۱۴۰۱/۰۷/۲۲

واکنش علی‌اف به اظهارات مکرون علیه آذربایجان

 رئیس جمهور آذربایجان در انتقاد از امانوئل ماکرون بابت متهم کردن این کشور اظهارات وی را «توهین آمیز و غیرقابل قبول» دانست.



الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان در سخنرانی خود در نشست سران کشورهای مشترک المنافع (CIS) در آستانه اظهار داشت: در زمان اشغال اراضی آذربایجان توسط ارتش ارمنستان، هرگز این موضوع را برای بحث در کشورهای مستقل مشترک المنافع مطرح نکردیم.

وی در ادامه تاکید کرد: از آنجایی که روند راه حل را گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا انجام می‌داد، این کار را ضروری نمی‌دانستیم. گروه مینسک در ۲۸ سال گذشته هیچ دستاوردی نداشته است.

علی‌اف با بیان اینکه به نشانه حسن نیت به امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه اجازه داده شد تا در دیدار با نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان شرکت کند، گفت: یک هفته پس از این دیدار، مکرون اظهاراتی توهین آمیز، غیرقابل قبول، دروغ و تحریک آمیز بیان کرد.

رئیس جمهور آذربایجان افزود: وی در اظهارات خود آذربایجان را متهم به آغاز جنگ کرد. با دستکاری واقعیت سعی کرد افکار عمومی فرانسه و جهان را منحرف کند.

وی تصریح کرد: بگذارید جامعه فرانسه تصمیم بگیرد که استفاده از زبان کوچه بازاری برای رئیس جمهور یک کشور بزرگ چقدر از نظر سیاسی مودبانه است. ما چنین اظهاراتی را شدیدا محکوم و رد می‌کنیم. در راستای این رویکرد دولت فرانسه، از این پس برای ایفای نقش پاریس در عادی سازی روابط آذربایجان و ارمنستان امکانی مطرح نیست.

۱۴۰۱/۰۷/۱۸

کارشناس ایرانی مسائل قفقاز: آمریکا از ایجاد کریدور زنگه‌زور حمایت می‌کند

یکی از کارشناسان ایرانی حوزه قفقاز و اوراسیا تاکید کرد که ایالات متحده، روسيه و ناتو از ايجاد كريدور زنگه‌زور حمايت می‌کنند.




دکتر شعیب بهمن، رئیس موسسه مطالعاتی «جهان معاصر» ایران و پژوهشگر مسائل اوراسیا و قفقاز اظهار داشت: آمريكا، روسيه و ناتو از ايجاد كريدور زنگه‌زور حمايت می‌كنند.

او در مصاحبه با روزنامه «اعتماد» همچنین گفت: نمی‌توان سفر نانسی پلوسی (رئیس مجلس نمایندگان آمریکا) به ارمنستان را جدا از تحولات دو سال گذشته ارزيابی کرد؛ يعنی از زمانی‌كه جنگ دوم قره‌باغ در سال ۲۰۲۰ رخ داد.

بهمن افزود: هدف اصلی جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ، ايجاد كريدور موسوم به زنگه زور برای اتصال خاک آذربايجان به بخش جداافتاده از سرزمينش در نخجوان است و طرف‌های غربی هم از اين هدف حمايت می‌كنند.

این کارشناس ایرانی ادامه داد: سفر پلوسی به ایروان، حمايت از مواضع ارمنستان محسوب نمی‌شود، بلكه آمريكايی‌ها هم خواهان کشیده‌شدن كريدور زنگه‌زور هستند. برای آنها مساله اصلی اين است كه چه كسی بر اين كريدور نظارت داشته ‌باشد.

رئیس موسسه مطالعاتی «جهان معاصر» درباره سیاست روسیه نیز گفت: روس‌ها به كشيده‌شدن اين كريدور نگاه منفی ندارند و معتقدند كه ايجاد اين كريدور می‌تواند دسترسی زمينی روسيه به ارمنستان و تركيه و حتی ايران را تسهيل كند.
وی در مورد رویکرد ناتو در قبال کریدور زنگه‌زور نیز اظهار داشت: طرف‌های غربي از اين كريدور به عنوان مسيری ياد می‌كنند كه می‌تواند ناتو را به دريای خزر و قفقاز جنوبی متصل و حضور آنها را در اين مناطق تسهيل كند.

شعیب بهمن در پایان پیرامون استراتژی تهران در حوزه قفقاز هم تصریح کرد: سياست ايران در جنگ دوم قره‌باغ حكايت از يک شكست راهبردی در منطقه قفقاز داشت و ايران به هيچ‌وجه نتوانست منافع و امنيت ملی خودش را در جريان اين جنگ تامين كند.

۱۴۰۱/۰۷/۰۸

دیروز و امروز محال زنگه زور آذربایجان

 منطقه وسیع و تاریخی زنگه زور مابین رودخانه ارس و منطقه قره باغ قرار دارد که فعلا قسمت شرقی آن در اختیار آذربایجان و قسمت غربی آن در اختیار ارمنستان می باشد. در آثار جغرافیدانان اسلامی این منطقه همواره جزو سرزمین های آذربایجان بوده و در سالهای قیام بابک علیه استیلای اعراب قلاع منطقه مرکز مدافعان خرمی ها بوده است.



