‏نمایش پست‌ها با برچسب ایران. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب ایران. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۹/۰۷/۲۴

ربیعی درباره حمله ارمنستان به آذربایجان: زنان، کودکان و اهالی بی‌گناه گنجه در خاک ‌و خون غلطیدند

سخنگوی دولت ایران با اشاره به حمله موشکی ارمنستان به شهر گنجه آذربایجان به‌رغم آتش‌بس آن را «دردناک» خوانده و گفت تعدادی از زنان، کودکان و اهالی بی‌گناه شهر گنجه در خاک و خون غلطیدند.

علی ربیعی، سخنگوی دولت ایران در نشست خبری خود با اشاره به حمله موشکی ارمنستان به شهر گنجه جمهوری آذربایجان به‌رغم آتش‌بس گفت: "در هفته گذشته خوشبختانه در پرتو تعاملات دیپلماتیک، جمهوری آذربایجان و ارمنستان به حول یک آتش‌بس انسانی به توافق رسیدند. البته در این میان شاهد یک نقض آتش بس دردناک بودیم که در خاک و خون غلطیدن تعدادی از زنان، کودکان و اهالی بی‌گناه شهر گنجه نقطه اوج آن بود".

وی در ادامه تصریح کرد: "گنجه شهر نظامی گنجوی در فراسوی تعلق آن به جمهوری آذربایجان، ضمناً ستاره‌ای است در کهکشان ادب و فرنگ جهانی و ادبیات فارسی".

ربیعی اظهار داشت: "همانطور که بارها گفته‌ایم ما از هر گونه ابتکاری که بتواند موجب توقف جنگ میان آذربایجان و ارمنستان، برقراری آتش بس و جلوگیری از کشته شدن انسانها گردد، حمایت می‌کنیم".

وی افزود: "در این راستا از همان ابتدای شروع درگیری‌ها و در جریان گفت‌وگوهای رئیس جمهور و وزیر امور خارجه کشورمان با همتایان خود در دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان و مقامات سایر کشورهای منطقه و همچنین موضع‌گیریهای سایر مسئولین رسمی کشورمان، ایران آمادگی خود را جهت میانجیگری، کمک به حل بحران و کاهش تنش بین دو کشور اعلام کرد".

گفتنی است روز ۱۱ اکتبر، ارمنستان به‌رغم آتش‌بس در ساعات نیمه شب به گنجه که دومین شهر بزرگ آذربایجان است، حمله موشکی انجام داد که در پی آن دهها نفر از جمله زنان و کودکان جان باخته و یا مجروح شدند.

۱۳۹۹/۰۷/۲۳

آیا رویکرد ایران در قبال قره‌باغ اشغالی تغییر یافته است؟

 به نظر می‌رسد موضع ایران در قبال قره‌باغ اشغالی بر اثر عوامل سیاسی، اعتراضات شهروندان تُرک، حمایت ترکیه از جمهوری آذربایجان و پیشروی ارتش این کشور در مناطق اشغالی تا حدودی تغییر یافته است.

رویکرد حکومت جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران قره‌باغ اشغالی طی روزهای اخیر ناشی از فاکتورهایی مانند اعتراضات شهروندان تُرک این کشور، انتقاد برخی شخصیتهای دینی و سیاسی، حمایت قوی ترکیه از آذربایجان و پیشروی و موفقیت‌های چشمگیر ارتش این کشور در مقابل نظامیان اشغالگر ارمنستان، افشای حضور گروه تروریستی پ.ک.ک در این منطقه و غیره، لااقل در ظاهر شاهد تغییر نسبی بوده است.

ایران طی سه دهه گذشته به عدم پایبندی به چهار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر تعلق قره‌‌باغ کوهستانی به جمهوری آذربایجان و کمک ضمنی به ادامه اشغال این منطقه توسط ارمنستان با حمایت‌های نظامی، سیاسی و اقتصادی خود از ایروان متهم بوده است. رسانه‌های آذربایجان هفته گذشته بار دیگر تصاویری از کمک‌های لجستیک روسیه که از طریق ایران به مناطق اشغالی در قره‌باغ ارسال و توسط ارتش آذربایجان به غنیمت گرفته شده، منتشر کردند.

- حضور عناصر گروه تروریستی پ.ک.ک در قره‌باغ برای حمایت از نیروهای اشغالگر ارمنستان

از سوی دیگر گفته می‌شود حکومت ایران به ارمنستان و رژیم اسد برای انتقال اعضای گروه تروریستی پ.ک.ک و شاخه‌های سوری و ایرانی آن یعنی پژاک و ی.پ.گ به قره‌باغ کمک کرده است. این تروریست‌ها از چند دهه پیش سازماندهی و برای کشتار شهروندان بی‌گناه آذربایجان در قره‌باغ به کار گرفته شده‌اند. این گروههای تروریستی در ترور سربازان وظیفه و مردم عادی مناطق شمال غرب ایران نیز سابقه دراز و ید طولایی دارند.

روزنامه «آرمان» ایران به عنوان یکی از رسانه‌های نزدیک به دولت حسن روحانی طی مطلبی در ژوئن ۲۰۱۶ به این امر اعتراف کرد. این روزنامه از قول دکتر افشار سلیمانی، استاد روابط بین‌الملل و سفیر سابق ایران در باکو نوشت: «به دنبال بروز تنش اخير (میان مسکو و آنکارا) روسيه از اهرم ارمنستان برای تاثير بر تركيه استفاده می‌كند و با اسكان ارامنه سوری و برخی افراد وابسته به پ.ک.ک در قره‌باغ كوهستانی، از اين ابزارها عليه تركيه بهره‌برداری می‌كند».

عثمان اوجالان نیز دوازده سال پیش در مصاحبه با مجله «چشم‌انداز ایران» که توسط احسان هوشمند، روزنامه‌نگار کُرد صورت گرفت، خبر از سیطره جمهوری اسلامی بر گروه تروریستی پ.ک.ک داد. وی که تا آن زمان همراه با برادر بزرگترش عبدالله اوجالان به مدت بیش از دو دهه به عنوان یکی از سرکردگان این گروه فعالیت کرده بود، گفت: «جمیل باییک، نماینده عبدالله اوجالان در ایران بود. جمهوری اسلامی مرا کنار زد و باییک را به قدرت رساند. سال ۲۰۰۲ بسیار مهم بود. با حمایت ایران باییک در پ.ک.ک به قدرت رسید».

در رابطه با غائله اخیر نیز، پایگاه اطلاع رسانی «تحولات جهان اسلام» که اخبار و گزارش جریان «مقاومت» و گروه‌های نیابتی ایران مانند حشدالشعبی، حوثی‌ها، حزب الله، فاطمیون، زینبیون و غیره را پوشش می‌دهد، مقاله‌ای از «طاها عبدالهی» خبرنگار و نویسنده حوزه قفقاز را منتشر و اعلام کرده است: «اخباری درباره اعلام آمادگی گروه‌های چپگرای کُرد کنگره خلق کردستان اعم از حزب کارگران کردستان ترکیه (PKK) و یگان مدافع خلق کردهای سوریه (YPG) در این نبرد منتشر شده است. این گروه‌ها چرا باید به ارمنستان بروند؟ بشار اسد با دادن امتیازاتی به کُردها سعی کرده آنها را در سوریه به سوی خود بکشاند. حال که یک جنگ نیابتی دیگر سر بر آورده است حضور کُردها در نبردهای کوهستانی می‌تواند بسیار موثر باشد و وزنه تحولات را به سمت ارمنستان سنگین‌تر کند».


- نمونه‌هایی از حمایت شفاف ایرانیان از موضع ارمنستان

بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و دانشگاهی در ایران مانند علی مطهری، یدالله کریمی‌پور و برخی نمایندگان مجلس ایران نیز به این سیاست کشورشان اعتراف و اعتراض کرده‌اند. برای نمونه، روزنامه «مردم سالاری» متعلق به مصطفی کواکبیان، نماینده چند دوره مجلس ایران به نقل از «یک استاد علوم سیاسی در تهران که خواست نامش فاش نشود» اعلام کرده است: «پیروزی جمهوری آذربایجان در درگیری کنونی می‌تواند به بزرگترشدن مرز این کشور با ایران به حدود ۱۳۰ کیلومتر بیانجامد. قرارگرفتن در برابر یک همسایه قدرتمند و بالقوه تهدیدآمیز در راستای منافع امنیت ملی ایران نیست».

محمدباقر طباطبایی، مدیر فرایندهای معماری و فرهنگی شهر مشهد که چندی پیش خواهان تخریب مسجد زاهدان به دلیل اقتباس آن از آثار عثمانی شده، اما سپس عذرخواهی کرده بود، در حساب توئیترش نوشته است: «بايد با تمام قوا از ارمنستان حمايت كرد و باكو و اردوغان را سرجای خود نشاند». دکتر الهه کولایی، نماینده سرشناس جناح اصلاح طلب در دوره ششم مجلس ایران و رئیس مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران نیز به «ایرنا» گفته است: نوعی ائتلاف یا بلوکبندی، ایران را در کنار ارمنستان و روسیه قرار می‌دهد.

وبسایت «دیپلماسی ایرانی» متعلق به صادق خرازی سفیر اسبق ایران در سازمان ملل و معاون پیشین وزیر امور خارجه این کشور نیز دو روز پیش در مقاله ای اذعان داشته است: «جمهوری اسلامی در یکی از واضح ترین نشانه های رویکرد عملی در سیاست خارجی، به طور کلی در این مناقشات از ارمنستان مسیحی در قبال جمهوری آذربایجان با اکثریت شیعه حمایت کرده است».

حال به نظر می‌رسد سیاست تهران در قبال قره باغ اشغالی از روی ناچاری یا به هر دلیل دیگر تاحدودی لااقل به ظاهر تعدیل یافته است. نشانه این امر را می‌توان در اظهارات چند روز پیش علی اکبر ولایتی، مشاور آیت الله سیدعلی خامنه‌ای رهبر ایران در امور بین‌الملل و علی ربیعی، سخنگوی دولت حسن روحانی، رئیس جمهور این کشور مبنی بر لزوم تخلیه قره باغ از اشغال ارمنستان یافت. 

- بررسی جوانب و دلایل تغییر نسبی یا ظاهری رویکرد ایران در قبال قره‌باغ

از عامل سیاسی آغاز کنیم؛ بدون تردید، اعتراض گسترده شهروندان تُرک در شهرهای مختلف شمالغرب ایران و همچنین کمپین آنها در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی موجب عقب نشینی واقعی یا ظاهری مقامات تهران در قبال رخدادهای اخیر قره‌باغ شده است. حکومت ایران چند ماه به انتخابات ریاست جمهوری نیاز شدیدی به حضور مردم، به ویژه دهها میلیون شهروند تُرک پای صندوقهای رای دارد. مهم این نیست که تهران چه ادعا و رویکردی در قبال قره باغ داشته، بلکه تصور شهروندان تُرک از سیاست کشورشان در این زمینه موثر است.

به نظر می‌رسد، آیت‌الله خامنه‌ای، به عنوان رهبر سیاسی-مذهبی جمهوری اسلامی ایران به مشاور سیاسی (ولایتی) و همچنین نمایندگان مذهبی خود دستور داده است تا فتیله نزاع (حداقل به صورت لفظی) در قره باغ را پایین بکشند. اظهارات ولایتی مبنی بر اینکه «مناطق اشغالی آذربایجان باید تخلیه شود» را میتوان به آیت الله خامنه‌ای منسوب و نشانه تغییر موضع او در این زمینه ارزیابی کرد. به ویژه اینکه جمله مذکور در مصاحبه با «کیهان» به عنوان روزنامه اصلی رهبر ایران که توسط نماینده او در این رسانه مدیریت می‌شود، بیان شده است. درحالیکه وی تا پیش از این، بدون اشاره به تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان، به این نکته که «قره‌باغ خاک اسلام است» اکتفا کرده بود.

همین ابهام باعث شده تا برخی از ایرانی‌ها ادعاهای گوناگونی و عجیبی درباره وضعیت قره‌باغ کوهستانی عنوان کنند. به عنوان مثال، بهنام غلامی در حساب توئیترش نوشته است: «دقیقا با ادله‌ای که جمهوری باکو به استناد آنها به آرتساخ-قره‌باغ حمله کرده و می‌خواهد آن را ضمیمه خاکش کند، ایران می‌تواند به خود باکو، گنجه و ارمنستان و دیگر نقاط ایران شمالی حمله و آنها را ضمیمه خاک ایران کند». از این دست ادعاها را می‌توان در توئیت‌های افراد منسوب به وبسایت موسوم به «آذری‌ها» که ید بالایی در انتشار ادبیات و نظریه‌های نفرت پراکنی علیه شهروندان تُرک ایران دارند را مشاهده کرد.

حسن شریعتمداری، دبیرکل «شورای مدیریت گذار» در این‌باره گفته است: «سپاه کمک می‌کند تسلیحات نظامی مخفیانه به ارمنستان برسد و ائمه‌ جمعه شهرهای تُرک‌نشین هم در قالب حمایت از جمهوری آذربایجان بیانیه می‌دهند و می‌گویند آنجا ملک ولایت است. آنها اسم جمهوری آذربایجان را نمی‌برند و در لفافه می‌گویند آنجا باید متعلق به شیعه و ولایت فقیه باشد. این رویکردها خود آغازگر تنشهای جدید بین ما و جمهوری آذربایجان خواهد بود».


- تاثیر واکنش مذهبی تُرک‌های ایران بر موضع جدید این کشور در قبال قره‌باغ

درباره تاثیر این فاکتور، دکتر سیدجواد میری، جامعه‌شناس ایرانی و استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی» این کشور در کانال تلگرامی «دین، فرهنگ و جامعه» نوشته است: حجم بالای کلیپ‌هایی که با مضامین دینی، به ویژه شیعی که در این شش روزِ جنگ در قفقاز جنوبی به تُرکی آذربایجانی در فضای مجازی ایران منتشر می‌شود، قابل مطالعه است برای اهل تحلیل».

