۱۳۹۹/۰۸/۱۲

مرحله‌ای نوین در روند مناقشه قره‌باغ اشغالی

 یکی از دیپلمات‌های باسابقه ایرانی با اشاره به عوامل مختلف و موثر در موفقیت‌های اخیر ارتش آذربایجان، پیشنهادات مهمی را به جامعه بین‌المللی برای تثبیت مناطق آزادشده قره‌باغ و تحقق تمامیت ارضی این کشور ارائه کرد.

دکتر افشار سلیمانی، کارشناس و استاد روابط بین‌الملل و مسائل قفقاز و سفیر سابق ایران در باکو طی یک مقاله اختصاصی برای خبرگزاری آناتولی، ضمن تشریح عوامل موثر بر شکست‌های اخیر نظامیان ارمنستان از ارتش جمهوری آذربایجان، پیشنهادات مهمی را برای حفظ مناطق آزادشده این کشور در قره ‌باغ و تحقق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی این کشور ارائه کرد که مشروح آن در ادامه می‌آید.

بیش از سه دهه از اشغال قره‌باغ و مناطق پیرامون آن که شامل بیش از بیست درصد از اراضی آذربایجان می‌شود، از سوی ارمنستان می‌گذرد. سال جدید شاهد چندین درگیری بین دو کشور در این منطقه بوده‌ایم. از تاریخ ۲۷ سپتامبر سال جاری و در پی نقض چندین باره آتش‌بس ۲۶ ساله - که برپایه قرارداد بیشکک صورت گرفته است - توسط نظامیان ارمنستان، ارتش آذربایجان با پیشروی در مناطق زنگیلان، جبراییل، فضولی، سواقوشان، قبادلی، آغدره و غیره، شهرها و روستاهای بسیاری را آزاد کرد.

بهترین دستاورد اخیر آذربایجان در این مرحله دستیابی به اراضی هم‌مرز خود با ایران در ناحیه آغبند،زنگیلان و پل خداآفرین و ارتباط مجدد مرز ۱۳۲ کیلومتری با این کشور است که ۲۷ سال در اشغال ارمنستان قرار داشت. الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان نیز این موفقیت را به هموطنانش و همچنین مردم ایران تبریک گفت. این مرحله از درگیری‌ها، به دلایل زیر، مرحله جدیدی از تحولات در مناقشه قره‌باغ به شمار می‌رود.

درگیری اخیر در شرایطی آغاز شد که جامعه بین‌المللی شاهد اوضاع بحرانی بلاروس و اوکراین و مشغولیت روسیه با تحولات این دو کشور و همچنین سوریه، دل‌مشغولی‌ ترامپ به انتخابات آمریکا، شرایط ناشی از بحران کرونا در منطقه و جهان، عدم رضایت ولادیمیر پوتین از نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان بود. هویت غیرقره‌باغی پاشینیان و اختلافش با ارامنه این منطقه، کاهش محبوبیت او نزد هوادارانش به دلیل عدم تحقق وعده‌های انتخاباتی نیز مزید بر علت شد.

از موارد فوق مهم‌تر؛ احیای روحیه ملی مردم جمهوری آذربایجان پس از تهاجم ماه ژوئیه ارامنه به منطقه تووز (واقع در نزدیکی مسیر عبور خطوط لوله نفت و گاز باکو-تفلیس-جیهان و باکو-تفلیس-ارزروم و تاناپ) و برگزاری میتینگ‌های مردمی در شهر باکو و درخواست آنها برای آزادسازی اراضی کشورشان بود. اعلام آمادگی بسیاری از جوانان و میانسالان آذربایجان برای عزیمت به جبهه‌های نبرد، باعث شد ارتش این کشور، فرصت را غنیمت بشمارد و برای آزادسازی قره‌باغ اشغالی از دست ارمنستان اقدامات جدی‌تری انجام دهد.

نقش حمایت ترکیه از آذربایجان در موفقیت‌های ارتش این کشور نیز انکارناپذیر است. پس از برگزاری مانور نظامی مشترک دو کشور در نخجوان و باکو و متعاقب آن تهاجم نظامیان ارمنی‌ به شهر تووز بسیاری از مستشاران و همچنین مهمات نظامی ترکیه در آذربایجان باقی ماندند. ترکیه پیشتر نیز با فروش تجهیزات، به‌ویژه پهپادهای بایراکتار به جمهوری آذربایجان سبب شد روحیه مسئولین سیاسی، ارتش و مردم این کشور نیز تقویت شود.

جمهوری آذربایجان با افزایش بودجه دفاعی در سال‌های اخیر که با بودجه سالانه کل ارمنستان برابری می‌کند، ارتش خود را از حیث پرسنلی و لجستیکی بیش از پیش تقویت و با خرید تجهیزات و تسلیحات از روسیه، اسرائیل، اوکراین، ایران، پاکستان و غیره کفه ترازوی نظامی را به نفع خود سنگین‌تر کرده است. بنابراین باید گفت که ارتش جمهوری آذربایجان با نسل پنجم سلاح‌هایی وارد نبرد شده که ارمنستان فاقد آنهاست.

مزید بر همه نکات مذکور، اقتصاد آذربایجان و شرایط عمومی این کشور نیز بسیار بهتر از ارمنستان است. مهاجرت مردم ارمنستان در سال‌های اخیر افزایش و جمعیت این کشور کاهش یافته است، تا جایی که نیکول پاشینیان در سه هفته اخیر درگیری‌ها از نیروهای احتیاط و حتی زنان این کشور درخواست کرد عازم جبهه‌ها شوند.

مولفه بسیار مهم و حائز اهمیت در این مرحله، عدم دخالت روسیه -البته تاکنون- به نفع ارمنستان بوده است که عامل موثری در پیشروی‌های ارتش آذربایجان محسوب می‌شود. ولادیمیر پوتین درخواست پاشنیان برای اجرای قرارداد دوجانبه و پیمان امنیت دسته‌جمعی بین مسکو و ایروان را رد و اعلام کرد نیروهای ارتش جمهوری آذربایجان وارد اراضی خودش شده‌اند نه ارمنستان.

حملات تحریک‌آمیز و موشکی ارمنستان به شهرهای گنجه، مینگه چویر، ترتر، قبله، کردامیر، خیزی و آبشوران نیز نتیجه نداد، چون جمهوری آذربایجان دست به عمل نظامی متقابل نزد تا فرصت ورود احتمالی ارتش روسیه به نفع رقیب ارمنی فراهم نکند. این درحالی است آذربایجان طبق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد مبنی بر حق دفاع مشروع، اجازه مقابله به مثل با این حملات ارمنستان را داشت.

هرچند ارمنستان دیگر اهمیت سابق را برای روسیه ندارد، اما هنوز نمی‌توان به پوتین اعتماد کرد که آن را به حال خود رها کند. روس‌ها براساس پیمان نظامی بلندمدت در گیومری و ایروان پایگاه نظامی و حدود 5 هزار نیروی مرزبانی روسیه مرزهای ارمنستان را با همسایگان این کشور کنترل می‌کنند. در سایر زمینه‌ها نیز ارمنستان به روسیه وابستگی دارد. اگر روسیه دست از ارمنستان بشوید، باعث همگرایی بیشتر پاشنیان و تیمش با غرب می‌شود. در این صورت آذربایجان نیز به آسانی اراضی اشغالی خود را آزاد خواهد کرد.

از سوی دیگر، مسکو نگران پیشروی ناتو و اتحادیه اروپا در کشورهای هم‌مرز روسیه نیز است. به همین دلیل، اقدام به ایجاد بحران اوکراین، گرجستان و آذربایجان کرده و می‌کند. بنابراین اگر خیال مسکو بابت نپیوستن باکو به ساختارهای غربی راحت باشد، دیگر ارمنستان برای روسیه اهمیت استراتژیک نخواهد داشت. هرچند ارمنستان مرز غیرفعال 600 کیلومتری با ترکیه دارد، اما با توجه به پیشرفت‌های تکنولوژیک نظامی و مناسبات متقابل و قوی آنکارا-مسکو (علی‌رغم اختلافات موردی) احتمال تنش بین طرفین نیز خیلی اندک است. چه بسا پیش از تحولات اخیر مذاکرات پنهانی میان آنکارا-مسکو-باکو هم انجام شده باشد.

بدین ترتیب، اگر روسیه مانع نشود جمهوری آذربایجان توان آزادسازی اراضی اشغالی خود از راه نظامی و دیپلماتیک را دارد. پس از این مرحله نیز روند بازگشت آوارگان جنگی سرزمین خود و سپس بازسازی شهرهای وروستاهای آنها آغاز خواهد شد. بدیهی است که تحقق این روند به آسانی میسر نخواهد بود. بنابراین، بهترین راه برای پایان این مناقشه، اجرای مشابه طرح مرحله‌ای موسوم به مادرید یا غازان است.

در همین راستا، موارد زیر به گروه مینسک پیشنهاد می‌شود: ۱. استقرار نیروهای نظامی آذربایجان در مناطق آزادشده ۲. توقف عملیات نظامی طرفین با ضمانت اجرایی سازمان ملل ۳. عقب‌نشینی نظامیان ارمنستان از حداقل پنج شهر آذربایجان ۴. استقرار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در منطقه آزادشده بین آذربایجان ارمنستان و همچنین در دو شهر باقیمانده یعنی کلبجر و لاچین. البته روسیه مایل به استقرار نیرو به این منطقه حائل است. ۵. مذاکره باکو-ایروان با حضور روسای گروه مینسک، نماینده و سازمان ملل و کشورهای غیرمتعهد برای تعیین رژیم حقوقی قره‌باغ، براساس حاکمیت ملی و تمامیت ارضی آذربایجان و قطعنامه‌های شورای امنیت.

موضوع حائز اهمیت دیگر، مذاکره درباره شهر لاچین جمهوری آذربایجان، به‌عنوان کریدور اتصال میان آذربایجان و قره‌باغ است. درصورت ممانعت آذربایجان، ارامنه قره‌باغ امکان تردد به ارمنستان از طریق این محور را نخواهند داشت. از آن سو، منطقه زنگه‌زور ارمنستان، به‌عنوان کریدور میان نخجوان و آذربایجان در طول سه دهه گذشته مسدود بوده است. اهالی نخجوان و آذربایجان هنوز از طریق اراضی ایران رفت و آمد می‌کنند.

یافتن راهی برای تعیین تکلیف چگونگی تردد در این دو محور هم از موارد ضروری در مذاکرات احتمالی خواهد بود. در پایان پیشنهاد می‌کنم وزرای امور خارجه ایران، آذربایجان، ترکیه و روسیه در اولین فرصت ممکن، جهت بررسی موارد مهم و نگرانی‌های موجود در یکی از پایتخت‌های این کشورها نشستی انجام دهند. مهم، برقراری صلح و آرامش و امنیت در این منطقه و توسعه همه‌جانبه به نفع ملت‌ها براساس اصل حفظ حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورهاست.

۱۳۹۹/۰۸/۰۲

مردود شدن رسانه ملی در جنگ قره ‌باغ

 بعد از گذشت نزدیک به یک ماه از جنگ قره‌ باغ، هنوز صدا و سیمای ملی کشورمان در پوشش اخبار بی‌طرف با توجه به واقعیات تاریخی، باورهای دینی و مذهبی و احساس مردم شمالغرب کشور نسبت به این جنگ، دو دل بوده و بعضا رسالت حمایت از مظلومین را فراموش می‌کند.

به گزارش قره باغ سسی به نقل از دورنانیوز، صدا و سیمای کشورمان سالهاست که به یکی از رسانه‌های کم‌مخاطب و کم محتوای کشور تبدیل شده است و این رسانه دیگر منبعی برای اطلاع‌رسانی و یا بالا بردن آگاهی مردم تبدیل نبوده و تنها نقش یک دستگاه سی‌دی برای برخی خانواده‌های سنتی دارد و بعضا تماشای فوتبال از سوی جوانان.

صدا و سیما با توجه به جایگاه رسانه‌ای خود، باید نقشی تبادلی فی‌مابین مردم و مسئولان باشد، دردها، نیازها و خواست مردم را به مسئولین رسانده و جوابیه و برنامه‌های آنان را بخواهد اما متاسفانه این نهاد بصورت یک‌سویه تبدیل به تربیون بی‌فروغ چندمدیر شده است و چون تریبونی برای مردم نیست پس گوشی در میان مردم نیز ندارد.

سهم اقوام غیرفارس از صدا و سیما را نیز که باید نزدیک به صفر دانست، سهم آنان از آن رسانه ملی، شبکه‌های استانی است که هر برنامه‌ای دارند جز استان؛ این شبکه‌ها در واقع تریبون مرکز هستند در استان‌ها و لاغیر.

یکی از موضوعاتی که صدا و سیمای ملی نتوانست نمره قبولی بگیرد، مسئله جنگ اخیر قره‌باغ برای آزادسازی مناطق اشغالی بود، منطقه اشغالی با هویت شیعی و تاریخی روشن که اگر از هر منظری اعم از نهادهای بین‌المللی، باورهای دینی و مذهبی، باور فرهنگی و واقعیت‌های تاریخی و امنیتی نگاه کرده و موضع بگیریم، صدا و سیما باید به عنوان تریبونی برای ارتش شیعه و مسلمانان در مسیر آزادسازی سرزمین‌های تاریخی عمل میکرد اما بعد از گذشت نزدیک به یک ماه از آن جنگ، رسانه ملی ما دو دل است که باید از کدام طرف حمایت کند، این رسانه حتی بعضا با انتشار اخباری کذب، عملا به بهانه بی‌طرفی از کشور اشغالگر حمایت می‌کند که نمونه بارز آن دعوت از کارشناسی به نام احمد کاظمی بود که قطعا مواضع سیاستمداران و خود پاشینیان بسیار معقول‌تر و بی‌طرفانه از این کارشناس می‌باشد.