اهمیت این منطقه در منابع دوران حاکمیت ترکان سلجوقی، اتابکان آذربایجان، امپراطوری ایلخانی، دولتهای آق قویونلو، قره قویونلو منعکس شده است. در دوران صفویه و خصوصا در دوران شاه عباس به سبب جنگهای فراوان، اسنادی از کوچ دسته جمعی اهالی تُرک منطقه زنگه زور در دست است. منطقه زنگه زور در دوران خانات آذربایجان جزو مناطق قره باغ محسوب می شد و با تسلط روسیه تزاری به آذربایجان آنسوی ارس جزو ایالت گنجه گردید. 


در اوایل قرن بیستم براساس آمار روسها ۱۴۹ روستای زنگه زور مسلمان تُرک نشین و تنها ۸۱ روستای آن ارمنی نشین بود که در حملات تروریستی ارامنه داشناق در سالهای ۱۹۰۵ - ۱۹۰۷ و همچنین ۱۹۱۴ - ۱۹۲۰ چند صدهزار نفر از اهالی تُرک منطقه شهید و یا مجبور به تَرک اوطان خود شدند. در سالهای ۱۹۲۰ تعداد روستاهای مسلمان تُرک نشین به ۱۱۵ تنزل کرد. با فروپاشی روسیه در اواخر سال ۱۹۱۷ و تاسیس جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان، منطقه زنگه زور به هیچ وجه در داخل اراضی دولت تازه تاسیس ارمنستان نبود بنابراین آندرانیک اوزانیان همو که در تیر ۱۲۹۷ شمسی برای کمک به جیلوها به خوی حمله نمود ولی با مقاومت جانانه اهالی خوی شکست خورده از طریق جلفا عقب نشست، با عدم الحاق زنگه زور به ارمنستان مخالفت کرده و گروهها و دستجات تروریست ارمنی در زنگه زور تاسیس نمود و به عملیات ایذایی پرداخت. دولت تازه تاسیس آذربایجان برای مقابله با تحرکات این دستجات ارمنی قوای منظم و پارتیزانی به فرماندهی جوادبیگ شیخ لینسکی فرستاد. ۲۰ آوریل ۱۹۲۰/ اردیبهشت ۱۲۹۹ آذربایجان برای خارج کردن قوای مسلحه ارمنی از زنگه زور به دولت ارمنستان اولتیماتوم داد. درگیری های قوای آذربایجان با دستجات پارتیزان ارمنی تا سال ۱۹۲۰ یعنی بلشویکی شدن آذربایجان و ارمنستان ادامه یافت. دولت شوروی منطقه زنگه زور به مساحت ۶۷۴۲ متر مربع را دو قسمت کرده ۳۶۳۷ متری مربع را به ارمنستان داد و  تنها ۳۱۰۵ کیلومتر مربع در اختیار دولت آذربایجان ماند.


با آغاز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۸/۱۳۶۷ تمام تُرکان مسلمان آذربایجان از زنگه زور و سایر محالات آذربایجان در اختیار دولت سوسیالیستی ارمنستان نظیر گؤی چای، دره له یزده و ایروان اخراج شدند و قره باغ  نیز به تصرف ارامنه مسلح درآمد. با استقلال آذربایجان بازپس گیری اراضی آذربایجان قره باغ شروع و نهایتا در سال ۱۴۰۰ شمسی با آزادی شوشا به اتمام نهایی رسید. با شکست فلاکت بار ارمنستان و قبول تسلیم آن دولت، پیمان صلح بین دو دولت بسته شد. براساس یکی از مفاد این پیمان، آذربایجان متعهد به ایجاد کریدور خان کندی- لاچین و ارمنستان متعهد به تاسیس دالان زنگه زور مابین نخجوان با مام میهن گردید که عدم تمایل ارمنستان برای این بازگشایی کریدور سبب درگیری های خونین اخیر در نواحی مرزی بین دو کشور گردیده است.


به نظر می رسد وقت کشی ارمنستان برای بازگشایی دالان زنگه زور غربی مابین نخجوان و سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان در آینده به ضرر ارمنستان تمام شود و در ماههای آینده زنگه زور غربی همراه با بخش شرقی به سرزمین مادریشان آذربایجان ملحق شود.


توحید ملک زاده دیلمقانی

۱۴۰۱/۰۷/۰۷

دو سال از جنگ دوم قره‌باغ و آزادسازی اراضی اشغالی آذربایجان گذشت

 جمهوری آذربایجان دو سال پیش در واکنش به حملات نیروهای ارمنستان به مناطق مسکونی غیرنظامی، عملیاتی را در این زمینه آغاز کرد که در نهایت به آزادی اراضی اشغال شده این کشور توسط ارمنستان منجر شد.


این عملیات که «جنگ دوم قره‌باغ» نام گرفت، با عملیات «مشت آهنین» به دستور الهام‌ علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان آغاز و در ادامه به «نبرد وطن» تبدیل شد و پس از ۴۴ روز با پیروزی آذربایجان و آزادی اراضی تحت اشغال این کشور پس از حدود ۳۰ سال پایان یافت.


اقدام آذربایجان برای باز پس‌گیری اراضی خود پس از مذاکرات فرسایشی و بی نتیجه با ارمنستان و تشدید حملات بی‌پایان و اظهارات تحریک آمیز مقامات این کشور آغاز شد.