در همین راستا، نمایندگان ولی فقیه در چهار استان آذربایجان غربی، اردبیل، آذربایجان شرقی و زنجان طی بیانیه‌ای ضمن «شهید» دانستن نیروهای آذربایجان که در درگیری‌های اخیر کشته شده‌اند، تاکید کردند: «هیچ تردیدی در تعلق قره باغ به آذربایجان و اشغال آن و لزوم بازگشت این اراضی به آذربایجان، کشور اهل بیت نیست. دولت آذربایجان در بازپس گیری این اراضی کاملاً قانونی و شرعی عمل کرده و با این اقدام درصدد اجرای ۴ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برآمده است».

قطعا این بیانیه با موافقت رهبر ایران صادر شده است، چون یک روز بعد نیز آیت الله علیرضا اعرافی، مدیر حوزه های علمیه این کشور که توسط آیت الله خامنه‌ای منصوب می‌شود با انتشار بیانیه‌ای گفت: «براساس قوانین و حقوق بین الملل منطقه قره‌باغ متعلق به کشور آذربایجان و پاره تن اسلام است و از این سرزمین جداناپذیر است. حوزه‌های علمیه و بزرگان و اساتید و طلاب آن بر اساس معارف و احکام نورانی اسلام خود را موظف به حمایت و دفاع از ملت رشید آذربایجان می‌دانند».

این موضع گیری‌ها در راستای وعده روز دوشنبه سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران است که گفت: «ایران طرحی را آماده کرده است که از طریق مشورت با آذربایجان و ارمنستان و دولت‌های منطقه و همسایگان ما پیگیری خواهد شد». ولایتی در رونمایی خود از طرح جدید ایران بر «لزوم آزادسازی ۷ شهر در جنوب جمهوری آذربایجان که توسط ارمنستان اشغال شده است» تاکید کرد. درحالیکه باکو خواستار عقب‌نشینی ‎ارمنستان از تمام ۱۳ شهر (۵ شهر در ‎قره‌باغ و ۷ شهر مجاور آن) است.

هادی محمدی، کارشناس روابط بین الملل و روزنامه‌نگار در تهران نیز در توئیتر خود چنین به ولایتی پاسخ داده است: «ایران بر آزادی ۷ شهر اشغال شده از سوی ارمنستان در خلال جنگ های دهه ۹۰ میلادی تاکید دارد (بخش هاشورخورده اینفوگرافیک). این اتفاق آغاز گفتگوها برای صلح نهایی بر سر بخش اصلی قره‌باغ (منطقه خاکستری) خواهد بود. بدون پایان اشغالگری که مورد تایید مجامع بین المللی است بحران قفقاز تمام نمی‌شود».

- بازتاب رویکرد جدید علمای مذهبی ایران در قبال قره‌باغ

می‌توان گفت که نه تنها این دو بیانیه موجب کاهش دغدغه شهروندان تُرک‌ ایران درباره قره‌باغ اشغالی نشده، بلکه انتقادات بسیاری نیز از داخل حاکمیت جمهوری اسلامی متوجه آن بوده که در ادامه به چند مورد اشاره می‌شود.

روزنامه «ایران» به مدیریت دولت روحانی به نقل از حسن بهشتی‌ پور، کارشناس باسابقه مسائل امنیتی و تحلیلگر حوزه قفقاز نوشته است: «مواضعی که توسط برخی ائمه جمعه و نمایندگان مجلس گرفته شد، نه انطباقی با مواضع اصولی سیاست خارجی ما داشت و نه منطبق با منافع ملی ایران بود. در این موضوع ردپای نوعی پوپولیسم را می‌شود دید».

هوشمند هم چهار روز پیش طی مقاله‌ای در روزنامه اصلاح طلب «شرق» راجع به بیانیه علمای مذکور نوشت: «آیا چنین موضع گیری‌هایی به تضعیف موقعیت دولت برای پیشبرد نقش میانجی‌گری و بیطرفی کشور با هدف یافتن راه حلی دیپلماتیک منجر نمی‌شود؟ اگر کسانی تحت تأثیر این بیانیه در خیابان حاضر شده یا فراتر از آن به همراهی با یکی از طرف‌های درگیر در مناقشه قفقاز بپردازند و دیگر پیامدهای این بیانیه، آیا مسئولیت اخلاقی و قانونی آن با صادرکنندگان بیانیه نیست؟».

حجت مرتجی، ‏از مدیران خبرگزاری «ایرنا» نیز در حساب توئیترش گفته است: «چهار امام جمعه اگر دغدغه دینی دارند و نه قومی و با موضع رسمی ایران کاری ندارند، چرا درباره برخورد با مسلمانان در چچن و سینکیانگ سکوت کرده اند؟». وبسایت محافظه کار «دیده بان ایران» نیز طی گزارشی با عنوان «سیاست خارجه دعوای طلبگی نیست» نوشته است: اینکه در موضوعی به این مهمی بدون درنظرگرفتن جوانب امر، برخی با نامبردن «کشور اهل بیت» حکم نهایی را صادر می‌کنند، جز دخالت آشکار در امور کشورهای خارجی نیست و طبیعتا تبعات آن را هم باید پذیرا باشند.


-‌ پیشرویهای ارتش جمهوری آذربایجان در نبرد آزادسازی قره‌باغ اشغالی

آزادسازی مناطق گسترده و چندین شهر و روستای جمهوری آذربایجان توسط ارتش این کشور و همچنین عدم تمایل روسیه برای حمایت تمام عیار نظامی از ارمنستان نمی‌تواند بر تعدیل سیاست ایران در قبال قره‌باغ بی تاثیر باشد. فرزاد صمدلی، نویسنده و کارشناس مسائل سیاسی طی مطلبی با عنوان «رقابت میان مقامات ایران در محکوم کردن ارمنستان» در فیسبوک خود گفته است: «ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه اعلام کرده که به دلیل اینکه جنگ در خاک آذربایجان جریان دارد نمی‌تواند تحت عنوان پیمان امنیت دسته جمعی به ارمنستان کمک کند.»

صمدلی با اشاره به پیشروی ارتش جمهوری آذربایجان در قره‌باغ و اعتراض شهروندان تُرک ایران به رویکرد تهران در قبال قره‌باغ، نوشت: «این مسائل باعث شد تا مقامات ایرانی برای اولین بار در ۳۰ سال گذشته به صورت مکرر بر تمامیت ارضی آذربایجان صحه بگذارند».



۱۳۹۹/۰۷/۲۲

معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: قره باغ متعلق به شیعیان و جمهوری آذربایجان است

 سردار یدالله جوانی گفت: اسناد و مدارک تاریخی نشان می دهد منطقه «قره باغ» متعلق به جمهوری آذربایجان و مردم مسلمان آذربایجانی خصوصا شیعیان در این منطقه است. بدون تردید، پایان یافتن اختلافات و مناقشه در این منطقه، مستلزم این است که این منطقه از حالت اشغالی خارج شود.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از دیدبان ایران، سردار یدالله جوانی اظهار کرد: در دوران حدود ۳۰ ساله مناقشه، می بینیم که چندین بار جنگ بی حاصل بین دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر مسئله «قره باغ» رخ داده است و هیچ یک از طرفین به خواسته های خودشان نرسیده‌اند.

وی معتقد است که قطعنامه های شورای امنیت می تواند یک مبنای محکمی برای حل بحران «قره باغ» باشد؛ چرا که در این قطعنامه ها منطقه «قره باغ» از سوی شورای امنیت متعلق به آذربایجان شناخته شده است و شرایط کنونی نشان می دهد که ارمنستان این مناطق را به نوعی اشغال کرده است.

معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: مطابق با حقوق بین‌الملل و مبتنی بر چهار قطعنامه صادره از سوی شورای امنیت سازمان ملل در اوایل دهه ۹۰میلادی، ‌جمهوری آذربایجان مُحق برای باز پس‌گیری این مناطق است اما نه از طریق جنگ و درگیری بلکه از طریق مذاکره باید رسیدن به این خواسته را دنبال کند.

جوانی ادامه داد: به هر حال اسناد و مدارک تاریخی نشان می دهد منطقه «قره باغ» متعلق به جمهوری آذربایجان و مردم مسلمان آذربایجانی خصوصا شیعیان در این منطقه است. بدون تردید، پایان یافتن اختلافات و مناقشه در این منطقه، مستلزم این است که این منطقه از حالت اشغالی خارج شود.

این مقام بلندپایه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اظهار داشت: ایفای نقش میانجی گری فعال از سوی جمهوری اسلامی به طور قطع به نفع صلح و ثبات و آرامش در منطقه است و ادامه جنگ هم به طور قطع یک پدیده خسارت بار برای این منطقه و حتی خود کشورهای درگیر است.

۱۳۹۹/۰۷/۲۱

موضع ایران نسبت به درگیری ‌های قره ‌باغ

 ایران موضع سی سال پیش خود را حفظ کرده و هنوز در قبال همسایه مسلمان آسیب دیده از اشغال و ارمنستان اشغالگر موضعی یکسان دارد.

حملات پیاپی ماه‌ های اخیر ارمنستان به خاک جمهوری آذربایجان، سرانجام روز یکشنبه ٢٧ سپتامبر تبدیل به درگیری نظامی شد. این درگیری که شدیدترین درگیری بین دو کشور از سال ٢٠١٦ تاکنون به شمار می رود، پس از اقدامات تلافی ‌جویانه جمهوری آذربایجان بر اساس اصل دفاع مشروع در مقابل حملات نیروهای ارمنستان به اهداف نظامی و اماکن مسکونی در قره ‌باغ کوهستانی آذربایجان به وقوع پیوست. در اواسط ماه ژوئیه گذشته نیز به دنبال اقدامات تحریک ‌آمیز ارمنستان، درگیری هایی در منطقه رخ داده بود و با توجه به اینکه حملات ارمنستان این بار متوجه منطقه تووز به عنوان کریدور انرژی و نقل و انتقال شده بود، تحلیلگران بر این عقیده اند که ارمنستان در صدد منحرف کردن افکار عمومی از مناطق تحت اشغال به سمت مناطق سوق‌ الجیشی است.

تنش فزاینده بین دو جمهوری شوروی سابق، در اصل ریشه ‌ای ٣٠ ساله در خاکهای اشغال شده آذربایجان دارد. اشغال تدریجی قره ‌باغ آذربایجان از سوی ارمنستان نهایتاً در سال ١٩٩٢ تبدیل به جنگ شد و این جنگ تا اعلام آتش‌ بس در ماه می ١٩٩٤ ادامه یافت. از آن تاریخ تاکنون منطقه قره ‌باغ شامل ٥ شهرستان خان‌ کندی، آغ‌ دره، شوشا، خوجالی و خوجاوند و مناطق پیرامون قره ‌باغ شامل ٧ شهرستان کلبجر، لاچین، قبادلی، زنگیلان، جبرائیل، فضولی و آغ ‌دام یعنی حدود ٢٠ درصد از خاکهای جمهوری آذربایجان تحت اشغال ارمنستان قرار دارد.

برای پایان دادن به این اشغال بلندمدت خاک آذربایجان از طرق مسالمت‌ آمیز اقداماتی چند از سوی جامعه بین‌ الملل صورت گرفته است. تشکیل گروه مینسک در سال ١٩٩٢ از سوی کنفرانس امنیت و همکاری اروپا از جمله این اقدامات است که در خلال این روند، تبدیل به ارگان رسمی جامعه بین ‌الملل در ارتباط با حل مسئله اشغال قره ‌باغ شده‌ است. تاکنون با میانجیگری گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا مذاکراتی صورت گرفته و راهکارهایی چون رویکرد گام به گام، بسته توافق، پیشنهاد حکومت مشترک و طرح اصول زیربنایی/ اصول مادرید توصیه شده ‌است، ولی عدم توافق طرفین در مورد این پیشنهادات سبب شده تا اقدامات این گروه نتیجه ‌ای در بر نداشته باشد. گروه مینسک اغلب به دلیل مواضع جانبدارانه خود به عنوان یک گروه میانجی ناموفق تلقی شده و گهگاه در معرض انتقادات شدید بسیاری از کشورها از جمله ترکیه قرار گرفته ‌است. با توجه به حوادث اخیر که با درگیری های نظامی، جان باختن غیرنظامیان و گسترش روزافزون ابعاد اشغال همراه است، می ‌توان گفت که ناموفق خواندن فعالیتها و انتقادات متوجه این گروه چندان هم پربیراه نیست.

اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک قره‌ باغ جهت برقراری ثبات و ممانعت از پدید آمدن یک منطقه جدید درگیری در قفقاز جنوبی آشکار است. با در نظر گرفتن اهمیت منطقه به عنوان یک کریدور انرژی باید گفت که بروز هر گونه بی ثباتی، برای امنیت انرژی اتحادیه اروپا و ترکیه در این منطقه که قابلیت گسترش به کل منطقه را نیز داراست، خطرات بی شماری را به همراه خواهد داشت. به علاوه ویژگیهای راهبردی قره‌ باغ چون نزدیکی به مرز ایران، ثروتهای زیرزمینی و دارا بودن ظرفیت تبدیل شدن به یک مسیر ارتباطی جایگزین از جمله عوامل عدم تأمین ثبات و نیاز به برقراری ثبات در این منطقه است.

در حالی که ارمنستان به اشغال خاک آذربایجان و استفاده از آن به عنوان اهرم فشار ادامه می ‌دهد، جمهوری آذربایجان با اعلام غیرقابل قبول بودن قطعی این اشغالگری و تأکید بر اینکه "قره ‌باغ بی چون و چرا متعلق به آذربایجان است و ارمنستان باید به طور کامل از منطقه خارج شود" مصمم است تا مناطق اشغال شده خود را آزاد کند. همچنین به موجب ماده ٥١ منشور سازمان ملل به عنوان یکی از دو منبع اصلی برای اصل دفاع مشروع در حقوق بین ‌الملل، آذربایجان از حق پاسخگویی به اشغالگری ها و حملات ارمنستان برخوردار است. چراکه اولین شرط حق ذاتی دفاع مشروع یعنی وقوع حمله مسلحانه محقق شده و تحقق دومین شرط آن یعنی "ضرورت و تناسب" از منظر باکو که از مدتها پیش خواهان آزادسازی مناطق تحت اشغال خود است، تبدیل به یک ضرورت شده‌ است.

