۱۳۹۹/۱۱/۰۳

چرایی شکست دیپلماسی ایران در مناقشه‌ اخیر قره باغ

 دیپلماسی یا روابط دیپلماتیک به دانش ارتباط میان سیاست‌ ورزان و سران کشورها که توسط رهبران سیاسی همان کشورها که به فراخور منافع ملی شان اعلام می‌گردد، گفته‌ می‌شود.

منافع ملی اصلی ترین عنصر تعیین کننده‌ روابط دیپلماتیک یک کشور با کشورهای دیگر است.

منافع ملّی، مفهوم وسیعی است که تنها به معنای حفظ استقلال ملّی و تمامیّت ارضی نیست و ممکن است حیطه وسیعی مثل منافع اقتصادی و ثبات سیاسی، و حوزه ی نفوذ سیاسی و... را شامل گردد.

در تبیین منافع ملی اصولا علمای سیاست وحدت ملی را مبنا قرار داده و اصول دیپلماتیک خود را پایه گذاری می‌نمایند.

البته عکس این سخن نیز صادق است

ساختار جمعیتی یا به عبارتی دقیق تر ساختار ملی و قومی یک کشور اصلی ترین عنصر تعیین کننده ی وحدت ملی  آن کشور است. بدین گونه که ایجاد وحدت ملی در جامعه ای که دارای ساختار تک قومی و تک ملتی است، بسی سهل تر از جامعه ی کثیر المله و کثیر الاقوام است. البته کشورهایی هستند که با رعایت حقوق تمام ملل و اقوام ساکن در جغرافیای سیاسی شان وحدت ملی قویتری از بسیاری کشورهای با ساختار جمعیتی تک قومی دارند. 

در کشورهایی که ‌‌شکاف اجتماعی به دلیل عدم رعایت حقوق شهروندی شان زیاد است و یا رنگ غلیظ سیاسی گرفته اند، میزان وحدت ملّی ضعیف تر است. وحدت ملّی از جمله منافع مهم ملّی است که هر ملّتی برای بقا و حیات خود، و یا دستیابی به اهداف دیگر خود، سخت به آن نیازمند است؛ زیرا جامعه متشتّت و پراکنده و جامعه ای که در آن هر کسی به دنبال منافع قومی، سیاسی و نژادی خود باشد و در آن منافع عموم ملّت، پاس داشته نشود، به ناچار از هم فروپاشیده خواهد شد.

آنچه روشن است که منافع ملی یک کشور کثیرالمله و کثیر الاقوامی مثل ایران لزوماً به معنای مجموعه منافع یک «قوم خاص» نیست؛ آنچه منافع ملی را مشخص می‌کند، ساختار جمعیتی و نوع نظام سیاسی و نیز فرهنگ و ارزش‌های تک تک افراد و کلیه‌ی اقوام جامعه است؛ نه علایق و ارزش‌های نخبگان یک قومی خاص!!! اگر چنین باشد قافیه را خواهیم باخت همچنان که در حال باختن قافیه نیز هستیم.

جمهوری ها و کشورهای تازه استقلال یافته‌ی قفقاز از شوروی کمونیستی، منطقه ای بکر جهت سرمایه‌گذاریهای اقتصادی و فرهنگی و سیاسی بود که می‌بایست مورد توجه تصميم گیرندگان حوزه‌ی سیاست ایران قرار می‌گرفت. 

جمهوری آذربایجان جزو کشورهایی هست که ملتشان دارای تنیدگی فرهنگی و اجتماعی و تاریخی عمیقی با ملت ایران هست. 

مردم جمهوری آذربايجان همزبان با چند ده میلیون شهروند ایران و دارای اکثریت شیعه و قرابت دینی با ایرانیان اند. با علایقی فرهنگی و هنری و موسیقی و آداب و رسوم مشترک که ایجاد روابط دیپلماتیک عمیق، ماندگار و استراتژیک امری ضروری و حیاتی می‌نمود. ولی باکمال تاسف چنین نشد و به آسانی این حوزه ی نفوذ را به رقبا واگذار کرده و صرفا به خرده گیری رقبای سیاسی بسنده کردیم! 

متاسفانه در همان ابتدای اعلام استقلال، بخش اعظمی از اراضی آنها توسط رژیم وقت ارمنستان اشغال گردید.

در این میان دولت وقت ایران یعنی دولت هاشمی رفسنجانی در این فاجعه سنگ بنای روابط دیپلماتیک ایران و جمهوری آذربایجان را کج نهاد.

جمهوری اسلامی ایران که یک نظام سیاسی بر پایه ی اصول دینی پایه گذاری شده بود و خود را اُم‌ القرای کشورهای اسلامی می‌دانست و در اکثر کشورهای جهان در حمایت از مسلمانان جهان آشکارا تا مداخله ی نظامی نیز پیش می‌رفت، در قبال اشغال اراضی جمهوری آذربایجان توسط ارامنه موضع درستی اتخاذ نکرد و البته استناد به گفته های اخیر دکتر علی مطهری نایب رئیس مجلس شورای اسلامی سابق ایران؛ در جنگ قره باغ سران دولت به خاطر «ملاحظات قومی» جانب ارمنستان را گرفتند!

این سخنان در کشور سبب تعجب فعالان سیاسی تُرک نگردید چرا که این ملاحظات قومی نه تنها در جنگ قره باغ بلکه بعدها نیز در رفتارهای سیاسی سیاستمداران و دولتمردان فعلی در داخل نیز هویدا بود و البته سخنان دکتر مطهری یکی از اسناد بر اثبات حمایت برخی از دولتمردان از ارامنه ی اشغالگر بود که برخی منکر آن بودند.

با وجود اشغال سرزمین‌های اسلامی و تخریب اماکن مذهبی در مناطق اشغالی و تبدیل مساجد به گاودارى و خوک دانی با کمال تعجب همچنان برخی دولت‌ های روی کار آمده و سیاستمداران به روابط عمیق دیپلماتیک با کشور ارمنستان ادامه داده، روز به روز نزدیک تر گشته و روابط تجاری و اقتصادی و سیاسی عمیقی با ارامنه ایجاد نمودند.

آنان پا را فراتر نهاده و در سالروز ادعاهای کذایی نسل کشی ارامنه توسط تُرک های ترکیه در پایتخت کشور اسلامی به ارامنه مجوز تظاهرات علیه ترکیه ی مسلمان صادر می‌ کردند.

در سالروز اشغال منطقه خوجالی و قتل عام صدها نفر از شیعیان مظلوم خوجالی نخست وزیر ارمنستان در تهران

مورد استقبال رئیس جمهور کشورمان قرار گرفت و دست در دست عکس یادگاری گرفتند.

پاشینیان در باشگاه آرارات در حضور ارامنه ی ایران به غلط پلاکارد «قره باغ خاک ارمنستان است» را برافراشت!

جای تعجب است که چگونه چنین اقدامی از دیدگان نیروهای امنیتی کشور می‌تواند مغفول ماند!!؟ 

این مقوله مورد اعتراض فعالان مدنی تُرک ایران قرار گرفت که برخی از نمایندگان وقت مجلس نیز به این امر اعتراض کردند.

آنچه برداشت می شود، دولت های ایران از انرژی واقعی خویش جهت حل مناقشه ی قره باغ بهره ی کافی نمی‌گیرند و تقریبا به گفته ی دکتر مطهری انگیزه ی کافی برای حل مناقشه ی قره باغ از خود نشان نمی‌دهند!

آنچنانکه توان و انگیزه ی اصلی ایران را در سوریه و عراق و یمن می‌توان مشاهده کرد. 

بالاخره بعد از گذشت سه دهه جنگ قره باغ مجددا شروع شد. کشورهایی چون ترکیه و ازبکستان آشکارا در کنار آذربایجان قرار گرفتند. روسیه و فرانسه نیز تقریبا از ارمنستان حمایت نمودند.

در ابتدای شروع جنگ ۴۴ روزه‌ی قره باغ ائمه‌ی جمعه‌ی چهار استان تُرک نشین کشور به درستی از ارتش آذربایجان حمایتی آشکار کردند و رهبر معظم انقلاب نیز در طول جنگ از آزاد سازی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان به حق حمایت نمودند.