از سوی دیگر فعالیت‌های گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا به رهبری مشترک روسیه، آمریکا و فرانسه در ۲۸ سال گذشته بی‌حاصل مانده بود.


رئیس جمهور آذربایجان با تاکید بر ضرورت به کارگیری راهکارهای مسالمت آمیز برای حل این مسئله در تمامی پلتفرم‌ها و مجاری، همواره به این نکته اشاره می‌کرد که در صورت عدم موفقیت این مذاکرات، دارای بازپس‌گیری اراضی خود از طریق جنگ هستند. با توجه به عدم موفقیت این مذاکرات، آذربایجان از حق خود بر اساس حقوق بین‌المللی استفاده کرد.


ارمنستان در دوره فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی ضمن ادعای حق بر اراضی آذربایجان در دهه ۹۰ به این کشور حمله و ۷ استان در قره‌باغ و اطراف آن را اشغال کرد.


در این راستا، ارمنستان قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد خروج «بی قید و شرط» از این اراضی را مورد توجه قرار نداد.

با ادامه موضع مشابه توسط نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان در سال ۲۰۱۸ مذاکرات گروه مینسک به توقف نزدیک شد. اظهارات تحریک آمیز توسط داوید تونویان، وزیر دفاع وقت ارمنستان مبنی بر «جنگ جدید برای اراضی جدید» و همچنین اظهارات پاشینیان در مورد این که «قره‌باغ متعلق به ارمنستان است» واکنش آذربایجان را به همراه داشت.


ارمنستان در کنار این اظهارات تحریک آمیز، برای اشغال نقاط استراتژیک در نزدیکی استان تووز آذربایجان را در ۱۲ ژوئیه ۲۰۲۰ مورد حمله قرار داد.

ارتش آذربایجان حملات ارمنستان را خنثی کرد. اما در ادامه این درگیر‌ی‌های شدید ژنرل پولاد هاشم‌اف به شهادت رسید. این رویداد موجب تجمع مردم آذربایجان در مراکز شهر شد. بدین ترتیب این تجمعات زمینه آزادسازی اراضی اشغالی آذربایجان را فراهم کرد.


در چارچوب این تحولات رزمایش‌های فشرده آذربایجان آغاز و دو رزمایش جداگانه با نیروهای مسلح ترکیه در سال ۲۰۲۰ برگزار شد.


نیروهای ارمنی ساعت ۶ صبح ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ مواضع نظامی و غیرنظامی در خط مرزی آذربایجان را با خمپاره، توپ و گلوله که تلفات جانی بسیار و خسارات مالی جدی در پی داشت، مورد حمله قرار دادند.


پس از این رخداد، نیروهای آذربایجان حمله‌ای گسترده را به دستور علی‌اف در امتداد خط مقدم آغاز کردند. در نخستین روز از این عملیات ۶ روستا و برخی از ارتفاعات راهبردی آزاد شد.

این درگیری‌ها ۴۴ روز طول کشید و در روزهای بعدی نیز خبرهای مسرت بخش از جبهه برای مردم آذربایجان رسید.


جنگ دوم قره باغ که مردم از آن به عنوان «نبرد وطن» یاد می‌کنند، ۴۴ روز ادامه پیدا کرده و با پذیرش شکست توسط ارمنستان در دهم نوامبر به پایان رسید.


ارتش آذربایجان در نبرد ۴۴ روزه ۵ شهر، ۴ منطقه و ۲۸۷ روستا را آزاد کرد و ارمنستان نیز طبق توافق امضا شده در دهم نوامبر از کلبجر، لاچین و آغدام خارج شد.







۱۴۰۱/۰۶/۳۱

بحران جدید برای اقتصاد جهانی؟

 در روزهای اخیر، بار دیگر درگیری‌های خشنی بین ارتش جمهوری‌آذربایجان و نیروهای جمهوری ارمنستان در ناحیه جنوب قفقاز رخ داده است. این نوع درگیری‌ها قبلا هم بین این دو کشور رخ داده است. از اوایل دهه ۱۹۹۰ درگیری‌‌‌ها بر سر منطقه قره‌باغ که به جمهوری‌آذربایجان تعلق دارد، اما در تصرف ارمنستان است، وجود داشته است. در سال ۲۰۲۰ هم بین دو طرف جنگ رخ داد که در آن جمهوری‌آذربایجان پیروز شد، ارمنستان شکست خورد و روسیه نقش حافظ صلح را در منطقه بازی کرد. از زمان پایان جنگ در نوامبر سال ۲۰۲۰، روابط بین دو کشور پرتنش بوده؛ اما درگیری نظامی به‌ندرت رخ داده است. چند دور مذاکره برای صلح انجام شده که عموما روسیه در آن نقش بزرگی ایفا کرده است. اتحادیه اروپا و آمریکا نیز برای رفع اختلافات تلاش کرده‌‌‌اند؛ اما نتیجه معناداری از این گفت‌وگوها حاصل نشده است.