از سوی دیگر، اقدام ارمنستان در ماه مارس گذشته در راستای تأسیس یک به اصطلاح حکومت در قره ‌باغ اشغالی با برگزاری یک "انتخابات ریاست جمهوری" نیز از لحاظ حقوق بین ‌الملل به معنای اشغال کامل حریم حقوق آذربایجان است. اگرچه بسیاری از کشورها از این اقدام ارمنستان به عنوان "اخلالگری" یاد کردند، ولی اخلالگری و اشغالگری های ارمنستان تنها محدود به این مورد نیست. تلاش ارمنستان برای تغییر بافت جمعیتی قره‌ باغ نیز دیگر عامل اثبات حقانیت موضع باکو در قبال قره ‌باغ است. شاهد اخیر این ادعا اعطای حق شهروندی و اسکان دائم برای ارمنی تباران لبنان پس از انفجار در بندر بیروت و اسکان آنان در مناطق تحت اشغال به ویژه قره‌ باغ است. به همراه این، ارمنستان در آمریکا، فرانسه و روسیه به عنوان رؤسای مشترک گروه میانجی مینسک لابی های بسیار فعالی دارد و این نیز امتیاز مهمی برای این کشور در روند مذاکرات به شمار می ‌آید. همین موضوع عامل اصلی نادیده انگاری اشغال قره‌ باغ از سوی جامعه جهانی است. در طول این روند ایروان از حمایت سیاسی ایران نیز برخوردار بوده ‌است. همه این موارد سبب می ‌شود تا باکو برای جلوگیری از تبدیل وضعیت دفاکتو (فعلی) به وضعیت دوژور (قانونی) موضعی کوبنده ‌تر اتخاذ کند.

باکو با آگاهی از این موضوع که اقدامات دیپلماتیک مانند گذشته در آینده نیز، ره به جایی نخواهد برد، در طول این مدت به مدرن‌ سازی بدنه قدرت نظامی کشور با استفاده از منابع انرژی خود پرداخته و با تقویت همکاری های بین ‌المللی با کشورهایی چون ترکیه، فرانسه، روسیه و ایران و جلب حمایت کشورها در رابطه با همین موضوع، برای حل مسئله تلاش به خرج داده ‌است. با این همه و با در نظر گرفتن حملات در حال تشدید اخیر، به جز انجام اقدامات مخاطره ‌آمیز، قبول مسئولیت و دفاع از خود چاره دیگری برای باکو باقی نمی‌ ماند. به دنبال ستیزه ‌جویی‌ های روزافزون ارمنستان و تلاش آذربایجان برای فرو نشاندن این سرکشی ها با استفاده از قوه قهریه و اعلام آزادسازی شش روستا از اشغال ارمنستان، به همراه اعلام وضعیت جنگی در هر دو کشور، قدرتهای منطقه ‌ای و جهانی نیز وارد عرصه شدند.

حکومت تهران که طی ماه های اخیر با معضلات بزرگی چون تحریمهای کمرشکن آمریکا و یا به قول مقامات ایرانی "جنگ و ترور اقتصادی" و پیامدهای پاندمی کرونا دست و پنجه نرم می ‌کند، واکنش ملموسی به درگیری رخ داده پس از اقدامات تلافی‌ جویانه آذربایجان نشان نداده است. با فراخواندن طرفین به خویشتن داری، تنها به اعلام آمادگی برای میانجیگری بسنده کرده است. به علاوه، با نگاهی به اخبار و تفاسیر منتشر شده در مطبوعات محلی و ملی، چنین برداشت می‌ شود که ایران هنوز جایگاه سی سال پیش خود را حفظ کرده و در قبال همسایه مسلمان آسیب دیده از اشغال و ارمنستان اشغالگر موضع یکسانی دارد. همچنان که از تصاویر موجود در شبکه ‌‌های اجتماعی نیز قابل مشاهده است، اقدام روسیه -که قادر به استفاده از خاک گرجستان نیست- به ارسال تسلیحات و تجهیزات نظامی از طریق ایران به ارمنستان مهر تأییدی بر استنباط فوق است. رویه مذکور تهران که پس از وقایع چچن و جنگ داخلی تاجیکستان وسواس خاصی برای عدم رویارویی با روسیه از خود نشان می ‌دهد، با توجه به اینکه هم اکنون در موقعیتی بغرنج ‌تر از پیش قرار دارد، چندان هم مایه تعجب نیست. با این همه، گسترش دامنه و طولانی ‌تر شدن درگیری ها در منطقه، تبدیل تنش به جنگ ترک-ارمنی و یا مسلمان-مسیحی ممکن است سبب شود تا حفظ موضع کنونی ایران که دارای مشترکات تاریخی و فرهنگی با آذربایجان بوده و حدود صد سال پیش در نتیجه حملات دسته ‌های ارمنی با رویدادهای تلخ مشابه روبرو شده بود، سخت ‌تر گردد.

نویسنده: دکتر حقی اویغور نائب رئیس مرکز مطالعات ایرانی آنکارا

۱۳۹۹/۰۷/۱۷

برگی از تاریخ هزار ساله قره باغ

 در اینجا برآنم به درخواست دوستان، تاریخ قره باغ را به صورتی فشرده بنویسم البته در حد یک صفحه تلگرامی!


قره باغ از دو کلمه تُرکی به معنای باغِ بزرگ ترکیب یافته که به روسی به آن ناگورنو کاراباخ و به ارمنی ارتساخ گویند اما منابع بی شماری بیشتر از هزار سال پیش، نام تُرکی قره باغ را بکار برده اند. 

قره باغ پس از فتح توسط مسلمانان، بدست خزران اداره میشد. در زمان خوارزمشاهیان در دست جلال الدین بود و در حمله مغول به تصرف آنان درآمد. سپس، تیمور لنگ در حمله به گرجستان، زمستانها را در قره باغ سپری میکرد. بعد میرسیم به آق قویونلو و سپس در دوره شیروانشاه که بمدت ۳۸ سال بر آن حکم راندند.

 سرانجام بدست صفویان می افتد و این منطقه از سوی شاه صفوی به ایل قاجار داده میشود که مدت زیادی در دست خاندان زیاد اوُغلوی قاجار بود.

بعد از سقوط اصفهان به دست افغانها، نیروهاي عثمانی و روسی قسمتهایی از خاک ایران از جمله قره باغ را تصرف کرده و شهرهاي ایران را بین خود تقسیم می‌کنند و ۱۳ سال قره باغ را در تصرف خود نگه میدارند. تا اینکه در ۱۷۳۶میلادی نادرشاه قدرت را به دست گرفته و بر طبق قرارداد ۱۷۳۶میلادی با باب عالی عثمانی، این مناطق را دوباره به ایران برمی گرداند...

تمام تاریخ ایران عبارت است از بریدن و پیوستنِ دوباره این مناطق به ایران...!

اما در تمام دوران، مسلمان‌نشین و تُرک‌ نشین بوده و اکثریت مردم آن و تمام حکمرانانش مسلمانان بوده. 

وقتی سرداری بزرگ در ایران ظهور می کند قره باغ و بقیه خان نشین‌ها به ایران وصل میگردد اما با مرگش، از ایران جدا می‌گردد به عنوان مثال:

در اوج قدرت صفویه، جزو ایران است اما با زوال صفویه و حمله محمودافغان، روسیه و عثمانی هر کدام بر بخشهایی از ایران چنگ انداخته و عثمانی قسمتهایی از ایران از جمله کرمانشاه، همدان، اردبیل، تبریز، ایروان، نخجوان، گنجه و قراباغ را تصرف می‌کند و اشرف افغان بر طبق قرارداد در ۱۷۲۷ میلادی این نواحی را به عثمانی واگذار می‌کند، اما با ظهور سرداری نابغه چون نادر، دوباره جزو ایران میگردد و با کشته شدن نادرشاه در ۱۷۴۷ میلادی دوباره جدا می‌گردد و پناه خان به مدت ۱۲ سال بر قره باغِ مستقل حکومت می‌کند و قلعه تسخیرناپذیر شوشی را بر فراز صخره های آن می سازد.

در دوره کریم خان زند، پناه خان به همکاری نزدیک با کریم خان پرداخته و ابراهیم خلیل خان پسر پناه خان بجای پدر قدرت را در قره باغ بدست می گیرد.

با مرگ کریم خان، قره باغ بار دیگر مستقل می‌گردد اما وقتی آقامحمدخان ظهور کرده دوباره ایران را یکپارچه می‌کند، آقامحمدخان در ۱۷۹۷ میلادی به آنسوی ارس حرکت کرده تا قره باغ و خان نشینهای جدا شده را به ایران وصل کند اما در همین قلعه شوشا کشته می‌شود، وقتی در نیمه های شب، دو نوکر خائن برای کشتن اش وارد اتاق خوابش شدند و عباس بيگ اولين ضربه خنجر را بر قلب آقامحمدخان زد قبل از اينكه آخرين نفس را بركشد خطاب به قاتلش گفته بود:

«خدا خانه‌‏ات را ويران كند تو با كشتن من ايران را ويران كردى!»

چنین نیز شد، روسها یک دختر زیبای ارمنی(به زبان امروزی پرستویی)را به سراغ حاکمِ قره‌باغِ متمایل به فتحعلی شاه فرستادند و او را با تمام خانوده اش قتل و عام کردند و بدنبال آن، ایران با شکستهای سهمگینش از روسها، با قرارداد گلستان و سپس ترکمنچای برای همیشه چشمش را بر قره‌باغ و تمامی خانشین های آنسوی ارس بست!

یکصدسال در دست تزاری بود که با انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ میلادی و استقرار بولشویکها در مسکو، تلاشهای شخصیت پرقدرت آذربایجانی یعنی نریمان نریمانف موجب شد قره باغ جزو پیکره آذربایجان باشد اما از زمان تسلط خرس بزرگ، چه در دوران تزاری و چه در دوران بلشویکها تلاش کردند ارامنه را از نقاط مختلف کوچانده و در منطقه قره باغ اسکان دهند. آنان به مدت دویست سال تلاش کردند تا یک منطقه مسلمانِ تُرک نشین را مبدل به ارمنی نشین کنند آمارهای زیر به اندازه کافی گویاست:

بر اساس اولین سرشماری در ۱۸۰۵ جمعیت قره باغ ۱۰ هزار خانوار بود این تعداد در ۱۸۲۳ از ۲۰۰۹۵ گذشت. از سال ۱۸۹۶ تا سال۱۹۰۸ میلادی طی ۱۳ سال حدود۴۰۰ هزار ارمنی را به مناطق قفقاز کوچاندند که بخش اعظم آنها در قره باغ متوطن شدند.

هنگام فروپاشی خرس بزرگ، توازن جمعیتی که با دستهای مغرضانه روسی به نفع ارامنه تغییر یافته بود ثمر داد و در نتیجه، در ۱۹۹۴ میلادی از بیرون با کمک روسیه و ارمنستان و از درون با کمک ستون پنجم ارامنه که در طول دویست سال در قره باغ انباشته شده بودند، قره باغ را از پیکره و مادر خود جدا ساختند...

(آنچه آمد برگرفته از کتاب سالهای زخمی و همچنین منابع متعددی بود که بخاطر زیادی منابع و طولانی نشدن نوشته از آوردن منابع صرف نظر کردیم..

تصویر روی جلد کتاب که  دوستان می‌پرسند مربوط است به فتح قلعه ی خان نشین مسلمان ایروان توسط قوای روسی و شکست قوای عباس میرزا...)


علی مرادی مراغه‌ای

۱۳۹۹/۰۷/۱۶

مسئله قره‌باغ و سیاست‌ خارجی دوگانه ایران

اینکه مردم معترض آذربایجانِ ایران به این سیاست و رفتار دوگانه را با اتهاماتی چون جدایی‌طلب و پان‌ترک شیعه و وابسته به آن‌سوی مرزها و... برانیم؛ صرفا یک فرافکنی و فرار از واقعیت رفتار دوگانه خودمان است. و بی‌شک اثرات مخربی در پیوندهای ملی خواهد گذاشت و به گسترش شکاف‌های قومی-ملی منجر خواهد شد.

مسئله به‌نظر می‌رسد واضح باشد. مطابق قطعنامه‌های سازمان‌ملل قریب ۳۰ سال است که کشوری ۲۰ درصد از خاک کشور دیگر را اشغال کرده است و در طی یک نسل‌کشی و کشتار وسیع حدود یک میلیون نفر را جلای وطن داده و آواره کرده است.

سال‌ها مذاکره برای پایان اشغال بی‌سرانجام مانده است و اکنون مدتی است که مجددا درگیری‌ها آغاز شده است؛ برای تداوم یا اتمام اشغال.

اما آنچه که محل تعجب است، مواضع عجیب فعالین و تحلیلگران داخل کشور است در بافتن آسمان به انواع ریسمان برای توجیه یک و بام و دو هوای مواضعشان و عدم حمایت از تلاش برای پایان یک اشغالگری آشکار.

کسانی که به محض وقوع کوچکترین افعال غیرانسانی در اقصی نقاط جهان، برای تحلیل و محکومیت آن از هم پیشی می‌گرفتند، به‌یک‌باره نسبت به وقوع یک اشغالگری ٣٠ ساله در همسایگی‌شان، سکوت اختیار کرده‌اند و در بهترین حالت آن را مربوط به مسائل داخلی کشورهای بیگانه و بی‌ارتباط با ما قلمداد می‌کنند! بگذریم از انواع تحلیل‌های عجیب و غریب در حمایت از اشغالگری آشکار ارمنستان!

حال آنکه پرسش واضح است، اگر اشغالگری و تجاوز و کشتار و نسل‌کشی محکوم است؛ چرا این محکومیت در قبال تجاوزگری آشکار ارمنستان صورت نمی‌گیرد؟

اگر سیاست خارجی کشور ما اولویت منافع ملی و تنظیم سیاست خارجی بر اساس مصالح ملی است؛ پس چرا در سوریه و لبنان و فلسطین حضور داریم و حمایت مالی و نظامی انجام می‌دهیم؟

و اگر چنین نیست و سیاست اصولی کشور ما، حمایت از مظلومین و ستمدیدگان و مخالفت با اشغالگری و تجاوز و تضییع حقوق‌بشر است؛ چرا در مساله قره‌باغ موضع بیطرفی اتخاذ شده است‌ و افزون بر این و برخلاف موضع رسمی اعلامی، به صورت ضمنی از اشغالگری ارمنستان حمایت می‌شود؟

اینکه مردم آذربایجان ایران نسبت به هم‌زبانان و هم‌کیشان خود درآن‌سوی ارس احساس تعلق خاطر دارند، امری پوشیده‌ای نیست. همچنان که اعراب یا فارس‌زبان‌ها و یا کردها نسبت به هم‌زبانان خود در دیگر کشورها تعلق خاطر دارند و احساس پیوند می‌کنند و امری مذموم نیست.