در این میان دولت ایران رسما اعلام بی طرفی نمود. این درحالی بود که خودروهای کاماز روسی از مرز نوردوز ایران به سمت ارمنستان ترانزیت میشد! 

درحالیکه تجمعات طرفداران و حامیان شیعیان آذربایجان در شهرهای ایران توسط نیروهای امنیتی به بیراهه کشیده شد و تعداد کثیری از جوانان دستگیر شدند که البته با پادرمیانی ائمه ی جمعه و برخی نمایندگان مجلس بخشی از این اشخاص آزاد گردیدند.

در این ایام اصلاح طلبانی چون جلایی پور و تاج زاده تلویحا از ارامنه حمایت کردند!

سخن بسیار است!

جنگ تمام شد و اراضی اشغالی در مدت کوتاهی از اشغال آزاد گردید. 

فرستاده ی ایران جهت حل مناقشه قره باغ از ارمنستان و آذربایجان دست خالی برگشت! 

قره باغ به خاطر اشتراکات زبانی با شهروندان تُرک ایرانی مورد بی مهری و بی‌توجهی و غفلت سیاستمداران قرار گرفت و آشکارا منافع ملی ایران بخاطر ملاحظات قومی در آذربایجان ذبح گردید.

نمود عینی این کلام را در سخنان آقای احمدی بیغش نماینده ی مجلس ایران می توان مشاهده نمود! وی خواستار حمایت آشکار از ارامنه‌ی اشغالگر در مقابل جمهوری آذربایجان گردید! 

مسابقه‌ی تبریک سال جدید بر رهبران دولت ارمنستان از سوی دولتمردان از رئیس جمهور و معاون و وزیر جای تعجب داشت!

البته در عرف دیپلماتیک تبریک ایام خاص امری مرسوم و پسندیده ای هست اما نه اینگونه که «اصل بی طرفی» را در نگاه بین المللی زیر سوال برد! 

موضوع دیگری که از سوی مقامات و مدیران شهری شهرداری تهران و اصفهان عجیب تر نمود «نامگذاری» کوچه های تهران واصفهان به نام‌های «کشته شدگان» ارمنی در جنگ قره باغ است! 

زمانیکه مقام معظم رهبری دولت ارمنستان را به حقیقت آشکارا متجاوز واشغالگر می‌خواند نامگذاری کوچه های تهران به نام دشمنان ومتجاوزان خاک اسلام در این شرایط چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟! 

آذربایجان برای آزاد سازی اراضی خود سالها منتظر ماند، راههای بسیاری را آزمود و حتی سیاست مداران ایران را نیز بسیار سنجید!

سایه ی شوم نگاه ایرانشهری بر تارک سیاست خارجی ایران اجازه ی حمایت عمیق و ایجاد رابطه ی عمیق دیپلماتیک با جمهوری آذربایجان را نداد!

نهایتا آذربایجان ناچارا برای آزاد سازی اراضی خویش با ترکیه هم‌ پیمان شد.

کشورهایی مثل ترکیه و شخصی چون رجب طیب اردوغان سعی دارد از بحران‌ها برای خود و کشورش فرصتی سازد و شاید جنگ اخیر قره باغ برای ترکیه برگ برنده ای شد و ای بسا کارت برنده ی بازی را سیاست مداران ناشی ما تقدیم اردوغان نمودند!

سایه جریان انحرافی ایرانشهری بر سیستم سیاست خارجی نه تنها منافع ملی کشور ما را در جمهوری آذربایجان بلکه در کشور ترکیه و کشورهای بسیاری به خطر خواهد انداخت! 

همانگونه که از یک بیت شعر حسرت رجب طیب اردوغان در رژه ی پیروزی ارتش جمهوری آذربایجان، وزیر امور خارجه ی کشورمان یک بحران ساخت و چه مسائل امنیتی و سیاسی میان دو کشور که به بار نیامد!

تا زمانیکه چنین نگاه غلطی بر سیاست خارجی کشور حاکم است، قطعا دشمنان ما از این خلأهای ما بهره خواهند گرفت.

تغییر نگاه حاکم بر سیاست خارجی کشور یک امر حیاتی و البته ضروريست.

طاهر نقوی

۱۳۹۹/۱۱/۰۱

ژانویه سیاه روز آزادگی برای مردم جمهوری آذربایجان و روز ننگ برای ارتش شوروی

 در ۲۰ ژانویه سال ۱۹۹۰ به دنبال جریانات استقلال‌طلبانه مردم جمهوری آذربایجان، تاریخ قفقاز شاهد صفحه جنایتی شد که هرگز با مشابه آن روبه‌رو نشده بود.

به گزارش قره باغ سسی به نقل تسنیم، امروز ۳۱ اُمین سالگرد فاجعه ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ باکو است که از آن به عنوان ژانویه سیاه (قارا یانوار) یاد می‌شود.

شب ۱۹ تا ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ با فرمان میخائیل گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی زخم بزرگی بر پیکره جمهوری آذربایجان وارد آمد و ارتش شوروی در یک اقدام وحشتناک دست به قتل‌عام مردم این جمهوری زدند.

در سال ۱۹۹۰ به دنبال جریانات استقلال‌طلبانه مردم جمهوری آذربایجان، تاریخ قفقاز شاهد صفحه جنایتی شد که هرگز با مشابه آن روبه‌رو نشده بود. شبی که در آن ارتش شوروی در مقابل آزادی و آزادگی ایستاد و دست به چنان قتل‌عام هولناکی زد که کوچه و میدان‌های باکو از شدت فاجعه لباس خون به تن کرد. در این روز مردم جمهوری آذربایجان در برابر ظلم و استبداد ایستادند و با خون خود صفحه زرینی در تاریخ این کشور خلق کردند.

هرچند که در این روز زنان و مردان و کودکان بی‌گناه زیادی جانشان را از دست دادند اما این مردم جمهوری آذربایجان بودند که با استقامت و رشادت پیروز میدان شدند چرا که آزاد مردان پیر و جوان این کشور جان بر کف نهاده، آزادی را برای هم‌وطنان خود به ارمغان آوردند.

در این فاجعه بیش از ۶۰ هزار سرباز شوروی برای فرونشاندن جریان استقلال‌طلبی مردم جمهوری آذربایجان شرکت کرده بودند و در این روز نیروهای سرکوبگر حتی آمبولانس‌ها و امدادرسانانی که برای کمک به مجروحان آمده بودند مورد هجوم قرار دادند.

طبق آمار رسمی وزارت خارجه شوروی سابق، در جریان سرکوب مردم باکو ۱۳۷ نفر کشته و ۷۴۴ نفر زخمی و ۸۴۱ نفر نیز توسط نیروهای دولتی دستگیر شدند.

همچنین طبق آمار اعلامی از طرف وزارت کشور آن زمان، بیش از ۲۰۰ منزل مسکونی در همان روز تخریب و بیش از ۸۰ خودرو نیز به آتش کشیده شد.

مردم جمهوری آذربایجان جنایات و فاجعه ۲۰ ژانویه را هیچ‌گاه فراموش نکرده‌‌اند و در سال ۲۰۰۰ بنای یادبود و خیابان شهدای این فاجعه را به نام «شهیدلر خیابانی» افتتاح کردند.

مردم این کشور همه‌ساله در روز بیستم ژانویه، این رویداد را با احترام یاد می‌کنند و این فاجعه را تا ابد در صفحات خونین حافظه کشور خود ثبت کرده و به عنوان روز ماتم گرامی می‌دارند.

امسال نیز همانند سال های گذشته اقشار و گروه‌های مختلفی از جامعه جمهوری آذربایجان حضور پرشوری در مزار شهدای ژانویه سیاه داشتند.

۱۳۹۹/۱۰/۲۶

شهر "شوشا" پایتخت فرهنگی آذربایجان اعلام شد

 رئیس جمهور آذربایجان شهر شوشا که اخیرا از اشغال ارمنستان آزاد شده است را به عنوان «پایتخت فرهنگی» این کشور اعلام کرد.

الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان در نشست مجازی با آنار کریم‌اف، وزیر فرهنگ این کشور شهر شوشا که از اشغال ارمنستان آزاد شده است را به عنوان «پایتخت فرهنگی» اعلام کرد.