لوک کافی/ اوراسیا ریویو


هنوز جزئیات جنگ اخیر به‌طور کامل مشخص نیست و دو طرف، یکدیگر را به شروع درگیری‌ها متهم می‌کنند. بنا بر بیانیه‌های رسمی، بیش از ۱۰۰سرباز از دو طرف کشته و تعداد بیشتری زخمی شده‌اند. عکس‌های منتشرشده از سوی جمهوری‌آذربایجان   نشان می‌دهد که تجهیزات ارمنستان نابود شده است. ارمنستان اکنون با توجه به واکنشی که به جنگ نشان می‌دهد، در بحران سیاسی گرفتار شده است. تردیدی وجود ندارد که دور اخیر جنگ در قفقاز جنوبی، محدود به گوشه‌ای از جهان نبوده و باید زنگ‌های خطر را برای بسیاری از سیاستمداران در سراسر جهان به صدا درآورد. تحولات اخیر در این منطقه حائز جنبه‌‌‌های مختلف است. در مطلب حاضر به سه‌جنبه از این تحولات اشاره می‌‌‌کنیم.


نخستین جنبه این است که این‌بار جنگ بین جمهوری‌ آذربایجان و ارمنستان در زمانی رخ داده که روسیه، یعنی میانجی سنتی در این منطقه، درگیر جنگ اوکراین است. جنگ اوکراین در ماه‌های اخیر ادامه داشته و بخش اعظم انرژی روسیه صرف این جنگ شده است. این امر باید برای ارمنستان عامل مهم نگرانی باشد. ارمنستان عضو سازمان پیمان امنیت مشترک است که روسیه در آن بزرگ‌ترین عضو محسوب می‌شود. اگرچه سیاستمداران ارمنستان از روسیه و سازمان پیمان امنیت مشترک خواسته‌اند به این جنگ واکنش نشان دهند؛ اما مسکو تاکنون سکوت کرده است.


عامل اصلی جنگ اخیر بین دو جمهوری‌آذربایجان  و ارمنستان، ناتوانی روسیه یا حداقل عدم‌تمایل این کشور به اجرای مفاد توافق‌نامه نوامبر سال ۲۰۲۰ است که به جنگ دوم قره‌باغ پایان داد؛ به‌ویژه بندهایی از این توافق‌نامه که مستلزم خروج سربازان ارمنستان از قره‌باغ و ایجاد کریدور ترانزیتی از خاک ارمنستان بین جمهوری‌آذربایجان و منطقه نخجوان است، اجرا نشده است، به همین دلیل جمهوری‌آذربایجان از وضعیت کنونی ناراضی است. از سوی دیگر، جمهوری‌آذربایجان  به تمامی تعهدات خود در این توافق‌نامه عمل کرده است. به این ترتیب، طبیعی است که این کشور  از پیشرفت‌نکردن روند اجرای توافق‌نامه و اینکه روسیه تمایلی به حل مشکلات موجود نشان نداده است، به ستوه آید.


دومین جنبه از تحولات اخیر این است که جنگ جدید بین جمهوری‌آذربایجان و ارمنستان در زمان بسیار نامناسبی برای ایران رخ داده است. تا جنگ دوم قره‌باغ، ایران در مرز شمالی خود با ارمنستان رابطه‌ای مثبت داشت. اگرچه در ظاهر روابط بین جمهوری‌آذربایجان و ایران خوب و دوستانه است؛ اما در واقع روابط آنها پرتنش بوده است. در ۱۸ماه اخیر ایران، گاه موضع‌‌‌گیری‌‌‌های شدیدی علیه جمهوری‌آذربایجان داشته است. ایران همچنین مانور گسترده‌ای را در مرزهای شمالی خود برگزار کرده است. اما با توجه به وضعیت نامطلوب اقتصاد ایران و احتمال اندک به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌‌‌ای وین، ایران اصلا مایل نیست بی‌‌‌ثباتی و جنگ در مرزهای شمالی کشور رخ دهد.

سومین جنبه درگیری‌‌‌های اخیر این است که جنگ جدید بین دو جمهوری نشان می‌دهد، اروپا و آمریکا باید به‌منظور ایجاد صلح پایدار تلاش بیشتری برای آوردن دو طرف به پای میز مذاکره انجام دهند. به‌ویژه از آن جهت که نفوذ روسیه در این منطقه در حال کاهش است و ضروری است آمریکا و اروپا نقش بزرگ‌تری را بر عهده بگیرند. در تابستان، اتحادیه اروپا با جمهوری‌آذربایجان  به توافق جدید در حوزه گاز طبیعی دست یافت و با اجرا شدن این توافق از وابستگی اتحادیه اروپا به گاز صادراتی روسیه کاسته خواهد شد. خطوط لوله‌ای که گاز جمهوری‌آذربایجان را به اروپا منتقل می‌کنند، در نزدیکی مناطق درگیری جمهوری‌آذربایجان و ارمنستان قرار دارند؛ در نتیجه اگر جنگی بزرگ بین دو جمهوری رخ دهد، امنیت انرژی اروپا به خطر خواهد افتاد.