از طرفی، با توجه مواضع صدا و سیما در چند دهه گذشته در راستای دفاع از مردم مظلوم فلسطین، متاسفانه این رسانه گویا در مسئله قره‌باغ این رسالت خود را فراموش کرده است، حتی جنایتکارترین فرد و نهاد نیز با دیدن تصاویر جنایات ارتش ارمنستان در سال ۱۹۹۲ ساکت نمی‌ماند و این رسالت رسانه ملی ما را چندین برابر می‌کند.

از طرفی قرابت فرهنگی مردم آذربایجان با استان‌های شمالغرب کشور است که در طول تاریخ احساس تقرب وجود داشته است و رسانه‌ ملی نیز با توجه به تعریف «ملی» خود باید نمایانگر احساس مردم شمالغرب کشور به عنوان بخشی از آن «ملت» باشد.

سخن آخر اینکه؛ از مدیران رسانه ملی خواهش می‌کنیم، همانطور که در شعار نیز بر آن مدعی‌اند، «بی‌طرف» مانده و «واقعیت‌»های رخ داده در جنگ قره‌باغ و اتفاقات تاریخی آن را به مردم گزارش کنند.

۱۳۹۹/۰۷/۲۹

ارمنستان؛ منزوی مطلق در قفقاز جنوبی

 استراتژی، تاکتیک و ترفندهای مختلف ارمنستان؛ مانند اشاعه تبلیغات دروغین علیه ترکیه و آذربایجان، استمداد سیاسی و نظامی، حملات موشکی به مناطق مسکونی مانند گنجه، اردوباد و غیره با ناکامی مواجه شده و روند آزادسازی قره‌باغ اشغالی ادامه دارد.

ارمنستان برای توجیه و ادامه اشغال قره‌باغ تاکنون، به‌ویژه در نبرد اخیر، تاکتیک‌ها و ترفندهای مختلفی مانند استمداد رسانه‌ای، سیاسی و نظامی از متحدان شرقی و غربی خود، کمپین اشاعه دروغ علیه ترکیه و جمهوری آذربایجان، حمله مذبوحانه موشکی به شهروندان و غیرنظامیان مناطق دور و نزدیک محل نزاع مانند گنجه، اردوباد و غیره به کار برده، اما شواهد دال بر موفقیت نیروهای ارتش آذربایجان در آزادسازی خاک وطن‌شان است.

گنجه، «اولین پایتخت جمهوری خلق آذربایجان» بوده و دارای موقعیت استراتژیک و بسیار مهمی است. گنجه کنونی، دومین شهر بزرگ و مهم آذربایجان و تداعی‌گر مهستی گنجوی، نظامی و جوادخان است. این شهر علی‌رغم مسافت بسیار زیاد آن با مناطق اشغالی در قره‌باغ، به علت اهمیت و نزدیکی آن به خطوط انتقال هیدروکربن آذربایجان به ترکیه و اروپا مورد هدف موشک‌های ارمنستان قرار گرفته است.

موشک «البروس» و یا «اسکاد» که زمانی برای بمباران شهرهای ایران توسط صدام حسین نیز استفاده می‌شد، با بهینه‌سازی کلاهک آن می‌تواند اهداف بسیار دور را نیز نشانه گرفت و منهدم کرد. نظامیان ارمنستان با کاربرد این سلاح روسی و حمله به مناطق مسکونی و غیرنظامیان آذربایجان قصد ترساندن مردم این کشور را دارد. ارمنستان همچنین می‌خواهد با کشاندن جنگ به داخل مناطق غیراشغالی آذربایجان، نیروهای ارتش این کشور را تحریک کند تا مواضع ارمنستان در خارج از قره‌باغ را نیز هدف قرار دهند.

علی‌رغم این تلاش مذبوحانه و غیرانسانی، ارتش جمهوری آذربایجان با اتخاذ یک استراتژی حقانیت‌محور به انهدام مواضع پدافندی-آفندی اشغالگران در قره‌باغ پرداخت. پهپادهای فوق پیشرفته «بایراکتار» پاسخی کوبنده به کشتار غیرانسانی شهروندان توسط ارامنه دادند. براساس اخبار رسانه‌های معتبر بین‌المللی، ارتش آذربایجان هرگز غیرنظامیان را هدف قرار نداده و علی‌رغم اقدام تحریک‌آمیز ارمنستان از واکنش از هرگونه اقدام غیرانسانی اجتناب کرده و تنها به پیشروی در مناطق اشغالی پرداخته است.

نظامیان ارمنستان، علاوه بر گنجه، شهر اردوباد جمهوری خودمختار نخجوان را نیز هدف قرار داده‌اند. هدف از این حمله، کشاندن پای ترکیه به میدان نبرد است، زیرا این کشور طبق عهدنامه‌های مسکو، قارص و قمری دولت «گارانتور یا ضامن» است. بنابراین، هرگونه تجاوز کشور ثالثی به نخجوان می‌تواند با واکنش و مداخله ترکیه همراه خواهد شود. این تحرک کورکورانه نیز نتوانست بهانه‌ای موثر برای ایروان به‌منظور استمداد از متحدین روس و فرانسوی خود جهت کشاندن آنها به میدان جنگ منجر شود.

از دیگر ترفندهای نخ‌نما و تکراری ارمنستان و متحدانش انتشار خبر حضور جنگجویان سوری در قره‌باغ و ایجاد جنگ روانی علیه ترکیه بوده است. هیچ سند و مدرک معتبر و بین‌المللی، جز تبلیغات کاذب رسانه‌های ارمنی، ایرانی و روسی دال بر حضور این جنگجویان برای حمایت از نیروهای مسلح آذربایجان در قره‌باغ وجود ندارد. مقامات ارمنستان در پاسخ به سوال خبرنگاران راجع به این مسئله تنها گفتند که اجساد این جنگجویان طعمه گرازهای وحشی شده است!

شاخه‌ای به اصطلاح علمی به‌نام «آقنوتولوژی» وجود دارد که وظیفه آن تولید دروغ است. امروزه در فرانسه به‌عنوان کشور مدعی آزادی و دموکراسی، آقناتولوژیست‌ها اخباری را مبنی بر حضور "نیروهای جهادی" در قره‌باغ اشغالی می‌پراکنند. این اقدام، تداعی‌گر سیاست فرانسوا میتران، رئیس‌جمهور اسبق فرانسه در قبال عناصر تروریستی پ.ک.ک است. این روش سالهاست که برای تغذیه نیروهای نیابتی در میدان استفاده می‌شود.

این بحث انحرافی درحالی مطرح شده است که خود ارمنستان با دعوت از پارتیزان‌های تروریستی «آسالا»، و «ای.پی. جی» و «پ.ک.ک» برای انجام یک نبرد نامنظم و گریلایی در قره‌باغ اشغالی تلاش می‌کند. این منطقه به علت کوه‌های صعب‌العبور و مناطق مین‌گذاری شده، بستری آماده برای فعالیت سه گروه تروریستی مذکور به شمار می‌رود.

هدف ارمنستان، فرسایشی‌کردن جنگ، تضعیف توان ارتش آذربایجان و سوریه‌سازی قره‌باغ جهت ممانعت از آزادسازی این منطقه بوده و است. با این وجود، نیروهای ویژه ارتش آذربایجان موفق شده‌اند نظامیان پیر و خسته دولت خودخوانده قره‌باغ و قوای پارتیزانی-تروریستی آسالا را شکست دهند. آزادسازی شهر «جبرائیل» از دست تروریست‌های آسالا، گواهی بر این ماجراست. حمایت متحدان شرقی و غربی ارمنستان نیز مانع شکست‌های این کشور در قره‌باغ اشغالی نشده است. با این حال، برخی رسانه‌های مشخص به تحریف رخدادهای قره‌باغ می‌پردازند.

رسانه‌های فارسی زبان در داخل و خارج از ایران نیز با تصویرسازی از این مناقشه به‌عنوان جنگ ارمنستان-ترکیه، می‌کوشند حقانیت جمهوری آذربایجان در دفاع از تمامیت ارضی کشور خود را نادیده بگیرند. گزارش‌های متعددی درباره ارسال سلاح‌های روسی از طریق خط دریایی ماخاچ قلعه و انزلی و سپس گمرک نوردوز به ارمنستان وجود دارد.

حکومت ایران علی‌رغم تاکید قانون اساسی و آرمان‌های نظام «جمهوری اسلامی» بر لزوم حمایت از مسلمانان به‌ویژه شیعیان، در قبال مسئله قره‌باغ دچار پارادوکس و چه بسا تغییر رویه شده است. این پارادوکس در مورد مسلمان تُرک اویغور در ترکستان چین نیز مشاهده می‌شود. ارمنستان علی‌رغم جمعیت کم و بازاری بسیار ضعیف، به علت واقع‌بودن در مسیر ترکیه به قفقاز جنوبی همیشه در مرکز توجه ایران بوده است. اظهارات مقامات دولت ایران و حتی ائمه‌جمعه استان‌های تُرک‌نشین مصرف داخلی داشته و جهت کنترل احساسات شهروندان تُرک‌ این کشور بوده است.

البته سکوت روسیه و تنهایی ایران تضعیف‌شده در قفقاز به علت سیاست‌های اشتباه تهران، سبب ملایمت در لحن مقامات دیپلماتیک این کشور شده است. اعتراض شهروندان تُرک‌ ایران، از جمله در تبریز، تهران و دیگر شهرهای این کشور از دیگر عوامل عقب‌نشینی کلامی مقامات ایرانی به شمار می‌رود. شورای خلیفه‌گری ارامنه ایران نیز علی‌رغم بیانات بسیار تند خود در گذشته، در پی موضع اخیر مقامات این کشور، هنوز واکنش شدیدی نسبت به آزادسازی قره‌باغ نداشته است.

فرصتی که پس از قریب به سی سال توسط نیروهای ارتش آذربایجان حاصل شده، بسیار مغتنم است. نارضایتی مسکو از دولت نیکول پاشینیان، تضعیف اقتصادی ایران، همه‌گیری کرونا و همچنین مشکلات عدیده روسیه در قبال روسیه سفید، قرقیزستان و لیتوانی (سبقه تاریخی حمله به کریمه و آبخازیا) و عاملی به‌نام ناوالنی و افت شدید روبل سبب شده است که ارتش آذربایجان بتواند با حمایت ترکیه بخش قابل توجهی از قره‌باغ اشغالی را آزاد کند. علی‌رغم دفاع برخی کشورها مانند فرانسه و غیره از ارمنستان، جمهوری آذربایجان برتری نظامی خود را به رخ همسایه ماجراجویش کشیده است.

هم‌اکنون نیز با برقراری آتش‌بس موقت جهت مبادله جنازه‌ها و اسرا، جمهوری آذربایجان می‌کوشد برخلاف دولت پاشینیان مسئله را بدون اقدام علیه غیرنظامیان حل کند. موضع رادیکال و ایدئولوژیک نخست‌وزیر ارمنستان و موشک‌باران مناطق مسکونی در گنجه با پاسخ کوبنده ارتش آذربایجان مواجه شده است.

 بنابراین می‌توان انتظار داشت در آینده نزدیک با توجه به کشته‌شدن حدود پانصد نفر از نظامیان ارمنی و ضربات مهلک نیروی هوایی آذربایجان به آنها در قره‌باغ اشغالی و افزایش فشار روسیه و فرانسه، شاهد تغییراتی در رویکرد ایروان به مساله قره‌باغ اشغالی باشیم.


رضا طالبی، روزنامه و تحلیلگر حوزه قفقاز، خبرگزاری آناتولی



۱۳۹۹/۰۷/۲۸

چرا گروه مینسک در حل بحران قره باغ به نتیجه نمی‌رسد؟

 یکی از مهمترین سوالات مرتبط با تنش تاریخی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در قره باغ، این است: چرا گروه مینسک تاکنون به معضل قره باغ پایان نداده است؟ آیا نتوانسته یا نخواسته است؟

احتمالاً در روزهای گذشته، بسیاری از کسانی که پیگیر اخبار قره باغ هستند، از خود پرسیده اند:  چرا این معضل حقوقی، تاریخی و جغرافیایی به یک باره حل نمی شود و هر از چندگاهی امنیت قفقاز به خاطر اختلاف قدیمی باکو – ایروان، به خطر می افتد؟ چرا سازمان ملل کاری نمی کند؟

اما از دید کسانی که با تاریخچه این اختلافات، آشنایی اولیه دارند، مساله، تا حد زیادی متفاوت است. یکی از مهم ترین سوالات مرتبط با تنش تاریخی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در قره باغ، این است: چرا این گروه تاکنون به معضل قره باغ پایان نداده است؟ آیا نتوانسته یا نخواسته است؟

گروه مینسک، بی اعتنا یا محتاط؟

شهر مینسک، پایتخت کشور بلاروس، یادآور نام گروهی سیاسی به نام گروه مینسک است که در آخرین دهه قرن بیستم، به منظور حل معضل قره باغ تشکیل شد.

گروه مینسک (OSCE Minsk Group) در سال 1992 توسط کنفرانس امنیت و همکاری در اروپا تاسیس شد و این کنفرانس بعدها به ساختاری به نام سازمان امنیت و همکاری اروپا تبدیل شد.

هدف از تاسیس این گروه، استفاده از ابزار مذاکره و تشویق حل و فصل صلح آمیز در جریان درگیری بر سر منطقه ناگورنو قره‌باغ بود. اگر چه در آغاز، اعضای این گروه، رای همسان داشتند اما بعدها، سیستم ریاست مشترک ایجاد شد و قدرت و ابتکار عمل آن به دست سه ریاست مشترک متشکل از فرانسه، روسیه و آمریکا افتاد.

همچنین کشورهای بلاروس، آلمان، ایتالیا، پرتغال، هلند، سوئد، فنلاند، ترکیه و همچنین ارمنستان و آذربایجان، از دیگر اعضای این گروه هستند، اما واقعیت این است که موضوع ریاست مشترک، کاری کرده که غیر از سه رئیس مزبور، اعضای دیگر، چندان، خود را درگیر نکنند.