وی ضمن اشاره به غنای فرهنگی شوشا، به کریم‌اف دستور محافظت از فرهنگ و زبان این شهر و احیای آن را ابلاغ کرد.

علی‌اف در ادامه افزود: امسال هشتصد و هشتادمین سالگرد میلاد نظامی گنجوی، شاعر و اندیشمند شهیر آذربایجانی است، سال 2021 به عنوان «سال نظامی» نامگذاری شد.

رئیس جمهور آذربایجان تصریح کرد: شوشا را پایتخت فرهنگی کشورمان اعلام می‌کنیم. شهر شوشا شایسته این است. به نظر من شوشا نه تنها پایتخت فرهنگی آذربایجان بلکه می‌تواند پایتخت فرهنگی منطقه باشد. فرهنگ شوشا غنی بوده مرمت و بازسازی آن آغاز شده است. . شوشا باید بدون اتلاف وقت به شکل اصلی خود برگردد.

۱۳۹۹/۰۹/۰۶

واکنش مجلس آذربایجان به مصوبه سنای فرانسه درباره قره ‌باغ

 مجلس شورای ملی آذربایجان در بیانیه‌ای با واکنش به مصوبه روز گذشته سنای فرانسه در خصوص قره‌باغ از دولت این کشور خواست تا به سازمان امنیت و همکاری اروپا درخواست خروج فرانسه از ریاست مشترک گروه مینسک را بدهد.

در این بیانیه اعلام شده است: توافقنامه میان آذربایجان، ارمنستان و روسیه که روز ۱۰ نوامبر، برای پایان مناقشه قره‌باغ امضا شده و این توافقنامه به معنای اجرای قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد است که فرانسه نیز از آنها پشتیبانی می کند. این قطعنامه‌ها بر عقب نشینی ارتش ارمنستان از خاک آذربایجان تاکید می‌کنند.

این بیانیه همچنین با تاکید بر اینکه واقعیتهای جدید باید از طرف همه طرفها پذیرفته شود، آمده است: فرانسه با نگرش و اظهارات اخیر خود بی طرفی را رعایت نکرده، به همین دلیل باید از سازمان امنیت و همکاری اروپا خواسته شود تا این کشور را از ریاست مشترک گروه مینسک خارج کند.

همچنین از دولت باکو خواسته شده تا در خصوص روابط سیاسی و تجاری با فرانسه تجدید نظر شده و اقدامات لازم در این خصوص صورت گیرد.

آیدین میرزازاده، نماینده مجلس آذربایجان در گفتگو با خبرنگار آناتولی با اشاره به اینکه فرانسه درصدد است تا اهمیت پیروزی آذربایجان را کاهش داده و فشار سیاسی به کشور وارد کند، اظهار داشت: چنین فشارهایی نمی توانند آذربایجان را بازدارند. این تصمیم فرانسه بیش از هر چیز ضربه‌ای به چهره خود این کشور است چرا که از جدایی طلبی حمایت می کند. با چنین اقدامی فرانسه در آينده نیز باید از جدایی طلبی در اسکاتلند و کاتالونیا نیز حمایت کند. تصمیم سنای فرانسه دولت فرانسه را در معرض سوظن قرار داده و غیر قابل قبول است.

گفتنی است سنای فرانسه دیروز با تصویب قطعنامه ای از دولت خواست منطقه به اصطلاح «جمهوری خودخوانده قره باغ» را به رسمیت بشناسد. این قطعنامه با انتقاد زیادی در داخل فرانسه نیز روبه رو شده است.

مناقشه میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قره باغ، در سال ۱۹۸۸ میلادی آغاز و در سال ۱۹۹۱ به درگیری نظامی تبدیل شد. در نتیجه این درگیری‌ها، منطقه قره‌باغ کوهستانی جمهوری آذربایجان و هفت شهرستان همجوار آن به اشغال نیروهای ارمنی درآمد.

در ماه مه سال ۱۹۹۴ میلادی میان طرفین درگیر، آتش‌بس برقرار شد. اما این توافق صرفا بر روی کاغذ ماند و ارمنستان مکررا این آتش بس را نقض می‌کند.

لازم به ذکر است، قره باغ همواره منطقه‌ای تُرک‌نشین بوده و جزو اراضی تاریخی آذربایجان محسوب می‌شود. در دوره شوروی سابق نیز این منطقه جزو جمهوری سوسیالیستی آذربایجان بود اما رفته رفته بافت جمعیتی آن به نفع ارامنه تغییر یافته و پس از انحلال شوروی، با حمایت روسیه به اشغال ارمنستان درآمد.

فرانسه و آمریکا به همراه روسیه، اعضای گروه مینسک را تشکیل می‌دهند که در سال ۱۹۹۲ توسط کنفرانس امنیت و همکاری در اروپا برای حل و فصل صلح آمیز برای درگیری میان آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قره‌باغ ایجاد شد. اما این گروه نیز پس از ۲۸ سال عملا نتوانست نقشی در پایان دادن به اشغال حدود بیست درصد از خاک آذربایجان توسط ارمنستان ایفا کند.

شورای امنیت سازمان ملل نیز در چهار قطعنامه بر لزوم خروج نیروهای ارمنستان تاکید کرده بود اما عملا اجرا نشده بود.

ارتش آذربایجان در نتیجه عملیاتی که روز ۲۷ سپتامبر و به دنبال حملات ارمنستان آغاز کرد، توانست بیشتر اراضی اشغالی را آزاد و مقرر شد بقیه مناطق اشغال شده نیز طبق توافقنامه ده نوامبر میان آذربایجان، ارمنستان و روسیه به آذربایجان بازگردانده شود.

 طرف ارمنی می‌بایست روز ۱۵ نوامبر از کلبجر، بیستم نوامبر از منطقه آغدام و اول دسامبر نیز از لاچین خارج شود. بیشتر مناطقی که اکنون به آذربایجان پس داده می‌شود توسط ارامنه کاملا تخریب و خانه‌ها و درختان باقیمانده نیز به آتش کشیده شده است.

۱۳۹۹/۰۹/۰۲

ارمنستان شهر آغدام آذربایجان را به خرابه تبدیل کرده است

 در پی استقرار ارتش آذربایجان در شهر آغدام تصاویری منتشر شده که نشان می‌دهد ارمنستان با اشغال آغدام آن را تخریب و کاملا به شهر ارواح تبدیل کرده است.

در شهر آغدام که ۲۷ سال در اشغال ارمنستان بوده، تقریبا هیچ ساختمان سالمی باقی نمانده و به خرابه‌ تبدیل شده است.

مسجدی با دو مناره که در قرن نوزدهم ساخته شده، تنها بنای آغدام است که بنای اصلی آن سالم باقی مانده اما آن نیز در وضعیت بسیار نامناسب قرار دارد.

تصاویری که از مناره‌های مشرف به این شهر ثبت شده، نشان می‌دهد که ارامنه شهر را کاملا نابود کرده‌اند و شهر به تلی از سنگ و آوار تبدیل شده است.

نابودی شهر آغدام توسط ارامنه در رسانه‌های خارجی با عنوان «هیروشیمای قفقاز» توصیف شده است.

بر اساس توافق نامه آذربایجان و ارمنستان که روز دهم نوامبر با وساطت روسیه امضا شد، نظامیان ارمنستان باید تا روز ۲۰ نوامبر شهرستان آغدام را ترک و به اشغال این منطقه پایان دهند.

تقریباً ۷۷ درصد شهرستان آغدام در سال ۱۹۹۳ توسط ارتش ارمنستان اشغال و حدود ۲۰۰ هزار نفر از مردم آذربایجانی مجبور به خروج از زادگاهشان شدند. مرکز شهر آغدام و بسیاری از روستاها آن پس از اشغال، غارت و ویران شده‌اند.

بسیاری از آوارگان آذربایجانی در انتظار بازگشت به سرزمین خود و آبادانی مجدد آن هستند.

گفتنی است طبق توافق دهم نوامبر طرف ارمنی می‌بایست روز ۱۵ نوامبر از کلبجر و اول دسامبر نیز از لاچین خارج شود. البته جمهوری آذربایجان با توجه به شرایط جوی و اقلیمی برای تخلیه کلبجر به ارمنستان ۱۰ روز دیگر مهلت داده است.




