ارمنستان برای مدتی بسیار طولانی به حمایت و حفاظت روسیه وابسته بوده است. از سوی دیگر، این کشور برای حمایت‌های دیپلماتیک و اقتصادی در منطقه به تهران وابسته بوده، اما ثابت شده که ارمنستان نتوانست به هیچ‌یک از این دو کشور اتکا کند. به نفع منطقه است که ارمنستان و جمهوری‌آذربایجان  بر سر برنامه بلندمدت صلح به توافق برسند. در این برنامه باید مرزهای ملی دو جمهوری به رسمیت شناخته شود و به حق حاکمیت این دو کشور احترام گذاشته شود. منطقه قفقاز جنوبی، بین دریای سیاه و دریای خزر قرار دارد و از اهمیت ژئوپلیتیک زیادی برخوردار است. طی سال‌های متمادی، خصومت بین ارمنستان و جمهوری‌آذربایجان  سبب ناامنی شده و منطقه را از میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی محروم کرده است. اگر صلح پایداری بین دو طرف حاکم شود، فرصت‌های بزرگ همکاری‌‌‌ منطقه‌‌‌ای، تجارت و توسعه اقتصادی به وجود خواهد آمد. استقرار صلح پایدار در منطقه قفقاز جنوبی سبب ایجاد ثبات، امنیت و رونق اقتصادی خواهد شد و از هر چیز مهم‌تر، سبب کاهش اثرگذاری قدرت‌های بیرونی بر منطقه می‌شود.

با توجه به آنچه بیان شد، همزمان با توجه به جنگ در شرق اوکراین که اثرات منفی زیادی بر اقتصاد جهان داشته، مذاکرات هسته‌ای ایران که نتیجه آن نامشخص است و تهدید تایوان از سوی چین، باید به منطقه جنوب قفقاز هم توجه کرد. در تصویر بزرگ ژئوپلیتیک، تمامی چالش‌ها به شکلی به هم مرتبط هستند. در سال ۲۰۲۰ بین ارمنستان و جمهوری‌آذربایجان  توافق‌نامه صلح امضا شد و در آن زمان ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه میانجی امضای این توافق‌نامه صلح بود. اکنون با توجه به درگیری روسیه در جنگ اوکراین مشخص نیست که او می‌تواند نقش سال ۲۰۲۰ را ایفا کند یا نه؛ بنابراین خطر بی‌‌‌ثباتی منطقه را تهدید می‌کند. تا وقتی که برنامه‌ای جامع و مشخص برای صلح که مورد تایید ارمنستان و جمهوری‌آذربایجان  باشد، تدوین و امضا نشود، خصومت‌ها و درگیری‌ها ادامه پیدا خواهد کرد و لطمات آن به کل منطقه وارد خواهد شد.

لوک کافی/ اوراسیا ریویو

۱۴۰۱/۰۶/۳۰

رویکرد کشورهای اروپایی در قبال کریدور زنگه‌زور

 رئیس دفتر مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین اعلام کرد به‌ جز یونان، بقیه کشورهای اروپا قطعا از شکل‌گیری کریدور زنگه‌زور استقبال می‌کنند.


فریدون برکشلی، رئیس ایرانی دفتر مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین گفت: اتحادیه اروپا هم از این پروژه (کریدور زنگه‌زور) استقبال می‌کند. در حقیقت یکی از مهم‌ترین خواست‌های اروپا، تنوع‌بخشی به منابع تامین گاز و انرژی است.

برکشلی امروز در مصاحبه با خبرگزاری «ایلنا» همچنین اظهار داشت: در اتحادیه اروپا، تنها یونان از این تحولات و تقویت نقش ترکیه نگران است و بقیه کشورهای اروپا قطعا از شکل‌گیری این کریدور استقبال می‌کنند.

او افزود: ترکیه بزرگترین منتفع دالان زنگزور تلقی می‌شود. این کشور بدون داشتن منابع نفت و گاز، انتقال انرژی از منطقه دریای خزر را در اختیار می‌گیرد و با این برگ برنده، در سطح منطقه و جهان بازی‌ها خواهد کرد.

وی درباره در مورد راهکارهای پیش‌رو برای ایران نیز تصریح کرد: تقریبا در هیچ‌یک از معادلات شرایط به سود ایران نیست. ایران کارت مهمی برای بازی در اختیار ندارد. اقدامات تلافی‌جویانه هم خطرناک و پرریسک است.

برکشلی ادامه داد: ایران بخش قابل ملاحظه‌ای از برتری استراتژیک خود را از دست خواهد داد. متاسفانه ایران در سال‌های اخیر و پس از فروپاشی اتحاد شوروی در منطقه آسیای میانه و قفقاز حضور استراتژیک کمرنگی داشته است.

رئیس دفتر مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین در پایان گفت: جمهوری آذربایجان با تمام قوا می‌کوشد به‌عنوان یک کشور اروپایی شناخته شود. ترکیه هم می‌کوشد تا وارد پیمان شانگهای شود و همراه چین، هند و روسیه به‌عنوان یک قدرت مسلط مورد توجه و حمایت قرار گیرد.

ترکیه و آذربایجان هر دو بنا دارند از زوایای منافع خود با غرب و شرق هماهنگی ایجاد کنند و عزم ورود به یک رویارویی نظامی را ندارند.