از منظر تنازع منافع و تفاوت دیدگاه های سیاسی، گروه مینسک، در نوع خود، گروه عجیب و غریبی است. چرا که دو عضو اصلی و قدرتمند این گروه یعنی آمریکا و روسیه، هر کدام یکی از دو سر دو قطب بسیار متفاوت در معادلات قدرت و روابط بین الملل است.

فرانسه نیز، یک کشور اروپایی و یک عضو قدرتمند ناتو است که همواره پس از آمریکا، به عنوان دومین کانون مهم فعالیت لابی ارامنه و دیاسپورای ارمنی شناخته شده است.

بنابراین، می توان به خوبی انتظار داشت که کل فعالیت گروه مینسک، به راحتی قربانی جوانب پیچیده و ظریف حفظ موازنات بین روابط آمریکا و روسیه و روسیه و اروپا شود و طبیعتاً وقتی پای منافع بلندمدت و امکان تنش های گسترده به میان می آید، نمی توان از چند کشور میانجی، انتظار داشت که به عنوان مثال چند کشور تابع مساله حقوقی قره باغ باشند و تماماً از جمهوری آذربایجان حمایت کنند و چند کشور دیگر نیز در صف ارمنستان و روسیه قرار بگیرند.

این معادله، نتیجه و معنای تلخی برای جمهوری آذربایجان دارد که عبارت است از تحمیل ایده ای به نام حفظ وضعیت موجود.

گروه مینسک، به دنبال این بود که با ارائه بسته یا پکیج صلح، در مرحله نخست، وضعیت موجود را تثبیت کند و در مرحله بعدی سراغ اصل مساله قره باغ برود.

اما جمهوری آذربایجان، چنین چیزی را نپذیرفت. چرا که علاوه بر قره باغ چند منطقه دیگر هم توسط ارامنه اشغال شده است. در فاز بعدی، پیشنهاد شد که اول، مناطق پیرامونی به آذربایجان پس داده شود و بعد، فکری به حال قره باغ شود. اما این طرح نیز عملاً مسکوت ماند.

یکی از مشکلات اساسی گروه مینسک، این است که نیروی بالفعل، امکان کار میدانی و نیروی نظامی صلح بان، در اختیار ندارد و فقط در حد صدور بیانیه، می تواند نظر خود را اعلام کند.

پیچیدگی های انسانی و اجتماعی

همچنان که اشاره شد، بخشی از دلایل لاینحل مانده مساله قره باغ، مربوط به منافع اعضای گروه مینسک، چیدمان ساختار ریاستی مشترک آن و ابعاد پیچیده موازنات جهانی قدرت ها است. اما واقعیت این است که این همه ماجرا نیست و خود مساله قره باغ، ماهیت اجتماعی، قومی و تاریخی نیز دارد، نمی توان همه مسئولیت را بر گردن اعضای مینسک انداخت.

بدون تردید و به شکلی شفاف و آشکار، منطقه قره باغ به جمهوری آذربایجان تعلق دارد و گروهی که خود را به شکل غیرقانونی و دفاکتو، به عنوان جمهوری قره باغ نامیده، فاقد رسمیت و مشروعیت قانونی است و بر اساس اصول حقوقی، سیاسی و قوانین مربوط به مرز کشورها، طبیعی ترین و بدیهی ترین راهکار، الزام ارمنستان به خروج از قره باغ و ملتزم کردن ساختار غیررسمی قره باغ به پذیرفتن حاکمیت سیاسی و اجرایی جمهوری آذربایجان است.

اما آیا بر روی ارض واقع هم، مساله به همین سادگی است؟ خیر. در میدان عمل، نه قدرت آمر و ناظری وجود دارد که به اعمال نفوذ ارمنستان بر قره باغ پایان دهد، نه می توان به سادگی تمام نیروهای مسلح  آماده پیکار ارمنی قره باغ را از میان برد.

در همین حال، در حوزه مذاکره نیز، ارمنستان تلاش می کند تا جدایی طلبان قره باغ را نیز با خود به داخل گفتگوها بیاورد اما جمهوری آذربایجان، به شکل قاطعانه با چنین چیزی مخالف است و به خوبی می داند که اگر راضی به حضور نمایندگانی از قره باغ شوند، این در آینده به معنی مشروعیت دادن به ساختار سیاسی قره باغ، تلقی خواهد شد.

جمهوری آذربایجان، پس از درگیری های اخیر، تلاش کرد تا ترکیه را نیز به داخل مذاکرات ببرد. اما روسیه به شکلی جدی با این مساله مخالفت کرد و حتی اجازه نداد که اظهار نظر در مورد این موضوع، وارد فازی شود که آمریکا و فرانسه نیز در مورد آن نظر دهند.

در شرایطی که روسیه و فرانسه به عنوان دو رئیس مشترک مهم مینسک، تا حد زیادی پشتیبان و حامی ارمنستان هستند و آمریکای ترامپ نیز دچار بلاتکلیفی کامل شده، نمی توان انتظار داشت که جمهوری آذربایجان در شرایط فعلی، به خواسته هایش برسد.

اما در عین حال، نمی توان از بیان این واقعیت گذشت که در درگیری های اخیر، مناطق قابل توجهی آزاد شد و جمهوری آذربایجان به طور نسبی، دستاورد شایان توجهی داشته است.

۱۳۹۹/۰۷/۲۷

حمایت ترکیه از آذربایجان چه تاثیری بر جنگ تبلیغاتی آغاز شده علیه این‌کشور گذاشت؟

 آیا احتمال دارد بحران بین آذربایجان و ارمنستان به یک بحران منطقه‌ای تبدیل شود؟

سیاست خارجی ترکیه طی سالهای اخیر توجه کل جهان را به خود جلب کرده است. به ویژه در دوران حاکمیت حزب عدالت و توسعه، رویکرد "تنش صفر با همسایگان" که طی ده ساله‌ی اول از آن پیروی شد و نیز سیاست‌های ایده‌آلیست دولت ترکیه در بحبوحه درگیری‌ها و جو آشفته‌ای که در پی بهار عربی در منطقه ایجاد شد، در کانون توجه بسیاری از کشورها و محافل قرار گرفت. اگرچه این سیاست‌ها، در دهه اول با استقبال وسیعی مواجه ‌شد، ولی با آغاز دوره دوم با کلماتی نظیر "توسعه طلبانه، اسلام گرایانه و حامی جنبش اخوان المسلمین" توصیف گردید که دلیل آن نیز در مقیاس وسیعی به شخصیت و جهان بینی رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه نسبت داده می‌شود. در بسیاری از محافل، از مراکز مطالعاتی نزدیک به لابی‌های اسرائیلی در آمریکا گرفته تا ارگان‌های مطبوعاتی فعال با بودجه سعودی، حتی رسانه‌های محافظه‌کار در تهران، هر روز می‌توان با این نوع تحلیل‌ها روبه‌رو شد.

اگر بخواهیم پاسخ صریحی به سوالات مربوط به منشاء این تحلیل‌ها بدهیم، باید بگوییم که در اصل این یک جنگ تبلیغاتی است. به ویژه شکاف به‌وجود آمده در روابط ترکیه و اسرائیل در پی حادثه "مرمره آبی"، سرآغاز بروز این نوع گفتمان‌ها در محافل سیاسی مختلف گردید. همچنین در پی کودتای نافرجام 15 جولای، تصمیمات عقلانی و استراتژیکی اتخاذ شده از سوی کلیه عناصر دولتی ترکیه، نه تنها به این تبلیغات پایان نداد، بلکه باعث افزایش آنها با ظن کاربردی بودنش، از سوی محافل مختلف شد. در واقع تحولاتی که در پی کودتای نافرجام در داخل و خارج از کشور به وقوع پیوست، نشان داد که آنکارا، یکی از مهمترین تصمیمات قرن اخیر را اتخاذ کرده و در همین راستا نیز هزینه‌های احتمالی آن را به جان خریده است.

گام‌های برداشته شده در راستای تغییر ساختار دولت، تغییرات ایجاد شده در نظام بسیار مهم بروکراسی، تاسیس سازمان‌های راهبردی جدید و استفاده از قدرت سخت نظامی در صورت نیاز و در جای لازم، بازتابی از تصمیمات استراتژیکی مذکور است.

در پی کودتای نافرجام، ترکیه به رغم کلیه ضعف‌های ناشی از روند پاکسازی، در ماهیت اعلام مواضع ترکیه در برابر نیروهایی که علیه منافع امنیت ملی ‌کشور و بقای آن گام برداشته‌اند، عملیات‌های موفقیت‌آمیزی علیه سازمان‌های تروریستی مختلف به ویژه داعش و ی پ گ در سوریه انجام داد و در جریان عملیات سپر فرات در ماه فوریه، کشورهای پشت پرده این سازمان‌ها و نیز عناصر مرتبط با این سازمان‌های تروریستی را در عراق بدون توجه به درجه نظامی آنها مورد هدف قرار داد. ترکیه به خوبی می‌داند که از پایتخت‌های کشورهای فروپاشیده و شکست خورده‌ای که با سازمان‌های تروریستی احاطه شده‌اند نباید انتظار همکاری داشته باشد، بنابراین خودش دست به کار شده است.

تحولات در یونان، قبرس و شرق دریای مدیترانه نشان می‌دهد که قاطعیت ترکیه در دفاع از منافع خود تنها به کشورهای مشخصی محدود نمی‌شود. این‌طور به نظر می‌رسد که کشورهای عضو اتحادیه اروپا به رهبری آلمان و فرانسه تصور می‌کنند که با پیش راندن یونان می‌توانند ترکیه را مهار کرده و سطح مطالبات آن را کاهش دهند. از این‌ رو بیانات و مباحثاتی را در مقابل رسانه‌ها مطرح می‌کنند که در طول تاریخ دیپلماسی سابقه نداشته است. ترکیه، طی ماه‌های گذشته نشان داد که چگونه بدون دست کم گرفتن قدرت اتحادهایی که در مقابلش هستند و با تلاش برای عدم خدشه دار کردن روابط سازنده‌ و تاریخی‌ای که با کل اروپا دارد، می‌تواند از منافع ملی خود که تعریف مجددی از آن به‌عمل آورده، محافظت کند.

آسیبی که ممکن است این وضعیت در صورت عدم ارزیابی صحیح موقعیت جدید ترکیه توسط تصمیم‌گیرندگان اصلی قاره پیر و در راس برلین، به اتحادیه اروپا وارد کند، کمتر از خروج انگلستان از این اتحادیه و توسعه طلبی روزافزون روسیه در اوکراین و منطقه بالتیک  نخواهد بود.  در دنیای آشفته‌ای که دستیابی به یک ثبات پایدار در آن دور از انتظار است، تصمیمات دولت ترکیه، سرنوشت مرزهای جنوبی و جنوب شرقی اروپا را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

در اصل اروپا نیز به خوبی این را می‌داند. تلاش این اتحادیه برای توسعه روابطش با قاهره و اعزام نمایندگان عالی رتبه به مصر جهت حمایت از سیسی بلافاصله پس از  کودتای خونین در این‌کشور، از این هدف نشات می‌گیرد. با این حال این واقعیت که دولت مصر قادر به حل هیچ‌یک از مسائل ساختاری ناشی از بهار عربی و انقلاب 25 ژانویه نمی‌باشد و با وجود کمک‌های مالی و تسلیحاتی همچنان با مشکل مشروعیت مواجه بوده و موفق به اصلاح شکنندگی ساختاری به جای مانده از دهه اخیر نیست، سبب گردیده است تا مصر قادر به ایفای نقشی نباشد که برخی انتظارش را داشتند.

در نتیجه تحولات به وقوع پیوسته طی سالهای اخیر این طور به نظر می‌رسد که دولت مسکو متاثر از ساختار تصمیم گیرنده متمرکزی که دارد، سریع‌تر از دیگران خود را با موقعیت جدید آنکارا سازگار کرده است. از این رو در سخت‌ترین شرایط درگیری، کانال های ارتباطی بین دو کشور، عملکرد فوق العاده خوبی داشته و این دو قدرت منطقه‌ای، در منطقه وسیعی از لیبی گرفته تا سوریه و از شرق دریای مدیترانه گرفته تا دریای سیاه، بدون مداخله مستقیم به منافع یکدیگر رقابت متعادلی با یکدیگر دارند. همانگونه که درگیری‌های اخیر قره‌باغ نیز نشان داد، مکانیزم‌های ارتباطی نزدیک بین ترکیه و روسیه می‌تواند مکانیزم همکاری جدیدی در قالب روند آستانه همانند مکانیزم همکاری سه‌گانه‌ای که با مشارکت ایران و سایر کشورها ایجاد شده بود را به وجود بیاورد. این وضعیت ممکن است در آینده‌ای نزدیک، در منطقه قفقاز، آسیای میانه و دیگر مناطق نیز مشاهده شود. چرا که تغییر اولویت‌های سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا و موقعیت ضعیف فرانسه در مقایسه با سی سال گذشته، ثابت می‌کند که مکانیزم‌هایی مشابه گروه مینسک سازمان همکاری و امنیت اروپا که محصول دنیای قدیم هستند، فاقد عملکرد می‌باشند.