۱۳۹۹/۰۸/۱۶

نگاهی به تاریخ شهر شوشا مرکز فرهنگی منطقه قره باغ آذربایجان

 تا چند روز آینده شهر تاریخی شوشا مرکز فرهنگ، هنر و موسیقی آذربایجان به آغوش آذربایجان باز خواهد گشت و بهتر است مروری دوباره داشته باشیم به تاریخ این شهر زیبا.

این شهر در اوایل قرن دوازدهم هجری توسط پناه علی خان، خان قره باغ دیوار کشی شده و به صورت مستحکمی درآمد. پناه خان قره باغی نخست، جارچی نادرشاه افشار بود. پناه خان پس ازقتل نادرشاه به قره باغ آمد و در آنجا ساكن شد و به تدریج قلعۀ پناه‌آباد مشهور به قلعۀ شوشا را بنا نهاد. پناه خان سپس مردم قریۀ شوشا را در داخل آن قلعه اسكان داد و سكه‌ای نقره ای نیز به نام پناه‌آباد ضرب كرد.

افراد قدیمی آذربایجان حتما پول پناباد را که ماخوذ از پناه آباد می باشد را شنیده اند. سکه های پناباد این شهر یکی از رایجترین سکه ها تا یکصد سال اهالی آذربایجان بود.

شهر شوشا دارای ۱۷ محله بود: سیدلی، جولفالار، چوخور محله، ۴ چینار، ساعاتلی، دمیرچی لر و ... از آثار مشهور شوشا می توان نام برد:

قصرهای درون قلعه، کاخ پناه علی خان، برج قارابویوک خان، دروازه گنجه ( که یکی از درازه‌های اصلی شهر بود)، خانهٔ شاعره نامی آذربایجان خورشیدبانو ناتوان، املاک کاخ مانند حاج قلی، خانه اسدبیگ، خانه مهمانداروف‌ها، خانه ظهراب‌بیگوف‌ها، مسجد جامع (یوخاری مچید (مسجد بالا) یا گوهرآغا مچیدی (مسجد گوهر آقا)، آرامگاه‌ها و چشمه‌ها (همه متعلق به سده‌های ۱۸ و ۱۹) نام برد که خود از نمونه‌های زیبای معماری شوشا به‌شمار می‌روند. کربلایی صفی خان ( تولد ۱۷۸۸ اهر- وفات۱۹۱۰ شوشا) یکی از معماران چیره‌دست آذربایجانی در نیمه سدهٔ ۱۹ به قره‌باغ آمده و کار در سبک معماری شرقی را در آنجا ادامه داد. نوسازی امامزاده بردع (۱۸۶۸)، ساخت مسجد آغ‌دام(۱۸۷۰)، ساخت آشاغی مچید (مسجد پایین) در شوشا (۵–۱۸۷۴)، ساخت مسجد گوهرآغا در شوشا و مسجد قره‌باغلیلار در عشق‌آباد (۱۸۸۰) از آثار اوست.

پس از او فرزندش ابراهیم خلیل خان، خان منطقه وسیع و آباد قره باغ شده، در استحكام قلعه شوشا و آبادانی اطراف آن كوشش كرد. در زمان وی فرهنگ و ادبیات تُرکی آذربایجانی در منطقه رشد فراوانی داشت. شاعر نامدار آذربایجان ملاپناه واقف در دربار وی بود.

بناهای برجامانده از ابراهیم خلیل خان جوانشیر در قره‌باغ به این ترتیب هستند:

الف) مسجد جامع که در سال ۱۱۸۲ ق ساخته شد و سپس به دستور دخترش گوهرآغا مرمت گردید.

ب) دیوار قلعه شوشا که در سال ۱۱۹۸ ق در عرض سه سال ساخته شد.

ج) هر دو قلعه عسکران که در ۱۲۰۳ ق ساخته شدند.

د) عمارت واقع در خزینه‌دره‌سی

و) عمارت خان باغی در یک فرسخی شوشا

ه) حصار باغ آغ‌دام و گنبدهای قبرهای پناهخان و اولادش.

استحکام دیوارهای شوشا به قدری بود که آغامحمدخان قاجار علیرغم داشتن سربازان چند ده هزار نفری به دفعات نتوانست این شهر را تصرف کند. 

در زمان فتحعلیشاه این شهر با خدعه ارامنه به تصرف روسها درآمد و برای آزاد سازی این شهر و سایر نقاط اشغالی آذربایجان کشاف الغطا، یکی از مجتهدین به نام شیعه فتوای زیر را صادر کرده بر شهید بودن این مدافعان اسلام تاکید کرد: فان المقتولین فی ثغور آذربایجان لدفع الکفر و العناد و الطغیان لحفظ الاسلام و المسلمین و اعراض المومنات و المومنین کالمقتولین طلبا لرضاء رب الارض و السماء بین یدی المظلوم الشهید فی کربلا.

با تصرف شوشا مهدی قلی خان، آخرین خان قره باغ، به تبریز عقب نشینی کرد و شمال ارس کلا به تصرف روسها درآمد. فرهنگ موثر ترکی این شهر علیرغم تلاش فراوان روسها و ارامنه تغییر پیدا نکرد و این شهر به عنوان مکتب علمی موسیقی آذربایجانی و  مخصوصا مرکز موسیقی موغام آذربایجان به حیات خود ادامه داد.

در سالهای مابین ۱۹۱۸ - ۱۹۲۰ یعنی تشکیل جمهوری آذربایجان این شهر توسط ارامنه افراطی سوزانده شد. در سال ۱۹۲۱ شوشا مرکز ولایت مختار قره باغ شد. دو سال بعد یعنی ۱۹۲۳ شهر خان کندی مرکز ولایت بزرگ و خودمختار قره باغ اعلام شد. تمام تلاشهای روسها و ارامنه از ۱۹۲۰ تا ۱۹۹۰ حذف آثار فرهنگی، اداری و اقتصادی این شهر بود تا اینک با استقلال آذربایجان از شوروی، شهر شوشا در ارديبهشت ۱۳۷۱ به اشغال قشون ارمنستان درآمد و بیش از ۱۹۵ نفر از اهالی این شهر کشته شده و بقیه اهالی شهر هم برای حفظ جان به نواحی داخلی آذربایجان کوچ کردند.


توحید ملک‌زاده

۱۳۹۹/۰۸/۱۴

پشت پرده تحرکات شبه‌نظامیان کُرد؛ در قره‌باغ، ایران و عراق چه می‌گذرد؟

 هر چند توافق بغداد-اربیل برای اخراج تروریست‌های پ.ک.ک از سنجار عراق مثبت به نظر می‌رسد، اما عدم وضوح سیاست این کشور و همچنین ایران در قبال آینده این گروه، آنها را به سمت قره‌باغ اشغالی و تعرض به مردم آذربایجان سوق داده است.

پس از توافق سنجار (شنگال) و مخالفت برخی ایزدی‌ها با ورود پیشمرگه‌های حزب دموکرات کردستان به این منطقه عراق، قره‌باغ که از سال‌ها پیش محل تاسیس کمپ‌های عناصر گروه تروریستی پ.ک.ک بوده طی هفته‌های اخیر پذیرای شمار بیشتری از آنها از سمت این کشور شده است. تشدید اختلاف حزب دموکرات کردستان عراق با برخی ایزدی‌های شنگال، موجب تزلزل پایگاه گروه تروریستی پ.ک.ک در این شهر شده و مساله قره‌باغ نیز راه فرار برای عناصر این گروه فراهم کرده است.

ارشد صالحی، نماینده مردم کرکوک و رئیس جبهه ترکمنان عراق در مصاحب با شبکه «ای.ان.تی» آذربایجان گفت: ''گزارشی درباره انتقال تروریست‌ها به قره‌باغ توسط سفارت ارمنستان در بغداد تقدیم مجلس عراق کرده‌ایم. مهمات و سلاح‌هایی آنها هم از عراق به ارمنستان منتقل شده است. تمام این موارد به اطلاع رئیس کمیسیون امنیت پارلمان عراق رسانده‌ایم''.

این نقل و انتقال طبق توافق ماه جولای میان طرفین صورت گرفته و براساس آن عناصر گروه تروریستی پ.ک.ک و «پ.ی.د» به‌عنوان شاخه سوری آن در منطقه قره‌باغ به آموزش شبه نظامیان ارمنی می‌پردازند.