۱۴۰۱/۰۶/۲۷

آندرانیک ، آمریکا و نانسی پلوسی

 در سالهای ۱۹۱۸، تحولات سریع حاکمیتی در ایالات آذربایجانی تحت حاکمیت روسیه تزاری شمال رود ارس مخصوصا در ایالت مسلمان نشین ایروان که اقلیت ارمنی نیز داشت درگیری ها فزاینده ای به بار داشت. اقلیت ارمنی این ایالت سعی داشت با زور و ترور تصفیه نژادی را انجام داده و راه را برای ادامه حکومت ارمنی تحت هدایت حزب ملی‌گرای داشناک در ایالت مسلمان نشین ایروان هموارتر نماید. زمان نشان داد که ترور و کشت و کشتار در ایروان نتیجه داد و شهر مسلمان نشین و مهد علوم اسلامی و مولد آیات اعظامی که فامیل ایروانی را داشتند تبدیل به شهر صد در صد ارمنی مسیحی گردید.


جدای از این، منطقه تحت تصرف ارامنه که جمهوری ارمنستان نامیده شد، نمی توانست عطش ارامنه متعصبی که رویای هایدات ( سرزمینهای بین دریای خزر و دریای سیاه ) را داشتند برطرف نماید. یکی از این متعصبین که دارای سلاح و چریک بود و حدود جمهوری ارمنستان را قبول نداشت، آندرانیک اوزانیان بود که یک گوش خود را در جنگ با عثمانی ها از دست داده بود و « قولاغی کسیک آندرانیک » نامیده می شد. سیاست وی همسو با انگلیس و فرانسه و علیه عثمانی و تُرکان آذربایجان بود. وی با هماهنگی متفقین برای کمک به جیلوهایی که در غرب آذربایجان به کشت و کشتار مشغول بودند در تیر ماه ۱۲۹۷ شمسی از طریق جلفا به خوی حمله کرد تا فشار اردوی اسلام عثمانی ها به جیلوها را کم کند. مقاومت شجاعانه اهالی خوی تحت فرماندهی بزرگان خویی حمله آندرانیک را ناکام گذاشت و اوزانیان خفت بارانه به زنگه زور عقب نشینی کرد. وی چندین سال در مواضع کوهستانی زنگه زور به عملیات تروریستی مشغول شد و در سالهای ۱۹۲۰ تعداد روستاهای مسلمان تُرک نشین محال زنگه زور از بیش از ۱۵۰ روستا  به ۱۱۵ تنزل کرد. ۲۰ آوریل ۱۹۲۰/ اردیبهشت ۱۲۹۹ آذربایجان برای خارج کردن قوای مسلحه ارمنی از زنگه زور به دولت ارمنستان اولتیماتوم داد.


درگیری های قوای آذربایجان با دستجات پارتیزان ارمنی تا سال ۱۹۲۰ یعنی بلشویکی شدن آذربایجان و ارمنستان ادامه یافت. وی برای تصرف نخجوان حتی با بلشویکها هم همکاری نمود ولی حملات برق آسای عثمانی تمام نقشه های وی را نقش بر آب کرد. در این سالها تعویض اسامی اسلامی- تُرکی منطقه ایالت ایروان، زنگه زور و گویچه گول به اسامی ارمنی آغاز شد و منطقه زنگه زور به سییونیک، گویجه گؤل به سئوان و غیره تبدیل شدند.


آندرانیک اوزانیان پس از بلشویکی شدن حکومت ارمنستان و سقوط داشناکها به آمریکا فرار کرده و  در سال ۱۹۲۷ در ۶۲ سالگی در شهر فرزنوی کالیفرنیا مرد. داشناکها خواستند جسد وی به ارمنستان منتقل شود که با مخالفت ارامنه بلشویک به فرانسه منتقل شد. در سال ۲۰۰۰ میلادی بقایای جسد وی از گورستان پرلاشز فرانسه به ایروان منتقل شده دفن گردید. وی همراه با یپرم خان ارمنی از اعضای برجسته فدراسیون انقلابی ارامنه ( داشناکسوتیون) بود.

حمایت آمریکا از مواضع ارامنه داشناک پایانی ندارد و همچون حمایت آمریکا از آندرانیک، نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا،  نیز برای حمایت از ارامنه در اشغال قره باغ و زنگه زور امروز وارد ایروان شد.


دکتر توحید ملک‌ زاده دیلمقانی


۱۴۰۱/۰۱/۳۱

مورخ روس: ادعای ارامنه مبنی بر نسل‌کشی قابل اثبات نیست

 مورخ روس، ادعاهای پروپاگاندای ارمنی در خصوص وقوع نسل‌کشی در سال ۱۹۱۵ را غیر واقعی عنوان کرد.


پروفسور اولگ کوزنتسوف، مورخ روس و نویسنده کتاب "تاریخ تروریسم بین المللی ارمنستان در قرن ۲۰"، در گفت‌وگو با خبرنگار آناتولی با بیان اینکه ادعاهای ارامنه در خصوص وقایع ۱۹۱۵ ساختگی است، گفت: آنان می‌دانند که صحت این اصطلاح تبلیغاتی (نسل کشی) با اسناد تاریخی و قانونی امکان پذیر نیست.

وی که حدود ۱۷۰ تحقیق علمی را در کارنامه علمی خود دارد، با بیان اینکه «اقدامات مختلفی برای امنیت نظامیان در کشورهای شرکت کننده در جنگ جهانی اول انجام شده و آلمانی‌ها و یهودیان نیز در همین راستا از روسیه تبعید شدند، افزود: همه این اقدامات برای جلوگیری از جانبداری دشمن و تأمین امنیت ارتش انجام شده و این بخشی از سیاست‌های نظامی است».