با وجود گذشت سالیان دراز از جدا شدن آن سوی ارس از ایران، پیوندهای خانوادگی و عاطفی و فرهنگی میام دو سوی ارس همچنان حفظ شده و قلب مردم آذربایجان نیز از آن نسل‌کشی و اشغال ٣٠ ساله جریحه‌دار است.

سیاست دوگانه دولت در قبال مساله اشغال قره‌باغ و ۲۰درصد از خاک آذربایجان و حمایت ضمنی از تداوم اشغالگری ارمنستان، نمک بر این زخم پاشیدن است!

حداقل انتظار این است که حتی اگر به ‌واسطه فشار روسیه امکان حمایت از طرف مظلوم مقدور نیست، حداقل بیطرفی واقعی خود را حفظ کنند و با حمایت ضمنی از ارمنستان و ایجاد زمینه برای تداوم اشغالگری، نمک بر این زخم نپاشند.

اینکه مردم معترض آذربایجان ایران به این سیاست و رفتار دوگانه را با اتهاماتی چون جدایی‌طلب و پان‌ترک شیعه و وابسته به آن‌سوی مرزها و… برانیم؛ صرفا یک فرافکنی و فرار از واقعیت رفتار دوگانه خودمان است. و بی‌شک اثرات مخربی در پیوندهای ملی خواهد گذاشت و به گسترش شکاف‌های قومی-ملی منجر خواهد شد.

تحلیل‌هایی نظیر دست‌های پشت‌پرده ترکیه و اردوغان برای مستدل کردن این اتهامات نیز توجیهاتی بیش نیست.

سالیانی دراز است که ارمنستان مستظهر به حمایت روسیه، قره‌باغ و ۲۰ درصد از خاک جمهوری آذربایجان را تحت اشغال خود دارد و ایران نیز هم‌داستان با روسیه به‌صورت ضمنی از اشغالگری ارمنستان حمایت می‌کند. پس قاعدتا هم‌اکنون نیز حمایت ترکیه از جمهوری آذربایجان برای پایان اشغالگری هم نباید اشکالی داشته باشد…


مرتضی اکبری

۱۳۹۹/۰۷/۱۴

سیاست یک بام و دو هوای برخی کشورها درباره قره‌باغ اشغالی

 مردم جمهوری آذربایجان ضمن اعتراض به سیاست سی ساله برخی کشورها در قبال قره‌باغ اشغالی و عدم تعهد آنها به چهار قطعنامه شورای امنیت در این زمینه، عزم خود را برای آزادسازی خاک وطن شان جزم کرده‌اند.

علی آردی، کارشناس مسائل فرهنگی و حوزه قفقاز، طی یک مقاله اختصاصی برای خبرگزاری آناتولی به بررسی سیاست‌های روسیه، آمریکا، فرانسه و ایران در قبال بحران قره‌باغ و عزم دولت و ملت جمهوری آذربایجان برای آزادسازی این قطعه از وطن خود پرداخته که مشروح آن در ادامه می‌آید.

- سیاست مشروع و منطبق با حقوق بین الملل آنکارا در لیبی، اهداف مسکو در این کشور را عقیم گذاشت و نیز حضور ترکیه در سوریه و عراق برای مقابله به گروه‌های تروریستی، همچون سدی در برابر جاه‌طلبی‌های روسیه در این مناطق بود. روسیه طی سال‌های اخیر حمایت‌های آشکار و پنهان زیادی از گروه تروریستی پ.‌ک‌.ک و ایجاد و سازماندهی شاخه سوری آن یعنی ی‌.پ.‌گ و غیره داشته است .لذا به قول مقامات روسی باید به نحوی، ترمز ترکیه را می‌کشیدند و چه بهانه‌ای بهتر از مناقشه ارمنستان و آذربایجان.

کشاندن درگیری به منطقه‌ بسیار حساس «تووز»؛ یعنی ۳۰۰ کیلومتر دورتر از محل اصلی مناقشه و به‌عبارتی شاهرگ انتقال اصلی انرژی به بازارهای اروپایی از طریق ترکیه در دو ماه پیش، نتوانست موفقیتی برای روس‌ها در پی داشته باشد. نیکول پاشینیان نخست‌وزیر ارمنستان نتوانسته به وعده‌های اقتصادی خود عمل کند و فشارهای داخلی بر وی رو به افزایش است. حمایت عمومی از پاشینیان رو به کاهش بوده و او برای ایجاد جو جدید در داخل و نوشتن یک داستان قهرمانانه در دام افتاد و با چراغ سبز مسکو حمله دیگری از سمت قره‌باغ اشغالی آغاز کرد. روسیه قصد داشت با اینکار خود، ترکیه را در جبهه دیگری مشغول کند.

بدین‌ترتیب، قره‌باغ مظلوم بار دیگر دستاویز روسیه و برخی از دولت‌ها برای پیشبرد اهداف‌شان شده است. دولت جمهوری آذربایجان بیش از 30 سال برای آزادسازی قره‌باغ از اشغال ارمنستان مذاکره کرده است. درگیری اخیر و حمایت بی‌سابقه مردم این کشور نشان داد که آنها از مذاکره خسته شده‌اند و حتی اگر دولت هم ناچار به این امر شود، خود مردم برای آزادسازی خاک آبا و اجدادی‌شان اقدام خواهند کرد.

تمام مجامع بین‌المللی، از جمله شورای امنیت، سازمان ملل، اتحادیه اروپا، سازمان کنفرانس اسلامی و غیره، قره‌باغ را متعلق به جمهوری آذربایجان دانسته‌اند. علی‌رغم اینکه سازمان ملل با صدور چهار قطعنامه شفاف بر لزوم خروج بدون قید و شرط نیروهای ارمنستان از اراضی اشغالی آذربایجان تاکید کرده است، فرانسه، آمریکا، آلمان و روسیه وضعیت را خلاف میل و انتظار خود دیده و خواهان آتش‌بس و مذاکره شده‌اند.

این کشورها سی سال برای اجرای آنچه که زیر آن امضا کرده‌اند، فرصت داشته‌اند. بنابراین می‌دانند که دیگر درخواست مذاکره معنی ندارد و تنها با خروج ارمنستان از قره‌باغ اشغالی، امکان حل مشکل وجود دارد. قطعا قدرت نظامی و اقتصادی جمهوری آذربایجان به مراتب بیشتر از ارمنستان است و از طرفی مردم به هر طریقی حمایت خویش را از حاکمیت جهت باز پس‌گیری خاک کشورشان اعلام کرده‌اند.

چرا باید بعد از سی سال بدون مشاهده هیچ اقدام مثبتی از طرف سران گروه مینسک؛ یعنی روسیه، فرانسه و آمریکا، باز به دام دور باطل مذاکره مورد خواست این کشورها افتاد؟ چه تضمینی وجود دارد که مذاکرات بار دیگر به خاطر منافع این سه کشور سی سال دیگر بی نتیجه نماند؟ سازمان ملل خواهان اجبار ارمنستان به خروج از سرزمین‌های اشغالی قره‌باغ است، اما کشورهای مذکور با انواع حیله در مقابل این خواسته مانع‌تراشی می‌کنند. هنوز که هنوز است، آنها در برابر نسل‌کشی ارامنه در خوجالی سکوت اختیار کرده‌اند. جنایتی که در طول تاریخ بسیار کم شاهد چنین توحشی بوده ایم.

Add caption

کسانی که در قلب جهان اسلام کشوری به‌نام اسرائیل را به وجود آوردند، در قلب منطقه‌ای مسلمان و شیعه‌نشین نیز ارمنستان را ساختند تا یهودیان را صاحبان اصلی آن منطقه و ارامنه را صاحبان اصلی این منطقه معرفی کنند. شاهد این مدعا اینکه؛ در همه ارمنستان و قره‌باغ حتی یک اثر تاریخی قدیمی‌تر از 70 سال متعلق به ارمنی‌ها، یافت نمی‌شود، ولی درمقابل آثار بیش از هزار سال متعلق به ترکان آذربایجانی به وفور موجود است.


به این حد هم کفایت نکردند و قصد دارند در راستای سیاست‌های استعماری خود در آینده، دولت نفاق دیگری هم در منطقه‌ بسیار استراتژیک قره‌باغ در قلب جمهوری آذربایجان تاسیس کنند. روسیه و حتی فرانسه طی سه دهه گذشته هر بار در برابر سیاست‌ها و نفوذ ترکیه کم ‌آورده‌اند، به ارمنستان دستور داده‌اند درگیری جدیدی را در منطقه علیه آذربایجان به راه اندازد.

آنچه که در این میان قابل درک نیست، بی‌تفاوتی و سکوت سنگین و عجیب برخی مسلمانان، از جمله جمهوری اسلامی ایران در قبال اشغال قره‌باغ است. آیا شنیده نشدن صدای اذان از مناره‌های مساجد منطقه قره‌باغ برای مقامات جمهوری اسلامی اهمیتی ندارد؟ مگر ارامنه در کمال وقاحت، برخی مساجد این منطقه از جمله مسجدی در آغدام را به طویله‌ خوک تبدیل نکرده‌اند؟! دریغ از یک اعتراض، از طرف مدعیان اسلام!

آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران می‌گوید "قره‌باغ خاک اسلام است"، اما زمانی که جوانان آذربایجانی در تهران و دیگر شهرهای ترک‌نشین ایران علیه ارمنستان اشغالگر به پا می‌خیزند، با دستگیری و ضرب‌وشتم و زندان توسط ماموران جمهوری اسلامی مواجه می‌شوند. ادعای حاکمان ایران مبنی بر مخالفت اسلام با هرگونه تبعیض، گوش‌ها را کر کرده، اما گویی در مناطق مسلمان‌نشین چنین سیاستی رواست. از نظر برخی، فلسطین پاره تن اسلام و قره‌باغ فرزند ناتنی محسوب می‌شود! بنابراین همانطور که سیاست‌بازی را نوعی حقه و کلک می‌نامند، به این نوع دیپلماسی نیز نامی دیگر نمی‌توان داد.

۱۳۹۹/۰۷/۰۹

سفیر جمهوری آذربایجان در ایران: برای هر دو راه‌حل سیاسی و نظامی آماده‌ایم

 سفیر جمهوری آذربایجان در تهران می‌گوید که کشورش برای هر دو راه‌حل سیاسی و نظامی در خصوص مناقشه قره‌باغ آماده است؛ او می‌گوید که ارمنستان باید «خاک اشغالی آذربایجان» را ترک کند.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از خبرگزاری تسنیم، تنش بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر قره‌باغ کوهستانی، از اوایل هفته جاری دوباره بالا گرفته و به درگیری نظامی کشیده است؛ تا جایی که از تسلیحات سنگین استفاده شده و تلفاتی جانی نیز گزارش شده است.

مناقشه دو کشور بر سر قره‌باغ، زخمی کهنه است که چندین دهه قدمت دارد و هر از چند گاهی سر باز می‌کند، اما با گذشت سال‌ها همچنان این پرونده باز است و به سرانجام نرسیده است. ایران سعی کرده است در قبال این موضوع سیاست عدم جانبداری را در پیش بگیرد، اما برای کمک به طرفین برای توقف درگیری و برقراری صلح و آرامش اعلام آمادگی کرده است.

هرچند ماجرای این روزها مسئله جدیدی نیست، و به‌یک‌باره حادث نشده است، اما همچنان افکار عمومی پیگیر این مسئله هستند. خبرگزاری تسنیم برای روشنگری در این خصوص سعی کرده است مستقیماً به‌ سراغ سفیر جمهوری آذربایجان در ایران برود و در خصوص آنچه این روزها می‌گذرد کسب اطلاع کند. 

در ادامه، متن مصاحبه تفصیلی تسنیم با آقای «بنیاد حسین‌اف»، سفیر جمهوری آذربایجان در تهران و دیدگاه‌های وی درباره تحولات اخیر از نظر مخاطبان محترم می‌گذرد.

تسنیم: دلیل درگیری نظامی اخیر بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان چیست؟ چرا این درگیری‌ها اتفاق می‌افتد؟ آیا موضوعات و تحولات داخلی در هر کدام از این دو کشور در این درگیری‌ها و وقوع آنها تأثیر دارد یا نه؟

سفیر جمهوری آذربایجان: اگر به تاریخ این مناقشه نگاه کنیم، می‌بینیم که شروع آن با تجزیه‌طلبی بوده است و به این خاطر جمهوری آذربایجان، تجزیه‌طلبی در هر جای دنیا را محکوم می‌کند. این تجزیه‌طلبی بعداً به جنگ تمام‌عیار تبدیل شد و ما نزدیک به ۳۰ هزار شهید دادیم. در سال ۱۹۹۴ آتش‌بس اعلام شد و از آن موقع به بعد این آتش‌بس گاه‌گدار نقض می‌شد ولی زود تمام می‌شد. ما همیشه به جمهوری ارمنستان گفتیم که حل‌وفصل این مناقشه راه‌حلی دارد و آن این است که نیروهای مسلح ارمنستان از خاک آذربایجان بیرون بروند. در زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جمعیت جمهوری آذربایجان ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بود و الآن این جمعیت به ۱۰ میلیون نفر رسیده است. زمان فروپاشی، جمعیت ارمنستان سه میلیون و ۵۹۹ هزار نفر بود و الآن زیر دو میلیون نفر هستند.