هرچند توافق مذکور که به‌منظور اخراج عناصر گروهک تروریستی پ.ک.ک از عراق امضا شده، یک اقدام مثبت برای تامین امنیت همسایگان این کشور عربی به شمار می‌رود، اما بغداد هنوز به پرسش بسیار مهمی در این زمینه پاسخ نداده است؛ آنها پس از سنجار به کجا خواهند رفت؟ توافق برای خروج عناصر مسلح تروریستی از شنگال مثبت است، اما بغداد و اربیل چقدر در این امر صداقت دارند؟

تزلزل کرونیک در ساختار سیاسی عراق، باعث شده دولت الکاظمی به جای رفع نگرانی‌های آنکارا نسبت حضور تروریست ها در این کشور تنها برای بهبود روابط خود با اربیل اقدام کند و این امر را به یک مسئله داخلی تقلیل دهد. علاوه بر این، احیای بحث درباره ماده ۱۴۰ قانون اساسی عراق جهت الحاق مناطق ترکمن‌نشین این کشور همزمان با مسئله قره‌باغ و تطبیق تبصره‌های این ماده مبنی بر سرشماری نشانه تضعیف اصل دولت-ملت‌ و مشروعیت‌زدایی در قالب توافق نامه لوزان است.

برخی نظامیان ارمنی که توسط ارتش جمهوری آذربایجان اسیر شده‌اند نیز حضور مزدوران تروریستی پ.ک.ک در جنگ قره‌باغ به نفع ارامنه را تایید کرده‌اند. یکی از آنها به نام «آلبرت یرواند میکاییلیان» که اهل شهر آرتیک ارمنستان است، در این زمینه می‌گوید: ''اواخر سال ۲۰۱۹ به خدمت سربازی فراخوانده و پس از ۶ ماه به مرکز آموزش نظامی در شهر خوجاوند (مارتونی) اعزام شدیم. در این مرکز ۱۵۰۰ مزدور پ.ک.ک حضور داشتند و ماهانه ۶۰۰ دلار دستمزد دریافت می‌گرفتند. آنها به زبان کُردی سخن می‌گفتند و پس از دیدن آموزش راجع به جغرافیای منطقه، در قالب گروه‌های ده الی پانزده نفره، عازم جنگ علیه آذربایجان می‌شدند.''

اردوگاه‌های گروه تروریستی پ.ک.ک به‌عنوان کریدور لجستیکی بین ارمنستان و مناطقی از قره‌باغ در خط لاچین-کلبجر واقع شده‌اند. این مناطق دارای بیشترین منابع آب و معادن زیرزمینی در منطقه قره باغ اشغالی است. یکصد و پنجاه و پنج معدن مختلف، از جمله معادن طلا و مس وجود دارد که توسط شرکت‌های بین‌المللی اداره می‌شوند. گروه تروریستی پ.ک.ک همانند سوریه، در منطقه قره‌باغ اشغالی نیز عهده‌دار کنترل و غارت این منابع غنی است.

تلاش ارمنستان برای الگوبرداری از مدل سوریه و عراق نیازمند برخی عناصر گروه تروریستی پ.ک.ک فراتر از آسالا بود. آنها به علت داشتن پایگاه ایزدی در ارمنستان و اقدامات پارتیزانی قادر به نبرد گریلایی در قره‌باغ بوده و به علت نفرت ایدئولوژیکی نسبت به ترکیه و آذربایجان بیش از شهروند ارمنی در جنگ علیه این دو کشور به کار می‌آیند.

علا مغربی، روزنامه‌نگار تلویزیونی مصر، طی مقاله‌ای در وبسایت خبری «الغد» نوشته است: ''شمار زیادی از مزدوران لبنانی برای شرکت در جنگ به قره‌باغ اعزام شده‌اند. ماموریت آنها، هدف قراردادن غیرنظامیان و تأسیسات غیرنظامی در آذربایجان است''. حمایت برخی کشورهای عربی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی از شبه‌نظامیان مذکور و سکوت معنادار ایران در این زمینه هم از سوی عراق مانیتور می‌شود. این حمایت‌ها چند روز پیش از عملیات ارتش آذربایجان جهت آزادسازی مناطق اشغالی شدت یافته بود.

مختار الموسوی، عضو کمیسیون روابط خارجی پارلمان عراق در گفتگو با وبسایت «العربی الجدید» تصریح کرده است: ''اطلاعات موثق منابع امنیتی عراق نشان می‌دهد که امارات متحده عربی کانال‌هایی را برای کمک مستمر از عناصر پ.ک.ک ایجاد کرده و یک عضو خانواده حاکم ابوظبی نیز در حمایت از عناصر گروه مذکور دست دارد. نیروهای تیپ ۸۰ پیشمرگه اربیل نیز اخیراً وسایل ارتباطی نوین، تجهیزات مکان‌یاب، دوربین‌های دید در شب و غیره را که قرار بوده است به عناصر پ.ک.ک در ترکیه داده شود در شمال عراق کشف و ضبط کرده‌اند.''

از سوی دیگر، هفته گذشته شبه‌نظامیان حزب «دموکرات کردستان ایران» وارد دو شهر اشنویه و نقده در استان آذربایجان غربی این کشور شده و نیروهای نظامی‌-امنیتی را تهدید کرده‌اند. طی چند ماه اخیر چند عضو سپاه پاسداران هم توسط شبه‌نظامیان کرد در شمال غرب ایران کشته شده‌اند.

مقامات ایران تا دیروز نسبت به انتقال عناصر تروریستی پ.ک.ک به قره‌باغ اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند، اما این حملات و همچنین خط سیر درگیری‌ها نشان از فعالیت شدید آنها در حد فاصل بین استان آذربایجان غربی این کشور تا مرز ارمنستان دارد.

نفوذ روسیه بر پ.ک.ک هم سبب افزایش قدرت حزب دموکرات کردستان ایران و انجام مجدد عملیات در این کشور شده است. روس‌ها علی‌رغم داشتن مشکلاتی در بلاروس، قفقاز و کریمه، با تضمین محدوده مانور خود، ایران را در ورطه تنهایی فرو برده‌اند. حمله اعضای حشدالشعبی به دفتر حزب دموکرات کردستان عراق در بغداد و درگیری‌های اخیر بین پیشمرگه‌ها با سپاه پاسداران هم نشان می‌دهد که توافق چند ساله این کشور با آنها را به فراموشی سپرده شده است.

از این رو، ایران باید با توجه به حساسیت منطقه و حمایت برخی کشورها از اقدامات تروریست‌های پ.ک.ک و شاخه سوری این گروه یعنی «پ.ی.د» علیه ترکیه و اکنون آذربایجان، رویکرد خود را تغییر دهد و زمینه را پاکسازی مناطق مرزی آنها توسط این کشور فراهم کند. سیاست دوگانه دولتمردان تهران در قبال گروه‌های مذکور باعث شده تا به مرور امنیت و استقرار در مرزهای ایران، ترکیه و سوریه توسط آنها تهدید شود. بنابراین تغییر سیاست‌های ایران در منطقه ضروری به نظر می‌رسد.

نویسنده: رضا طالبی کارشناس ارشد روابط بین الملل بوده و ساکن استانبول است. وی روزنامه‌نگار و تحلیلگر حوزه قفقاز است.


۱۳۹۹/۰۸/۱۲

مرحله‌ای نوین در روند مناقشه قره‌باغ اشغالی

 یکی از دیپلمات‌های باسابقه ایرانی با اشاره به عوامل مختلف و موثر در موفقیت‌های اخیر ارتش آذربایجان، پیشنهادات مهمی را به جامعه بین‌المللی برای تثبیت مناطق آزادشده قره‌باغ و تحقق تمامیت ارضی این کشور ارائه کرد.

دکتر افشار سلیمانی، کارشناس و استاد روابط بین‌الملل و مسائل قفقاز و سفیر سابق ایران در باکو طی یک مقاله اختصاصی برای خبرگزاری آناتولی، ضمن تشریح عوامل موثر بر شکست‌های اخیر نظامیان ارمنستان از ارتش جمهوری آذربایجان، پیشنهادات مهمی را برای حفظ مناطق آزادشده این کشور در قره ‌باغ و تحقق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی این کشور ارائه کرد که مشروح آن در ادامه می‌آید.