کوزنتسوف با یادآوری اینکه گروهای ارمنی در این دوره به اقدامات خرابکارانه مختلفی علیه امپراتوری عثمانی ادامه دادند، تصریح کرد: «طبیعتا ارمنی‌ها به مناطق دور از خط جنگ و بیشتر به شمال عراق و منطقه لبنان فعلی منتقل شدند. به همین دلیل ادعاهای ارامنه مبنی بر غیرمعمول بودن اقدامات عثمانی در سال ۱۹۱۵ دور از واقعیت است».


وی با اشاره به اینکه ارائه وقایع ۱۹۱۵ به عنوان نسل کشی، محصول بازی ژئوپلیتیک است، اظهار داشت: «پس از آنکه ترکیه در سال ۱۹۵۲ به ناتو پیوست، اتحاد جماهیر شوروی نیز با استفاده از ارامنه سعی داشت جبهه جنوبی ناتو و ترکیه را تحت فشار قرار دهد. ادعاهای ارامنه در خصوص به اصطلاح نسل کشی نیز پس از پیوستن ترکیه به ناتو شدت یافت و در سال ۱۹۶۲ پنجاهمین سالگرد آن برگزار و تبلیغات علیه ترکیه افزایش یافت».


این مورخ اهل روسیه افزود: «ارمنی‌ها مقاله‌ها و پایان‌نا‌مه‌های زیادی در دانشگاهای روسیه نوشته اما نتوانستد ادعای خود مبنی بر نسل کشی را تأیید کنند. آنان می‌دانند که صحت این اصطلاح تبلیغاتی با اسناد تاریخی و قانونی امکان پذیر نیست».

۱۴۰۱/۰۱/۲۹

امروز سالگرد فاجعه‌ی روستای باشلی‌ بِل است

 ۲۹ سال از کشتار تُرک‌‌های آذربایجانی در جریان اشغال شهرستان کلبجر می گذرد.




پس از اشغال کلبجر توسط ارامنه در اوایل فروردین ۱۳۷۲، ۷۳ نفر از اهالی روستای «باشلی بِل» واقع در شهرستان کلبجر با جمعیتی حدود ۲۰۰۰ نفر نتوانستند به موقع خانه و کاشانه خود را ترک کنند و برای در امان ماندن از شر ارامنه به کوه پناه بردند.


آنها موفق شدند تنها ۱۸ روز در غارها مخفیانه زندگی کنند. در ۱۸ آوریل، ارمنی ها مخفیگاه پناهجویان آذربایجانی که در آنجا پناه گرفته بودند را شناسایی و به آن حمله مسلحانه کردند. در نتیجه ۱۴ نفر از ساکنان این روستا گروگان گرفته و ۱۸ نفر به شهادت رسیدند. ۳۰ نفر باقی مانده با تغییر سرپناه به کوه‌ های دیگر روستا به زندگی مخفیانه خود ادامه دادند. پس از ۱۱۳ روز، در ۱۷ ژوئیه، آنها پناهگاه را ترک کردند و توانستند از طریق جاده های مخفی کوهستانی و حرکت در شب از محاصره ارتش ارمنستان فرار کنند.


اطلاعات مربوط به فاجعه باشلی‌بل همچنین در گزارش سالانه دفتر دموکراسی، حقوق بشر و کار وزارت خارجه ایالات متحده در مورد وضعیت حقوق بشر در جهان در سال ۲۰۲۱ گنجانده شده است.



پس از آنکه آذربایجان در جنگ بزرگ میهنی ۲۰۲۰ سرزمین های خود را از اشغال ارامنه آزاد کرد، روستای باشلی‌بل توسط پهپاد مورد بازرسی قرار گرفت. در بازرسی‌ها همچنین مشخص شد که تمامی منازل، ساختمان های اداری و زیرساخت هایی که قبل از اشغال در روستا وجود داشت به طور کامل تخریب شده است.


بررسی پرونده جنایی انجام شده توسط دادستانی کل کشور نشان داد که همزمان با سایر مناطق آذربایجان، در اوایل آوریل ۱۹۹۳، زمانی که نیروهای مسلح ارمنستان منطقه کلبجر را با تهاجم نظامی اشغال کردند، ظلم و ستم خاصی را نسبت به مردم غیرنظامی در روستای باشلی‌بل نشان دادند.


نیروهای نظامی اشغالگر ارمنستان که مسلح به سلاح های خودکار و کالیبر بزرگ بودند، به جنایات خود ادامه داده و در ۱۸ آوریل ۱۹۹۳ به جستجوی پناهگاه های غیرنظامیان غیرمسلح در روستاهای بومی خود پرداختند و غارهایی را که غیرنظامیان بی پناه در آن مخفی شده بودند از ساعت ۳ تا ۹ بعد از ظهر به آتش گرفتند. در نتیجه، ۱۲ نفر غیر مسلح که قادر به مقاومت نبودند (یک کودک ۱۲ ساله، یک نوجوان ۱۶ ساله و ۶ زن، ۶ مرد) -  در پناهگاه خود هدف ارامنه قرار گرفته و به شهادت رسیدند.