تمام پروژه‌های منطقه‌ای در آذربایجان شروع شده یا با آذربایجان به اشتراک گذاشته شده است. همیشه به ارمنستان گفتیم که راه‌حل مناقشه، صلح‌آمیز و از طریق گفت‌وگو با این شرط است که نیروهای مسلح، خاک آذربایجان و سرزمین‌های اشغالی را ترک کنند اما ارمنستان همیشه از فرصت‌ها استفاده و آتش‌بس را نقض کرده است. مشکلات داخلی در ارمنستان در چهار ماه اخیر به‌خاطر پاندمی شدت گرفته و این کشور آتش‌بس را نقض کرده است و موقعی که آتش‌بس را نقض می‌کرده مردم عادی آذربایجان را هدف قرار داده است؛ نه‌تنها در اطراف قره‌باغ اشغالی بلکه در مرز ارمنستان و جمهوری آذربایجان این اتفاق افتاده است.

ما در منطقه مرزی ارمنستان و جمهوری آذربایجان حفظ مرزها را به‌عهده نیروهای مرزبانی آذربایجان گذاشته بودیم. شما می‌دانید که مرزبانی توپ، تانک و اسلحه سنگین ندارد. اواسط ماه آگوست در شهر تووز آنها آتش‌بس را نقض کردند و هدفشان این بود که کریدور شرق به غرب یا جنوب به غرب را که خلیج فارس را به دریای سیاه متصل می‌کرد و راه‌آهن یا خط لوله نفت و گاز از آن عبور می‌کرد هدف قرار دهند، ولی به هدفشان نرسیدند و ارتش آذربایجان با قاطعیت تمام جواب آنها را داد. از روز پنجشنبه در قره‌باغ اشغالی و اطراف آن آتش‌بس را نقض می‌کردند و خانه‌های مسکونی را هدف قرار می‌دادند تا اینکه روز یکشنبه ۶ مهر ماه صبح ساعت ۶ طرف آذربایجان اعلام کرد که جلوی نقض این آتش‌بس ایستاده است و نقاطی که از آنجا مناطق مسکونی هدف قرار گرفته می‌شدند، باید نابود شوند و به این خاطر این درگیری شروع شد.

تسنیم: تنش‌ها بین دو کشور معمولاً وجود داشته است و در دفعات قبل، درگیری‌ها زودتر جمع می‌شد، اما چه شد که این بار سطح درگیری‌ها بیشتر شد و به این سطح رسید؟

سفیر جمهوری آذربایجان: سطح درگیری‌ها همیشه همین‌طور بوده و فرقی نکرده است و فقط این دفعه ارمنستان به این دلیل که نخست وزیرش قبلاً خبرنگار بوده است، می‌خواهد از این استفاده و شو (نمایش) درست کند وگرنه هیچ تغییری در کار نیست. این که این جنگ شروع شده است و قبلاً تبلیغاتی درباره آذربایجان انجام دادند هیچ اساسی ندارد. در داخل ارمنستان نخست وزیر این کشور مشکلاتی را به‌جهت کووید۱۹ و متحدین قبلی خود دارد و فکر می‌کند با این که جنگی راه بیندازد می‌تواند از این بحران عبور کند و به همین خاطر این را تبلیغاتی‌تر کرده‌اند.

تسنیم: به مشکلات داخلی ارمنستان اشاره کردید؛ آیا از سمت آذربایجان هم چنین چیزی هست، یعنی مسائل داخلی آن در این موضوع دخیل بوده‌اند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: ما در آذربایجان دولت متحد و ارتش قوی داریم و آذربایجان با همه متحدین خارجی هم در دوران استقلال خود همکاری‌های خوبی دارد. در ۲۵ سال گذشته ــ به‌جز چهار سال دوره جنگ که آن را کم می‌کنم ــ در اقتصاد آذربایجان ۴۲۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری شده که ۲۸۰ میلیارد دلار آن سرمایه خارجی است، این نشانگر آن است که سرمایه‌گذار خارجی به آذربایجان اطمینان دارد و به همکاری با آذربایجان امیدوار است و از همکاری با آذربایجان سود می‌برد. ما هیچ مشکلات داخلی نداریم.

تسنیم: به‌نظر شما تنشی که ایجاد شده است زود تمام خواهد شد یا اینکه طرفین برای یک جنگ بلندمدت آماده می‌شوند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: آذربایجان همیشه خواستار این است که این مناقشه از طریق گفت‌وگوی صلح‌آمیز حل‌وفصل شود. در آذربایجان از ۱۰ میلیون جمعیت یک میلیون نفر آواره و پناهنده داریم. بنده یکی از این آواره‌ها هستم. من در شهر ایروان متولد شدم. من و اجدادم از هیچ جا به شهر ایروان نیامدند. چندی پیش در یکی از مراسم‌های دیپلماتیک در تهران، از چند کشور ارمنی‌هایی بودند و من از آنها پرسیدم "چه‌کسی ایروانی اصیل است؟"، هیچ کدام ارتباطی با ایروان نداشتند و از جاهای مختلف بودند. ۳۲ سال است که نمی‌توانم قبر مادربزرگم را که به من کلمه شهادت یا سوره فاتحه را یاد داده است، زیارت کنم.

ارمنستان هم یک راه‌حل دارد و آن اینکه نیروهای مسلح خود را از خاک آذربایجان بیرون بکشد. از دیروز چندین سرباز آذربایجان به‌خاطر دفاع از وطن و خاک خود شهید شدند. سربازان ارمنستانی که در خاک آذربایجان کشته شدند چه‌چیزی را گم کرده بودند و در خاک آذربایجان چه‌کار داشتند؟

نخست وزیر ارمنستان چه‌زمانی این درگیری‌ها را شروع کرد؟ او یک شومن است، بعد از این که پیروز شد پسر خود را به خاک آذربایجان برای سربازی فرستاد و گفت "من قهرمان هستم و پسرم با دیگران فرقی نمی‌کند و در خاک اشغالی آذربایجان و خط مقدم سربازی می‌کند". در ماه جولای که سربازی پسرش تمام شد، این درگیری‌ها شروع شد، اگر آن‌قدر به خودش اطمینان داشت و به چیزی که در زبان جاری می‌کرد، در باطن هم اعتقاد داشت چرا موقعی که پسرش در قره‌باغ بود جنگ را شروع نکرد؟

تسنیم: برای فیصله و حل‌وفصل این درگیری‌ها، میانجیگری‌هایی شده است که یکی از آنها مربوط به گروه مینسک بوده است؛ به‌نظر شما چرا میانجیگری این گروه تا کنون موفق نبوده است و آیا شما اساساً به میانجیگری این گروه خوش‌بین هستید؟

سفیر جمهوری آذربایجان: نه، من شخصاً و مردم آذربایجان هیچ‌گونه خوش‌بینی نداریم، چون در ۲۵ سال گذشته هیچ عمل واقعی از طرف گروه مینسک ندیده‌ایم. گفت‌وگو باید یک موضوع و ماهیت داشته باشد و واسطه‌گری که مینسک می‌کند هیچ ماهیتی ندارد.

تسنیم: موضوعی وجود دارد که طرف ارمنستانی گه‌گاه به آن اشاره کرده است و آن اینکه نیروهای ترکیه برای یک مانور به‌سمت نخجوان آمدند و ظاهراً حالا هم حضور دارند. گمانه‌ای توسط برخی‌ها مطرح شده است که قرار است ترکیه در آنجا پایگاه بزند؛ آیا این می‌تواند یکی از دلایلی باشد که باعث برانگیخته شدن تنش یا حساسیت شود؟

سفیر جمهوری آذربایجان: نه، این هم هیچ دلیلی ندارد. در قانون اساسی جمهوری آذربایجان، بندی هست که بر اساس آن وجود هر نوع پایگاه خارجی در خاک آذربایجان ممنوع است. در خصوص این که نیروهای مسلح جمهوری آذربایجان و ترکیه مانور مشترک داشتند، باید بگویم که ترکیه یک متحد استراتژیک جمهوری آذربایجان است و تمام پروژه‌های استراتژیک اقتصادی که از آذربایجان رد می‌شود یا از آذربایجان شروع شده، در ترکیه به نهایت می‌رسد، یعنی ما همکاری خیلی خوبی با هم داریم و ترکیه هم به‌عنوان یک متحد، و کشور دوست و برادر در این روزهای سخت کنار ماست. این مانور مشترک فقط در این حد بود که نیروهای مسلح آذربایجان امکانات و توان نظامی خود را بالا ببرند، تبلیغاتی که ارمنستان می‌کند [درست] نیست.

تسنیم: پس قرار نیست پایگاه بزند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: قانون اساسی آذربایجان موجود است و می‌توانید آن را بخوانید، این تبلیغات دروغ ارمنستان است.

تسنیم: مدتی پیش در رسانه‌های جمهوری آذربایجان موضوعی مطرح شد مبنی بر اینکه اسرائیلی‌ها اطلاعات نظامی آذربایجان را به طرف ارمنستانی داده‌اند، یعنی کدها را به آنها داده‌اند و آنها به همین دلیل توانسته‌اند پهپادها را به آن شکل و سالم بگیرند، نظر شما در خصوص این موضوع چیست؟

سفیر جمهوری آذربایجان: اولاً ارمنستان هیچ پهپادی نگرفته است و این هم یک شو بود و چنین چیزی نبود. ما در زبان ترکی آذربایجانی یک ضرب‌المثل داریم که کسی که در آب در حال غرق شدن است به کاه به‌عنوان نجات غریق نگاه می‌کند. آذربایجان با اسرائیل روابط نظامی دارد چون ۲۰ درصد خاک آذربایجان از طرف ارمنستان اشغال شده است. ما جهت ارتقای امکانات ارتش آذربایجان با تمام کشورهای دنیا از جمله اسرائیل همکاری می‌کنیم. ارمنستان هم نتیجه همکاری نظامی آذربایجان با اسرائیل را هم در جنگ چهار روزه ۲۰۱۶ چشیده است و از دیروز هم می‌چشد که همکاری ما در چه حوزه است. ارمنستان در این حوزه رفته و در اسرائیل سفارت تأسیس کرده است. یک ضرب‌المثل در زبان تُرکی است که می‌گوید کوهی که دیده می‌شود نیاز به بَلَد (راهنما) ندارد که راه را به ما نشان دهد، چون می‌بینیم چه می‌شود.

تسنیم: در رابطه با اطلاعات نظامی که اسرائیلی‌ها به ارمنستان دادند چه می‌گویید، چون رسانه‌های جمهوری آذربایجان هم آن را اعلام کردند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: کدام رسانه؟ الآن هر کس از فضای مجازی به‌عنوان رسانه استفاده می‌کند و خبری را نشر می‌دهد.

تسنیم: بعد از این درگیری، سخنگوی وزارت خارجه ایران موضع نشان داده و وزیر خارجه آن هم با وزیر خارجه شما و ارمنستان صحبت کرده است و اعلام آمادگی کرده‌اند که ایران نسبت به حل‌وفصل این موضوع از ظرفیت‌های خود برای کمک به طرفین استفاده کند. دیدگاه شما در خصوص میانجیگری ایران، با توجه به ارتباطات تاریخی و همجواری آن، چیست و چه نقشی می‌تواند ایفا کند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: در خصوص این که ایران می‌گوید طرف نگیرد، ما به‌عنوان مسلمان انتظار داریم، چون شما اسم بردید کشور و دولت ترکیه و کشور پاکستان از مواضع آذربایجان صریحاً حمایت کرده‌اند. ما در سازمان‌های بین‌المللی همکاری‌های خیلی خوبی با جمهوری اسلامی ایران داریم و همیشه از مواضع جمهوری اسلامی ایران دفاع کرده‌ایم و نه‌تنها ایران، بلکه در سازمان‌های بین‌المللی اگر هر مسئله‌ای باشد اولویت برای آذربایجان کشورهای اسلامی است.

تسنیم: از آمادگی تهران برای حل‌وفصل این موضوع استقبال می‌کنید یا نه؟

سفیر جمهوری آذربایجان: جمهوری اسلامی ایران باید اول رسماً اشغالگر و اشغالگری را محکوم کند. آذربایجان از هر امکانات و پیشنهادی که برای حل‌وفصل این موضوع است هیچ وقت امتناع نکرده است.

تسنیم: یعنی مشروط می‌دانید یا هر پیشنهادی باشد استقبال می‌کنید؟ چون آنچه در مواضع مقامات ایرانی مشاهده کرده‌ایم این بوده است که صلح برگردد، آرامش برگردد تا اینکه مردم غیرنظامی و حتی مردم منطقه آسیب نبینند، چون‌که ظاهراً منطقه تحمل درگیری جدید را ندارد.

سفیر جمهوری آذربایجان: این میانجیگری در چه‌چیزی باشد؟  ۲۸ سال است...

تسنیم: حالا نگوییم میانجیگری، این‌طور بگوییم که برای برقراری صلح و آرامش کمک کند.

سفیر جمهوری آذربایجان: ۲۸ سال است که این مناقشه به‌خاطر آتش‌بس همین طور مانده است و این تا کی ادامه خواهد داشت؟ این که گفتم گفت‌وگوها با گروه مینسک ماهیت ندارد و نتیجه نمی‌بینیم و مردم و دولت آذربایجان از این میانجیگری هیچ نتیجه‌ای ندیده‌اند. این که ایران میانجیگری کند اولین شرط این است که ارمنستان اشغالگر است و سرزمین‌های آذربایجان را اشغال کرده است و باید سرزمین‌های اشغالی را ترک کند.

تسنیم: خب، شما راه‌حل واقعی و پایدار این موضوع را راه‌حل نظامی یا سیاسی می‌بینید؟

سفیر جمهوری آذربایجان: ما هیچ چشمی به سرزمین ارمنستان ندوخته‌ایم. حل‌وفصل این موضوع یک شرط دارد و آن این است که نیروهای مسلح ارمنستان از خاک اشغالی آذربایجان بیرون بروند.

تسنیم: به‌نظر شما این از راه‌حل نظامی یا سیاسی اتفاق می‌افتد؟

سفیر جمهوری آذربایجان: ما برای هر دو آماده هستیم.

تسنیم: نقش قدرت‌های بزرگ که فرامنطقه‌ای هستند، مثل آمریکا و روسیه را در خصوص این تنش چطور می‌بینید و آنها چطور رفتار کرده‌اند و چه‌نقشی داشته‌اند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: آنها هم بیانیه صادر کردند و خیلی از کشورها تماس تلفنی با وزیر امور خارجه آذربایجان داشتند، ولی این بیانیه‌ها به حل این مسئله کمک نمی‌کند. حل مسئله این است که سرزمین‌های اشغالی آذربایجان باید آزاد شود و مردم و مسئولین ارمنستان باید تصمیم بگیرند و فکر کنند این اشغالگری تا چه‌حد امکان دارد، مثلاً حوادث اخیری که در لبنان رخ داده است، می‌خواستند اتباع لبنان را که ارمنی‌تبار هستند به سرزمین‌های اشغالی آذربایجان منتقل کنند و این یک جنایت جنگی است.