بیش از سه دهه از اشغال قره‌باغ و مناطق پیرامون آن که شامل بیش از بیست درصد از اراضی آذربایجان می‌شود، از سوی ارمنستان می‌گذرد. سال جدید شاهد چندین درگیری بین دو کشور در این منطقه بوده‌ایم. از تاریخ ۲۷ سپتامبر سال جاری و در پی نقض چندین باره آتش‌بس ۲۶ ساله - که برپایه قرارداد بیشکک صورت گرفته است - توسط نظامیان ارمنستان، ارتش آذربایجان با پیشروی در مناطق زنگیلان، جبراییل، فضولی، سواقوشان، قبادلی، آغدره و غیره، شهرها و روستاهای بسیاری را آزاد کرد.

بهترین دستاورد اخیر آذربایجان در این مرحله دستیابی به اراضی هم‌مرز خود با ایران در ناحیه آغبند،زنگیلان و پل خداآفرین و ارتباط مجدد مرز ۱۳۲ کیلومتری با این کشور است که ۲۷ سال در اشغال ارمنستان قرار داشت. الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان نیز این موفقیت را به هموطنانش و همچنین مردم ایران تبریک گفت. این مرحله از درگیری‌ها، به دلایل زیر، مرحله جدیدی از تحولات در مناقشه قره‌باغ به شمار می‌رود.

درگیری اخیر در شرایطی آغاز شد که جامعه بین‌المللی شاهد اوضاع بحرانی بلاروس و اوکراین و مشغولیت روسیه با تحولات این دو کشور و همچنین سوریه، دل‌مشغولی‌ ترامپ به انتخابات آمریکا، شرایط ناشی از بحران کرونا در منطقه و جهان، عدم رضایت ولادیمیر پوتین از نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان بود. هویت غیرقره‌باغی پاشینیان و اختلافش با ارامنه این منطقه، کاهش محبوبیت او نزد هوادارانش به دلیل عدم تحقق وعده‌های انتخاباتی نیز مزید بر علت شد.

از موارد فوق مهم‌تر؛ احیای روحیه ملی مردم جمهوری آذربایجان پس از تهاجم ماه ژوئیه ارامنه به منطقه تووز (واقع در نزدیکی مسیر عبور خطوط لوله نفت و گاز باکو-تفلیس-جیهان و باکو-تفلیس-ارزروم و تاناپ) و برگزاری میتینگ‌های مردمی در شهر باکو و درخواست آنها برای آزادسازی اراضی کشورشان بود. اعلام آمادگی بسیاری از جوانان و میانسالان آذربایجان برای عزیمت به جبهه‌های نبرد، باعث شد ارتش این کشور، فرصت را غنیمت بشمارد و برای آزادسازی قره‌باغ اشغالی از دست ارمنستان اقدامات جدی‌تری انجام دهد.

نقش حمایت ترکیه از آذربایجان در موفقیت‌های ارتش این کشور نیز انکارناپذیر است. پس از برگزاری مانور نظامی مشترک دو کشور در نخجوان و باکو و متعاقب آن تهاجم نظامیان ارمنی‌ به شهر تووز بسیاری از مستشاران و همچنین مهمات نظامی ترکیه در آذربایجان باقی ماندند. ترکیه پیشتر نیز با فروش تجهیزات، به‌ویژه پهپادهای بایراکتار به جمهوری آذربایجان سبب شد روحیه مسئولین سیاسی، ارتش و مردم این کشور نیز تقویت شود.

جمهوری آذربایجان با افزایش بودجه دفاعی در سال‌های اخیر که با بودجه سالانه کل ارمنستان برابری می‌کند، ارتش خود را از حیث پرسنلی و لجستیکی بیش از پیش تقویت و با خرید تجهیزات و تسلیحات از روسیه، اسرائیل، اوکراین، ایران، پاکستان و غیره کفه ترازوی نظامی را به نفع خود سنگین‌تر کرده است. بنابراین باید گفت که ارتش جمهوری آذربایجان با نسل پنجم سلاح‌هایی وارد نبرد شده که ارمنستان فاقد آنهاست.

مزید بر همه نکات مذکور، اقتصاد آذربایجان و شرایط عمومی این کشور نیز بسیار بهتر از ارمنستان است. مهاجرت مردم ارمنستان در سال‌های اخیر افزایش و جمعیت این کشور کاهش یافته است، تا جایی که نیکول پاشینیان در سه هفته اخیر درگیری‌ها از نیروهای احتیاط و حتی زنان این کشور درخواست کرد عازم جبهه‌ها شوند.

مولفه بسیار مهم و حائز اهمیت در این مرحله، عدم دخالت روسیه -البته تاکنون- به نفع ارمنستان بوده است که عامل موثری در پیشروی‌های ارتش آذربایجان محسوب می‌شود. ولادیمیر پوتین درخواست پاشنیان برای اجرای قرارداد دوجانبه و پیمان امنیت دسته‌جمعی بین مسکو و ایروان را رد و اعلام کرد نیروهای ارتش جمهوری آذربایجان وارد اراضی خودش شده‌اند نه ارمنستان.

حملات تحریک‌آمیز و موشکی ارمنستان به شهرهای گنجه، مینگه چویر، ترتر، قبله، کردامیر، خیزی و آبشوران نیز نتیجه نداد، چون جمهوری آذربایجان دست به عمل نظامی متقابل نزد تا فرصت ورود احتمالی ارتش روسیه به نفع رقیب ارمنی فراهم نکند. این درحالی است آذربایجان طبق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد مبنی بر حق دفاع مشروع، اجازه مقابله به مثل با این حملات ارمنستان را داشت.

هرچند ارمنستان دیگر اهمیت سابق را برای روسیه ندارد، اما هنوز نمی‌توان به پوتین اعتماد کرد که آن را به حال خود رها کند. روس‌ها براساس پیمان نظامی بلندمدت در گیومری و ایروان پایگاه نظامی و حدود 5 هزار نیروی مرزبانی روسیه مرزهای ارمنستان را با همسایگان این کشور کنترل می‌کنند. در سایر زمینه‌ها نیز ارمنستان به روسیه وابستگی دارد. اگر روسیه دست از ارمنستان بشوید، باعث همگرایی بیشتر پاشنیان و تیمش با غرب می‌شود. در این صورت آذربایجان نیز به آسانی اراضی اشغالی خود را آزاد خواهد کرد.

از سوی دیگر، مسکو نگران پیشروی ناتو و اتحادیه اروپا در کشورهای هم‌مرز روسیه نیز است. به همین دلیل، اقدام به ایجاد بحران اوکراین، گرجستان و آذربایجان کرده و می‌کند. بنابراین اگر خیال مسکو بابت نپیوستن باکو به ساختارهای غربی راحت باشد، دیگر ارمنستان برای روسیه اهمیت استراتژیک نخواهد داشت. هرچند ارمنستان مرز غیرفعال 600 کیلومتری با ترکیه دارد، اما با توجه به پیشرفت‌های تکنولوژیک نظامی و مناسبات متقابل و قوی آنکارا-مسکو (علی‌رغم اختلافات موردی) احتمال تنش بین طرفین نیز خیلی اندک است. چه بسا پیش از تحولات اخیر مذاکرات پنهانی میان آنکارا-مسکو-باکو هم انجام شده باشد.

بدین ترتیب، اگر روسیه مانع نشود جمهوری آذربایجان توان آزادسازی اراضی اشغالی خود از راه نظامی و دیپلماتیک را دارد. پس از این مرحله نیز روند بازگشت آوارگان جنگی سرزمین خود و سپس بازسازی شهرهای وروستاهای آنها آغاز خواهد شد. بدیهی است که تحقق این روند به آسانی میسر نخواهد بود. بنابراین، بهترین راه برای پایان این مناقشه، اجرای مشابه طرح مرحله‌ای موسوم به مادرید یا غازان است.