ضدحمله آغاز شده در برابر اشغال قره‌باغ، آخرین نمونه از چگونگی از بین رفتن جنگ تبلیغاتی است که در ابتدای این مقاله به آن اشاره کرده و به طور خلاصه در مورد بی معنی بودن آن  توضیح دادیم. تکرار ادعاهایی که از ده‌ها سال پیش در همه پلاتفرم ها علیه ترکیه مطرح می‌شود، این‌بار در مورد کشور آذربایجان که هیچ نوع رابطه تاریخی و فرهنگی با عثمانی، خلافت و اسلام گرایی نداشته و حتی به عنوان یکی از سکولارترین دولت‌های دنیای اسلام شناخته می‌شود، نشان می‌د‌هد که محافل مخالف ترکیه در برابر این بحران از نظر لفاظی آمادگی نداشتند. همان‌گونه که درگیری‌ها نیز نشان می‌دهد، درخواست کمک ارتش مجهز و آموزش دیده‌ای نظیر آذربایجان از جنگجویان 300 نفره سوریه ادعایی پوچ بوده و تکرار این ادعای بی اساس از سوری برخی محافل معنی و مفهومی ندارد. عدم پایان بخشیدن به این اشغال در کوتاه مدت و تلاش ارمنستان برای گسترش درگیری‌ها، ابتدا در دو کشور و سپس در مناطق مختلف از جمله قفقاز شمالی، می‌تواند همانند آنچه که در سوریه اتفاق افتاد، منطقه را به مرکز حضور کشورها و سازمان‌های مختلف تبدیل کند. همان‌گونه که افزایش حملات اخیر پ ک ک و شاخه های آن در آغری و مناطق مرزی ایران نیز به همین امر مربوط می‌شود. استفاده مکرر روسیه از عبارت "سرزمین‌های آذربایجان" در مورد قره‌باغ کوهستانی و درخواست هرچند ناکافی ایران مبنی بر پایان فوری به این اشغال، احتمال پایان این بحران قبل از تبدیل آن به یک بحران منطقه ای را تقویت می‌کند.

به‌طور خلاصه می‌توان گفت، نیروهای منطقه‌ای یا نظام جدید و عادلانه‌ای را در این منطقه تشکیل خواهند داد و یا به اصراف منافع فوق العاده محدود خود در داخل یک حلقه معیوب ادامه خواهند داد.

نویسنده: دکتر حقی اویغور نائب رئیس مرکز مطالعات ایرانی آنکارا

مصاحبه اختصاصی با رئیس جمهور آذربایجان درمورد قره‌ باغ

 دیمیتری کیسلف،‌ مدیرکل آژانس خبری بین المللی روسیه مصاحبه‌ای با الهام علی‌اف انجام داده است.

جناب آقای رئیس جمهور، من صمیمانه از شما برای این فرصت سپاسگزارم که در چنین شرایط سختی برای آذربایجان و برای همه جهان از شما سوالاتی می پرسم.

- نتایج درگیری ها از ۲۷ سپتامبر را چگونه ارزیابی می کنید؟ بر اساس برآوردهای شما، ضرر طرفین چقدر است و آیا در این بین زندانیان زیادی وجود دارد؟

الهام علی‌اف: در ۲۷ سپتامبر، آذربایجان مورد حمله دیگری از سوی نیروهای مسلح ارمنستان قرار گرفت، این اولین حمله در سه ماه گذشته نبود. چیزی مشابه، اما در مقیاس کوچکتر، در ماه ژوئیه در مرز کشوری رخ داد، سپس این حمله دفع شد، سپس در ماه آگوست، هنگامی که یک گروه خرابکار از طرف ارمنستان به منظور انجام حملات تروریستی علیه مردم غیرنظامی و علیه ارتش و رئیس این گروه اعزام شد بازداشت شد، گروه در حال ارائه شهادت است.

در پایان ماه سپتامبر، شهرک های ما نیز مورد حملات توپخانه ای قرار گرفتند و در همان ساعات اولیه هم در بین غیر نظامیان و هم در ارتش تلفات داشتیم. تا به امروز، ما ۴۳ کشته در میان جمعیت غیرنظامی داریم و بیش از ۲۰۰ زخمی، حدود دو هزار خانه در روستاها و شهرهای مجاور خط تماس یا به طور کامل تخریب شده یا آسیب دیده اند.

متأسفانه، پس از توافق در مورد پارامترهای آتش بس، از جمله بمباران وحشیانه شهر گنجه، که در نتیجه آن ۱۰ غیرنظامی کشته و حدود چهل نفر زخمی شدند، حملات توپخانه ای از ارمنستان ادامه دارد. در مورد تلفات در میدان جنگ، طبق داده های ما، تلفات طرف ارمنی بسیار بیشتر از تلفات ما است. ما پس از مرحله داغ درگیری، خسارات خود را در میان نیروهای نظامی اعلام خواهیم کرد.

در مورد نتایج درگیری ها، که برای ارتش آذربایجان بسیار موفق هستند، ما توانستیم دیوار دفاعی عمیق دشمن را بشکنیم. در بعضی مناطق، حتی چهار خط دفاعی وجود داشت. البته زمین کوهستانی، دفاع را بسیار راحت تر از ضد حمله می کند.

تاکنون دهها سکونتگاه از اشغال آزاد شده است، از جمله شهر جبرائیل و بیشتر روستاهای منطقه جبرائیل، اکثریت قریب به اتفاق روستاهای منطقه فیضولی و روستای سوگووشان که از اهمیت استراتژیک برخوردار است.

ما اشغالگران را از ارتفاعات استراتژیک رشته کوه مورُوداغ بیرون راندیم و همچنان با موفقیت تمامیت ارضی کشور خود را بازیابی می کنیم.

- ما از طرف های مختلف در مورد مشارکت مزدوران سوریه یا لیبی در کنار ارتش آذربایجان می شنویم، تا چه حد می توانیم این موضوع را باور کنیم؟

الهام علی‌اف: من قبلاً بارها در مورد این موضوع صحبت کردم. دیگر نیازی به مشارکت نظامی خارجی در آذربایجان نیست. ارتش ما متشکل از بیش از صد هزار رزمنده است و در صورت لزوم با بسیج می توان این رقم را چندین برابر کرد.

امروز، تشکیلات مسلحی که در اختیار داریم کاملاً قادر به انجام هر وظیفه محوله هستند. فیلم تخریب تجهیزات نظامی ارمنستان در اینترنت موجود است. البته هیچ مزدوری از چنین شرایط و توانایی های فنی بالایی برخوردار نیست. ما فقط با استفاده از هواپیماهای تهاجمی بدون سرنشین و بدون احتساب سایر ابزارهای موجود، تجهیزات نظامی دشمن را به ارزش بیش از ۱ میلیارد دلار منهدم کرده ایم.

پتانسیل ارتش آذربایجان مشخص است و بر کسی مخفی نیست. بنابراین، ما نیازی به نیروهای نظامی اضافی نداریم. آذربایجان همیشه یک مبارز ثابت علیه تروریسم بین المللی بوده است، ما هرگز به هیچ سازمان تروریستی اجازه نخواهیم داد که در خاک ما لانه بسازد، حتی بیشتر اینکه آنها تهدیدی برای مردم و همسایگان ما باشند.

ما هرگز اجازه این کار را نخواهیم داد. هیچ کس مدرکی مبنی بر حضور تشکیلات مسلح خارجی در خاک آذربایجان، که در درگیری های فعلی شرکت می کنند، به ما ارائه نداده است. موضع رسمی ما این است که هیچ مزدور خارجی نداریم.

- در توافق نامه های مسکو در ۱۰ اکتبر، اصول اساسی حل و فصل ذکر شده است، لطفاً این اصول را واضح بیان کنید، شما این اصول را چطور درک می کنید؟

الهام علی‌اف: این اصول طی سالها تدوین شده است. می گویم بیش از ۱۰ سال. در روند کار من با رهبری قبلی ارمنستان، ما بسیار فعال در روند هماهنگی مواضع پیش رفتیم. خیلی سخت بود.

مذاکرات در هر صورت فرآیند دشواری است و حتی بیشتر در مورد چنین مسئله مهمی. با این وجود، هر دو طرف تمایل داشتند که مسیر حل و فصل سیاسی را دنبال کنند. اما متأسفانه پس از روی کار آمدن دولت فعلی ارمنستان، هر آنچه قبلاً انباشته شده بود توسط طرف ارمنی به زباله انداخته شد. همچنین تلاش برای تغییر قالب مذاکرات، مشارکت دادن مقامات به اصطلاح جمهوری قره باغ در مذاکرات بود که هم توسط ما و هم توسط روسای مشترک گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا رد شد.

در مورد اصول اساسی، همه چیز در آنجا به وضوح بیان شده است. آزادسازی مناطق اشغالی آذربایجان در یک برنامه مرحله ای برنامه ریزی شده است. در مرحله اول، این قسمت جنوب شرقی مناطق اشغالی است، که شامل پنج منطقه می شود. در مرحله دوم، این مناطق واقع در بین قره باغ و ارمنستان - مناطق لاچین و کلبجر است. افتتاح کلیه ارتباطات، از جمله ارتباطاتی که در سایر قسمتهای مرز ارمنستان و آذربایجان واقع شده است. بازگشت پناهندگان و آوارگان داخلی به محل تولد خود، که به معنای بازگشت پناهندگان آذربایجانی به خاک شوشا و دیگر مناطق منطقه خودمختار قره باغ کوهستانی سابق است و مذاکرات در مورد وضعیت نهایی قره باغ کوهستانی، که باید با توافق طرفین انجام شود.

اساساً، به طور خلاصه، این اصول اساسی است که آذربایجان همیشه به آنها احترام گذاشته و آنها را توسعه داده ایم. اما دولت جدید ارمنستان بارها اظهار داشت که غیر قابل قبول است، آنها حتی یک سانتی متر زمین را پس نخواهند داد. نخست وزیر این حرف را زد. وزیر دفاع ارمنستان گفت، که ارمنستان در حال آماده سازی برای جنگی جدید برای سرزمین های جدید است. تهدیدها و توهین های مداوم متوجه ما بود که منجر به چنین رویارویی شد. من فکر می کنم طرف ارمنی باید هوشیارانه شرایط جدید را ارزیابی کند و به آتش بس متعهد شود، که چند ساعت بعد به صورت وحشیانه ای آتش بس را با بمباران شهر آرام گنجه نقض کرد.

- آقای رئيس جمهور، اگر درمورد سازش بگوییم، شما تا چه حد برای سازش آماده اید؟ و آیا خطی وجود دارد که شما در هیچ شرایطی از آن عبور نخواهید کرد؟

الهام علی‌اف: موضع ما همیشه بسیار سازنده و سازگار بوده است. موضع ما از نظر اجرای چهار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، که خواستار خروج کامل، فوری و بدون قید و شرط نیروهای ارمنستان از سرزمین‌های ما بود، به هنجارهای حقوق بین الملل متکی بوده است. موضع ما همیشه مبتنی بر رویکرد عملی است و من فکر می‌کنم تحولاتی که در میز مذاکره وجود دارد به وضاحت این را نشان می‌دهد. آنچه مربوط به خط‌های قرمز می‌شود، ما آنرا بسیار واضح اعلام کردیم و روسای مشترک گروه مینسک آنرا به خوبی می‌دانند: در هیچ شرایطی نباید تمامیت ارضی آذربایجان نقض شود، آذربایجان تحت هیچ شرایطی با استقلال قره‌باغ کوهستانی، موافقت نمی‌کند. اما در عین حال، پیشنهاد ما از این واقعیت ناشی شد که در آینده، جامعه ارمنستان و جامعه آذربایجان باید در خاک قره‌ باغ کوهستانی به صورت مسالمت آمیز زندگی کنند. مثل مناطق دیگر آذربایجان منجمله باکو که در آنجا جامعه چندین هزاری ارمنستانی‌ ها زندگی می ‌کنند، در روسیه، در گرجستان، در کشورهای دیگر که ارمنستانی‌ها و آذربایجانی‌ها در یک روستا باهم زندگی و کار می ‌کنند و بین شان هیچ اختلافی وجود ندارد. چرا ما نتوانیم به این دست یابیم؟ ما خواستار این می ‌باشیم، اما البته که باید پیامدهای پاکسازی قومی باید از بین برود و همه آوارگان داخلی ما باید به خانه ‌های خود بازگردند. در واقع من کمی بیشتر از اصول اساسی، رویکرد ما به سازش‌ های احتمالی را برای شما توضیح دادم.

- آقای رئيس جمهور، خشونت این جنگ در تاریخ ثبت شده است و شما بخشی از این جنگ هستید. شما می ‌خواهید چگونه ثبت تاریخ شوید؟

الهام علی‌اف: می‌دانید، هر جنگ – خشونت، قربانی، رنج مردم است، از دست دادن عزیزان است، اما تفاوت در این است که برای مردم آذربایجان این یک جنگ آزادسازی اما برای ارمنستان یک جنگ اشغالگرانه است. این برای کسی راز نیست و یک واقعیت است، که میانجی ‌گرهای بین‌المللی از قبل می‌دانند که ارتش موسوم به قره باغ کوهستانی وجود ندارد. امروز در انجمنی که جناح ارمنستانی آنرا چنین می‌نامد، ۹۰ درصد نظامیان – شهروندان ارمنستان اند، آنها توسط دفاتر ثبت نام ارتش ارمنستان به خدمت سربازی می ‌روند و به مناطق اشغالی آذربایجان فرستاده می‌شوند: به آغدام، فضولی، جبراییل، کلبجر، قوبادلی، لاچین، زنگیلان. سوال اینست که آنها در آنجا چه می‌کنند؟ امروز در قلمرو آذربایجان که توسط جامعه جهانی به رسمیت شناخته شده اند، نیروهای اشغالگر ارمنستان قرار دارند و هیچ چیز نمی‌تواند این را توجیه کند: نه از نظر حقوق بین ‌الملل و نه از نظر اخلاق انسانی. غیرممکن است که در طول ۳۰ سال سیاست جلوگیری از ورود آذربایجانی ‌ها به سرزمین ‌های اجدادی خود را دنبال کنید. اینها همان سرزمین‌هایی هستند که جمعیت ارمنستانی هرگز در آنها زندگی نکرده اند.