اینها مردم عادی و غیرنظامی آذربایجان را هدف قرار می‌دهند. دیروز در شهر نفتالان و در دهی به‌نام قاشالتی، خانه‌ای را هدف قرار دادند و پنج نفر در این خانه کشته شدند و دو نفر از آنها بچه بودند؛ این بچه‌ها چه گناهی داشتند که شب در خانه خود خوابیده بودند؟ حل‌وفصل یعنی چه و مذاکرات تا چه‌حد؟

تسنیم: تقریباً همه سؤالات قبلی درباره درگیری‌های اخیر بود. اما سؤال دیگری که دارم این است که در زمان حاضر روابط دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان چگونه است؟

سفیر جمهوری آذربایجان: در هفت سال گذشته روابط ایران و آذربایجان در حال توسعه بوده و هر روز هم توسعه پیدا می‌کند. اولین دیداری که جناب آقای الهام علی‌اف با جناب آقای حسن روحانی داشتند در شهر داووس سوئیس بود. بعد از آن دیدار در هفت سال گذشته ۱۳ ملاقات داشتند که از این ۱۳ ملاقات هشت موردش در پایتخت‌های کشورها بوده و این نشانگر روابط است.

مبادله تجاری ایران و آذربایجان در حال رشد بود، به‌خاطر پاندمی امسال امکان دارد کم و کاستی داشته باشیم ولی در دوران پاندمی تمام مرزها به‌روی ایران بسته شده بود و فقط مرز ایران و آذربایجان برای ترانزیت و تجارت باز بود و ما امکاناتی درست کرده بودیم که راننده‌های ایرانی از مرز آستارا تا مرز روسیه در دو جا از طریق پلیس اسکورت می‌شدند و در دو جا ایستگاه داشتند که در یک جا آب گرم داشتند و فلاسک‌های خود را پر می‌کردند و در یک جا هم از طرف آذربایجان با غذای گرم تأمین می‌شدند. در این دوران حجم ترانزیت بین ایران و آذربایجان سه برابر افزایش یافت.

علاوه بر این، ایران با آذربایجان در تکمیل کریدور شمال ــ جنوب همکاری می‌کنند و می‌دانید که از خلیج فارس تا شهر رشت راه‌آهن موجود است و این راه‌آهن از طرف آذربایجان تا شهر آستارا رسیده و از رشت تا آستارا ۱۶۵ کیلومتر است. الآن راه‌آهن جمهوری آذربایجان در اراضی جمهوری اسلامی ایران زمین اجاره کرده و ترمینال خشک ایجاد کرده؛ یعنی هر کالایی که در آستارای ایران روی قطار گذاشته می‌شود تا خلیج فنلاند، شمالی‌ترین نقطه روسیه از طریق قطار حمل‌ونقل می‌شود. همکاری‌های مردمی بین ایران و آذربایجان در حال توسعه است و مرزهای ما ۲۴ساعته باز بود و الآن به‌خاطر پاندمی کمی مشکلات ایجاد شده است.

تسنیم: الآن وضعیت تردد در مرزها در دوران بحران کرونا چگونه است؟

سفیر جمهوری آذربایجان: یک ساعت هم برای ترانزیت و تجارت مرز بسته نشده است؛ برای اتباع کشورها بسته شده است. مسئولین و ارگان‌های ایران همکاری خیلی خوبی داشتند و اتباع آذربایجان که در ایران مانده بودند برگشتند و من از آنها تشکر می‌کنم و ایرانی‌هایی که در آذربایجان بودند با همکاری سفارت خیلی راحت به مرز برگشتند. الآن هم برای تجار امکانات در نظر گرفته شده است تا آنهایی که خرید و فروش دارند و واردکننده یا صادرکننده هستند تست می‌دهند و اگر نتایج منفی باشد، برایشان تسهیلاتی ایجاد شده است.

۱۳۹۹/۰۷/۰۵

چرایی ایجاد کشور ارمنستان در میان سه کشور مسلمان از دیدگاه معاون حزب آذربایجان نوین

 علی حسن اف، معاون حزب آذربایجان نوین گفت: ارمنستان به دلیل وجود سه کشور مسلمان (ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان) در منطقه ایجاد شده است.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از پایگاه خبری شبکه تلویزیونی رئال.تی وی، علی حسن اف، معاون حزب حاکم آذربایجان نوین در مصاحبه با مجری این شبکه در خصوص تحرکات اخیر ارمنستان در منطقه تووز و چرایی تشکیل دولت ارمنستان در جغرافیای کنونی این چنین اظهار نظر کرده است:

«طبیعتاً این دومین تحریک نیروهای مسلح ارمنستان در منطقه تووز طی دو ماه اخیراست. این تحریکات تحت رهبری مستقیم پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان و وزیر دفاع ارمنستان در حال انجام است. از دو ماه قبل این سوال برای من پیش آمده است. چرا تووز؟ چرا جای دیگری نه! یقینا به این دلیل که دو خط استراتژیک ما از آنجا عبور می کند. خط لوله نفت باکو- تفلیس – جیهان و راه آهن باکو- تفلیس – قارص. ظاهراً آنها نقشه های حیله گرانه ای دارند.

از طرف دیگر، همه تحریکات اخیر آنها با هدف وادار کردن آذربایجان به جنگ است. این هم با منظور و هدف خاصی صورت می گیرد و نمی تواند اتفاقی باشد. آنها می دانند که اگر جمهوری آذربایجان جنگی را آغاز کند، ممکن است با ارتش روسیه مواجه شود و احتمال درگیری با روسیه وجود دارد. به نظر من، هدف آنها همین است.

وی افزود: یک سوال همیشه در ذهنم بوده و فکر می کنم شخصا طی ۵۰ سال گذشته بحثی درباره این موضوع نشنیده ام. چرا ارمنستان در این منطقه ایجاد شده است؟ ارمنستان می توانست در مناطق دیگر ایجاد شود. برخی از ارامنه به صورت کاملا فشرده در جنوب روسیه و در چندین شهر منطقه کراسنادار زندگی می کنند. آنها به طور فشرده در فرانسه، خاورمیانه، لبنان، کالیفرنیا و سایر ایالت های آمریکا زندگی می کنند. اما چرا این کشور در این منطقه ایجاد شده است؟ جواب سوال این است: چون سه کشور مسلمان در این منطقه وجود دارد. یعنی کشورهای ترکیه، ایران و جمهوری آذربایجان. دولت ارمنستان به همین منظور در نزدیکی سه دولت مسلمان ایجاد شده است.»

۱۳۹۹/۰۶/۲۷

تجمع اعتراضی دانشجویان در مقابل سفارت ارمنستان در تهران

 شماری از دانشجویان در اعتراض به بازگشایی سفارت ارمنستان در فلسطین اشغالی در مقابل سفارت این کشور در تهران تجمع کردند.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از خبرگزاری تسنیم، دانشجویان معترض در تجمع مقابل سفارت ارمنستان در تهران با سردادن شعارهایی مانند «دو اشغالگر کنار هم»، «ارمنستان حتماً از بازگشایی سفارت در رژیم صهیونیستی پشیمان خواهد شد» و «بهای همکاری با اسرائیل بسیار سنگین خواهد بود»، مخالفت خود را با این اقدام نابخردانه توسط دولت ارمنستان اعلام کردند.

شرکت کنندگان در این تجمع در بیانیه ای ضمن حمایت از «آرمان فلسطین و حفظ امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران» اعلام کردند: باز شدن بیش از پیش پای رژیم صهیونیستی به این منطقه نه تنها هیچ کمکی به کاهش بحران های قفقاز نخواهد کرد، بلکه باعث تشدید رقابتهای سوء شده و پیچیدگی مسائل از جمله بحران قره باغ را در پی خواهد داشت.

ما دانشجویان به عنوان نمایندگان بیدار بیش از ۸۵ میلیون ایرانی، امروز در اینجا و در مقابل سفارت ارمنستان اعلام می کنیم که ارمنستان باید در تصمیم خود تجدیدنظر کرده و با فراخواندن سفیر خود، پایه گذار یک حرکت ناپسند در تبادل سفیر با رژیم منحوس صهیونیستی نباشد و باعث تقویت این شجره خبیثه در قلب جهان اسلام نشود که در غیر این صورت، خود شریک جرم و شریک گناه آن خواهد بود.

اگر جز این کرده و پای این جانیان به سرزمین خود را باز کند باید منتظر فتنه انگیزی های شوم شب و روز آنها باشد که یکی از هزاران فتنه اختلال در روابط دوستانه و صلح آمیز با ایران است.

در پایان تأکید می‌کنیم که سیاست منطقی و اصولی جمهوری اسلامی ایران در قبال رژیم اشغالگر صهیونیستی به ‌عنوان مهم‌ترین دشمن جهان اسلام تغییرناپذیر بوده و هرگونه زمینه‌سازی برای افزایش حضور و نفوذ این رژیم در همسایگی ایران، اقدامی خصمانه و ضد ایرانی ارزیابی شده و در تصمیم‌گیری‌های اساسی کشور در حوزه سیاست خارجی تأثیرگذار خواهد بود.

لازم بذکر است این تصمیم دولت غربگرای ارمنستان پس از سفر مشاور امنیت ملی وقت آمریکا در پاییز ۲۰۱۸ به ایروان و ترغیب ارامنه به همراهی بیش از پیش با صهیونیست‌ها اتخاذ و در اواخر سال ۲۰۱۹ منجر به بازگشایی رسمی در فلسطین اشغالی شد.

۱۳۹۹/۰۶/۲۱

مکتب «آشیقی ایروان»؛ سنگر ازلی و ابدی آذربایجان

 ساز و قوپوز تنها سنگر و قلعه در آذربایجان و شاید در کل جهان است که هیچ وقت تسخیر و توسط دشمنانمان اشغال نشده است.

هر آهنگ وپوز پاسپورت و سندیت حضور تاریخی تُرک ها در آن سرزمین است.

مکتب آشیق ها در آذربایجان از دربند گرفته تا کرکوک علی رغم تکه پارچه شدن آذربایجان در عین کثرت وحدانیت خود را حفظ کرده است:

مکتب بورچالی

مکتب گنجه

مکتب کلبجر

مکتب قاراداغ

مکتب تبریز

مکتب اورمیه

مکتب نخجوان

و...

اما آنچه که در این میان غریب و حتی از دید آشیق ها هم کنار افتاده، مکتب تاریخی ایروان می باشد.

اگر بگوییم هنر و صنعت آشیقی بر پایه مکتب ایروان زنده مانده است سخنی به گزاف نگفته ایم، چون آشیق علعسگر که امروز ۶۰ میلیون آذربایجانی با شعر و با هنر موسیقی وی آشناست برخاسته از مکتب ایروان می باشد.

همچنین آهنگ معروف "گوُیچه گولو و ایروان چخورو" امروزه توسط تمامی آشیق ها اجرا می شود.

اخیرا گروهی از نویسندگان،آشیق ها و محققان آذربایجان ایران در نامه ای به مسئول محترم شعبه نویسندگان آذربایجان ایران در باکو خواستار ثبت جهانی ایروان چخورو در یونسکو شده اند.

بعبارتی ثبت این اثر بعنوان میراث معنوی آذربایجانیان، پیام های خاص خودش را به زیاده خواهی ها و به رفتارهای التهابی «نیکول پاشینیان» نخست وزیر ارمنستان خواهد داد و مطمئنا این پتک را بر سر پاشینیان خواهیم کوفت.

لذا بر تمامی هنرمندان،آشیق ها، شاعران، فعالان، سایت ها و رسانه ها لازم است به احترام قاراباغ و به دور از افراط و تفریط در ثبت «ایروان چخورو» بنام آذربایجان فعالیت های رسانه ای خود را آغاز کنند.

درخواست ثبت جهانی آهنگ «ایروان چخورو» توسط آشیق های آذربایجان ایران در خیلی از سایت های کشور جمهوری آذربایجان پوشش داده شده است.

حسن کریمزاده

۱۳۹۹/۰۶/۱۷

نقش فرانسه در فجایع جیلولوق در غرب آذربایجان

در تاریخ ایران آنقدر از مظالم روس و انگلیس گفته اند که مظالم و خوی استعماری و استکباری فرانسه در تاریخ آذربایجان و سپس ایران مغفول مانده است. شاید بتوان گفت گرچه با تقسیم ایران بین روس و انگلیس در سال ۱۹۰۷ دیگر مجالی برای ورود فرانسه به مناطق تحت نفوذ این دو دولت باقی نماند ولی اقدامات به اصطلاح مسیونری این دولت برای آموزش مسیحیان غرب آذربایجان و تحریک آنها برای فجایعی که در تاریخ «فجایع جیلولوق» نامیده می شود به صورت کاملا نرمی ادامه داشت.

سالهای ورود اولیه میسیون فرانسوی به اوایل قرن نوزدهم می رسد. در سال ۱۸۴۰ میسیون لازاريستهای فرانسه به مسیحیان  كلدانی كه قبلا ً‌به كليساي رم پيوسته بودند روی آوردند. لازاريست ها كمتر از پروتستانها توانايی مالی داشتند و در قرن بيستم، مسیونرهای فرانسوی در آذربايجان در خسروآباد سلماس، اورميه و تبريز مقر گزيده بودند. فرانسوی ها دردهه‌ی ۱۸۶۰ (۱۲۴۰ش.) فعالیت های آموزشی خود را، در منطقۀ اورمیه و همچنین در تبریز و تهران و اصفهان، گسترش دادند. اقدامات آنان گرچه در اورميه نتيجه نداد ولی انها از اعتبار نمايندة آپوستوليک که از سال ۱۸۷۵ - مقر او در اورميه بود بهره می‌جستند. روستاهای ارومیه به خصوص روستاهای مسیحی نشین آن که تا آن زمان انواع مسیحی و مسلمانش به آرامی در کنار هم روزگار می گذراندند، در سراسر دوران قاجار و با ورود میسیونرهای کاتولیک و پروتستان فرانسوی و آمریکایی به ایران دیگر روی آرامش ندید.