در همین راستا، موارد زیر به گروه مینسک پیشنهاد می‌شود: ۱. استقرار نیروهای نظامی آذربایجان در مناطق آزادشده ۲. توقف عملیات نظامی طرفین با ضمانت اجرایی سازمان ملل ۳. عقب‌نشینی نظامیان ارمنستان از حداقل پنج شهر آذربایجان ۴. استقرار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در منطقه آزادشده بین آذربایجان ارمنستان و همچنین در دو شهر باقیمانده یعنی کلبجر و لاچین. البته روسیه مایل به استقرار نیرو به این منطقه حائل است. ۵. مذاکره باکو-ایروان با حضور روسای گروه مینسک، نماینده و سازمان ملل و کشورهای غیرمتعهد برای تعیین رژیم حقوقی قره‌باغ، براساس حاکمیت ملی و تمامیت ارضی آذربایجان و قطعنامه‌های شورای امنیت.

موضوع حائز اهمیت دیگر، مذاکره درباره شهر لاچین جمهوری آذربایجان، به‌عنوان کریدور اتصال میان آذربایجان و قره‌باغ است. درصورت ممانعت آذربایجان، ارامنه قره‌باغ امکان تردد به ارمنستان از طریق این محور را نخواهند داشت. از آن سو، منطقه زنگه‌زور ارمنستان، به‌عنوان کریدور میان نخجوان و آذربایجان در طول سه دهه گذشته مسدود بوده است. اهالی نخجوان و آذربایجان هنوز از طریق اراضی ایران رفت و آمد می‌کنند.

یافتن راهی برای تعیین تکلیف چگونگی تردد در این دو محور هم از موارد ضروری در مذاکرات احتمالی خواهد بود. در پایان پیشنهاد می‌کنم وزرای امور خارجه ایران، آذربایجان، ترکیه و روسیه در اولین فرصت ممکن، جهت بررسی موارد مهم و نگرانی‌های موجود در یکی از پایتخت‌های این کشورها نشستی انجام دهند. مهم، برقراری صلح و آرامش و امنیت در این منطقه و توسعه همه‌جانبه به نفع ملت‌ها براساس اصل حفظ حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورهاست.

۱۳۹۹/۰۸/۰۲

مردود شدن رسانه ملی در جنگ قره ‌باغ

 بعد از گذشت نزدیک به یک ماه از جنگ قره‌ باغ، هنوز صدا و سیمای ملی کشورمان در پوشش اخبار بی‌طرف با توجه به واقعیات تاریخی، باورهای دینی و مذهبی و احساس مردم شمالغرب کشور نسبت به این جنگ، دو دل بوده و بعضا رسالت حمایت از مظلومین را فراموش می‌کند.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از دورنانیوز، صدا و سیمای کشورمان سالهاست که به یکی از رسانه‌های کم‌مخاطب و کم محتوای کشور تبدیل شده است و این رسانه دیگر منبعی برای اطلاع‌رسانی و یا بالا بردن آگاهی مردم تبدیل نبوده و تنها نقش یک دستگاه سی‌دی برای برخی خانواده‌های سنتی دارد و بعضا تماشای فوتبال از سوی جوانان.

صدا و سیما با توجه به جایگاه رسانه‌ای خود، باید نقشی تبادلی فی‌مابین مردم و مسئولان باشد، دردها، نیازها و خواست مردم را به مسئولین رسانده و جوابیه و برنامه‌های آنان را بخواهد اما متاسفانه این نهاد بصورت یک‌سویه تبدیل به تربیون بی‌فروغ چندمدیر شده است و چون تریبونی برای مردم نیست پس گوشی در میان مردم نیز ندارد.

سهم اقوام غیرفارس از صدا و سیما را نیز که باید نزدیک به صفر دانست، سهم آنان از آن رسانه ملی، شبکه‌های استانی است که هر برنامه‌ای دارند جز استان؛ این شبکه‌ها در واقع تریبون مرکز هستند در استان‌ها و لاغیر.

یکی از موضوعاتی که صدا و سیمای ملی نتوانست نمره قبولی بگیرد، مسئله جنگ اخیر قره‌باغ برای آزادسازی مناطق اشغالی بود، منطقه اشغالی با هویت شیعی و تاریخی روشن که اگر از هر منظری اعم از نهادهای بین‌المللی، باورهای دینی و مذهبی، باور فرهنگی و واقعیت‌های تاریخی و امنیتی نگاه کرده و موضع بگیریم، صدا و سیما باید به عنوان تریبونی برای ارتش شیعه و مسلمانان در مسیر آزادسازی سرزمین‌های تاریخی عمل میکرد اما بعد از گذشت نزدیک به یک ماه از آن جنگ، رسانه ملی ما دو دل است که باید از کدام طرف حمایت کند، این رسانه حتی بعضا با انتشار اخباری کذب، عملا به بهانه بی‌طرفی از کشور اشغالگر حمایت می‌کند که نمونه بارز آن دعوت از کارشناسی به نام احمد کاظمی بود که قطعا مواضع سیاستمداران و خود پاشینیان بسیار معقول‌تر و بی‌طرفانه از این کارشناس می‌باشد.

از طرفی، با توجه مواضع صدا و سیما در چند دهه گذشته در راستای دفاع از مردم مظلوم فلسطین، متاسفانه این رسانه گویا در مسئله قره‌باغ این رسالت خود را فراموش کرده است، حتی جنایتکارترین فرد و نهاد نیز با دیدن تصاویر جنایات ارتش ارمنستان در سال ۱۹۹۲ ساکت نمی‌ماند و این رسالت رسانه ملی ما را چندین برابر می‌کند.

از طرفی قرابت فرهنگی مردم آذربایجان با استان‌های شمالغرب کشور است که در طول تاریخ احساس تقرب وجود داشته است و رسانه‌ ملی نیز با توجه به تعریف «ملی» خود باید نمایانگر احساس مردم شمالغرب کشور به عنوان بخشی از آن «ملت» باشد.

سخن آخر اینکه؛ از مدیران رسانه ملی خواهش می‌کنیم، همانطور که در شعار نیز بر آن مدعی‌اند، «بی‌طرف» مانده و «واقعیت‌»های رخ داده در جنگ قره‌باغ و اتفاقات تاریخی آن را به مردم گزارش کنند.

۱۳۹۹/۰۷/۲۹

ارمنستان؛ منزوی مطلق در قفقاز جنوبی

 استراتژی، تاکتیک و ترفندهای مختلف ارمنستان؛ مانند اشاعه تبلیغات دروغین علیه ترکیه و آذربایجان، استمداد سیاسی و نظامی، حملات موشکی به مناطق مسکونی مانند گنجه، اردوباد و غیره با ناکامی مواجه شده و روند آزادسازی قره‌باغ اشغالی ادامه دارد.

ارمنستان برای توجیه و ادامه اشغال قره‌باغ تاکنون، به‌ویژه در نبرد اخیر، تاکتیک‌ها و ترفندهای مختلفی مانند استمداد رسانه‌ای، سیاسی و نظامی از متحدان شرقی و غربی خود، کمپین اشاعه دروغ علیه ترکیه و جمهوری آذربایجان، حمله مذبوحانه موشکی به شهروندان و غیرنظامیان مناطق دور و نزدیک محل نزاع مانند گنجه، اردوباد و غیره به کار برده، اما شواهد دال بر موفقیت نیروهای ارتش آذربایجان در آزادسازی خاک وطن‌شان است.

گنجه، «اولین پایتخت جمهوری خلق آذربایجان» بوده و دارای موقعیت استراتژیک و بسیار مهمی است. گنجه کنونی، دومین شهر بزرگ و مهم آذربایجان و تداعی‌گر مهستی گنجوی، نظامی و جوادخان است. این شهر علی‌رغم مسافت بسیار زیاد آن با مناطق اشغالی در قره‌باغ، به علت اهمیت و نزدیکی آن به خطوط انتقال هیدروکربن آذربایجان به ترکیه و اروپا مورد هدف موشک‌های ارمنستان قرار گرفته است.

موشک «البروس» و یا «اسکاد» که زمانی برای بمباران شهرهای ایران توسط صدام حسین نیز استفاده می‌شد، با بهینه‌سازی کلاهک آن می‌تواند اهداف بسیار دور را نیز نشانه گرفت و منهدم کرد. نظامیان ارمنستان با کاربرد این سلاح روسی و حمله به مناطق مسکونی و غیرنظامیان آذربایجان قصد ترساندن مردم این کشور را دارد. ارمنستان همچنین می‌خواهد با کشاندن جنگ به داخل مناطق غیراشغالی آذربایجان، نیروهای ارتش این کشور را تحریک کند تا مواضع ارمنستان در خارج از قره‌باغ را نیز هدف قرار دهند.

