابط صلح آمیز و عادی بین کشورهای منطقه باشد.
۴- تبریک ظریف در باکو پیرامون پیروزی جمهوری آذربایجان چرخشی در بیانیه های قبلی تهران محسوب می شود. او گفت: ما خوشحالیم که آذربایجان سرزمین های خود را بازگرداند، حالا که یکپارچگی ارضی محقق شد و اشغال پایان یافت، ما در موقعیتی عادی به سر می بریم. مردم آذربایجان می توانند به سرزمین های مادری خود برگردند و ایران می خواهد در این کار به آنها کمک کند. صحبت های ظریف در نظر باکو و ایروان به معنای چرخش تهران بود که تا پیش از این سعی می کرد جایگاه بی طرفی خود بین دو همسایه شمالی را حفظ کند.
۵- وب سایت خبری آذربایجان (minval.az) نوشت: پیروزی قاطع نظامی آذربایجان، تهران را مجبور به پذیرش باکو کرده است: با آرایش تازه، اکنون ظریف امیدوار به روابط تازه با آذربایجان است. پیروزی آذربایجان واقعیت سیاست های منطقه را بازگو می کند.
۶- اظهارات ظریف در باکو به پیروی از یک رویکرد ایرانی کاملاً منفعلانه است که در طول جنگ تلاش می کرد بین ملاحظات پیرامون دلجویی از جمعیت قوم بزرگ آذربایجان ایران و بی اعتمادی تهران از افزایش نفوذ ترکیه در قفقاز تعادل برقرار کند. تنها یک تلاش در نزدیکی های پایان جنگ توسط وزیر امور خارجه ایران در راستای پیشنهاد توافق صلح ایرانی در بدو ورود با شکست روبرو شد.
۷- از نظر ارامنه این پیشنهاد نشان می داد که ایران به سمت آذربایجان متمایل شده بود. گاریک کریان (Garik Keryan)، یک تحلیل گر سیاسی، می گوید که ایران قبلاً رویکردی طرفدار ارامنه داشت اما در جنگ قره باغ منفعلانه عمل کرد. ایران نتیجه جنگ- کنترل آذربایجان بر مناطق مورد مناقشه- را مثبت ارزیابی کرد و همین توضیح می دهد که چرا وزیر امور خارجه ایران پیروزی آذربایجان را تبریک گفت.
۸- محتوای پیشنهاد ایران علنی نشد اما تهران همواره در گذشته مایل بود که بین قره باغ- منطقه ای که قبل از جنگ اول و در دهه ۱۹۹۰ اکثریت ارمنی داشت- و مناطق اطراف آن که ارمنی ها در طول جنگ تصرف کرده بودند، تمایز گذاشته شود.
۹- ظریف در ایروان نسبت به رویکرد ایران نسبت به تقسیم سرزمینی در قفقاز گفت: خط قرمز ما تمامیت ارضی جمهوری ارمنستان است که ما به روشنی پیرامون آن صحبت کرده ایم. از یک سو این به معنی اطمینان خاطر به ارمنیان است که از تجاوز آذربایجان به خاک ارمنستان در سایه اظهارات نامعقول از سوی مقامات آذربایجان و برخی سردرگمی ها در سرزمین های مرزی ارمنستان- آذربایجان، به ستوه آمده اند. از سوی دیگر خاطر نشان می کند سرزمینی که هنور ارمنستان در ناگورنو قره باغ در کنترل دارد، از جمله پایتخت منطقه ای Stepanakert، زیر سوال است.
۱۰- الئدار ممداف، تحلیل گر مسائل ایران می گوید: صحبت های عمومی پیرامون ادغام منطقه ای نشان دهنده منافع واقعی تهران نیست. آذربایجانیها تمایل دارند که بر تمامی ارتباطات حمل و نقلی تاکید کنند، اما برای ایران مسائل مربوط به تمامیت ارضی، اقلیت آذربایجانی ایران و نفوذ اسرائیل در درجه اول اهمیت است.
۱۱- در کمال تعجب، ظریف در ایروان از اقلیت ارمنی ایران یاد کرد و از رابطه دیرینه با آنها گفت. با این حال، ظریف در باکو یادی از جمعیت قومی بسیار بزرگ تر آذربایجانی نکرد که چه بسا نشانه ای از حساسیت گروه دوم است.