سوال دیگر این است که همه چیز در آنجا نابود شده است و برای بازگشت به آنجا، نیاز به صرف وقت و تلاش زیاد است، اما چنین موضع به هیچ وجه قابل توجیه نیست. بنابراین، ما و سربازهای ما در خاک آذربایجان می ‌جنگیم و می ‌میریم و سربازان ارمنستان، آنها در سرزمینی می‌میرند که دولت آنها می‌خواهد آنها را تحت اشغال خود حفظ کند. آنچه مربوط به تاریخ می ‌شود، شما بدانید که من قبلا هم درمورد آن فکر نکرده ام، حالا که هیچ. ماموریت اصلی من تحقق اعتماد مردم آذربایجان و عمل‌ کردن به وعده‌ هایی است که من در طول سال‌هایی که در این مقام قرار دارم داده ام، می‌ باشد و کشور را در مسیر توسعه هدایت کرده و تمامیت ارضی آنرا تامین کنم، و اینکه چگونه نقش من در آینده ارزیابی خواهد شد به اراده ملت آذربایجان بستگی دارد، به آنچه که ما به دست خواهیم آورد. لذا من فکر می‌ کنم که این موضوع باید به آنهایی واگذار شود که دیدگاه شان در تصمیم های من در موارد مختلف منجمله قره ‌باغ کوهستانی، غالب بوده است.

- تشکر آقای رئيس جمهور، من تمام سوالاتی را که می‌خواستم پرسیدم، شاید شما بخواهید چیزی از خود اضافه کنید؟

الهام علی‌اف: من می‌خواهم از این فرصت استفاده کنم، ضمناً، من از این فرصت قدردانی می‌کنم و سخنان خود را به مخاطبان چند میلیون روسی خطاب می‌کنم، فقط می‌خواهم درک بیشتری از موضع آذربایجان داشته باشند. زیرا گاهی اوقات نظرات متفاوتی در رابطه با درگیری، با تاریخ آن و وضعیت امروزی وجود دارد. بر اساس حقایق، می‌خواهم آنچه را که واقعاً اتفاق افتاده و اتفاق می‌افتد، مورد توجه بینندگان قرار دهم. در آغاز قرن نوزدهم، خان قره ‌باغ و ​​شوشا ابراهیم خلیل با روسیه تزاری به نمایندگی ژنرال تسسیانوف توافقنامه ‌ای در مورد ورود خانات قره ‌باغ به روسیه را امضا کردند. متن این توافقنامه که توافقنامه کیورکچایسکی نامیده می ‌شود در اینترنت است و هر کسی می ‌تواند آنرا مطالعه کند. در این توافقنامه هیچ کلمه ‌ای درمورد جمعیت ارمنستانی در خانات قره‌ باغ، وجود ندارد. جابجایی گسترده مردم ارمنستان به این منطقه پس از دو جنگ روسیه و ایران در سال‌ های ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸ آغاز شد و از آن زمان، اسکان مجدد گسترده ارمنستانی ‌ها به منطقه قره ‌باغ از خاک ایران کنونی و تا حدودی آناتولی شرقی آغاز شده است. این درمورد تاریخ اینکه این سرزمین متعلق به چه کسی است.

پس از فروپاشی امپراتوری روسیه در سال ۱۹۱۸، جمهوری دموکراتیک آذربایجان و دولت مستقل ارمنستان تاسیس شدند. جمهوری دموکراتیک آذربایجان در تمام این مناطق ایجاد شد و علاوه بر این، روز بعد پس از اعلام تاسیس جمهوری دموکراتیک آذربایجان، تصمیم گرفته شد تا شهر ایروان به ارمنستان به عنوان پایتخت در نظر گرفته شود. این نیز یک واقعیت تاریخی است.

در سال ۱۹۲۱، دفتر قفقاز تصمیم گرفت قره ‌باغ کوهستانی به عنوان بخشی از آذربایجان بماند و آن را انتقال ندهد، در حالیکه برخی مورخان آنرا نادرست حکایت می ‌کنند. این تاریخ این منطقه است. خوب، فکر می ‌کنم اتفاقاتی که در اواخر فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی رخ داده است، بر همگان معلوم است. از این گذشته، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نیز با جدایی طلبی در قره‌ باغ کوهستانی آغاز شد. این به عنوان یک ماشه بود. بسیاری از مردم این تجمعات را فراموش کرده اند، کسانی که آنها را سازماندهی کرده اند، چه کسی پشت آنها بوده است. من اغلب می ‌گویم پاشینیان محصول سوروس است و فکر می‌کنم همه با من موافق خواهند بود.

اما سوروس دیگر حتی یک شخص نیست، او یک مفهوم است. من به هیچ وجه استثنا نمی‌دانم که حتی در آن زمان، برای از بین بردن کشور بزرگ، از چنین ابزارها استفاده صورت گرفت. منفجر کردن از درون، ایجاد کردن اختلافات، بازی ‌دادن مردم و نابودی دولت و در واقع چنین اتفاق افتاد. بنابراین، من فقط می‌ خواهم این واقعیت ‌های تاریخی را به گوش افکار عمومی روسیه برسانم و بگویم که آذربایجان و روسیه با پیوندهای دوستی، همکاری و درک متقابل قرن ‌ها پیوند دارند و من مطمئن هستم که هیچ نیرویی نمی‌ تواند روی این مسئله تأثیر بگذارد. اگرچه شاهد تلاش ‌هایی از جهات مختلف برای ایجاد اختلاف و بی ‌اعتمادی هستیم. اما به لطف سیاست مداوم رهبری روسیه و آذربایجان، ما نه تنها به عقب نمی‌ رویم، بلکه به جلو حرکت می‌ کنیم.

امروز روسیه و آذربایجان یکدیگر را شرکای استراتژیک می ‌نامند. سطح تعامل بین کشورهای ما می ‌تواند مثالی برای همسایگان باشد و من مطمئن هستم که پس از پایان مرحله نظامی درگیری و رفتن به یک توافق سیاسی که ما آماده ایم حتی فردا این کار را انجام دهیم، در صورتی که ارمنستان تلاش خود را برای بازگرداندن آنچه از دست داده است و آنچه متعلق به آن نیست با زور را کنار بگذارد، پس من اطمینان دارم که روسیه به نقش اصلی در ثبات منطقه ما ادامه خواهد داد.

۱۳۹۹/۰۷/۲۶

تصاویری از شهر جبراییل آذربایجان که پس از ۲۷ سال از اشغال ارمنستان آزاد شد

خبرگزاری آناتولی ترکیه از شهر جبراییل آذربایجان که به تازگی از اشغال ۲۷ ساله ارمنستان آزاد شده است، تصویربرداری کرد.

شهر جبراییل در روز ۲۳ آگوست ۱۹۹۳( ۱ شهریور ۱۳۷۲) به دست ارمنستان اشغال شده و ۴ اکتبر ۲۰۲۰ (۱۳ مهر ۱۳۹۹) توسط ارتش آذربایجان آزاد شد.

در این شهر که پرچم آذربایجان در آن به اهتزاز درآمده، چندین خانه مسکونی، یک ساختمان عمومی و چند ساختمان نظامی متعلق به ارمنستان قابل مشاهده است. علاوه بر این وسایل نقلیه نظامی که طی عملیات آزادسازی شهر از ارتش ارمنستان به جای مانده یا منهدم شده، در کنار جاده‌ها دیده می‌شود.

در حین تصویربرداری خبرگزاری آناتولی، یک سرباز آذربایجانی که در ورودی شهر ایستاده، پرچم آذربایجان را برافراشت.

هنوز تابلوهایی که به زبان ارمنی بر روی ساختمان‌های عمومی و نظامی شهر نوشته شده، سر جای خود قرار دارند.

پس از کنترل جبرایيل و برخی از روستاها و تپه‌های استراتژیک اطراف آن، منطقه از بمب و مین پاکسازی می‌شود.

اما نکته قابل تامل این است که خانه‌های تُرک‌های آذربایجان پس از اشغال شهر توسط ارمنستان در سال ۱۹۹۳ تخریب شده‌اند.

به دلیل ادامه عملیات ارتش آذربایجان در قره‌باغ و همچنین انجام اقدامات لازم برای تأمین امنیت کامل شهر، تُرک‌های بومی این منطقه هنوز اجازه ورود به شهر را ندارند.

۱۳۹۹/۰۷/۲۵

سفیر آذربایجان در ایران: ارمنستان از سوریه و کشورهای دیگر مزدور آورده است

 جمهوری آذربایجان و ارمنستان بعد از نزدیک به دو هفته درگیری نظامی بسیار شدید با میزبانی روسیه و بعد از ۱۰ ساعت مذاکره، نیمه شب جمعه توافق آتش‌ بس را امضا کردند. طبق توافق انجام شده قرار بود آتش‌ بس برای اقدامات انسان دوستانه، از جمله مبادله اسرا و تحویل اجساد از ساعت ۱۲ ظهر روز شنبه برقرار شود و طی روزهای آینده دو کشور با وساطت گروه مینسک شامل روسیه، فرانسه و آمریکا، دور جدید مذاکرات صلح را برگزار کنند. این در حالی است که گزارش ‌ها از ادامه درگیری ‌های گسترده در منطقه ‌قره‌ باغ و مناطق اطراف آن خبر می‌ دهد. به منظور بررسی نقش کشورهای ترکیه، اسرائیل، روسیه در جنگ جمهوری آذربایجان و ارمنستان و تاثیر آن بر روابط تهران – باکو با سفیر جمهوری آذربایجان در ایران گفتگویی انجام شده است که در ادامه می خوانید.

گفتگوی اختصاصی آوا دیپلماتیک با جناب آقای بنیاد حسین اف
سفیر جمهوری آذربایجان در ایران


- سفیر ارمنستان در ایران طی اظهاراتی گفته است که کارشناسان نظامی ترکیه دوش به دوش آذربایجان در حال مبارزه هستند و نیروهای آنها تسلیحات و جنگ افزارهای ساخت ترکیه از قبیل پهپاد و موشک های نظامی را به کار می برند. آیا این موضوع صحت دارد؟

سفیر جمهوری آذربایجان: باید بگویم نه فقط سفیر ارمنستان بلکه تمام مسئولین ارمنستان به تکاپو افتاده اند و در مورد عملیات ضد حمله ارتش آذربایجان برای مجبور کردن به صلح و آزادی سرزمین های اشغالی آذربایجان همه جا تبلیغ دروغ و شایعه پراکنی می کنند.

در این که روابط آذربایجان و ترکیه روابط استراتژیکی است شکی وجود ندارد و به تعبیر رهبر ملی حیدر علی اف ما یک ملت و دو دولت هستیم. تمام پروژه های استراتژیک اقتصادی در منطقه یا از آذربایجان شروع و یا از آذربایجان عبور می کند و در ترکیه به سرانجام می رسد. روابط استراتژیک ما با ترکیه مشخصا روابط نظامی را نیز شامل می شود.

روابط نظامی آذربایجان و ترکیه موضوع محرمانه ای نیست. همانطور که در رسانه ها هم به آن اشاره شده ما اخیرا مانور نظامی نیز برگزار کردیم. اولا ارمنستان می خواست شایعه کند که ترکیه قصد احداث پایگاه در آذربایجان را دارد. شما می توانید از امکانات فضای مجازی استفاده کرده و قانون اساسی آذربایجان را بخوانید. بر اساس قانون اساسی آذربایجان، در خاک آذربایجان احداث پایگاه نظامی خارجی ممنوع است.

مسئله دوم این که ارتش امروز آذربایجان با ارتشی که در اوایل استقلال بود فرق می کند. چندین کارشناس ارمنی خودشان اعتراف کرده اند که در میان کشورهای مشترک المنافع ارتش آذربایجان دومین ارتش قدرتمند است. دیگر این که سلاح های در اختیار ارتش آذربایجان چیز محرمانه ای نیست. ما از کشورهایی که با آنها همکاری داریم من جمله ترکیه سلاح خریده ایم.

البته کشور دیگری نیز وجود دارد که نمی خواهد اسمش رسانه ای باشد، برای آزادی سرزمین ها و همچنین از بین بردن مشکلات ناشی از اشغال با ما همکاری بسیار خوبی دارد. دولت و ملت آذربایجان قدردان این نوع همکاری هستند و هیچ وقت فراموش نخواهند کرد.

این روزها ارتش آذربایجان برای دفاع از جان و مال مردم مان و آزادی سرزمین هایمان از تمامی امکانات من جمله پهپاد و موشک استفاده می کند.

- آیا کنترل تمام این تجهیزات در اختیار نیروهای مسلح آذربایجان است؟

سفیر جمهوری آذربایجان: بله، کنترل تمامی این تجهیزات در اختیار ارتش آذربایجان است. برای روشن شدن موضوع، با آمار ساده به شما توضیح می دهم. در زمان فروپاشی شوروی جمعیت ارمنستان ۳ میلیون و ششصد هزار نفر بود. ۲۳۰ هزار آذربایجانی که در ارمنستان زندگی می کردند از جمله خود بنده آواره شدند. با شروع جنگ و سیاست اشغالگری مسئولین ارمنستان کشور را به بن بست تبدیل کردند. وضع اقتصاد ارمنستان هم به وضوح مشخص است. تمام پروژه های مهم اقتصادی منطقه از کنار ارمنستان عبور کرده است. مردم ارمنستان هم قربانی این سیاست اشغالگری شده و مجبور به مهاجرت به کشورهای دیگر شدند. ارمنستان هم اینک از ارمنی های کشورهای لبنان، سوریه یا عراق می خواهد به ارمنستان کوچ کنند. با این امر یک جنایت جنگی جدید اجرا می کند.

جمعیت آذربایجان در زمان فروپاشی شش و نیم ملیون نفر بود و الان به ده میلیون نفر رسیده است. یعنی ما کشوری هستیم که جمعیتمان اکثریت جوان و تحصیل کرده هستند. ما به این نیاز نداریم تا کسی را از جایی به کشورمان بیاوریم. فقط ارتش آذربایجان نزدیک به صد هزار نفر است. افسران و سربازان ارتش آذربایجان به حد کافی صاحب تجربه و امکانات و تجهیزات هستند. مانورهایی هم که برگزار شده برای ارتقا تجربه، قدرت و توان ارتش آذربایجان بوده و همچنین مهارت آنان را افزایش داده است.