در نتیجه این حمله، ۱۴ نفر (سه کودک ۲، ۱۳ و ۱۵ ساله و ۱۰ زن، ۴ مرد) گروگان گرفته شدند. اگرچه بعداً از اسارت آزاد شدند اما ۹ نفر از آنها بر اثر ضربات جبران ناپذیر روحی و روانی جان خود را از دست دادند.


همچنین در بررسی ها مشخص شد از مجموع ۳۶ نفری که از دست تروریست‌های ارمنی اقدام به فرار کردند، ۷ نفر در روستاهای مختلف منطقه کلبجر بر اثر جراحات وارده در حصر جان باختند.


بازماندگان روستای باشلی‌بل بعداً به دو گروه تقسیم شده و در غارهای مختلف مخفی شدند و با وجود خطرات جانی، در شب ۲۲ اردیبهشت ۱۳۷۲ به غارهایی که هموطنانشان در آن به شهادت رسیدند، نزدیک شده و جنازه‌‌های هموطنان خود را که با سلاح گرم به شهادت رسیده بودند تشییع کرده و سپس آنجا را ترک کردند‌.




پس از ۱۹ آوریل ۱۹۹۳، ۲۹ نفر از بازماندگان پس از ۱۱۳ روز محاصره و‌ زندگی مخفیانه در کوه‌ها و غارها به روستای چایکند شهرستان کلبجر و از آنجا با عبور از رودخانه ترتر و کوه قوشقار از میان جنگل ها به سمت منطقه داش‌کسن پیشروی کردند و در تیرماه ۱۳۷۲ با رسیدن به روستای زیولَن جان خود را نجات دادند.


بر اساس رای دادگاه در مورد نبش قبر اجساد، بازپرسان دادسرای کل جمهوری آذربایجان در تاریخ ۲۴ آوریل ۲۰۲۱ تحقیقاتی را در روستای باشلی‌بل شهرستان کلبجر انجام داده و با حفاری به عمق ۵۰ سانتی‌متر، ۱۲ اسکلت انسانی را کشف کردند.


در ادامه چندین ویدئو و مستند در خصوص فاجعه روستای باشلی‌بل تقدیم شما مخاطبان قاراباغ سسی می‌شود که مشاهده‌ی آن‌ها حتما توصیه می‌گردد و مکمل این نوشته می‌باشد:













۱۴۰۱/۰۱/۲۸

بررسی علمی ادعای دروغین نسل کشی ارامنه

 معرفی کتاب: تبلیغات جنگ، ۱۹۱۴ - ۱۹۱۸: جوابیه ای بر کتابهای آبی انگلیس

نویسنده: تورک کایا آتااؤو، مترجم: فخران پورنجف


استفاده از تبلیغات بعنوان وسیله ای جهت کنترل افکار عمومی و اهمیت یافتن روحیه انسانها و میزان آمادگی مردم کوچه و بازار در حمایت از جنگ مصادف با سالهای جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸) است. کتابهای آبی که اساس ادعای نسل کشی ارامنه را تشکیل می دهد توسط سازمان عریض و طویل تبلیغاتی بریتانیا با هدف همراه سازی افکار عمومی دنیا بر علیه دول آلمان و عثمانی طی این سالها تهیه و منتشر می گردید. بدین ترتیب جعلیات، تحریفات و نوشته های دروغین و به دور از واقعیت، بعنوان یک اسلحه مؤثر مورد استفاده قرار می گرفت. حکومت بریتانیا در این امر، تواناتر از متفقینش بود. هدف، نه دستیابی به واقعیت بلکه متقاعد نمودن و به عبارت بهتر فریب انسانها در راستای یک هدف مشخص بود.


این نشریات تبلیغاتی که بنام «کتابهای آبی» شناخته می شوند در اصل یک سری اشتباهات، جعلیات، مبالغات، تحریفات، نقایص، کتمانها و دروغهایی بودند که بدون دقت و اهتمام کنار هم چیده شده بودند. ولی متأسفانه تأثیر خود را گذاشته و در نهایت بر ذهن انسانها حاکم شدند. بهمین علت، در کنار بسیاری از فریبکاریها و مبالغات سالهای جنگ، انباشتی از پنهانکاری های دراز مدت در مورد بخش مهمی از واقعیت بوجود آمد. سالها بعد چند نویسنده غربی که بعضی از آنها انگلیسی بودند، اقدام به اصلاح جعلیات و تحریفات مربوط به آلمان نمودند، اما در مورد «مسئله ارمنی»، روی دیگر و مهم سکه با توجه به برخی حساب و کتابها هنوز هم انکار می شود. یعنی قسمت های مهم ولی جدایی ناپذیر معما، امروزه هم ناتمام مانده است. هدف این کتاب کوچک این است که، تا حد ممکن این جاهای خالی را پر کرده و نکات ابهام را روشن نماید.


فراموش نکنیم که، مطرح نمودن و ارائه تمامی واقعیات کار آسانی نیست. منظره تقریباً کاملی که پس از رفع نقایص ظاهر می شود، می تواند انطباع و تأثیر کاملاً متفاوتی داشته باشد. بقول ارسطو: «افلاطون را بسیار دوست می دارم، ولی حقیقت را بیشتر از او».


لینک خرید کتاب فوق:


https://www.evdeal.ir/product-487/%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D9%86%DA%AF%D8%8C1918_1914:-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3