علی‌رغم این تلاش مذبوحانه و غیرانسانی، ارتش جمهوری آذربایجان با اتخاذ یک استراتژی حقانیت‌محور به انهدام مواضع پدافندی-آفندی اشغالگران در قره‌باغ پرداخت. پهپادهای فوق پیشرفته «بایراکتار» پاسخی کوبنده به کشتار غیرانسانی شهروندان توسط ارامنه دادند. براساس اخبار رسانه‌های معتبر بین‌المللی، ارتش آذربایجان هرگز غیرنظامیان را هدف قرار نداده و علی‌رغم اقدام تحریک‌آمیز ارمنستان از واکنش از هرگونه اقدام غیرانسانی اجتناب کرده و تنها به پیشروی در مناطق اشغالی پرداخته است.

نظامیان ارمنستان، علاوه بر گنجه، شهر اردوباد جمهوری خودمختار نخجوان را نیز هدف قرار داده‌اند. هدف از این حمله، کشاندن پای ترکیه به میدان نبرد است، زیرا این کشور طبق عهدنامه‌های مسکو، قارص و قمری دولت «گارانتور یا ضامن» است. بنابراین، هرگونه تجاوز کشور ثالثی به نخجوان می‌تواند با واکنش و مداخله ترکیه همراه خواهد شود. این تحرک کورکورانه نیز نتوانست بهانه‌ای موثر برای ایروان به‌منظور استمداد از متحدین روس و فرانسوی خود جهت کشاندن آنها به میدان جنگ منجر شود.

از دیگر ترفندهای نخ‌نما و تکراری ارمنستان و متحدانش انتشار خبر حضور جنگجویان سوری در قره‌باغ و ایجاد جنگ روانی علیه ترکیه بوده است. هیچ سند و مدرک معتبر و بین‌المللی، جز تبلیغات کاذب رسانه‌های ارمنی، ایرانی و روسی دال بر حضور این جنگجویان برای حمایت از نیروهای مسلح آذربایجان در قره‌باغ وجود ندارد. مقامات ارمنستان در پاسخ به سوال خبرنگاران راجع به این مسئله تنها گفتند که اجساد این جنگجویان طعمه گرازهای وحشی شده است!

شاخه‌ای به اصطلاح علمی به‌نام «آقنوتولوژی» وجود دارد که وظیفه آن تولید دروغ است. امروزه در فرانسه به‌عنوان کشور مدعی آزادی و دموکراسی، آقناتولوژیست‌ها اخباری را مبنی بر حضور "نیروهای جهادی" در قره‌باغ اشغالی می‌پراکنند. این اقدام، تداعی‌گر سیاست فرانسوا میتران، رئیس‌جمهور اسبق فرانسه در قبال عناصر تروریستی پ.ک.ک است. این روش سالهاست که برای تغذیه نیروهای نیابتی در میدان استفاده می‌شود.

این بحث انحرافی درحالی مطرح شده است که خود ارمنستان با دعوت از پارتیزان‌های تروریستی «آسالا»، و «ای.پی. جی» و «پ.ک.ک» برای انجام یک نبرد نامنظم و گریلایی در قره‌باغ اشغالی تلاش می‌کند. این منطقه به علت کوه‌های صعب‌العبور و مناطق مین‌گذاری شده، بستری آماده برای فعالیت سه گروه تروریستی مذکور به شمار می‌رود.

هدف ارمنستان، فرسایشی‌کردن جنگ، تضعیف توان ارتش آذربایجان و سوریه‌سازی قره‌باغ جهت ممانعت از آزادسازی این منطقه بوده و است. با این وجود، نیروهای ویژه ارتش آذربایجان موفق شده‌اند نظامیان پیر و خسته دولت خودخوانده قره‌باغ و قوای پارتیزانی-تروریستی آسالا را شکست دهند. آزادسازی شهر «جبرائیل» از دست تروریست‌های آسالا، گواهی بر این ماجراست. حمایت متحدان شرقی و غربی ارمنستان نیز مانع شکست‌های این کشور در قره‌باغ اشغالی نشده است. با این حال، برخی رسانه‌های مشخص به تحریف رخدادهای قره‌باغ می‌پردازند.

رسانه‌های فارسی زبان در داخل و خارج از ایران نیز با تصویرسازی از این مناقشه به‌عنوان جنگ ارمنستان-ترکیه، می‌کوشند حقانیت جمهوری آذربایجان در دفاع از تمامیت ارضی کشور خود را نادیده بگیرند. گزارش‌های متعددی درباره ارسال سلاح‌های روسی از طریق خط دریایی ماخاچ قلعه و انزلی و سپس گمرک نوردوز به ارمنستان وجود دارد.

حکومت ایران علی‌رغم تاکید قانون اساسی و آرمان‌های نظام «جمهوری اسلامی» بر لزوم حمایت از مسلمانان به‌ویژه شیعیان، در قبال مسئله قره‌باغ دچار پارادوکس و چه بسا تغییر رویه شده است. این پارادوکس در مورد مسلمان تُرک اویغور در ترکستان چین نیز مشاهده می‌شود. ارمنستان علی‌رغم جمعیت کم و بازاری بسیار ضعیف، به علت واقع‌بودن در مسیر ترکیه به قفقاز جنوبی همیشه در مرکز توجه ایران بوده است. اظهارات مقامات دولت ایران و حتی ائمه‌جمعه استان‌های تُرک‌نشین مصرف داخلی داشته و جهت کنترل احساسات شهروندان تُرک‌ این کشور بوده است.

البته سکوت روسیه و تنهایی ایران تضعیف‌شده در قفقاز به علت سیاست‌های اشتباه تهران، سبب ملایمت در لحن مقامات دیپلماتیک این کشور شده است. اعتراض شهروندان تُرک‌ ایران، از جمله در تبریز، تهران و دیگر شهرهای این کشور از دیگر عوامل عقب‌نشینی کلامی مقامات ایرانی به شمار می‌رود. شورای خلیفه‌گری ارامنه ایران نیز علی‌رغم بیانات بسیار تند خود در گذشته، در پی موضع اخیر مقامات این کشور، هنوز واکنش شدیدی نسبت به آزادسازی قره‌باغ نداشته است.

فرصتی که پس از قریب به سی سال توسط نیروهای ارتش آذربایجان حاصل شده، بسیار مغتنم است. نارضایتی مسکو از دولت نیکول پاشینیان، تضعیف اقتصادی ایران، همه‌گیری کرونا و همچنین مشکلات عدیده روسیه در قبال روسیه سفید، قرقیزستان و لیتوانی (سبقه تاریخی حمله به کریمه و آبخازیا) و عاملی به‌نام ناوالنی و افت شدید روبل سبب شده است که ارتش آذربایجان بتواند با حمایت ترکیه بخش قابل توجهی از قره‌باغ اشغالی را آزاد کند. علی‌رغم دفاع برخی کشورها مانند فرانسه و غیره از ارمنستان، جمهوری آذربایجان برتری نظامی خود را به رخ همسایه ماجراجویش کشیده است.

هم‌اکنون نیز با برقراری آتش‌بس موقت جهت مبادله جنازه‌ها و اسرا، جمهوری آذربایجان می‌کوشد برخلاف دولت پاشینیان مسئله را بدون اقدام علیه غیرنظامیان حل کند. موضع رادیکال و ایدئولوژیک نخست‌وزیر ارمنستان و موشک‌باران مناطق مسکونی در گنجه با پاسخ کوبنده ارتش آذربایجان مواجه شده است.

 بنابراین می‌توان انتظار داشت در آینده نزدیک با توجه به کشته‌شدن حدود پانصد نفر از نظامیان ارمنی و ضربات مهلک نیروی هوایی آذربایجان به آنها در قره‌باغ اشغالی و افزایش فشار روسیه و فرانسه، شاهد تغییراتی در رویکرد ایروان به مساله قره‌باغ اشغالی باشیم.


رضا طالبی، روزنامه و تحلیلگر حوزه قفقاز، خبرگزاری آناتولی