- چه عواملی باعث شد تا جمهوری آذربایجان نقش میانجیگری روسیه را در آتش بس موقت بپذیرد؟

سفیر جمهوری آذربایجان: بین آذربایجان و روسیه روابط خوب و حسنه ای برقرار است. سال گذشته روسای جمهور روسیه و آذربایجان شش مرتبه ملاقات داشتند. در روسیه نزدیک به دو میلیون آذربایجانی زندگی می کنند. کشورهایمان در حوضه های مختلف همکاری های سودمند متقابل دارند. حتی این را بگویم که بنا به ابتکار رئیس جمهور آذربایجان جلسه سران آذربایجان، روسیه و ایران برگزار شده و این جلسات ادامه دارند. همکاری در این چهارچوب خیلی مهم است و برای تکمیل هرچه زودتر کوریدور شمال-جنوب کمک می کند. به زودی شبکه برقی ایران، آذربایجان و روسیه سینکرونایز خواهد شد. این نوع همکاری سه جانبه در ایجاد صلح، ثبات، امنیت و توسعه پایدار در منطقه خیلی مهم است.

بنا به دعوت و همچنین در راستای هماهنگی های به عمل آمده بین رئیس جمهور محترم روسیه و رئیس جمهور محترم آذربایجان و نخست وزیر ارمنستان وزرای امور خارجه روسیه، آذربایجان و ارمنستان در مسکو دیدار داشتند.

در نتیجه این دیدار چندین ساعته بیانیه مشترک عبارت از چهار بند از طرف وزرای امور خارجه فدراسیون روسیه، جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان صادر شد. بند اول و دوم این بیانیه عمومی است. می دانید که نخست وزیر ارمنستان از پایه اصول بنیادین حل و فصل مناقشه و همچنین گفتگوی اساسی با هدف دستیابی به صلح امتناع کرده بود.

در بند سوم بیانیه مشترک ارمنستان از مواضع تخریبگرانه خود عقب نشینی کرده و پایه اصول بنیادین حل و فصل مناقشه و همچنین گفتگوی اساسی با هدف دستیابی به صلح را قبول کرد. همچنین مطلع هستید که نخست وزیر ارمنستان اصرار میکرد که نمایندگان تجزیه طلب و اشغالگر قره باغ باید در گفتگو به عنوان طرف شرکت کنند.

در بند چهارم بیانیه فوق الذکر ارمنستان قبول کرد که چهارچوب گفتگو تغییر ناپذیر است.

- مقامات ایرانی با دقت روند بهره برداری تشکل های تجزیه طلب به واسطه جنگ آذربایجان و ارمنستان را رصد می کنند. آیا سرویس اطلاعاتی جمهوری آذربایجان برای رفع نگرانی مقامات ایرانی، با آنها مذاکراتی داشته است؟

سفیر جمهوری آذربایجان: اولا آذربایجان خودش قربانی تجزیه طلبی است و این جنگ قره باغ در ابتدا با تجزیه طلبی شروع شد. از نظر دولت آذربایجان و سیاست اصولی ما، تجزیه طلبی در هر کجای دنیا محکوم است. بین سازمان های ذیربط ایران و آذربایجان لااقل در این چهار سال و نیمی که من اینجا حضور دارم، ارتباطات مستحکمی وجود داشته است و ملاقات ها و سفرهای متقابلی صورت پذیرفته است و همه این موضوعات نشان از آن دارد که ما در همه حوزه دارای ارتباط با یکدیگر هستیم. این که در فضای مجازی در ایران مسائل تحریک می شود، من این را چندین بار شاهد بوده ام که ارمنستان و دیاسپورای ارمنی (ارمنی های ایرانی تبار) بر این مسائل دامن می زنند.

دلیل این تلاش ها این است که ارمنی ها از روابط حسنه و همکاری فی مابین ایران و آذربایجان خوشحال نیستند و سعی می کنند تا در روابط ایران و آذربایجان سو تفاهم ایجاد کند.

اخیرا شاهد آن بوده ایم که رئیس جمهور خود خوانده قره باغ هم به اقوام آذربایجان مراجعه کرد. مردم آذربایجان متحد هستند و همگی در ارتش آذربایجان، آزادسازی سرزمین های اشغالی را وظیفه اخلاقی و شرعی خود می دانند.

این که ارمنستان مانور نظامی آذربایجان و ترکیه را برای ایران تهدید دانسته بود، موضوع خنده داری بود. چون روابط ایران و آذربایجان و یا ایران و ترکیه فراتر از آن است که با این شایعات خدشه دار شود. ارمنی ها با چنین ادعاهایی فقط خود را مضحکه می کنند. برای جمهوری آذربایجان استان های شمال غرب ایران با استان های مرکزی و یا جنوبی ایران فرقی نمی کند و همه این استان ها را ایران واحد می داند.

آذربایجان امنیت و ثبات ایران را امنیت و ثبات خود و توسعه و آبادانی ایران را توسعه و آبادانی خود می داند. پروژه های مشترک آذربایجان با ایران در این چهار سال و نیمی که بنده اینجا بودم در همین حوزه ها بوده است و من تا کنون هیچ شک و نگرانی ای را در مقامات ایرانی در خصوص آنچه که پرسیدید نشنیده ام.

- وزارت امور خارجه ارمنستان با انتشار بیانیه ای گفته است که آذربایجان به هیچ موفقیتی در جبهه نبرد دست نیافته است. واکنش شما به این اظهارات چیست؟

سفیر جمهوری آذربایجان: من نمی دانم باید به این بیانیه وزارت خارجه ارمنستان بخندم یا چه کنم. یعنی الان که در عصر ارتباطات زندگی می کنیم و این همه ویدئو و مستندات از شادی مردم آذربایجان، توفیقات ارتش و گرفتن این همه غنایم از ارتش اشغالگر وجود دارد، آدم چقدر می تواند دیوانه باشد که این چنین بیانیه بدهد. ما همه روزه شاهد علاقه و اشتیاق مردم آذربایجان هستیم که می خواهند به سرزمین های اشغالی، به موطن اصلی شان باز گردند. من آن بیانیه را که اتفاقا به زبان فارسی هم چاپ شده بود، دیدم و برای من خیلی خنده دار بود.

- لطفاً از آرایش میدان نبرد توضیحاتی بدهید.

سفیر جمهوری آذربایجان: درباره آرایش میدانی نبرد بگذارید این طور پاسخ دهم که تا کنون حدود ۲۳۰ تانک ارمنستان، حدود ۲۵۰ سیستم موشکی ارمنستان، یک سیستم پدافندی اس ۳۰۰ که در منطقه قره باغ مستقر بود، ۱۳۰ ماشین و وسایل نقلیه مختلف و ۱۰ منطقه فرماندهی ارمنستان منهدم شده است.

- آیا هواپیمای ارمنستان توسط جنگنده آذربایجانی ساقط شده است؟

سفیر جمهوری آذربایجان: ارمنی ها ادعا کرده بودند که آذربایجان با هواپیمای اف ۱۶ هواپیمای سوخو ۲۵ ارمنستان را منهدم کرده است. در اصل در سلاح های ارتش آذربایجان هواپیمای اف ۱۶ وجود ندارد. نه کسی این هواپیما را به ما فروخته است و نه ما آن را داریم. معلوم نیست هواپیماهای آنها بهم خورده اند یا به کوه خورده اند. چیزی در این مورد نمی خواهم بگویم، این مسئله خودشان است. باید توجه داشت که این درگیری در خاک آذربایجان در حال وقوع است. ارتش آذربایجان خاک تحت اشغال خود را آزاد می کند. در این یک هفته ما چندین شهید داده ایم.

این شهدا برای آزادی سرزمین خود می جنگیده اند ولی این سربازان ارمنی در آذربایجان چه چیز را گم کرده بودند. هم اکنون ارمنستان می خواهد در این درگیری کشورهای ثالث را جذب کند. شهر گنجه دومین شهر بزرگ آذربایجان را با موشک مورد هدف حمله قرار می دهند. چندین خانه مسکونی تخریب شده و چندین غیرنظامی شهید شده اند.

 در شهر مینگه چئویر بزرگترین سد آب و نیروگاه برق قفقاز جنوبی را با موشک های دوربرد هدف قرار دادند. پدافند هوایی ارتش آذربایجان این موشک را در هوا منهدم کرد. شهر «خیزی» در اطراف باکو مورد هدف موشک های ارمنستان قرار گرفت و همه این موشک ها از داخل خاک ارمنستان پرتاب شده اند.

همانطور که می دانید ارمنستان عضو سازمان همکاری امنیتی دسته جمعی است و به این وسیله می خواهد کمک اعضا آن سازمان را جذب کند. ولی آذربایجان به این تخریب کاری ارمنستان جواب نخواهد داد. هدف ارتش آذربایجان آزادی سرزمین های اشغالی است.

- آیا گسترش جبهه جنگ می تواند منجر به عقب نشینی ارمنی ها از قره باغ شود؟

سفیر جمهوری آذربایجان: آذربایجان هیچ هدف و چشمی در خاک ارمنستان ندارد. می خواهم دلیل به وجود آمدن این وضع را برای شما بگویم تا بدانید چرا درگیری به اینجا کشید. می دانید که آقای پاشینیان در اوایلی که به نخست وزیری انتخاب شد از شعارهای پوپولیستی استفاده می کرد و کارهای پوپولیستی انجام می داد که یکی از آن کارها این بود که پسرش را به عنوان سرباز به سرزمین های اشغالی آذربایجان فرستاد. پس از اتمام سربازی پسر آقای پاشینیان شعارهای او شدت گرفت و همسرش هم به سرزمین های اشغالی آمد و مانور برای زنان ارمنی برگزار کرد. الان همان زنان ارمنی که در مانورها اسلحه در دست داشتند جلوی بیمارستان ها گریه کنان فیلم می گیرند که کمک کنید ما را می کشند.

- چرا تا زمانی که پسر آقای پاشینیان در آن منطقه سرباز بود، وی هیچ اظهار نظری درباره قره باغ انجام نمی داد؟

سفیر جمهوری آذربایجان: بله همین طور است. اول جولای سربازی پسر وی به اتمام رسید و اواسط جولای ارمنستان شهر تووز در مرز آذربایجان و ارمنستان را از داخل خاک خودش مورد هدف قرار داد. شهر تووز در اصل شاهرگ ترانزیت و ترانسپورت آذربایجان است. یعنی خط راه آهن شرق به غرب و جنوب به غرب، خط لوله نفت و خط لوله گاز از آن شهر عبور می کند. حفظ آن مناطق به عهده مرزبانی آذربایجان است. چنانچه مطلع هستید مرزبانی از سلاح های سنگین نظیر توپ و تانک استفاده نمی کند. ناگهان ارمنستان از این فرصت استفاده کرد و از سرزمین ارمنستان شهر تووز آذربایجان را که از قره باغ خیلی فاصله دارد مورد حمله قرار داد. ارتش آذربایجان با ضد حمله نقاطی را که از آن خاک آذربایجان مورد حمله قرار گرفته بود منهدم کرد و تمامیت مرزی خودمان را در آنجا حفظ کردیم و اجازه ندادیم یک وجب از خاک ما اشغال شود. این اتفاق در ماه جولای رخ داد. اواسط آگوست بود که ارمنی ها یک گروه خرابکار به آذربایجان فرستادند تا با بمب گذاری در آذربایجان بعضی نقاط را تخریب کنند. فرمانده آن گروه از طرف ارتش آذربایجان به اسارت گرفته شد. ارمنستان از کشورهای لبنان، سوریه و عراق ارمنی ها را کوچ میداد و در سرزمین های اشغالی آذربایجان اسکان می دهد و با این حرکت تحریک آمیز اقدام به جنایت جنگی دیگر می کند.

 ارمنی ها مراسم ترحیم رئیس جمهور خود خوانده را در شهر شوشا که گهواره فرهنگ آذربایجان به شمار می آید، برگزار کردند. می خواستند برای رئیس جمهور خود خوانده در آنجا دفتر بسازند. با همه اقدامات این چنینی جنگ را تحریک می کردند. همچنین ارمنی ها ده ها هزار نفر از اتباع عادی را بسیج کردند و گفتند که داریم برای حفظ کشور این کارها را می کنیم. نخست وزیر هم با بیانات و اقداماتش مذاکرات بیست و هشت ساله را در اصل بی معنی می کرد. اگر گفتگو و آتش بس برای ارمنی ها بی معنی است، برای ما از دیروز بی معنی بوده است.

نتیجه تمام حرکات تحریک آمیز و هدف قرار دادن مناطق مسکونی و غیرنظامی این شد که مقامات آذربایجان تصمیم گرفتند که از ساعت هفت صبح روز ۲۷ سپتامبر عملیات ضد حمله را برای مجبور کردن به صلح و آزاد سازی سرزمین های اشغالی شروع کنند.

بعد از آن نخست وزیر ارمنستان به تمامی کشورهای جهان و تمامی سازمان های بین المللی زنگ زده است و به همه می گوید که آذربایجان آتش بس را نقض کرده و به ما هجوم آورده است. در اصل گناه کار خودش است و حالا دارد تبلیغ دروغ می کند که گویا از سوریه و جاهای دیگر نیروهایی برای کمک به سرزمین آذربایجان آمده اند. من فکر می کنم که نخست وزیر ارمنستان خودش را گم کرده است. در نتیجه این چنین دروغ ها، سربازان ارمنی مناطق خدمت را ترک می کنند. الان پلیس نظامی ارمنستان نمی تواند جلوی این فرارها را بگیرد و مجبور هستند که سربازها را با زنجیر به سنگر و یا ماشین ببندند. در فضای مجازی ویدئوها موجود است.

این ارمنستان است که از سوریه و کشورهای دیگر مزدور آورده است و در حال حاضر ارتش آذربایجان در حال پاکسازی سرزمین های اشغالی مان از تروریست ها می باشد.

- یعنی مردم ارمنستان حتی خودشان هم استقامتی در جنگیدن نشان نمی دهند.

سفیر جمهوری آذربایجان: بله مردم عادی ارمنستان هم اسیر رژیم حاکم جنگ طلب شده اند و از سیاست اشغالگری و نتیجه سنگین آن خسته هستند.