از سال ۱۹۱۰ آذربایجان به اشغال روسها درآمد و تاسال ۱۹۱۷ یعنی تنها یکسال مانده به پایان جنگ، آذربایجان در اشغال روسها بود. در سال ۱۹۱۵ در حالیکه تنها چند ماه از آغاز جنگ جهانی اول می گذشت مسیحیان عثمانی به دولت این کشور اعلان جنگ کرده و بر له روسیه وارد نبرد با دولت خود شدند. طبیعتا در این جنگ شکست خورده با هدایت روسها از مرزهای اورمیه و سلماس وارد آذربایجان شدند. این گروه حداقل دویست هزار نفری به عنوان میهمانان ناخوانده حسب وظیفه انسانی از سوی مردم آذربایجان پذیرقته شده و نان و غذا و مسکن خود را با این گروه کوه نشین که با آداب شهرنشینی آشنایی نداشتند تقسیم کردند. ولی چه سود که اینان در سال ۱۲۹۶ شمسی در اورمیه، با سرکردگی مارشیمون و آقا پتروس و دیگر سران آسوری و مسیحی، به همدستی مستر شئد مسیونر آمریکایی که نایب کنسول آمریکا هم بود و به همداستانی مسیو نیکیتین و فرانسوی‌ها یک واحد نظامی در سرای حاجی مستشار اورمیه دایر نموده و شروع به سربازگیری از اطراف نمودند.  

با پشتیبانی روسها، انگلیسی‌ها و فرانسویان، جیلوها یا همان مسیحیان فراری از عثمانی تشکیلات نظامی به وجود آورده بودند و افراد بیگناه آذربایجانی را غارت و کشتار می‌نمودند. فرانسه در سپتامبر ۱۹۱۷، برای درمان روس‌هایی که در نبرد با عثمانی‌ها زخمی می‌شدند، یک واحد سیار بیمارستانی (به فرانسوی: l’Ambulance) به روسیه فرستاد که ستاد آن در تفلیس بود؛ این واحد از تفلیس به ارومیه اعزام شد و بعد از خروج روسها، هم کمک‌های پزشکی و هم کمک نظامی به واحدهای شبه‌نظامی مسیحی محلی ارائه کرد. باوجود غیردینی بودن حکومت، دولت فرانسه میسیون کاتولیک را ابزار نفوذ مهمی در ایران می‌دید.

با پایان جنگ جهانی و حملات عثمانی به اردوی جیلوها در غرب آذربایجان تشکیلات این گروه بهم خورده و کل مسیحیان سلماس و اورمیه به طرف مقر انگلیسی ها در همدان فرار کردند. این گروه تا سالها در حال تبعید در بعقوبه عراق بودند تا اینکه عده ای که در کشت و کشتار دستی نداشتند با عفو به سر خانه هایشان برگشتند.

امروزه فرانسه دوباره از خوی استعماریش دست برنداشته و تحرکات امروزین فرانسه در شمال عراق (سفر مستقیم وزیر خارجه به اربیل)، منطقه قره باغ آذربایجان تحت اشغال ارمنستان (سفر هیئت رسمی نمایندگان مجلس فرانسوی و شهرداران دو شهر فرانسه به قره باغ) و شمال سوریه علیرغم داشتن ژست فرهنگی و متمدنی بسیار سوال برانگیز می باشد.

دکتر توحید ملک زاده

۱۳۹۹/۰۶/۱۵

میزگرد علمی «مخاطرات توسعه روابط ارمنستان با رژیم صهیونیستی»

 سفر مقامات بلند پایه ارمنستان به سرزمین‌های اشغالی از سال ۱۹۹۴ تاکنون نشان از نگاه بلند مدت مقامات ارمنی به برقراری ارتباطات سیاسی و اقتصادی با این رژیم دارد و در این سالها توافقنامه‌های زیادی در زمینه‌های مختلف بین طرفین منعقد شده است.

به گزارش قره ‌باغ سسی به نقل از خبرگزاری تسنیم، اقدام دولت ارمنستان به منظور افتتاح سفارت در فلسطین اشغالی و اعزام سفیر خود به تلاویو نشان می‌دهد در طول سال‌های اخیر، مناسبات دیپلماتیک بین ارمنستان و رژیم صهیونیستی به صورت قابل توجهی توسعه یافته و روابط آن‌ها وارد مرحله جدیدی شده که بی شک این مساله در تضاد با منافع منطقه ای  جمهوری اسلامی ایران بوده و اعتراضات قابل توجهی به این رفتار مغایر با اصول همسایگی ارمنستان صورت گرفته است.

در همین زمینه میزگرد علمی با موضوع «مخاطرات توسعه روابط ارمنستان با رژیم صهیونیستی» با حضور تعدادی از پژوهشگران و سخنرانی بهرام امیر احمدیان استاد دانشگاه و برهان حشمتی پژوهشگر ارشد مسائل قفقاز در تهران برگزار شد.

در این میزگرد، امیراحمدیان با اشاره به برخی اهداف ارمنستان در تحکیم روابط با رژیم صهیونیستی تصریح کرد: اگر همین امروز ایران مرزهای خود را با کشور ارمنستان مسدود کند دولت این کشور با مشکلات بسیار جدی روبه رو خواهد شد.

این استاد دانشگاه ارمنستان را در محیط بین الملل کشوری کم تاثیر و در عین حال پر ادعا توصیف و تاکید کرد: این کشور با چاپ و انتشار برخی نقشه های مجعول تحت عنوان ارمنستان بزرگ به دنبال بازتعریف آنچه بعنوان امپراطوری ارمنی! در قرن اول میلادی از آن یاد می کنند است. ارامنه با مطرح کردن ادعای حکومت از دریا تا دریا (دریای سیاه - دریای مدیترانه - دریای خزر) به دنبال اهداف واهی توسعه طلبانه هستند و حتی این مطالب را در کتب آموزشی و نقشه های رسمی کشورشان آورده اند و بخش هایی از ایران را به عنوان ارمنستان بزرگ نشان داده اند و حتی در کتابی نیز که در ایران منتشر کرده اند همین نقشه ادعایی آنها منعکس شده که شاید بی توجهی یا عدم دقت باعث آن بوده است.

امیر احمدیان افزود: مقامات ارمنی اخیراً نیز در خصوص نقش تاثیرگذار خود در جاده ابریشم ادعاهایی را مطرح کرده اند که حاکی از داشتن افکار خطرناکشان در آینده منطقه است و ارتباط با رژیم صهیونیستی نیز در همین راستا قابل ارزیابی است و البته طبیعی است در صورت بروز هرگونه اشتباه عملیاتی توسط ارمنستان، پاسخ جمهوری اسلامی ایران قاطع خواهد بود و علاوه بر آن خود رژیم صهیونیستی هم در حد و اندازه جمهوری اسلامی ایران نیست.

وی به سفر مقامات بلند پایه ارمنستان به سرزمین های اشغالی از سال ۱۹۹۴ تاکنون اشاره کرد که نشان از نگاه بلند مدت مقامات ارمنی به برقراری ارتباطات سیاسی و اقتصادی با این رژیم دارد و در این سالها توافقنامه های زیادی در زمینه های دانشگاهی، گمرکی،کنسولی و سایر موارد داشته است و اخیراً هم سفیر ارمنستان در سرزمین های اشغالی مستقر شده که نشان دهنده توسعه روابط است.

این استاد دانشگاه، اشغال منطقه قره باغ توسط ارمنستان را نیز بر خلاف موازین و مقررات بین المللی دانسته و تصریح کرد: ارمنستان حدود ۳ میلیون و جمهوری آذربایجان ۹ میلیون جمعیت دارند و به هیچ عنوان از لحاظ نظامی قابل قیاس با جمهوری آذربایجان نیست و اگر روسیه مانع نشود آذربایجان می تواند سریعاً مناطق اشغالی خود را آزاد کند.

امیراحمدیان در ادامه به نقش بی تاثیر گروه مینسک در مناقشه قره باغ اشاره و یاد آوری کرد که آذربایجانی‌ها باید در این زمینه تامل کنند.

تلاش رژیم صهیونیستی برای نفوذ در مرزهای ایران

برهان حشمتی پژوهشگر ارشد مسائل قفقاز نیز از دیگر حاضران در این نشست بود که طی سخنانی اهداف و انگیزه های اصلی رژیم صهیونیستی در ایجاد روابط دیپلماتیک با ارمنستان را تلاش برای افزایش نفوذ در جوار مرزهای ایران و اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی و کمک به اجرای سیاستهای آمریکا در منطقه قفقاز جنوبی و برخورداری از حمایتهای این کشور دانسته و اضافه کرد: طی چند ماه گذشته ارمنستان عادی سازی روابطش را با رژیم صهیونیستی اعلام کرده و سفیر این کشور در تلاویو مستقر شد و حتی یک مصاحبه ای هم در خصوص ارتباط با رسانه های اسرائیلی داشته و در آن مصاحبه عنوان کرده که برخی اظهار نظرهای طرف ایرانی نمی تواند بر توسعه روابطمان تاثیرگذار باشد. البته مقامات ایران اعتراضات قاطعی نسبت به این مسئله داشتند، حتی برخی از دانشجویان ایرانی مقابل سفارت ارمنستان تجمع کرده و شعارهایی را بر ضد رژیم نژاد پرست صهیونیستی سر داده اند که در رسانه های ارمنستان و آذربایجان هم انعکاس زیادی داشت.

آنچه مسلم است این که تصمیم اشتباه و غیرکارشناسی دولت ارمنستان علاوه بر اینکه در تضاد اساسی با منافع جهان اسلام و منافع مردم مظلوم فلسطین قرار داشته و بر ثبات و امنیت منطقه نیز تاثیر منفی خواهد گذاشت، با منافع ملی دراز مدت ارمنستان نیز همخوانی نداشته و ارمنستان را به شریک جنایتهای رژیم صهیونیستی تبدیل می کند.

۱۳۹۹/۰۶/۰۳

گرامیداشت چهلم شهدای جنگ تووز جمهوری آذربایجان با ارمنستان اشغالگر در تهران

 گروهی از مردم با حضور در مقابل سفارت جمهوری آذربایجان در تهران، چهملین روز شهدای سربازان این کشور در جنگ اخیر با ارمنستان را گرامی داشتند.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از خبرگزاری تسنیم، امروز دوشنبه گروهی از مردم کشورمان به منظور گرامیداشت چهلمین روز شهادت سربازان جمهوری آذربایجان در درگیری اخیر با نیروهای ارمنستان اشغالگر‌ در مقابل سفارت باکو در ایران تجمع و اقدام به روشن کردن شمع کردند.

در بیانیه ای که به این مناسبت از سوی تجمع کنندگان قرائت شد آمده است: اکنون که چهل روز از شهادت جمعی از بهترین نیروهای ارتش کشور دوست و برادر جمهوری آذربایجان در درگیری های منطقه تووز می گذرد، لازم دانستیم با حضور در مقابل سفارت این کشور در تهران ضمن ادای احترام به مقام شامخ شهیدان راه حق، یکبار دیگر بر تعلق قره باغ عزیز به جهان اسلام و جمهوری آذربایجان تاکید کرده و آمادگی همه جانبه خود به نمایندگی از ملت بزرگ ایران را برای هرگونه حمایت از مردم مسلمان و غیرتمند آذربایجان را اعلام داریم.

یقین داریم با شکست همه اشغالگران اراضی اسلامی، قدس شریف و قره باغ عزیز به دامان امت اسلامی باز خواهند گشت.

از خداوند متعال علو درجات شهدای اخیر جمهوری آذربایجان را مسالت و یکبار دیگر برای مردم آذربایجان مخصوصاً خانواده های این شهیدان سرافراز صبر جزیل مسالت می کنیم.


۱۳۹۹/۰۵/۱۹

ارامنه؛ ابزار غرب و روسیه برای کشتار مسلمانان آذربایجان و آناتولی

محمدعلی ارجمندی روزنامه نگار ایرانی به «آناتولی» اظهار داشت که کشورهای غربی و روسیه از ارامنه برای انتقام از دولت عثمانی و تغییر بافت جمعیتی، کشتار مسلمانان شمال و جنوب ارس و نیز مناطق مختلف آناتولی استفاده ابزاری می کردند.

محمدعلی ارجمندی روزنامه نگار و محقق تاریخ معاصراز اهل استان  آذربایجان غربی ایران در مصاحبه با خبرگزاری آناتولی به تشریح نقش روسیه و دول غربی در تحریک ارامنه و آشوریان در کشتار مسلمانان در شمال و جنوب ارس، فاجعه جیلولوق و سکوت این دولت ها در برابر ترورهای داشناک های ارمنی علیه مسلمانان در سراسر دنیا علی‌رغم توافقات با دولت عثمانی پرداخت.

وی عهدنامه ترکمنچای و معاهده لوزان را سندی دال بر نقشه های دولت های غربی و روسی برای تغییر بافت جمعیتی و تجزیه دنیای تُرک دانست. مشروح گفتگوی خبرنگار آناتولی با این روزنامه نگار اهل ارومیه به شرح زیر است:

- فکر تشکیل دولت مسیحی در قفقاز و جنوب ارس از چه زمانی مطرح شد؟

دولت تزار روسیه با دوپارچه کردن آذربایجان در قالب عهدنامه ترکمنچای، ایروان که شهری تُرک و مسلمان‌نشین و با نام اصلی «چوخور سعد» بود را قربانی کرد. لطفا به این نکته توجه کنید که سالگرد امضای عهدنامه ترکمنچای از سوی ارامنه به عنوان عید ملی گرامی داشته می شود.

دلیل این امر چه می‌تواند باشد؟ تنها در طول یک سال، یعنی سال ۱۸۲۸ و متعاقب ایجاد دولت ارمنی در قفقاز ۴۱۵ هزار ارمنی از سرزمین های عثمانی وارد منطقه ایروان شدند. طبق خواست دولت تزار جمعیتی مشابه نیز از ایران به ایروان و منطقه قره باغ کوچانده شدند.