- شما طی اظهاراتی عنوان کرده بودید که ارمنستان برای همکاری دست به دامن تل آویو شده است و می خواهد از آنها امتیاز بگیرد. آیا برای این ادعا مستنداتی هم در اختیار دارید؟

سفیر جمهوری آذربایجان: اگر شما مطالب را با دقت بررسی کنید، بیانات سفیر جدید ارمنستان در اسرائیل خود مستندات این ادعا است. همچنین ارمنی ها تبلیغ می کنند که آذربایجان با اسرائیل همکاری می کند. بگذارید این طور به شما توضیح بدهم. بیست درصد سرزمین آذربایجان از طرف ارمنستان اشغال شده است. آذربایجان برای آزادی سرزمین های اشغالی خود با تمامی کشورهای جهان در حوزه های مختلف من جمله در حوزه نظامی همکاری می کند. آذربایجان کشور قوی و با امکانات متفاوت از ارمنستان است. یعنی پول پرداخت کرده و اسلحه خریده است.

ارمنستان که برای خرید سلاح پول ندارد و این که در ۲۸ سال گذشته در اسرائیل سفارت تاسیس نکرده بود. چه شد که یک دفعه سفارت تاسیس کرد؟ اخیرا هم ارمنی ها این موضوع را برای خودشان پیشرفت در دیپلماسی قلمداد کرده اند و حالا دارند نتیجه پیشرفت دیپلماسی خود را می بیند.

- ریچل آوراهام تحلیلگر مرکز دیپلماسی اسرائیل در شهر صفاد، تیر ماه امسال در روزنامه «اسرائیل هیوم» نوشته بود که اسرائیل در این نزاع باید کنار باکو بایستد زیرا آذربایجان چشم و گوش اسرائیل در برابر ایران است. فکر می کنید چرا اسرائیلی ها سعی می کنند چنین اظهاراتی را بیان کنند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: همانطور که قبلا گفتم کشورها و مراکز مختلفی وجود دارند که سعی می کنند در روابط ایران و آذربایجان سوتفاهم ایجاد کنند. شما می توانید اخیرا دو مصاحبه زنده آقای حکمت حاجی اف دستیار رئیس جمهور آذربایجان در تلویزیون اسرائیل را مشاهده کنید. در آنجا در میان سوالات در خصوص روابط آذربایجان با ایران نیز پرسیده شد. در آنجا خیلی واضح و روشن دستیار رئیس جمهور اعلام کرده است که آذربایجان و ایران تاریخ، فرهنگ، ادبیات و شخصیت های مشترک دارند و از دیرینه تاریخ در کنار هم با صلح و آرامش زندگی کرده اند.

ما به این مشترکات افتخار می کنیم و آن را برای خودمان به عنوان یک ثروت در جهت همکاری خودمان تلقی می کنیم و همکاری هایی که هم اکنون با ایران در حوزه های مختلف داریم را به نفع کشور و مردم خودمان می دانیم. این تبلیغات مراکز مطالعاتی بر علیه روابط مابین آذربایجان و ایران که می گویید را من هم زیاد می بینم؛ چه مراکز مطالعات اسرائیلی و چه این ها که در ایران با کلیسای ارمنی در ارتباط هستند. هدف این ها فقط تخریب روابط دو کشور است.

ما ضرب المثلی آذربایجانی داریم که می گوید آنقدر جایی را می خارانند تا از آن خون در آید. حالا این ها هم می خواهند به حساب خودشان با این کارها به جایی برسند. من مطمئن هستم که با درایت مسئولین ایران و آذربایجان این تلاش ها نتیجه نخواهد داد.

- آیا این امکان وجود دارد که آذربایجان بتواند به نخجوان وصل شود؟

سفیر جمهوری آذربایجان: خیر همانطور که پیشتر گفتم ما به سرزمین های ارمنستان چشم ندوخته ایم.

- در صورت گسترده تر شدن صحنه نبرد آیا چنین رویکردی قابل بررسی خواهد بود؟

سفیر جمهوری آذربایجان: ما هیچ هدفی را در سرزمین های ارمنستان دنبال نمی کنیم. حالا که اسم نخجوان را بردید، جا دارد تا از دولت و مردم جمهوری اسلامی ایران تشکر کنم. همانطور که می دانید به خاطر اشغال سرزمین های آذربایجان، نخجوان در اصل در محاصره ارمنستان مانده است. در روزهای سخت نخجوان دولت و مردم جمهوری اسلامی ایران کمک کردند و هنوز هم این کمک ها ادامه دارد. کمک ایران در کم کردن مشکلات ایجاد شده ناشی از این جنگ را نه مردم و نه دولت آذربایجان فراموش نخواهند کرد.

ما این موضوع را خیلی واضح اعلام کردیم که در سرزمین ارمنستان هیچ هدفی نداریم و این که اشغال گری ارمنستان نه فقط به آذربایجان ضرر زد بلکه خود ارمنستان را در بن بست قرار داد. همچنین این اشغال گری لطمه بزرگی را به ایران وارد کرد. همانطور که می دانید راه آهن جلفا یکی از اصلی ترین مسیر های ترانزیت ایران بود. بعد از این که این راه آهن بسته شد در اصل چندین استان در شمال غرب ایران در بن بست قرار گرفت. پیش از آن چندین میلیون تن کالا از آنجا رد و بدل می شد. جالب است که ما هم در ایران شهر جلفا داریم و هم در نخجوان. در هیچکدام از این دو شهر قبرستان وجود ندارد چون در آنجا هیچ کس محلی نیست و همه به خاطر آن ایستگاه راه آهن و یا کار به آنجا آمده بودند.

- این اواخر ترکیه رزمایشی را در نخجوان برگزار کرد. آیا دولت آذربایجان پیش از شروع جنگ نگران حملات احتمالی ارمنستان به نخجوان بود؟

سفیر جمهوری آذربایجان: درست است ما در نخجوان با ترکیه مانور مشترک برگزار کردیم. اگر نگاهی به گذشته بیاندازیم می بینم که در دهه ۹۰ میلادی تا زمان آتش بس، ارمنستان نخجوان را مورد هدف قرار داد. سال گذشته ارتش آذربایجان یازده هزار هکتار زمین را در نخجوان پس گرفت. وزیر دفاع ارمنستان گفت که این زمین ها که در نقطه صفر مرزی قرار دارند و قلمرو بی طرف بوده است. آخر کجای دنیا می توان گفت که یازده هزار هکتار زمین بی صاحب است. ارمنستان از امکانات ارتش آذربایجان در نخجوان اطلاع دارد و امیدوارم که دچار این خیالات واهی نشود.

- پس ارمنستان در نخجوان اقدام نظامی نخواهد کرد؟

سفیر جمهوری آذربایجان: اگر هم کاری بکند جوابش را خواهد گرفت.

- در میان صحبتهایتان به نقش اسرائیل نیز اشاره کردید که پول می دهید و از آنها سلاح می خرید. نبرد جاری میان ارمنستان و آذربایجان توانسته نقش اسرائیل را به عنوان یک بازیگر در منطقه نشان دهد. چرا توازن حمایت تسلیحاتی اسرائیل از آذربایجان پر رنگ تر است؟ چرا در اوراسیا هیچ کشوری به اندازه آذربایجان چنین روابط نزدیکی با اسرائیل ندارد؟

سفیر جمهوری آذربایجان: ما در آذربایجان یک جامعه چندفرهنگی داریم. یک روستای کاملا یهودی نشین داریم. زبان آنها به زبان فارسی خیلی نزدیک است. آنها هم اعضا جامعه آذربایجان هستند. در حوزه تجارت نه فقط در آذربایجان بلکه در کشورهای دیگر خیلی فعالیت می کنند. جمهوری آذربایجان به جز ارمنستان اشغالگر با تمام کشورهای جهان ارتباطات خوبی دارد. ما در حد توان با همه کشورها همکاری می کنیم و این همکاری با سود متقابل و به نفع هر دو کشور است.

- خب سود شما سلاحی است که می خرید. سود اسرائیلی ها چیست؟

سفیر جمهوری آذربایجان: سود آنها هم پولی است که در مقابل فروش سلاح از ما دریافت می کنند.

- البته مبادله تجاری آذربایجان با اسرائیل از مبادله تجاری روسیه با اسرائیل بیشتر است.

سفیر جمهوری آذربایجان:‌ این هم به خاطر خرید نفت است. الان قیمت نفت کاهش پیدا کرده و حجم مبادله اسرائیل با ما کمتر شده است. می خواهم بگویم که نباید به چنین تبلیغات هایی استناد شود. کار یعنی همین چیزهایی که دارد انجام می شود. مثلا کارخانه مشترک خودرو سازی ایران و آذربایجان و خودروهای مشترکی که دو کشور تولید می کنند و به بازارهای ثالث می روند. این که روسای جمهور آذربایجان، ایران و روسیه در باکو و در تهران ملاقات کردند هدف این ملاقات برای برقراری آتش بس نبود. هدف این مذاکرات برای توسعه و آبادانی منطقه و افزایش امکانات و بالا بردن حجم ترانزیت در حوزه های مختلف بود. و این که سیستم برقی روسیه و آذربایجان و ایران با هم همسان سازی می شود، برای من این چیزها نتیجه است نه این که یک نفر نشسته برای خودش فکر کرده و چیزی می گوید. من هم چنان مطالبی را در مطبوعات ایرانی به ویژه آنهایی که وظیفه خود می دانند علیه آذربایجان بنویسند، می بینم. آنچه که مهم است همان همکاری هایی بود که به آن اشاره کردم.

- اسرائیلی ها حتی در فروش سلاح نیز کمی بد قلق هستند. مثلا اولین موشک مدل Lora را که در ارتش خودشان استفاده کردند، به آذربایجانی ها می فروشند که هم اینک در جنگ دارد از آن استفاده می شود. برایم جالب است که چطور توانستید اولین خریدار بهترین سلاح های آنان باشید چون معلوم است که دیگر فقط بحث پول نیست.

سفیر جمهوری آذربایجان: این هم به عنوان خریدار مهارت جمهوری آذربایجان است.

- در ایران فیلم هایی منتشر می شود که نشان می دهد این سامانه موشکی Lora آنچنان که باید و شاید خوب عمل نمی کند.

سفیر جمهوری آذربایجان: نتیجه عملکرد این را باید از طرف ارمنی پرسید چون آنها احساس کرده اند.

-آیا از سامانه موشکی Extra در این جنگ استفاده می کنید؟

سفیر جمهوری آذربایجان: من از مسائل فنی و جزئیات اطلاع ندارم. چیزی که برای من اهمیت دارد اطلاع از اسامی سرزمین های اشغالی آزاد شده است که رئیس جمهور محترم آذربایجان هر شب آن را اعلام می کند. من از جزئیات این که با چه اصولی و با استفاده از چه ابزاری این سرزمین ها آزاد می شوند اطلاعی ندارم.

- آیا رئیس جمهور آذربایجان زمانی را برای اتمام جنگ مشخص کرده است؟

سفیر جمهوری آذربایجان: رئیس جمهور محترم آذربایجان اخیرا در مصاحبه ها با رسانه های داخلی و خارجی و همین طور در خطاب به مردم آذربایجان بیان کرده که هدف نهایی ما آزادی سرزمین های اشغالی ما است.

- آیا ممکن است که آذربایجان به همین سرزمین های آزاد شده کنونی بسنده کند و تن به آتش بس بدهد؟

سفیر جمهوری آذربایجان: اولا بگویم که رئیس جمهور آذربایجان با هیچ کشوری تماس نگرفته است. این نخست وزیر ارمنستان است که از این کشور به آن کشور زنگ می زند. از این کشورهایی هم که به آذربایجان زنگ می زنند و پیشنهاد صلح و سازش می دهند، سوال ساده ای از آنها داریم، آن جنایتی که در خوجالی راه اندازه کردند و آن همه مردم بی گناه آذربایجان را کشتند، آن زمان این کشورها کجا بودند؟

الان در این چند روز ارمنستان شهر گنجه، مینگه چئویر، تووز و خیزی را هدف قرار داده است و چندین نفر شهید داده ایم. طرف ارمنی نمی تواند ادعا کند که یک مورد غیر نظامی کشته شده است. هدف اصلی حملات ارتش آذربایجان آن مناطقی بود که از آنجا به مناطق غیر نظامی آذربایجان حمله می شد. در رسانه های ایران شاهد بودیم که گفته شد موشک و خمپاره به سرزمین های جمهوری اسلامی ایران هم اصابت کرده است. من این مسئله را خیلی راحت می توانم روی نقشه به شما نشان بدهم.

هدف یگان های نظامی ارتش آذربایجان در ضد حمله، مواضع آتش نیروهای نظامی ارمنستان اشغالگر در روبه رو و دست راست جبهه است. در حالی که نقاط اصابت گلوله و یا موشک به خاک جمهوری اسلامی ایران در پشت و یا سمت چپ یگان های نظامی آذربایجان می باشد. چنانچه مطلع هستید در منطقه ای که در حال حاضر جنگ ادامه دارد جمهوری آذربایجان و ایران سد و نیروگاه برق آبی خدا آفرین و قیزقالاسی را احداث کردند. چند روز است که دشمن به اطراف این دو سد نیز موشک پرتاب می کند و اینطور وانمود می کند که گویا این را نیروهای مسلح آذربایجان پرتاب کرده اند. سد خدآفرین و قیزقالاسی هدف ارتش آذربایجان نیست، بلکه هدف آذربایجان این است که انشالله بعد از آزادی سرزمین های اشغالی از امکانات این دو سد برای توسعه و آبادانی منطقه استفاده شود.

- آیا مقامات ایرانی در این زمینه با شما گفتگو داشته اند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: چرا با مقامات ایرانی در این مورد صحبت هایی داشته و موضوع را کاملا توضیح دادیم.