- چه سازماندهی هایی در این مسیر انجام شد؟

تاریخ تشکیل احزاب سیاسی نظامی ارمنی به سال ۱۸۷۷ برمی‌گردد. در این سال حزبی با نام هیچناک در ژنو سوئیس تاسیس شد، اما حزب داشناکسیون که با حملات تروریستی خود در اروپا شهرت کسب کرده بود در سال ۱۸۹۰ در تفلیس تاسیس شد.

عقیده شخصی من این است که داشناک‌ها بیش از آنکه به علایق ارامنه توجه کنند در راستای اهداف ماسونها حرکت می‌کردند. کشورهای غربی برخلاف تعهدات خود به دولت عثمانی در مقابل ترورهای مختلف علیه مسلمانان در سراسر دنیا توسط داشناکها واکنشی نشان ندادند. این سکوت به خودی خود نشان دهنده مسیردهی فعالیت داشناک ها است.

- پراکندگی مسیحیان در سرزمین های عثمانی به چه شکلی بود؟

ارامنه به همراه کُردها و تُرک ها و تا قبل از جنگ جهانی اول در جنوب شرقی آناتولی و در اقلیت زندگی می کردند. آشوریان نیز در منطقه حکاری ترکیه امروزی و در مناطق کوهستانی موصل می زیستند. ارامنه از طریق دامداری و کشاورزی امرار معاش می کردند، ولی آشوری ها یا همان جیلولوق ها کوچ نشین و دارای تمایلات جنگ طلبانه بودند.

در طول سالیان متمادی میسیونرهای غربی در قالب مبلغان مسیحیت توانسته بودند در این مناطق نفوذ کرده و حتی کلیساهای مسیحیان محلی را تغییر دهند. بیتلیس، دیاربکر، قوم قاپی، اورفا، وان، حکاری و موش از جمله مناطقی بود که میسیونرها نقشه های خود را در آن پیاده می کردند

- چرا این جمعیت در داخل این سرزمین جابه‌جا شدند؟

دلیل اصلی این رویداد خیانت هایی بود که پشت پرده جنگ های روسیه و عثمانی اتفاق افتاد. دکترین ارمنی در این جنگ ها حمایت از روسیه بود؛ دسته های فدایی ارمنی برای واردکردن بیتلیس، کارس و مهمتر از همه وان (به عنوان پایتخت مفروض) به سرزمین در دست احداث خود به جبهه جنگ علیه عثمانی گسیل شدند. ارامنه با کمک روسیه تزاری در سال ۱۹۱۴ وان را اشغال و سی هزار شهروند، تُرک و کُرد را به طرز فجیعی قتل عام کردند و مساجد را آتش زدند.

این فجایع در زمانی رخ می داد که ارتش عثمانی در غرب و در نبرد مشهور چاناق قلعه یک تنه در مقابل قوای انگلیسی، فرانسوی، یونانی و ایتالیایی برای آزادی سرزمین های خود می جنگید. این رویکرد ارامنه باعث صدور فرمان تهجیر آنها در داخل سرزمین های عثمانی یا خروج داوطلبانه از آن شد. داستان‌سرایی غربی ها و ارامنه در خصوص کشتار سازمان یافته در خلال تهجیر بی اساس است.

- چرا آشوری ها و ارامنه رانده شده وارد ایران شدند؟

آشوریان مسیحی حکاری یا همان جیلولوق ها بعد از شورش و شکست در مقابل دولت عثمانی در خلال سالهای ۱۹۱۵-۱۹۱۸ متواری شده و به سمت اراضی غربی جنوب ارس به ویژه ارومیه و سلماس حرکت کردند. این کوچ ها در حالی رخ داد که سالیان سال اقلیت ارمنی و جیلو در ارومیه و سلماس به شکل مسالمت آمیز در کنار مسلمانان تُرک زندگی می کردند.

با این وجود شهرهای مذکور در مرکز توجهات دول غربی و روسیه تزاری قرار داشت و به فکر جداکردن ماکو، سولدوز (نقده) و خوی از آذربایجان ایران و الحاق به سرزمین ارمنی یا آشوری بودند. ارومیه؛ شهر ازلی و نورچشم سرزمین آذربایجان شهر محوری در این نقشه بود. به دلیل ضعف دولت مرکزی در ایران دولت های غربی و در راس آنها فرانسه و انگلیس با همراهی روسیه درهای شهر را به روی فراریان حکاری باز و شروع به تسلیح آنان کرد.

- قتل عام در سرزمین های آذربایجان چگونه آغاز شد؟محمدعلی ارجمندی روزنامه نگار و محقق تاریخ معاصراز اهل استان  آذربایجان غربی ایران در مصاحبه با خبرگزاری آناتولی به تشریح نقش روسیه و دول غربی در تحریک ارامنه و آشوریان در کشتار مسلمانان در شمال و جنوب ارس، فاجعه جیلولوق و سکوت این دولت ها در برابر ترورهای داشناک های ارمنی علیه مسلمانان در سراسر دنیا علی‌رغم توافقات با دولت عثمانی پرداخت.

وی عهدنامه ترکمنچای و معاهده لوزان را سندی دال بر نقشه های دولت های غربی و روسی برای تغییر بافت جمعیتی و تجزیه دنیای تُرک دانست. مشروح گفتگوی خبرنگار آناتولی با این روزنامه نگار اهل ارومیه به شرح زیر است:

- فکر تشکیل دولت مسیحی در قفقاز و جنوب ارس از چه زمانی مطرح شد؟

دولت تزار روسیه با دوپارچه کردن آذربایجان در قالب عهدنامه ترکمنچای، ایروان که شهری تُرک و مسلمان‌نشین و با نام اصلی «چوخور سعد» بود را قربانی کرد. لطفا به این نکته توجه کنید که سالگرد امضای عهدنامه ترکمنچای از سوی ارامنه به عنوان عید ملی گرامی داشته می شود.

دلیل این امر چه می‌تواند باشد؟ تنها در طول یک سال، یعنی سال ۱۸۲۸ و متعاقب ایجاد دولت ارمنی در قفقاز ۴۱۵ هزار ارمنی از سرزمین های عثمانی وارد منطقه ایروان شدند. طبق خواست دولت تزار جمعیتی مشابه نیز از ایران به ایروان و منطقه قره باغ کوچانده شدند.

- چه سازماندهی هایی در این مسیر انجام شد؟

تاریخ تشکیل احزاب سیاسی نظامی ارمنی به سال ۱۸۷۷ برمی‌گردد. در این سال حزبی با نام هیچناک در ژنو سوئیس تاسیس شد، اما حزب داشناکسیون که با حملات تروریستی خود در اروپا شهرت کسب کرده بود در سال ۱۸۹۰ در تفلیس تاسیس شد.

عقیده شخصی من این است که داشناک‌ها بیش از آنکه به علایق ارامنه توجه کنند در راستای اهداف ماسونها حرکت می‌کردند. کشورهای غربی برخلاف تعهدات خود به دولت عثمانی در مقابل ترورهای مختلف علیه مسلمانان در سراسر دنیا توسط داشناکها واکنشی نشان ندادند. این سکوت به خودی خود نشان دهنده مسیردهی فعالیت داشناک ها است.

- پراکندگی مسیحیان در سرزمین های عثمانی به چه شکلی بود؟

ارامنه به همراه کُردها و تُرک ها و تا قبل از جنگ جهانی اول در جنوب شرقی آناتولی و در اقلیت زندگی می کردند. آشوریان نیز در منطقه حکاری ترکیه امروزی و در مناطق کوهستانی موصل می زیستند. ارامنه از طریق دامداری و کشاورزی امرار معاش می کردند، ولی آشوری ها یا همان جیلولوق ها کوچ نشین و دارای تمایلات جنگ طلبانه بودند.

در طول سالیان متمادی میسیونرهای غربی در قالب مبلغان مسیحیت توانسته بودند در این مناطق نفوذ کرده و حتی کلیساهای مسیحیان محلی را تغییر دهند. بیتلیس، دیاربکر، قوم قاپی، اورفا، وان، حکاری و موش از جمله مناطقی بود که میسیونرها نقشه های خود را در آن پیاده می کردند

- چرا این جمعیت در داخل این سرزمین جابه‌جا شدند؟

دلیل اصلی این رویداد خیانت هایی بود که پشت پرده جنگ های روسیه و عثمانی اتفاق افتاد. دکترین ارمنی در این جنگ ها حمایت از روسیه بود؛ دسته های فدایی ارمنی برای واردکردن بیتلیس، کارس و مهمتر از همه وان (به عنوان پایتخت مفروض) به سرزمین در دست احداث خود به جبهه جنگ علیه عثمانی گسیل شدند. ارامنه با کمک روسیه تزاری در سال ۱۹۱۴ وان را اشغال و سی هزار شهروند، تُرک و کُرد را به طرز فجیعی قتل عام کردند و مساجد را آتش زدند.

این فجایع در زمانی رخ می داد که ارتش عثمانی در غرب و در نبرد مشهور چاناق قلعه یک تنه در مقابل قوای انگلیسی، فرانسوی، یونانی و ایتالیایی برای آزادی سرزمین های خود می جنگید. این رویکرد ارامنه باعث صدور فرمان تهجیر آنها در داخل سرزمین های عثمانی یا خروج داوطلبانه از آن شد. داستان‌سرایی غربی ها و ارامنه در خصوص کشتار سازمان یافته در خلال تهجیر بی اساس است.

- چرا آشوری ها و ارامنه رانده شده وارد ایران شدند؟

آشوریان مسیحی حکاری یا همان جیلولوق ها بعد از شورش و شکست در مقابل دولت عثمانی در خلال سالهای ۱۹۱۵-۱۹۱۸ متواری شده و به سمت اراضی غربی جنوب ارس به ویژه ارومیه و سلماس حرکت کردند. این کوچ ها در حالی رخ داد که سالیان سال اقلیت ارمنی و جیلو در ارومیه و سلماس به شکل مسالمت آمیز در کنار مسلمانان تُرک زندگی می کردند.

با این وجود شهرهای مذکور در مرکز توجهات دول غربی و روسیه تزاری قرار داشت و به فکر جداکردن ماکو، سولدوز (نقده) و خوی از آذربایجان ایران و الحاق به سرزمین ارمنی یا آشوری بودند. ارومیه؛ شهر ازلی و نورچشم سرزمین آذربایجان شهر محوری در این نقشه بود. به دلیل ضعف دولت مرکزی در ایران دولت های غربی و در راس آنها فرانسه و انگلیس با همراهی روسیه درهای شهر را به روی فراریان حکاری باز و شروع به تسلیح آنان کرد.

- قتل عام در سرزمین های آذربایجان چگونه آغاز شد؟

رهبر دینی جیلوها با نام مارشیمون به همراه رهبرنظامیشان پطروس؛ که به پطروس گوش بریده معروف بود، علی‌رغم مهمان نوازی مردم آذربایجان با ادعای ارضی در تلاش برای تاسیس حکومت مسیحی در این منطقه بودند. مسیو نیکیتین کنسول روسیه در ارومیه، مستر شت نماینده آمریکا در ارومیه و کاپیتان گرسی بریتانیایی به همراه میسیو گوژل فرانسوی در راس هیاتی با نام آمبولانس از بانیان و حامیان این نقشه به شمار می‌آمدند.

در سال ۱۹۱۸ جیلوها در مدت ۶ ماه تسلط خود بر ارومیه و سلماس بر اساس اسناد وزارت خارجه ایران ۱۵۰ هزار مسلمان را به قتل رسانده و از سرزمین های خود اخراج کردند. با این اوصاف بار دیگر قوای عثمانی و راس آنها نوری پاشا و خلیل پاشا به داد مسلمانان آذربایجان ایران رسیدند. در این راه مجدالسلطنه افشار از قهرمانان مشهور آذربایجان به همراه فدائیان خود ارتش عثمانی را یاری دادند. جیلوهای مسلح که توان مقابله نداشتند به موصل فرار کرده تحت قیمومیت بریتانیا در اردوگاه بعقوبه موصل اسکان داده شدند.

همزمان با قتل عام جیلولوق بخشی دیگر از قوای ارمنی تحت فرماندهی آندرانیک به خوی حمله کرد که با مقاومت مردم و کمک ارتش عثمانی ره به جایی نبردند. فاتحین جنگ جهانی اول در کنفرانس لوزان نماینده ایران را راه ندادند و این بار ادعای جیلولوها را از زبان پطروس مطرح و تلاش کردند سرزمین های تُرک نشین سلماس، خوی، ماکو و ارومیه را در نقشه دولت مسیحی بگنجانند. اما این توطئه با نطق تاریخی و تلاش های «رضا نور» نماینده عثمانی در مذاکرات ناکام ماند.

- آیا شمال ارس نیز در معرض کشتار قرار گرفت؟ نقش روس ها در این میان چه بود؟

تکه تکه کردن جهان تُرک یکی از اهداف جنگ جهانی اول بود. همزمان با سرزمین آناتولی شمال و جنوب ارس و قفقاز نیز در وضعیت بحرانی به سر می برد. در این بین استفاده محمدامین رسول زاده از فرصت موجود برای بنیانگذاری اولین حکومت جمهوری در جهان شرق قابل توجه است. با این وجود این دولت بار دیگر با توطئه داشناکها و اشغالگری روسها یک سال بعد سقوط کرد.

توسعه طلبی ارامنه در قفقاز بویژه بعد از سال ۱۸۲۸ و متعاقب امضای عهدنامه ترکمنچای بیشتر از سوی روس ها تشویق می شد. تفکر حاکم بر سیاست روسیه تزاری و شوروی استفاده از ارامنه در برابر مسلمانان تُرک، که احتمال قیام آنان علیه ظلم روس ها می رفت، بود.

در تمامی این سال ها ارامنه نه تنها در قره باغ و ایروان که حتی در باکو نیز اسکان داده شده و همکیشان‌شان در ایران و ترکیه تشویق به مهاجرت به قفقاز شدند. همزمان با قتل عام تُرک ها در جنوب ارس در ۳۱ مارس ۱۹۱۸ قوای روسی به فرماندهی استپان شائومانیان ارمنی در باکو، نخجوان، قره باغ، گنجه و شاماخی به پاکسازی نژادی مسلمانان مبادرت کردند.