-‌اعلام مواضع ائمه جمعه چند استان ایران و این که گفتند باز پس گیری سرزمین های مسلمانان را حق قانونی آذربایجان دانسته اند، چه باز خوردی در خود آذربایجان داشت؟

سفیر جمهوری آذربایجان: مردم و مسئولین آذربایجان از این مواضع به حق ائمه جمعه استان های شمال غرب خیلی خوشحال شدند. این مطالب در ایران هم به زبان آذربایجانی ترجمه شده بود که کار سفارت را راحت کرد. نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نیز مواضع خوبی گرفتند. سخنگوی دولت نیز مواضع خوبی گرفت و این که سخنگوی وزارت امور خارجه ایران از تمامیت ارضی آذربایجان و حق حاکمیت آذربایجان دفاع کرد، همه اینها برای ما ارزش دارد و مردم آذربایجان از این مواضع کاملا مطلع هستند. الان دارم می بینم که رسانه های ارمنستان تلاش می کنند تا صدایی را از آذربایجان که علیه روابط ایران و آذربایجان سخن می گوید پیدا کنند و آن را بروز دهند. همه این افراد آدم هایی هستند که مخالف دولت آقای الهام علی اف هستند. باید بگویم که آذربایجان از همکاری با ایران راضی است. ما مرز ایران و آذربایجان را به عنوان فرصتی برای استان های هم مرز خود تلقی می کنیم و هیچ دغدغه امنیتی از سوی ایران نداریم. این که روابط مردمی خیلی خوب بود و مرزهای ما بیست و چهار ساعته کار می کرد همگی رضایت بخش بود.

- البته این نکات از دستاوردهای شما و سفارت جمهوری آذربایجان در ایران است.

سفیر جمهوری آذربایجان: نه اینطور نیست. من در واقع فقط یک مجری هستم، یعنی اگر اراده سیاسی روسای جمهور دو کشور نبود، چنین نمی شد.

اجازه بدهید این را بگویم که در این مدت چهار سال و نیمی که در ایران هستم در هر ملاقاتی که در ایران داشتم، به شخص خودم، به سمتم و به کشورم احترام دیدم. از این که روابط ایران و آذربایجان در مسیر توسعه است همگی خوشحال هستند. در دوران کرونا و زمانی که اولین مورد در ایران اعلام شد، اولین کشور ارمنستان بود که مرز خود را به روی ایران بست. در اصل روسای جمهور پیشین ارمنستان این مرز را راه اکسیژن نامیده بودند. قبلا در مراسمی در سفارت گفته بودم که دعا می کنم که این مرز بسته بشود و این اتفاق افتاد. به جهت اطلاع شما باید بگویم که در دوران پاندمی مرز ایران و آذربایجان حتی یک ساعت هم برای ترانزیت و تجارت بسته نشد. یعنی حتی یک کامیون هم پشت مرز نماند. درست است که حجم تجارت بین ایران و آذربایجان به خاطر پاندمی کمتر شده است اما میزان ترانزیت و ترانسپورت بین دو کشور سه برابر افزایش پیدا کرده است. این همکاری فقط از طرف ایران یا فقط از طرف آذربایجان نبود، بلکه شکلی کاملا متقابل داشت و بنا به تعبیر رئیس جمهور محترم آذربایجان ما باید کرونا را تابع خودمان بکنیم نه که خودمان تابع کرونا بشویم. این جمله در مورد این بود که مرز باید برای ترانزیت و تجارت باز باشد.

الان در این چند روز ارمنستان شهر گنجه، مینگه چویر، تووز و خیزی را هدف قرار داده است و چندین نفر شهید داده ایم. طرف ارمنی نمی تواند ادعا کند که یک مورد غیر نظامی کشته شده است. هدف اصلی حملات ارتش آذربایجان آن مناطقی بود که از آنجا به مناطق غیر نظامی آذربایجان حمله می شد. در رسانه های ایران شاهد بودیم که گفته شد موشک و خمپاره به سرزمین های جمهوری اسلامی ایران هم اصابت کرده است. من این مسئله را خیلی راحت می توانم روی نقشه به شما نشان بدهم.

هدف یگان های نظامی ارتش آذربایجان در ضد حمله، مواضع آتش نیروهای نظامی ارمنستان اشغالگر در روبه رو و دست راست جبهه است. در حالی که نقاط اصابت گلوله و یا موشک به خاک جمهوری اسلامی ایران در پشت و یا سمت چپ یگان های نظامی آذربایجان می باشد. چنانچه مطلع هستید در منطقه ای که در حال حاضر جنگ ادامه دارد جمهوری آذربایجان و ایران سد و نیروگاه برق آبی خدا آفرین و قیزقالاسی را احداث کردند. چند روز است که دشمن به اطراف این دو سد نیز موشک پرتاب می کند و اینطور وانمود می کند که گویا این را نیروهای مسلح آذربایجان پرتاب کرده اند. سد خدآفرین و قیزقالاسی هدف ارتش آذربایجان نیست، بلکه هدف آذربایجان این است که انشالله بعد از آزادی سرزمین های اشغالی از امکانات این دو سد برای توسعه و آبادانی منطقه استفاده شود.

 آیا مقامات ایرانی در این زمینه با شما گفتگو داشته اند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: چرا؛ با مقامات ایرانی در این مورد صحبت هایی داشته و موضوع را کاملا توضیح دادیم.

- اعلام مواضع ائمه جمعه چند استان ایران و این که گفتند باز پس گیری سرزمین های مسلمانان را حق قانونی آذربایجان دانسته اند، چه باز خوردی در خود آذربایجان داشت؟

سفیر جمهوری آذربایجان: مردم و مسئولین آذربایجان از این مواضع به حق ائمه جمعه استان های شمال غرب خیلی خوشحال شدند. این مطالب در ایران هم به زبان آذربایجانی ترجمه شده بود که کار سفارت را راحت کرد. نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نیز مواضع خوبی گرفتند. سخنگوی دولت نیز مواضع خوبی گرفت و این که سخنگوی وزارت امور خارجه ایران از تمامیت ارضی آذربایجان و حق حاکمیت آذربایجان دفاع کرد، همه اینها برای ما ارزش دارد و مردم آذربایجان از این مواضع کاملا مطلع هستند. الان دارم می بینم که رسانه های ارمنستان تلاش می کنند تا صدایی را از آذربایجان که علیه روابط ایران و آذربایجان سخن می گوید پیدا کنند و آن را بروز دهند. همه این افراد آدم هایی هستند که مخالف دولت آقای الهام علی اف هستند. باید بگویم که آذربایجان از همکاری با ایران راضی است. ما مرز ایران و آذربایجان را به عنوان فرصتی برای استان های هم مرز خود تلقی می کنیم و هیچ دغدغه امنیتی از سوی ایران نداریم. این که روابط مردمی خیلی خوب بود و مرزهای ما بیست و چهار ساعته کار می کرد همگی رضایت بخش بود.

-البته این نکات از دستاوردهای شما و سفارت جمهوری آذربایجان در ایران است.

سفیر جمهوری آذربایجان: نه اینطور نیست. من در واقع فقط یک مجری هستم، یعنی اگر اراده سیاسی روسای جمهور دو کشور نبود، چنین نمی شد.

اجازه بدهید این را بگویم که در این مدت چهار سال و نیمی که در ایران هستم در هر ملاقاتی که در ایران داشتم، به شخص خودم، به سمتم و به کشورم احترام دیدم. از این که روابط ایران و آذربایجان در مسیر توسعه است همگی خوشحال هستند. در دوران کرونا و زمانی که اولین مورد در ایران اعلام شد، اولین کشور ارمنستان بود که مرز خود را به روی ایران بست. در اصل روسای جمهور پیشین ارمنستان این مرز را راه اکسیژن نامیده بودند. قبلا در مراسمی در سفارت گفته بودم که دعا می کنم که این مرز بسته بشود و این اتفاق افتاد. به جهت اطلاع شما باید بگویم که در دوران پاندمی مرز ایران و آذربایجان حتی یک ساعت هم برای ترانزیت و تجارت بسته نشد. یعنی حتی یک کامیون هم پشت مرز نماند. درست است که حجم تجارت بین ایران و آذربایجان به خاطر پاندمی کمتر شده است اما میزان ترانزیت و ترانسپورت بین دو کشور سه برابر افزایش پیدا کرده است. این همکاری فقط از طرف ایران یا فقط از طرف آذربایجان نبود، بلکه شکلی کاملا متقابل داشت و بنا به تعبیر رئیس جمهور محترم آذربایجان ما باید کرونا را تابع خودمان بکنیم نه که خودمان تابع کرونا بشویم. این جمله در مورد این بود که مرز باید برای ترانزیت و تجارت باز باشد.

- موضع دولت آذربایجان درباره تنش زدایی مابین کشورهای حوزه خلیج فارس با اسرائیل چیست؟

سفیر جمهوری آذربایجان: موضع جمهوری آذربایجان در این که دولت فلسطین با پایتختی قدس شرقی تشکیل شود خیلی واضح است. سفارت فلسطین در باکو دایر است و دولت آذربایجان به فعالیت های آنان کمک می کند. آذربایجان این روزها درگیر مسئله سرزمین های اشغال شده است. یک میلیون نفر پناهنده و آواره داریم و هیچ دولتی به ما کمک نمی کند. مثلا الان کشورهای اروپایی که قرار بود ششصد هزار نفر آواره به سمت آنها بروند همگی جلسه می گذاشتند و از آن موضوع اظهار نگرانی می کردند. اما دولت تازه تاسیس آذربایجان با یک میلون پناهنده و آواره سر پا ماند. وضعیت ما شبیه کودکی بود که تازه چهار دست و پا راه رفتن یاد گرفته بود و حالا یک بار سنگین هم بر دوشش گذاشته بودند. اما ما از پس مشکلات بر آمدیم. منظورم این است که مسئله و مشکلات خودمان برای ما خیلی مهم است. این را هم بدانید که در سیاست خارجی آذربایجان اولویت همیشه همکاری و پشتیبانی از کشورهای اسلامی است.

- آیا معتقد هستید که وقتی کشورهای اسلامی ارتباط سیاسی با اسرائیل برقرار می کنند، به فلسطینی ها کمک می کنند؟

سفیر جمهوری آذربایجان: نخیر، من فقط در مورد آذربایجان و مشکلاتمان گفتم.

- بنابراین موضع جمهوری آذربایجان در قبال تنش زدایی کشورهای حوزه خلیج فارس با اسرائیل چه خواهد بود؟

سفیر جمهوری آذربایجان: این مسئله اخیرا رخ داده است و من در این روزها آنقدر درگیر بوده ام که فرصت نشد به این موضوع بپردازم.

ما از ماه جولای درگیر مسئله جنگ بوده ایم. همانطور که خودتان می بینید خود من و سایر اعضا سفارت هر روز درگیر فعالیت های زیادی هستیم و سفیر بودن در یک کشور همسایه با مرز طولانی و اشتراکات فراوان و رفت و آمدهای زیاد همگی مستلزم پیگیری است.

- حضرتعالی در واقع می گویید چون مسئله قره باغ دغدغه اصلی مقامات آذربایجانی است، روابط اسرائیل با کشورهای عربی خلیج فارس مورد توجه مقامات آذربایجانی قرار نگرفته است.

سفیر جمهوری آذربایجان: بله همین طور است. برای ما آزادی قره باغ اولویت اول است. اجازه بدهید این را هم بگویم که همیشه برای من جای سوال بوده است که چرا در ایران روز قدس برگزار می شود ولی روز قره باغ برگزار نمی شود. قره باغ هم یک سرزمین اشغال شده است. چند روز پیش خبرنگاری در صحبت با من از لفظ قره باغ مورد مناقشه استفاده کرد. از او پرسیدم چه کسی به شما گفته است که قره باغ مورد مناقشه است. او پاسخ داد سفیر ارمنستان و وی گفته است که مردم قره باغ خود تعیین حق حاکمیت کرده اند. به آن خبرنگار گفتم که این حرف را در کشور خودتان تکرار نکنید و اجازه ندهید همچنین سمی در کشورتان پخش شود. قره باغ متعلق به آذربایجان است و اشغال شده است. این که اگر هر کس بخواهد در هر منطقه ای تعیین حق حاکمیت کند که دیگر در دنیا سنگ روی سنگ بند نمی ماند.

- مورد دیگری که شاهد آن هستم که تاثیرات منفی بر افکار عمومی داشته است، اصطلاح آذربایجان شمالی و آذربایجان جنوبی است و اینکه از قسمتی از ایران به عنوان آذربایجان جنوبی یاد می کنند. در واقع گروه هایی با اسم “پان ترک” یا هر نام دیگری از این مسئله به عنوان دستاویزی در فرآیند تجزیه طلبی استفاده می کنند. دیدگاه شما در این مورد چیست؟

سفیر جمهوری آذربایجان: در هر کشور هر جریان که پیشوند “پان” در آن وجود دارد به ضرر آن کشور است. این چیزی که شما گفتید را من هم از آن اطلاع دارم. برخی نیز در ایران به جمهوری آذربایجان، آذربایجان شمالی می گویند. من این مسئله را به نفع کشورها و مردمان خودمان نمی دانم. ما باید در این دوران به خصوص در حوزه پروژه های اقتصادی تلاش کنیم که به نفع دو کشور باشد. حال آنکه در تاریخ چه بوده است و چه شده است این کار مورخین و تاریخ شناسان است. وظیفه امروز و فردای من به عنوان دیپلمات برنامه ریزی برای آینده است.

تاکید می کنم که چنین حرف ها و چنین شعارهایی را به نفع دو کشور نمی دانم. خوشبختانه تا کنون شاهد این بوده ام که دو طرف این مسائل را مدیریت می کنند. ما نباید بگذاریم دیگران سو استفاده کنند و نباید اجازه بدهیم که جای خالی ایران را در آذربایجان و یا جای خالی آذربایجان را در ایران دیگران پر کنند. خدا را شکر که ما زبان همدیگر را می فهمیم و دین مشترک، مذهب مشترک و ادبیات مشترک داریم که من همگی را یک ثروت با ارزش می دانم.